فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۶۰۱ تا ۶٬۶۲۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
اهداف: ارزیابی توان اکولوژیک سرزمین به عنوان هستة مطالعات آمایش سرزمین بوده که نقش به سزایی در برنامه ریزی منطقه ای دارد. انتخاب نوع و پراکنش کاربری اراضی بر اساس توان اکولوژیکی، از اهداف اصلی مدیریتی در کاهش اثرات بحران های طبیعی است.
روش: پژوهش حاضر در آبخیز زیارت گرگان با وسعت 10286 هکتار در جنوب غرب شهرستان گرگان واقع در استان گلستان انجام شد. با توجّه به اینکه امروزه آبخیز زیارت در اثر هجوم جوامع انسانی از لحاظ گردشگری و سکونت گاهی در شرایط بحرانی قرار گرفته، ضروری است که قبل از اجرای هرگونه برنامة توسعه ای، مطالعات ارزیابی توان محیطی انجام شود. در ارزیابی آبخیز زیارت از مدل سیستمی آمایش سرزمین ایران و ابزار سامانة اطّلاعات جغرافیایی استفاده شد.
یافته ها/ نتایج: نتایج نشان داد که 46/4 و 52/4 درصد از مساحت آبخیز زیارت گرگان به ترتیب در کلاس های تناسب یک و دو قرار دارند و سایر مناطق (76/91 درصد) به کلاس توان نامناسب تعلّق دارد. براساس نتایج حاصله، مقدار کاپای کلّی 3164/0 در طبقة کم و کاپای جزیی طبقة یک توسعه 2037/0 و طبقة دو 161/0 و در کلاس ضعیف قرار دارند.
نتیجه گیری: طبق نتایج، کلاس های توسعة سکونت گاهی با قابلیت توان اکولوژیک منطقه منطبق نیستند. با کنترل طبقة یک و دو توسعة سکونت گاهی مشخّص شد که مسیر توسعة موجود با جهت گیری پیشنهادی توسعه در این پژوهش منطبق نیست. رویکرد مورد استفاده در تحقیق می تواند مدیران و برنامه ریزان را در کاهش اثر خطرات طبیعی در مقیاس محلّی و منطقه ای کمک کند.
تحلیل ماتریس فضایی گسست توسعة منطقه ای در استان مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، وجود نابرابری و گسست توسعة منطقه ای دغدغة بسیاری از کشورهای درحال توسعه، مانند ایران است. تمرکزگرایی، نابرابری در توزیع جمعیت، فعالیت و تغییرات ضریب برخورداری، از جمله عوامل و موانع برای رسیدن به توسعة منطقه ای متوازن در کشور است. از این رو، بررسی و شناخت نواحی و شهرستان های محروم برای تعیین اولویت های برنامه ریزی و ازبین بردن گسست توسعة منطقه ای، اولین گام در فرایند تصمیم سازی به منظور محرومیت زدایی مناطق محروم است. لزوم رسیدن به توسعة منطقه ای، وجود نگرش همه جانبة اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی، بر اساس شرایط محیطی و انسانی هر منطقه است. به طور کلی، هدف این مطالعه شناسایی شهرستان های محروم و تحلیل، بررسی و شناخت علل نابرابری های (گسست) موجود در شهرستان های استان مرکزی، بر اساس 14 شاخص اقتصادی، اجتماعی، درمانی و فرهنگی است. نوع پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و توسعه ای و روش بررسی، توصیفی - تحلیلی است. شیوة جمع آوری آمار و اطلاعات (1390) به صورت اسنادی - کتابخانه ای است. در این مطالعه برای تحلیل و سطح بندی گزینه ها روش های تصمیم گیری چندمعیاره به کار گرفته شده است. بر اساس نتایج مدل هایHURWITZ ،Maxi max ، Maxi min و ELECTRE، و نشان دادن آن ها روی نقشه های GIS، شهرستان های اراک و ساوه به عنوان شهرستان های برخوردار و شهرستان های شازند، دلیجان و خمین از لحاظ شاخص های مورد مطالعه، به عنوان شهرستان های نیمه برخوردار و شهرستان های تفرش، محلات، زرندیه، آشتیان، و کمیجان به عنوان شهرستان های محروم شناسایی شدند. به طور کلی، در استان مرکزی دو منطقة مجزای توسعه شکل گرفته است. یکی به مرکزیت اراک در قسمت جنوبی استان و دیگری در قسمت شمالی استان به مرکزیت ساوه که در حال رشد و توسعة شتابانند.
کیفیت زندگی فرهنگی و اجتماعی در شهرهای ایران
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی از مفاهیم جدیدی است که در ادبیات علمی استفاده می شود. در سال های اخیر مطالعات بسیاری در مورد این مفهوم توسط محققان انجام شده است. هدف این تحقیق مطالعه کیفیت زندگی در شهرهای ایران است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و شیوه تجزیه و تحلیل اطلاعات کمی و کیفی است. نتایج تحقیق نشان می دهد که کیفیت زندگی در شهرهای مطالعه شده متفاوت است. به نظر می رسد دلیل تفاوت کیفیت زندگی در میان شهرهای مورد مطالعه را بتوان در غالب نظریه های قطب رشد، مرکز پیرامون، اقتصاد سیاسی، دولت و شهرنشینی جبرگرایی محیطی و پخش فضایی تحلیل نمود.
تحلیل درک ذی نفعان از آثار و پیامدهای توسعه ی گردشگری در نواحی روستایی نمونه موردی: منطقه لواسانات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری در نواحی روستایی آثار و پیامدهای مختلف و متفاوتی را به همراه دارد که آگاهی از این آثار می تواند به برنامه ریزان در راستای توسعه ی پایدار گردشگری کمک مؤثری نماید. در این بین موضوع در خور توجهشناخت و مقایسه ی این آثار از دیدگاه ذی نفعان گردشگری است. گردشگری در بستری تحت عنوان محیط شکل می گیرد. در کنار این عامل مهم، ساکنان محلی، کارآفرینان و گردشگران هستند که با روابط متقابلی که دارند در شکل دهی گردشگری و آثار آن نقش دارند. لذا در یک مطالعه ی جامع و نظامند می باید آثار از دیدگاه تمامی ذی نفعان مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. چرا که بدون توجه به همه ی ذی نفعان، توسعه ی گردشگری به شکل پایدار تقریباً غیرممکن است، این موضوعی است که در مطالعات داخلی کمتر بدان توجه شده است. لذا در این پژوهش با بررسی و شناخت آثار گردشگری در نواحی روستایی منطقه ی لواسانات به تحلیل درک و نگرش ذی نفعان از آثار و پیامدها پرداخته شده است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی تحلیلی است و در گردآوری اسناد و داده های مورد نیاز از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. روش میدانی مبتنی بر ابزار پرسشنامه (پرسشنامه ساکنان محلی، گردشگران، کارآفرینان و مدیران محلی) می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری استفاده شده است. نتایج به دست آمده مبین آن است که بین درک ذی نفعان از آثار و پیامدهای گردشگری در ناحیه ی مورد مطالعه تفاوت معنادار آماری وجود دارد که مربوط به تفاوت در درک ساکنان محلی و گردشگران، ساکنان محلی و کارآفرینان، مدیران محلی و گردشگران، مدیران محلی و کارآفرینان می باشد.
تحلیل نقش عوامل محیطی در مکان گزینی سکونتگاه های پیش از تاریخ دشت ورامین با استفاده از منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهترین راه درجهت پی بردن به ویژگی های طبیعی سکونتگاه های باستانی در زمان برپایی آنها، بررسی های زمین باستان شناسی است. هدف از این پژوهش، بررسی نقش عوامل محیطی در مکان گزینی سکونتگاه های پیش از تاریخ دشت ورامین بوده است. پس از مطالعه ی شرایط محیطی دشت ورامین، هشت مولفه ی محیطی از جمله فاصله از آبراهه، ویژگی های زمین شناختی، آب وهوا، شیب، خاک، پوشش گیاهی، کاربری راضی و ارتفاع منطقه مورد بررسی قرار گرفتند و منطق فازی به عنوان روش مورد مطالعه در جهت دستیابی به نقشه ی پهنه بندی قابلیت های محیطی منطقه مورد استفاده قرار گرفت. سپس مشخص شد، قسمت های میانی مخروط افکنه ی جاجرود، دارای بهترین شرایط محیطی در جهت ایجاد سکونتگاه هستند. این مناطق، بر روی رسوبات آبرفتی دشت قرار گرفته اند که از نظر زمین-شناسی، شرایط مناسب را برای ایجاد سکونتگاه فراهم کرده است. وجود خاک مناسب برای کشاورزی و سفال سازی (خصوصاً وجود رسوبات ریزدانه برای سفال سازی)، شیب بسیار ملایم، دسترسی مطلوب به آبراهه ها، داشتن فاصله ی مناسب از رأس مخروط افکنه و تا حدی مصون بودن از خطر سیلاب و داشتن آب وهوای مناسب تر نسبت به قسمت های جنوبی مخروط افکنه، از جمله عواملی است که باعث ایجاد شرایط محیطی مناسب در این مناطق شده است و قرار گیری غالب سکونتگاه ها در این منطقه و استمرار سکونت آنها، خود این امرا را تأیید میکند.
پیش بینی پتانسیل جرم خیزی نقاط از طریق تحلیل کیفیات محیط شهری؛ نمونه موردی مناطق 14 گانه شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
با توجه به رابطه دو جانبه محیط-رفتار ، مباحث مرتبط با جرایم رفتاری، ناهنجاریهای رفتاری و وندالیسم بطور گسترده ای مورد توجه طراحان و جرم شناسان قرار گرفته است. از سوی دیگر، با وجود اهمیت درمان ریشه ای جرایم، مباحث پیشگیری از جرایم ارجح بر تنبیه و مجازات دانسته شده است. در نتیجه، اتخاذ تدابیر و روشهای لازم جهت پیش بینی به صورت علمی و تکنیکی ضروری به نظر می رسد. بدین منظور هدف از این پژوهش ارایه روش پیش بینی پتانسیل جرم خیزی نقاط از طریق تحلیل کیفیات محیط شهری می باشد. در این راستا، مدل تحلیلی 5 سطحی متشکل از سه مولفه اصلی کیفیت فضای شهری و 11 معیار و 36 زیر معیار ارائه گردیده است. در ادامه معیارها و زیر معیارهای مدل ارائه شده با استفاده از تکنیک تحلیل شبکه ای فازی، مورد سنجش و اولویت بندی قرار گرفته و اهمیت نسبی هریک از این عوامل بر روی کیفیات محیطی موثر بر پتانسیل جرم خیزی مشخص گردیده است. سپس این مدل در مناطق 14 گاانه شهرداری اصفهان پیاده سازی شده و این مناطق در قالب 5 حوزه شهری براساس کیفیات محیطی موثر بر پتانسیل جرم خیزی و با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی مورد تحلیل و رتبه بندی قرار گرفته اند. همچنین با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش استراتژی هایی جهت ارتقاء کیفیت فضای شهری در راستای کنترل جرایم شهری حوزه های 5 گانه شهر اصفهان ارائه گردیده است. در پایان، همسانی یافته های تحقیق حاصل از مقایسه نتایج تحلیل در قالب رتبه بندی حوزه ها، با آمار جرم رخ داده در حوزه ها، بیانگر کارایی و تعمیم پذیری مدل پیشنهادی می باشد.
تحلیلی بر معیارهای حکمروانی خوب شهری با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی
حوزه های تخصصی:
حکمرانی خوب شهری ساختار جدیدی در فرایند مدیریت شهرهاست که اشکال سنتی و متمرکز مدیریتی در شهرها را دگرگون و مبانی نظری آن را به چالش کشیده است. رهاورد جدید این رویکرد در یکپارچگی جامعه شهروندی، مدیریت شهری و بخش های خصوصی برای رویارویی با مسائل موجود در شهرهاست. این رویکرد جدید با تمامی دستاورد های مثبت خود در مبحث مدیریت شهرها خود یک اصل گمشده در فرایند مدیریت شهری کشورهای در حال توسعه و به خصوص کشور ما به حساب می آید. چرا که هنوز شاخص ها و مؤلفه های آن و لزوم نهادینه سازی و بسترسازی شرایط این رویکرد نوین با توجه به این شاخص-ها و مؤلفه ها امری ناشناخته بوده و مورد غفلت واقع شده است. این امر و لزوم پرداخت به آن وقتی ضروری می نماید که برخلاف رویکردهای انعطاف مند، مردمی و مشارکتی حاکم بر فرایند حکمروایی شهری، در کشور ما فرایند مدیریت شهری از تمرکزگرایی در امور، غیر مشارکتی بودن، عدم کارایی، عدم شفافیت و داشتن نگرش های بالا به پایین به عنوان ضعف های درون سازمانی همزمان با رشد شتابان شهرنشینی و شهرگرایی و کمبود منابع و امکانات و عدم انعطاف و پاسخگویی به این مسائل به عنوان چالش های برون سازمانی رنج می برد. بر این اساس این پژوهش در صدد است تا چالش موجود در خصوص مفهوم حکمروایی شهری و ابعاد آن در کشوری همانند ایران را بررسی نماید. در پژوهش حاضرکه با روش توصیفی – تحلیلی به انجام رسیده است سعی گردیده است نحوه بکاربست اصول و شاخص های حاکم بر نگرش حکمروایی شهری برحسب اهمیت آن و با توجه به وضع موجود فرایند مدیریت شهری کشور مورد تحلیل و ارزیابی قرار گیرد. برای برآورد این هدف از بین شاخص های حکمروایی شهری، چهار شاخص شفافیت و کارایی، تحت عنوان شاخص های درون سازمانی مدیریت شهری، و پاسخگویی و انعطاف پذیری به عنوان شاخص های برون سازمانی مدیریت شهری در قالب چندین زیر شاخص انتخاب و با استفاده از نظرات کارشناسان میزان اهمیت آنها با توجه به وضع موجود مدیریت شهری در محیط الگوریتم AHP فازی اقدام گردید. نتایج بدست آمده نشان می دهد که شاخص کارایی در بین شاخص های منتخب پژوهش به عنوان معیار درون سازمانی در فرایند مدیریت شهری بیشترین وزن را از سوی کارشناسان به خود اختصاص داد و در قسمت زیر شاخص ها نیز، داشتن خلاقیت و رهبری همه جانبه به عنوان یکی از زیر شاخص های کارایی، حائز بیشترین وزن از سوی کارشناسان گردید.
ارزیابی تطبیقی توان گردشگری منطقه ای با تأکید بر ژئوتوریسم (مطالعه موردی: هفت چشمه نقده، دره قاسملو و بند ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژئوتوریسم ترکیبی از واژه زمین و توریسم است و به توریسمی گفته می شود که دارای جاذبه های زمین شناسی، مورفولوژیکی و فرهنگی است. استفاده صحیح و بهینه از این جاذبه ها در مناطق مختلف، مستلزم شناخت از جنبه های مختلف است. هدف این تحقیق ارزیابی توان ژئوتوریسم منطقه ای و مقایسه مناطق با هم دیگر است. محدوده مورد مطالعه این تحقیق مناطق ژئوتوریستی هفت چشمه نقده، دره قاسملو و دره بند ارومیه می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و مقایسه ای است. جامعه آماری تحقیق گردشگران بازدیدکننده از مناطق مورد مطالعه در روز جمع آوری اطلاعات بوده و از روش نمونه گیری تصادفی برای انتخاب نمونه (39 نفر گردشگر و 11 نفر کارشناس) استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل دینامیکی هادزیچ و از مدل ضریب عدم تشابه برای مقایسه مناطق مورد مطالعه استفاده گردید. بر اساس نتایج بدست آمده: توان ژئوتوریستی دره بند، قاسملو و هفت چشمه به ترتیب برابر با 07/33، 53/37 و 81/31 است که نشان می دهد توان ژئوتوریستی مناطق را در حد متوسط بوده و تفاوت های مناطق نیز در برخی از زیرشاخص ها بوده و در حالت کلی شباهت های منطقه ای زیاد می باشد. بیشترین شباهت بین منطقه بند و قاسملو در شاخص قابلیت دید و ارزش چشم انداز به ترتیب با ضریب 02/0 و 1 می باشد. بالاترین شباهت بین بند و هفت چشمه در زیر شاخص، ارزش تفسیری (مرتبط با داستان های خوب) با ضریب 7/10 است.
تحلیل و بررسی اقدامات لازم برای اجرایی شدن حمل و نقل یکپارچه شهری در کلانشهرها؛ نمونه موردی: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد حمل ونقل یکپارچه یکی از راهبردهای حمل ونقل پایدار است که با هدف کاهش ناهماهنگی و تفرق های موجود در نظام مدیریت خدمات حمل ونقلی پیشنهاد شده است. در این رویکرد سه هدف اصلی تکمیل و تشدید اثرات ناشی از اقدامات بخشی و جزیره ای، تامین کننده مالی خدمات حمل ونقلی، و ایجاد مقبولیت عمومی برای پذیرش سیاستهای حمل ونقل پایدار همزمان تامین می گردد. هدف از این تحقیق معرفی مفاهیم پایه در حمل ونقل یکپارچه شهری و ارائه سند راه و تصویر کلی از اقداماتی است که می تواند برای اجرایی کردن این رویکرد در کلانشهرها و شهر تهران به عنوان نمونه موردی دنبال شود. بدین منظور ابتدا تعاریف و مزیت های حمل ونقل یکپارچه ارائه شده، در ادامه اقدامات لازم برای یکپارچه سازی حمل ونقل شهری معرفی گردیده است. روش تحقیق مورد استفاده روش توصیفی تحلیلی است و از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. در پرسشنامه از 20 نفر از متخصصین حوزه حمل ونقل شهری درخواست شده که اولاً بر اساس طیف 5 تایی لیکرت مشخص نمایند پتانسیل اجرایی شدن هر اقدام در تهران تا چه اندازه است؟ همچنین فرصتها و موانع موجود در تهران به منظور اجرایی شدن را به صورت تشریحی ذکر نمایید. نتایج این پژوهش نشانگر آن است که از بین اقدامات اجرایی برای یکپارچه سازی حمل ونقل شهری تهران اقداماتی که به یکپارچه سازی بین مدهای مختلف حمل ونقلی می پردازد پتانسیل اجرایی بیشتری دارند و در مقابل موانع بیشتری برای اجرایی شدن یکپارچه سازی مدیریتی و سازمانی وجود دارد. در جدول نهایی این تحقیق مهم ترین موانع و فرصتها و الزامات اجرایی شدن هر اقدام در تهران معرفی شده است.
سنجش رضایت مندی شهروندان از عملکرد شهرداری در حوزه خدمات شهری (مطالعه موردی: شهر دورود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی و مدیریت عملکرد یکی از مباحث ویژه مدیریت منابع انسانی استراتژیک است و ابزار مناسبی برای ارتقای عملکرد کارکنان و سازمان به حساب می آید. در صورتی که مدیریت عملکرد با ملزومات و پیش نیاز آن در سازمان طراحی و اجرا شود، می تواند بخشی از مسائل و مشکلات سازمان را شناسایی و در جهت حل آن ها راه کارهای عملی ارائه کند. هدف اصلی این پژوهش سنجش رضایت مندی شهروندان از عملکرد شهرداری در سطح نواحی شهر دورود است. در این تحقیق رضایت مندی شهروندان در سه شاخص مهم اجتماعی- فرهنگی، فنی و عمرانی و خدماتی که تأثیر مستقیمی در کیفیت زندگی شهر و در نتیجه رضایت شهروندان دارد مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق کل ساکنان شهر دورود در نواحی چهارگانه و حجم نمونه مورد بررسی با استفاده از فرمول کوکران 375 نفر تعیین گردید. روش نمونه گیری متناسب با حجم سطح نواحی به طور تصادفی است. روش این پژوهش پیمایشی با استفاده از پرسشنامه است. از نرم افزارهای کاربردی SPSS برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از تحقیقات میدانی و نرم افزار GIS برای نقشه خروجی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که رضایت مندی شهروندان در سطح متوسط به بالا است و میزان رضایت مندی در بین نواحی و شاخص ها متفاوت است. بیش ترین میزان رضایت مندی در سطح ناحیه 3 و کمترین میزان رضایت مندی در سطح ناحیه 1 است. همچنین در بین شاخص های مورد ارزیابی قرارگرفته شاخص فنی و عمرانی بیش ترین میزان رضایت مندی و شاخص اجتماعی- فرهنگی کمترین میزان رضایت مندی را دارا است. در نهایت جهت ارتقاء سطح عملکرد شهرداری راهکارها و پیشنهاد ها مربوطه ارائه گردیده است.
تحلیل فضایی و مکانیابی بهینه فضاهای سبز شهری (نمونه موردی: شهر نجف آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مفهوم شهر بدون وجود فضای سبز ، قابل تصور نیست. پیامدهای توسعه شهری و پیچیدگی معضلات زیست محیطی، موجودیت فضای سبز و گسترش آن را به عنوان ریه های تنفسی شهرها اجتناب ناپذیر کرده است. اهمیت فضاهای سبز در محیط شهری تا آن حد است که به عنوان یکی از شاخص های توسعه یافتگی جوامع مطرح بوده و نبود آن به معنی عدم وجود سلامت و تندرستی در شهرها تلقی می شود. رویکرد پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی و کاربردی بوده که با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی(GIS)، مدل همپوشانی شاخص ها(IO)و فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) به بررسی چگونگی توزیع فضایی و مکان یابی فضاهای سبز شهری شهر نجف آباد پرداخته است. در همین راستا با تهیه بانک جامع اطلاعات مکانی پارک ها و فضای سبز شهر نجف آباد، وضعیت دسترسی تمامی مناطق شهر بر طبق استانداردهای موجود بررسی شده و با در نظر گرفتن مناطقی که از این لحاظ با کمبود مواجه بوده و نیز مورد توجه قرار دادن سایر عوامل شهری موثر در مکان یابی، با ارائه الگویی مناسب، به دنبال توزیع بهینه ی فضای سبز در شهر نجف آباد است. نتایج نشان می دهد که فضاهای سبز شهری در شهر نجف آباد،دارای مکان گزینی بهینه نیستند و قدرت پاسخ گویی به نیاز شهروندان را ندارند، بر همین اساس لزوم مکان یابی صحیح در جهت احداث پارک های جدید به شدت احساس می شود.
نیازسنجی آموزشی شاخص های برگزیده اکوشهر(مورد مطالعه: شهروندان ناحیه شش منطقه یک شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم اکوشهر نگرشی جدید در مدیریت شهری از منظر محیط زیست است. پیاده سازی شاخص های هیجده گانه اکوشهر نیازمند کنش و واکنش متقابل شهروندان و مدیریت شهری است. سنجش آگاهی شهروندان از شاخص های اکوشهر، به مدیران شهری کمک می کند تا اجرای این طرح با موفقیت حداکثری انجام شود. شهرداری منطقه یک شهر تهران، ناحیه شش را به عنوان نخستین ناحیه و مبنای اجرای طرح اکوشهر انتخاب کرده است. پژوهش حاضر آگاهی شهروندان ناحیه نام برده را برای شش شاخص فضای سبز، آلودگی هوا، آلودگی صوتی، پسماند، آب و انرژی آزموده است. این بررسی به کمک پر کردن 381 پرسشنامه به صورت حضوری انجام شد و بر اساس نظر کارشناسان، پرسشنامه دارای روایی مناسب و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که دارای پایایی مناسبی (آلفای کرونباخ برابر با 87/0) بود. تعداد 5 آزمون آماری انجام شد. آزمون های آماری به کار گرفته شده شامل آلفای کرونباخ، من ویتنی ، کروسکال والیس، همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی بود. نتایج بررسی نشان داد که میزان آگاهی شهروندان ناحیه شش منطقه یک تهران در خصوص شاخص های آب و آلودگی های صوتی و هوا در حد قابل قبول بود و در مورد شاخص های فضای سبز، پسماند و انرژی در حد غیر قابل قبول بود. همچنین بر اساس آزمون رگرسیون خطی چند متغیره، متغیر مستقل سطح درآمد روی متغیر وابسته آگاهی محیط زیستی تأثیر معنی دار داشت و متغیر مستقل سطح تحصیلات روی متغیر وابسته آگاهی محیط زیستی تأثیر معنی داری نداشت. نهایتاً خروجی کار چک لیست نیازهای آموزشی شهروندان ناحیه شش منطقه یک تهران برای پیاده سازی اکوشهر آماده گردید.
تحلیل تطبیقی الگوی توزیع جمعیّت در نظام شهری مناطق 10گانه ی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی نظام شهری کشورها و مناطق ارتباط تنگاتنگی با توسعه ی منطقه ای و تعادل سرزمینی دارد. لذا برای تبیین وضع موجود و ارائه ی سیاست های مناسب، تحلیل چگونگی نظام شهری ملّی و منطقه ای کشورها ضروری است. از این رو، با توجه به عدم مطالعه ی نظام مند و تطبیقی از وضعیت نظام شهری کشور، هدف این پژوهش، تحلیل وضعیت نظام شهری مناطق 10گانه ی کشور از نظر شاخص های نخست شهری، تمرکز و تعادل شهری می باشد. در این راستا، پس از بررسی مبانی نظری، متغیّرهای ارزیابی مشخص گردید و فرضیه ی تحقیق نیز مبنی بر فاصله ی نظام شهری بیش از نیمی از مناطق 10گانه ی کشور با میزان مطلوب شاخص های نخست شهری، تمرکز و تعادل شهری در سال های 1385 و 1390 ارائه شد. سپس، در چارچوب روش توصیفی- تحلیلی، داده های مورد نیاز از روش کتابخانه ای گردآوری شد. تحلیل داده ها نیز با استفاده از شاخص های نخست شهر، دو شهر، کینزبرگ، مهتا، موماو و الوصابی، موسوی، هرفیندال، هندرسون، آنتروپی، قاعده ی رتبه- اندازه و ضریب پاره-تو انجام شد.
نتایج ضمن تأیید فرضیه ی تحقیق نشان داد که مناطق البرز جنوبی، خراسان و فارس بالاترین، و مناطق ساحلی شمالی و زاگرس کمترین میزان نخست شهری و تمرکز را در سال های 1385 و 1390 دارند، از نظر تعادل توزیع نیز همه ی مناطق از عدم تعادل رنج می برند. نتیجه اینکه بازبینی و تداوم بلندمدت و ابتکارانه ی سیاست های توسعه ی منطقه ای ضروری است.
بررسی و تحلیل جایگاه تراکم ساختمانی در طرح های توسعه شهری شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تراکم ساختمانی به عنوان نسبت سطح زیربنای ساختمان (در تمام طبقات) به مساحت قطعه زمین مسکونی، موضوع مهمی در برنامه ریزی شهری و مدیریت زمین است. امروزه به دلیل کمبود منابع و برای کاهش هزینه های توسعه شهری و ارائه خدمات مطلوب تر و در عین حال اقتصادی تر، توجه به متراکم شدن جمعیت و به تبع آن افزایش تراکم ساختمانی بیش تر شده است. هدف این مقاله مروری بر مفهوم تراکم ساختمانی و بررسی اسناد و ضوابط مصوب درباره این موضوع طی سال های گذشته در شهر تبریز می باشد. روش تحقیق بر اساس ماهیت تحقیق توصیفی- تحلیلی است. در آستانه شروع مطالعات طرح جامع سوم شهر تبریز، به نظر می رسد هنوز ابعاد این موضوع در طرح های توسعه شهری شهر تبریز، خصوصاً طرح های جامع قبلی به خوبی مورد بررسی و تحلیل قرار نگرفته است. امروزه افزایش تراکم ساختمانی در شهرهای با جمعیت رو به رشد، یکی از راه کارهای مناسب جهت کنترل توسعه بی رویه و تعادل بخشی فضایی شهرها مورد تأیید قرار گرفته، در حالی که، افزایش تراکم در شهرها در صورت عدم تعادل و توازن، عامل بروز معضلات و مشکلات عدیده ای خواهد بود که حل آن ها زمان، نیرو و هزینه گزافی را می طلبد. نتایج بررسی های به عمل آمده نشان می دهد بین مصوبات طرح های جامع و ضوابط به کار گرفته شده در طرح های تفصیلی و حتی طرح های اجرا شده تفاوت آشکاری وجود دارد. کاهش فضای باز از 55 مترمربع مصوب طرح جامع به 10 مترمربع در طرح تفصیلی تبریز نمونه ای از این تفاوت هاست. بدیهی است هر گونه تغییر در تراکم ساختمان ها اثرات مستقیم در جمعیت پذیری و به تبع آن زیرساخت ها، سرانه و سطوح خدماتی شهر خواهد داشت. این امر علاوه بر این که توسعه پایدار شهر را به شدت تحت تأثیر قرار خواهد داد، وضعیت و پیامدهای ناخواسته ای را به شهر تحمیل خواهد کرد.
ارزیابی سرمایه اجتماعی و تأثیر آن در ارتقاء کیفیت محیط های شهری (مطالعه موردی: شهر بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش شهرنشینی و شکل گیری نیازهای جدید، برنامه ریزی را از نگاهی فیزیکی- کالبدی به سمت توجه بر جنبه های اجتماعی زندگی شهری معطوف نموده است. تحت تأثیر این نیازها و آگاهی های جدید مفاهیم نوینی در قلمرو برنامه ریزی و توسعه شهری مطرح شده است. سرمایه اجتماعی یکی از موضوعاتی است که ایجاد، حفظ و غنا بخشی به آن از اهداف اصلی توسعه شهری پایدار به شمار می رود. مقاله پیش رو بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و کیفیت محیط شهری در بابلسر را مورد توجه قرار داده است. برای سنجش سرمایه اجتماعی از 6 مؤلفه و 20 گویه و برای کیفیت محیط از 7 مؤلفه و 26 گویه استفاده شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر استفاده از پرسشنامه است. حجم نمونه 310 نفر از سرپرستان خانوارهای شهری است. برای سنجش و ارزیابی متغیرهای مورد مطالعه از نرم افزار SPSS و روش های آماری t تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که از دید جامعه نمونه، سرمایه اجتماعی در شهر بابلسر از نظر امنیت اجتماعی، تعامل پذیری، هنجارگرایی و مسئولیت پذیری در وضعیت مطلوبی قرار دارد. همچنین رابطه مستقیم و معناداری در سطح 0.01 اطمینان میان دو متغیر سرمایه اجتماعی و کیفیت محیط وجود دارد، به طوری که در حدود 46 درصد از تغییرات مربوط به کیفیت محیط توسط مؤلفه های سرمایه اجتماعی تبیین می شود. افزایش میزان سرمایه اجتماعی به خصوص در شکل بین گروهی آن، با افزایش کیفیت محیط، توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و دیگر پیامدهای مثبت همراه است.
تبیین معیارهای طراحی فضاهای فرهنگی با رویکرد پایداری اجتماعی و پویایی فضایی؛ موردپژوهی: فرهنگسراهای شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
۲۶۲-۲۳۵
حوزه های تخصصی:
امروزه تبیین معیارهای پایداری فضاهای زیستی با رویکرد پایداری اجتماعی از مهمترین موضوعات در حوزه برنامه ریزی معماری و شهر است که باید در فرآیند طراحی معماری موردنظر قرار گیرد. از سویی دیگر، هدف از فرهنگسراها، ایجاد محیطی آزاد، صمیمی و دارای فضایی باز است که از طریق یک سیستم غیرمتمرکز اداره می شود. به بیان عامیانه می توان فرهنگسراها را پاتوق هایی فرهنگی با تعاملات اجتماعی دانست که به عنوان یک مرکز فرهنگی، بخشی از فعالیت های فراغتی را پوشش می دهد که به ضرورت طراحی معمارانه این فضاها برای پویایی اجتماعی اشاره دارد. بر این اساس، مقاله حاضر با بهره گیری از «روش توصیفی- تحلیلی» در مرحله نظری و «روش پیمایشی» در مرحله تحلیلی و با ابزار گردآوری داده مشتمل بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به بررسی مفهوم پایداری اجتماعی در معماری و طراحی فضاهای فرهنگی پرداخته است و برای تحلیل داده های حاصل از پژوهش و تبدیل آن به احکام معماری و سپس طراحی، از روش چیدمان فضا استفاده شده است. در ادامه این داده ها به صورت نمودارهای هم ترازی و سپس به صورت نقشه های گاما آورده شده است و در مرحله ی نهایی با استفاده از این تحلیل ها و مطالعات صورت گرفته بر روی سایت و با توجه به استانداردها و برنامه ی فیزیکی، طراحی معماری فرهنگسرا صورت گرفته است. در پایان نیز به معیارهای طراحی فضاهای زیستی با درنظرگیری پایداری اجتماعی و پویایی فضایی اشاره شده و راهکارهایی در راستای بهبود وضعیت ساختاری و فرهنگی فرهنگسراهای شهر تهران برای پویایی اجتماعی و امکان دهی حضور در عرصه های جمعی مورد اشاره قرار گرفته است.
Investigation of effective factors on safety management in educational-training organizations of metropolises(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ ضمیمه لاتین شماره ۴۱
۲۰۶-۱۹۷
حوزه های تخصصی:
Educational centers are of those types of organizations to which almost everyone refer during the life to use the services. Accordingly, the suitability of safety situation in these organizations is of high importance. The present study aims at investigation of effective factors on safety management in educational-training organizations of metropolises. This study is an applied descriptive research. The educational centers of metropolises comprised the statistical population of the current study, and Tehran is the selected sample as Iran&rsquos capital and a metropolis. The collected data examined the safety discussions in terms of human factors, management error, equipment and environmental factors. The results of the study indicated that the identified factors (human, management error, equipment, and environmental factors) affect the safety management, and the factors of management errors, human factors, environmental ellements, and equipment were of highest to least importance, respectively.
بررسی نحوه گسترش فیزیکی شهر ارومیه با استفاده از مدل های کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد ناموزون، گسترش افقی و پراکنده رویی در شهرها، از جمله مسائل و موضوع های مهم در سطح جهانی و شهرهای امروزی است که سبب تخریب و از بین رفتن باغ ها و زمین های کشاورزی اطراف شهرها و تبعات منفی دیگری شده و اهمیت هدایت آگاهانه و کنترل گسترش شهرها را دوچندان کرده است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی چگونگی توسعة فیزیکی شهر ارومیه در چندین دهة اخیر است. بدین ترتیب، مشخص می شود آیا این توسعه در راستای رسیدن به پایداری است یا گسترش این روند به ناپایداری هرچه بیشتر می انجامد.در این پژوهش، از روش های مختلفی از جمله رویکرد تاریخی، توصیفی- تحلیلی و عملی به کمک مدل آنتروپی شانون و مدل هلدرن بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد روند رشد و گسترش شهر ارومیه در سه دهة گذشته به ناپایداری ها دامن زده و متناسب با نیازهای جمعیتی شهر نبوده است؛ به طوری که 9/69 درصد از رشد شهر، ناشی از افزایش جمعیت و 1/30 درصد آن ناشی از گسترش اسپرال و ناموزون شهری بوده است که فراتر از نیازهای جمعیتی است. این نبود تناسب سبب دست اندازی به زمین های حاصلخیز کشاورزی اطراف شهر شده است. بدین ترتیب، حراست از زمین های حاصلخیز طبیعی و حفظ آن، اتخاذ رویکردهایی مناسب برای مقابله با این فرایند و حرکت به سوی یکپارچگی و فشردگی شهری ضروری به نظر می رسد.
رتبه بندی نواحی روستایی براساس میزان رضایت از کیفیت زندگی با استفاده از مدل تصمیم گیری کوپراس (مطالعه موردی: دهستان نورآباد، بخش مرکزی شهرستان دلفان، استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه کیفیت مکان زندگی انسان، یکی از مهم ترین حوزه های پژوهش های برنامه ریزی مکانی- فضایی در کشورهای مختلف است. این اهمیت، به دلیل تأثیرگذاری روزافزون پژوهش های کیفیت زندگی در پایش سیاست های عمومی و نقش آن به عنوان ابزاری کارآمد در مدیریت و برنامه ریزی مکانی است. هرچند ارتقای کیفیت زندگی در مقیاس های فردی و اجتماعی در سکونتگاه های روستایی، از دیرباز مورد توجه برنامه ریزان بوده است، اما در دهه های اخیر و با اولویت یافتن اهداف اجتماعی توسعه و تدوین آن ها در قالب برنامه های توسعه، به تدریج نگرش انسانی و جامعه شناختی دربارة کیفیت زندگی، به ادبیات توسعه و همچنین برنامه ریزی ها و سیاستگذاری های کلان کشورهای پیشرفته راه یافته است. هدف این پژوهش، سنجش و اولویت بندی شاخص های کیفیت زندگی در محدودة روستاهای دهستان نورآباد، شهرستان دلفان استان لرستان، با استفاده از شاخص های عینی و ذهنی است. داده ها با استفاده از پیمایش میدانی جمع آوری شدند. براین اساس، 240 خانوار از روستاهای مورد مطالعه به شیوة تصادفی ساده برای مطالعه انتخاب شدند. درادامه، از مدل تصمیم گیری کوپراس و شیوه های تحلیلی مربوطه، برای رتبه بندی شانزده روستای مورد مطالعه براساس میزان رضایت از کیفیت زندگی استفاده شد. نتایج نشان می دهد 9/39 درصد از ساکنان این روستاها، از شاخص های کیفیت زندگی ذهنی، کاملاً ناراضی و تنها 78/1 کاملاً راضی هستند. همچنین، براساس مدل تصمیم گیری کوپراس می توان گفت روستاهای خلیفه آباد، اکبرآباد و ظفرآباد، به ترتیب بالاترین و روستاهای هاشم آباد، سبزه خانی و محمدرضاآباد، به ترتیب پایین ترین سطح کیفیت زندگی را از دید جامعة نمونه دارند.
تغییرهای ساختار جمیعتی جمهوری اسلامی ایران: آسیب شناسی و ظرفیت سنجی مسائل امنیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عامل جمعیت با توجه به مختصات ملی، ویژگی های اجتماعی و درجة تحول های آن، در ارزیابی امنیت و قدرت سیاسی کشورها مؤثر است؛ بنابراین، در برنامه ریزی های کلان هر کشور، توجه به داده های جمعیتی، اساس هر اقدامی (در مقیاس های محلی، ملی، منطقه ای و جهانی) است؛ برای مثال، وجود یا نبود توازن ساختار جمعیتی، بر مسائل آموزشی، رفاهی، خدمات رسانی، بیکاری و به طورکلی، موضوع های امنیتی کشور در سطوح خرد و کلان تأثیر می گذارد. هدف این پژوهش، بررسی آسیب ها و ظرفیت های محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران با توجه به تغییرهای ساختاری جمعیت است تا از این رهگذر، با درک بهتر مسئلة جمعیت و تحول های آن، از جمله موضوع کاهش یا افزایش جمعیت، توزیع جمعیت، تغییرهای هرم سنی جمعیت و... بتوان شناخت بیشتری از مسائل امنیتی به دست آورد و به برنامه ریزی دقیق تر در این زمینه پرداخت. پرسش بنیادی این پژوهش آن است که تغییرهای ساختاری جمعیت، چه تأثیری بر امنیت کشور در مقیاس ملی، منطقه ای و بین المللی می گذارد. برای بررسی این موضوع، از رهیافت نظری باری بوزان استفاده شد که چارچوبی نوین در بررسی های امنیتی است و ابعاد مختلف سیاسی، نظامی، اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی را ارزیابی می کند. نتایج نشان می دهد کشور درحال تجربة نظام جدید جمعیت شناختی است که ابعادی نظیر توزیع نابرابر جمعیت، مهاجرت، شهرنشینی سریع، انتقال ساختار سنی، سالخوردگی، تغییرهای خانواده، نابرابری جنسیتی، فقر و نابرابری، تخریب محیط زیست و... را بر امنیت ایران به همراه دارد.