فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
در گردش سیاره ای زمین، واژه ""تولد"" در هر لحظه و زمان شکل می گیرد، اندیشه هایی نو خلق می شوند، تحول و دگرگونی های بسیاری شکل گرفته و فضاهای جغرافیایی با کارکرد های نو بوجود می آیند. فضاهایی که در آن محیط گرایی نو، نیرو یابی ملی گرایی، ضعف دموکراسی ها، فضاهای سیبرنتیکی، صنعت زدایی و جنبش های قومی گذرگاه های تازه ای می یابد.
در حوزه فلسفه جغرافیا، شادروان دکتر حسین شکویی یکی از آن نامور چهره ها واندیشمندانی است که بر عرصه جغرافیا ی ایران تاٌثیر گذاری های فراوان داشته و در تغییرات و تحولات و پویایی جغرافیا ی ایران زمین از سهم ارزنده ای برخوردار است.
بدیهی است با توجه به دگرگونی های دایمی افکار، اندیشه ها، ساختار جامعه و ایدئولوژی نظام های حکومتی از یک طرف و تغییرات محیط طبیعی از طرف دیگر، اصول گرایی در علم جغرافیا نمی تواند ثابت و ابدی باشد. تغییر اصول و مرزهای جغرافیا حکایت از پویایی این علم در فضای اندیشه دارد. جغرافیا در کشور ما نیز بر کنار از این تحولات و دگرگونی های اندیشه نبوده است، از پرداختن به تفکرات فلسفی و پایه های بنیادین فلسفه جغرافیای ایران زمان چندانی نمی گذرد. در بیان اهمیت چنین روندی است که فلسفه اندیشی جغرافیایی سیاسی شکل گرفته و می تواند مطالعات جغرافیدانان را انسجام خاصی ببخشد، زیرا در علم جغرافیا هم به واقعیت و هم به حقیقت نیاز مندیم. حوزه جغرافیا بدون فلسفه (حقیقت زمان خود ) و بدون توجه به فلسفه سیاسی و تاٌثیر گذاری های آن بر فضا به صورت خنثی در می آید، زیرا از فلسفه، حقایق و از علوم، واقعیتها اخذ می شود .
هدف این پژوهش بررسی دیدگاه های اندیشه ای شادروان پرفسور شکویی در حوزه جغرافیا و فلسفه سیاسی است. روش پژوهش تو صیفی – موردی است .
اعتقاد به تفکر سیستمی در رسیدن به تحلیل های جغرافیایی، ایدئولوژی و سیاست گذاری نظام های حاکم بر فضاهای جغرافیائی، تاکید بر عدالت اجتماعی و زدودن فقر از چهره جغرافیای فقر در کشورهای جنوب از یافته های سیر فلسفه سیاسی این بزرگ مرد در فضاهای جغرافیایی می باشد .
شناسایی عوامل و موانع مشارکت زنان روستایی در فعالیت های کشاورزی (مطالعة موردی: شهرستان فریدون شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت زنان را به عنوان نیمی از نیروی کار موجود در جوامع توسعهیافته و درحال توسعه، نمیتوان نادیده گرفت. بر اساس گزارش F.A.O به کنگرة امنیت غذایی، زنان در دهة اخیر بهطور متوسط 50% از تولیدات بخش کشاورزی را برعهده داشتند؛ زیرا آنها در همة مراحل تولید محصولات کشاورزی و تولیدات دامی و بهطور کلی تمامی امور، دوشادوش مردان فعالیت میکنند. هدف از این تحقیق، شناسایی و تعیین نقش زنان روستایی در فعالیت بخش کشاورزی و شناخت عوامل مؤثر بر میزان مشارکت زنان و نیز موانع مشارکت زنان در بخش کشاورزی است. روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی بوده است و برای جمع آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و پیمایشی استفاده شده است. جامعة آماری تحقیق را 4200 نفر از زنان روستایی 15 سال به بالای شهرستان فریدونشهر تشکیل می دهند. حجم نمونه با استفاده فرمول کوکران 250 نفر تعیین شد. برای تعین اعتبار متغیرهای تحقیق از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن برابر با 85% بهدست آمد. برای تحلیل داده ها از نرمافزار آماری SPSS، آزمون های آماری t تکنمونه ای و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که زنان روستایی در امور اجتماعی و اقتصادی مشارکت زیادی دارند؛ بهگونهای که از نظر تعامل اجتماعی تقریباً 25% از زنان در تصمیمگیریهای مجامع و تشکلها دارای نقش مؤثری بودهاند. از بعد اقتصادی بین 250 زن روستایی نمونة تحقیق، 75% در امور زراعی، 63% در بخش دامداری، 48% در بخش صنایع دستی، 32% در بخش تولید گلخانهای، 76% در بخش پرورش ماکیان، 45% بخش در پرورش زنبورعسل و 71% در بخش پرورش ماهی قزلآلا مشارکت داشتهاند. همچنین، میانگین مشارکت زنان با استفاده از روش t تکنمونه ای برابر با 1/3 است که نشاندهندة سطح مشارکت متوسط تا زیاد است. علاوهبراین، بین متغیرهای تعداد دام، میزان مالکیت، شرکت در کلاسهای آموزشی، بُعد خانوار و سن با میزان مشارکت رابطة مثبت و معنیداری وجود دارد. مهمترین موانع مشارکت زنان نیز وضعیت تأهل، ممانعت مردان و تخصصینبودن آموزش ها بوده است.
بحران حاشیه نشینی وسکونت گاه های غیررسمی در مدیریت
حوزه های تخصصی:
توزیع فضایی عشایر می رساند که زندگی کوچندگی در ایران از تنوع بسیاری برخوردار است و باید با توجه به شرایط جغرافیایی هریک از واحدهای متجانس قطب های عشایری برنامه های مشابهی ارائه نمود چون در غیر این صورت به نتیجه ی مطلوب نمی توان دست یافت. امروزه در کشور با سه گروه عمده روبرو هستیم:1-گروهی که اسکان یافته اند 2- گروهی که در انتظار فرصت برای اسکان هستند. 3- گروهی که در حال حاضر به کوچ ادامه می دهند. شکل گیری هریک از این الگوها در منطقه جغرافیایی ازکشور تحت تأثیر عواملی مانند توپوگرافی، اقلیم، پوشش گیاهی ، عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی می باشد.در این پژوهش مشخصه های ایل قشقایی در زمینه های جمعیتی، اقتصادی به تفکیک تولید و درآمد و هزینه مورد ارزیابی قرار گرفته است.نتایج بررسی ها نشان از بنیان های ضعیف مالی گروه کوچنده در عشایر است و با سایر گروهها در سطح آماری معنی دار است. مهمترین نکته در این زمینه این است که شیوه ی تولید عشایری هماهنگی های خود را با مقتضیات زمان از دست خواهد داد و این شیوه باید متحول شود.بدین منظور در محیط های عشایری باید مطالعات کارشناسی دقیقی انجام شود و نمی توان برای تمام مناطق عشایری ایران یک شیوه از معیشت را اعمال نمود. بلکه هر قطبی نوعی برنامه ریزی ویژه را می طلبد. از این رو علاوه بر شناخت ویژگی های ساختاری، معرفت همه جانبه از روحیات، انگیزه ها و تمایلات عشایر در خصوص مقوله تغییر و تحول در شیوه تولید و جایگزینی دامداری های بسته و متمرکز شایان هرگونه دقت ویژه می باشد. پژوهش حاضر نشان داد که عشایر مورد مطالعه با تأکید بر برخی عدم وابستگی های ایلی گرایش در مجموع مثبت برای دگرگونی در شیوه تولید عشایری را دارا هستند
ارزیابی سیاست های توسعة اقتصادی روستایی از دیدگاه منطقه ای با نگاهی بر سیاست های دولت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش وسیعی از جغرافیا و جمعیت هر کشور به روستاها اختصاص دارد؛ از این روعملکرد اقتصادی نواحی روستایی، بر شکوفایی و بهره وری ملی کشورها تأثیر بسزایی می گذارد. با این حال حتی در کشورهای توسعه یافته ای همچون ایالات متحد امریکا، واگرایی عملکرد اقتصادی روستاها در مقایسه با شهرها، به چالشی اساسی بدل شده است. پژوهشگران، ریشة این واگراییِ عملکردی را در نوع نگاه دولت به روستاها می دانند و بیان می دارند که دولت ها ویژگی های منحصربه فرد روستا را نادیده می گیرند، روستا را مساوی با کشاورزی برمی شمارند، و به شهرهای مجاور روستا نیز بی توجه اند. از سوی دیگر، پژوهشگران معتقدند از آنجا که هر روستا درون یک منطقة اقتصادی واقع شده است، تصمیم گیری و تحلیل در خصوص روستا نیز باید با نگاه منطقه ای صورت گیرد. در این میان، یکی از مشهورترین و پرکاربردترین چارچوب های تحلیل و سیاست گذاری منطقه ای، چارچوب دایاموند (الماس) مایکل پورتر و نظریة خوشه های اوست، که مطالعات متعددی نیز با استفاده از آن به بررسی سیاست های توسعة اقتصادی روستایی پرداخته اند. در این مقاله، سیاست ها و نگاه دولت به روستاها در ایران بررسی شده است. برای این منظور، با انجام پیمایشی از 31 نفر از خبرگان دانشگاهی و کارشناسان سطوح میانی سیاست گذاری روستایی در سه نهاد دولتی کشور، بررسی شده است که سیاست های دولتی ایران، تا چه اندازه با دیدگاه های منطقه ای مطابقت داشته است.
دامنه، شالوده و هدفهای جغرافیای روستایی
حوزه های تخصصی:
تحلیل تطبیقی فازی سرمایه اجتماعی و توسعه روستایی مورد شناسی: روستاهای شهرستان میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهبود و تحول کیفیت زندگی ساکنان روستایی نیازمند وجود برخی زیرساختهای اجتماعی است که امر توسعه و فرایند آن را امکان پذیر و روند آن را تسهیل کند. مهمترین مکانیسم بعد اجتماعی مترتب بر توسعه روستایی که زمینه ساز تحولات کالبدی، گسترش امکانات و تسهیلات رفاهی و غیره، سرمایه اجتماعی است. بنابراین هدف از این تحقیق بررسی تطبیقی رابطه سرمایه اجتماعی و توسعه روستایی در روستاهای بالای1000 نفر جمعیت شهرستان میاندوآب است. روشپژوهشاینتحقیقمبتنیبررویکردفازیاست. توسعه یافتگی روستاها ازطریق 79 شاخص به وسیله مدل تاپسیس رتبه بندی شدهاند. برای تعیین سرمایه اجتماعی روستاها از پرسشنامه با حجم نمونه 537 به صورت نمونه گیری سهمیهای استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که دادههای تجربی، ناظر بر رابطة فازی دومجموعة سرمایه اجتماعی و توسعه روستایی است. شاخص سازگاری بین این دو مجموعه برابر 816/0 است. اینارزشنشانمیدهدکهفقط 82درصد روستاهای مورد مطالعه این ادعا را تأیید میکنند که سرمایه اجتماعی شرط لازم برای توسعه روستایی است. براین اساس، با95 درصد اطمینان میتوان گفت که سرمایه اجتماعی شرطی ""همیشه لازم"" برای توسعه روستایی است. شاخص پوشش بین دو مجموعه برابربا 75/0 است. این مقدار بیانگر اهمیت تجربی سرمایه اجتماعی برای توسعه روستایی است. شواهدموجوددلالتبرآنداردکه75 درصدازفضای توسعه روستاییتوسطسرمایةاجتماعیپوششدادهشدهاست.
نقش توانمندسازی روانشناختی بر تقویت کارآفرینی روستایی (مطالعة موردی: استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های تجربه شده در جهان در بازنگری سیاست ها، توجه به کارآفرینی است که از آن در متون توسعه به عنوان بازسازماندهی و باز ساخت اقتصاد روستا نام می برند. همچنین تقویت کارآفرینی روستایی، به عنوان اساسی ترین رکن در توسعة روستایی در راستای اشتغال زایی، انتقال فنآوری، ترغیب و تشویق سرمایه گذاری، افزایش رفاه و غیره از جنبه های گوناگون مدّ نظر است. در این ارتباط، سازوکار توانمندسازی روان شناختی یکی از جنبه های مهم در تقویت کارآفرینی روستایی است. هدف این مقاله بررسی نقش توانمندسازی روان شناختی در تقویت کارآفرینی روستایی در استان اردبیل می باشد. این تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی است که با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. کارآفرینان روستایی و روستاییان عادی(غیر کارآفرین) استان اردبیل، جامعة آماری این پژوهش را تشکیل می دهند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 180 کارآفرین روستایی و روستاییان عادی(90 نفر کارآفرین و 90 نفر غیر کارآفرین) انتخاب شدند. روایی صوری پرسش نامه با کسب نظرات صاحب نظران در دانشگاه و کارشناسان اجرایی مربوط به دست آمد. آزمون مقدماتی نیز برای به دست آوردن پایایی ابزار پژوهش انجام گرفت و ضرایب آلفای کرونباخ (α) برای بخش های مختلف پرسش نامه بین 83/0 الی 91/0 محاسبه شد. نتایج حاصل از آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد که بین ابعاد شایستگی، اثرگذاری، معنی داری و خودتعیینی با متغیر تقویت کارآفرینی رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد. همچنین در آزمون رگرسیون چندگانة خطی ابعاد شایستگی، اثرگذاری و خودتعیینی، توانایی تبیین 92/0 درصد از تغییرات متغیر تقویت کارآفرینی را دارا می باشند. در نهایت با توجه به تحلیل نتایج، پیشنهادات کاربردی ارائه شده است.
ارزیابی تأثیر حمل ونقل بر ابعاد مختلف توسعه روستایی (مطالعة موردی: بخش مرکزی شهرستان تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: وجود یا عدم وجود قابلیت دسترسی به سیستم حمل ونقل به عنوان یکی از شاخص های توسعه پایدار می تواند اثرات مختلفی بر تغییرات ارگانیکی و غیرارگانیکی مناطق روستایی داشته باشد. پژوهش حاضر به دنبال بررسی و ارزیابی تأثیر حمل و نقل بر تغییرات اندام وار در روستاهای بخش مرکزی شهرستان تبریز، به عنوان رهیافتی برای برنامه های آینده، کمک در تصمیم گیری ها و برنامه ریزی ها در جهت توسعه ابعاد روستایی خواهد بوده و نیز راهکارهایی جهت ارتقای شبکه حمل ونقل در نواحی روستاهای مورد مطالعه ارائه می دهد.
روش: مطالعه حاضر با توجه به ماهیت موضوع توصیفی– تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی بوده و برای گردآوری اطلاعات از روش های اسنادی و میدانی استفاده شده است. در این پژوهش، ۱۹ روستا که نزدیک ترین فاصله را به شهر تبریز دارند، به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شده اند و با استفاده از فرمول کوکران تعداد ۳۳۱ نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شده است. آن گاه برای هر روستا نسبت یا سهم جامعه نمونه با توجه به نسبت هر روستا به کل جامعه از نظر تعداد جمعیت محاسبه شده است. ابزار مورد استفاده، پرسش نامه می باشد که روایی آن از سوی متخصصان و کارشناسان امر مورد تأیید قرار گرفته و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برابر (۸۳/۰) به تأیید رسیده است.
یافته ها: در این پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS، تأثیر حمل ونقل بر توسعه ابعاد روستایی (اقتصادی، آموزشی، سلامت و رفاه اجتماعی) مورد سنجش قرار گرفت. در ابتدا جهت روشن شدن تفاوت بین روستاهای مورد مطالعه از لحاظ وضعیت حمل ونقل و تغییرات اندام وار از آزمون دانکن استفاده شد. براساس نتایج حاصل از این آزمون، روستاهای مایان سفلی و کندرود در جایگاه نخست و روستاهای کرجان و اسکندر در جایگاه آخر قرار گرفته اند. شایان ذکر است که بین توسعه حمل ونقل روستاها و جمعیت رابطه قوی و معناداری وجود دارد. درباره ارتباط بین وضعیت حمل ونقل و توسعه روستایی در ابعاد مختلف، ضریب هم بستگی پیرسون نشان داد که بین وضعیت حمل ونقل و تغییرات اندام وار روستاها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. در ادامه مدل رگرسیونی گویای آن است که قابلیت دسترسی به حمل ونقل روستایی موجب تغییرات اندام وار (اشتغال و رونق اقتصادی، آموزش، سلامت و رفاه اجتماعی) در نواحی روستایی مورد مطالعه شده است؛ به طوری که حمل ونقل در تغییرات اندام وار روستاهای بخش مرکزی شهرستان تبریز ۴۸ درصد تأثیر مثبت داشته است.
اصالت و ارزش: با توجه به اهمیت و نقش سیستم حمل ونقل در توسعه و تغییرات اندام وار روستایی، این مبحث نسبت به دیگر مباحت روستایی کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است. بنابراین در محدوده مورد مطالعه اولین تحقیقی است که صورت گرفته است. با توجه به پتانسیل و ظرفیت ها فراوانی که استان آذربایجان شرقی به خصوص روستاهای شهرستان تبریز دارند، نتایج این تحقیق می تواند مؤثر واقع شود و راه گشای بسیاری از مشکلات روستاییان باشد.
جای پای بوم شناختی(ای-اف) به عنوان شاخص سنجش پایداری اجتماعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با انتشار گزارش برانت لند، موضوع توسعة پایدار وارد مباحث دولت ها و تجارت جهانی شد و تلاش های زیادی برای ارائه تعریفی دقیق از مفهوم پایداری انجام گرفت. برای قابل اندازه گیری شدن این مفهوم و عملیاتیشدن ایدة شهر پایدار، روش کمی جدیدی موردنیاز بود، بنابراین روشی به نام «جای پای بوم شناختی» (ای-اف) ارائه شد. روش (ای-اف) توسط پروفسور ویلیام ریز و دکتر ماتیس واکرناگل در اوائل دهة 1990 ارائه شد. این روش، شاخص توسعة منابع استکه تقاضای منابع انسانی را به مقدار زمینی که برای تولید منابع، تفکیک CO2 ، و یا دفع مواد زاید لازم است، تبدیل میکند. در این زمینه، ریز و واکرناگل پایداری را به زبان ساده به منزلة زندگی مسالمت آمیز و در حد ظرفیت طبیعت تعریف کرده اند. (ای-اف) اصول?، به عنوان روشی ساده و مناسب برای مقایسة پایداری استفاده از منابع در بین جمعیت های متفاوت، شناخته میشود. این روش هم اکنون به صورت گسترده ای به عنوان شاخص توسعة پایدار استفاده میشود. (ای-اف) مصرف منابع را با مساحت زمین مورد نیاز برای به پایدار رساندن آن معادل سازی میکند و این امکان را فراهم میکند که با یک میانگین گیری، بتوان سرانة (ای-اف) منطقه، یا کشور را با میانگین جهانی مقایسه کرد. سرانجام مصرف این جمعیت ها به سطحی از کرة زمین قابل تبدیل است. این سطح، سپس با مقدار دقیق مساحت منطقه ای که جمعیت در آن ساکن هستند، مقایسه میشود، و درجة ناپایداری براساس تفاوت بین مساحت زمین موجود و زمین مورد نیاز (بر مبنای توان اکولوژیک) قابل محاسبه است. به عبارت ساده، جمعیت ناپایدار به جمعیت هایی گفته میشود که مقدار(ای-اف) آنها از مقدار زمین در اختیارشان بیشتر است. همچنین نشان داده شده است که (ای-اف) میتواند برای طراحی و برنامه ریزی خط ومشیهای آینده نیز مورد استفاده قرار گیرد. به طوریکه (ای-اف) محاسبه شده براساس این روش، تبدیل به ابزارهای آموزشی و برنامه ریزی مهمی شده اند که ناپایداری مصرف جهانی را بخوبی نشان میدهند
سطح بندی فضایی محورهای گردشگری استان فارس بر مبنای خدمات و تسهیلات گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خدمات و زیرساخت های گردشگری، به دلیل رابطه مستقیم بین افزایش کمیت و کیفیت زیرساخت ها و تعداد گردشگران اهمیت دارد. از مهم ترین ارکان توسعه مقاصد گردشگری، وجود سیستمی کارآمد از تسهیلات، خدمات و تأسیسات گردشگری است. کیفیت بالای خدمات گردشگری اثر مستقیمی بر افزایش درآمد منطقه گردشگری دارد، به افزایش مدت اقامت گردشگران و درنهایت افزایش رضایت آنان منجر می شود و بر انگیزه بازدید مجدد گردشگران از مقصد مد نظر می افزاید. گردشگری رابط میان گردشگر و جاذبه است و بازدید هر گردشگر از جاذبه ها، بسته به گذر از این محورهاست. بنابراین در پژوهش پیش رو به سطح بندی این محورها از لحاظ خدمات لازم برای گردشگران پرداخته شده است تا متناسب با ظرفیت هر محور گردشگری و مدیریت مناسب آن، سیستم خدمات رسانی بهتری برای گردشگران فراهم شود و پاسخگوی نیازهای آنان باشد. از سوی دیگر، پس از شناسایی محورهای دارای موانع و محدودیت های خدماتی، در رفع مشکلات این محورها تلاش خواهد کرد. روش پژوهش کاربردی است. ابتدا معیارهای پژوهش به کمک روش دلفی به دست آمدند و سپس با تحلیل سلسله مراتبی وزن دهی شدند. در مرحله بعد با مدل COPRAS که یکی از مدل های تصمیم گیری چندمعیاری است، محورهای گردشگری استان فارس رتبه بندی شدند و در چهار سطح قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان می دهد که محورهای شمالی و جنوبی با توجه به اینکه درگاه بیشترین ورود گردشگران به این استان هستند، از خدمات کمتری برخوردارند و باید در اولویت توسعه خدمات و زیرساخت های گردشگری قرار گیرند.
بررسی و تحلیل قابلیت پیاده مداری مسیرهای عابر پیاده شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسیرهای عابر پیاده به عنوان بخش جدایی ناپذیر سیستم حمل و نقل شهری و ارتباط دهنده مبدأ، مقصد با سواره رو می باشد. با توجه به مسائل و مشکلاتی که وسایل نقلیه موتوری درون شهری به وجود آورده، توجه جدی به پیاده ها می تواند با کاهش مصرف سوخت، آلودگی هوا، معضلات ترافیکی و هزینه خانوارها همراه باشد. همچنین سبب افزایش سلامتی جسمی و روحی شهروندان و خلق فضاهای شهری با کیفیتی مناسب خواهد شد. هدف از انجام این پژوهش سنجش قابلیت پیاده مداری مسیرهای عابر پیاده در خیابان های شهر اصفهان میباشد. روش پژوهش به صورت پیمایشی بوده، از بین عابران پیاده با استفاده از روش کوکران تعداد 400 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند و از طریق معیارهای مختلف به سنجش جنبه های مختلف کیفی و کمی پیاده روها پرداخته شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل ارزیابی تاپسیس و برای طبقه بندی محورهای مطالعاتی از مدل تحلیل خوشه ای استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد، اختلاف خیلی زیادی در بین پیاده روههای شهر اصفهان از نظر میزان برخورداری از 54 معیار در نظر گرفته شده وجود دارد. محورهای استانداری و چهارباغ پایین نسبت به سایر محورها دارای قابلیت پیاده مداری بیشتری می باشند و محور قائمیه نسبت به سایر محورها از وضعیت بسیار نامطلوبتری برخوردار است.
نقش توانمندی شغلی زنان در توسعة اقتصادی نواحی روستایی (مطالعة موردی: بخش کونانی شهرستان کوهدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: درحال حاضر، وضعیت زنان در هر جامعه ای نشانگر میزان پیشرفت آن جامعه است و این واقعیتی است که روزبه روز تعداد بیشتری آن را درمی یابند و سازمان ها و نهادهای بین المللی فعال در امر توسعه نیز بر روی آن تأکید دارند. یکی از راهکارهای مهم برای بهبود وضعیت زنان، توانمندسازی آن ها در جنبه های مهم زندگی و به ویژه بعد اقتصادی است. درهمین راستا، در این مقاله به بررسی توانمندی زنان و نقش آنان در توسعة اقتصادی نواحی روستایی به عنوان هدف اصلی پژوهش پرداخته شده است.
روش: نوشتار حاضر جنبة کاربردی دارد و از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی و پیمایشی محسوب می شود که در آن از دو شیوة اسنادی و میدانی (پرسشنامه و مصاحبه) برای گردآوری داده های موردنیاز استفاده شده است. جامعة آماری تحقیق زنان روستایی ساکن در بخش کونانی شهرستان کوهدشت هستند (10895) که از بین آن ها 330 نفر به شیوة نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. سطح پایایی پرسشنامة تحقیق با استفاده از روش آلفای کرونباخ 79/0 به دست آمد که بیانگر ضریب اعتماد بالا است.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد بیشترین سطح توانمندی زنان در بین بخش های اقتصادی مربوط به فعالیت های کشاورزی است که با متغیرهای سن و درآمد دارای رابطة معنادار و مستقیم است. همچنین، مشخص شد زنانی که از ویژگی های مربوط به توانمندسازی در سطح بالاتری برخوردار هستند، توانمندی بیشتری در ایجاد درآمد خواهند داشت.
محدودیت ها/ راهبردها: مراجعه به منطقه و تهیه و تکمیل پرسشنامه ها از بین زنان روستایی که با مشکلات و نگرش های سنتی روبه رو هستند، ازجمله محدودیت های این تحقیق بود.
راهکارهای عملی: با شناخت دقیق توانمندی های زنان در زمینه های مختلف شغلی و همچنین، تعیین قابلیت ها و استعدادهای آن ها درزمینةتوانمندسازی همچون علاقه، اعتمادبه نفس، سواد و تخصص، تجربة محلی و علمی، مسؤولیت پذیری، انگیزة پیشرفت و ... نیاز ضروری برای دست یابی به توانمندی زنان است.
اصالت و ارزش: ازیک سو، توانمندسازی زنان می تواند منجر به کاهش بیکاری زنان و افزایش توانمندی آن ها در انجام فعالیت های مختلف شود و ازسوی دیگر، به بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانوارهای آنان و درنهایت، توسعة روستایی در ابعاد گوناگون منجر شود.
اثر حذف سوبسیدهای بخش کشاورزی و صنایع وابسته بر خانوارها و متغیرهای اقتصادی: تحلیلی در چارچوب الگوی تعادل عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه، اثر حذف سوبسیدهای بخش کشاورزی و صنایع وابسته به آن بر خانوارها و متغیرهای اقتصادی ایران بررسی شده است. برای این منظور، یک الگوهای تعادل عمومی قابل محاسبه (CGE) تدوین و اطلاعات مربوط به آخرین جدول داده- ستانده در سال 1380 و حسابهای ملی ایران در همین سال در قالب ماتریس حسابداری اجتماعی به عنوان پایه آماری بکار گرفته شده است. نتایج حاصل از شبیه سازیهای انجام شده، نشان می دهد که تاثیر حذف این سوبسیدها بر خانوارهای شهری بیشتر از خانوارهای روستایی است، به طوریکه درآمد و مخارج خانوارهای شهری بیش از روستایی کاهش می یابد و بدین ترتیب، منجر به کاهش نابرابریهای اقتصادی می شود. با حذف سوبسیدها، هزینه های تولید و در نتیجه قیمت تمام شده کالاها و خدمات تولیدی افزایش می یابد که ضمن افزایش تورم، کاهش اشتغال را نیز همراه دارد. از طرف دیگر، اجرای این سیاست به افزایش پس انداز خانوارهای شهری و دولت منجر میشود که به نوبه خود باعث ایجاد فرصتهای سرمایهگذاری در اقتصاد میگردد. بررسی نتایج مطالعه نشان میدهد که تاثیرات منفی حذف سوبسیدهای بخش کشاورزی و صنایع وابسته چندان قابل ملاحظه نیست، بطوریکه اجرای آن، مشکل عمدهای را در اقتصاد ایجاد نمیکند و در نتیجه، اجرای این سیاست توصیه میشود.
شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی مؤثر بر توسعه شهری با رویکرد آینده نگاری (مطالعه موردی: کلان شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه نگاه متفاوت به آینده باعث شده که انسان هوشمند به دنبال یافتن آینده نباشد، بلکه با بهره گیری از ابزارهای گوناگون آینده مطلوب خود را بسازد. از سوی دیگر الگوی جدید اسکان بشر، مناطق کلان شهری، به واسطه ویژگی ها و پیچیدگی های چندوجهی، شرایطی ایجاد نموده که عمدتاً معایب این گونه از سکونت گاه ها بر محاسن آن پیشی می گیرد. پژوهش حاضر با بهره گیری از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع که یکی از روش های متداول و مورد پذیرش آینده نگاری است، با استفاده از نرم افزار میک مک به تحلیل مؤلفه های توسعه کلان شهر کرج پرداخته است. بدین منظور ابتدا ۳۷ مؤلفه از میان اسناد فرادست استخراج شده و با استفاده از روش دلفی مدیران، ماتریس اثرات متقاطع مؤلفه ها تشکیل گردیده است. سپس با استفاده از میانگین گیری ۱۵ ماتریس به دست آمده، ماتریس نهایی تشکیل شده و از طریق نرم افزار میک مک نسبت به تحلیل آن اقدام شده است. بر اساس نتایج مدل، کلان شهر کرج سیستمی ناپایدار بوده و «ساماندهی محورهای ویژه گردشگری با استفاده از کیفیت های محیطی و کریدورهای دید و منظر» و تا حدودی «توسعه مجموعه های کارکردی مختلط پیرامون ایستگاه های مترو و قطار شهری» به عنوان عوامل تنظیم کننده عمل می نمایند. هیچکدام از مؤلفه های توسعه کرج از نگاه مدیران، به عنوان عامل هدف قابل تعریف نمی باشد. این مسئله نشانگر چندجانبه بودن مسئله توسعه کلان شهر کرج از نگاه مدیران است. «توسعه زیرساخت های الکترونیک شهری» و «ایمن سازی شهر در مقابل حوادث غیرمترقبه» در وضعیت بسیار نزدیک به محور مخاطره (ریسک) قرار دارند. «توسعه صنعت گردشگری» و «توسعه درونی (میان افزا) شهر» بیشترین میزان تأثیرگذاری بر فرآیند توسعه کلان شهر کرج را خواهند داشت.
تحلیل عملکرد شوراهای حل اختلاف در تعالی مدیریت توسعه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسناد توسعه روستایی نشان می دهد که مدیریت توسعه روستایی به عنوان یک فرآیند، تنها توسط دولت ها، بوروکراسی و بازار صورت نمی گیرد. بلکه در حال حاضر مردم و نهاد های مردمی در قالب واژه حکمروایی به جای واژه مدیریت و با رهیافت نهادسازی جدید و با هدف تواناسازی جوامع روستایی در نظر گرفته می شود. لذا، اصول و رهیافت، معماری برنامه ریزی با رهیافت اجتماعی و طرح های مشارکت روستاییان بروز و افزایش یافته است و این موارد با افزایش نقش حکمروایی در مقابل اقدامات و مداخلات مستقیم دولت همراه شده است. مقاله حاضر با هدف تحلیل عملکرد شورای حل اختلاف در تعالی مدیریت توسعه روستایی روستاهای شهرستان شبستر انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات نیز پرسشنامه بوده است. جامعه آماری تحقیق 16 روستای دارای شورای حل اختلاف بخش مرکزی شهرستان شبستر می باشد که از بین آنها230 نفر از سرپرست های خانوار از طریق روش نمونه گیری کوکران انتخاب شده اند. در این پژوهش از تعداد 9 شاخص و 58 گویه به عنوان مؤلفه های حکمروایی خوب برای تحلیل عملکرد شورای حل اختلاف استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از آزمون T تک متغیره و تحلیل واریانس استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده از تحلیلها، می توان گفت شورای حل اختلاف تا حدودی توانسته مدیریت توسعه روستایی شهرستان شبستر را تعالی بخشد.
تحلیل و تبیین تأثیرات صنعت نفت بر ساختار فضایی شهر (مطالعه موردی: شهر آبادان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر پدیده ای در فضا و مکان اتفاق می افتد و متناسب با وضعیتش بر آن تأثیر می گذارد. صنعت و توسعه صنعتی نیز از این امر مستثنا نیست و به عنوان فعالیت پایه اقتصادی، با تأثیرگذاری بر سیاست های کلان ملی متفاوت و تأثیرپذیری از آن ها، دگرگونی ها و تحولات عمیق ساختاری را ایجاد کرده و اشکال خاص ساختار فضایی-کالبدی را در شهرها به نمایش گذاشته است. هر راهبرد صنعتی، به نوعی آرایش فضا منجر می شود. بدون درک درست از مسائل و تغییرات صنعتی نمی توان تصویر صحیحی از شهرسازی و برنامه ریزی شهری و منطقه ای داشت. ساختار فضایی شهرها، به روابط مختلف و متقابل تمامی نیروها و عوامل موجود در شهر بستگی دارد. این عوامل شامل نیروی بازار، فعالیت ها، زیرساخت های شهری و خدمات گوناگون است (احمدی، 1374: 2). شهرها از ساخت های متفاوتی از جمله اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و... تشکیل شده اند، اما هنگامی که در شهرسازی از ساختار فضایی شهر یاد می شود، منظور همان ساخت کالبدی شهر است که در آن، عناصر و اجزای تشکیل دهنده شهر و چگونگی ترکیب آن مدنظر قرار می گیرد (حسن زاده رومیزی، 1387: 20). ساختار فضایی هر شهر، به گذشته آن و عوامل و حوادثی مربوط می شود که شرایط محیط را طی زمان برای ایجاد و برقراری آن به وجود آورده است (زیاری و دیگران، 1393: 256). شکل گیری ساختار فضایی-کالبدی شهرها، بازتاب و برآیند اندیشه های متفاوتی است که در مکان ها و زمان های مختلف حاکم بوده اند و ساخت های شهرهای متفاوتی را ایجاد کرده اند (هوسینگ، 1381: 86). تحولات فرهنگی-اجتماعی و اقتصادی قرن نوزدهم و بیستم، با تأثیرپذیری از مدرنیسم سبب گسترش سریع شهرها و پیدایش کلان شهرها شده و تغییراتی بنیادی را در ساختار و سازمان فضایی-کالبدی آن ها به وجود آورده است (زیاری، 1381: 151-164). این تحولات و به تبع آن رشد شتابان شهرنشینی، سبب ازبین رفتن انسجام در ساختار فضایی و قطبی شدن یک یا چند کانون شهری شده است. چنین تغییراتی، نحوه چیدمان کاربری ها در شهر، تراکم ساختمانی و جمعیتی و شبکه حمل ونقل را شامل می شود. درنتیجه، الگوهای شهری متفاوت با ساختار فضایی و سیستم حمل ونقل مرتبط با آن را به وجود می آورد (رودریگوه، 1387: 54).
تحلیلی بر اسکان غیررسمی و تعیین ضریب تأثیر عامل ها با استفاده از مدل تحلیل مسیر؛ مورد شناسی: شاطرآباد کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسایل مبتلا به شهرهای بزرگ، اسکان غیررسمی است. کمبود زمین مناسب و ساخت و ساز با قیمت زیاد در کنار رشد سریع جمعیت و در نتیجه روند فزاینده تقاضا برای مسکن شهری موجب گردیده تا عملاً دسترسی اقشار کم درآمد و حتی متوسط، به بازار زمین و مسکن کاهش یافته و زمینه ساخت و سازهای نامناسب را در بخش غیررسمی شهری گسترش بخشد. محله شاطرآباد از جمله مناطقی از شهر کرمانشاه است که در معرض ساخت و سازهای بیضابطه قرار گرفته و از بافت فضایی ـ کالبدی نامناسبی برخوردار است. ساخت و سازهای غیراصولی، تراکم بالا، بافت اجتماعی روستایی، محیط شهری نامطلوب و کمبود خدمات شهری از جمله مسایل مبتلا به این محله میباشند. در این مقالهمتغیرهای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی مؤثر در پدید آمدن اسکان غیررسمی در محله شاطرآباد و اثرات فضایی ـ مکانی آن بررسی شده است. یافتههای این پژوهش بیانگر آن است که ده عامل به عنوان مهمترین عوامل تأثیرگذار در پدید آمدن محله شاطرآباد نقشآفرین بوده؛ و با استفاده از تکنیک رگرسیون، ضریب تأثیرگذاری هر یک از این عوامل مشخص و با استفاده از مدل «تحلیل مسیر» چگونگی تأثیرگذاری این عوامل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده از مدل تحلیل مسیر بیانگر آن است که در پدید آمدن محله شاطرآباد به ترتیب دو دسته عوامل قبل از مهاجرتهای روستا ـ شهری از جمله؛ مالکیت اولیه، چگونگی مهاجرت، سال مهاجرت و شغل قبلی همچنین عوامل بعد از مهاجرت شامل؛ شغل فعلی، مسأله مالکیت، دلایل سکونت، پروانه ساخت و درآمد دارای بیشترین تأثیرگذاری میباشند. در مجموع با محاسبه ضریب تأثیر متغیرهای مختلف و مستقل تأثیرگذار و با تفکیک آنها از یکدیگر، مشخص گردید که عوامل قبل از مهاجرت روستاییان به شهر به میزان 5/57 درصد و عوامل بعد از مهاجرت به میزان 5/42 درصد در پدید آمدن محله شاطرآباد تأثـیرگذار بودهاند. اینک چنانچه برنامهریزان و سیاستگذاران درصدد حل مشکلات ناشی از اسـکان غـیررسمی در شهرها هستند، میبایست ریشههای آن را در عوامل تأثیرگذار قبل از مهاجرت و در روستاها جستجو نمایند و پس از حل این ریشهها به حل مشکلات فعلی اسکان غیررسمی بپردازند