توزیع فضایی عشایر می رساند که زندگی کوچندگی در ایران از تنوع بسیاری برخوردار است و باید با توجه به شرایط جغرافیایی هریک از واحدهای متجانس قطب های عشایری برنامه های مشابهی ارائه نمود چون در غیر این صورت به نتیجه ی مطلوب نمی توان دست یافت. امروزه در کشور با سه گروه عمده روبرو هستیم:1-گروهی که اسکان یافته اند 2- گروهی که در انتظار فرصت برای اسکان هستند. 3- گروهی که در حال حاضر به کوچ ادامه می دهند. شکل گیری هریک از این الگوها در منطقه جغرافیایی ازکشور تحت تأثیر عواملی مانند توپوگرافی، اقلیم، پوشش گیاهی ، عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی می باشد.در این پژوهش مشخصه های ایل قشقایی در زمینه های جمعیتی، اقتصادی به تفکیک تولید و درآمد و هزینه مورد ارزیابی قرار گرفته است.نتایج بررسی ها نشان از بنیان های ضعیف مالی گروه کوچنده در عشایر است و با سایر گروهها در سطح آماری معنی دار است. مهمترین نکته در این زمینه این است که شیوه ی تولید عشایری هماهنگی های خود را با مقتضیات زمان از دست خواهد داد و این شیوه باید متحول شود.بدین منظور در محیط های عشایری باید مطالعات کارشناسی دقیقی انجام شود و نمی توان برای تمام مناطق عشایری ایران یک شیوه از معیشت را اعمال نمود. بلکه هر قطبی نوعی برنامه ریزی ویژه را می طلبد. از این رو علاوه بر شناخت ویژگی های ساختاری، معرفت همه جانبه از روحیات، انگیزه ها و تمایلات عشایر در خصوص مقوله تغییر و تحول در شیوه تولید و جایگزینی دامداری های بسته و متمرکز شایان هرگونه دقت ویژه می باشد. پژوهش حاضر نشان داد که عشایر مورد مطالعه با تأکید بر برخی عدم وابستگی های ایلی گرایش در مجموع مثبت برای دگرگونی در شیوه تولید عشایری را دارا هستند