فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۸۱ تا ۵٬۰۰۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
هر شهر از مجموع کاربری هایش ساخته شده است و یکی از هدف های مهم برنامه ریزی شهری، ارتقاء و ساماندهی الگوی توزیع کاربری هاست. این مقاله نیز با آگاهی از توسعه نامنظم کاربری ها در شهر سمنان، با هدف بررسی الگوی توزیع فضایی کاربری ها این شهر انجام شده است. با توجه به این هدف، بر رویکردی کاربردی و ماهیتی توصیفی- تحلیلی مبتنی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز به روش کتابخانه ای فراهم شده است. برای بررسی و تحلیل داده ها از روش کمّی (سرانه) و تحلیل های فضایی- مکانی، از جمله مدل های هیرشمن- هرفیندال، شاخص فشردگی، تابع Ripley's K، شاخص تنوع سیمپسون، شاخص تکه تکه شدگی، مدل کاربری ترکیبی Cervero و Duncan و نرم افراز Arc GIS استفاده است. نتایج روش های پیش گفته نمایانگر فاصله سرانه موجود کاربری های شهر سمنان از سرانه استاندارد طرح جامع است. بیش از یک چهارم کاربری ها در ناحیه 3 منطقه 1 تمرکز یافته اند. ناحیه 1 منطقه 2 دارای بیشترین فشردگی و کم ترین سهم از زمین بایر و ناحیه 2 منطقه 2 دارای بیشترین سهم از زمین بایر و قابلیت توسعه در سال های آتی است. تابع K نشان داد که 67 درصد از کاربری ها اراضی شهر سمنان به صورت خوشه ای و در مجاورت با یکدیگر توزیع شده اند که این الگوی توزیع با افزایش فاصله رابطه معناداری دارد. میانگین شاخص های F، H و D & Cنیز نشان داد که ناحیه 1 منطقه 2 از پیوستگی، تنوع و اختلاط کاربری های بیشتری برخوردار است. تسلط چنین الگوی نامتوازنی در کاربری اراضی شهر سمنان نیازمند نظارت بر روند فعلی، برنامه ریزی مجدد و ساماندهی ساخت و سازهاست.
تحلیل عوامل مؤثر بر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی و تبیین میزان تأثیر عوامل موثر بر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان در استان گیلان انجام گرفته است. روش بررسی در پژوهش فوق توصیفی- تحلیلی و کاربردی است. جامعه آماری روستاییان استان گیلان بوده که ابتدا با روش نمونه گیری مطبق، تعداد 45 روستا از بین کلیه روستاها انتخاب و سپس با روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین این روستاها، تعداد 380 کشاورز انتخاب گردید. جهت عامل سازی و تعیین نقش عوامل اصلی مؤثر بر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان استان گیلان و بر اساس نظر کارشناسان مربوطه، از 74 متغیر استفاده شده است که برای این کار از مدل تحلیل عاملی و مدل رگرسیون خطی استفاده شده است. با استفاده از مدل تحلیل عاملی شاخص هابهپنجگروه اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی، کالبدی و جغرافیایی دسته بندی گردید که در مجموع 08/61 درصد از تغییرات واریانس را به خود اختصاص می دهد. نتایج مدل تحلیل رگرسیون خطی با روش مرحله ای، نشان داد که از 74 متغیر مستقل وارد شده به مدل، فقط 13 متغیر است که بیشترین تأثیر رگرسیونی را روی متغیر وابسته داشته است. نتیجه مدل مذکور در آخرین مرحله از پردازش نشان داد که متغیر «تثبیت قیمت محصولات» با ضریب رگرسیونی 398/0، متغیر «توانمندسازی اقشار فاقد مهارت های فنی» با ضریب 272/0، متغیر «اقدامات اشتغال زایی دولت» با ضریب 239/0، بیشترین تأثیر رگرسیونی را روی متغیر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان داشته اند. هم چنین یافته ها حاکی است عوامل مدیریتی بیشترین تأثیر را روی متغیر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان استان گیلان داشته است.
گردشگری و آیین های باستانی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر ملتی غالبا دارای ویژگی های متنوع قومیتی و ملیتی است که این تنوع در ایجاد شرایط فرهنگی و اجتماعی متفاوت، نقش مهمی را ایفا می کند و به شکل گیری جوامع محلی بر اساس ویژگی های خاص کمک می کند. هر کدام از این جوامع محلی در سطوح منطقه ای و یا ملی دارای یک وجوه مشترک در حوزه آداب و رسوم و آیینی هستند که در همگرایی ملی بسیار موثر و نقش آفرین است اما برخی دیگر از شکل آداب و رسوم محلی و یا منطقه ای متمایز از مناطق و دیگر کانون های محلی است که خود در ایجاد جذابیت ها در کشور بسیارحائز اهمیت است. در بخش های متعدد و متنوعی که در حوزه گردشگری وجود دارد گاهی این شرایط در توسعه گردشگری داخلی و خارجی تاثیر فراوانی داشته و از آن به عنوان گردشگری مناسبتی نیز یاد می شود. ایران با قدمتی چند هزار ساله و قلمرو وسیع و مردمانی فرهیخته در حوزه فرهنگ و تمدن امروزه می تواند با شناخت کافی از این توانمندی ها نسبت به جذب و توسعه گردشگری زمینه های لازم را فراهم آورد. گردشگری مناسبتی که معمولاً از آن به عنوان گردشگری آیینی نیز یاد می شود شکلی از گردشگری است که در آن مردم علاقمند به تاریخ جشن ها و سنت ها به طور انفرادی یا گروهی به دلایل کسب اطلاع، آشنایی با تاریخ بشریت یا تفریحی (تحقیقی) سفر می کنند. در این تحقیق که یک تحقیق بنیادی است و از نظر ماهیت روش دارای جنبه های کاربردی و از نظر هدف پژوهشی تحلیلی و توصیفی است. محقق با مطالعه کتابخانه ای و اسنادی به بررسی و سپس معرفی توانمندی های گردشگری مناسبتی و آیینی در کشور پرداخته است نتایج این تحقیق نشان می دهد در صورت توجه و معرفی صحیح آداب و رسوم و جشن ها و آیینی که ایرانیان از گذشته به آن علاقمند بوده و انجام می دادند می توان در سطح مختلف فراملی، ملی، منطقه ای و محلی با توجه به تنوع اقلیم و فرهنگی گرشگری مناسبتی را در تمام ایام پویا و فعال نمود.
مقایسه ظرفیت بازآفرینی شهری پایدار در محله هایی با بافت فرسوده و غیررسمی شهری (مطالعه موردی: شهر مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، مفهوم بازآفرینی شهری و بازآفرینی شهری پایدار به یکی از مهم ترین روش های ساماندهی بافت های فرسوده شهری و مناطقی با بافت غیررسمی تبدیل شده است. این مفاهیم در کشور ما نیز مدنظر قرار دارند. بافت های فرسوده و غیررسمی در دو دهه گذشته به یکی از چالش های مدیریت شهری مریوان تبدیل شده است. از سوی دیگر، مقایسه پتانسیل دو بافت فرسوده و غیررسمی برای بازآفرینی، یکی از موضوعات مهمی به شمار می آید که کمتر بررسی شده است. پژوهش حاضر به منظور مقایسه ظرفیت بازآفرینی شهری پایدار در محله های دارای بافت فرسوده و غیررسمی شهری در شهر مریوان استان کردستان انجام شده است. این پژوهش، کاربردی، پیمایشی و توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری آن نیز شامل همه ساکنان محله های بافت فرسوده و غیررسمی شهر مریوان بود که از این دو گروه، محله های چهارباغ و لیلاخی بافت فرسوده و تپه موسک و نوبهار بافت غیررسمی بودند که برای بررسی انتخاب شدند. نتایج تجزیه و تحلیل آماری این پژوهش نشان می دهد از دیدگاه ساکنان محله های هدف، بهبود شرایط اجتماعی اولین شاخص دارای پتانسیل در بازآفرینی شهری پایدار، رونق اقتصادی دومین شاخص دارای ظرفیت بازآفرینی، ارتقای کالبدی سومین شاخص دارای پتانسیل و بهبود وضعیت زیست محیطی چهارمین شاخص دارای پتانسیل در بازآفرینی شهری پایدار هستند. ظرفیت بازآفرینی شهری پایدار در خرده مقیاس های شرایط اجتماعی-فرهنگی، رونق اقتصادی، بهبود وضعیت زیست محیطی و ارتقای کیفیت کالبدی در بافت فرسوده در حد بالا و زیاد است. ظرفیت بازآفرینی شهری پایدار در این خرده مقیاس ها نیز در بافت غیررسمی در حد متوسط است. در مجموع شاخص ها، ظرفیت بازآفرینی شهری پایدار در بافت فرسوده بیشتر از بافت غیررسمی است که باید مدنظر مجریان بازآفرینی شهری قرار بگیرد.
بررسی عوامل انسانی و تکنیکی مؤثر بر سطح عمقی شدن کشت در نظام بهره برداری خانوادگی (مطالعه موردی: بهره برداران خانوادگی صیفی کار شهرستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام بهره برداری خانوادگی پس از اصلاحات ارضی شایع ترین نوع نظام بهره برداری زراعی در ایران شده است. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر استفاده از تکنولو ژی، گرایش به نوگرایی و برخورداری از نیروی کار زراعی و متغیر زمینه ای سطح تحصیلات کشاورزان با سطح عمقی شدن کشت در بین بهره برداران خانوادگی می پردازد. مسئله اساسی این است که به علت روند رو به رشد جمعیت، تقاضا برای افزایش سطح زیر کشت و فشار بر اراضی زراعی نیز با وجود محدودیت اندازه زمین های زراعی در حال افزایش است. تحقیق حاضر از نوع پیمایشی است و داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری شده اند. پس از تأیید اعتبار صوری و نیز روایی پرسش ها و گویه های آن با آلفای کرونباخ 63/0، داده ها با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان می دهد که بهره مندی از نیروی کار مضاعف خانوادة بهره بردار، گرایش به نوگرایی و نوپذیری کشاورزان، استفاده از تکنولوژی های جدید کشاورزی و سطح تحصیلات بهره برداران صیفی کار با سطح عمقی شدن کشت در منطقه مورد مطالعه رابطه مستقیم دارند. نتیجة تحقیق نشان می دهد که فشار نیروی کار بر واحد سطح و کاربرد فناوری های جدید کشاورزی به عنوان دو عامل مهم عمقی شدن کشت مطرح اند. پیامد دو عامل مذکور، گسترش نیروی کار کشاورزی و معیشت تکنولوژی است که می تواند دال بر عمقی شدن کشت باشد.
تحلیل فضایی تأثیر یارانه های نقدی برتغییرالگوی مصرف خانوارهای روستایی دهستان های مرکزی شهرستان نورآباد ممسنی با استفاده از تابع تراکم کرنل و تحلیل هات اسپات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتقای عدالت اجتماعی، تخصیص بهینه ی منابع، تثبیت قیمت و بهبود توزیع درآمد از اهداف اصلی و فلسفه ی وجودی پرداخت یارانه در همه ی کشورهای جهان است.در برنامه ی پنجم و ششم توسعه ی اقتصادی- اجتماعی ایران نیز هدف این است که دولت با هدفمند سازی یارانه های آشکار و نهان، منابع حاصل از این سیاست را به صورت هدفمند در اختیار گروه های هدف قرار دهد. هدف پژوهش، شناخت تأثیر اجرای طرح هدفمندی یارانه ها بر زندگی روستاییان دهستان های مرکزی شهرستان نورآباد ممسنی است. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی است که اطلاعات لازم با استفاده از توزیع وتحلیل پرسشنامه بین گروه های هدف به دست آمد. جامعه ی آماری مورد مطالعه شامل 4494 خانوار روستایی درسه دهستان از شهرستان نورآباد می باشد که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران353خانوار تعیین گردید.با توجه به شاخص های مربوط به موضوع، 7 پرسش از15 سؤال پرسشنامه های مربوط به تأثیر یارانه ها برتغییر الگوی مصرف خانوارهای روستایی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون Tتک نمونه ای حاکی از آن است که با اجرای سیاست هدفمندی یارانه ها، روندی مطلوب در الگوی مصرف خانوارهای روستایی ایجاد شده و این بهبود درمناطق فقیر و کم درآمد روستایی نمود بیشتری داشته است. یافته های حاصل از برداشت های میدانی و اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه وتحلیل فضایی- مکانی با استفاده ازتابع تراکم کرنل و تحلیل هات اسپات در محیط GIS نشان می دهد که بهبود الگوی مصرف و افزایش سطح رفاهی خانوارهای روستایی در دهستان جوزار به دلیل تولیدی بودن روستاهای آن و وابستگی کمتر به مناطق شهری معنی دار می باشد و در دهستان های جاوید ماهوری و بکش یک، به دلایل وابستگی و نزدیکی خانوارهای روستایی به شهرستان نورآباد و افزایش هزینه ها، بهبود الگوی مصرف چندان معنی دار نیست و متوسط ارزیابی می شود. همچنین مشخص گردید که یارانه های نقدی در دهستان های مورد مطالعه برای اقشار نیازمند و دهک های پایین جامعه ی روستایی مفید و تأثیرگذار بوده اما برای دهک های درآمدی بالا متوسط ارزیابی می شود.
بررسی عملکرد مدیریت شورایی در پایداری کالبدی و فیزیکی محلات شهری پیرانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت شهرها به عنوان یک سازمان گسترده به وسیله اجتماعات محلی می تواند به عنوان واسطه ای هم برای کنش های متقابل خرد و هم به عنوان تأثیر ساختار فیزیکی، بر افراد درک شود. برای دستیابی به توسعه پایدار شهری که مبتنی بر مدیریت شورایی در برنامه های توسعه می باشد بایستی ظرفیت سازی نمود. ظرفیت سازی در سطح محله های شهری از طریق شناخت توانایی های شهروندان و مشارکت دادن آنان در برنامه های شهری میسر می شود. هدف پژهش دستیابی به فرضیه اصلی پژوهش که عملکرد مدیریت شورایی در پایداری کالبدی و فیزیکی محلات شهری مؤثر است، می باشد. در این بررسی، با به کارگیری روش پیمایشی و ابزار ""پرسشنامه ساخت یافته"" براساس شاخص های پایداری در سطح داخلی و خارجی به گرداوری داده های مورد نیاز پرداخته شده است. جامعه آماریمورد بررسی 4 ناحیه اصلی شهر پیرانشهر می باشند و با استفاده از مدل کوکران متناسب با جمعیت هر محله 382 نفر حجم نمونه این تحقیق بوده است. آزمون های آماری SPSS به میزان پایداری هر یک از شاخص ها در شهر مورد پرداخته شده است و سپس بر اساس مدل ویکور به میزان رتبه بندی ناحیه های شهری انجام گرفته است که در نهایت نتایج نشان داد که شاخص های موجود در تحقیق تأثیر معناداری در افزایش پایداری ناحیه های شهری دارد. یافته های دیگر تحقیق بیانگر این واقعیت است که اعتقاد شهروندان به اینکه آن ها بر تصمیم گیری مؤثر هستند و مدیریت شورایی شهری خواهان مشارکت مردم است، اثر مثبت و قوی بر توسعه پایدار دارد. به گونه ای که عدم حضور مردم در مدیریت شورایی شهر بر پایداری محله ای در شهر تأثیرگذار بوده است؛ و در نهایت یافته ها بر اساس مدل ویکور نشان داد که میزان پایداری در ناحیه 2 با میزان 55/0= Q نسبت به ناحیه های دیگر در وضعیت مطلوب تری قرار دارد.
تحلیل ژئوپلیتیکی اثرات تغییر اقلیم بر توسعه پایدار کشور ایران ( متغیر تعدیل گر تصمیمات سیاسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بزرگ ترین تهدید زیست محیطی امروز گرمایش جهانی و تغییرات اقلیمی است. اثرات تغییر اقلیم منجر به کمبود آب و غذا، بیماری، بیکاری و مهاجرت، فقر، تنش ها در خصوص منابع و بی ثباتی جهانی می شود. هدف از انجام این پژوهش تحلیل ژئوپلیتیکی اثرات تغییر اقلیم در کشور و تأثیر آن بر توسعه پایدار با توجه به تصمیمات سیاسی دولتمردان است. این مقاله از نوع توصیفی، تحلیلی و با روش پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل صاحب نظران و متخصصین شاغل در سازمان های هواشناسی، محیط زیست و پدافند غیرعامل است و پرسشنامه بر اساس شاخص های اثرات تغییر اقلیم، توسعه پایدار و تصمیمات سیاسی طراحی و در بین آن ها توزیع گردید که تعداد 60 پرسشنامه جمع آوری شد و با استفاده از نرم افزار (pls) فرضیه تحقیق اثبات گردید. بر اساس یافته ها اثرات تغییر اقلیم با توسعه پایدار رابطه معنادار و معکوس دارد، همچنین بین تأثیرات تصمیمات سیاسی بر توسعه پایدار ایران رابطه معناداری و معکوس وجود دارد. درنهایت تصمیمات سیاسی در تأثیر تغییرات اقلیم بر توسعه پایدار ایران اثر تعدیل گر ندارد. بدین معنی که برخلاف سایر کشورهای توسعه یافته و حتی در حال توسعه، تصمیمات سیاسی گرفته شده در دولت در کاهش اثرات تغییر اقلیم در کشور مؤثر نبوده است. در پایان بر لزوم مشارکت دولت در اجرای روش های مؤثر از جمله آبخیزداری و استفاده از انرژی های پاک جهت کاهش انتشار گازهای گلخانه ای برای سازگاری با اثرات تغییر اقلیم تأکید شده است.
طرح پارک ملی کویر گرمسار، قطب نمونه گردشگری در کشور
حوزه های تخصصی:
تبیین چالش های سرمایه گذاری سرمایه های ارسالی مهاجران بین المللی در آمایش و توسعه اقتصادی عرصه های مکانی-فضایی (مورد: شهرستان لامرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و طبقه بندی انواع چالش های (موانع و محدودیت ها) سرمایه گذاری سرمایه های ارسالی مهاجران در آمایش و توسعه اقتصادی سکونت گاه های شهرستان لامرد است. در این محدوده و بر مبنای پژوهش های پیشین نگارندگان کارکرد این جریان سرمایه گذاری از یک سو در فعالیت های اقتصادی چندان قابل اعتنا نیست و از سوی دیگر این جریان سرمایه گذاری از انتظام فضایی و رویکردهای آمایش در نظام برنامه ریزی تبعیت نمی کند. بر این مبنا این مقاله با روش تحقیق کیفی و با بهره گیری از نظریه بنیانی درپی شناخت چالش های سرمایه های ارسالی از دیدگاه جامعه ذی نفعان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و نظری از کارشناسان سازمان های دولتی و غیردولتی، نخبگان و معتمدان جامعه محلی برآمده است. نتایج حاصل از سه مرحله کدگذاری علمی در نظریه بنیانی بیانگر 46 مفهوم، 17 مقوله گسترده و در نهایت 2 مقوله هسته ای شامل «موانع و محدودیت های انگیزشی سرمایه گذاری اقتصادی» و «موانع و محدودیت های ساختاری– قانونی سرمایه گذاری اقتصادی» است. پس از بررسی شرایط علی، پدیده، زمینه، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها هر یک از این مقولات هسته ای، پدیده«موانع انگیزشی- ساختاری» به عنوان کانونی ترین چالش پیش روی سرمایه های ارسالی مهاجران در توسعه اقتصادی با رویکرد آمایش در این عرصه مکانی– فضایی معرفی شد.
سنجش سطح توسعه یافتگی دهستان های شهرستان بروجرد با استفاده از روش های تصمیم گیری چندمعیاره (MADM) و GIS
حوزه های تخصصی:
امروزه آگاهی از روند توسعه روستایی و درجه توسعه یافتگی این نواحی پیش نیاز طرح ها و برنامه های توسعه روستایی محسوب می شود. از این رو، اهمیت سطح بندی با توجه به وضع موجود و مطلوب، آن است که با شناخت تنگناها و قابلیت ها و سطوح توسعه نواحی می توان سطح زندگی مردم یک ناحیه را به خوبی نشان داد و به ارایه برنامه هایی جهت کاهش محرومیت آن نواحی پرداخت و شرایط مناسب برای توسعه یافتگی را مهیا نمود. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و سنجش سطح توسعه یافتگی دهستان های شهرستان بروجرد و با استفاده از روش های تصمیم گیری چندمعیاره MADM و مدل SAW صورت گرفته است. روش تحقیق در پژوهش حاضر ترکیبی از روش های تحلیلی و اکتشافی و مطالعات میدانی و پیمایشی است که ابتدا با استفاده از 10 شاخص در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و کالبدی- زیست-محیطی به بررسی پخشایش و ضریب پراکندگی (CV) این معیارها در سطح دهستان های شهرستان های بروجرد (شامل هفت دهستان) پرداخته، سپس با استفاده از روش های تصمیم گیری چندشاخصه (MODM) به رتبه بندی دهستان ها با استفاده از میزان برخورداری هر یک از این دهستان ها از شاخص-های توسعه پایدار پرداخته شده است. در مدل SAW (از روش های تصمیم گیری چندمعیاره) هرچه مجموع به دست آمده کمتر باشد دهستان دارای سطح توسعه بالاتری نسبت به سایر دهستان های شهرستان بروجرد می باشد. در این پژوهش دهستان گودرزی با ضریب 20/15 دارای سطح توسعه بالاتر و دهستان دره حیدری با ضریب 42/25 دارای سطح توسعه پایین تری می باشند.
طبقه بندی و شناسایی تغییرات اراضی ساخته شده با استفاده از تصاویر سنجش ازدور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
445 - 468
حوزه های تخصصی:
در پی شهرنشینی بی سابقه در دهه های گذشته و افزایش جمعیت شهرها، چشم اندازهای طبیعی در حال تبدیل شدن به چشم اندازهای انسانی است و فضاهای باز شهری به اراضی ساخته شده مبدل شده است. در این بین، تغییرات کاربری اراضی مدیران شهری را مجاب می کند که همواره اطلاعات به روزی از این تغییرات داشته باشند تا بتوانند درباره مدیریت شهری سریع تر تصمیم گیری کنند. هدف از انجام این مطالعه طبقه بندی اراضی ساخته شده و شناسایی میزان تغییرات این اراضی در شهر تهران است. همچنین این مطالعه به بررسی و عملکرد هفت شاخص طیفی به منظور طبقه بندی و تشخیص تغییر اراضی ساخته شده با استفاده از تصاویر ماهواره لندست 7 سنجنده ETM + و تصاویر ماهواره لندست 8 سنجنده OLI / TIRS می پردازد. محدوده مورد مطالعه در این تحقیق شهر تهران با وسعت 68995 هکتار است. روش انجام این تحقیق نیز بدین گونه است که ابتدا برای جداسازی سطوح دارای آب از سطوح بدون آب بر روی تصاویر، از شاخصMNDWI و روش آستانه گذاری اتسو استفاده شده است. پس از آن به منظور توجه مطلق بر مناطق بدون آب، یک ماسک آب تولید، و برای پوشاندن آب در تمام تصاویر به کار رفته است. درنهایت با استفاده از روش اتسو برای تمامی شاخص ها اراضی ساخته شده و ساخته نشده از یکدیگر جدا و طبقه بندی شده اند. دقت طبقه بندی نیز با استفاده از 3500 نقطه مرجع برای هر تصویر بررسی شده است. نتایج نشان می دهد شاخص VbSWIR1-BI با دقت کلی 88/92 درصد (لندست 7) و 68/92 درصد (لندست 8)، دقت کلی بیشتری دارد. همچنین نتایج تغییرات اراضی ساخته شده شهر تهران براساس شاخص VbSWIR1-BI در بازه زمانی 2001 تا 2015 به میزان 38/6 درصد بوده است. گفتنی است بیشترین تغییرات مکانی اراضی ساخته شده در بخش های غربی و جنوب غربی شهر تهران دیده می شود.
تاثیر تحولات اجتماعی و فرهنگی بر گونه های مسکن طبقه متوسط (در دوره میانی و پایانی پهلوی دوم بین سال های 1332 تا 1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۵
۱۳۳-۱۵۰
حوزه های تخصصی:
جهت شکل گیری مسکن می بایست به ابعاد مختلفی توجه نمود که یکی از مهمترین این ابعاد، طبقه اجتماعی ساکنین آن است. شکل گیری طبقات اجتماعی در هر جامعه متاثر از عوامل اجتماعی و فرهنگی آن به شمار می رود که نوسازی حکومت در دوران پهلوی، منجر به شکل گیری طبقه متوسط جدید در کنار طبقه سنتی جامعه شد. این پژوهش در صدد است با شناسایی تحولات اجتماعی - فرهنگی دوره پهلوی دوم، به بررسی عوامل تاثیرگذار بر ظهور طبقه متوسط جدید و سپس مسکن این طبقه بپردازد. در این راستا، شماری از کوی های مسکونی تهران براساس طبقه اجتماعی ساکنان آن در دو دوره میانی و پایانی پهلوی دوم به عنوان جامعه آماری مورد ارزیابی قرار گرفتند. این پژوهش بر پایه روش کیفی و بر استدلال منطقی استوار است اما اساس پژوهش تحقیق، تاریخی تفسیری است که استنتاج از تحلیل ها به صورت مقایسه ای صورت می گیرد. گردآوری داده ها در این پژوهش به صورت مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و مشاهده میدانی بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد طبقه اجتماعی و ویژگی های فرهنگی معیشتی طبقه متوسط جدید جامعه که به دنبال تفکرات مدرن بودند، بر معماری مسکن این گروه تاثیر گذاشته و مسکن مدرن جایگزین مسکن سنتی شده است.
ثبات سیاسی تاجیکستان پس از فروپاشی شوروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجزیه اتحاد جماهیر شوروی و ظهور دولت های مستقل مشترک المنافع، عدیده ای را به طور اعم برای تمامی جمهوری های استقلال یافته و به طور اخص برای کشورهای جدید التاسیس آسیای مرکزی ایجاد نمود و به ناچار هر کدام قدم به راهی گذاشتند که قبلاً تجربه ای در آن نداشتند. وابستگی شدید اقتصادی به مرکزیت سابق، فقدان مشکلات سیاسی وهرج و مرج اجتماعی در داخل چنین کشورهایی موجب شده بود تا گروه ها و احزاب برای رسیدن به قدرت تلاش نمایند و زمینه را برای تزلزل سیاسی فراهم آورند.تاجیکستان که از نظر جغرافیایی دارای ویژگی ها و مختصات خاص خود بوده و این ویژگی ها، شرایط متفاوتی را برای این جمهوری در آسیای مرکزی فراهم کرده، مورد کنکاش و تحقیق در این رساله قرار خواهد گرفت.تاجیکستان که از نظر اقتصادی جزء محروم ترین جمهوری های شوروی بود، با مشکلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ویژه خود مواجه بود، اما هیچ گاه تا قبل از استقلال، ثبات سیاسی کشور دچار تزلزل نگردید. پس از اضمحلال شوروی همه چیز به ناگهان دستخوش تحول شد. گروه های قومی- محلی و احزاب ملی، مذهبی و دمکرات به مبارزه با نخبگان کمونیست سنتی سابق پرداختند و همین امر موجب شد تا نزاع ها و کشمکش های داخلی در نقاط مختلف تاجیکستان با انگیزه های ملی، مذهبی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بوجو آید. به طور کلی، نزاع های مذکور نه تنها به ثبات سیاسی دولت کمک ننمود بلکه موجب افزایش مشکلات شد. به طوری که برخی از تحلیل گرایان مطرح نمودند که با استحکام نهضت های مخالف و مهم تر از همه با رادیکالیزه شدن اسلام در تاجیکستان، نه تنها کشور مذکور بلکه منطقه، دستخوش بی ثباتی خواهد گشت.
تحلیل فرایند تولید فضای غیررسمی در شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکل گیری و گسترش فقر و نابرابری شهری معاصر درپی گسترش سازوکارهای نظام سرمایه داری جهانی و بیشتر در شکل سرمایه داری دولتی [1] در ایران، شکل گیری دوگانه ی رسمی و غیررسمی در ابعاد اقتصاد و کالبد شهرها را درپی داشته است. در تفسیر و تشریح فرآیند غیررسمی شدن به ویژه در ابعاد فضایی شهر مباحث پردامنه ای جاری است. در این نوشتار با تمرکز بر روش تحلیلی انتقادی و باتوجه به نظریه تولید فضای هانری لوفور مبتنی بر سه وجه فضایی فضا شامل بازنمایی فضا، عمل فضایی و فضای زیسته، نظام تولید و بازتولید فضا در زیست غیررسمی [2] شهری به عنوان مکمل فضای رسمی بررسی شده است. پرسش بنیادین نوشتار این است که نتیجه کوشش و منازعه بر تولید فضای غیررسمی از سه وجه فضایی بازنمایی فضا (پنداشته)، عمل فضایی (دریافته) و فضای زیسته چگونه خود را در شهر نشان داده است و چگونه درک شده است؛ در کوشش برای پاسخ به این پرسش، شهر سنندج، مرکز استان کردستان و یکی از شهرهای دارای فضای غیررسمی گسترده، مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که سه گروه فن سالار دولتی و علمی و مردم از شرایط زیست غیررسمی درک و برداشتی متفاوت دارند. هرگروه برپایه ی دیدگاه های خود؛ تفکرات خود را شایسته تر و ورای دیگر گروه های می دانستند و این در صورتی است که ساکنان این سکونتگاه ها خود را بهره ور از این مناطق دانسته و دیدگاه خود را برای ساماندهی مطلوب تر می دانند. تفاوت نگرش و اقدامات سه گروه فن سالاران دولتی و علمی با تجربه ی زیسته ی ساکنان نشان از شکاف عمیق میان این گروه ها و لزوم در نظر گرفتن راهکارهایی بدیل با دیدی انتقادی و یکتا از فضا نسبت به دهه های پیشین را ایجاد کرده است. [1] . State – Capitalist مفهوم «سرمایه داریِ دولتی» به ندرت می تواند از آزمون تحلیل اقتصادیِ جدّی به سلامت عبور کند. زمانی که دولت به مالک انحصاریِ همه ی ابزارهای تولید بدل می شود، عملکرد یک اقتصاد سرمایه داری ازطریق نابودیِ سازوکاری که خونِ چنین نظامی را در گردش نگه می دارد، ناممکن می شود (Hilferding,2010). [2] . Informality
شناسایی مؤلفه های شهروندی تأثیرگذار بر توسعه گردشگری شهری مطالعه موردی: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
117 - 132
حوزه های تخصصی:
گردشگری شهری عاملی بسیار مهم در توسعه شهرها محسوب می شود و همواره گردشگران جهت بازدید از جاذبه های مادی و غیرمادی شهرها قصد سفر می کنند. گردشگری بر اساس وجود جاذبه های تاریخی، فرهنگی–هنری و غیره شکل می گیرد و یکی از پرجاذبه ترین مکان های گردشگری شهرها همین امکانات و سازه ها می باشند لذا توسعه گردشگری شهری و مدیریت خردمندانه آن، نیازمند برنامه ریزی می باشد. در این میان شهروندان تأثیر بسزایی در این توسعه دارند به این دلیل که در بیشتر کلان شهرهای جهان در ساختارهای سیاست گذاری و مدیریت، همسو با فرآیندهای جهانی سازی، خواهان مشارکت و حضور بیشتر شهروندان می باشند. این پژوهش باهدف شناسایی مؤلفه های مؤثر شهروندی بر توسعه گردشگری شهری در شهر یزد انجام شده است. با اجرای این پیمایش میان نمونه منتخب از شهروندان یزد، با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی/تائیدی اقدام به استخراج مؤلفه های شهروندی گردید. با نام گذاری مؤلفه ها و اعتبارسنجی مدل ساختاری، نتایج پژوهش نشان می دهد که می توان مؤلفه های شهروندی را در پنج عامل دسته بندی کرد که این پنج عامل 056/59 درصد از واریانس کل را تبیین می نمایند. اهمیت عامل وظایف شهروندی با 579/31 درصد واریانس نسبت به دیگر عامل ها چشم گیرتر است به این دلیل که از دید شهروندان شهر یزد مؤلفه های وظایف شهروندی می تواند بیشترین تأثیر را در پیشبرد اهداف شهری به سوی توسعه گردشگری شهری داشته باشند. عوامل سواد فناوری، تفکر هدفمند، مشارکت اجتماعی و آگاهی جهانی از دیگر عوامل تأثیرگذار در شکل گیری شخصیت شهروندی هستند.
آسیب شناسی شکل گیری حکمروایی محلی در ایران با روش نظریه-پردازی داده بنیاد ساخت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش کیفی به دنبال آسیب شناسی شکل گیری حکمروایی محلی در ایران است. حکمروایی محلی نوعی فرایند است، که متضمن یک نظام پیوسته بوده و حکومت و اجتماع را در برمی گیرد. شکل گیری این فرایند در ایران علی رغم نیاز مبرم با موانعی روبه رو بوده است که لازم است تا بررسی های گسترده ای در مورد آن صورت گیرد. در پژوهش حاضر از روش نظریه پردازی داده بنیاد ساخت گرا جهت بررسی این موضوع بهره گرفته شده است. به این منظور ابتدا 4 پرسش با موضوع شناخت پتانسیل ها، محدودیت ها، عوامل زمینه ای و راهبردهای شکل گیری حکمروایی محلی متناسب با اهداف پژوهش مطرح گردید و جهت پاسخ به آن ها 21 مصاحبه عمیق با صاحب نظران انجام شد. تحلیل داده ها منجر به احصاء 749 نکته کلیدی حاصل از کدگذاری اولیه، 297 مفهوم حاصل از کدگذاری متمرکز، 30 مقوله فرعی جدید حاصل از کدگذاری محوری و 8 مقوله اصلی حاصل از کدگذاری نظری شد و درانتهای این کدگذاری الگوی نظری پژوهش نیز شکل گرفت. تحلیل داده ها مبین آن است که با وجود تنها دو پتاسیل نهادی و اجتماعی موجود، محدودیت های نهادی و اجتماعی متعددی در راه شکل گیری حکمروایی محلی وجود دارد. علاوه براین یک سری عوامل زمینه ای هم در ایجاد محدودیت ها تأثیرگذار هستند. درنهایت راهبردهایی برای حل محدودیت های پیش روی شکل گیری حکمروایی محلی پیشنهاد شده است.
تحلیل عوامل مؤثّر بر گرایش روستاییان به اجرای طرح صدور سند اماکن روستایی (مطالعه موردی: شهرستان جهرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: مقاله حاضر به تحلیل عوامل مؤثّر بر گرایش روستاییان به اجرای طرح صدور سند اماکن روستایی (مطالعه موردی: شهرستان جهرم) پرداخته است. روش: روش تحقیق توصیفی تحلیلی است و اطّلاعات به وسیله پرسش نامه در بین ۲۰۰ خانوار از ۱۳ روستای نمونه به صورت نمونه گیری تصادفی ساده گردآوری شد. فرایند محاسبات این پژوهش براساس مدل تحلیل عاملی صورت پذیرفته است. بدین منظور ۲۸ شاخص در ابعاد مختلف مالکیت سند روستایی انتخاب شد و این شاخص ها به پنج عامل تقلیل یافت که جمعاً ۱۷۸/۸۱ درصد واریانس را دربرداشتند. یافته ها/نتایج: در بین پنج عامل برتر به ترتیب نسبت تأثیرگذاری، اوّلین عامل (افزایش سرمایه گذاری) به تنهایی ۶۲۹/۳۷ درصد از واریانس را توضیح می دهد و عامل دوم (جلوگیری از بروز اختلافات محلّی) ۲۷۹/۲۱ درصد، عامل سوم (ایجاد نظم در معاملات) ۶۵۹/۸ درصد، عامل چهارم (قرارگرفتن املاک در چرخه اقتصادی) ۹۸۶/۷ درصد و عامل پنجم (استفاده از تسهیلات بانکی) ۶۲۵/۵ درصد واریانس را محاسبه می کنند. نتیجه گیری: مشخّص گردید بیشترین دلیل برای تمایل به گرفتن سند، تثبیت مالکیت (۷۰ درصد) است. ضمانت (۲۵ درصد) و دریافت وام (۵ درصد) از دیگر دلایل برای گرفتن سند مالکیت بوده است. می توان نتیجه گرفت که عوامل مؤثّر بر گرایش روستاییان به اجرای طرح صدور سند مالکیت اماکن روستایی با حد متوسط تعیین شده دارای تفاوت معناداری است.
ارزیابی سطح آمادگی فیزیکی–کالبدی خانوارهای شهر کرمان در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زلزله از مهم ترین سوانح طبیعی است که بر تمامی ابعاد زندگی جوامع تأثیر می گذارد و در صورت عدم آمادگی جامعه در برابر آن، تلفات انسانی و خسارات اقتصادی بسیاری را موجب می شود. در حقیقت در زمان بروز سانحه زلزله آنچه بیشتر موجب تلفات می شود، تخریب های ناشی از محیط فیزیکی–کالبدی جوامع است که بدون استاندارد ساخته شده اند؛ بنابراین آمادگی از نظر بستر فیزیکی، قبل از وقوع سانحه مهم ترین مقوله ای است که می تواند آسودگی خاطر شهروندان، امنیت جانی و مالی آن ها و ایمنی زیرساخت های شهری را فراهم آورد. در این راستا هدف از این پژوهش، تبیین تفاوت های آمادگی از نظر بستر فیزیکی–کالبدی در سطح مناطق شهر کرمان و ارتباط میزان آمادگی خانوارها با پایگاه اقتصادی–اجتماعی است. روش تحقیق، توصیفی–تحلیلی و از نوع کاربردی است. گردآوری داده ها مبتنی بر روش اسنادی–کتابخانه ای و بررسی های میدانی به کمک ابزار پرسشنامه می باشد. جامعه آماری این پژوهش ۱۴۱۸۶۷ خانوار ساکن در چهار منطقه شهر کرمان است که حجم نمونه طبق فرمول کوکران معادل ۳۵۰ خانوار برآورد شده است. روش نمونه گیری نیز خوشه ای متناسب با حجم است. نهایتاً پس از گردآوری و ورود داده ها در محیط نرم افزار SPSS، با انجام آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه، توکی و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین مناطق ازلحاظ سطح آمادگی تفاوت وجود دارد به طوری که منطقه یک با میانگین 73/107 بیش ترین و منطقه چهار با میانگین 73/97 کم ترین آمادگی از نظر بستر فیزیکی–کالبدی قبل از وقوع سانحه را دارد، همچنین آمادگی خانوارها با سطح معنی داری ۰۰۲/۰ و مقدار ضریب پیرسون ̽ ̽ ۱۶۳/0 با پایگاه اقتصادی–اجتماعی آن ها دارای همبستگی معنی داری است یعنی هر چه پایگاه اقتصادی–اجتماعی خانوارها بهبود یابد به همان نسبت وضعیت آمادگی آن ها در برابر سوانح نیز افزایش می یابد.