فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۸۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
فراموشی سازمانی، توانایی حذف دانش منسوخ و ناکارآمد است و بخش مهمی از پویایی دانش در سازمانها محسوب میشود. فراموشی سازمانی با پویایی دانش مرتبط است و در یادگیری سازمانی، ضروری است که برای همگامی با محیط کنونی، برنامههای جدید و روندهای اجرایی استاندارد اتخاذ شوند. در این مسیر، توجه به فراموشی سازمانی میتواند در موفقیت برنامههای یادگیری سازمانی، مؤثر باشد. در این مقاله، پس از پرداختن به مفاهیمی چون دانش سازمانی و یادگیری سازمانی، به فراموشی سازمانی و نقش آن در سازمانها پرداخته شده است.
ارزیابی وضعیت نوآوری در منطقه جنوب غرب آسیا و تعیین جایگاه ایران:(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر دارای دو هدف عمده می باشد؛ هدف اول ارزیابی شاخص های نوآوری در منطقه آسیای جنوبی غربی و تعیین جایگاه ایران براساس این شاخص ها؛ و هدف دوم تبیین کاربرد روش پرومته می باشد. بدین منظور ابتدا شاخص های تبیین گر نوآوری استخراج و سپس وضعیت و روندهای این شاخص ها در کشورهای منطقه بررسی شده است. در مرحله بعد شاخص ها با استفاده از تکنیک آنتروپی وزن دهی و در نهایت با استفاده از تکنیک پرومته نوع 2 کشورها اولویت بندی و جایگاه ایران بر اساس شاخص ترکیبی نوآوری تعیین شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد براساس شاخص ترکیبی نوآوری، لبنان، گرجستان، امارات متحده عربی در گروه «کشورهای با وضعیت نوآوری خوب»؛ ارمنستان، آذربایجان، ترکیه و قزاقستان در گروه «کشورهای با وضعیت نوآوری متوسط»؛ ایران، عربستان، اردن و قرقیزستان در گروه «کشورهای با وضعیت نوآوری نسبتا ضعیف»؛ و عمان، پاکستان و سوریه در گروه «کشورهای با وضعیت نوآوری ضعیف» قرار گرفتند. بدین ترتیب کشورهای لبنان، گرجستان، امارات متحده عربی، جمهوری ارمنستان، جمهوری آذربایجان، وترکیه رتبه های اول تا ششم را به خود اختصاص داده اند. بر اساس نتایج مطالعه، ایران در میان کشورهای مورد مطالعه در حد وسط و میانه قرار دارد که این جایگاه برای جمهوری اسلامی ایران، رتبه مناسبی نبوده و با اهداف ترسیم شده در برنامه ها و سیاست های کلان توسعه کشور، بویژه چشم انداز بیست ساله و اهداف نقشه جامع علمی، فاصله قابل توجهی دارد.
جایگاه مدیریت دانش در تصمیم گیری های مدیران مدارس سازمان آموزش و پرورش شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مساله مورد بررسی در این تحقیق جایگاه مدیریت دانش در تصمیم گیری های مدیران مدارس سازمان آموزش و پرورش شهر تهران می باشد و با عنایت به اینکه این تصمیمات با سرنوشت دانش آموزان و میهن عزیزمان ارتباط مستقیم دارند، اتخاذ تصمیمات نادرست می تواند جبران ناپذیر باشد. امروزه مدیریت دانش و دسترسی به دانش روز گران بهاترین سرمایه شرکت ها و سازمانهای موفق دنیا به خصوص سازمان های آموزشی می باشد و تصمیمات به روزی که بر اساس مدیریت دانش اتخاذ می گردند تعالی سازمان را تضمین می کنند.با توجه به موارد فوق الذکر اهداف تحقیق به شرح ذیل می باشند:1. اندازه گیری تاثیر مدیریت دانش در انتخاب نیروهای مدارس آموزش و پرورش شهر تهران، توسط مدیران 2. اندازه گیری تاثیرمدیریت دانش در تصمیمات انضباطی مدیران مدارس شهر تهران 3. اندازه گیری تاثیر مدیریت دانش در تصمیمات پرورشی مدیران مدارس شهر تهران 4. اندازه گیری تاثیر مدیریت دانش در تصمیمات مالی و اداری مدیران مدارس شهر تهران 5. اندازه گیری تاثیر مدیریت دانش در تصمیمات آموزشی مدیران مدارس شهر تهران 6. اندازه گیری تاثیر مدیریت دانش در تبادل تجربیات مدیران مدارس شهر تهران اندازه گیری تحقیق با رویکردی فرضی – قیاسی از طریق مشاهده، مصاحبه، پرسشنامه و مطالعه میدانی به بررسی روابط همبستگی و تحلیل داده ها و ساختن فرضیه ها می پردازد تحقیق از جنبه هدف، بنیادی، کاربردی می باشد و نتایج آن در اصلاح و بهبود تصمیمات مدیران مدارس و به روز کردن این تصمیمات کاربرد دارد.جامعه آماری تحقیق، شامل 7300 مدرسه در سطح شهر تهران است که نمونه آماری 300 مدرسه از نقاط مختلف شهر می باشد. تحلیل داده های تحقیق، از آمار توصیفی و روش های آماری پارامتریک استفاده گردیده است. صحت یا سقم فرضیه های تحقیق با استفاده از آزمون فرض نسبت در سطح معنی دار %95 تعیین شده. در نتیجه مدیران مدارس شهر تهران در اتخاذ تصمیمات خویش از مدیریت دانش استفاده می کنند برای تصمیم گیری های بهتر باید در کلیه مدارس، سایت کامپیوتری ایجاد گردد و با برگزاری دوره های آموزش ضمن خدمت کلیه تصمیم گیری های مدیران بر اساس مدیریت دانش انجام پذیرد و بهتر است مدیران مدارس پیش از انتصاب لااقل پنج سال سابقه ی معاونت در مدارس شهر تهران را داشته باشند
از مبانی نظری تا نظریه های مدیریت دانش: بسط مدل مفهومی تأثیرپذیری مدیریت دانش از تئوری دانش
حوزه های تخصصی:
مسئله این تحقیق تبیین چگونگی تأثیرپذیری نظریه های مدیریت دانش از مبانی نظری مدیریت دانش و ترسیم خط سیر این تأثیرپذیری است. هدف اولیه از طرح مسئله، ارائه یک مدل مفهومی جامع از تأثیرهای مبانی نظری بر نظریه ها و بیان روابطی است که خط سیر این تأثیرها را نشان دهد. هدف غایی، ایجاد زمینه برای طرح مسئله بازسازی رشته مدیریت دانش موجود در علم مدرن و تمدن غرب، و بازخوانی آن براساس مبانی رقیب از جمله مبانی دینی و تمدن دینی، و فراهم آوردن زمینه تدوین نظریه جدید درباره مدیریت دانش براساس مبانی دینی است. این نظریه جدید در مقاله های آتی با عنوان «نظریه مدیریت دانش دین بنیان» ارائه خواهد شد. مرور ادبیات نشان می دهد پژوهش های بسیار اندکی در این زمینه ها انجام شده و به تحقیقات بیشتری نیاز است. برای حل مسئله و رسیدن به هدف، مدل مفهومی اولیه تأثیرپذیری مدیریت دانش از نظریه دانش (معرفت شناسی) بسط داده شد. برای این منظور، ادبیات مرتبط با مبانی نظری مدیریت دانشِ موجود درعلم مدرن مرور شد و در قالب یک مدل مفهومی اولیه ارائه گردید. مبانی به دو دسته مبانی معرفتی و غیرمعرفتی طبقه بندی و مبانی نظری به سه لایه اصلی مبانی نظری دور، میانی و نزدیک طبقه بندی شد. مبانی فلسفی به عنوان مبانی نظری دور، مبانی پارادایمی علوم انسانی، برخی علوم و نظریه های این علوم به عنوان مبانی نظری میانی و پارادایم های درونی مدیریت دانش و حوزه های مرتبط، به عنوان مبانی نظری نزدیک شناسایی شدند. در نهایت روابط بین مؤلفه های فوق با نظریه های مدیریت دانش کشف شد و در قالب یک مدل مفهومی چارچوب بندی شده ارائه گردید. این مدل چگونگی تأثیرگذاری مبانی مدیریت دانش بر نظریه های آن را تبیین می کند و می توان از آن برای بازسازی نظریه های موجود و تدوین نظریه های جدید استفاده کرد.
ارائه یک متدولوژی برای ایجاد استراتژی مدیریت دانش مطالعه و بررسی سه سازمان نمونه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای ارزیابی و انتخاب استراتژی مناسب مدیریت دانش، عوامل سازمانی زیادی باید مورد توجه قرار بگیرد. از طرفی در رویکرد پویا برای ایجاد استراتژی مدیریت دانش، وضعیت فرایندهای خلق و انتشار دانش تأثیر مستقیمی بر استراتژی های انتخابی دارد. رویکردهای انسان-گرا و سیستم- گرا در استراتژی مدیریت دانش دارای تفاوت های بنیادی با یکدیگر بوده و نیاز به زیر ساخت ها، روش ها و ابزارهایی از مدیریت دانش دارند که با هم متفاوت و گاهی اوقات متضادند. در این پژوهش ابتدا مرور مبانی نظری از تحقیقات موجود در ارتباط با استراتژی سازی مدیریت دانش انجام شد و عوامل تأثیرگذار بر استراتژی مدیریت دانش سازمانی از چارچوب ها و مدل های مفهومی و متدولوژی ها و روش های اجرایی موجود استخراج شدند. سپس یک متدولوژی جامع برای ایجاد استراتژی مدیریت دانش ارائه شد. در این متدولوژی عواملی که بر استراتژی انتخاب شده نهایی اثر می گذارند عبارتند از:استراتژی عمومی کسب و کار سازمان، ساختار سازمانی، عوامل فرهنگی و فرایندهای خلق و انتشار دانش در ناحیه دانش بر سازمان. در این متدولوژی بر تأثیر متقابل استراتژی های فناوری اطلاعات و مدیریت منابع انسانی بر استراتژی مدیریت دانش تأکید می شود، ضمن این که در همه مراحل متدولوژی توجه به استراتژی پویای مدیریت دانش وجود داشته و استراتژی نهایی برای سازمان به صورتی طیفی از انسان گرایی تا سیستم گرایی و با هدف توازن سطح دانش آشکار و ضمنی سازمان در نظر گرفته می شود. متدولوژی ارائه شده در قالب فرضیه های تحقیق با نظر سنجی از خبرگان آزمون و تأیید و در سه سازمان نمونه به عنوان مطالعه موردی پیاده سازی شده است. در پایان در ارتباط با استراتژی های متفاوت به دست آمده برای سه سازمان نمونه تحلیل و مقایسه صورت گرفته است .
بررسی ساختار عاملی اعتماد سازمانی و رابطه مولفه های آن با یادگیری سازمانی در دانشگاههای دولتی جنوب شرق کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توسعه دانش و فناوری و گسترش حیطه های کسب و کار از جمله سازمانهای مجازی یا تحت شبکه، بنگاههای اقتصادی گسترش یافته و محیط کسب و کار به محیط رقابتی و پر از چالش تبدیل شده است و پارادایمهای جدیدی ظاهر شده که بقا را برای بسیاری از سازمانها مشکل ساخته است؛ بزرگترین امتیاز پارادایم جدید کسب و کار، یادگیری بیان شده است. بنابراین، سازمانهایی موفق اند هستند که سرعت یادگیری آنها از سرعت تغییرات بیشتر باشد. از طرفی، اعتماد سازمانی نقش چشمگیری در افزایش مشارکت در سازمانها دارد و فرصتی را برای همکاری افراد و سازمانها ایجاد می کند تا بر مبنای آن سرمایه گذاری خود را افزایش دهند. در این پژوهش پرسشنامه های یادگیری سازمانی و اعتماد سازمانی میان 240 نفر از کارکنان و اعضای هیات، علمی دانشگاههای دولتی پزشکی و غیر پزشکی جنوب شرق که به صورت تصادفی انتخاب شدند، توزیع و پس از جمع آوری بیش از 80% پرسشنامه داده ها استخراج شد. روایی محتوایی هر دو پرسشنامه را استادان مدیریت آموزشی تایید کردند و پایایی پرسشنامه های یادگیری سازمانی و اعتماد سازمانی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 0.73و 0.82 تعیین شد. در این پژوهش از آزمون شاپیروویلک برای بررسی نرمال بودن نمرات، ضریب همبستگی پیرسون برای بررسی رابطه بین متغیرها، رگرسیون خطی و انحنایی و تحلیل واریانس برای بررسی فرضیات استفاده شد. همچنین، برای آزمون فرضیه ها داده ها در دو مرحله اعتماد افقی و اعتماد عمودی و موسسه ای تجزیه و تحلیل شد. از رگرسیون چند متغیره و روش تحلیل مسیر نیز برای سنجش مدل پژوهش استفاده شد. بر اساس یافته های تحقیق رابطه معنادار بین مولفه اعتماد افقیr=0.242) ) و مولفه اعتماد عمودی و موسسه ای (r=0.272) با یادگیری سازمانی وجود دارد. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که رابطه بین مولفه اعتماد عمودی و موسسه ای با یادگیری سازمانی معنادار است .(p=0.021) همچنین، رابطه بین مولفه اعتماد سازمانی افقی با مولفه اعتماد سازمانی عمودی و موسسه ای معنادار است(p=0.0001) ، اما رابطه بین مولفه اعتماد سازمانى افقی و یادگیری سازمانی معنادار نیست و به همین دلیل، این رابطه از مدل نهایی پژوهش حذف شد.
نقش اطلاعات و ارتباطات در جهان امروز
حوزه های تخصصی:
اطلاعات و ارتباطات در عصر کنونی تاثیرات شگرف و بی مانندی پدید آورده اند. این تاثیرات به گونهای مشخص در صنایع اطلاعاتی و ارتباطی، که به منظور مهار جریان اطلاعات و نیز استفاده هر چه بهتر از آن برای مقاصد گوناگون به وجود آمده، کاملاً مشهود است. نوآوریها و اختراعات دانشمندان در دوران کنونی، حاصل همین تکنولوژیهای نوین جمع آوری، انباشت و اشاعه اطلاعات علمی و فنی است. در واقع این وسایل، اطلاعات را به منزله ماده خام، همچون یک کالای با ارزش برای تولید سایر فرآورده های صنعتی و علمی مبادله می کنند. در این نوشته، به سه مقوله مهم در حوزه اطلاعات و ارتباطات، یعنی تکنولوژیهای نوین و نظم نوین اطلاعات و ارتباطات اشاره می شود.
بررسی رابطه بین فرایند مدیریت دانش و شاخصهای فرهنگ سازمانی از دیدگاه رابینز
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق به بررسی و مطالعه رابطه بین دو متغیر فرایند مدیریت دانش و شاخصهای فرهنگ سازمانی از دیدگاه رابینز پرداخته شده است. جامعه آماری این تحقیق معاونان، مدیران و کارشناسان سازمان مرکزی شهرداری مشهد به تعداد 190 نفر بوده که با توجه به آن حجم نمونه برابر با 77 نفر تعیین شد. زمان جمعآوری اطلاعات از مرداد ماه سال 1386 تا تیر ماه 1387 بوده است و از پرسشنامه برای جمع آوری دادهها استفاده شده است. برای بیان توصیفی دادهها و تجزیه و تحلیل دادهها از روش آمار توصیفی شامل: فراوانی، میانگین و میانه استفاده شده است. برای بررسی نرمال بودن توزیعها، از آزمون کولموگورف-اسمیرنوف، و به منظور بررسی معناداری فرضیه های تحقیق از آزمونهای همبستگی پیرسون و اسپیرمن به ترتیب برای توزیع های نرمال و غیر نرمال استفاده شده است. آزمون فرضیه اصلی تحقیق نشان داد که بین فرایند مدیریت دانش و شاخصهای فرهنگ سازمانی در سازمان مرکزی شهرداری مشهد، رابطه معناداری (با شدت r=0.66 و p=0.000) وجود دارد
بررسی و مقایسه ی ابعاد مدیریت دانش بین سازمان های دولتی و خصوصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با نگاهی به ادبیات مدیریت دانش می توان دریافت که نگاه های متفاوتی به مدیریت دانش و کارکردهای آن در بخش های دولتی و خصوصی وجود دارد که این امر ناشی از تفاوت ساختاری این دو بخش اقتصادی است. برای این که بتوانیم از قابلیت های مدیریت دانش در بخش دولتی به خوبی استفاده نماییم، لازم است که از تجربه های برتر موجود بهترین بهره برداری را نماییم. یکی از راه های نیل به این هدف، شناخت تفاوت های مدیریت دانش در بخش های دولتی و خصوصی و الگوبرداری از نقاط قوت بخش خصوصی در بخش دولتی است. در این پژوهش از روش مطالعه ی پیمایشی و ابزار پرسش نامه برای شناسایی این تفاوت ها در بانک ها استفاده شده است. مطالعه ها نشان داد که از پنج بعد شناسایی شده، تنها در دو بعد فناوری اطلاعات و فرآیند های مدیریت دانش تفاوت معناداری بین بانک های دولتی و خصوصی وجود دارد.
شناسایی عوامل کلیدی موفقیت سیستم مدیریت دانش در دانشکدهها و مراکز آموزش عالی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ورود به هزاره سوم شاهد تغییرات سریع در فنآوری¬ها و شدت پیچیدگی محیط هستیم. در چنین شرایطی، ایجاد مزیت رقابتی استراتژیک نیازمند نوع جدیدی از سازمان¬هاست که قابلیت ایجاد دانش کیفی را داشته باشند. به همین دلیل از مدیران انتظار می¬رود که درک عمیقی از تحولات سازمانی داشته باشند و عملکرد سازمانها را از طریق سرمایه¬گذاری در پروژه¬های مبتنی بر دانش ارتقاء دهند. مهمترین گام در این خصوص بررسی عوامل موثر در پیاده سازی مدیریت دانش و شناسایی تنگناهای آن است. در این مقاله عوامل کلیدی موفقیت سیستم مدیریت دانش در دانشکده¬ها و مراکز آموزش عالی تهران بررسی و شناسایی شده¬اند. نتایج تحقیق نشان می¬دهد که عوامل کلیدی موفقیت سیستم مدیریت دانش در دانشکده ها و موسسات آموزش عالی تهران عبارتند از: توسعه منابع انسانی، جهت گیری استراتژیک دانایی محور، زیر ساخت سیستم¬های اطلاعاتی، فرهنگ مشارکتی، الگوگیری، ارزیابی و انتقال دانش، و درگیری افراد.
تحلیل محتوای ویژگی های شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موتور محرک اقتصاد دانش بنیان شرکتهاى دانش بنیان هستند که نقشی کلیدی در توسعه اقتصاد دانش محور دارند. این شرکت ها در هم افزایی علم و ثروت، توسعه اقتصاد دانش محور، تحقق اهداف علمی، اقتصادی و تجاری سازی نتایج تحقیق و توسعه در حوزه فناوری های برتر نقش دارند. در متون علمی، عباراتی نظیر جامعه دانشی، هوشمندی، سازمان های یادگیرنده و یا سازمان های دانش بنیان مورد استفاده زیادی قرار گرفته اند. به این مفهوم که سازمان ها باید از طریق یادگیری به صورت هوشمندانه عمل کنند. مفهومی که ما از شرکت های دانش بنیان دنبال می کنیم مطابق مبانی نظری و مرور ادبیات نشان می دهد که این مفهوم بیشتر با مفاهیم شرکت های کوچک و متوسط، شرکت های نوپا، صنایع با فناوری بالا، شرکت های جدید تکنولوژی-بنیان و شرکت های زایشی ارتباط و همپوشانی دارد. در این پژوهش تلاش شده است تا با توجه به تعاریف ارائه شده در متون علمی و با استفاده از روش تحلیل محتوا، رویکردهای اصلی موجود در تعاریف شناسایی شده و دسته بندی مناسبی از آن ها ارائه گردد. بر اساس تحلیل محتوای تعاریف ارائه شده توسط محققان مختلف و همچنین ویژگی های ارائه شده در مطالعات گوناگون، معیارهای جدید بودن فناوری و ظهور صنایع جدید در قالب تعریف بخش و فناوری بالا یا متوسط؛ جوان بودن شرکت ها؛ اندازه شرکت ها؛ استقلال شرکت ها، موضوع فعالیت شرکت ها که به بهره برداری از دانش فنی جدید یا فناوری و تمرکز بر تحقیق و توسعه اشاره دارد و ویژگی موسسان، بیانگر ویژگی های اصلی شرکت های دانش بنیان هستند.
کاربست تحلیل شبکه اجتماعی برای استخراج نیازهای سیستم مدیریت دانش در سازمان های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت دانش به عنوان یکی از فرایندهای اصلی سازمان های دانش بنیان، شناخته می شود. امروزه بدون استفاده از قابلیت های سیستم مدیریت دانش، مدیریت مؤثر دانش به سختی ممکن می شود؛ ناگزیر، برای استفاده مؤثر از این سیستم ها، شناخت نیازهای سازمان از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. از طرف دیگر، از آنجا که به طور معمول بودجه سازمان ها محدود است و خرید و پیاده سازی این سیستم ها نیازمند سرمایه گذاری زیادی است، اولویت بندی نیازهای سازمان نیز اهمیت مییابد. این مقاله چگونگی استفاده از رویکرد تحلیل شبکه اجتماعی برای استخراج نیازهای سیستم مدیریت دانش در شرکت های دانش بنیان را نشان می دهد. به این منظور روشی به کار رفته که پیش از این برای انتخاب سیستم های ویکی و مدیریت مستندات استفاده شده است. برای استخراج نیازهای سیستم مدیریت دانش 4 گام اصلی تعریف معیارها برای ارزیابی همکاری، انتخاب روش و سنجه های مناسب برای ارزیابی معیارهای همکاری، جمع آوری داده ها برای ارزیابی معیارهای همکاری و استخراج نیازهای سیستم مدیریت دانش در سازمان تعریف شده است. برای جمع آوری داده ها، با طراحی پرسشنامه میزان تعاملات کاری افراد باهمدیگر در پژوهشکده ای اندازه گیری شده است. نتایج به دست آمده نشان دهنده کاربرد تحلیل شبکه اجتماعی در شناخت نیازهای سازمانی است. از بین قابلیت هایی که باید یک سیستم مدیریت دانش داشته باشد، اهمیت قابلیت اجتماعیسازی، خارجیسازی، جستجو و بازیابی، حافظه تعاملی و فرادانش را با استفاده از این روش میتوان تعیین کرد. استفاده از این روش در مطالعه موردی نشان داد که سیستم هایی با امکان تولید سایت های اطلاعاتی برای تبیین اطلاعات بین افراد از اهمیت بسیار بالاتری نسبت به سایر سیستم ها برخوردار است. در پایان پیشنهاد شده برای دستیابی به شناخت کامل تر از نیازهای سازمانی و اولویت بندی سایر قابلیت های سیستم مدیریت دانش، در کنار تحلیل شبکه اجتماعی از سایر روش ها مانند ممیزی دانش استفاده شود.
مدیریت دانش مشتری رویکردی برای کسب مزیت رقابتی
حوزه های تخصصی:
جدیدترین مطالعات، چالشی بالقوه را بین مدیریت ارتباط با مشتری و مدیریت دانش برای دستیابی به مزیت رقابتی نشان می دهد. در واقع، عدم در ک مدیریتی از این که « چگونه استراتژی را به واقعیت تبدیل کنند (اجرای استراتژی)، به بیانی دیگر چگونه از دانش پردازش شده توسط سازمان حداکثر استفاده بعمل آید» یکی از بارزترین موانع در کسب مزیت رقابتی می باشد و در حوزه مدیریت ارتباط با مشتری مساله اصلی برای بدست آوردن دانش مشتری، درک عملیاتی ساختن اطلاعات مشتری است. سوال اصلی این پژوهش در خصوص چگونگی بکار گیری ابزار مدیریت دانش برای ایجاد مدلی کارا و اثر بخش برای سیستم مدیریت ارتباط با مشتری است بگونه ای که از طریق آن سازمان به رقابت پذیری بادوام دست یابد. لذا در این مقاله یک مدل مفهومی که ترکیبی از مبانی مدیریت ارتباط با مشتری و مدیریت دانش می باشد ارایه گردیده است. جهت اعتبار سنجی مدل پیشنهادی، پرسشنامه ای طرح گردید و بین تعدادی از خبرگان و متخصصین این حوزه توزیع و از روشهای آماری همچون آزمونهای ناپارامتریک، رگرسیون چندگانه و آزمون همبستگی اسپیر من برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است.
نقش و وظایف مدیریت دانش محور در موفقیت مدیریت زنجیره تامین
حوزه های تخصصی:
دردنیای رقابتی امروز که سازمان ها در حال رقابت و گسترش محصولات و خدمات خود هستند عامل دانش وسیله شناخته شده ای است .امروزه برای مدیران سازمان های مختلف عملکرد مدیریت دانش و نقش آن در سازمان امری شناخته است و هریک از سازمان ها در تلاش برای دستیابی به این دانش جدید هستند استفاده از مدیریت زنجیره تامین در راستای مدیریت دانش می تواند در بهبود اهداف سازمان کمک بسیارمناسبی باشد لذا در این مقاله سعی بر آن شده است که به شناخت مدیریت زنجیره تامین در سازمان ها پرداخته شود و در ادامه به شناخت وبررسی عامل دانش در سازمان ها و نقش و اهمیت آن درسازمان ها در راستای بکار گیری مدیریت زنجیره تامین پرداخته شود .
در این مقاله بیان می شود که مدیریت دانش محور (km) تنها فردی است که میتواندبه صورت موفق زنجیره تامین را مدیریت کند از آنجا که این اصطلاح در ادبیات مدیریت زنجیره تامین کاملا نو و جدید است این تحقیق به این نتیجه رسیده است که هر جا موفقیت شرکت افزایش پیدا کرده مدیر دانش محور زنجیره تامین را اداره می کرده است
مدیریت دانش، نوآوری دانش و عملکرد نوآوری در شرکتهای کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، ارزیابی و اولویتبندی مؤلفههای مدیریت دانش، مرتبط با نوآوری دانش و عملکرد نوآوری است. لذا برای این منظور از آزمون همبستگی و رگرسیون استفاده شده است، سپس با استفاده از تکنیک تاپسیس مهمترین مؤلفههای تأثیرگذار مدیریت دانش رتبهبندی شدند. جامعه آماری این تحقیق، مجموعه شرکتهای شهرک صنعتی استان فارس بوده و مجموعه شرکتهای صنایع غذایی و آشامیدنیها به عنوان مورد مطالعه انتخاب شد. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل: مطالعه ادبیات تحقیق، مصاحبه با خبرگان و پرسشنامه است. تأیید آزمون فرضیهها، ارتباط مثبت و معنا دار نوآوری دانش و مدیریت دانش؛ و مدیریت دانش و عملکرد نوآوری را به اثبات می رساند. در انتها نیز، مهمترین مؤلفه های تأثیرگذار مدیریت دانش و عملکرد نوآوری با استفاده از تکنیک تاپسیس رتبه بندی شد.
نقش سرمایه فکری در ایجاد مزیت رقابتی(مطالعه موردی دو شرکت خودروساز ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اقتصاد مبتنی بر دانش، محصولات و سازمان ها براساس دانش زندگی می کنند و می میرند، و موفق ترین سازمان ها، آن هایی هستند که از این دارائی ناملموس به نحو بهتر وسریع تری استفاده می کنند. مطالعات نشان داده اند که بر خلاف کاهش بازدهی منابع سنتی(مثل پول،زمین،ماشین آلات وغیره)، دانش واقعاً منبعی برای افزایش عملکرد کسب وکار است. از دیدگاه استراتژیک، امروزه از سرمایه فکری (Intellectual Capital) به منظورخلق وافزایش ارزش سازمانی استفاده می شود وموفقیت یک سازمان به توانایش درمدیریت این منبع کمیاب بستگی دارد. این قابلیت مهم
سازمانی در مقایسه با سازمان های دیگر می تواند «مزیت رقابتی پایدار (The Sustainable Competitive Advantage)» ایجاد کند، از این رو، هدف این مقاله بررسی نقش سرمایه فکری در مزیت رقابتی است. روش تحقیق، توصیفی و تحلیلی بود. جامعه آماری این تحقیق نیز مدیران دو شرکت خودرو ساز ایرانی بودند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که بین سرمایه فکری این دو شرکت و مزیت رقابتی آن ها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. به عبارت واضح تر، با افزایش سرمایه فکری، مزیت رقابتی آن ها افزایش می یابد.
چارچوبی برای فرآیندهای مدیریت دانش در زنجیره تأمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت دانش، یکی از مهم ترین منابع رقابتی برای هر سازمان محسوب می شود، به نحوی که بسیاری معتقدند شرکت هایی که بتوانند هرچه سریع تر دانش را کسب و به مرحله کاربردی برسانند در یک بازار رقابتی، موفق تر خواهند بود. از طرفی دیگر، رقابتِ بین شرکتی اهمیت خود را از دست داده است و رقابت بین زنجیره های ﺗ ﺄ مین جهت ارائه بیشترین ارزش به مشتری، مورد ﺗ ﺄ کید قرار گرفته است. بنابراین، این پژوهش به دنبال ارائه چارچوبی برای فرآیندهای مدیریت دانش در زنجیره ﺗ ﺄ مینِ صنعت خودروسازی است. این پژوهش کاربردی در دو زنجیره ﺗ ﺄ مین شرکت ایران خودرو و سایپا به عنوان بزرگ ترین و فعال ترین شرکت های خودروساز در ایران و به صورتی پیمایشی و با کمک 206 خبره در صنعت خودرو صورت گرفته است. در این پژوهش، از روش آلفای کرونباخ برای بررسی پایایی و از سه روش تحلیلِ محتوا، تحلیل سازه و تحلیل تشخیصی، برای بررسی روایی استفاده شده است. همچنین، برای پاسخگویی به ﺳ ﺆ الات پژوهش، از تحلیل عاملی ﺗ ﺄ ییدی مرحله اول و دوم و آزمون همبستگی استفاده شده است.
در چارچوب معرفی شده برای مدیریت دانش در زنجیره ﺗﺄمین، چهار فرآیند اصلی و یک فرآیند مکمل تعریف شدهاست. سپس، از طریق فنّ تحلیل عاملی، فرآیندها و شاخصهای موجود در چارچوب، مورد تحلیل قرار گرفته اند. یافته ها نشان داد که وجود تمامی این فرآیندها برای زنجیره ﺗﺄمین الزامی است و از نظر اهمیت به ترتیب عبارت اند از: 1) انتقال، اشتراک و توزیع 2) استفاده، کاربرد و بهره برداری 3) کسب، خلق و تولید دانش 4) سازماندهی، نگهداری و انبار، و 5) ارزیابی و بازخور
مفاهیم و ویژگی های الگوی اطلاع یابی ویلسون: مروری بر متون(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه ی حاضر، بیان مفاهیم و ویژگی های الگوی اطلاع یابی ویلسون (Wilson) به عنوان پراستنادترین الگو در بحث رفتار اطلاع یابی بوده و فرایند تکمیل، بسط و گسترش آن با مرور متون مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج نشان داد که مدل اطلاع یابی ویلسون پایه و بنیان الگوهای اطلاع یابی بعد از خود بوده و یکی از پراستنادترین الگوها در بین انواع الگوهای اطلاع یابی مطرح شده در جهان می باشد. این الگو از سال 1981 تاکنون 4 بار مورد بازنگری قرار گرفته و اکثر صاحب نظران معتقد هستند که الگوی کلی ویلسون بیشتر یک نظریه است تا یک چارچوب نظری. به عبارت دیگر، اگر چه در شکل نهایی این الگو نظریه ایفای نقش می کند، اما هدف از الگوی مذکور، پیوند دادن نظریه به عمل می باشد. درک این نکته مهم است که الگوی عام ویلسون در طول زمان شکل گرفته و تکامل تدریجی داشته است و فهم ارتباط میان نمودارهای مختلفی که او به منظور تشریح این الگو ارایه نموده ضروری است. از این رو باید درک شود که هیچ الگویی مستقل و کامل نیست و در استفاده از این الگو برای نشان دادن روند رشد ایده های پژوهشی، لازم است که تمام نمودارهای موجود در الگوی سال 1981 و همچنین الگوی سال 1996 بازنگری و بر اساس آن ها عمل گردد. در این پژوهش ابتدا مفاهیم و ویژگی های الگوی اطلاع یابی ویلسون بیان شده و ضمن مروری کوتاه بر نظریه های رفتار اطلاع یابی، الگوهای اطلاع یابی ویلسون مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت.
ارزیابی اثر مدیریت دانش در خلق استراتژی رقابتی تمایز از مجرای زنجیره ارزش فعالیت های سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق ارزیابی اثر مدیریت دانش در خلق استراتژی رقابتی تمایز از مجرای زنجیره ارزش فعالیت های سازمانی است. این مقاله بر اساس یافته های تحقیق میدانی در شرکت های فعال در زمینه صنعت نرم افزار شکل گرفته است. برای تدوین چارچوب نظری مدل تحقیق ادبیات و پیشینه تحقیق بررسی و مدل زنجیره ارزش فعالیت های سازمان مبنای ارزیابی اثر مدیریت دانش بر فرآیندهای سازمانی قرار گرفت. در این تحقیق پس از انجام مطالعات کتابخانه ای و اجرای مصاحبه های اکتشافی، مولفه های اثرگذار مدیریت دانش بر بخش های مختلف سازمانی استخراج؛ و از طریق تحقیق زمینه یابی و ابزار پرسش نامه مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس با استفاده از پرسش نامه هر کدام از مولفه های تحقیق مانند فرآیندهای مدیریت دانش، نوآوری (فردی، گروهی و سازمانی)، مهارت های تخصصی کارکنان و رضایت مشتریان مورد سنجش قرار گرفتند. از مدل معادلات ساختاری و نرم افزاریLISREL جهت بررسی روابط میان مولفه ها استفاده شد و در پایان صحت روابط مولفه ها در مدل مفهومی مورد تایید قرار گرفت.