فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۲۸۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
کیفیت مفهومی است که براساس دیدگاه ها نیازها وترجیحات کاربران تعیین می شود. ازاین رودربین گرو ه های مختلف کاربران معانی مختلفی دارد. منظورازکیفیت داده ها وآمارها درجه یامیزان اطمینان به مناسب بودن ازآنها برای رفع نیاز کاربران ورسیدن به اهداف تعیین شده درآمارگیری است. این تعریف کامل ترازتعریفی است که درگذشته تحت عنوان درستی آمارها بکار می رفت زیرا حتی درصورت درست بودن آمارها نمی توان ازمطلوبیت کیفیت آنها اطمینان یافت. به بیانی دیگر کیفیت آمارها مفهومی چند بعدی است که همه ابعاد آن با هم در ارتباط اند و درستی تنها یکی ازابعاد آن و شاید مهمترین بعدآن محسوب می شود. تمام ابعادکیفیت دارای اهمیت اند اما در اغلب آمارگیری ها باتوجه به منابع مالی وامکانات محدود بدست آوردن آمارهایی با بهترین سطح کیفیت درتمام ابعاد آن تقریبا غیرممکن است. دراین تحقیق براساس رویکرد سودا مولفه های فرایند کیفیت اقلام آماری ازجهات ودیدگاه های مختلف به منظور ساخت دهی به مسئله موردپایش قرارمی گیردکه مبنای پایش, مطالب علمی مستندو مصاحبه های عمیق ونیمه ساختار یافته باخبرگان صاحب نظردر زمینه کیفیت اقلام آماری مرکزآمارایران است . سعی محقق این است که از تجمیع تمامی نظرات این صاحب نظران, ارتباط بین کیفیت اقلام آماری بامولفه های آن وعوامل تاثیرگذاربرآن راساخت دهی کند. بعدازمشخص شدن نقشه پایش فرایندکیفیت اقلام آماری, سطح بندی کیفیت اقلام, اجزای آن وهمچنین ارتباط بین مولفه ها وعوامل تاثیرگذاربرآن مشخص می گردد.
ارائه متدولوژی استراتژی مدیریت دانش بر اساس مارپیچ دانش سازمان
حوزه های تخصصی:
برای ارزیابی و انتخاب استراتژی مناسب مدیریت دانش، عوامل سازمانی زیادی باید مورد توجه قرار گیرد. از طرفی در رویکرد دینامیک و پویا با نگاهی همه جانبه به سازمان برای ایجاد استراتژی مدیریت دانش، فرآیندهای خلق دانش، تسهیم دانش، حفظ دانش و کسب دانش به طور مستقیم بر انتخاب استراتژی های مناسب نقش دارند. در این پژوهش برای تدوین استراتژی مدیریت دانش، متدولوژی ارائه می شود که در آن با تفکیک زیرساخت ها و فرآیندهای مدیریت دانش، گلوگاه فرآیند مارپیچ دانش سازمان شناسایی شده و بر این اساس راهکارهای راهبردی برای سازمان ها تدوین می شود. بدین منظور با مرور مبانی نظری پژوهش های پیشین، عوامل تأثیرگذار بر استراتژی مدیریت دانش سازمانی، از چارچوب ها و روش های اجرایی استخراج شدند. در این متدولوژی عواملی که بر استراتژی مدیریت دانش، اثر می گذارند عبارت اند از: ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی، فناوری اطلاعات، راهبردهای منابع انسانی و فرآیندهای تسهیم، حفظ، کسب و خلق دانش. در این متدولوژی بر تأثیر متقابل ساختار سازمان، استراتژی های فناوری اطلاعات و مدیریت منابع انسانی، با رویکردی در فرآیندهای مارپیچ دانش سازمان، بر استراتژی مدیریت دانش تأکید می شود. متدولوژی ارائه شده در قالب فرضیه های تحقیق با نظرسنجی از 36 خبره سازمانی و دانشگاهی، با استفاده از آزمون t تک نمونه و تحلیل عاملی تأییدی، مورد تأیید قرار گرفت. در پایان این متدولوژی در دو سازمان با ماهیت مختلف، پیاده سازی و نتایج آن در دو سازمان، تحلیل و مقایسه شد.
بررسی نقش مدیریت دانش بر نوآوری سازمانی در بین کارکنان دانشگاه مازندران
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر مدیریت دانش بر نوآوری سازمانی بین کارکنان دانشگاه مازندران اجرا شد. روش پژوهش، همبستگی و به طور مشخص از نوع معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش حدود 400 نفر از کارکنان دانشگاه مازندران است. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های مدیریت دانش نوناکوکه دارای چهار بعد برونی سازی، ترکیب، برونی سازی و اجتماعی سازی است و پرسشنامه نوآوری سازمانی که دارای سه بعد تولیدی، فرایندی و اداری است استفاده شد. این پرسشنامه ها بین 189نفر از کارمندان توزیع شد. پایایی پرسشنامه های مدیریت دانش و نوآوری سازمانی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب ۹۴۵/0و ۹۴۴/0 تعیین شده است.یافته های پژوهش نشان داد که همه مؤلفه های مدیریت دانش و نوآوری سازمانی دوبه دو باهم همبستگی دارند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد الگوی پیشنهادی از برازش خوبی برخوردار است و نوآوری سازمانی به خوبی از طریق مدیریت دانش تبیین شده است و به عبارتی مدیریت دانش تأثیر مستقیم و مثبت و معنادار بر نوآوری سازمانی دارد.
تحلیل رابطه ی اعتماد و اثربخشی در تیم های مجازی با تاکید بر نقش تسهیم دانش
حوزه های تخصصی:
یکی از دستاوردهای سودمند فناوری اطلاعات در سازمان ها تیم های مجازی است. با بهره گیری از IT تیم های مجازی سرعت زیادی به عملیات سازمان بخشیده اند. یکی از مسایل مهمی که تیم های مجازی با آن روبه رو هستند،اعتماد است . هدف این پژوهش بررسی رابطه ی اعتماد و اثربخشی تیم های مجازی با تاکید بر نقش تسهیم دانش است. جامعه آماری این تحقیق تیم های مجازی موسسه ی فرهنگی تبیان وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی است. تعداد40 تیم مجازی مشتمل بر 200 نفر کارمند به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و گردآوری داده ها به وسیله ی پرسشنامه انجام شده است. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار ایموس صورت گرفته است. نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد در شرایطی که متغیر تسهیم دانش در وضعیت مطلوبی قرار داشته باشد، تاثیر مولفه های اعتماد بر اثربخشی تیم های مجازی افزایش پیدا می کند.
طراحی مدل تعاملی فرهنگ سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی و تأثیر آن بر اثربخشی سازمانی با میانجی گری مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه نقش میانجی مدیریت دانش را در ارتباط بین فرهنگ و رفتار شهروندی سازمانی با اثربخشی سازمان بررسی می کند. این پژوهش از نظر هدف کاربردی است [j1] و از حیث روش توصیفی است. نمونة آماری پژوهش حاضر 148 نفر از کارکنان شرکت ملی گاز در شهر تهران است که به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است که روایی و پایایی آن بررسی شد. فرضیه های پژوهش به روش مدل سازی معادلات ساختاری آزمون شد. نتایج نقش میانجی مدیریت دانش را در رابطة بین فرهنگ با اثربخشی سازمانی، و رفتار شهروندی سازمانی با اثربخشی سازمانی تأیید کرد. حال آن که این نقش در مقایسه با ارتباط مستقیم بین متغیرهای یادشده چندان ملموس نبود. این مقاله یافته های جدیدی را به متون نظری مدیریت دانش می افزاید و بر اهمیت نقش تعاملی فرهنگ و رفتار شهروندی سازمانی بر اثربخشی سازمانی تأکید می کند.
هوش تجاری: مفهوم سازی و ایجاد مقیاسی جهت سنجش زیرساخت های آن
حوزه های تخصصی:
هوش تجاری از دیدگاه علمی و عملی مورد توجه پژوهشگران آکادمیک و مدیران سازمان ها قرار دارد. سازمان ها با استفاده از این فناوری درصدد توسعه توانمندی های خود و کسب مزیت پایدار رقابتی هستند. مطالعات انجام شده پیشین بیشتر جنبه توصیفی داشته و بر اهمیت هوش تجاری تاکید شده است. تاکنون مقیاس جامع و کاملی برای ارزیابی وضعیت سازمان ها برای بکارگیری هوش تجاری صورت نگرفته است. هدف این پژوهش ارائه مقیاسی جامع جهت سنجش زیرساخت های هوش تجاری در سازمان است.
مطالعه حاضر یک پژوهش بنیادی است که براساس روش تحقیق علمی و یک دوره پنج ساله از بکارگیری هوش تجاری در سازمان های مختلف صورت گرفته است است. روایی مقیاس با استفاده از تحلیل عاملی تائیدی مورد تائید قرار گرفته است. داده های آماری نیز از 78 شرکت متوسط و بزرگ گردآوری شده است. در این مطالعه با استفاده از روش تحقیق علمی، مقیاسی عملیاتی برای پیاده سازی هوش تجاری ارایه شده است. نتایج نشان داده است وجود بستر سخت افزاری و نرم افزاری مناسب مهمترین زیرساخت های فنی بکارگیری هوش تجاری در سازمان است. پشتیبانی مدیریت ارشد، آشنایی مدیران با هوش تجاری، احساس نیاز به شفاف سازی اطلاعات، وجود فرایندهای ایجاد داده و فرایندهایی برای یکپارچگی داده ها نیز مهمترین زیرساخت های مدیریتی هستند. مهمترین محدودیت این مطالعه آن است که تنها در ایران صورت گرفته است. این مقیاس به عنوان یک چارچوب مرجع می تواند توسط پژوهشگران دیگر مورد استفاده قرار گیرد.
مطالعة عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش در سازمان های پروژه محور با تأکید بر نقش کلیدی مدیران میانی(نمونة موردی: شرکت مهندسی بین المللی فولاد تکنیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مدیریت دانش به عنوان یک نیاز راهبردی برای سازمان ها مطرح است به طوری که همواره یکی از معضلات اساسی سازمان ها، نداشتن اطلاعات کافی از میزان دانایی و دانش افرادِ موجود می باشد. در نتیجه، مدیریت دانش یکی از عوامل حیاتی موفقیت در سازمان های امروزی محسوب شده و این امر در سازمان های پروژه محور از اهمیت دوچندانی برخوردار است. مقالة پیش رو، نتایج پژوهشی است که قلمرو موضوعی آن در زمینة مدیریت دانش در سازمان های پروژه محور بوده و بررسی موضوع، در طبقه ی مدیران میانی چنین سازمان هایی می باشد. در این پژوهش پرسشنامه ای محقق ساخته بر اساس مطالعات ""هادی دارمی""، طراحی و پس از تأیید روایی ظاهری و محتوایی؛ با استفاده از روش سرشماری، در نمونة آماری پژوهش (شامل 35 نفر) توزیع شد. پایایی یا قابلیت اعتماد پرسش نامه نیز از طریق روش اندازه گیری آلفای کرونباخ (یا روش همسانی درونی اجزاء) انجام و برابر با 916/0 محاسبه گردید. در این مقاله برای بررسی موضوع، از آمار توصیفی، آزمون کولموگروف_اسمیرنف تک نمونه ای، ضریب همبستگی اسپیرمن، آزمون دوجمله ای (یا آزمون نسبت)، آزمون فریدمن (یا آزمون تحلیل واریانس دوطرفه)، و در آخر نیز از روش تاپسیس استفاده شده است. نتایج نشان می دهد در این سازمان، وضعیت عوامل زیرساخت سازمانی، انگیزش کارکنان، و مدیریت منابع انسانی در سطح متوسط و وضعیت عوامل راهبرد و هدف، رهبری و پشتیبانی مدیریت، آموزش، فناوری اطلاعات، و فرهنگ در سطح خوبی می باشد. همچنین، اولویت عوامل از نظر مدیران میانی به این ترتیب است: راهبرد و هدف، فناوری اطلاعات، زیرساخت سازمانی، رهبری و پشتیبانی مدیریت، آموزش، فرهنگ، مدیریت منابع انسانی، و انگیزش کارکنان.
بررسی تأثیر سیستم کاری تعهد بالا بر تسهیم دانش و نوآوری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه نتایج پژوهش ها نشان دهنده تأثیر چشم گیر اقدامات مدیریت منابع انسانی بر نوآوری سازمان است اما این تحقیقات تأثیر اقدامات مدیریت منابع انسانی بر نوآوری را بصورت سیستمی بررسی نکرده اند ضمن اینکه نحوه یا فرآیند تأثیرگذاری این اقدامات بر نوآوری کاملاً شناخته شده نیست. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سیستم کاری تعهد بالا و نوآوری سازمانی انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی- همبستگی است. کارکنان دانشی شرکت سیماران به عنوان جامعه آماری این تحقیق انتخاب شدند. نمونه گیری به روش سرشماری انجام شد و تمامی 220 نفر اعضای جامعه به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای تحقیق از ابزار پرسشنامه استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای اس پی اس اس و لیزرل انجام شد. پایایی ابزارهای سنجش با آزمون آلفای کرونباخ و روایی سازه با آزمون تحلیل عاملی تأییدی بررسی شد. برای آزمون فرضیه ها از مدل ساختاری استفاده شد. طبق یافته های این پژوهش، سیستم کاری تعهد بالا هم بصورت مستقیم و هم از طریق متغیر میانجی ادراک از اعتماد سازمانی بر تسهیم دانش تأثیر مثبت و معنادار می گذارد. نتایج همچنین نشان می دهد تسهیم دانش بر نوآوری سازمان تأثیر مثبت و معنادار می گذارد.
ارائه مدل ساختاری مدیریت دانش و انعطاف پذیری سازمانی (با در نظر گرفتن نقش فرهنگ سازمانی و نوآوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه آماری پژوهشِ توصیفی- پیمایشیِ حاضر که به صورت مقطعی در نیمه اول سال 1393 مورد مطالعه قرار گرفته است، کارکنان یکی از سازمان های دولتی استان بوشهر است. نمونه مورد مطالعه به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، از شیوه مدل سازی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار آموس استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، فرهنگ سازمانی و ترویج نوآوری سازمانی تأثیر عمده ای در ایجاد انعطاف پذیری سازمانی بر پایه مدیریت دانش دارد. آزمون فرضیه ها همچنین نشان داد، مدیریت دانش به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر انعطاف پذیری سازمانی تأثیرگذار است. در نهایت پیشنهاد می شود، مدیران سازمان با فراهم آوردن زمینه های فرهنگی مناسب، از نوآوری سازمانی به عنوان دروازه ورود به مدیریت دانش با هدف ایجاد سازگاری سازمانی استفاده نمایند.
شبیه سازی با رویکرد پویایی شناسی سیستم ها به منظور ایجاد وتلفیق استراتژی مدیریت دانش و استراتژی دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور مواجهه با موضوع مدیریت دانش، سازمان ها ناگزیر از تدوین استراتژی مدیریت دانش و تدوین استراتژی دانش هستند. مدل ها و روش های مختلفی برای تدوین این استراتژیها ارائه شده است. در این پژوهش یک مدل سیستم داینامیک برای انتخاب و تلفیق این دو نوع استراتژی ارائه شده است. در این مدل عوامل سازمانی مانند استراتژی عمومی کسب و کار سازمان، ساختار سازمانی، عوامل فرهنگی، منابع انسانی و زیرساخت های فناوری اطلاعات به عنوان متغیرهای تاثیر گذار در نظر گرفته شده اند. از طرفی در رویکرد پویا برای ایجاد استراتژی های دانش و مدیریت دانش، وضعیت فرایندهای خلق و انتشار دانش و نیز سطح دانش آشکار و پنهان، تاثیر مستقیمی بر استراتژی های انتخابی دارند. در این پژوهش ابتدا متغیرهای دانشی سازمان مورد مطالعه شناسایی گشته و سطح اولیه ی آن ها و عوامل تاثیر گذار بر افزایش یا کاهش مقدار آنها مشخص گردیده اند، سپس نمودارهای علت و معلولی و نرخ و حالت آنها ترسیم شده است. در پایان پس از آزمون و شبیه سازی مدل دینامیکی،سناریوها و سیاست های مختلفی برای نمونه مورد مطالعه پیشنهاد شده است. نتایج سناریو های منتخب نشان دهنده بهبود در متغیرهای مربوط به هر دو نوع استراتژی دانش و استراتژی مدیریت دانش است.
بررسی تأثیر مؤلفه های مدیریت دانش بر بهره وری نیروی انسانی با استفاده از روش تحلیل عاملی در موسسات مالی و اعتباری شهرستان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه رقابت موجود در کسب و کار، توجه به بهره وری، رضایتمندی مشتری و انطباق با خواسته های او را بیش از پیش دارای اهمیت ساخته است. در این راستا تلاش سازمانها در جهت مرتفع ساختن این الزام بر بهبود فرایندهای موجود در سازمانها بنا نهاده شده است و فلسفه های بهبود مختلفی نیز مطرح شده اند. در این مقاله نقشه برداری مدیریت دانش به عنوان ابزاری جهت بهبود فرایند با توجه به مفاهیم بهره وری پرداخته شده است. در این مقاله به بررسی رابطه مولفه های مدیریت دانش(فرهنگ، فرایند عمل، سیاست ها و فناوری) و بهره وری پرداخته شده است. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی-پیمایشی و نوع تحقیق کاربردی است، جامعة آماری تحقیق را کارکنان مؤسسات مالی و اعتباری شهرستان تبریز می باشد که از بین آنان 195 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامة جمعیت شناختی، مدیریت دانش و پرسشنامة بهره وری منابع انسانی استفاده شد. جهت بررسی روابط علی بین متغیرها و نحوه ارتباط آنها از مدل معادلات ساختاری از طریق نرم افزار اکسل و لیزرل استفاده شده است. نتایج بیانگر میزان رابطه بین دو سازه و یا چگونگی هم تغییری آنها در مدل مفهومی پژوهش است. لذا معناداری روابط بین ابعاد مدیرت دانش تأیید می گردد. در نتیجه، از مجموع هشت فرضیه ارائه شده در مدل پژوهش برای تمامی فرضیه های مطرح شده در مدل پژوهش، در سطح خطای 5%، شواهدی مبنی بر رد آنها به دست نیامده است و تأثیر ابعاد مدیریت دانش بر بهره وری نیروی انسانی تأیید می گردد. بر اساس نتایج، بعد فرهنگ با میزان تأثیر 38/0 دارای بیشترین تأثیر بر بهره وری نیروی انسانی می باشد و ابعاد، فناوری، سیاست ها و فرایند عمل به ترتیب در اولویت های بعدی قرار دارند.
ارتقای توانمندسازی روان شناختی در پرتو تسهیم دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توانمندسازی در سازمان قابلیتی است که فرصت تصمیم گیری را از طریق گسترده کردن حیطة اختیارات فراهم می کند و باعث شکسته شدن سلسله مراتب سنتی ساختارهای سازمان می شود. طی سال های گذشته، محققان همراه با ابعاد مختلف توانمندسازی، به بُعد روان شناختی آن نیز توجه کرده اند. یکی از عوامل مؤثر بر توانمندسازی روان شناختی، تسهیم دانش است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطة توانمندسازی روان شناختی و تسهیم دانش کارکنان است. این پژوهش از نظر نحوة گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی، و از نظر مقاصد پژوهش، کاربردی است. جامعة آماری این تحقیق، 387 نفر از کارکنان آموزش وپرورش استان مازندران می باشند، که 172 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه های استاندارد به کار گرفته شد، و تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزارهای SPSS و LISREL انجام گرفت. یافته ها نشان می دهد بین توانمندسازی روان شناختی و همة ابعاد تسهیم دانش ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد. با توجه به نتایج مشاهده شده، تسهیم دانش عاملی بسیار قوی است، که به توانمندسازی روانی کارکنان منجر می شود.
رویکردی نوین به منظور کشف و تجزیه وتحلیل دانش پدیده های استثنایی با استفاده از داده کاوی
حوزه های تخصصی:
منطق یادگیری ازاستثنائات چالشی قابل توجه در حوزه داده کاوی است. استثنائات پدیده های نادری هستند که رفتاری مثبت و متفاوت از الگوهای اصلی و مورد انتظار موجود در پایگاه داده از خود بروز می دهند. ایجاد چارچوبی کارا برای افزایش اطمینان به پدیده های استثنایی در کشف دانش و یادگیری موثر از آن حائز اهمیت است. در این پژوهش، الگویی بر اساس تئوری استثنائات و تئوری اطلاعات ارائه شده است تا چالش های پیش روی داده کاوی داده های استثنایی را برطرف نماید. نخست از تابع آنتروپی رنی برای شناسایی استثنائات استفاده و سپس با بکارگیری رویکرد یادگیری پایین به بالا بر مبنای الگوریتم پیشنهادی RISE ارتقا یافته، قوانین حاکم بر بروز رفتار استثنایی استخراج می گردد. به منظور تعیین کارایی مدل پیشنهادی، کشف سهام استثنایی و یادگیری رفتار آن ها مورد بررسی قرار گرفته است. از مجموع 1334 سهم مورد بررسی 36 سهم رفتار استثنایی داشته اند که رفتار آن ها در قالب سه قانون مشخص شده است. ارجحیت نتایج حاصل از مدل پیشنهادی نسبت به نتایج بدست آمده از بکارگیری الگوریتم های معمول یادگیری بیانگرکارایی مدل ارائه شده است.
استفاده از تحلیل پوششی داده های شبکه ای فازی جهت بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر عملکرد غیرمالی با میانجیگری نقش استفاده و بهره برداری از دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، روابط میان فرهنگ سازمانی و استفاده و بهره برداری از دانش در جهت بهبود و رتبه بندی عملکرد غیرمالی واحدهای شرکت لاستیکی سهند، با کمک تحلیل پوششی داده های فازی به روش مبتنی بر اسلک ها مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از این تحقیق ارائه الگویی برای بهبود عملکرد غیرمالی واحدها و بررسی نقش و تأثیر استفاده و بهره برداری از دانش به عنوان متغیر میانجی میان فرهنگ سازمانی و عملکرد غیرمالی است که در آن از مقادیر مربوط به کارایی و مازاد ورودی و کمبود خروجی به دست آمده از تکنیک تحلیل پوششی داده های فازی مبتنی بر اسلک ها بهره گیری شود. برای این منظور از داده هایی استفاده شد که به وسیله پرسش نامه 117 نفر از کارکنان 12 واحد شرکت لاستیکی سهند و به طور سهمیه ای-تصادفی جمع آوری گردید، نتایج تحقیق نشان داد که عملکرد غیرمالی واحدهای مربوط به قسمت کارگاه و فرآیندهای مرتبط به تولید بهتر از دیگر واحدها می باشد و عامل استفاده و بهره برداری از دانش نقش مثبتی بین رابطه فرهنگ سازمانی و عملکرد غیرمالی دارد.
تحلیل محتوای ویژگی های شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موتور محرک اقتصاد دانش بنیان شرکتهاى دانش بنیان هستند که نقشی کلیدی در توسعه اقتصاد دانش محور دارند. این شرکت ها در هم افزایی علم و ثروت، توسعه اقتصاد دانش محور، تحقق اهداف علمی، اقتصادی و تجاری سازی نتایج تحقیق و توسعه در حوزه فناوری های برتر نقش دارند. در متون علمی، عباراتی نظیر جامعه دانشی، هوشمندی، سازمان های یادگیرنده و یا سازمان های دانش بنیان مورد استفاده زیادی قرار گرفته اند. به این مفهوم که سازمان ها باید از طریق یادگیری به صورت هوشمندانه عمل کنند. مفهومی که ما از شرکت های دانش بنیان دنبال می کنیم مطابق مبانی نظری و مرور ادبیات نشان می دهد که این مفهوم بیشتر با مفاهیم شرکت های کوچک و متوسط، شرکت های نوپا، صنایع با فناوری بالا، شرکت های جدید تکنولوژی-بنیان و شرکت های زایشی ارتباط و همپوشانی دارد. در این پژوهش تلاش شده است تا با توجه به تعاریف ارائه شده در متون علمی و با استفاده از روش تحلیل محتوا، رویکردهای اصلی موجود در تعاریف شناسایی شده و دسته بندی مناسبی از آن ها ارائه گردد. بر اساس تحلیل محتوای تعاریف ارائه شده توسط محققان مختلف و همچنین ویژگی های ارائه شده در مطالعات گوناگون، معیارهای جدید بودن فناوری و ظهور صنایع جدید در قالب تعریف بخش و فناوری بالا یا متوسط؛ جوان بودن شرکت ها؛ اندازه شرکت ها؛ استقلال شرکت ها، موضوع فعالیت شرکت ها که به بهره برداری از دانش فنی جدید یا فناوری و تمرکز بر تحقیق و توسعه اشاره دارد و ویژگی موسسان، بیانگر ویژگی های اصلی شرکت های دانش بنیان هستند.
بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی و سبک رهبری بر پذیرش تکنولوژی و مدیریت دانش (مورد مطالعه: شرکت های تولیدی استان قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی و سبک رهبری بر مدیریت دانش با درنظرگرفتن نقش میانجی پذیرش تکنولوژی است. فرضیه های این تحقیق با به کارگیری داده های حاصل از نمونه ای شامل 54 شرکت تولیدی استان قزوین و با روش مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر واریانس (فن حداقل مربعات جزئی) و تحلیل مسیر تجزیه وتحلیل شد. یافته های این تحقیق نشان دهندة تأثیر مثبت فرهنگ سازمانی و رهبری تحول گرا بر پذیرش تکنولوژی و مدیریت دانش است، اما بین رهبری مبادلاتی و مدیریت دانش رابطة معنادار یافت نشد. همچنین، یافته ها حاکی از تأثیر منفی رهبری مبادلاتی بر پذیرش تکنولوژی است. در میان شاخص های تبیین کنندة رهبری تحول گرا؛ انگیزه و الهام بخشی (بیشترین تأثیر)، توجه فردی و تحریک فکری بر مدیریت دانش تأثیر مثبت دارند در حالی که هیچ یک از شاخص های تبیین کنندة رهبری مبادلاتی تأثیر معنادار بر مدیریت دانش و پذیرش تکنولوژی نداشته اند. در نهایت، پذیرش تکنولوژی نیز بر مدیریت دانش تأثیر مثبت معنادار دارد. نتایج این پژوهش مدیران شرکت را به درک صحیح از تأثیرگذاری سبک رهبری آن ها و فرهنگ سازمانی بر پذیرش تکنولوژی به منظور بهبود مدیریت دانش شرکتشان رهنمون می کند.
بررسی تاثیر توانمندسازهای مدیریت دانش بر فرایند خلق دانش (مورد مطالعه: شرکت های تعاونی منتخب استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه اساس رقابت پذیری در اقتصاد جهانی، از منابع مادی به سمت دارایی های دانشی سوق داده شده است؛ به گونه ای-که دانش به عنوان تنها منبع استراتژیک مزیت رقابتی شناخته می شود. ازاین رو، کسب وکارهایی که بتوانند دانش موجود در سازمان را به شکلی مناسب در فرایندها، محصولات و خدمات به کار ببندند، نسبت به رقبا برتری نسبی خواهند داشت. تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین توانمندسازهای مدیریت دانش بر فرایند خلق دانش و با استفاده از تکنیک رگرسیون خطی چندگانه انجام شده است. نتایج حاصل از جمع آوری اطلاعات از شرکت های تعاونی استان یزد که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند، نشان دهنده تاثیر مثبت اعتماد، همکاری، یادگیری، مهارت T شکل کارکنان و فناوری اطلاعات بر فرایند خلق دانش بود. همچنین، تاثیر منفی بین رسمیت و فرایند خلق دانش را مورد تایید قرار داد. از نتایج این پژوهش می توان برای تقویت سیستم مدیریت دانش در شرکت های دانش محور، با تاکید بر آن دسته از معیارهایی که در مدل های رگرسیونی، ضریب تعیین بالاتر، و توان بیشتر در تبیین واریانس متغیرهای وابسته دارند، بهره برد.
بررسی نقش ویژگی های شخصیتی در تسهیم دانش (مورد مطالعه: دانشجویان شاغل دانشکدة مدیریت دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ضروریات سازمان ها در عصر یادگیری، تسهیم دانش بین افراد سازمان است. از این رو، شناسایی عوامل مؤثر بر تسهیم دانش اهمیتی بسیار دارد. در این مطالعه رابطة میان ابعاد مدل پنج عاملی شخصیت (برون گرایی، سازگاری، وظیفه شناسی، روان رنجوری، گشودگی در برابر تجربه) و رفتار تسهیم دانش بررسی می شود تا به مدیران و سازمان ها در پیاده سازی مؤثر تسهیم دانش کمک کند. بدین منظور پرسشنامه ای برای سنجش این متغیرها طراحی شد و پس از اطمینان از پایایی و روایی با اجرای تحلیل عاملی تأییدی، در میان نمونه ای متشکل از 332 نفر از دانشجویان دانشکدة مدیریت توزیع شد. روش تحقیق پیمایشی– همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. یافته های تحقیق نشان داد بعد سازگاری بر تسهیم دانش اثر مثبت و معنا دار، اما بعد روان رنجوری بر تسهیم دانش اثر منفی و معنادار دارد.
بررسی توانمندی قابلیت مدیریت دانش مشتری در ایجاد نوآوری در مدل کسب و کار (مورد مطالعه شرکت آپکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خلق مزیت رقابتی، برگ برنده شرکتهای موفق است.نوآوری به عنوان یکی از راهکارهای خلق مزیت رقابتی شناخته شده است.نوآوری در مدل کسب و کار سازمان موضوع جدیدی است و شرکتهای پیشرو سعی می کنند تا بر اساس مدل های کسب و کار نوآورانه ارزش بیشتری را برای مشتریان خود خلق کرده و به آنها تحویل نمایند. از آنجاییکه نوآوری در مدل کسب و کار تنها نوآوری فنی و سازمانی نیست و نوآوری راهبردی که بر اساس اشتراک گذاری و بالا بردن تاثیر منابع دانش و مهارتهای مدیریتی ایجاد می شود را نیز شامل می شود از اینرو جایگاه مهم مدیریت دانش مشتری بر اساس نوآوری راهبردی در مدل کسب و کار مشخص می شود هدف تحقیق حاضر ارزیابی توانمندی قابلیت مدیریت دانش مشتری در ایجاد نوآوری در مدل کسب و کار سازمان است بر این اساس مدل مفهومی تحقیق بر اساس ادبیات مرتبط ارائه و آزمون شده است.این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- پیمایشی بوده و در آن شرکت تولید خودروهای سفارشی ایران خودرو(آپکو) مورد مطالعه قرار گرفته است.جهت آزمون مدل از مدل معادلات ساختاری استفاده گردید.به طور کلی اطلاعات بدست آمده از تجزیه و تحلیل مدل مفهومی نشان می دهد که اگر سازمانها از مدیریت دانش مشتری جهت بهبود توانمندیهای خود در ایجاد محصولات سفارشی سازی و ایجاد شرایط تصمیم گیری بهینه و طراحی تجربه بهتر مصرف استفاده نمایند می توانند از طریق ایجاد ارزش بر اساس کامیابی در مشتریان و افزایش حجم فروش به نوآوری در مدل کسب و کار دست پیدا کنند.
بررسی تأثیر مؤلفه های فرهنگ سازمانی بر مدیریت دانش در شرکت های خدمات مشاوره ای، فنی و مهندسی کشاورزی استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیر مؤلفه های فرهنگ سازمانی بر مدیریت دانش در شرکت های خدمات مشاوره ای، فنی و مهندسی کشاورزی بود. روش تحقیق توصیفی- همبستگی است. جامعة آماری تحقیق را همة اعضای شرکت های خدمات مشاوره ای، فنی و مهندسی کشاورزی در استان زنجان تشکیل دادند (301=N) که با توجه به جدول بارتلت و همکاران (2001)، تعداد 207 نفر از آنان از طریق روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها پرسشنامه های استاندارد به کار گرفته شد. روایی صوری پرسشنامه با نظر پانلی از متخصصان تأیید شد و روایی سازه و پایایی ترکیبی ابزار تحقیق نیز پس از انجام دادن اصلاحات لازم تأیید شد. نتایج تحقیق نشان داد چهار مؤلفة فرهنگ سازمانی شامل درگیرشدن در کار، سازگاری، انطباق پذیری و رسالت در مجموع، 41 درصد از واریانس مدیریت دانش در شرکت های خدمات مشاوره ای، فنی و مهندسی کشاورزی استان زنجان را تبیین می کنند. با توجه به یافته های پژوهش، تقویت فرهنگ سازمانی به طور مستقیم به توسعة مدیریت دانش در شرکت های خدمات کشاورزی منجر می شود.