فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۵۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
تلاش ناکام تحمیل بینش فلسفی به روش علمی در قرن بیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش تجربه گرا که به صورت پراکنده و نابسامان توسط برخی اندیشمندان پیشین ارائه شده بود، بالاخره از سده شانزدهم به بعد در پژوهش پدیده های طبیعی به کار بسته شد و به علت کامیابی های شگفت انگیز خود به سرعت گسترش یافت و پشتیبانان روزافزونی پیدا کرد. در سده نوزدهم، اگوست کنت گام های بلندی در راستای کاربرد این روش در پژوهش پدیده های اجتماعی برداشت. در اوایل سده بیستم اندیشمندان حلقه وین کوشیدند با توسعه سنت تجربه گرایی کنت تفاوت های عمده علم از متافیزیک را نشان داده و روش علمی را برپایه اثبات گرایی استوار سازند.
این اندیشمندان اثبات گرایی را در دو جهت توسعه دادند که به پیدایش دو مکتب اثبات گرایی تجربی و اثبات گرایی منطقی انجامید. اثبات گرایان تجربی تئوری های علمی را فراورده کاربست روش استقرایی ـ آماری می دانستند، درحالی که اثبات گرایان منطقی علاوه بر تجربه، به جایگاه منطق در تئوری پردازی و آزمون آن اهمیت زیادی می دادند. طولی نکشید که این مکتب ها رقیبی پیدا کردند به نام ابطال پذیری. کارل ریموند پوپر بنیانگذار مکتب ابطال پذیری، این اندیشه دیرینه پیشینیان را که «استقرای کامل غیرممکن است» پیش کشید و برپایه آن ادعا کرد هیچ حکم علمی را نمی توان با کاربست روش تجربی اثبات کرد اما می توان آنها را با روش استقرایی ابطال نمود. ابطال پذیری نیز پیروان فراوانی یافت زیرا با این روش همه احکام متافیزیکیِ ذاتاً ابطال ناپذیر، به عنوان گزاره های معتبر علمی، گرچه به طور موقت، پذیرفته می شد و به این ترتیب همه احکام غیرعلمی هم می توانستند قبای علمی به تن کنند و مخالفان اثبات گرایی را خوشحال سازند. بدین ترتیب پوپر نخستین کسی بود که در سده بیستم با نشاندن روش قیاسی به جای روش استقرا در روند پژوهش های علمی، بینش فلسفی را از طریق دگرگون سازیِ روش، جایگزین بینش علمی کرد. آثار پوپر راه را برای تزریق بیشتر دیدگاه های فلسفی به روش و بینش علمی هموار ساخت.
در دهه 1950 توماس کوهن با نگارش کتاب ساختار انقلاب های علمی، با تجربه گرایی به هر شکل و صورت آن مخالفت کرد و پیشرفت علم را نه از راه آزمون تجربی گزاره ها بلکه از طریق شکستن بینش های علمی جاافتاده یا «پارادایم ها» امکان پذیر دانست. این بینش را پل فیرابند با نگارش کتاب علیه روش ابعاد تازه ای بخشید؛ از دیدگاه او هیچ نوع روش پژوهش علمی وجود ندارد و هر پژوهشگری باید بر اساس خواست و سلیقه خود به پژوهش بپردازد. وی به قول خودش آنارشیسم را در علم و روش علمی توصیه کرد.
روش علمی مبتنی بر سنت اثبات گرایی در برابر این هجمه همه جانبه، با اندکی بازسازی به صورت رفتارگرایی عرض اندام کرد تا نشان دهد روش تجربی نه تنها در پژوهش پدیده های طبیعی بلکه فراتر از آن در پژوهش پدیده های اجتماعی نیز به طور موثر به کار بسته می شود. کشمکش میان آنارشیسم علمی و رفتارگرایی در دهه 1980 به صورت یک جنگ تمام عیار علمی درآمد و درنتیجه منجر به پیدایش مکتب نسبی گراییِ انتقادی شد که در گام نخست به کلی منکر وجود واقعیت های عینی جدا از ذهن و قابل شناخت گردید و مدعی شد حتی در صورت وجود واقعیت های طبیعی و اجتماعی، هیچ روش معینی برای شناخت یا آشکار سازی آن واقعیت ها وجود ندارد؛ صحنه علم نبردگاه پژوهش های رقیب با نقاط قوی و ضعیف هریک است و هر اندیشمندی می تواند دستاورد هر یک از آنها را بپذیرد یا رد کند. این آنارشیسم در روش شناسی، منجر به باز سازی واقع گرایی سنتی به صورت واقع گرایی علمی شد که هم اکنون، به رغم غوغای ضد واقع گرایان، حدود 90 درصد پژوهش ها عملاً با این روش صورت می گیرد.
روش تفسیر جمع (رویکردی کیفی در تفسیر قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
مبانی طراحی مدل ارزیابی امور فرهنگی در سطح خرد
منبع:
راهبرد ۱۳۸۶ شماره ۴۵
حوزه های تخصصی:
هرمنوتیک به مثابه روش در اندیشه سیاسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در قرن بیستم تحولات مهم و قابل توجهی در فلسفه علم رخ داد و در یک نگاه کلی، چهار گفتمان عمده در حوزه فلسفه علم شکل گرفت که عبارتند از:پوزیتیویسم واستقرا گرایی، ابطال گرایی کارل پوپر و برنامه پژوهشی لاکاتوش، ساختارگرایی و نسبیت گرایی تامس کوهن و هرمنوتیک.با چیره شدن هرمنوتیک بر عرصه فلسفه علم، تحول اساسی در زمینه روش شناسی در قرن بیستم به وقوع پیوست. هدف از نگارش این مقاله آن است که نشان دهد آیا هرمنوتیک می تواند به عنوان روش در علوم دینی مورد استفاده قرار گیرد؟ نگارنده با طبقه بندی دیدگاهها و رویکردهای گوناگون اصحاب هرمنوتیک، بر این فرض و مدعی است که نظریات هرمنوتیکی استعداد این را دارند که به عنوان قواعد روشی در علوم دینی هم در مقام داوری و قضاوت و هم در مقام کشف و گردآوری اطلاعات مورد استفاده قرار گیرد، گرچه این استعداد هنوز فعلیت کامل نیافته است.
هرمنوتیک رویکردی برای شفافیت سازی مفاهیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشمندان رویکردهای متفاوتی را برای مفاهیم و تحول آن مورد توجه قرار می nهند. یکی از این رویکردها "شالوده شکنی" است، دیگری "نشانه شناسی" و دیگری "تبار و دیرینه شناسی". می توان به این لیست پدیدارشناسی و زبان شناسی را هم اضافه نمود. لیکن از مهمترین این رویکردها هرمنوتیک یا رویکرد علوم تفسیری است که افق های تازهای را پیش روی اندیشمندان می گشاید. مفاهیم همواره در حال تغییر و تغّیرند و نیاز به تفسیر و تبیین دارند. نقد این مفاهیم متوقف بر فهم آنها است. هرمنوتیک رویکردی برای تبیین و توضیح مفاهیمی است که دائماً در حال تحول اند. این واژه سه ساختار را نشانه می رود، آنها عبارتند از پیام (متن)، تفسیر مفسر (هرمس) و بالاخره مخاطبان. هدف هرمنوتیک هم به منظور تغییر ساختار شناخت و کشف زوایای پنهان حاکم بر جهان و طبیعت انسانی است. مقاله حاضر تلاشی برای شفافسازی مفهوم هرمنوتیک و استفاده بهینه از آن است. انواع هرمنوتیک و نحوه استخدام آن، شاکله مقاله را شکل میبخشد.
نظریههای گفتمان (از زبان شناسی تا علوم سیاسی)
حوزه های تخصصی:
با توجه به استفاده روزافزون از نظریههای گفتمان، نویسنده در این نوشتار کوشیده است افزون بر ریشهیابی واژه و نظریه گفتمان که از مباحث زبان شناسی به ویژه زبان شناس معروف، «سوسور» شکل گرفته، به سیر تطور و تحول و تکامل آن بهویژه در حوزه علوم سیاسی به اختصار اشاره و محتوای آن را بررسی و مهمترین نقدهای وارده بر آن را بیان کند. همچنین، به برخی آثار مهمی که تا کنون با استفاده از این نظریه شکل گرفتهاند، اشاره میشود.
ضرورت گونه شناختی روش های مطالعه جامعه شناسی سیاسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حوزه جامعه شناسی سیاسی ایران که مهم ترین هدف آن بررسی رابطه دولت و جامعه است، عمدتا از چه روش هایی استفاده شده است؟ هدف مقاله حاضر بررسی و نقد پاسخ هایی است که دکتر امیر محمدحاجی یوسفی در مقاله خود با عنوان «گونه شناسی روش های مطالعه جامعه شناسی سیاسی ایران» به سوال مذکور داده است؛ هر چند موضع جستار حاضر صرفا در نقد یک مقاله خلاصه نمی شود. حاجی یوسفی در مقاله خود خاطر نشان نموده است که در مطالعه جامعه شناسی سیاسی ایران عمدتا از چهار روش و رهیافت فرهنگ سیاسی و نخبه گرایی، تحلیل طبقاتی، اقتصاد سیاسی و تحلیل گفتمانی استفاده شده است. نویسندگان مقاله حاضر ضمن ارایه تصویری کلی از مقاله حاجی یوسفی، ضرورت بسط دامنه گونه شناسی چهارگانه وی به سایر آثار جامعه شناسی سیاسی ایران را مورد تاکید قرار داده اند. نتیجه چنین اقدامی متضمن افزودن سه رهیافت دیگر به گونه شناسی مذکور است: رهیافت توصیفی - تاریخی، رهیافت تحلیلی - تبیینی و رهیافت جنبش های اجتماعی. بازبینی واژه شناختی مفاهیمی نظیر هستی شناسی و معرفت شناسی و تنظیم مرز مفاهیمی همچون «روش» و «رهیافت» نیز در اثنای نقد محتوایی مقاله مذکور به انجام رسیده است.
درآمدی بر روش شناسی اندیشه سیاسی در دوره میانه تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روششناسی یک علم ابزاری است که به اعتبار شرایط امکان آن، از دو جهت محدودیت دارد: 1. نسبت با نوع معرفتشناسی؛ 2. نسبت با ماهیت موضوع. بنابراین، میتوان گفت که معرفتشناسیها، جهانبینیها و، به طور کلی، نظام دانایی در هر تمدنی، مبنای روش اندیشه و زندگی یک قوم بهطور عام، و زندگی سیاسی آنان بهطور خاص، را تشکیل میدهند. دانش سیاسی دوره میانه اسلام نیز از نظام معرفتی ویژهای پیروی میکند و البته اندیشه در باب امر سیاسی در دنیای اسلام هم بر مبنای همان نظام عام دانایی استوار است. این دانش دارای ویژگیهایی همچون نظام فطرت، ضرورت وحی و نبوت، بنیاد شرعی عقل و فلسفه، بنیاد عقلی و فلسفی شریعت، جهان نص، تقدیم نص و رواج فقه سیاسی میباشد. در این مقاله به اجمال، به این دو نکته، یعنی نسبت روششناسی اندیشه سیاسی دور? میانه اسلامی با معرفت شناسی از یکسو، و با ماهیت موضوع سیاست از سوی دیگر، اشاره شده و تلاش کردهایم نتایج منطقی این نوع از نسبت و رابطه را در عمل سیاسی مسلمان دور? میانه تحلیل کنیم
پویایی های روش شناخت در روابط بین الملل جنبشهای قومی
حوزه های تخصصی:
روابط بین الملل، رشته ای است که عرصه پژوهشی آن در مقایسه با سایر رشته های علوم اجتماعی از بیشترین پویایی و دگرگونی برخوردار می باشد. یکی از مهمترین پویایی های عرصه دانشگاهی رشته روابط بین الملل، دگرگونی در روش های مطالعه و پژوهش دنیای بیرونی روابط بین الملل در نزد محققین این رشته است. نوشتار حاضر تلاش می کند، با نگاهی منتقدانه، به بررسی تحول در روش شناسی مطالعات بین المللی پرداخته و مشکلات و کاستی های آن را ارزیابی نماید. نگارنده با بازشناسی دو رویکرد کلاسیک و کوانتومی در علوم دقیقه، بر آن است که روش شناسی علوم اجتماعی در قرن بیستم، غالباً متاثر از رویکرد کلاسیک علوم دقیقه بوده است. این در حالی است که رویکرد کلاسیک توان تبیین تحولات جهانی در ابعاد گوناگون را ندارد. چارچوب نظری کوانتومی با ویژگیهایی چون اعتقاد به نسبیبودن نتایج پژوهشی و بهرهبرداری از تمام روش ها برای دستیابی به نتایج معتبرتر، تناسب بیشتری با دنیای علوم اجتماعی، از جمله روابط بین الملل دارد.
تبیین روش شناسی اندیشه سیاسی از منظر کوئنتین اسکینر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش شناسی اندیشه سیاسی اسکینر دارای دو وجه سلبی و ایجابی است: وجه سلبی آن مشتمل بر نقد دو روش شناسی قرائت متنی و زمینه ای است که حاصل آن تبیین اشکالات و ابهامات هر دو و در نهایت اثبات عدم کفایت آنها در شناخت و فهم اندیشه های سیاسی است. منظور از وجه ایجابی، همانا روش شناسی خاص اسکینر است که بر اساس آن، برای فهم معانی اصطلاحات و مفاهیم و گزاره های سیاسی اندیشمندان هر دوره تاریخی، علاوه بر مطالعه آثار و متون آنها و شناخت زمینه های اجتماعی و سیاسی آن دوره، باید نیات و مقاصد آنها را دریافت. برای نیل بدین مقصود نیز باید جریان ها و گرایش های فکری، مباحث و استدلال های رایج و پرسش ها و پاسخ های مطرح در آن دوره و خلاصه فضای زبانی ـ گفتمانی و فکری ـ اجتماعی حاکم بر آن دوره را دریافت.
تد رابرتگر و روش نوین مطالعه جنبشهای قومی
حوزه های تخصصی:
تد رابرتگر از محققان برجسته مطالعات قومی است که برخلاف محققان مدرنیست فقط از عامل یا فاکتور واحدی در تبیین معضلات و تنازعات قومی استفاده نمیکند، بلکه آن را پدیداری ذووجوه و ذوابعاد میداند. در مقاله حاضر، پس از بررسی اصلیترین مفاهیم مسایل قومی و نگرشهای مختلف به آن، از انواع گروههای قومی در دیدگاه گر بحث میشود و سپس عوامل اصلی دخیل در شکلگیری منازعات قومی یعنی برجستگی و اهمیت هویت قومی - فرهنگی، انگیزههای اقدام قومی - سیاسی (نارضایتی از گذشته، ترس از آینده و امید به کسب امتیازات)، ظرفیت اقدام قومی - سیاسی و گزینهها و فرصتها (ساختار فرصت)، مورد تحلیل و مطالعه تفصیلی قرار میگیرد.
سیاست گذاری نو آوری : عوامل جغرافیایی و اقتصادی موثر بر نوآوری های تکنولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی روش شناختی پایان نامه های دوره دکترای علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی روش شناختی پژوهش های علمی، هدف نهایی بحث اینجانب در این مقاله می باشد که نیازمند توضیح دو نکته در آغاز کار است: منظور از بررسی روش شناختی، بررسی روش های به کاررفته در این پژوهش هاست و جنبه روش شناختی دارد نه محتوایی. دوم اینکه این بررسی با دید نقادی یا آسیب شناسانه صورت گرفته و به داوری انجامیده است. ملاک به کار رفته در این نقد و ارزیابی اصول روش پژوهش علمی و چگونگی کاربست آن در این پایان نامه هاست و ازاین رو توضیح کوتاهی در مورد چگونگی کاربست روش علمی در پژوهش پدیده های سیاسی و بین المللی به عنوان ملاک ارزیابی، لازم است. اما هدف نهایی فراتر از ارزیابی این پایان نامه ها بوده و در پی آن است تا ملاکی برای ارزیابی کارهای پژوهشی در علوم اجتماعی به طورکلی و به ویژه در علوم سیاسی و روابط بین الملل ارائه دهد و تاحدممکن این داوری ها را بر اصولی استوار سازد و از ذهن گرایی و سلیقه محوری جلوگیری نماید. نویسنده بر این باور است اشاره کوتاهی به انگیزه و پیشینه داوری در پژوهش های علمی می تواند به فهم بهتر این بحث یاری نماید.
از سالیان دور به ویژه در پی انقلاب صنعتی برای اطمینان از کیفیت کالاهای تولید شده، روالی به نام کنترل کیفیت برقرار گردید. بعد از آنکه فرآورده علمی نیز به عنوان کالای فرهنگی به شمار آمد، چگونگی کنترل کیفیت آنها نیز مطرح شد. از آنجا که تولید کالاهای علمی از طریق پژوهش صورت می گیرد، برای کنترل پژوهش ها، روش ارزیابی یا داوری درپیش گرفته شد؛ آن هم بدین معنی که کارهای پژوهشی را پیش از چاپ و پخش در اختیار افراد متخصص قرار می دهند تا درباره آنها داوری کنند. این روال در جامعه علمی ایران نیز از مدتی پیش رواج یافته است. از آنجا که داوری یعنی قضاوت اما معلوم نیست این قضاوت برپایه چه ملاکی صورت می گیرد، به نظر می رسد عموماً به علم قاضی تکیه می شود؛ روالی که پیش از انقلاب مشروطه در امور قضایی ایران به کار بسته می شد. البته این روال قضاوت در گذشته های دور در سرزمین های دیگر نیز معمول بود اما معلوم شد صرفنظر از کمیت و کیفیت علم قاضی، قضاوت او می تواند نادرست و غیرعادلانه باشد؛ اساساً به پاس اطمینان از عادلانه و بی طرفانه بودن قضاوت بود که قوانین را تدوین و قضاوت را بر اصولی استوار می ساختند.
با درنظرگرفتن اینکه پژوهش علمی، یا روال تولید کالای علم، خود دارای اصول و قواعد شناخته شده ای است و به راحتی می تواند جانشین علم داور در مقام قضاوت درباره پژوهش های علمی باشد، در این نوشته، قواعد و اصول بنیادی پژوهش علمی به شکل بسیار فشرده بیان شده به امید اینکه به عنوان ملاکی در داوری های علمی- به ویژه در پژوهش های سیاسی- مورد توجه داوران قرار بگیرد. البته درباره روش پژوهش علمی اختلاف نظر زیادی وجود دارد اما اصول بنیادی آن از قبیل مشاهده واقعیت، تلاش برای فهم آن، گردآوری داده ها و ارزیابی نتیجه این تلاش، عملاً در هر پژوهشی رعایت می گردد و بدین ترتیب حداقل عامل مشترکی است که می تواند به عنوان ملاک داوری به کار رود و هدف اصلی این پژوهش را برآورده سازد
پست مدرنیسم و مطالعات راهبردی: الزامات روش شناختی
حوزه های تخصصی:
اندیشمندان پست مدرن سه گزاره روش شناختی زیر را طرح و از این طریق شیوه شناخت و بررسی مناسبات اجتماعی را شدیداً متاثر ساختند: یک. تلقی جهان به عنوان متن و ضرورت تعبیر و تفسیر آن، دو. ابتنای دانش بر قدرت و ماهیت تاریخی حقیقت، سه. بی اعتمادی به فراروایت ها. با سه گزاره فوق، مفروضات و حتی دستاوردهای نگرش پوزیتویستی مورد سؤالات جدی قرار گرفت؛ زیرا مطابق تجربه مشاهدتی پوزیتویست ها اولاً جهان یک واقعیت و متضمن حقیقت دانسته می شد؛ ثانیاً دانش به صورتی مستقل و فارغ از مناسبات قدرت به دست می آمد و ثالثاً سلسله قواعد و قوانین قابل تعمیمی وجود دارند که فرازمانی و فرامکانی اند. مقاله حاضر با بررسی مهمترین نکته های مطرح در شناخت پست مدرن، در پی یافتن پاسخ به این پرسش است که مطالعه در مسائل راهبردی و شناخت معنا و موازین امنیت چه مناسبتی با یافته های روش شناختی پست مدرن دارد. بر این اساس «روش تحلیل پست مدرن، مشروعیت تجدد و دستاوردهای آن را انکار می کند، اما بدیلی در باب راه رهایی از ناامنی مدرن را ارائه نمی دهد. نتیجه این نگاه ناتمام، بی اعتمادی افراد و گروهها به مراجع قدرت و تفسیرهای متداول در باب حقیقت است.»