مدلهایی که در مطالعه سیاست به کار میروند، مدلهای مفهومی هستند که میتوان از آنها در تحلیل سیاستگذاری عمومی نیز بهره گرفت. این مقاله، به تحلیل «سیاستگذاری عمومی» از منظر مدلهای نهادی، فرایندی، گروهی، نخبگان، عقلانی، فزاینده، تئوری بازیها، انتخاب عمومی و سیستمها اختصاص دارد. مقاله، نشان میدهد که هر مدل و نظریه، بیشتر امکانات عملی برای مقامات حکومتی را فراهم میکند و یا ابزار مفیدتری برای تحلیلگران مسایل اجتماعی است؟ همچنین، بررسی این مدلها نشان میدهد کدامیک به فهم بیشتر ما از فعالیتهای متعدد دخیل در سیاستگذاری عمومی یاری میدهد و کدامیک برای نقد و ارزیابی فرایند سیاستگذاری مناسبتر است؟ در پایان، نویسنده به ارائه برخی معیارهای عمومی میپردازد که میتوان از طریق آنها، مفیدبودن این مفاهیم و مدلها را بررسی کرد.