فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۵۴ مورد.
بررسی موانع رشد بیمه های انرژی در صنعت بیمة کشور و پیشنهاد راهکارهای مناسب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت انرژی به ویژه نفت، بزرگ ترین بخش اقتصادی کشور است. لکن عملکرد صنعت بیمه در حوزة بیمة انرژی در کشور، حاکی از نامتناسب بودن سهم صنایع نفت و انرژی از صنعت بیمه است. سهم اندک حق بیمة این رشته نسبت به کل حق بیمة تولیدی صنعت بیمة کشور حاکی از نامتعادل بودن این دو صنعت در زمینة اخذ پوشش های کامل بیمه ای است. بنابراین، هدف اصلی این تحقیق بررسی موانع رشد پرتفوی بیمه های انرژی (نفت، گاز و پتروشیمی) در صنعت بیمة کشور و پیشنهاد راهکارهای مناسب است. بدین منظور تأثیر موانع اقتصادی، شناختی و تخصصی (فنی)، و ناتوانی شرکت های بیمه و تحقیقات و آموزش بررشد بیمه های انرژی بررسی شد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی است و از نظر روش توصیفی و مبنی بر داده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است که درمیان 120 نفر از مدیران و کارشناسان صنعت بیمه توزیع شد. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد موانع پنج گانه یادشده در ردش بیمه به عنوان مانع عمل می کنند.
دیستکنیا : مدل ناکارایی تکنولوژی و پیشنهادات برای فرصت کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدم اتصال میان اجزای سیستم، پذیرش تکنولوژی را از طریق کاهش یا نبود ادراک مصرف کننده بالقوه و وضعیت چشم پوشی مرتبه دوم(چشم پوشی از چشم پوشی) به انحصار در می آورد. شرایط تاثیر معیوب یا شکست خوردن در استفاده، گسترش یا لجستیک های تکنولوژی، دیستکنیا نامیده می شود. دیستکنیا در همه جا حضور دارد و ریشه آن که در چشم پوشی مرتبه دوم است و به طور ضمنی بر فرصت کارآفرینانه دلالت دارد. کارآفرینی، شناسایی و کشف پتانسیل اقتصادی از طریق تغییر معانی ایجاد شده تولید وکنترل اقتصادی است که به طور استراتژیکی منابع اقتصادی را مجدداً از شیوه های موجود به شیوه های نوآور تعیین می کند. مدل پذیرش تکنولوژی، یک سازه نظری از رابطه میان ادراک استفاده کنندگان بالقوه و تمایلات رفتاری است که به پذیرش واقعی تکنولوژی منجر می شود. توجه مدل پذیرش تکنولوژی فرض یک تکنولوژی موجود و عملی یا سیستم تکنولوژیکی، سودمندی ادراک شده، سهولت استفاده ادراک شده که تمایل به استفاده را تعیین می کند، که به ترتیب پذیرش واقعی را تعدیل می کنند. این شروع راه حل های کارآفرینانه به عنوان گزینه ای برای وضعیت دیستکنیک است که براساس آن مدل پذیرش تکنولوژی عمل می کند. این مقاله به بررسی پدیده دیستکنیا، عمل کارآفرینانه که مدل پذیرش تکنولوژی را پیش بینی می کند و مکانیسم های کارآفرینانه که دیستکنیا علاج می یابد، می پردازد.
طراحی مدل ارزیابی علل مؤثر بر بی علاقگی اعضای خانواده به حضور در کسب و کارهای خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر از لحاظ روش تحقیق، از نوع توصیفی همبستگی است که بصورت پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری این تحقیق، عبارت است از کسب و کارهای خانوادگی در تهران که حداقل دو نفر از اعضای خانواده در مالکیت یا مدیریت سازمان نقش دارند. جامعه آماری بر اساس اطلاعات موجود، 600 شرکت بوده و حجم نمونه مورد نیاز برابر با 235 شرکت می باشد. ابزار اصلی جمع آوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه ای است که روایی و پایایی آن سنجیده شده است. با توجه به مطالعات پیشینیان، پرسشنامه ها و مصاحبه با صاحبان کسب وکارهای خانوادگی، متغیرهای این تحقیق که بر بی علاقگی افراد برای حضور در کسب و کار خانوادگی عبارتند از: خرده مقیاس چشم انداز مدون، خرده مقیاس ساختار و خرده مقیاس روابط متقابل. جهت شناسایی متغیرهای مکنون از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. در تحلیل عاملی تأییدی ارتباط این عوامل با یکدیگر و عامل اصلی یعنی بی علاقگی به حضور در کسب وکار خانوادگی مورد سنجش قرار گرفت. ضمن تأیید برازش مدل، نشان داده شد که چشم انداز غیر مدون بیشترین تأثیر را بر بی علاقگی و ساختار نامنسجم دارد. عوامل شناسایی شده از همبستگی بالایی با عامل اصلی برخوردار بودند. لذا می توان نتیجه گرفت که سه عامل مشخص شده تأثیر زیادی بر بی علاقگی افراد در حضور در کسب وکارخانوادگی را دارا می باشند.
طراحی مدل فرایندی برندسازی کارآفرینانه در کسب و کارهای کوچک و متوسط صنایع غذایی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به طراحی و تبیین مدل برندسازی کارآفرینانه در کسب و کارهای کوچک و متوسط صنایع غذایی ایران می پردازد. این مطالعه با درک نقش و اهمیت برندسازی کارآفرینانه در بنگاه های کوچک و متوسط و با توجه به ضعف مطالعات پیشین در خصوص معرفی یک مدل برند کارآفرینانه مناسب در این بنگاه ها اجرا گردید. بدین منظور از چارچوب پژوهشی آمیخته اکتشافی در گردآوری داده ها و به منظور دست یابی به مؤلفه های برند کارآفرینانه استفاده شده است . روش پژوهش صورت گرفته در بخش کیفی، مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته و در بخش کمی، روش توصیفی- همبستگی بوده است. جامعه مورد مطالعه در بخش کیفی شامل خبرگان و اساتید دانشگاهیِ بازاریابی کارآفرینانه و کارآفرینان و مدیران برند بنگاه های کارآفرین برتر بخش غذایی در سال 87 و 88، و در بخش کمی جامعه کارآفرینان برتر سال 87-88، معرفی شده توسط وزارت کار در صنعت غذایی می باشد. در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری ملاکی- نظری، دوازده خبره و کارآفرین برتر انتخاب شد و در بخش کمی با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای، 77 کارآفرین انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در مرحله کیفی مرور متون پیشین و مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان، و در مرحله کمی پرسشنامه محقق ساخته بوده است که از روایی محتوای مطلوب و ضریب قابلیت اعتماد (آلفای کرنباخ) 85% برخوردار می باشد. در نهایت یافته های پژوهش حاکی از آن است که مدل برندسازی کارآفرینانه در بنگاه های کوچک و متوسط کارآفرین، متشکل از پنج مرحله شامل 1) تحلیل و ارزیابی برند، 2) انتخاب نام و هویت برند، 3) تثبیت جایگاه برند در بازار، 4) انتخاب استراتژی برندسازی و 5) حفظ جایگاه برند میان مشتریان و بازار می باشد و کار آفرین با پیاده سازی آن تلاش می کند تا ضمن تأمین ارزش مورد انتظارِ مشتری، تقویت و توسعه جایگاه شرکت و محصولات آن در سطح بازار، و ایجاد مزیت های رقابتی ماندگار، پایایی و ماندگاری کسب وکار خود را در محیط، به صورت هر چه بیشتر حفظ نماید.
شناسایی عوامل موثر بر شایستگی های برند شخصی در حوزه سرمایه های انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نسبت دادن ویژگی های شخصیتی افراد و تخصصشان به برندهای تجاری موضوعی است که می تواند در ایجاد ارزش ویژه برند در فضاهای رقابتی کسب و کار نقش اساسی داشته باشد. با چنین پیش زمینه ای، هدف پژوهش حاضر شناسائی مولفه های موثر بر برند شخصی مبتنی بر شایستگی های فردی است. این پژوهش از طریق پرسشنامه ای محقق ساخته، در 94 نفر از افراد صاحب برند کشور در سال 1392 و در قالب مدلی پیشنهادی آزمون شد. مقدار پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ، مقدار 0.85 بدست آمد که نشان دهنده پایایی بالای ابزار پژوهش می باشد. همچنین به منظور محاسبه روایی از روایی محتوا و سازه استفاده شد که نتایج بیانگر روا بودن پرسشنامه بود. روش حداقل مربعات جزئی به کمک نرم افزار SmartPLS نشان داد که مولفه های فرهنگی (0.107=β،3.10=t)، اجتماعی (0.075=β، 5.38=t) و تخصصی (0.550=β، 5.41=t) بر برند شخصی مبتنی بر شایستگی های فردی در حوزه های دانش، مهارت و نگرش تأثیر معنادار دارد. همچنین یافته ها نشان داد که ابعاد سبک زندگی و سطح خانوادگی بر برند شخصی به طور مستقیم، تأثیر معناداری نداشته اند.
مستندسازی فرایندهای مدیریت مشتریان: با توجه به عملکرد کسب و کارهای کوچک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی تحقیق بررسی نقش مستندسازی فرایندهای مدیریت مشتریان بر عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط می-باشد. فرایندهای مدیریت مشتریان شامل فعالیت های جذب و نگهداری مشتریان می باشد که مستندسازی این فرایندها به مدیران فروش در برنامه ریزی بهتر کمک می کند. جامعه آماری تحقیق شرکت های شهرک صنعتی استان آذربایجان شرقی و فارس می باشد. ابزار تحقیق پرسشنامه می باشد که به دو صورت ایمیلی و حضوری در اختیار مدیران فروش قرار گفت که از این بین تعداد 127 نفر به پرسشنامه ها پاسخ دادند. برای کفایت نمونه گیری از شاخص KMO و کرویت بارتلت استفاده گردید که نتایج آن مبین این است که تعداد نمونه ها جهت تحلیل عاملی مناسب است. برای روایی از روایی سازه و برای پایایی از ضریب آلفای کرونباخ، ضریب اسپرمن-براون و ضریب دو نیمه کردن گاتمن استفاده گردید. بررسی ها نشان داد که ابزار تحقیق از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است. از تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر جهت آزمون فرضیه ها استفاده گردید. مطابق با نتایج تحلیل رگرسیون خطی ساده، مستندسازی فرایندهای مدیریت مشتریان در مقایسه با اقدامات مدیریت جهت تسهیل رابطه کارکنان و مشتریان جهت پیش بینی عملکرد دارای محتوای اطلاعاتی نسبی نیست و عملکرد را بهتر پیش بینی نمی کند، به علاوه تلاطم محیطی بر عملکرد تأثیر منفی دارد. اما نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که مستندسازی با اضافه شدن به تلاطم محیطی و اقدمات مدیریت، جهت پیش بینی عملکرد دارای محتوای اطلاعاتی فزاینده است. نتایج این تحقیق راهنمایی برای مدیران فروش و مدیران ارشد فراهم ساخته و به دانشگاهیان در درک بهتر اهمیت مستندسازی فرایندهای مدیریت مشتریان کمک خواهد نمود.
تاثیربکارگیری برنامه ریزی منابع سازمان (ERP) در استقرار هوش رقابتی(CI)در سازمانهای کوچک و متوسط
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر ورود سامانههای ""برنامهریزی منابع سازمانی"" ) ERP ( به سازمانهای
کوچک و متوسط ) SMEs ( موردتوجه شرکتهای ایرانی قرارگرفتهاند. نیاز روزافزون به این
ابزار و وجود چالشها در مسیر اجرا، مطالعه، شناخت و بررسی ابعاد مدیریتی این
سامانهها را ضروری میسازد. هوشمندی رقابتی بهعنوان یکی از مفاهیم نوین مدیریتی موجب
تسریع جریان تبادل اطلاعات و دانش در سازمان شده و اثربخشی تفکر راهبردی و سیستم
تصمیمگیری را بهبود میدهد.
در این پژوهش به بررسی ارتباط مزایای سامانههای برنامهریزی منابع سازمان با هوش رقابتی و
پشتیبانی تصمیمگیری در حوزه فعالیت کسبوکارهای کوچک و متوسط پرداخته شده است،
نمایندگیهای شرکت بیمه معلم استان تهران بهعنوان مطالعه موردی انتخاب شد و با استفاده از
تحلیلهای آماری، فرضیههایی در زمینه وجود و شدت ارتباط میان مؤلفههای مزایای ERP و
کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران ) نویسنده مسئول ( Mehran_emba@yahoo.com
هوش رقابتی شرکت بررسی و تائید شدند. نتایج مطالعه مقیاسهایی را برای مدل اثر مزایای
ERP بر ظرفیتهای CI ارائه کرده است.
شناسایی و اولویت بندی فرصت های خُرد کارآفرینی گردشگری مذهبی داخلی شهر مشهد
حوزه های تخصصی:
شناسایی و ارزیابی فرصت ها جزئی اصلی برای آغاز فعالیت کارآفرینانه و موضوعی اصلی در راستای رشد بخش های مختلف گردشگری است. علایق مذهبی سالانه میلیون ها زائر و گردشگر مذهبی را به اماکن مقدس کشور رهسپار می سازد و شناسایی فرصت در زمینه گردشگری مذهبی داخلی می تواند موجب ارتقاء این صنعت و زمینه ساز رشد بین المللی ایران در بخش گردشگری و خدمات مرتبط با آن گردد. با توجه به محدود بودن مطالعات علمی در این حوزه، مقاله حاضرضمنمرور متون تخصصی ومصاحبه با خبرگان،نگاهی فرایندمحور را به خدمات گردشگری و تجربه گردشگران در نظر گرفت و موفق شد مدلی مفهومی با چهار سازه فرصت (مسیر سفر، مقصد گردشگری، جاذبه های خاص مذهبی و جذابیت های مدیریتی و نوآورانه) و 50 مؤلفه مؤلفه را به عنوان زمینه های فرصت در گردشگران مذهبی ارائه دهد. پرسش های این پژوهش، متغیرها و سازه های فرصت در گردشگری مذهبی را از منظر مقیاس مدل مفهومی طرح شده و مقیاس شناسایی فرصت آلویک (2002) بررسی کرده اند. داده ها در پیمایش طولی(سال های 1386 و 1391) به شناسایی و اولویت بندی فرصت های خُرد گردشگری مذهبی شهر مشهد و تحولات آنها پرداخته و نشان می دهد مقیاس فرصت برای تمامی مؤلفه های فرصت، در سطح خطای 0.05 معنی دار می باشد. معرفی مدل مفهومی شناسایی فرصت های گردشگری مذهبی و بررسی تحولات زمانی آنها در این مقاله، گامی برای آغاز نظریه پردازی در کارآفرینی گردشگری مذهبی خواهد بود.
نوآوری / ایده های احمقانه، کسب و کارهای پُرسود
حوزه های تخصصی:
ایده های احمقانه""، شورشی، لجام گسیخته، بنیان برانداز و هنجارشکن است. بسیاری از این ""ایده ها""، شرکتها را به ورطه ی نابودی کشانده اند و البته برخی از این شرکتها را به اوج قلل رفیع کسب وکاری در سطح جهانی رسانده اند.
خوشبختانه ""ایده های احمقانه"" سالها است با اقبال وسیع مدیران روبه رو شده تا جایی که مثلاً بیل گیتس در مایکروسافت برای دستیابی به این ""ایده های احمقانه""، سازوکار فوق العاده منظمی چیده است. هر کارمند موظف است که ساعاتی از روز را به این ایده های احمقانه"" اختصاص دهدو در گزارشی مکتوب، آن را ثبت و ضبط و انتقال دهد.
با وجود این، هنر مدیران عالی در آن است که بین این ""ایده های احمقانه"" بتوانند تمایز قائل شوند؛ زیرا با پذیرش این ایده ها باید سرمایه گذاریهای وسیعی در شرکت به راه افتد که گاه زمان رسیدن به نتیجه، نامعلوم است.
از دیگر سو، شرکتهایی که نتوانند این ""ایده های احمقانه"" را تولید کنند یا به راه اندازند، پس از چندی حتماً از گردونه ی کسب و کارها خارج می شوند، چون به رکود و رخوت می گرایند و در نتیجه، قطعاً مشتریان خود را از دست خواهند داد.
اثر حاضر نشان می دهد 11 ایده ی احمقانه به کسب و کارهای پرسود و درآمدزایی در جهان رسیده اند. آیا علاقه مندید از این ""ایده های احمقانه"" آگاه شوید؟
عوامل مؤثر بر فرایند تولید و انتقال دانش در کسب وکارهای کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت دانش در محیط رقابتی پر تلاطم امروزی نه یک نیاز، بلکه یک ضرورت است. هدف پژوهش حاضر، ارایه ی چارچوبی برای بررسی عوامل مؤثر بر فرایند تولید و انتقال دانش در کسب وکار های کوچک و متوسط استان اصفهان می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت جزو پژوهش های توصیفی پیمایشی و مطالعه ی موردی است. نمونه ی پژوهش شامل 111 کسب وکار کوچک و متوسط فعال استان اصفهان است. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسش نامه ی استاندارد و با درنظرگرفتن روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای جمع آوری شده است. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری صورت پذیرفت و نتایج پژوهش با تأکید بر قابلیت های مدیریت دانش نشان داد که تولید دانش و میزان ضمنی بودن آن بر انتقال دانش با ضریب تأثیر در کسب وکار های مورد مطالعه مؤثر است.
مطالعه رابطه بین فرهنگ سازمانی کارآفرینانه و جهت گیری کارآفرینانه : مطالعه شرکت های کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در صدد تبیین رابطه بین فرهنگ سازمانی کارآفرینانه و گرایش کارآفرینانه بوده است. برای این منظور از 2354 نفر شاغل در 129 شرکت کوچک و متوسط که در پنج صنعت غذایی و آشامیدنی، سلولزی، شیمیایی، کانی غیرفلزی و کانی فلزی در شهر بیرجند فعال بودند، 247 نفر به تناسب طبقات پنج گانه فوق به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. به دلیل نبود مدل مناسب برای سنجش فرهنگ سازمانی کارآفرینانه سازگار با فرهنگ اسلامی – ایرانی، محقق به تدوین این مدل پرداخت و ابعاد و شاخص های مدل فرهنگ سازمانی و گرایش کارآفرینانه به تایید خبرگان رسید. سپس با روش تحقیق توصیفی – همبستگی و با استفاده از تحلیل مسیر (بخش مدل ساختاری از SEM) و آزمون رگرسیون و به کمک نرم افزارهای AMOS و SPSS چگونگی ارتباط بین اجزا و عناصر مدل فرهنگ سازمانی کارآفرینانه با گرایش کارآفرینانه نشان داده شد. تحلیل ها نشان داد که بین فرهنگ سازمانی کارآفرینانه و ابعاد آن با گرایش کارآفرینانه شرکت ها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، و این معنا داری در مورد مفهوم تحول گرایی و تعالی طلبی نسبت به سایر ابعاد بیشتر است (67/0). همچنین نتایج نشان داد که معناداری این رابطه بر اساس پاسخ های مدیران بیشتر است.
بررسی ویژگی های کارآفرینی در بین دانشجویان دانشگاه های ایران
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی و کشف ویژگی ها و مشخصات کارآفرینی در بین دانشجویان دانشگاه های ایران و ارزیابی گرایش کارآفرینی آنان از طریق مقایسه بین دانشجویان کارآفرین محور و دانشجویانی که میل کمتری به کارآفرینی دارند می باشد. نمونه این پژوهش به صورت تصادفی احتمالی ساده از بین دانشجویان کارشناسی سه دانشگاه ایران، انتخاب شده است. با تفکیک دانشجویان کارآفرین از غیرکارآفرین، ویژگی های کارآفرینی بین این دو گروه از دانشجویان بررسی و مقایسه شده است. نتایج حاکی از آن بود که به جز ویژگی های خوداتکایی و تحمل ابهام، در سایر ویژگی های ذکر شده، دانشجویان کارآفرین دارای سطوح بالاتری بودند. این پژوهش دیدگاه هایی در مورد آموزش و پرورش کارآفرینی ارائه می نماید، به عنوان نمونه، به منظور دستیابی به کارآفرینی بهتر، کدام ویژگی های کارآفرینی توسعه داده شود.
طراحی مدل پویای چابکی کسب وکار در سازمان های تولیدی با رویکرد سیستم های پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف طراحی مدل پویایی چابکی کسب وکار در شرکت های تولیدی انجام شده است. در ابتدا به مطالعه مبانی نظری مرتبط با موضوع تحقیق پرداخته شد.مجموعه اطلاعات گردآوری شده در این مرحله، برای محقق این امکان را فراهم آورد تا مدل مفهومی تحقیق را تبیین نماید . سپس با استفاده از ابزار مصاحبه با خبرگان ، شاخص های مناسب جهت سنجش متغیرهای موجود در مدل شناسایی گردید .در مرحله بعد پرسشنامه تحقیق طراحی شد .این پرسشنامه حاوی 116 سوال در مقیاس هفت گزینه ای لیکرت می باشد و پس از تایید روایی و پایایی ،توسط 250 نفر از افرادی که با روش خوشه ای از بین خبرگان صنعت خودرو انتخاب شده بودند،تکمیل گردید.نتایج تحقیق نشان داد نتایج چابکی، قابلیت های چابکی و فرایندهای زنجیره تامین سازمان ها کمتر تحت تاثیر عوامل محیطی هستند و این عوامل بیشتر از توانا سازهای چابکی تاثیر می پذیرند. و محرک های محیطی از طریق تواناسازهای چابکی ، قابلیت های چابکی و فرایندهای زنجیره تامین سازمان را تحت تاثیر قرار می گیرند.و قابلیت های سازمان در شکل گیری نتایج چابکی موثر هستند .سپس براساس مدل نهایی بدست آمده، مدل پویایی چابکی تدوین شد. و اثر تغییرات محرک های محیطی و سیا ستهای مدیران بر نتایج چابکی سازمان مورد ارزیابی قرار گرفت
تاثیر بازارگرایی و گرایش کارآفرینانه بر نوآوری در کسب و کارهای کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
تبیین نقش حمایت های دولتی مؤثر بر رشد و بقای کارآفرینان در واحدهای تولیدی کوچک در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نرخ شکست واحدهای کوچک تولیدی، همواره به عنوان یک معضل بزرگ، نظر سیاستگذاران، تصمیم گیرندگان و مدیران بخش های اقتصاد هر کشور را به خود جلب کرده است. بسیاری از محققین حوزه کارآفرینی تاکنون مطالعات متعددی در خصوص کارآفرینان انجام داده اند و عوامل بسیاری را از جمله کارکردهای سازمانی آنان و حتی ویژگی های شخصیتی را در موفقیت آنان دخیل دانسته اند. تحقیق حاضر با رویکردی متفاوت به بررسی اثرعوامل محیطی (حمایت های دولتی) برموفقیت کارآفرینان، به عنوان افراد تحول گرا در اقتصاد و صنعت، انجام شده است. برای رسیدن به این هدف ازطرح تحقیق کمّی و پرسش نامه استفاده گردیده است. پاسخگویان به سوالات تحقیق را مدیران صنایع کوچک کشورازاستان های مختلف تشکیل داده اند که از فهرست دراختیارگذاشته شده توسط شرکت شهرک های صنعتی و صنایع کوچک ایران انتخاب گردیدند. براساس طرح نمونه گیری تصادفی 600 کارآفرین انتخاب و پرسش نامه تحقیق دراختیارآن ها قرارگرفت. از مجموع پرسش نامه های برگشت داده شده، تعداد 240 نسخه قابل استفاده بوده وبرای تحلیل نهایی به کار گرفته شد. نتایج نشان داد رابطه مثبت، معنی دار و خطی بین حمایت های دولت و موفقیت کارآفرینان از هر دو بعد رشد و پایداری مؤسسه وجود دارد.
تعیین وضعیت استقرار تجارت الکترونیکی در بنگاه های صنعتی کوچک و متوسط ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با توجه به اهمیت و نقش فزاینده صنایع کوچک و متوسط و نقشی که گسترش
تجارت الکترونیکی در کاهش هزینه و بسط فعالیت این بنگاه ها دارد، به بررسی وضعیت
استقرار تجارت الکترونیکی در بنگا ههای صنعتی کوچک و متوسط ایران پرداخته است.
در این مقاله، نخست درباره مفهوم استقرار تجارت الکترونیکی از جنبه های گوناگون و
با رویکردهای مختلف بحث می شود و شاخ صهای متنوعی که در کشورها و مقالات
مختلف برای اندازه گیری این استقرار مورد استفاده واقع شده، بررسی م یشود. سپس، با
تأکید بر استقرار نر مافزاری و با تکیه بر مطالعات و نظریه های رفتاری، مدل استقرار تجارت
الکترونیکی در صنایع کوچک و متوسط ایران معرفی شده و بر مبنای این مدل، با طبقه بندی
بنگا ههای صنعتی کوچک و متوسط ایران براساس پراکندگی جغرافیایی، نوع فعالیت بنگاه و
تعداد کارکنان ، نمونه گیری وضعیت استقرار در بنگا ههای صنعتی 10 تا 99 نفره در سرتاسر
ایران با استفاده از پرسشنامه انجا مشده و داد ههای حاصله با استفاده از رو شهای آماری
تحلیل شده است. سرانجام، نی مرخ وضعیت استقرار تجارت الکترونیکی در این بنگا هها در
مباحث قصد بهک ارگیری تجارت الکترونیکی، کاربردهای پای های، کاربرد رایانه و ارتباطاتشبکه ای، استقرار اطلاعاتی، استقرار عملیاتی و استقرار اطلاعاتی هم ب هطور کلی و هم ب هطور
تفضیلی ارائه شده و مقایس های میان بنگا ههای متعلق به حوز ههای صنعتی گوناگون و نیز مناطق
جغرافیایی مختلف از این بابت انجام پذیرفته است. نتیجه بررسی نشان می دهد درحالیک ه
زمینه های بالقوه برای بهک ارگیری تجارت الکترونیکی در صنایع کوچک و متوسط ایران
وجود دارد، اما در حال حاضر تمایل این بنگاه ها به استفاده از تجارت الکترونیکی کمتر از
متوسط، کاربرد امکانات عادی ارتباطات در آ نها بیش از متوسط، کاربرد رایانه و ارتباطات
شبک های در حد کم، و استقرار اطلاعاتی، عملیاتی و راهبردی تجارت الکترونیکی در آ نها
خیلی کم است.
نقش فرهنگ سازمانی در رشد و توسعه صنایع کوچک و متوسط
حوزه های تخصصی:
صنایع کوچک و متوسط[1](SMEها) امروزه به عنوان قلب تپنده اقتصاد و بازوی توانای صادرات در کشورهای مختلف محسوب می شود. به همین دلیل این صنایع از اهمیت بسیاری برخوردار می باشد که در صورت شکوفایی و توسعه آن شاهد افزایش صادرات غیر نفتی و رفاه عمومی جامعه خواهیم بود. تحقیق حاضر تلاشی در جهت مطالعه فرهنگ سازمانی غالب و تاثیرگذار در صنایع کوچک و متوسط و بررسی تفاوت بین شاخص های فرهنگ سازمانی در این صنایع می باشد. جامعه آماری این تحقیق کلیه مدیران صنایع کوچک و متوسط است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده، نمونه گیری بعمل آمده است. در این تحقیق به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است که روایی و پایایی آن نیز از طریق بررسی های مقدماتی، نظر کارشناسان و اساتید تائید شده است. پس از جمع آوری اطلاعات، با استفاده از نرم افزار SPSS میانگین نمره صنایع کوچک و متوسط در هر یک از شاخص های فرهنگ سازمانی محاسبه شده است. با استفاده از آزمون t به بررسی تفاوت بین نمره فرهنگ سازمانی صنایع کوچک و متوسط پرداخته شده است. در پایان به بررسی ارتباط بین ابعاد فرهنگ سازمانی در صنایع کوچک و متوسط پرداخته شده است.