فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۸۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
عدالت؛ یک واژگان، یک مفهوم و یک پدیده است. پدیده، مفهوم و واژگان عدالت، بسان سیاست، بسیار سهل و در عین حال بسیار سخت می باشد. عدالت سیاسی؛ عدالت در سیاست و سیاست عادلانه است. عدالت سیاسی، عدالت در سیاست و سیاست عادلانه، تعادل میان یا میانه توسعه اقتصادی و تعالی فرهنگی؛ معنوی و اخلاقی است. عدالت به این معنا، عدالت متعالی است. عدالت متعالی، در قبال و در مقابل عدالت نامتعالی و متعارف یا عدالت طبیعی و نیز عدالت تک ساحتی و فرای آن قرار دارد. عدالت متعارف، طبیعی و تک ساحتی مادی است. عدالت مادی صرف در حقیقت عدالت نیست. بلکه عدالت ظاهری و بخشی یا جزیی بوده و نارسا یا نارسایی در عدالت می باشد. حتی شبه عدالت بوده و در یک نگاه ضد عدالت است. یعنی بی عدالتی یا ظلم و ستم می باشد.
ورزش و سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش جنبه های مختلف رابطه ورزش و سیاست مورد توجه قرار گرفته و در پایان پیشنهادهایی برای بهبود ورزش کشور ارائه شده است.بر اساس این بررسی، رابطه ورزش و سیاست یک رابطه دو طرفه است؛ به گونه ای که از یک طرف سیاست از طریق تدوین و اجرای راهبرد ورزشی بر ورزش تاثیر دارد و از طرف دیگر ورزش از طریق تحکیم ارزش های انسانی و همبستگی ملی و افزایش مشارکت سیاسی بر سیاست تاثیر می نهد و البته خود نیز به ویژه در زمان برگزاری ورزش های بین المللی مورد استفاده قدرت های جهانی واقع می گردد.
ترسیم چرخه عدالت در شاهنامه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ادبیات ایران زمین، چه شعر و چه نثر، بخش مهمی از تاریخ، فرهنگ و اندیشه جامعه را بازگو می نماید. شاهنامه فردوسی، یکی از منظومه های ادبی ایران و جهان می باشد که اندیشه سیاسی در ایران باستان و الگو شاهی آرمانی را جست وجو می کند. یکی از مؤلفه های بسیار مهم در آن، عدل و داد است که در نظام سیاسی مطلوب، تحقق می یابد. با نگاهی به چرخه عدالت که به سنت ایرانی بر می گردد ارتباط بین مؤلفه های این چرخه در شاهنامه، مشهود است که با ترسیم آن و برقراری ارتباط بین مفاهیم در شاهنامه، بخشی از اندیشه های سیاسی موجود در شاهنامه بررسی می گردد.
تحول تاریخی مفهوم عدالت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در صدد مروری بر تحول تاریخی مفهوم عدالت در اندیشه بشری (و البته بدون ورود به سهم منابع اسلامی در این زمینه، که خود موضوع مقالاتی مستقل است) می باشد. بحث با بررسی دیدگاه فلاسفه باستان درباره عدالت آغاز می شود و با نوآوری های دین مسیحیت در خصوص مفهوم عدالت ادامه می یابد. در مرحله بعدی، نوآوری های اندیشمندان عصر مدرنیته در تحول مفهومی عدالت به بحث گذاشته می شود و در پایان به نوآوری های دو فیلسوف معاصر پرداخته خواهد شد.
هدف نهایی مقاله حاضر، ابطال مغالطه «عدالت، یک مفهوم عقلانی محض و مقدم بر احکام شرعی است» می باشد. اگر این طور است که عقل محض، سخنی روشن و مسلم درباره عدالت ندارد و عقل گرایان در طول تاریخ، برداشت هایی مختلف و گاهی متضاد از عدالت داشته اند، پیروان قرآن کریم و احادیث شریف، باید به کشف «مفهوم سازی» خاص منابع اسلامی درباره عدالت بپردازند و آن را در قله ارزش های اجتماعی جای دهند، نه مفاهیم افلاطونی و سیسرونی و نه رالزی و نوزیکی را.
«خود کامگی اکثریت» و حقوق اقلیت ها در دمکراسی لیبرال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با مطرح شدن موضوع خودکامگی اکثریت در دو قرن هجدهم و نوزدهم میلادی توسط فدرالیست ها، الکسی دوتوکویل و جان استوارت میل، این اندیشه وران صورتی جدید از استبداد را در جهان آشکار کردند که برای بسیاری از افراد که تجربة خود کامگی فردی را از سر گذرانده بودند، تازگی داشت. با نقد دمکراسی بر پایة رأی اکثریت، مسأله اقلیتهای قومی، مذهبی و زبانی و حقوق و آزادیهای بنیادین آنان بطور جدی مطرح گردید. در برابر این چالش بزرگ، دمکراسی لیبرال بر پایة اصول سیاست بیطرفی ، برابری فرصتها و تبعیض مثبت کوشید در جهت تأمین حقوق اقلیت ها به رفع نقایص و کاستی های دمکراسی مدد رساند. بر این اساس ، میتوان دریافت که اقلیت ها در پرتو نظریه پردازی اندیشه وران دمکراسی لیبرال از امکانات و ظرفیت های بیشتر در تأمین حقوق و آزادی های خویش برخوردار شده اند.
بررسی جامعه شناختی نسبت دموکراسی و سکولاریسم (مطالعه موردی تجربه دموکراتیک فرانسه و ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله یافتن پاسخی علمی به این پرسش اساسی است که آیا بین دموکراسی و سکولاریسم نوعی تلازم منطقی برقرار است یا اینکه از یک منظر جامعه شناختی عامل دیگری در سکولاریزه شدن دموکراسی ایفای نقش می کند؟ در جستجوی پاسخ این پرسش از این فرضیه استفاده شده است که مهم ترین عامل تعیینکننده نسبت دموکراسی و سکولاریسم، گرایشات ایدئولوژیک نیروهای اجتماعی غالب جامعه است . این فرضیه با روش مطالعه موردی و کنکاش تاریخی بررسی شده است و در همین چارچوب تجربه دموکراتیک فرانسه و ایران مورد توجه قرار گرفته است. نتایج حاصله، فرضیه فوق الذکر را تایید می کند .بر همین اساس می توان گفت بین دموکراسی و سکولاریسم رابطه تلازم منطقی وجود نداشته و شکل گیری دموکراسی سکولار مسبوق به وجود زمینه اجتماعی ویژه ای است.
دولت رفاه : گذشته ، امروز و آینده
حوزه های تخصصی:
اخلاق سیاسی از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوستی در اندیشه سیاسی: روایتی پارادایمی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، مفهوم «دوستی» که یکی از مفاهیم سیاسی است با رویکردی پارادایمی، تحلیل تطبیقی می شود. بدین ترتیب شاید بتوان به فهمی از این مفهوم رسید تا از آشفتگی هایی که در فهم و به کارگیری این مفاهیم ایجاد می شود بیشتر اجتناب کرد. بحث اصلی در اینجا این است که مفهوم «دوستی» تغییرات پارادایمی بارزی را تجربه کرده است و اکنون، با گذار از پارادایم فردگرای مدرن، مجدداً به هنجاری بنیادین تبدیل شده است. برای انجام این تحلیل ابتدا مختصات سه پارادایم اندیشه ای بیان می شوند و سپس مفهوم «دوستی» در سه پارادایم کلاسیک، مدرن فردگرا و پارادایم اجتماعی ـ انتقادی تطبیق داده می شود.
سرمایه اجتماعی، جامعه مدنی و دولت: عناصر دستیابی به توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایه اجتماعی فزایند? موجود در روابط کنشگران اجتماعی و جامعه مدنی مستحکم، به همراه دولتی مدرن، قوی و توسعه خواه، می توانند فرایند توسعه همه جانبه کشورهای در حال توسعه را با کمترین زمان و آسیب ممکن به پیش ببرند. این عناصر، اجزاء یک مثلث واحد هستند. در صورت وجود اتحاد و توازن، و برقراری ارتباط ارگانیک میان آنها، میتوان انتظار داشت که این کشورها، به توسعه دست یابند. ضعف یا تضعیف هر کدام، فرآیند توسعه را با اعوجاجات فراوانی روبرو خواهد کرد. و در نهایت، ضعف یا تضعیف هر سه مؤلفه، عدم توسعه یافتگی را نهادینه می کند. تأمل و بازاندیشی در کیفیت این سه ضلع مثلث توسعهیافتگی و اتخاذ راهبردهای مناسب برای تقویت آنها، شاید بهترین الگو برای دستیابی به توسعه همه جانبه و پایدار باشد
کنکاشی در دموکراسی و مشارکت سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی و ارائه اندیشهها و تفکرات بانیان و طراحان و تئوریسین های «دموکراسی» و تجربة تلاشگران آن در جوامع به خصوص غربی است. نگارنده با استفاده از نظریات متفاوت و گاهی متضاد در عرصة مشارکت و انتخابات و دموکراسی سعیکرده ضمن خودداری از نفی ارزش دموکراسی علیرغم عدم موفقیّت آن در غرب که در اقرارات مطروحه و متن و مباحث مقاله ملاحظه میشود نوعی از دموکراسی شرقی را راهگشای تحقق آن معرّفی نماید، که تحت عنوان مردم سالاری دینی مورد توجه خاصّدولت و ملّت ایران قرار گرفته است. در ادامة این تلاش به جامعه و اجتماع و نظریات مختلف در مورد احزاب و مشارکت و اشکالات مطروحه از زبان غربیها پرداخته و اینامید را مطرح میسازد که جامعة اسلامی ایران با انجام سالی یک انتخابات در جهت کسب تجربیات خود و نیل بسوی کمال در این راستا قرار گرفته است. به خصوص اینکه در عقاید و افکار ایرانیان انگیزه بسیار قوی حاکم است که آنها را به راحتی وادار و ترغیب میکند تا از اغراض و منافع خود به نفع دیگران بگذرند و به نتایج سالم حاصل از دموکراسی چشم بدوزند و خدا را جانشین همة آنها بدانند.
تلاش برای شناختن سکانداری خوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکانداری خوب انگارهای است که طرفداران و منتقدان زیاد دارد. این واژه از اواخر دهه 1980 رواج یافت. به هر حال تعریف و توصیف روشنی نه از سکانداری خوب و نه حتی از سکانداری وجود دارد. گرچه در باره خصوصیات آن نیز اتفاق نظر مشاهده نمیشود، میتوان هشت خصوصیت را برای سکانداری خوب در نظر گرفت: مشارکت، پاسخگو بودن، شفافیت، حکومت قانون، حساسیت نسبت به نیازهای مردم، جهتگیری به سوی اجماع، منصفانه و در برگیرنده بودن، مؤثر و کارا بودن. تحقق این هشت خصوصیت فساد را به حداقل میرساند. اما تحقق سکانداری خوب و الگوی مناسب آن با مشکلاتی روبهرو است.
مرده ریگ سنت روشن فکری
حوزه های تخصصی:
مفهوم شناسی مافیای قدرت سیاسی
حوزه های تخصصی:
درآمدی نظری بر حل منازعات سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حل و فصل منازعات سیاسی داخلی، موضوعی است که در مقایسه با منازعات بین المللی کمتر مورد بررسی و نظریه پردازی قرار گرفته است. نوشته های موجود نیز، بیشتر به شیوه ها و فنون حل و فصل این منازعات مربوطند. به طور کلی، جای مباحث نظری به ویژه در مورد شرایط و ملزومات حل و فصل این منازعات تا حدود زیادی خالی است. با وجود این، در متون علوم سیاسی، دلالت های ضمنی و آشکار فراوانی در باره این موضوع وجود دارد. در این مقاله، با جستجو در متون علوم سیاسی، مباحث مرتبط با این موضوع، استخراج، طبقه بندی، بررسی و ارزیابی شده اند. همچنین، کوشش شده است تا از طریق بازسازی و مفهوم بندی این مباحث، یک چارچوب نظری در باره شرایط و ملزومات حل و فصل منازعات داخلی ارائه شود. در این چارچوب نظری، «دولت» به عنوان عامل و متغیر اصلی، هم در بر انگیختن این منازعات و هم در حل و فصل آنها، شناخته شده است. براین اساس، استقرار «دولت حلّ منازعه» و طراحی و پیشبرد «سیاست بازسازی اجتماعی فعال»، شرط لازم برای حلّ و فصل یا تعدیل منازعات در جوامع «پُر آشوب» و «بی ثبات» معرفی شده است.
معرفی و ارزیابی کتاب: قدرت نرم
حوزه های تخصصی:
پرسمان جهانی و تاریخی مشروعیت سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشروعیت سیاسی، پدیده ای سرنوشت ساز و حتی سرشتین و سرشت سازست. بنابراین پدیده شناسی مشروعیت سیاسی به ویژه منبع، مبنا و معیار یا شاخصه و نشانه شناسی آن، همواره مسئله اساسی بوده و همچنان چالش خیزست. پرسمان مشروعیت سیاسی متضمن؛ پرسه هایی پیوسته و پرسش هایی پایدار در پدیده شناسی مشروعیت سیاسی عموماً و در مکاتب، ملل و مدنیت های متفاوت، چه بسا مختلف و حتی مخالف و بلکه متعارض بوده و همچنان می باشد. پرسمان مشروعیت سیاسی به مصداق؛«حسن سئوال، نصف جواب» یعنی پرسش درست کردن و درست کردن پرسش و صورت مسئله، نصف پاسخ است، پیش از پاسخ به پرسش از پدیده مشروعیت سیاسی یا پرسه پدیده شناسی سیاسی می پردازد. در این راستا اهم پرسه ها و پرسش های پدیده و پدیده شناسی سیاسی را طرح نموده و اعم آن ها را در موارد عمده ای با بهره گیری از آثار و آراء سیاسی موجود و معتبر، مستندسازی می نماید. این امر نشانه مبتلابه و معتنابه بودن اهم پرسه ها و پرسش های مشروعیت سیاسی در پرسمان پدیده شناسی آن می باشد. مسئله و موضوعی که فراگیر همگی جوامع و جهان ها بوده و فرا روی همگی مکاتب مدنی یا سیاسی و فرهیختگانست.
درآمدی بر معنای سکولاریسم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
روشنفکری و سیاست در گذر تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روشنفکری و سیاست پیوندی تنگاتنگ و دیرینه را با هم یدک میکشند. این مقاله درصدد است تا ضمن باز تعریف مفهوم روشنفکری، ارتباط بین این مفهوم و سیاست را در طول شش دوره از تاریخ تمدن غرب بررسی کند: 1) دوره یونانی ـ رومی (تا سده 5 میلادی)، 2) مسیحیت دوره اول از سده 5 تا سده 11 میلادی، 3) مسیحیت دوره دوم از سده 11 تا سده 16 میلادی، 4) از ظهور دولت – ملت ها تا پایان سده هجدهم، 5) از سده 19 میلادی تا پایان جنگ جهانی اول، 6) قرن بیستم و جریان های روشنفکری. در نهایت مقاله حاضر نقش روشنفکری و سیاست را در طی تاریخ تمدن غرب به سه گونه تحلیل مینماید: 1) نقد نظام سیاسی، 2) مشارکت در زندگی سیاسی و 3) کنارهگیری از سیاست..
روشن فکری دینی در گرداب پارادوکس
حوزه های تخصصی: