فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۴۱ تا ۱٬۳۶۰ مورد از کل ۳٬۵۱۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
متون ادبی فارسی منبع مناسبی برای نمایشنامه نویسان و فیلمنامه نویسان است تا دست مایه اثری نمایشی شوند؛ لیکن فقدان مولفه ها و جنبه های دراماتیک در آنها موجب می شود یا متون درخوری به نگارش درنیایند یا کمتر مورد توجه درام نویسان قرار گیرند. بهرام بیضایی در این بین یک استثنا به حساب می آید. وی با شناخت ادبیات کهن فارسی و اشراف کامل به اسلوب تحلیل و نگارش درام، توانسته است آثار قابل تاملی خلق کند. فیلمنامه «پرده نئی» نمونه مناسبی از اقتباس ادبی از یک متن ادبی است. در این مقاله سعی بر آن است با تکیه بر آرای ارسطو در فن شعر در باب کنشگر و رابطه آن با طرح نمایش، اثر بهرام بیضایی را با اصل داستان کهن «زن پارسا» تطبیق داده شود. ارسطو با تعریف شخصیت و رابطه آن با طرح، کاربستی منطقی برای آفرینش یک شخصیت نمایشی ارائه می دهد که می توان به عنوان راهکاری مناسب در اقتباس از آن بهره برد. ارسطو رابطه میان طرح و شخصیت را کنش می داند که عاملی در راستای شکوفایی شخصیت در بستر طرح نمایشی می شود. بیضایی با بکارگیری اصول ارسطویی شخصیت مرکزی حکایت زن پارسای عطار را با تعریفی روانشناختی و اجتماعی از زنی منفعل به قهرمانی کنش مند تبدیل کرده است.
مطالعه تطبیقی درون مایه های غزل شریف رضی و فخرالدّین عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شریف رضی (406 ه .) شاعر و ادیب عرب و فخرالدّین عراقی (688 ه .) شاعر نامور ایرانی از جمله شاعران برجسته ای هستند که در قالب غزل، سروده های دلنشینی از خود بر جای نهاده اند و هر یک، با توجّه به عوامل بیرونی و درونی و نیز توانایی خویش، از آن به عنوان ابزاری به منظور بیان اندیشه و عواطف خود بهره جسته اند. اشعار عاشقانه رضی و عراقی با وجود فاصله زمانی و تفاوت زبانی، دربردارنده مفاهیم و اندیشه های همسان بسیاری است. این امر، نگارندگان را بر آن داشت تا با استفاده از شیوه تطبیق اندیشه های عاشقانه دو شاعر، به جستجو درباره مضامینی بپردازند که در غزلشان به دو شاعر هویّت می بخشند. مقاله حاضر در پی آن است ضمن بررسی ویژگی های ادبیّات تغزّلی دو شاعر، به رهیافتی از طرز تفکّر و مشرب اعتقادی آن ها دست یابد. با عنایت به نتایج به دست آمده، غزل دو شاعر، از مبنایی عرفانی و آرمانی سرچشمه می گیرد و دارای مشابهت های مضمونی، همچون وفاداری، پاکدامنی، بلندهمّتی و... است که این امر، از نوعی همسویی اندیشگانی در غزلشان حکایت دارد.
در باب بوشکور و رودکی
همگونیهای فکری سعدی و حکیمان یونان در مقوله اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله اخلاق مقوله ای است که از دیرباز در جوامع متمدن، دغدغه خاطر بزرگان فلسفه و ادب و مصلحان اجتماعی بوده است. سعدی نیز به عنوان ادیب و مصلحی اجتماعی، در آثار خود بر این مسئله مهم تأکید و به ترویج محاسن اخلاقی اهتمام می ورزد. وی در تعلیم آموزه های اخلاقی، پس از تعالیم اسلام، به گفتار فیلسوفان هم توجه داشته است. فلاسفه یونان قدیم، به اخلاق عنایتی ویژه داشته و نظر ی ات ارزنده ای در این زمینه عرضه کرده اند. فیلسوفان مسلمان در آثار خود برخی از این اندیشه ها را نقل نموده اند و از طریق آثار آنان، این آرا به آثار ادبی راه یافت است. سعدی بیش تر به واسطه نوشته های ابن مسکویه و ابوالحسن عامری و نه به طور مستقیم، با افکار یونانیان آشنا شده و آن ها را در آثار تعلیمی خود بازتابانده است. در این مقاله، سعی بر آن است تأثیر حکیمان یونان بر سعدی، با توجه به مشابهت گفتار آنان با یکدیگر نموده شود . بنابر این پرسش اصلی مقاله این است که سعدی در چه مواردی تحت تأثیر اندیشه های حکیمان یونان بوده است؟ این پژوهش به دو بخش اصلی فضایل اخلاقی و رذایل اخلاقی تقسیم می شود . در مبحث فضایل اخلاقی، علم و حکمت، تحمل و فروتنی دانایان، شجاعت و ظلم ستیزی، بلندنظری، فضل و توانگری و دوستی و اتحاد از نظر سعدی و حکمای یونان بررس ی می گردد؛ در بخش رذایل اخلاقی، به مباحثی چون خبث طینت، سخن چینی و دروغ از نظر حکیمان و سعدی پرداخته می شود.واژه های کلیدی: التوسل الی الترسل، بهاء الدین محمد بن موید بغدادی، سلطانیات، حکمت عملی، سیاست مدن، عدالت.
دراسهًْ التَّخْمیس و أنواعه بوصفه قالباً أدبیاً مشترکاً بین الأدبَین الفارسیّ والعربیّ
حوزه های تخصصی:
إن القوالب الأدبیه بکونها وسیله لتنظیم عناصرالأدب و سببا للوحده العضویه فی الأعمال الفنیه قد نجدها کعنصر مشترک بین آداب الأمم المختلفه، و بما أن العلاقات الموجوده بین الأدبین الفارسی والعربی عریقه جدا بالنسبه إلی الآداب الأخری فنری هذه الصلات المتبادله والقوالب المشترکه بینهما أوثق و أوسع منها بین الآداب الأخری؛ و من هذه القوالب المتبادله قالب التخمیس الذی استخدمه الأدباء فی الأدبین مشترکا، رغم ما من خلاف فیه لدی الشعراءالفرس والعرب، و هو یعد أحد العلاقات المشترکه عبرالعصور، کما أن کلاالأدبین یشترکان فی عوامل ظهور هذاالقالب و نشأته، و إننا عالجناه فی هذاالمقال بوصفه صله من الصلات المشترکه بین الأدبین الفارسی والعربی.
بازتاب آگاهیهای تاریخی از اروپا در شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یادکرد از مردمان و سرزمینهای مختلف در شعر فارسی، بازتاب آگاهیهای شاعران از موضوعات یاد شده است. مردم و سرزمین اروپا از روزگاران گذشته معمولا در میان شاعران پارسیگوی نامی آشنا داشتهاند. از حدود قرن ششم هجری شاعران ایرانی از اروپا و اروپاییان با نامهای مصطلح جدید، بویژه فرنگ و فرنگی در اشعار خود یاد کردهاند. در این نوشته سعی شده است مجموعهای از تصورات مثبت و منفی شاعران ایرانی نسبت به اروپائیان از قرن ششم تا دوازدهم هجری بررسی گردد.
عشق و مستی در شعر ابن فارض و حافظ
حوزه های تخصصی:
ابن فارض و حافظ در فرهنگ مصر و ایران جایگاهی مشابه دارند. ویژگی های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی روزگارشان همانند بوده است. هر دو به مشرب عشق ومستی و نیز اندیشه های وحدت ِوجودی ابن عربی متمایل بودند. در نقد فرد و اجتماع کوشیده و شیوه ای ملامتی داشته اند و.... این همدلی ها، همزبانی حافظ با ابن فارض را در ابعاد فکری-ادبی به دنبال داشته است.
ازجمله، چنان که از قراین برمی آید ابن فارض و حافظ، جهان بینی، عرفان و سلوک اجتماعی و فردی خود را بر شالوده ی عشق بنانهاده و از شُرب مدام سخن گفته اند به گونه ای که در باور آن ها عشق– عموماً یا خصوصاً- مهم ترین موضوع هستی شناسی، مبدأ و معادشناسی، انسان شناسی و بزرگ ترین انگیزه برای تعالی آدمی است. در مقاله ی حاضر با مقدمه ای درباره ی اسباب آشنایی حافظ با ابن فارض، دیدگاه آن ها را درباره ی حقیقت عشق ومستی، منشأ حسی و ماورائی عشق، اوصاف و اقتضاهای عشق، دشواری های طریق عشق و اسباب آن، ارزش عشق، ادعای عاشقی، نشانه های عشق، مراتب عشق، نسبت عقل و عشق، ویژگی های عاشق (ازجمله: مستی)، با روش توصیفی- تطبیقی بررسی کرده ایم.
خوانش تطبیقی جلوه های پایداری در شعر معاصر ایران و فلسطین(مطالعه ی مورد پژوهانه: شعر معین بسیسو و قیصر امین پور)
حوزه های تخصصی:
شعرمعین بسیسو و قیصر امین پور، تصویرگر چهره ی خونین ویران شهرهای میهن این دو شاعر در بحبوحه ی جنگ و هجوم متجاوزان است؛ نگارندگان در این جستار کوشیده اند تا با بکارگیری روشی توصیفی- تطبیقی، به بررسی و واکاوی دو چکامه ی «الصوت مایزال» از معین بسیسو و «شعری برای جنگ» از قیصر امین پور بپردازند؛ در این دو شعر، شاعران به توصیف شهرهای خود در زمان جنگ پرداخته و دو تصویر متفاوت از مردم میهن خویش را در رویارویی با متجاوزان پدیدار می سازند: یکی تصویر مردمی که به خاطر دفاع از مرز و بوم و ارزش های خویش، طعم جنگ را چشیده و جامه ی سرخ شهادت پوشیده اند و دیگر تصویر مردمی که چشم بر رخدادهای تلخ و ناگوار جنگ فرو بسته و به کنج عزلت خویش خزیده اند. در جستار حاضر، تلاش شده است تا با بهره گیری از مبانی مکتب واقع گرایی، مشابهت ها و تفاوت های دو چکامه ی مذکور با نظر به کلمات، موسیقی و تصاویر آن ها مورد بررسی، تحلیل و ارزیابی قرار گیرد.
بررسی تطبیقی غدیریه های فارسی و عربی(مطالعه مورد پژوهانه: غدیریه های شهریار و بولس سلامه)
حوزه های تخصصی:
نظر به اهمیّت این واقعه ی مهم دینی و تاریخی غدیر و اهتمام شاعران پارسی و عرب به این قضیه، و نیز با توجه به کثرت آثار شاعران در این موضوع، این مقاله به بررسی تطبیقی غدیریه های دو شاعر معروف ایرانی و عرب، یعنی محمد حسین شهریار و بولس سلامه، و استخراج نقاط تشابه و تفاوت موجود در غدیریه های آنان می پردازد. شباهت این دو شعر از نظرنحوه پردازش موضوع و رویکرد ایشان به این قضیه تاریخی و نگاه ریزبینانه و توصیفات دقیق، و به کار گیری صنایع بیانی و بدیعی، در کنار تفاوتهای منحصر به فرد، از عمده نتایج این تحقیق می باشد. با توجه به اهمیّت این مسأله در تاریخ و ادبیات، شیوه های مختلف پرداختن دو شاعر به این موضوع و مقایسه غدیریه های فارسی و عربی، نیز مورد تحلیل قرار گرفته است.
نزاری قهستانی(2)
سهیل بهرامی و ادیم یمن
عناصر تراژیک در داستان های سیاوش و فرودِ شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تراژدی در شکل اصیل یونانی خود، به صورت نمایش روی صحنه اجرا می شد. ارسطو از نخستین کسانی بود که درباره ی تراژدی در کتاب "فن شعر" بحث کرد و آن را از انواع شعر دانست به شکلی که تقلید کردارهای مردم باشد و آن ها را از آنچه هستند برتر نشان بدهد؛ همچنین ارسطو درباره ی ویژگی های صحنه و بازیگران تراژدی، توضیحات کاملی را ارائه داد. در روم باستان تراژدی هایی خلق شد که صرفا برای اجرا روی صحنه نوشته نشده بود. در دوران قرون وسطی و رنسانس، عنصر نمایشی بودن، به عنوان اصلی ترین عنصر در بررسی آثار تراژیک به حساب نمی آمد. تا جایی که در دوران معاصر ویژگی های تراژدی در رمان ها و منظومه های شعر نیز قابل بررسی است. شاهنامه ی فردوسی به عنوان یک اثر منظوم حماسی دارای داستان هایی است که می توان تحت عنوان تراژدی از آن ها یاد کرد. داستان هایی که قهرمانانی دارد، به فاجعه ختم می شود، ذهن انسان را درگیر موضوع فلسفه ی زندگی می کند، رقت قلب می آورد و باعث پالایش روح می شود. مولفان برآنند تا به جستجوی عناصر کلیدی تراژدی یونانی در دو داستان تراژیک شاهنامه ی فردوسی، سیاوش و فرود، بپردازند. نتایج تحقیق نشان می دهد که این دو داستان نمی توانند مصداق کامل تراژدی یونانی باشند و در این راستا مهم ترین وجه افتراق، شکل روایی شاهنامه است که با شکل نمایشی تراژدی یونانی هماهنگ نیست، اما به لحاظ ویژگی های محتوایی، این دو داستان در بسیاری از موارد با عناصر کلیدی تراژدی، در نوع یونانی خود، همپوشانی دارند؛از این رو میتوان این دو داستان را تراژدی دانست. واژه های کلیدی:شاهنامه فردوسی،ادبیات تطبیقی
بازتاب میراث عرفانی کهن، به ویژه مولانا، در اندیشه های امیرحسینی هروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امیرحسینی هروی از عارفان گمنام قرن هفتم و هشتم هجری است. او با پرسش های هجده گانة خود، شیخ محمود شبستری را به سرایش گلشن رازبرانگیخت. از امیرحسینی هروی آثار مهمی بر جای مانده است. بررسی افکار او در مطالعات تاریخی و تطبیقی تصوف اهمیت خاصی دارد. در این مقاله، سه نوع تأثیرپذیری محتوایی آثار هروی از میراث عرفانی کهن بررسی می شود. نخست، تأثیرپذیری از عارف هم عصرش مولانا در مباحثی مثل تشابه آغازین کنزالرموزو مثنوی، اهمیت غفلت، عاشقان ساکن بی قرار، عشق این سری و آن سری و نقد قافیه اندیشی. دوم، تأثیرپذیری از اندیشه های عرفانی کهن و موضوعات پربسامدی مثل جاودانگی معشوق، ترک خودی و انانیت، نکوهش تقلید، مرگ پیش از مرگ و دوگانة عشق و ملامت. سوم، تأثیرپذیری از عارفانی با دیدگاه های خاص مثل ابوسعید، عین القضات و نجم رازی در مضامین ویژه ای همانند تصوف آسیا، نکوهش رسم و عادت و داستان خلقت آدم. این تأثیرپذیری های سه گانه، تا حد بسیاری بر غنای فکری و فرهنگی آثار هروی افزوده و عرفان و گزاره های عرفانی او را به اندیشه های اصیل عرفانی سده های نخستین نزدیک کرده است. از سوی دیگر هروی در حد یک مقلد صرف نیست و با طرح مضامینی مثل عقل و عشق، نفس توسن و کثرت گرایی دینی، صاحب فکر و نوآوری است. در قسمت پایانی مقاله به این موضوع پرداخته می شود.
تشابهات و تمایزات صورخیال بیدل دهلوی با نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صور خیال یکی از رایج ترین اصطلاحات در نقد ادبی است و از جمله اصطلاحاتی است که بیشترین تکثّر معنایی را داراست. واکاوی صورخیال شاعرانه یکی از راه های تشخیص افتراق و اشتراک آثار ادبی است. بررسی از این دیدگاه در نهایت، سبک و ارزش هنری را روشن کرده و میزان قدرت، نوآوری و بهره گیری از میراث گذشتگان را مشخص می کند. بیدل دهلوی (و بالطبع شاعران سبک هندی به ویژه شاخة رهرو خیال) با باریک بینی و تیز بینی، در عناصر و پدیده های اطراف خود، جزئی نگر بوده و در جستجوی معنای بیگانه، نوآوری های بی شماری را در انواع صور خیال از خود به جای گذاشته است. این نوآوری ها در بطن خود، ویژگی هایی را داراست که نیما یوشیج نیز در نوگرایی هایش آنان را به کار برده است. از آنجا که سنجش صور خیال این دو تن(بیدل و نیمایی) می تواند نشانگر تمایزات و تشابهات این دو با یکدیگر باشد، ازین رو در این مقاله، نخست به تعریف صور خیال، بررسی چهار حوزه استعاره، تشبیه، کنایه و تصاویر، بررسی چگونگی صور خیال در اشعار این دو تن و در نهایت سنجش و مقایسة این دو سبک به صورت نمودار پرداخته شده است.
بررسی تطبیقی ساختار ترامتنی نمایشنامه های «لیلی و مجنون» و «مجنون لیلی»(مقاله علمی وزارت علوم)
تأثیر زبان فارسی در عربی
حوزه های تخصصی: