فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
111 - 137
حوزه های تخصصی:
از جمله واژگان پربسامد در قرآن کریم دو واژه «نعمت و رزق» است که متجلی دو صفت «رزّاق و منعم» از اوصاف خداوندی است. در تفکر دینی، بین رازق و مرزوق و منعِم و منعَم ارتباط گفتاری ویژه ای وجود دارد. خداوند در ایجاد این ارتباط پیش قدم است. این جستار درصدد است با استفاده از روش توصیفی –تحلیلی و آماری از دو الگوی ارتباطی زبان شناختی دیوید برلو و رومن یاکوبسن برای تحلیل آیاتی که در آن دو واژه «نعمت و رزق» اشاره شده است، مورد بررسی و واکاوی قرار دهد. پس از بررسی و تحلیل دو الگو ذیل آیات، این نتیجه حاصل شد که خداوند در این آیات به عنوان منبع و فرستنده پیام به گیرنده آن در الگوی ارتباطی برلو از طریق کانال حواس ظاهری –و حواس باطنی- درصدد است تا خالقیت، رازقیت و منعم بودن خود را به گیرنده پیام تذکر دهد و پست فرستی که گیرنده بعد از برقراری ارتباط آیات باید به سمت خداوند ارسال کند، از سویی عدم فراموشی خالقیت الله است و از سوی دیگر عدم کفران نعمت و شکر گزاری نعماتی است که خداوند به او ارزانی داشته است، این ارتباط دارای اختلالات درونی و بیرونی است که هر کدام مانع پست فرست گیرنده و ارتباط بین منبع و گیرنده است. در الگوی ارتباطی یاکوبسن فرستنده از طریق کانال رمزی وحی بر اساس کارکرد عاطفی(قاعده لطف پروردگاری) درصدد است تا پیام آیات را که در بردارنده رازّقیت و ناعمیت خداوند است، به گیرنده با کارکرد ترغیبی از جمله، نزول امداد غیبی، وفور نعمات و دیگر نعمت و رزق های ظاهری و باطنی، توحید و خالقیت خود را به گیرنده آن متذکر شود.
تأثیر پذیری و تفسیر مولانا از قرآن در شیوه کاربرد آرایه مجاز در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
139 - 163
حوزه های تخصصی:
با نگاهی به تجلّی آیات قرآن کریم در آثار پارسی گویان، می توان مولانا را سرآمد شاعران و نویسندگان در بهره گیری از آیات قرآن کریم دانست که در مثنوی معنوی به شیوه های گوناگون به بهره گیری گس ترده از آی ات ق رآن کریم پرداخته و از این رو حائز بیش ترین اثرپذیری از قرآن کریم است. مجاز و شکل های گوناگون آن یکی از مهم ترین و مؤثرترین ساختارها و صنایع ادبی در بلاغت به شمار می رود و در قران کریم به شکل های مختلف از آن استفاده شده است که به درک مفاهیم برای مخاطبین بسیار مؤثر است. با توجه به بسامد فراوان صنعت مجاز در قرآن کریم و سبک های متنوع کاربرد آن و معانی ژرف نهفته در آن که یکی از مستلزمات درک و فهم عمیق کلام وحی است، ضرورت انجام این پژوهش احساس می شود. مقاله پیش رو به دنبال آن است که با روش توصیفی تحلیلی، ابیاتی از مثنوی را که صور بیانی مجاز آن ها تحت تأثیر آیات قرآن کریم، شکل گرفته است، استخراج نموده، شیوه های اثرپذیری و تفسیر مولانا از قران در شیوه های کاربرد آرایه مجاز در مثنوی و جنبه های گوناگون معنایی و اسرار و رموز بلاغی آن را مورد واکاوی قرار دهد. نتایج پژوهش نشان می دهد که بلاغت قرآن، علاوه ب ر ت أثیری ک ه ب ر اندیشه و زبان مولانا در مثنوی داشته، در تحوّل و تطوّر انواع مجاز در مثنوی نیز نقش چشمگیری داشته است.
بررسی جنبه های زیبایی شناختی آیات قرآن در دره نادره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دُرّه نادره تألیف میرزا محمدمهدی استرآبادی که به تاریخ ایران از آغاز روی کار آمدن نادرشاه افشار تا کشته شدن او می پردازد، دشوارترین و متکلفانه ترین نثر فارسی است. تاریخ نگاری برای نویسنده بهانه ای است برای هنرنمایی و آفرینش اثر ادبی. خارج از این که بخواهیم درجه مقبولیت کتاب را در بین مخاطبانش ارزیابی کنیم، مهارت و خلاقیت نویسنده در آفرینش ادبیت متن، قابل ستایش و کم نظیر است. وجهه اصلی کتاب، آرایش های لفظی است که سهم آیات قرآن در این میان بسیار زیاد و از بسامد بالایی برخوردار است. این پژوهش با هدف بررسی جنبه های زیبایی آیات قرآن در دُرّه نادره این سؤالات را پاسخ می دهد: آیات قرآن در زیبایی ادبی دُرّه نادره چه سهم و نقشی دارد؟ جلوه های این زیبایی چگونه در دُرّه نادره بروز یافته است؟ نویسنده در این زمینه چه اهدافی داشته است؟ و ... روش تحقیق تحلیل محتوایی است که پس از استخراج آیات به کار رفته در متن، طبقه بندی و آمارگیری آن ها، تحلیل و بررسی انجام شد. مواردی که بیشترین سهم را در زیبایی متن این کتاب داشتند و جزء ویژگی سبکی نویسنده محسوب می شود در این پژوهش ذکر شده است. حاصل کار در هفت محور اصلی تحت عنوان 1- براعت استهلال 2- تشبیه 3- نقش های دستوری 4- تمثیل 5- وصف 6- استشهاد و استناد 7- جمله معترضه ذکر شده است.
معناشناسی واژه «قرأ» و بسامد کاربرد معادل های معنایی آن در ترجمه های فولادوند و الهی قمشه ای از قرآن مجید با رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چندمعنایی از دیرباز در میان مترجمان و مفسران جایگاه ویژه ای داشته است. در میان زبان شناسان نیز بررسی روابط معنایی از جمله چندمعنایی حائز اهمیت است. درک قرآن مستلزم درک اجزاء مختلف آن است. اگر روابط معنایی مفاهیم قرآنی نادیده گرفته شود فهم قرآن ناقص خواهد بود چراکه چنین فهمی خطی و جزء نگراست. اما فهم روابط معنایی قرآن در شبکه های شعاعی و مرتبط با پدیده ها و مفاهیم قرآنی به خواننده قرآن یک فهم کلان نگر و فرآیندی می دهد. هدف پژوهش حاضر، بررسی شبکه شعاعی واژه «قرأ» در تمام سوره های قرآن بر پایه معنی شناسی شناختی است. در این مقاله، بر پایه رویکرد شناختی به بررسی شبکه شعاعی واژه «قرأ» پرداخته شد و میزان بسامد کاربرد معانی شعاعی و معنی سرنمون واژه مذکور در دو ترجمه فولادوند و الهی قمشه ای مورد بررسی قرار گرفت. برای به دست آوردن معانی سرنمون ابتدا معانی مختلف در سه فرهنگ ابجدى الفبایى عربى فارسى ترجمه کامل المنجد الابجدى، قاموس قرآن و ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوى و ادبى قرآن استخراج گردید. سپس از میان مجموع معانی بیان شده معنی سرنمون با استفاده از معیارهای تایلر و ایوانز (2003) شامل تصدیق معنی، تفوق در شبکه معنایی، استفاده در ساخت های ترکیبی و پیش بینی دستوری مشخص گردیده و در مرحله بعد نحوه انشعاب معانی شعاعی از معانی سرنمون حاصل گردید. تجزیه و تحلیل ها نشان داد که ابزارهایی مانند بسط استعاری و طرحواره تصویری در بسط معنی سرنمون واژه «قرأ»، نقش اصلی را ایفا می کنند و در این میان، بسط استعاری بیشترین نقش را در گسترش معنی سرنمون ایفا می کند. علاوه براین، مشخص گردید که در ترجمه های مذکور تنوع معادل یابی برای واژه «قرأ» براساس معنی سرنمون و معانی شعاعی بسیار محدود است.
کارکرد معنایی هماوائی در جزء سی ام قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
151 - 177
حوزه های تخصصی:
تکرارهای آوائی و تشابهات لفظی در قرآن کریم کارکرد های معنایی دارند؛ چینش و همنشین سازی واژگان در متن قرآنی به گونه ای صورت پذیرفته که آن همنشینی، افزون بر آهنگین کردن کلام، در القاء مفهوم مؤثرتر است و می توان از آن به عنوان «هماوائی» یا همان «اعجاز النظم الموسیقیّ» یاد کرد؛ کاربست این شیوه از بیان موجب خلق مفهومی تازه می شود؛ نیز کمک می کند تا مفاهیم دور از هم- که گاه متّضاد نیز هستند- در کنار یکدیگر قرار گیرند و از رهگذر تناسب صوری و موسیقایی، به نوعی به تناسب، انسجام و اتّحاد معنایی برسند. استفاده از ظرفیت همنشینی و هماوائی در قرآن، این امکان را فراهم نموده تا معنای مورد نظر با قوّت بیشتری به مخاطب القاء گردد و باور پذیری مفهوم را دو چندان نماید. بررسی ها نشان می دهد بهره گیری از این ظرفیت، در جزء سی ام قرآن کریم نمود بیشتری دارد و از این منظر سزاوار توجّه و پژوهش است. در پرتو اهمیّت مسأله، پژوهش حاضر می کوشد با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی هماوائی و تأثیر معناییِ آن که از آن به عنوان «اعجاز مجاورت» یاد شده در جزء مورد اشاره بپردازد و نتیجه بحث را فرادید مخاطب قرار دهد. چنین استنباط می شود که چینش و همنشینی اعجاز گونه واژگان، موجب برجستگی سخن شده و با به همراه داشتن معنا و مدلولی خاص، به طور ضمنی، نافی ایده ترادف در قرآن گشته است.
بررسی و تحلیل آراء مفسران پیرامون آیات مشتمل بر اسلوب ادبی بلاغی «ما أَدْراک... » و اعجاز بیانیِ آن در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
123 - 140
حوزه های تخصصی:
یکی از اسلوب های ادبیِ قرآن، «ما أَدْراک... » است که در عصر نزول به کار می رفته و مردمان آن زمان با کارکردهای آن آشنا بوده اند و بعدها خیلی مورد توجه نبوده است. از آنجا که یکی از وجوه اعجاز قرآن، وجهِ بیانیِ آن است، تبیین معنای این اسلوب بیانی، اهمیت این پژوهش را نمایان می سازد. این اسلوب که تنها در سور مکی قرآن و آن هم سیزده بار ذکر شده، دارای کارکردهای بلاغی متعددی است. پژوهش حاضر با روش تحلیلی-توصیفی، به بررسی معنایی و نیز تحلیل صرفی و نحوی «ما أَدْراک... » و بسامد قرآنی آن پرداخته و دیدگاه های مفسران در ابعاد مختلف اینگونه آیات و از جمله اینکه خطاب به پیامبر (ص) است یا مطلق انسان و... را تبیین نموده و آن را بسته اصطلاحی ادبی خاص قرآن دانسته که برای جلب توجه شنونده، هنگام تفخیم و تعظیم مطلب، به هنگام بیان مباحثی بسیار مهم و تاکید بر آنها، همچون قیامت و شب قدر استفاده می شود و از نشانه های اعجاز ادبیِ قرآن است که بهترین اسلوب های بلاغیِ عرب را طبق اهداف خود به کار برده است.
سبک شناسی زبانی سوره محمد(ص) بر اساس تحلیل سطوح زبان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک شناسی جایگاه مهمّی در کشف ویژگی های زبانی آثار ادبی دارد. قرآن به عنوان معجزه جاویدان پیامبر (ص) که کتابی همه جانبه است، آکنده از جنبه های زبانی و سبک شناختی می باشد. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی به بررسی زبانی سوره محمد(ص) در چهار سطح آوایی، صرفی، نحوی، واژگانی، و نیز کشف زوایای ادبی آن پرداخته است. مهم ترین یافته جستار حاضر این است که بین مضمون آیات سوره محمد(ص)با آواهای به کار رفته در واژگان آن انسجام وجود دارد. آنجا که روی سخن با کفّار و جهاد با آنان است، لحن کوبنده غالب است و این امر در نوع آواها و صفات آن ها قابل رصد می باشد. اما جایی که خداوند با مؤمنان سخن می گوید، زبان نرم و ملایمی به کار رفته است. مختوم شدن غالب فواصل به حرف «میم» در این سوره یکی از ویژگی های سبکی است است که نقش مهمّی در استمرار ضرباهنگ سوره ایفا نموده است. همچنین وجود مقطع بلند باز در 86 درصد از فاصله های آیات نیز دیگر ویژگی سبکی سوره است که تلفظ آن نسبت به مقطع های دیگر از طول زمانی بیشتری برخوردار است، و این مسأله به خلق ضرباهنگی که دایر بر شدّت، حدّت، خشونت، تشویق به جهاد، و تصویر جنگ مؤمنان و کفّار است، کمک نموده است. این انسجام حتّی در سطوح نحوی و واژگانی نیز تجلّی یافته، و به خاطر همسویی با سیاق کلّی سوره و تأثیرگذاری واژگان، برخی ساخت های نحوی از استعمال رایج خارج شده، و لهجه ی خاصی غالب گشته است که این مقوله در فعل «عسیتم» نمود یافته است.
تحلیل بافت متنی آیات «نفخ صور» بر اساس معناشناسی واژگانی، کارکردشناسی حروف و زیبایی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
141 - 164
حوزه های تخصصی:
بیشتر مفسران به تصریح یا تلویحاً به وقوع دو نفخه (إماته و إحیاء) در انتهای عالم هستی معتقدند. گروهی نیز قائل هستند که آیات قرآن از وقوع سه نفخه حکایت دارد و تعداد اندکی نیز سخن از وقوع چهار نفخه به میان آورده اند. در خصوص تقدم و تأخر رویدادهای آستانه قیامت نیز میان صاحب نظران اختلاف نظر وجود دارد. هدف از این پژوهش تحلیل بافت متنی آیات نفخ صور و ارائه تصویری روشن از تعداد نفخه ها و حوادث متعاقب آن است تا در نهایت به این سوال پاسخ دهد که کدامیک از دیدگاه های مفسران با بافت متنی آیات نفخ صور انطباق دارد. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی، از طریق معناشناختی واژگانی صعق و فزع به تفحص گسترده در 212 تفسیر و تحلیل آراء مفسران در خصوص تعداد نفخات و تقدم و تأخر مشاهد الساعه پرداخته است. همچنین با تحلیل کارکردهای ادبی برخی حروف به کار رفته در این آیات، نظیر حرف «فاء» و حرف «ثمَّ» و توجه به عنصر سیاق، قرائن متصل و برون بافت لفظی و معنوی و نیز تحلیل زیبایی شناسی مبتنی بر انسجام واژگانی نشان داده است که قرآن کریم، خبر از وقوع سه نفخه فزع، صعقه و إحیاء در آستانه قیامت داده است و حوادث مسمّی به مشاهد الساعه پس از نفخه اول روی خواهند داد.
بررسی تطبیقی رویکرد معناشناختی مفسرین و رویکرد زبان شناسی شناختی در درک آیات مرتبط با سوره های مکی و مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مطالعات وابسته به حوزه تفسیر قرآن، همواره به موضوع مکی و مدنی بودن سوره ها به جهت استفاده از دلالات مستنتج از این مقوله تاکید فراوانی شده است. در باب ضرورت شناخت و تشخیص سوره های مکی از سوره های مدنی همین قول کفایت می کند که دانشمندان برجسته علوم اسلامی نظیر سیوطی(1418) و نیشابوری(1416)، کسانی را که به این حوزه اشراف ندارند را از ورود به حوزه تفسیر قرآن منع کرده اند. در همین راستا این پژوهش در صدد آن است که با بررسی کاربرد طرح واره های تصویری در قرآن کریم و مقایسه سه شاخص فراوانی، نوع و هدف از کاربست این نظریه در سوره های مکی و مدنی، به مقایسه یافته ها با محتوای موضوعی سوره های مکی و مدنی از دیدگاه مفسران قرآن بپردازد تا میزان همسویی و تطابق مطالعات زبانشناختی مدرن را با تفاسیر محققان علوم قرآنی ارزیابی کند. در این پژوهش، تمامی آیات قرآن کریم از لحاظ کاربرد طرح -واره بررسی شده و نوع طرح واره به همراه مفهوم اساسی ای که طرح واره برای انتقال آن نقش ایفا می کند، بررسی و شمارش شده اند. پس از آن آمار مجزایی از سوره های مکی و مدنی، بر اساس سه شاخص فراوانی و نوع و هدف، تهیه شده است. آن چه از تحلیل این داده ها و مقایسه یافته ها با نظر محققان و مفسران حوزه علوم تفسیری و علوم قرآنی بر می آید، نشان دهنده آن است که میان مفاهیمی که توسط طرح واره ها مفهوم سازی شده و مفاهیمی که این دانشمندان راجع به تفاوت سوره های مکی و مدنی اعلام می کنند، همسویی معناداری وجود دارد.
روایت مدرنیستی در داستان حضرت موسی(ع) در سوره طه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
105 - 121
حوزه های تخصصی:
بیان داستانی و شیوه های روایتگری در قرآن کریم به انسان کمک می کند تا مضامین و مفاهیم مورد نظر پروردگار را بهتر درک کند. داستان های قرآنی به شیوه های مختلفی روایت شده اند. قصه حضرت موسی(ع) نه تنها بیش از قصه پیامبران دیگر بیان شده است، بلکه به دلایل مختلف و در ساختارهای روایی گوناگون روایت شده است. روایت قصه حضرت موسی(ع) در سوره طه یکی از متفاوت ترین روایت های قرآنی است. در ادبیات داستانی ساختار مختلفی اعم از کلاسیک، مدرن، پست مدرن، جریان سیّال ذهن و غیره وجود دارد. روایت مدرن یکی از مهمترین ساختارهایی است که پس از ورود مدرنیته و به ویژه در ادبیات داستانی قرن بیستم میلادی رواج پیدا کرد. با توجه به اینکه این شیوه روایت برساخته اصول فلسفی و اجتماعی جامعه انسانی مدرن است، از قواعد سنتی و کلاسیک پیروی نمی کند. برخی از مهمترین عناصر روایت مدرن حضور بیش از یک راوی، زوایای دیدچندگانه، شخصیت محوری، زمان و مکان و علیّت مبهم یا نسبی است. پژوهش حاضر که به روش توصیفی –تحلیلی و با مطالعه اسناد کتابخانه ای انجام گرفته است، سعی دارد به این پرسش پاسخ دهد که روایت قصه حضرت موسی(ع) در سوره طه به چه صورتی است؟ به نظر می رسد روایتی که از قصه موسی(ع) در سوره طه صورت گرفته است، مدرنیستی باشد. بنابراین این پژوهش ، فرضیه مذکور را مورد بررسی و واکاوی قرار می دهد تا نشان دهد که ساختار روایت مدرن است. تحلیل ها و نتایج پژوهش با استفاده از جداول مختلف ارائه گردیده است.
بازتفسیر انسجامی «فیهنّ» در سوره الرحمن با شناخت شگرد ادبی تجرید و استخدام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سوره الرحمن، دو آیه «فِیهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ»(الرحمن/56) و «فِیهِنَّ خَیْرَاتٌ حِسَانٌ»(الرحمن/70) نسبت به سیاق پیشین خود، دچار تغییر ناگهانی در ضمیر، از مثنی به جمع شده که چرایی این دگرگونی ضمیر، مفسران را دچار چالش ساخته و پاسخ های گوناگون و ناسازگاری به این مسئله داده شده است. این پژوهش پس از ارزیابی دیدگاه های مفسران و بررسی کاستی ها و سستی های ادبی نظرهای ایشان، در پی پاسخ بدین پرسش چالشی می رود که انگیزه این هنجارگریزی متن چیست و پیوستگی این بخش متن با واژه های پیش از آن، با درنگ در گفتمان قرآنی چگونه قابل تبیین است؟ این جستار با بازکاوی دو آرایه بدیعی استخدام با «ضمیر» و تجرید با حرف «فی»، و یافتن نمونه های نغز و برجسته از این دو آرایه در قرآن، در پاسخی تازه نشان می دهد هم جواری و درهم تنیدگی این دو آرایه معنوی، افزون بر زیبا سازی متن، آن را چندمعنا ساخته و انسجامی لایه ای به آن بخشیده است.
بررسی کاربست عوامل هفتگانه متنوارگی دی بوگراند در توسعه دلالتی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
107 - 136
حوزه های تخصصی:
زبان شناسی ابزار توانمندی در مطالعه روشمند زبان به شمار می آید که معناشناسی یکی از برجسته ترین شاخه های آن است که محققان بسیاری برای کشف بیشتر مقاصد مختلف یک متن به بررسی این جنبه از زبان شناسی پرداخته اند. دی بوگراند در مطالعات معناشناسانه و نظریه خویش، عوامل 4 گانه ای را معرفی کرده است که تمامی ابعاد لغوی و غیرلغوی متن را در برمی گیرد. بر اساس این نظریه تحقق متنوارگی در یک متن مستلزم حضور 7 معیار برخاسته از عوامل فوق در آن است. قرآن کریم به عنوان نمونه بی مانند ادبی، تمام عناصر متنوارگی را در ترکیبی منحصر بکار گرفته که در این میان، واژه گزینی دقیق توانسته است نقش محوری در توسعه دلالتی آیات برعهده بگیرد. پژوهش حاضر جستاری کتابخانه ای-تحلیلی است که به بررسی کاربست معاییر متنوارگی در توسعه دلالتی در قرآن کریم می پردازد. پژوهش حاضر در صدد پاسخ به این سوال است که حضور این معاییر هفتگانه در ادبیات قرآنی، چگونه و تا چه میزان به بیان لایه های معنایی عمیق تر واحدهای زبانی در آیات منجر می شوند. نتایج پژوهش نشان می دهد در کنار دو معیار انسجام و پیوستگی، حضور پررنگ پنج معیار فرامتنی همانند «پذیرفتنی بودن» و «موقعیت» موجب تولید معنای بیشتر یا همان «توسعه دلالتی» آیات برای مخاطب و مترجم گشته است.
بررسی چیستی و جایگاه مبانی زبانی ادبی در اختیار قرآیات در تفسیر مجمع البیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امین الإسلام طبرسی در کتاب «مجمع البیان فی تفسیر القرآن»، نزول و ابلاغ قرآن را مطابق یک قرآیت می داند و حتی یک حرف از قرآن را مشمول ضیاع تلقی نمی کند. او اختلاف در قرآیت را متعلق به دوره بعد از ابلاغ قرآن می شمرد و نیز در مواضع اختلاف قرآیات، قرآن و قرآیات را دو حقیقت متمایز نمی داند، بلکه معتقد به وجود علم اجمالی به قرآیت وحیانی می شود و لذا تلاش می کند تا با اتخاذ برخی مبانی، از جمله برخی مبانی زبانی ادبی، قرایت وحیانی را در این مواضع به صورتی قطعی تعیین و یا به صورت ظنی ترجیح بدهد. این مقاله با در پیش گرفتن روشی توصیفی تحلیلی، به استقرای خصوص مبانی زبانی ادبی یاد شده می پردازد و علاوه بر توضیح عناصر مفهومی آنها، جایگاه استفاده از آنها را نیز از نظر علامه طبرسی بیان می کند و در نهایت به نقد و بررسی مبانی یاد شده می پردازد.
بررسی تأثیر مضامین قرآنی در دیوان شعر ابراهیم گلشنی بردعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابراهیم گلشنی بردعی یکی از عارفان بزرگ طریقه خلوتیه و از سنیهای متعصب بود که شخصیت ادبی و عرفانی وی در نزد اهل تحقیق و ادب چندان شناخته نیست. گلشنی در عرفان صاحب طریقت خاص بود و مریدان زیادی داشت چنانکه طریقه گلشنی در سرزمینهای عثمانی و مصر، منسوب به اوست. گلشنی بردعی یکی از خیل شاعرانی است که می توان در شعر وی تأثیر بسیار بالای قرآن را مشاهده کرد. آشنایی عمیق و گستره وی با آموزه های قرآنی باعث شده است که کلام وی به صورت های مختلف دربرگیرنده مضامین قرآنی باشد. این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است، هدف آن بررسی تأثیر قرآن در نسخه خطی دیوان وی است که در کتابخانه فاتح استانبول به شماره 3866 نگهداری می شود. مهمترین محورهای این پژوهش، بررسی آرایه هایی چون تضمین، تلمیح و اقتباسات قرآنی است که دو شیوه تأثیر واژگانی و گزاره ای را در بر می گیرد. نتایج این بررسی نشان می دهد که گلشنی در مبحث تلمیح و اقتباس بیشترین تأثیر از قرآن پذیرفته است و بیشترین تلمیحات وی مربوط به داستان های پیامبران است.
نام نگاشت های حیات آخرت در قرآن کریم در پرتو نظریه استعاره مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
141 - 160
حوزه های تخصصی:
زبان شناسی شناختی دانشی است که تحلیلی جدید از ابعاد مختلف فعالیت های زبانی و ارتباط وثیق آن ها با تفکر بشری ارائه می دهد و ورود آن به عرصه تفسیر و معنی شناسی قرآن تحولی جدید را در فهم نصوص قرآنی ایجاد کرده است. یکی از شاخه های زبان شناسی شناختی معنی شناسی شناختی است که مبتنی بر رابطه میان زبان و ذهن است و از استعاره در آن به استعاره مفهومی تعبیر می شود. با توجه به سرشت استعاری قرآن برای دستیابی معرفت دینی و جهان بینی اسلامی باید دانست که استعاره های قرآن ساختار مفهومی خاصی را در شناساندن معارف هستی شناختی و معرفت شناختی تفکر بشری دنبال می کنند و قرآن کریم با این سرشت استعاری میان ساحت ها و عوالم گوناگون ارتباط برقرار نموده است که بر اساس آن ها جهان بینی قرآنی شکل می گیرد؛ از این رو به کارگیری رویکرد استعاره مفهومی در فهم مفاهیم قرآنی می تواند مهم و اثر گذار باشد. هدف از این پژوهش بررسی نام نگاشت های حیات آخرت در قرآن کریم با استفاده از نظریه استعاره مفهومی که اولین بار توسط لیکاف و جانسن مطرح شد با استفاده از رویکرد توصیفی-تحلیلی می باشد. قرآن با به کارگیری استعاره های مفهومی در تفسیر حیات اخروی تحول و انقلابی عظیم در شناساندن جهان پس از مرگ ایجاد می کند. یافته های این پژوهش در قالب شناخت استعاره های مفهومی جهان پس از مرگ در قرآن با انتقال از فضاهای ملموس و قابل شناخت به فضاهای ذهنی و نامأنوس دریچه های جدیدی از ساختار نظام مند و شبکه های درهم تنیده مفاهیم معرفتی قرآنی را بر روی قرآن پژوهان می گشاید.
نشانه شناسی لایه ای رمزگان های سوره مبارکه «المَسَد» از منظر رولان بارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی لایه ای به مثابه دیدگاهی نظری که زمینه ساز نوعی نشانه شناسی کاربردی است، با تکیه بر مبانی نظری خود همچون بررسی روابط هم نشینی، رمزگان ها و نیز بینامتنی، زمینه را برای تحلیل گسترده متونی چون قرآن که در بستر رابطه تعاملی و چند سویه میان نظام های نشانه ای و لایه های متنی هستند، فراهم می کند. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر علم نشانه شناسی لایه ای، به تحلیل رمزگان های سوره مسد پرداخته تا ضمن مشخص کردن معانی ضمنی آن ها، کثرت دلالت لایه های معنایی را از روابط هم نشینی و بینامتنی با آن ها آشکار سازد. رهیافت مقاله چنین بوده که رمزگان های کنشی، عملکردهای این شخصیت ها را که به ذلت و آتش انجامیده است، نشان می دهند؛ عملکردهایی که به واسطه تنها رمزگان هرمنوتیکی-معمایی سوره که به زن ابولهب اشاره دارد، شکل گرفته اند. بقیه رمزگان ها همچون رمزگان های فرهنگی بر سند تاریخی این مسأله، و رمزگان های معنا بنی بر صفت جهنمی و ذلت آن دو و رمزگان نمادین بر نقش و تأثیر متقابل روابط همسری دلالت می کنند که با نقش تکمیلی و شفاف ساز خود، بر ترجیح ندادن رابطه بر ضابطه، ناکارآمدی و خسران ابدی مبارزان علیه راه حقیقت و بی فایده بودن ثروت و قدرت در مقابل قهر خداوندی تأکید دارند.
واسازی ساختار مرحله آغازین داستان آفرینش براساس نقش دوگانه ها (تطبیق متون قرآن، تورات، بندهش و گزیده های زادسپرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«دوگانه ها» در انتقال معنای روایا ت همواره نقشی اساسی دارند و معنا از طریق ساختار این «دوگانه ها» و تعاملاتشان ایجاد و منتقل می شود. برخی ساختارگرایان بر این باورند که همه روایات بر پایه ساختاری ثابت از «دوگانه ها» استوار هستند. این پژوهش، روایات مربوط به «آفرینش» در متون بندهش، زادسپرم، قرآن و تورات را بر اساس نقش دوگانه ها انطباق داده تا از این طریق ساختار بنیادین آن را مشخص کند. با این هدف، ابتدا با بررسی اسطوره واج های متون اصلی و برخی متون دیگر، ساختاری فرضی ترسیم شد، سپس با مطالعه دوباره متون مورد بحث، این ساختار اثبات شد و توانایی توجیه رویدادهای متن را پیدا کرد. طبق این ساختار، مفاهیم ظلمت/ نور و مذکر/ مؤنث «دوگانه های» اصلی مرحله آغازین روایت آفرینش به شمار می روند. از ترکیب این دوگانه ها چهار شخصیت «مذکرِ روشن»، «مونثِ روشن»، «مذکرِ تاریک» و «مونثِ تاریک» ایجاد شده است. این چهارشخصیت در فصل بهار بندهش شامل روشنی بی کران (هرمزد)، روشنی مادی، تاریکی بی کران (اهریمن) و تاریکی مادی است. در باب نخست تورات نیز شامل روز، زمین، شب و دریا می شود. این شخصیت ها در قرآن بر داستان آفرینش آدم انطباق می یابد و شامل آدمِ پیش از بهشت (روح)، زوجِ آدم، ابلیس و فرشتگان است. ویژگی دیگر مرحله اول آفرینش این است که در جهان روشن، آفرینش صرفا مینوی است و آفرینش مادی اتفاق نمی افتد.<br />
کاربست انتقادی نظریه طرحواره های تصویری «عند» در قرآن در معناشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قوه شناختی به عنوان یکی از مهم ترین قوای ادراکی انسان، مورد کاربرد خداوند در فهم موضوعات قرآنی است. طرح واره های تصویری، الگوهایی تکرارشونده و پویا از تعامل ادراکی و حسی- حرکتی انسان بوده و از تجربیاتی معنادار تشکیل شده اند؛ به نحوی که بیشترین کاربرد را در روابط او با محیط پیرامون دارند. ظرف «عند» که در ترجمه فارسی با واژه «نزد» معادل بوده و مفهومی از مجاورت را منتقل می سازد، در قرآن دارای کاربردهای استعاری متفاوتی است. در پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی، علاوه بر احصای کاربردهای استعاری، طرح واره های واژه «عند» در قرآن که قابلیت تصویرسازی در ذهن مخاطب داشته و مفهومی ویژه را منتقل می سازد، مورد دسته بندی قرار گرفته اند. طبق دستاوردهای پژوهش، طرح واره های مبنایی قابل انطباق با واژه «عند»، شامل «جهتی، مهارشدگی، اتحاد، مجاورت، نیرو و موجودیت» بوده و عنوان«برجستگی» و زیرعنوان«طرح واره خطی (جهتی دوسویه)» از موارد ابداعی مقاله حاضر می باشد. لازم به ذکر است، اصالت دهی به مقوله طرح واره های تصویری در مرزهایِ مفاهیم متافیزیکی در قرآن، باید با دقت و حساسیت صورت گرفته و در تفسیر و برداشت آیات، مجازی بودن کاربردها مورد تاکید و تحلیل قرار گیرد.
فراهنجاری دستوری فصل و وصل در قرآن کریم با تکیه بر نظریه متنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
83 - 118
حوزه های تخصصی:
مبحث «فصل و وصل» یکی از ارزشمندترین مباحث علم معانی و یکی از مهارت های مورد نیاز در فهم صحیح متون به ویژه متن قرآن به شمار می آید. این در حالی است که با تأمل در کلام خداوند می توان به مصادیقی دست یافت که برخی از قوانین بلاغی مهم و ثابت این بحث را مخدوش می سازد. از این رو بازخوانی این مبحث مهم امری اجتناب ناپذیر می نماید. بدین تصور نوشتار حاضر بر آن است تا با توجه به نظریه متنیت و تکیه بر اصل فراهنجاری(هنجارگریزی)، به عنوان یکی از مهم ترین ابزار ادبیت متن، ضمن روش توصیفی-تحلیلی، موارد عدول از قواعد حاکم بر مبحث فصل و وصل را در آیات قرآن مورد بررسی قرار دهد و ضمن ارائه یک تحلیل روشنگر برای هر عبارت، به این سوال اصلی پاسخ دهد که: فراهنجاری در مواضع فصل و وصل تا چه اندازه متاثر از بافت است و تأثیر این فراهنجاری بر متنیتِ متنِ قرآن و ظرافت های معنایی ورای آن چیست؟ بررسی داده های قرآنی نشان داد که قواعد موجود در باب فصل و وصل، قطعی و یقینی نیست بلکه مواضع فصل و وصل با توجه به بافت متن و سیاقمندی معنا قابل عدول است. لذا وجود تکه متن هایی گسسته در موضع وصل و یا ذکر کلامی پیوسته در موضع فصل برای قواعد فصل و وصل دو وظیفه معناشناختی و کاربردشناختی را با هم فراهم می سازد. به بیان دیگر کاربست و عدم کاربست حرف عطف «واو» نقش بسزایی در زایش معنا ایفا می کند. همچنین معانی تعلیل، تعدید و شمارش، تصویر مبالغه آمیز فضای ترس و دهشت، تاکید بر تغایر مفهوم دو جمله از جمله معناهایی هستند که حرف «واو» با عدول از اصول فصل و وصل آن ها را آفریده است.
تحلیل فرمالیستی در لایه واژگانی سوره احزاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل فرمالیستی یکی از روشهای نوین در مطالعه متن از طریق بررسی مشخصه های متن در لایه های آوایی، واژگانی و نحوی است که به کشف موضوع اصلی و جهان بینی حاکم بر متن می انجامد؛ از این رو می توان گفت که تحلیل فرمالیستی در لایه واژگانی سوره های قرآن، راهی برای کشف ارتباط میان صورت و محتوای سوره و رهیافتی برای کشف موضوع اصلی سوره است. پژوهش حاضر به تحلیل فرمالیستی در لایه واژگانی سوره احزاب پرداخته است. این مطالعه در مقام پاسخگویی به این پرسش است که موضوع اصلی سوره احزاب چیست و الفاظ بکار رفته در سوره، چگونه با موضوع اصلی در ارتباطند؟ برای رسیدن به موضوع اصلی، سیاقهای سوره احزاب و آیات و الفاظ کلیدی در هر یک از آنها بررسی شده است. همچنین در لایه واژگانی به کشف مشخصه های الفاظ بکار رفته در متن و پیوند آنها با موضوع اصلی سوره پرداخته شده است. این پژوهش بدست داده است که اطاعت، موضوع اصلی سوره است و معلوم شده است که کاربست معنادار الفاظ کلیدی دیگری همچون تقوا، عهد، اهل بیت، یعص و سلّموا، موضوع اصلی را تأیید و تقویت می کند.