امین الإسلام طبرسی در کتاب «مجمع البیان فی تفسیر القرآن»، نزول و ابلاغ قرآن را مطابق یک قرآیت می داند و حتی یک حرف از قرآن را مشمول ضیاع تلقی نمی کند. او اختلاف در قرآیت را متعلق به دوره بعد از ابلاغ قرآن می شمرد و نیز در مواضع اختلاف قرآیات، قرآن و قرآیات را دو حقیقت متمایز نمی داند، بلکه معتقد به وجود علم اجمالی به قرآیت وحیانی می شود و لذا تلاش می کند تا با اتخاذ برخی مبانی، از جمله برخی مبانی زبانی ادبی، قرایت وحیانی را در این مواضع به صورتی قطعی تعیین و یا به صورت ظنی ترجیح بدهد. این مقاله با در پیش گرفتن روشی توصیفی تحلیلی، به استقرای خصوص مبانی زبانی ادبی یاد شده می پردازد و علاوه بر توضیح عناصر مفهومی آنها، جایگاه استفاده از آنها را نیز از نظر علامه طبرسی بیان می کند و در نهایت به نقد و بررسی مبانی یاد شده می پردازد.