فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۸۲۰ مورد.
فهرست نامه های نسخ خطی فارسی در هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نسخ خطی از مهم ترین ارکان فرهنگی بشر و نشانگر تاریخ و تمدن یک سرزمین از زوایای مختلف می باشند. از آن جا که زبان فارسی بیش از چهارصد سال زبان رسمی شبه قارّه ی هند بوده، نسخ خطی فارسی بسیار زیادی در کتابخانه ها و مراکز اسناد این کشور یافت می شود که هریک از این آثار، میراث ارزشمندِ فرهنگی و تاریخی شبه قاره و ایران به شمار می آیند. از این رو با در نظر گرفتن گستره ی زبان و ادب فارسی در هند و با هدف صیانت از این میراث فرهنگی، مطالعه در حوزه ی نسخ خطی فارسیِ موجود در مجموعه های این کشور ضروری به نظر می رسد. در این مقاله با استفاده از روش مروری- کتابخانه ای و سندی، ضمن معرفی نسخ خطی، به گردآوری و ارائه ی فهرست نامه های این آثار در کتابخانه ها و مراکز اسناد هندوستان پرداخته می شود. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که تاکنون 135 عنوان فهرست نامه از نسخ خطی فارسی در هند تنظیم و تدوین شده که در 39 کتابخانه و مرکز اسناد این کشور نگهداری می شوند. طبیعتاً محتمل است که درصد زیادی از این آثار به دلیل شرایط نامناسب حفاظت و نگهداری، از بین رفته و یا مهجور مانده، به ثبت نرسیده باشند.
ترسل (یک نسخه خطی منشیانه از منشی خویی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
منشآت یک واژه عربی به معنی نوشته های دبیرانه است. در حقیقت فن و هنر نویسندگی است که در گذشته به آن ترسل و امروزه به آن نامه نگاری می گویند. دامنه و دایره اشتمال واژه ترسل بعنوان یک صناعت آن چنان فراخ و گسترده است که در تشکیلات اداری و دیوانی ارزش و اهمیت فوق العاده داشته است. می توان گفت ترسلات اعم از سلطانیات و یا اخوانیات از جنبه های ادبی و زبان شناختی، فن کتابت و روش نویسندگی، اسناد و مکاتبات تاریخی از شاهکارهای ادبی هستند. هر چند نشانه های نویسندگی در ایران به ششصد سال قبل از میلاد مسیح در فرس هخامنشی نمایان می شود ولی تدوین منشات فارسی از دوره غزنویان آغاز گردیده، در دوره سلجوقیان به کمال خود رسیده است. در دوره صفویان با فراتر رفتن از مرزهای ملی در کشورهای هند و آسیای صغیر جایگاه خود را محکم نموده، در زمان قاجاریه نیز در فرمان ها، عقد نامه ها و مکاتیب به افراط گراییده است. شاید اگر کوشش های قائم مقام و امیر نظام گروسی و ... نمی بود این کار در حفظ اعتدال به نتیجه مطلوب نمی رسید. در این عرصه یکی از قلم فرسایان بزرگ میرزا مهدی بن محمد نصیر منشی مبرز دربار ناصر الدین شاه و محمد شاه قاجار است که در فن انشا و حسن خط نام آور بوده است. منشی خویی در نسخه خطی «ترسل» با پنج باب در گلشنی که با نظم و نثر در فن منشیانه آفریده است به رنگ و بویی دگر قریحه نفیس خود نشان داده است. پژوهش حاضر حاصل بررسی این نسخه ارزشمند است. لازم به ذکر است علامت اختصاری بکار رفته درمتن (ت) نشانه نسخه خطی ترسل می باشد.
نکته یابی از وقف نامه جامع الخیرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامع الخیرات از زمره وقف نامه های اواخر دوره ایلخانان است که نه تنها از نظر کیفیت و کمیت و نوع وقف و شرایط آن حایز اهمیت است، بلکه از محتوای آن می توان اطلاعات بسیار مفید فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و جغرافیایی به دست آورددر این مقاله، سه برداشت یا به اصطلاح نکته یابی از متن وقف نامه صورت گرفته است.در برداشت نخست در پی آنیم که بدانیم واقفان، ثروت و سرمایه خویش را از کجا آورده بودند که توانسته اند بخشی از آن را که در معیارهای آن دوره بسیار زیاد بوده است، وقف کنند. همچنین با مقابله و مقایسه دو وقف نامه جامع الخیرات و ربع رشیدی نتیجه گرفته شده است که بخش اعظم آن از موقوفات خواجه رشیدالدین فضل اله همدانی بوده است.در برداشت دوم، با توجه به اینکه واقفان (سیدرکن الدین و سید شمس الدین)، یکی از موارد ده گانه موقوفات را «وقف بر بردگان آزادشده خودشان» قرار داده اند و بیشتر بردگان از مغولان بوده اند، ضمن ارایه نمونه منحصر به فرد نوع وقف، ثابت می شود که جامع الخیرات تنها منبعی است که در آن از برده بودن نژاد مغول در دوره حاکمیت آنان سخن به میان می آید. همچنین، شناسایی این گروه و علت برده شدن آنان بازگو می شود.در برداشت سوم،نگارنده قصد دارد اغراض و مقاصد واقفان را در زمینه ساخت رباط در اماکن مختلف و تعیین موقوفات برای آنها، که مورد دیگر وقف است، شناسایی کند. با توجه به محل ایجاد رباط های مذکور و اهمیت
جلد و جلد سازی
«مدخل منظوم» و مؤلف آن
حوزه های تخصصی:
کتاب مدخل منظوم نخستین رساله علم نجوم ایرانى ـ اسلامى است که به نظم مىباشد و در مورد مؤلّف آن اختلاف نظر وجود دارد. بعضى آن را متعلّق به خواجه نصیرالدّین طوسى و برخى متعلّق به فخرالدّین مبارکشاه بخارى مىدانند، ولى بیشتر محققّین و متنشناسان متّفقالقولند که این کتاب سروده عبدالجبّار خجندى است. در این مقاله پس از شرح مختصرى از احوال خجندى، به معرّفى تعدادى از نسخههاى خطّى مدخل منظوم که در کتابخانههاى دانشگاه قاهره، مجلس شوراى اسلامى ایران، کتابخانه مرکزى دانشگاه تهران، دانشکده ادبیّات و علوم انسانى دانشگاه تهران، کتابخانه شهرى اصفهان و... نگهدارى مىشوند، پرداخته شده است.
یش طرح و مثنی برداری سیاه قلم کار عصر قاجار (اثری از میرزا علی قلی خوئی در مجموعه کریم زاده تبریزی)
نسخه های خطی به زبان فارسی یهودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کتابخانه ملی پایس شماری نسخه خطی فارسی با الفبای عبری وجود دارد که آقای مونک (Bible de Cahen, IX, 134-159) حدود چهل سال پیش اهمیت آنها را گوشزد ساخته است. این نسخه ها، که 20 فقره به شماره های 70، 71، 90، 91، 97، 100، 101، 116-125، 127-130 مجموعه اند، حاوی ترجمه تقریبا همه بخش های کتاب مقدس و چند فقره از آپوکریف (مجعولات کتاب مقدس) (طوبیت، یهودیت، بعل، مکابیان) اند. نسخه ها عموما در قرن شانزدهم کتابت شده اند اما متن آنها بس کهنه تر است. نسخه شماره 127 حاوی گاهنامه ای است که در سال 1591 تقویم سلوکی یعنی سال 1280 میلادی، زمانی که سلسله مغولان در ایران حکومت می کرد، نوشته شده است. زبان نسخه ها کهن، و هر چند فارسی نو، حاوی واژه ها و حتی صوری دستوری است که جز در زبان قدیم وجود ندارند. توضیح غالب خصوصیات زبانی را که مونک آنها را بر نموده در زبان پهلوی می توان سراغ گرفت. با مطالعه کامل همه این ترجمه ها چه بسا مواد سودمند تازه ای به واژگان زبان کهن افزوده شود؛ در مواردی، این ترجمه ها حتی روشنگر برخی مشکلات اوستا توانند بود. (IV, 218، مقالات انجمن زبان شناسی (Memoires de la Societe de linguistique نسخه های خطی کتابخانه ملی پاریس تنها ترجمه اند و فقط به لحاظ زبانی ارزشمندند و برای تفسیر چندانی به کار نمی آیند. آقای مونک نشان داده است که ترجمه مترجمان دقیق نیست. تنها یک نسخه، نسخه شماره 129 است که از حیث متن ارزشمند و حاوی قصه آپوکریفی دانیال است و آقای زوتنبرگ آن را چاپ و منتشر کرده است.
متن شناسی نسخه ی خطّی حماسه ی قِران حبشی به روایت ابوطاهر طرسوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قِران حبشی، پهلوان عیّارِ یکی از حماسه های منثورفارسی است که توصیف شکوهمند کردارها و جهانگشایی های وی ،پرداخته ی روایت پرداز مبدع سده ی ششم، ابوطاهر طرسوسی است. پس از سمک عیّار و گردنکشان نامه، قِران حبشی سومین حماسه ی منثوری است که عنوان آن بر پایه ی نام عیّار برجسته اش نامبردار شد.این پژوهش، نخستین جستار مستقلّی است که در مورد آن انجام می شودوازاین رو، بایسته است در گام نخست، شش نسخه ی ترکی همراه با نسخه ی عربی منحصر به فردی از این روایت معرّفی،سپس تشریحی از نسخه ی فارسی نفیس و یگانه ی قِران حبشی همراه با چگونگی رسم الخطّ و ویژگی های دستوری آن ارایه شود. دامنه ی پژوهش با تعقیب حضور قِران در دیگر روایت ها ادامه می یابدتا این که نقش وی در گرشاسپ نامه، ابومسلم نامه، اسکندرنامه و روایت ملک قاسم و بدیع الزّماننمایان می شود. شگفتا که در این میان، ناگاه برای نخستین بار سمک عیّار در روایت دیگری حضور یافته و همراه با قِران حبشی زیر سایه ی عمر امیّه ی ضمری عیّاری می کنند. بخش پایانی پژوهش در روشن ساختن موضوع پر سابقه و ناشناخته ی دودستگی عیّاران،شاهدی دیگر در ارتباط با حضور قِران حبشی به دست داده و کار با شرحی از طرح کلّی این روایت به فرجام خود رسیده است.
کهن ترین سند پزشکی در روانشناسی چهره«در شعر فارسی»
حوزه های تخصصی:
شناخت انسان، از طریق چهره به پنج هزار سال پیش برمی گردد. چینیان هم دو هزار سال قبل از روی چهره پیشگویی می کردند. در بین فلاسفه و حکمای یونان، بقراط، ارسطو، افلاطون، رواقیون و جالینوس در زمینه شناخت چهره نظریه هایی را ابراز داشتند، ولی نخستین برداشت علمی در زمینه شناسایی چهره توسط «یوهان لاواتر»، دانشمند سوئیسی قرن نوزدهم صورت پذیرفت. در حوزه اسلام، غزالی به این پدیده توجه داشت و به همین دلیل دانش را دو شاخه می پنداشت: یکی علوم «نظری» که از حقایق اشیا صحبت می کرد و دیگر علوم «معامله» که رفتار انسان را مورد توجه قرار می داد. ابن سینا، حکیم مسلمان هم اعتدال را در جوارح انسان بررسی کرده و سخنی از حضرت پیامبر اعظم(ص)را مبنا قرار داده است که «اطلبو حوائجکم عند حسان الوجوه». فارابی از آرای افلاطون و ارسطو میانگینی به دست می دهد و وجوه اشتراک آنها را بیان می کند. جوادی آملی، عالم معاصر شیعی به آیه شریفه قرآن توجه دارد که: «خلق السموات و الارض بالحق و صورکم فاحسن صورکم و الیه المصیر». در غرب، دانشمندان اروپایی و امریکایی قرن هیجدهم و نوزدهم به اَشکال ظاهری جمجمه توجه کردند. آنها ساختمان فیزیکی بدن را مولود چگونگی رفتارهای جسمی تصور می کردند و خصوصیات انسان را از این طریق بیان می داشتند تا جایی که «لمبرزو» پزشک و جرم شناس ایتالیایی، رفتار مجرمانه را حاصل مبانی ژنتیکی تلقی می کرد. یونگ نیز برای شناخت انسان از طریق چهره، افراد را به درون گرا و برون گرا، استوار و نااستوار تقسیم می کند. «سیگودمک اولیف» روان شناس نامدار معاصر فرانسوی در پایان سده نوزدهم چهره را به «ماه چهر»، «درخت چهر»، «چهره نوری» و «آهن چهر» تقسیم کرد و علل آن را عوامل ذهنی و گوارشی می دانست. اما در ایران نخستین شخصیتی که به شناخت چهره توجه کرده، حکیم میسری است. حکیم در دانشنامه منظوم خود اندام، ارکان چهره و مزاجهای افراد را عامل یا نشانه ویژگیهای روانی و رفتاری قرار می دهد و پیرامون آن بحث می کند که در متن تحقیق به آن پرداخته شده است.
گنج شایگان
حوزه های تخصصی:
قدیم ترین نسخه خطی دیوان حافظ
منبع:
نامه پارسی ۱۳۳۲ شماره۱
حوزه های تخصصی: