مطالعه ارزش های فرهنگی همواره دل مشغولی آن دسته از محققانی است که در بررسی های خود به بعد فرهنگی توجه دارند. در این زمینه، شمار اندیشه مندانی که بر تاثیر عوامل فرهنگی، به ویژه ارزش ها به مثابه یکی از عمده ترین عناصر آن، تاکید می ورزند اندک نیست. از جمله شناخته شده ترین آنان می توان به مکلفند (Macclelland 1964) در زمینه «ارزش های نهفته در ادبیات داستانی»؛ هافستلد (Holstede 1976, 1973) در زمینه «تنوع فرهنگی در بررسی شخصیت های ملی»؛ اینگلهارت (Inglehart 1987) درباره «اهمیت ارزش ها در دگرگونی اجتماعی»؛ شوارتز (Schwarts 1992) درباره «ده ارزش جهان شمول»؛ و گروه تحقیقات رالستون (Ralston etal 1997) در خصوص «تاثیر فرهنگ ملی و ایدیولوژی اقتصادی بر ارزش های مدیریتی کار» اشاره کرد. در کشور ما نیز، از جمله عمده ترین تحقیقات درباره ارزش ها و نگرش ها می توان از پژوهش های علی اسدی (1353) درباره «شناخت نگرش های اجتماعی و گرایش های فرهنگی در ایران»؛ فرامرز رفیع پور (1376) درباره «تغییرات ارزشی»؛ منوچهر محسنی (1379) در بررسی «آگاهی ها و رفتارهای اجتماعی فرهنگی در تهران»؛ آزاد ارمکی و غیاثوند (1383) در زمینه «تغییرات فرهنگی در ایران» و چند محقق دیگر یاد کرد. گروه پژوهشی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نیز، پس از مشارکت در تحقیق گروهی درباره شناخت مفاهیم سازگار با توسعه در فرهنگ و ادبی فارسی (پژوهشگران پژوهشکده علوم اجتماعی 1382) به پژوهش در ادبیات ایران به ویژه شناسایی ارزش های بارز در آن توجه داشت.از این رو، بر آن شد که به شناسایی ارزش های فرهنگی در گزیده های از مثل ها و تعبیرهای کنایی فارسی بپردازد به خصوص که نه تنها در تحقیقات ایرانی بلکه در تحقیقات خارجی نیز توجه چندانی بدان نشده است.
وقتی از اوقات، شدت فقر و کمال عسرت مقتضی شد که عریضه ای به دربار معدلت مدار معدلت آثار حضرت ضل اللهی - روح العالمین فداه - عرض کنم. نسخه فهرست را در این نامه برنگارم، که کمال فضل و بلاغت من خوانندگان را معلوم شود. صورت فهرست: عرضه داشت کمترین بندگان و بدترین مردگان و زندگان، حاسد علما، فاسد قدما، کاسد مساجد، یادگار والد ماجد، عمده العلما، فضله الفضلا، مضل المومنین، مخل المسلمین، صاحب ریش سفید، هاشم بن المفید - تحرسه اله عن غفرانه و تغمده بلهبات نیرانه - آنکه این داعی از زمان صباوت و سادگی تا اوان غباوت و افتادگی پیوسته به تحصیل علوم میلی بغایت داشتم و دقیقه ای از عمر خود مهمل نگذاشتم و با سعی جمیل در زمان قلیل علوم بسیار بیاموختم و خزاین هنر بیندوختم چنانچه در سن بیست سالگی - بعون اله تعالی - تمام هجی را از حفظ کردم و در این مرحله از اطفال دبستان بلکه از اغیال شبستان گوی سبقت بر بودم. آنگاه به علوم دیگر پرداختم. پس سال ها زحمت کشیدم تا از صرف حرفی نیافتم به سوی نحو شتافتم. چندی در خدمت قطب الاقطاب نصیر مومن خان رنج بیهوده بردم تا جمیع مطالب نحو از خاطرم محو شد. منطق را در خدمت ابوالبهایم قاید زکی دشتیانی بورزیدم و نفهمیدم و، در علم معانی، تشریح الافلاک شیخ چنگیز را در خدمت فخر المحققین و ذخر المدققین جمال بهارلو خواندم. یک دوره اصول خارج را در خدمت شیخ الاسلام کمارج ولی خان ممسنی حاضر شدم. فقه استدلالی را از مصاحبت ابوالمعالی حق نظر ارمنی تکمیل دادم. علم موسیقی را از منصور دوانیقی فرا گرفتم. کتاب مجسطی را در خدمت زال خان خشتی مباحثه کردم. شرح لمعه را از بالیوز مسقط اصغا نمودم. کشکول حمداله مستوفی را در خدمت آقا یور قلی رامجردی خواندم تا طبیبی حاذق شدم . هراکلوس شیخ اشکبوس را در خدمت حسین خان سگچران دیدم تا در علم ریاضی از استادان ماضی گذراندم. جفر را در خدمت ضابط خفر آموختم. و ادب را از حاجی بسطام عرب فرا گرفتم. از علم سلوک مفوک شدم، و در علم اکر پکر ماندم. در علم اخلاق از زمره فساق شدم و درعلم حکمت اشراق از اهل رستاق محسوب شدم تا اینکه - بعون اله - در هر فنی یک فن و در هر انجمنی سنگ یک من.
در این مقاله، دستاوردهای سامانیان در حفظ و حراست زبان فارسی، با طرح شالوده ای علمی و بیان مفاهیم مربوط به برنامه ریزی زبان، بررسی و نشان داده می شود که یکی از نمونه های کهن برنامه ریزی را در عصر سامانیان باید سراغ گرفت. در واقع، با همین برنامه ریزی بود که زبان فارسی به مرتبه زبان فرهنگی و مشترک ایرانیان ارتقا یافت و رشد کرد و پرورده شد. در این مقاله، همچنین به این پرسش پاسخ داده می شود که چرا ایران کشوری اسلامی شد اما، برخلاف بسیاری از کشورهای اسلامی دیگر، عربی نشد.
در باب افسون وزن و تاثیر بسزای آن در شعر، سخن های بسیار گفته اند اما برآیند همه آن سخنان این است که، پس از عاطفه - رکن معنوی شعر - مهم ترین عامل درونی و موثرترین نیروها از آن وزن است. (? شفیعی کدکنی، ص47) برای بررسی این عنصر افسونگر و جادویی در شعر محمد قهرمان، برجسته ترین چهره شعر تعزلی سنتی امروز خراسان، حاصل عمر، کامل ترین برگزیده اشعار او تا امروز، را در نظر داشته ام. قهرمان، در این اثر ارزنده و ماندگار در تاریخ ادبیات، حدودا اشعار چهار دهه شاعری خود (1338-1384) را فراهم آورده است. بنا بر همین تقسیم بندی، وزن شعرهای هر دهه را جداگانه بررسی می کنیم و سرانجام به اجمال بر کل جریان شعر سرایی او نظر خواهم کرد. شایسته است خاطر نشان سازم که در اینجا مراد من از وزن صرفا موسیقی بیرونی شعر و جانب عروضی اوزان است و به دیگر جوانب موسیقایی شعر توجه نداشته ام. خواستم نشان دهم که غزل های قهرمان در قلمرو موسیقی بیرونی (عروضی) چه جلوه ها و چه ویژگی هایی دارد.
ترجمه فشرده تاریخ نامه چند جلدی طبری، که در متون علمی با نام تاریخ طبری به خوبی شناخته شده، کهن ترین اثر نثر تاریخی به زبان فارسی است که به دست ما رسیده است. در قرن های میانه، [ترجمه] تاریخ طبری یکی از مشهورترین تالیفات مربوط به تاریخ عمومی در سراسر خاور نزدیک و حتی در هند بود. گواه این معنی نه تنها ترجمه های مکرر این اثر به زبان های شرقی، از جمله به عربی [کذا]، ترکی عثمانی، اردو و ازبکی بلکه همچنین این واقعیت است که ده ها نسخه خطی این تالیف بسیار جالب تا روزگار ما باقی مانده است. (Storey 1935, 62-65) مشهورترین خاورشناسان روس و غیرروس- فرن (Frahn 1829, 4)، دورن (Dorn 1852)، زوتنبرگ (Chronique…1857-1874)، روزن (Po3eh 1895, 190)، بار تولد (?a?TO??? 1926, 63)، اته (Ethe 1896-1904, 355)، و بالاخره یوگنی ادوار دوویچ برتلس (?epTe??c 1948, 19)- بارها توجه دانشمندان را به ضرورت حتمی بررسی و انتشار ترجمه فارسی تاریخ طبری جلب کرده اند. از جمله در سال 1908، اته، صاحب نظر سرشناس ادبیات فارسی، به اهمیت بسیار ترجمه بلعمی در تاریخ زبان و سبک فارسی نو اشاره کرد (Ethe 1896-1904, 355). تجربه بهار، ادبیات شناس مشهور ایران، که در اثر بلعمی مطالب بسیار با ارزشی برای تحقیقات خود در تاریخ زبان فارسی یافت، درستی کامل سخنان اته را به اثبات رساند. (بهار 1321)
در فرانسه قرن نوزدهم، ایران شناسی توانست با چند تن ایران شناس در شرق شناسی، به ویژه در مقابل خیل ایران شناسان آلمانی، عرض وجود کند و دارمستتر یکی از این چند تن بود. ژام دارمستتر (1849-1894) در شاتو سالن، شهری در ناحیه لورن (فرانسه) متولد شد. پدرش صحاف بود و از دارمشتات آلمان به فرانسه آمده و ابتدا در شاتو سالن مستقر شده بود. وی متعاقبا، برای تحصیلات دو فرزندش، آرسن و ژام، رهسپار پاریس گشت و در آن شهر مقیم شد. ژام، پس از طی دوره دبیرستان پر آوازه کوندورسه پاریس، تحصیلات خود را تا اخذ لیسانس ادبیات ادامه داد. چند صباحی پیش از این ایام، ویکتور دورویی، وزیر آموزش و تحصیلات عالی ناپلئون سوم، در بازگشت از سفری تحقیقاتی به آلمان و پس از بازدید از پیشرفت های این کشور در زمینه مطالعات عالی دانشگاهی، مدرسه مطالعات عالی پاریس را در سال 1868 بنیان نهاده بود. آرسن، که مدتی بود به این مدرسه می رفت، برادر خود را نیز به تحصیل در آن ترغیب کرد. دارمستتر، در سال 1872 (در 23 سالگی) وارد این مدرسه شد و در سال بعد، زیر نظر میشل برئال، از مهاجران آلمانی، به فراگیری زبان زند مشغول گشت و، در سال 1877، در مقام معید درس این زبان، یار استاد شد. هم زمان، در درس زبان سانسکریت این مدرسه به استادی اووت بنو (شاگرد اوژن بورنوف، ایران شناس و زبان شناس ممتاز) و آبل برگنی، شرکت کرد.
در دوران صفویه، به خصوص در دوره طولانی پادشاهی شاه طهماسب اول (930-984) و به دنبال تبلیغات وسیعی که در مخالفت با شعر و شاعری صورت می گرفت، ادب و شعر فارسی به کلی از رونق افتاد. تنها مرثیه سرایان از احترام کافی برخوردار بودند و در درباره شاه آمد و شد داشتند. از این رو شاعران و اندیشه مندان، که محیط فرهنگی ایران را برای نشر اندیشه ها و آثار خود مساعد نمی یافتند، به هند و عده ای از آنان به عثمانی مهاجرت کردند. با این وصف، برخی دانش ها چون تذکره نویسی رونق و اعتبار یافت و آثار ارزشمندی در این رشته پدید آمد. از جمله چند تذکره در ایران و هم هند، به تشویق پادشاهان گورکانی، تالیف شد که در زمره مهم ترین آثار از این نوع به شمار می روند. منابع این تالیفات در آنچه به شاعران پیشین مربوط می شد تذکره های کهن تر و دواوین شعرا بود؛ اما احوال شاعران معاصر و نزدیک به زمان مولفان مستند به اطلاعات تذکره نویس بود که ملاحظاتی انتقادی و ارزش سنجانه نیز گاه بر آنها افزوده می شد. مفصل ترین و سودمندترین تذکره های این عصر را شاید بتوان به سه اثر عرفات العاشقین، خلاصه الاشعار، و صحف ابراهیم - منحصر دانست. از این سه، تنها بخش کوتاهی از صحف ابراهیم به چاپ رسیده و بقیه همچنان به صورت دست نویس بر جای مانده است. اما عرفات العاشقین و خلاصه الاشعار به اندازه کافی نزد محققان ادبی و نویسندگان تاریخ ادبیات شهرت پیدا کرده و عموما از آنها استفاده کرده اند. عرفات از حیث اشتمال بر احوال کثیری از شاعران و خلاصه الاشعار به لحاظ انبوه اشعار انتخاب شده ممتازند. به ویژه تقی الدین کاشانی گاه متن کامل دواوین شاعران یا بخش عمده آنها را ذیل احوال آنان نقل کرده است.
فرهنگستان زبان و ادب فارسی، که مرجع قانونی و ذی صلاح در مسایل و مشکلات زبانی شمرده می شود، نخستین چاپ دستور خط فارسی را در خرداد 1381 منتشر ساخت و، با انتشار آن، معیاری ملی در شیوه نگارش خط فارسی ارایه داد. بحث مربوط به فاصله گذاری در دستور خط فارسی (ص 10) تحت عنوان «فاصله گذاری و مرزبندی کلمات برای حفظ استقلال کلمه و درست خوانی» مطرح شده است. در این بررسی، از اصطلاح «فاصله» برای فاصله «برون کلمه» یعنی فاصله بین کلمه ها استفاده شده و اصطلاح «نیم فاصله» برای فاصله «درون کلمه»، که «معمولا میان اجزای ترکیب می گذارند»، به کار رفته است. اصطلاح نیم فاصله و پیدایش آن: «نیم فاصله» درعمل همان فاصله ای است که ماشین تحریر یا رایانه به صورت خودکار بین حروف منفصل قرار می دهد (تعبیر «بی فاصله» یا «بدون فاصله» نیز به همین نوع فاصله اشاره دارد.) مثلا، در اصطلاح «درون کلمه»، چهار نیم فاصله (د – ر – و – ن - کلمه) وجود دارد؛ اما، در ترکیب «درون کلمه»، سه نیم فاصله و یک فاصله کامل (د – ر – و – ن - کلمه) دیده می شود. مفهوم «نیم فاصله» به صورتی که در دستور خط فارسی آورده شده، در گذشته مورد توجه بوده و به صورت های گوناگون مطرح شده است: در کتاب درآمدی بر چگونگی شیوه خط فارسی از مفهوم «نیم فاصله» با تعبیر «جداولی بدون فاصله» یاد و شرح مفصلی با ذکر مثال های متعدد درباره آن داده شده است. (? ادیب سلطانی، ص68، 82)
نگاهی گذرا به زندگی و آثار: قیصر امین پور به سال 1338 در گتوند، روستایی از توابع دزفول، زاده شد. تحصیلات دبستانی را در همان روستا و تحصیلات دبیرستانی را در دزفول به پایان برد. به دنبال پذیرفته شدن در رشته دامپزشکی به تهران آمد. اما، سال بعد، از ادامه تحصیل در این رشته انصراف داد و در رشته علوم اجتماعی نام نویسی کرد. آن را هم نیمه کاره گذاشت و خارج از محیط دانشگاهی به فعالیت فرهنگی دلخواه خود سرگرم شد: با جمعی از همفکرانش، در شکل بندی حوزه اندیشه و هنر اسلامی سهیم گشت. سپس، در سال 1360، دبیر صفحه شعر هفته نامه سروش شد و تا 1371 در این سمت باقی ماند. در سال 1363 دو دفتر شعر منتشر کرد: تنفس صبح و در کوچه آفتاب (مجموعه رباعی ها). در همین سال به دانشگاه بازگشت: این بار به رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران. مجموعه ای از ثنر ادبی به نام طوفان در پرانتز و منظومه ای برای نوجوانا به نام ظهر روز دهم را در سال 1365 منتشر کرد. سال 1366 برای امین پور ایامی پرتنش بود - مقطعی که او را از دنیای قبلی جدا کرد و به دنیای دیگری، دنیای باز بینی و باز شکافی تفکرات گذشته و انتخاب مسیری نو رساند. از حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی بیرون آمد. کمی بعد، در سال 1367، سردبیر سروش نوجوان شد و، در ضمن، به تدریس در دانشگاه الزهرا پرداخت. سال های پایانی دهه شصت برای امین پور سال های دیگر دیدن، دیگر شدن، و رشد و بالندگی بود. در سال 1368، با جمعی از همفکرانش که از حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی کنار کشیده بودند، دفتر شعر جوان را راه اندازی، و مثل چشمه، مثل رود را برای نوجوانان منتشر کرد. در سال 1369 تحصیل در مقطع دکترا در رشته زبان و ادبیات فارسی را در دانشگاه تهران آغاز کرد. از آغاز دهه هفتاد، انتشار آثار امین پور پرشتاب تر شد.
شرف الدین علی یزدی (وفات: 858)، از تاریخ نگاران و معما پردازان نامدار قرن نهم هجری است که دو اثرش ظفرنامه (تاریخ تیموری) و حلل مطرز (در فن معما) شهرت بسیار دارد. تذکره های فارسی نامش را در شمار شاعران آورده و نمونه هایی از اشعارش نقل کرده اند. اخیرا همت والای ایرج افشار چاپی از سروده های شرف ادلین را، که «شرف» تخلص داشته، با عنوان منظومات در دسترس محققان و علاقه مندان قرار داده است. مقدمه موجز مصحح مشتمل است بر شرح حال گوینده و معرفی آثار و ممدوحانش؛ معرفی پژوهش های ایرانیان و ایران شناسان بیگانه درباره شرف الدین که، برای اطلاع از سوابق تحقیقات، ارزش بسیار دارد؛ گزارشی از منشئات شرف که به زودی جزو مجموعه فرهنگ ایران زمین به چاپ خواهد رسید؛ بررسی مختصر سروده های شرف؛ معرفی نسخه های خطی شعر او؛ و تصویر انجامه نسخه های مورد استفاده مصحح. متن منظومات در چند بخش قصاید، قطعه ها، کتابه ها، پراکنده ها، مثنوی ها، غزلیات، رباعیات، مفردات، و پیوست ها (بر گرفته از تاریخ جدید یزد) فصل بندی شده و، پس از آن، نسخه بدل ها و فهرست های واژه ها، کسان، جای ها، کتاب ها، سنوات کتابه ها، و مندرجات آمده است.
منوچهر آتشی در سال 1312 یا سال 1310 در روستای دهرود دشتستان از بخش بوشکان بوشهر به دنیا آمد. آموزش های ابتدایی و متوسطه را در مدارس بوشهر و آموزش های بعدی را در دانشسرای مقدماتی شیراز و دانشسرای عالی تهران (رشته زبان و انگلیسی) به پایان رساند و از سال 1333 تا سال 1359 آموزگار و دبیر دبیرستان های بوشهر و تهران بود. وی در سال 1359 بازنشسته شد و به زادگاه خود، بوشهر، بازگشت و در شرکتی خصوصی (مهندسی مشاور) به کار پرداخت. آتشی مدتی نیز، در رده کارمند روزمزد، در صدا و سیما، در تهران مشغول کار بود و سرپرستی بخش شعر مجله تماشا را به عهده داشت و مقاله های انتقادی و اشعاری چند در این مجله به چاپ رساند. آتشی سرودن شعر را از نوجوانی آغاز کرد و به تاثیرپذیری از محیط روستایی، نخلستان ها، دریا، صحرا و زمین های تفته جنوب ایران و با الهام از ترانه های فایز دشتستانی به کار شاعری افتاد. سروده های نوجوانی او در قالب ترانه ها و غزل های ساده و ابتدایی در سال های اول آموزش وی در دبیرستان در روزنامه های محلی به چاپ می رسید. از آن جمله است: ترادیدم سخن بر لب شکستم پری دیدم کتاب عقل بستم بیا بر دامنم چون ژاله بنشین که من چون لاله در راهت نشستم
در کتابخانه ملی پایس شماری نسخه خطی فارسی با الفبای عبری وجود دارد که آقای مونک (Bible de Cahen, IX, 134-159) حدود چهل سال پیش اهمیت آنها را گوشزد ساخته است. این نسخه ها، که 20 فقره به شماره های 70، 71، 90، 91، 97، 100، 101، 116-125، 127-130 مجموعه اند، حاوی ترجمه تقریبا همه بخش های کتاب مقدس و چند فقره از آپوکریف (مجعولات کتاب مقدس) (طوبیت، یهودیت، بعل، مکابیان) اند. نسخه ها عموما در قرن شانزدهم کتابت شده اند اما متن آنها بس کهنه تر است. نسخه شماره 127 حاوی گاهنامه ای است که در سال 1591 تقویم سلوکی یعنی سال 1280 میلادی، زمانی که سلسله مغولان در ایران حکومت می کرد، نوشته شده است. زبان نسخه ها کهن، و هر چند فارسی نو، حاوی واژه ها و حتی صوری دستوری است که جز در زبان قدیم وجود ندارند. توضیح غالب خصوصیات زبانی را که مونک آنها را بر نموده در زبان پهلوی می توان سراغ گرفت. با مطالعه کامل همه این ترجمه ها چه بسا مواد سودمند تازه ای به واژگان زبان کهن افزوده شود؛ در مواردی، این ترجمه ها حتی روشنگر برخی مشکلات اوستا توانند بود. (IV, 218، مقالات انجمن زبان شناسی (Memoires de la Societe de linguistique نسخه های خطی کتابخانه ملی پاریس تنها ترجمه اند و فقط به لحاظ زبانی ارزشمندند و برای تفسیر چندانی به کار نمی آیند. آقای مونک نشان داده است که ترجمه مترجمان دقیق نیست. تنها یک نسخه، نسخه شماره 129 است که از حیث متن ارزشمند و حاوی قصه آپوکریفی دانیال است و آقای زوتنبرگ آن را چاپ و منتشر کرده است.
امروزه اهمیت و تاثیر نظریه ها و اندیشه های ادبی و فلسفی، روان شناختی، جامعه شناختی در بازنگری و بازخوانی و نقد متون ادبی مشخص و آشکار است. پژوهشگران و منتقدان ادبی، با توجه به این دیدگاه ها و نظریه ها، در تحلیل، تفسیر، خوانش و واکاوی متون عرصه های تازه ای را در حوزه پژوهش و نقد می گشایند. با این رویکردها می توان خصایصی را که در قرایت های سنتی و تکراری متون از دید خواننده و منتقد پنهان مانده برجسته و نمایان کرد. در این مقاله سعی شده است مفهوم دعا و ملحقات و وابسته های مفهومی - تصویری آن از جنبه ساختار شکنی در مثنوی مولوی بازنگری شود. هر گفتار و نوشتاری به منظور انتقال پیام به مخاطب و برقراری ارتباط با اوست. اما مولوی پیامش را به صورت طبیعی و آشنای گفتار و بر پایه ساختاری مبتنی بر عادت های زبانی و ذهنی خواننده بیان نمی کند. او شالوده انتظارات و تصورات خواننده را با تداعی معانی و تصاویر و نقل از داستانی به داستانی و از اندیشه ای به اندیشه ای دیگر فرو می ریزد (? پورنامداریان، ص 86). در نگرش سیال و قاعده گریز مولوی، توالی منطقی داستان و ترتیب زمانی وقایع رنگ می بازد. هر داستان و هر مجموعه ای از معانی خواننده را به دنبال خود به داستان و مجموعه معانی دیگر می برد. دعا در ذهن مولانا، با نگرش چند وجهی و درهم تنیده او هر لحظه نمودی دیگر می یابد. در بافت کلامی مولانا، دعا، همچون دیگر مفاهیم، در بازی بی نهایت دال و مدلول و در نسبیت و تعلیق معنا و تفسیرپذیری شکل می گیرد. در این مقاله مفهوم دعا در نگاه نظام ستیز مولانا و در مثلث قضا و بدا و دعا بازنگری و واکاوی می شود، و در این بازنگری، از جمله در سلسله سبیت؛ رابطه سلبی دعا و رضا، دعا و شفاعت گری؛ ضرورت بر لب آوردن دعا، آداب و شرایط دعا کردن، رضا به نداده ها، که جلوه هایی به ظاهر متفاوت و متباین دارند - در مد نظر قرار می گیرد.