فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۸۰ مورد از کل ۱۱٬۲۵۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
این مقاله به تحلیل واژه جان، یکی از رمزهای بزرگ غزلیات شمس، اثرجاودانه مولانا جلال الدین محمد بلخی می پردازد. در این تحلیل با استفاده از کاربردهای گوناگون جان، معانی مختلف آن دریافت، و سیر استعلاعی این مفهوم آشکار می شود. دریافت معانی واژه جان در سه مرحله انجام می شود: مرحله اول: دریافت مفهوم قاموسی جان از طریق رابطه های ترادف، تضاد و با همایی متداعی (مراعات نظیر)، مرحله دوم دریافت مفهوم جان از طریق صفتهای آن و مرحله سوم: دریافت مفهوم جان از طریق صور خیال (تشبیه، استعاره و نماد). نگارندگان از این طریق، واژه جان را در کل دیوان کبیر بررسی، و تلاش کرده اند تا مفاهیم نهفته در ورای این واژه را تصویر و تبیین کنند و نشان دهند که جان چگونه از مرحله کاربرد قاموسی فراتر می رود و سرانجام به مرحله نمادین می رسد و در هر مرحله، چه مفهوم و رگه های معنایی را دربردارد.
بررسی ساختار عروضی قصاید فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله که بخشی از رساله «ریخت شناسی قصیده در ادب فارسی» نوشته نگارنده است، تحقیقی در باب وزن ها و بحرهای استفاده شده در قصاید ادب فارسی است که از قرن چهارم تا دوره معاصر (بهار) را در بر می گیرد. در این تحقیق، 50 قصیده اول دیوان شاعران معروف قصیده سرا در هر دوره ادب فارسی مورد بررسی قرار گرفت و انواع وزن و مضمون های مورد علاقه آنها مشخص شد که نتایج این بررسی به صورت مقاله زیر درآمد. در این نوشته که نتیجه بررسی 1632 قصیده شعر فارسی است، مشاهده شد که بیشتر بحرهای رایج در زبان فارسی، مورد توجه شاعران قصیده سرا بوده است و اشعاری طولانی در این اوزان سروده اند. از نظر مضمون نیز در قرن های اولیه شعر فارسی، شاعران متوجه مضمون های شاعران عربی بودند؛ ولی کم کم با رشد و استحکام قصیده در ادب فارسی، مضمون هایی بدیع و تازه وارد ادب فارسی شد که در ادامه به آن اشاره خواهد شد.
بررسی روایت در رمان «چشم هایش» از دیدگاه ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«چشم هایش» نخستین رمان بزرگ علوی به حساب می آید. ترتیب نقل حوادث در این رمان برحسب توالی زمانی نیست و راوی از انتهای داستان با استفاده از شیوه های مختلف شروع به نقل حوادث کرده است.در این مقاله پس از بحث مختصر پیرامون روایت، پیرنگ و داستان، روایت این داستان براساس دیدگاه های ژرار ژنت نقد و تحلیل می شود. ژرار ژنت پنج مقوله محوری را که عناصر روایت به شمار می آیند، برای تحلیل قصه تمیز می دهد که عبارتند از نظم، تداوم، بسامد، وجه و لحن. راوی در روایت رویدادهای رمان «چشمهایش» از شیوه بازگشت به گذشته استفاده می کند. او پس از شنیدن خبر درگذشت استاد ماکان، نظم و ترتیب زمانی و خطی رخدادهای داستان را برهم می زند و با پیدا کردن زن ناشناس به گذشته بازمی گردد. رمان چشمهایش را از نظر حجم، زمان و تداوم می توان به دو بخش تقسیم کرد؛ در بخش اول روایت از سرعت بالا و در اصطلاح از شتاب مثبت برخوردار است و راوی در این قسمت رخدادها را به صورت خلاصه و گزینشی روایت می کند؛ در بخش دوم سرعت روایت به کندی می گراید و رخدادها با جزئیات بیشتری ذکر می شود و بخش بزرگی از متن به مدت زمانی کوتاه اختصاص پیدا می کند که نشان دهنده شتاب منفی و سرعت کند روایت است. بخش های روایت شده در این قسمت، نقش بسیار مهمی در مسیر اصلی داستان ایفا می کنند زیرا این بخش ها بستر کانون های تمرکز محسوب می شوند.
گونه شناسی شخصیت پرندگان در منطق الطیر عطّار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به طبیب، عارف و شاعر بودنِ عطار نیشابوری این فرض چندان بعید نیست که او در منظومه رمزی- تمثیلی اش، منطق الطیر، توانسته باشد بر پایه تجارب بیرونی و سلوکِ درونی، دیدگاهی شرقی در باب رشدِ شخصیت و سلامت روانیِ انسان عرضه کرده باشد. هدف از پژوهش حاضر، واکاوی پرداخت های ادبی- عرفانیِ عطار از روی گونه های شخصیتِ درون گرا و برون گرا بنا بر نظام تحلیلیِ یونگ و پیروانش است. بنا بر نتایج این پژوهش، عطّار برای درمان ناهنجاری های روحیِ مردم در جامعه آشفته اش، از تجربه عرفانی متناسب با ظرفیت های وجودی افراد و گروه های اجتماع بهره برده است و چگونگی کمال یابی گونه های افراد را به فراخورِ صفات و موانع شخصیتیِ شایعشان تبیین کرده است. عطار در این پیشنهاد عرفانی و درمان گرانه افزون بر تبیین کهن الگوییِ کمال و سلامت فردی از طریق کنار زدن سایه و گذر از آنیما، تفرّد روحی را در گروِ زدودن صورتک های مرسوم می نهد. سرانجام خصایص برون گرایانه و درون گرایانه افراد در چنان پی رنگِ اسطوره ای-کهن الگویی و تجربه معرفتی مضمحل می شود.
تحلیل داستان گدای ساعدی بر اساس اصول و ویژگی های مکتب اگزیستانسیالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگزیستانسیالیسم مکتبی فلسفی است که نخستین بار سارتر آن را اشاعه داد. بر طبق اصول این نظام اندیشگی انسان نخست به وجود خود پی می برد و آنگاه تعریفی از خود و جهانش ارائه می دهد که از این پس باید آن را بسازد. پس از این وجود یافتن، او همواره با مسایلی روبه رو است که عناصر اصلی اندیشة اگزیستانسیالیسم می باشند: آزادی و وانهادگی، دلهره، بیچارگی و نوستالژی. در این مقاله بر آنیم تا داستان «گدای» ساعدی را بر اساس ویژگی های این مکتب بررسی کنیم. مطالب به روش کتابخانه ای اسنادی گردآوری شد و با توجّه به نکات گفته شده، مشخّص شد غلامحسین ساعدی، نویسندة توانای داستان کوتاه، در داستان «گدا» تمامی مسایل طرح شده در این مکتب را در قالب شخصیّت خانم بزرگ ارایه داده است.
تحلیل انتقادی بر موسیقی شعر خاقانی شروانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"از دیر زمان در شعر فارسى توجه به وزن و موسیقى شعر مطرح بوده است، به گونهاى که عروض و قافیه را به عنوان دو عنصر اصلى ساختمان شعر به حساب آوردهاند.هدف از این مقاله ارایه روشى منسجم در نقد علمى وزن شعر فارسى است.آنچه در نقد موسیقایى مورد عنایت است، توجه به رویکردهاى دیگر نقد ادبى در کنار وزن شعر است که مىتواند در نقد علمى مورد نظر قرار بگیرد؛به عبارتى مسائلى چون سبکشناسى وزن شعر؛روانشناسى وزن؛نقد نوعى و وزن؛ زبانشناسى و وزن و...تأکید بر شعر خاقانى و اعمال نظریات انتقادى، چاشنى مطالب انتقادى است. زیبایىشناسى اوزان شعر خاقانى همراه با ملاحظات آمارى 50 قصیده و...از مهمترین بحثهایى است که در دیوان خاقانى مورد مطالعه قرار گرفته است و نتایج تحلیلى آن در این مقاله آمده است.
"
غزل ها و جهان بینی سعدی
حوزه های تخصصی:
زبان هر کس آینه افکار، احوال، درونیها و جهانبینی اوست. وقتی غزلهای سعدی را بر اساس واژهها و نیز موضوعات گوناگون آن طبقهبندی میکنیم، گویی، زبان و ذهن او تا حدودی برای ما روشن میشود. عواطف و احساسات او، ابعاد و زوایای گوناگون شخصیتش، کامها و ناکامیهایش، امیدها و ناامیدیهایش، مرادها و نامرادیهایش،... همه در چشم ما رنگ میگیرند. این مقاله نیز سعی دارد بر اساس غزلهای سعدی جهانبینی وی را تفسیر و تحلیل کند و نتیجه میگیرد که سعدی بر اساس جهانبینیاش که توحید است، غزل میسراید و وحدت در دریای غزلهای او سراسر موج می زند.
تحلیل کهن الگویی داستان زال و رودابه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی و تحلیل آثار ادبی بر بنیاد دیدگاه های جدید باعث فهم جنبه های ناشناخته اثر ادبی می شود. داستان زال و رودابه، که در آن با مهارتی خاص لطافت عاشقانه با صلابت حماسه درهم آمیخته، ترکیبی نوآیین و شگفت به وجود آمده، تاکنون از چشم انداز نقد روانکاوانه مورد تحلیل واقع نشده است. بررسی روانکاوانه ی این داستان بر اساس دیدگاه یونگ و تحلیل کهن الگوهای آن، می تواند دریچه های تازه ای از معانی نهفته در شاهنامه را بر روی مخاطبان بگشاید. در این جستار ابتدا مبانی نظری دیدگاه یونگ و کهن الگوهای مورد نظر او باختصار معرفی شده اند. آنگاه کهن الگوهای آنیما و آنیموس، نقاب، سایه، پیر فرزانه و در نهایت فرایند فردیت در داستان زال و رودابه جُسته، به روش کتابخانه ای مورد تحلیل واقع شده اند.
نتایج تحقیق نشان می دهد که زال، برای آن که بتواند پدر جهان پهلوان شاهنامه، رستم، باشد، به نوعی خرد ملکوتی دست می یابد از سنگینی زمین و ماده رها می شود تا به خودیابی(فردانیت) برسد. با رسیدن او به این مرحله، زمینه برای آمیزشی روحانی فراهم می شود و نتیجه ی این پیوند، جهان پهلوان شاهنامه است.
تحلیل اسطوره کیومرث براساس نظریه روان شناسی شخصیت یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵ (پیاپی ۸۰)
حوزه های تخصصی:
اساطیر بخشی بزرگ، بنیادین و مؤثر از اندیشه بشری را به خود اختصاص داده اند. شناخت اساطیر درحقیقت شناخت زیرساخت های تعیین کننده اندیشه، فرهنگ و تمدن بشری است. یکی از رایج ترین شیوه های بررسی اساطیر تحلیل روان شناختی آنهاست. ثمره این کار، نه همین شناخت بهتر اساطیر، بلکه شناخت بهتر روان بشر و نحوه زندگانی فردی و جمعی اوست؛ چراکه اساطیر کهن ترین مجموعه تجربیات حیات بشری را در خود دارند. در این پژوهش برآنیم که با بهره گیری از نظریه روان شناسی شخصیت یونگ به واکاوی اسطوره آفرینش انسان در اساطیر ایران باستان بپردازیم. کارل گوستاو یونگ بر آن است که انسان در درون خود دو جنس نرینه و مادینه را توأمان دارد. کیومرث، انسان نخستین اساطیر ایرانی، نیز آفریده ای است که با ازهم گسیختگی شخصیت، به مرد و زن نخستین یا مشی و مشیانه تفکیک می شود. همچنین، تحول انسان غول آسای نخستین به شاه موبد، تورم یافتن شخصیت او، و سرانجام شهید ساختنش، مراحلی است که براساس نظریه یونگ، در اسطوره ایرانی انسان نخستین، می توان پی گیری کرد. این مقاله در بازسازی اسطوره آفرینش انسان، بر منابع ایرانی باستان و ایرانی میانه متکی است و از منابع ایرانی نو (دوران فارسی دری) آن مقدار بهره برده است که روایت، متکی بر یا همسو با منابع ایرانی باستان و میانه باشد، مانند آنچه در تاریخ نامه های حمزه اصفهانی و گردیزی آمده است. همچنین مباحث این مقاله زیرمجموعه ای از ادبیات تطبیقی است و در آن، روش نقد اساطیری رعایت شده و تکیه بر نظریه شخصیت یونگ است.
تحلیل ساختار روایت در رمان آفتاب پرست نازنین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایت شناسی شاخه ای از مطالعات ادبی است که ریشه در ساختارگرایی دارد و در پی یافتن یک دستور زبان جهانی واحد برای متون روایی مختلف است. هر یک از روایت شناسان به برخی از الگوهای تکرار شونده در متون روایی اشاره کرده اند. ژرار ژنت هم یکی از روایت شناسان مطرح ساختار گراست که طرح جامع و کاملی برای بررسی متون روایی پیشنهاد می دهد. او در نظریّات خود به بررسی سه جنبه از سخن روایی، یعنی زمان، وجه یا حالت و لحن می پردازد. این سه جنبه با بررسی ساختار زمان، کانون های روایت، فاصلة روایت با بیان راوی و انواع دیدگاه به کار رفته در یک اثر روایی مشخّص می شوند و با بررسی و تحلیل این سطوح، می توان به تحلیل دقیق و منسجم از یک متن روایی دست یافت و توانایی داستان پردازی نویسنده را در شکل دادن به نظام و ساختار روایی یک اثر داستانی سنجید. در این پژوهش با استفاده از نظریّات ژنت سطوح مختلف گفتار روایی و روابط متقابل این سطوح در رمان آفتاب پرست نازنین بررسی و تحلیل می شود. نویسنده این رمان یعنی محمّدرضا کاتب از نویسندگان مطرح ادبیّات معاصر ایران است و طی سال های أخیر به نوعی به سبک و مخاطب های خاصّ خود دست یافته است؛ سبکی همراه با پیچیدگی، تعلیق، بازی های زبانی و گرایشی به پُست مدرنیسم. امّا در آفتاب پرست نازنین این خصوصیّات سبکی اندکی تعدیل شده است و آغاز و انجام مشخصی وجود دارد و تلاش شده است تا توجّه طیف بیشتری از مخاطبان جلب شود. این مقاله به بررسی تکنیک های روایی مختلفی می پردازد که نویسنده جهت روایت داستان آفتاب پرست نازنین از آنها استفاده کرده است.
نماد و جایگاه آن در بلاغت فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار سنتی بلاغت فارسی محدودیت هایی دارد که اصلاح و بازنگری را در آن ضروری می نماید. متقدمان معمولاً بلاغت را به سه حوزه ی معانی، بیان و بدیع تقسیم کرده اند و هریک از آن ها را به بخش هایی محدود ساخته و تعاریفی برای آن ها ارائه داده اند. متاخرین علمای بلاغت نیز اغلب از آنان پیروی کرده اند و همین تقسیم بندی و تعاریف را پذیرفته اند. کاربرد این تقسیم بندی و مصداق یابی آن در آثار مختلف ادبی با مشکلات و محدودیت هایی روبه روست و در این آثار، نمونه ها و مواردی دیده می شود که در ساختار و دسته بندی های سنتی جای نمی گیرد و نیازمند حوزه ها و دسته های جدیدی است که لزوم بازنگری در علم بلاغت را یادآور می شود. یکی از موضوعاتی که در این زمینه کارآمد و کارساز است، مشخص کردن جایگاه نماد در بلاغت و ارائه ی تعریفی مناسب با این حوزه، برای آن است. نماد و نمادگرایی همان گونه که در اسطوره شناسی، روان کاوی، هنر، جامعه شناسی، عرفان و سایر حوزه ها تعریف شده و تحولات زیادی ایجاد کرده است، در بلاغت نیز می تواند موجب دگرگونی های زیادی شود و بستری مناسب برای پژوهش های جدید شود و پویایی و تحرک خاصی در این علم به وجود آورد. در این مقاله، نماد به عنوان یکی از صورت های بیان که فراتر از صور خیال قرار می گیرد، تعریف شده و جایگاه آن در حوزه ی بیان به عنوان صورت تجلی مشخص می گردد. همچنین به جایگاه آن در علم معانی به عنوان صورتی فراتر از حقیقت و مجاز و فراتر از ایجاز و اطناب اشاره می شود.
هنجارگریزی نوشتاری در اشعار نصرت رحمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برجسته سازی ویژگی و مشخصه زبان ادبی است. اثر ادبی به این وسیله از واقعیت موجود جهان واقع و نیز ساخت آشنای متن آشنایی زدایی می کند. برجسته سازی را می توان با هنجارگریزی زبانی، یعنی انحراف هدف مند، نقش مند و غایت مند از قواعد کلی زبان، یک سان شمرد. هنجارگریزی نوشتاری یکی از انواع هشت گانه هنجارگریزی است که «لیچ» از آن ها نام برده است و بسیاری از شاعران معاصر از این شیوه برای افزودن معنا یا معناهایی ثانوی بر واحد اولیه زبانی سود برده اند.
نصرت رحمانی یکی از شاعرانی است که در اشعار خود به شکل مناسب نوشتار و پیوند آن با معنا و عاطفه شعر توجه کرده است. شکستن سطرهای شعر، تکرار واژگان و نوشتن پلکانی سطرهای شعر، استفاده از شکل تصویری اعداد، جدانویسی حروف واژه ها و استفاده از علامت نگارشی مکث (...)، مهم ترین شیوه هایی اند که شاعر از آن ها سود برده است تا تصاویر، صداها، شکل طبیعی گفتار و کنش، وقفه ها و امتداهای زمانی، حالت تأمل و تفکر و کتمان واژه، و سطر یا بندی از شعر را به خواننده نشان دهد. استفاده از این شیوه های نوشتار بر تأثیر عاطفی شعر می افزاید، خواننده را در سطح آگاهی بالاتری نسبت به شنونده قرار می دهد و او را در آفرینش شعر شریک می کند.
دستور زبان فارسی دوره راهنمایی ؛ همچنان در بند سنت
حوزه های تخصصی:
تحلیل اندیشه های مثبت گرایانه در مثنوی معنوی از منظر علم روانشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دنیای درونیات عالم ذهن و عالم روح- مقوله ای است که از دیرباز بسیاری از شاعران عارف مسلک و روانشناسان قرون اخیر بدان پرداخته اند و در ایده بازتاب حالات درونی در دنیای بیرونی، با یکدیگر اتفاق نظر داشته اند. مثبت نگری به عنوان یکی از شاخه های علم روانشناسی، مفاهیمی همچون خوش بینی، اعتماد به نفس، ایمان و اعتقاد، عشق، امید، صبر در برابر مشکلات و... را در برمی گیرد که تمام آن ها را می توان به طور مشروح در مثنوی مولوی یافت. در مقاله حاضر که پژوهشی میان رشته ای محسوب می شود، کوشش بر آن است تا با بررسی مؤلفه های روانشناسی مثبت و تطبیق آن با آرای مولانا که به طور ویژه در مثنوی معنوی همچون روانشناسی حاذق، هزار توهای روان آدمی را کاویده است، گامی در مسیر تبیین اثرگذاری ها و اثرپذیری های دو مقوله روانشناسی و ادبیات گذاشته شود.
نگاهی گذرا به جلوه های سوررئالیستی هشت کتاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سهراب سپهری از جمله شاعران نو پرداز معاصر است که توانسته است در کنار نیما، پدر شعر نو، و دیگر بزرگان شعر نیمایی همانند شاملو، فروغ فرخزاد، و اخوان ثالث بر فراز قله های شعر نو قد علم کند.
سروده های سپهری به علت آشنایی او با ادبیات و مکاتب غربی و همچنین علاقه و آشنایی با عرفان شرقی دارای رنگ و بو و سبکی یگانه است. توجه ویژه به عناصر طبیعی و نسبت دادن امور غیر عادی به اشیای عادی و گام نهادن در فراواقعیت در سراسر منظومه های او جاری و ساری است. رویکرد ذهنی و اشراقی سپهری باعث ورود او به تصورناپذیرها شده و شعر او را مملو از جلوه های سوررئالیستی کرده است. این مقاله در پی آن است که با معرفی جلوه های سوررئالیستی در آثار سپهری چگونگی تأثیر پذیری سپهری از فلسفة یونگ و مکتب سوررئالیسم را بررسی کند و از این رهگذر به شناخت تازه ای از اشعار او دست یابد.
نفی و اثبات در شعر فارسی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله 12 مسأله از مسائل بلاغی راجع به کاربرد نفی و اثبات در شعر فارسی مطرح شده که در کتب بلاغت (علوم و معانی و بیان و بدیع) یا ذکری از آنها نشده و یا به اجمال برگزار شده است. این مسائل عبارتند از تأکید به طریق نفی، چگونگی حصر در جمله منفی، نفی و اثبات به عنوان نشانهای از تزلزل رأی و عمل، تأکید از راه جمع اثبات و نفی، تأکید نفی با نفی دیگر، نفی در جمله مقیّد به قید، استفاده از ادات تشبیه برای سلب و... و سرانجام نفی در نفی که همه موارد بااشعاری تأیید شده است.
کلک نقد ادبی: خرد هرمنوتیک
منبع:
کلک خرداد ۱۳۷۲ شماره ۳۹
حوزه های تخصصی:
تحلیل استعلایی هفت پیکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله بر اساس نظریه دریافت (reception theory) هفت پیکر نظامی تحلیل شده است. زمینه این دریافت تلفیق اسطوره و عرفان است که در زبانی رمزی شکل گرفته است. ویژگی آن برداشت استعلایی متن است که در فرایند تعامل میان خواننده و متن شکل گرفته و محتوای آن آگاهی قابل ادراک و شهود متن است که به وسیله خواننده دریافت شده و از آن به نگاه مقدس نظامی به هستی تعبیر شده است. هفت پیکر نظامی به عنوان یک پدیده زبانی امری ظاهری فرض شده که باطن (محتوای) خود را آیینه وار منعکس می کند. به عبارت دیگر، این صورت مظهر و مجلای آن باطن است، که خود آن باطن حکایت از الگوی آسمانی دارد، و بدون این ظاهر، آن محتوا آشکار نمی شود. ظاهر چیزی کمتر از آن است که در پس آن پنهان است و باطن بزرگتر و فراتر از ظاهر است. ظاهر چون کوچکتر است، نمی تواند باطن را به تمامی و چنان که هست منعکس سازد، ولی می تواند آیینه آن باشد و آن را رمزگونه در خود بازتاباند. با همین چشم انداز، گنبد آیینه آسمان (هفت سیاره) فرض شده است. برای تعیین این آیینگی عناصر هم پیوند از قبیل مکان (آسمان، گنبد، هفت پیکرو مرکز)، عدد (هفت)، نور، رنگ، جنس سیاره و شخصیت (بهرام، شیده و سنمار) تحلیل شده است.
نقد ادبی: سخنرانی نوبل ژوزه ساراماگو (نویسنده پرتغالی: به هنگام دریافت جایزه نوبل در ادبیات سال 1998)
منبع:
بخارا خرداد ۱۳۷۸ شماره ۶
حوزه های تخصصی:
زبان و ادبیات فارسی: کهن ترین نمونه ی شعر فارسی یکی از خسروانی های باربد
حوزه های تخصصی: