فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱٬۹۶۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
سندباد نامه منظوم، جلال الدین عضد یزدی، به کوشش محمد جعفر محجوب، انتشارات توس، تهران ????، ?? + ??? + ?? صفحه. داستان سندباد یکی از کهن ترین داستان هایی است که ظاهرا اصل هندی دارد و پیش از اسلام به زبان پهلوی و سپس، در 398 هجری، به فرمان امیر نوح بن منصور سامانی، به قلم خواجه عمیدالفوارس قنارزی، از پهلوی به فارسی دری ترجمه شده و رودکی آن را به نظم درآورده است. از اصل هندی، ترجمه پهلوی، ترجمه قنارزی، منظومه رودکی، همچنین از پندهای سندباد (ماخذ منثور ازرقی)، و از صورت منظوم آن، سروده ازرقی هروی، امروزه نشانی در دست نیست و تاکنون نسخه هیچ یک از آنها به دست نیامده است. اما سند بادنامه، به نثر فارسی ظهیری سمرقندی، همراه با ترجمه ای کوتاه و عامیانه به زبان عربی، با تصحیح و مقدمه احمد آتش، نخست به سال 1948 در استانبول و، پس از آن، چند بار در تهران به چاپ رسیده است. خلاصه ای از داستان هم در ضمن طوطی نامه ضیا نخشبی آمده، که آن نیز چند بار در هند و ایران (آخرین بار به کوشش فتح اله مجتبائی و غلام علی آریا) به چاپ رسیده است. دستنویس حکایت سندباد به خط نستعلیق و مورخ 1065 هجری، که به شماره 3/338 در انستیتوی آثار خطی تاجیکستان نگهداری می شود، معلوم نیست کدام یک از روایت های این داستان است. (فهرست نسخ خطی انستیتوی آثار خطی تاجیکستان، ج1، زیر نظر سید علی موجانی – امریزدان علی مردان، تهران 1376، ص333 – 334) از این داستان، روایت دیگری نیز به نظم فارسی سید جلال الدین عضد یزدی (صراف) موجود است که با سینت پاس (Sintpas) یونانی پیوندی محکم دارد ...
بررسی سفرنامه ابن بطوطه از منظر ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سفرنامه آیینه ای ا ست که می توان انعکاس تصویر زندگی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، آداب و رسوم و باورها و اعتقادات، رفتار و کردار و فراز و نشیب های زندگی جوامع مختلف را در آن دید، تصویری گویا و روشن و تا حدود زیادی خالی از غرض ورزی و ملاحظه.از جمله این سفرنامه ها، «سفرنامه ابن بطوطه» است که سند گویای بسیاری از جوامع اسلامی و جوامع شرقی در قرن هشتم هجری است. این جهانگرد پرشور مراکشی، ضمن سفر به سرزمین های مختلف، گزارشی جذاب، صادقانه و دقیق از چگونگی معیشت مردم، وضع شهرها، صنایع و تولیدات، مدارس و خانقاه ها، راه و رسم دربارهای مختلف، آداب و رسوم مذهبی مردم، عملکرد طبقات حاکم و ... به دست می دهد که از دیدگاه ادبیات تطبیقی بسیار ارزشمند و حایز اهمیت است؛ چرا که در ادبیات تطبیقی، بررسی فرهنگ عامه (فولکلور) و تصویر آن از نگاه دیگران، یکی از محورهای مهم شناخت ملت ها و مقایسه آنها با یکدیگر است.این پژوهش به بررسی سفرنامه «ابن بطوطه» از دیدگاه ادبیات تطبیقی و بر اساس مکتب فرانسه می پردازد، زیرا این مکتب است که به بررسی سفرنامه ها و تصویر یک کشور از دیدگاه ادبیات کشور دیگر اهتمام می ورزد.
بررسی تحلیلی ساختار روایت در کشف المحجوب هجویری براساس الگوی نشانه شناسی روایی گرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکایت پردازی یکی از سنت های بسیار مهم در میان صوفیان بوده است. نویسندگان صوفی، همواره از حکایت به عنوان ابزاری برای گسترش اندیشه های خود استفاده می کرده اند. هجویری یکی از کسانی است که در پروردن این حکایت ها و غنابخشیدن به آن ها، نسبت به بسیاری از نویسندگان دیگر موفق تر عمل کرده است؛ تا جایی که برخی بر این باورند که هجویری را می توان بهترین عارفانه نویس ایران دانست. حکایت ها و شبه حکایت های صوفیانه بخش مهمی از کتاب کشف المحجوب را به خود اختصاص داده اند. این حکایت ها از استحکام زیادی برخوردارند و هم از نظر ساختار و هم معنا، قابل تحلیل و بررسی هستند. هجویری این حکایت ها و شبه حکایت ها را در بخش-های گوناگون کتاب برای تأکید بر گفته های خود بهکار برده است.
حکایت های کشف المحجوب را می توان براساس نظریه های جدید ادبی
از جمله «روایت شناسی ساختارگرا» نیز بررسی کرد. از میان الگوهای
گوناگون روایت شناسی، الگوی روایت شناسی گرماس برای بررسی
حکایت های کشف المحجوب - که بسیار کوتاه و فشرده اند - مناسب تر به نظر می رسد. این الگو به طرز چشمگیری با طرح بسیاری از قصه های عامیانه سازگار است.
آژیرداس ژولین گرماس، پس از بررسی نظریة پراپ در ریخت شناسی قصه، تلاش می کرد به یک دستور زبان جهانی برای روایت دست یابد. وی در کتاب «معناشناسی ساختاری»، نظریة نشانه شناسی روایت را بنا نهاد و به این ترتیب، این برداشت که ساختار یک داستان با ساختار یک جمله همانند است، به یکی از فرضیات معیار در روایت شناسی تبدیل شد. در مقالة حاضر، ساختار روایی حکایت های کشف المحجوب هجویری بر اساس الگوی نشانه شناسی روایی گرماس و نیز چرخش ها و انعطاف پذیری این الگو در حکایت های صوفیانه بررسی شده است.
مرگ اندیشی هدایت؛ نگرشی فلسفی یا روان شناسانه؟!
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه شماری از منتقدان، صادق هدایت در بیشتر داستان های خود، قهرمانانش را به مرگ سوق می دهد و این مسئله برآمده از ذهن مرگ اندیش و فلسفة بدبینانة وی دربارة زندگی است. از معضلات نقد داستانهای هدایت، یکی همین است که آثارش سرشار از یأس فلسفی دانسته شده و دیگر اینکه شخصیت های اصلی داستان پیش را، مثل راوی بوف کور، آیینة شخصیت خود نویسنده می دانند؛ اما با دقت در بنمایههای داستانی هدایت، باید در مرگ فلسفی این شخصیتها به سوءظن نگریست. هدایت از جمله نویسندگانی است که در ساختار روایت داستان های خود، رویکردی ویژه به نمایش جنبه های روانی شخصیتها دارد. بنا بر نظریة روان شناسانة فروید دربارة دو غریزة عشق و مرگ به عنوان دو غریزة اصلی انسان- غریزة عشق به زندگی در پی شکست و نرسیدن به آرزوها در وجود انسان افول کرده و به ناچار جای خود را به غریزة مرگ میدهد. در این مجال، ردپای این نظریة روان شناختی در بنمایة داستان های هدایت بررسی می شود.
تحلیلی روانکاوانه از داستان «سیاه زنگی» از کتاب «شیهه اسب سفید» زکریا تامر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان سیاه زنگی اثر زکریا تامر داستان نویس سوری است که در فضایی سوررئالیستی رخ می دهد و به شیوه سیال ذهن روایت می شود و به این دلیل، شخصیت ها و حوادث داستان برگرفته از ناخودآگاه نویسنده اند. این مقاله در تحلیل داستان مذکور به تحلیل شخصیت های داستان و حوادث آن از منظر نظریه های روانکاوی جدید پرداخته است و هریک از شخصیت های داستان را طبق تقسیم بندی فروید نماد و نماینده بخشی از ناخودآگاه انسان قرار داده است. بدین ترتیب، شخصیت «سیاه زنگی» در داستان، نماینده بخش «نهاد» در دستگاه روانی انسان و شخصیت «راوی» در بسیاری مقاطع، نماینده «من» است و شخصیت های فرعی «دخترک» (مقطع سوم) و «سرکارگر» (مقطع پنجم) نماینده «فرامن» هستند. در تحلیل روانکاوانه حوادث داستان باید گفت، این حوادث در دو دوره از حالت های روانی نویسنده اتفاق می افتد: قسمت های ابتدایی داستان مربوط به دوران غلبه غریزه حیات بر ذهن نویسنده است و قسمت پایانی داستان (مقطع ششم) مربوط به چیرگی غریزه مرگ بر غریزه حیات در اندیشه اوست.
داستان تمثیلی؛ ساختار، تفسیر و چندمعنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶ (پیاپی ۸۱)
حوزه های تخصصی:
چندمعنایی در داستان های تمثیلی، افزون بر بافت معنایی و فهم مخاطب به منزله ویژگی های بیرونی حاکم بر تفسیر، با ویژگی های ساختاری این متون نیز رابطه دارد. هدف مقاله حاضر بررسی نقش ویژگی های ساختاری و روایی داستان تمثیلی در ایجاد تفاسیر متعدد از این متون است. ازآنجاکه تفسیر متن تمثیلی همواره بر یک خط داستانی و براساس کنش های داستانی انجام می گیرد، بررسی چندمعنایی نیز به تعداد خطوط داستانی در داستان های تمثیلی وابسته است. بنابراین، چندمعنایی تمثیل را می توان نتیجه دو فرایند روی دو محور متفاوت دانست: محور هم نشینی و محور جانشینی. در نخستین فرایند، تفاسیر گوناگون با خطوط متعدد داستانی متناظرند. این خطوط داستانی نیز خود نتیجه تعدد پی رفت ها و شخصیت های تمثیل هستند. در دومین فرایند نیز فقط یک خط داستانی و با توجه به بافت های معنایی متعدد می تواند تفاسیر گوناگون از تمثیلی واحد را ارائه دهد. این تقسیم بندی نتایجی نیز در زمینه چندمعنایی نمادهای ادبی می تواند درپی داشته باشد.
مولفه های پایداری در سیمای شخصیت های رمان دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چه چیزهایی مایه ایستادگی و پیروزی رزمندگان بر دشمن مهاجم بود؟ در این مقاله این مهم در رمان های دفاع مقدس ریشه یابی و تقسیم بندی شده است.شخصیت، یکی از عناصر اصلی رمان است که با محتوا و درون مایه و شکل اثر، رابطه نزدیکی دارد. انگیزه و عمل شخصیت، بازتابی از مسایل اجتماعی است. بررسی شخصیت در رمان دفاع مقدس، کلید درک انگیزه و اندیشه مبارزان در طول هشت سال جنگ تحمیلی است. آنچه در شخصیت های رمان دفاع مقدس بیشتر نمود دارد؛ چرایی دفاع است نه چگونگی دفاع. این نکته در فکر و عمل کاملا آشکار است.
سطوح فکری و کنشی مبارزان، بیانگر دلایل و نوع مقاومت در برابر دشمن است و عوامل و مولفه های پایداری ملت ایران را نشان می دهد. فکر و عمل شخصیت های رمان، زمینه های عقیدتی و اجتماعی و تاریخی مقاومت را بیان می کند. در بررسی شخصیت ها، هویت دینی و عرفانی رزمندگان در ارتباط با امام و مردم و انقلاب اسلامی، عوامل اصلی پایداری در برابر دشمن هستند و وحدت عقیدتی و عاطفی رزمندگان با خود و خانواده ها، تقویت روحیه مقاومت است. ماهیت رمان دفاع مقدس نیز چیزی جدای از این مولفه ها نیست. در این نوشتار سعی شده است این عوامل، به عنوان مهمترین مولفه های پایداری مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند.
تحلیل عناصر داستانی سرگذشت حضرت آدم (ع) در قرآن کریم با تکیه بر روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خداوند در قرآن کریم سرگذشت بسیاری از پیامبران را به صورت داستان بیان می کند. ازجمله ی آن پیامبران، آدم ابوالبشر(ع) است. موضوع آدم و آفرینش وی، در اسلام، به عنوان نخستین انسان و نخستین پیامبراز اهمّیت قابل توجهی برخوردار است. در قرآن 25 بار نام آدم (ع) آمده، ولی تفصیل این داستان در 6 سوره مطرح می شود. در باب تبیین و تفسیراین آیات فشرده و پر معنی، مفسران و صاحب نظران احتمالات بسیارداده اند. هدف قرآن از بیان این آیات داستان پردازی نیست، ولی آیاتی که تشکیل دهنده داستان آدم (ع) است، بسیاری از جنبه ها وعناصر داستانی متعارف در ادبیات داستانی را دارا است، چرا که اساساً داستا ن ها، داستان زندگی آدم هاست با قضاوت هایی در میزان واقع گرایی و واقع نمایی. هدف این مقاله بررسی عناصر داستانی در این سرگذشت قرآنی با تکیه بر روایات فراوانی است که از طریق کتب و ادیان پیش از اسلام در این باب وارد شده است .
در این بررسی و تحلیل، با بهره مندی از فنون داستان پردازی نوین، عناصر داستانی نظیر زاویه دید، طرح، ساختار، اندیشه (تم و موضوع)، کشمکش، شخصیت ، زمان و...، اهداف والای قرآن کریم که تعلیم، تربیت، هدایت و عبرت آموزی انسان هاست، تبیین شده است.
شیوه های خلق فراداستان و کارکردهای آن در داستان های کوتاه فارسی دهه های 70 و 80(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تکنیک های داستان نویسی جدید در غرب، در ادبیات داستانی امروز ایران نیز تأثیر چشم گیری داشته است. نمودهای تکنیک های مدرن را می توان در داستان های کوتاه منتشر شده در چند سال اخیر یافت. یکی از این نمودها تکنیک فراداستان است. فراداستان، تکنیکی است که در آن راوی در میانة داستان، به فرایند داستان نویسی و نوشتن و به داستان بودنِ داستان اشاره می کند. راوی با این تکنیک، بین داستان و مخاطب فاصله ایجاد می کند. در این مقاله، چند داستان کوتاه منتشر شده در دهه های 70 و 80 هجری خورشیدی، از نویسندگان مختلف بررسی شده است. نویسندگان این داستان ها، برای آفریدن فراداستان، از تمهیدها و شگردهای مختلفی بهره برده اند که در این پژوهش به معرفی و بررسی آنها پرداخته و معلوم شده است که چگونه این تمهیدها به خلق فراداستان منجر شده اند و در نهایت، خاصیت فراداستان چه تأثیری بر فرم و محتوا و تأثیرگذاری داستان ها داشته است.
بررسی عناصر داستان ""زال و رودابه"" در شاهنامه از منظر شکل شناسی (مورفولوژی)
حوزه های تخصصی:
در بین آثار گوناگون حماسی ایران و جهان، بدون شک شاهنام ة فردوسی، یکی از بزرگترین و اثرگذارترین آثار است. شاهنامه در عین حماسی بودن، هم داستان های عاشقانه دارد و هم داستان های تاریخی. یکی از داستان های زیبای شاهنامه که رنگ و بوی عاشقانه نیز دارد، ماجرای ""زال و رودابه"" است. در شکل شناسی داستان ""زال و رودابه"" که هدف اصلی این مقاله است، سعی شده تا ضمن معرفی داست ان، اج زای مختلف آن از جمله: شخصیت ها، صحنه ها، تضادها، تقابل ها، روایت داستان، طرح داستان (پی رنگ) و ... بررسی و مقایسه ای شکل شناسانه، هرچند کوتاه، با روش ریخت شناسی پراپ انجام شود. به این امید که ساختار داستان ""زال و رودابه"" به شکلی علمی و عینی واکاوی و مورد بررسی قرار گیرد.
سفرنامه حاج سیاح به فرنگ
حوزه های تخصصی:
محمّد علی بن محمّدرضا یکی از سیّاحان ایرانی است که حدود هجده سال به سفر در کشورهای مختلف آسیا و اروپا پرداخت و شهر به شهر و گاه روستا به روستا را طی نمود و در این مدّت دیدهها و شنیدههای روزانه خود را (در هر شرایطی که بود) به روی کاغذ میآورد. او غالباً هیچگونه شناختی از مکانی که به آن سفر میکرده، نداشته بلکه با پرسش از مردم هر منطقه درباره آن مکان یا منطقه دیگر، اطّلاعات به دست میآورده و یا از کتابهای راهنما استفاده میکرده است. حاج سیّاح بعد از بازگشت از این سفرها، وارد دسته بندی سیاسی شد و به علّت عضویّت در حوزه بیداران، مدّتی زندانی گردید. در این مقاله پس از پرداختن به شرح حال سیّاح، به سفرنامه او و نوع نگاه و شیوه گزارش سیّاح نسبت به هر منطقه پرداخته شده است.
بررسی تطبیقی تمثیل در انگلیسی و فارسی: مطالعه ای موردی در دو کتاب منطق الطیر عطار و سیر و سلوک زائر جان بانی ین (عنوان عربی: دراسة مقارنة بین التمثیل فی الإنجلیزیة والفارسیة؛ منطق الطیر لعطار ورحلة السائح لجون بنیان نموذجا)
حوزه های تخصصی:
تمثیل همواره به عنوان یکی از انواع ادبی محبوب در تمامی ملل پذیرفته شده است و به عبارتی می توان آن را قالب ادبیای جهانی دانست؛ علاوه بر این، مفهوم سیر و سلوک یا سفر عارفانه به صورت تمثیلی مکررا در قالب هایی نظیر شعر و داستان های ادبی به کار رفته است. از نمونه های تمثیلی منظوم در فارسی می توان از منطق الطیر عطار و در انگلیسی از نمایش منظوم مرگ سرخ اثر ادگار آلنپو یاد کرد و از نمونه های تمثیلی منثور می توان از قصه غربت غریبه اثر شیخ اشراق شهاب الدین سهروردی و در انگلیسی از سیر و سلوک زائر و بسیاری دیگر، نظیر کمدی الهی دانته نام برد.مقاله حاضر برآن است تا از گذر بررسی تطبیقی کتاب های سیر و سلوک زائر و منطق الطیر، تفاوت ها و نیز شباهت های بین این دو اثر را از لحاظ محتوا، داستان پردازی، شخصیت پردازی و مضمون سفر معنوی مشخص سازد.چکیده عربی:یعتبر التمثیل من الأنواع الأدبیة المحببة لدی جمیع الأمم باعتباره شکلا أدبیا عالمیا. وهناک نماذج تمثیلیة منظومة فی الأدبین الفارسی والإنجلیزی کمنطق الطیر لعطار النیسابوری، ومسرحیة الموت الأحمر لإدغار آلان بو، کما أن هناک نماذج تمثیلیة منثورة فی الأدبین کقصة غربة الغریب لشیخ الإشراق شهاب الدین السهروردی، ورحلة السائح لجون بنیان، والکومیدیا الإلهیة لدانتی. یحاول هذا المقال أن یدرس کتابی منطق الطیر، ورحلة السائح دراسة مقارنة، لیحدد المفارقات والمشابهات بین الأثرین من حیث القصّ، والشخصیات، ومضمون الأسفار المعنویة. وأخیرا یبدو أن عطار النیسابوری وجون بنیان بالرغم من عیشهما فی عصرین مختلفین، وانتماءهما إلی طقوس دینیة متباینة، استطاعا أن یعبّرا عن مفهوم الأسفار المعنویة فی شکلین أدبیین مختلفین النظم والنثر، وعبر العناصر المشترکة کخلق الرموز، والشخصیات التمثیلیة بحیث یمکن اعتبار بعض الشخصیات فی کتاب رحلة السائح مماثلا لبعض الطیور فی منظومة منطق الطیر.
تمثیل در سبک هندی
چند سطری از کتاب گنج شایگان
منبع:
سالنامه کیان ۱۳۴۱