فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۹۸۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات نقد جدید، بررسی ساختار زبان در آثار ادبی است. الگوی بررسی ساختار زبان حماسی، چگونگی زبان شعر حماسی را در سطوح گوناگون آوایی و موسیقایی، واژگان و نحوی، بلاغی و ادبی، محتوایی و درون مایه ای بررسی می کند تا چگونگی تجلّی نوع ادبی حماسه در زبان را کشف و سیر حماسه سرایی را توصیف کند. به همین منظور در این مقاله، با استفاده از نظریات صورت گرایی و بر اساس زبان حماسی معیار (شاهنامه فردوسی) و الگویی که شهبازی و ملک ثابت در این زمینه به دست داده اند، به بررسی زبان حماسی در کوش نامهپرداخته و در هر سطح، شاخص های لازم تبیین شده و سپس چگونگی ظهور آن شاخص ها در زبان حماسی، با بیان شواهدی نشان داده شده است تا بر اساس آن اولاً ویژگی های زبان حماسی کوش نامه مشخّص گردد و ثانیاً به میزان موفقیت یا عدم موفقیت ایران شان بن ابی الخیر در به کارگیری زبان حماسی معلوم شود. بر این اساس، مشخص گردید که ابی الخیر، به عنوان یکی از مقلّدان زبان حماسی معیار، در به کارگیری زبان حماسی در بسیاری از موارد موفق بوده و اثر وی، نمونه ای کامل از منظومه حماسه ملّی بعد از شاهنامه است.
کارکردهای ملّی-میهنی با رویکرد حماسی در شعر رعدی آذرخشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در هر جامعه ای، نوعی آگاهی جمعی وجود دارد که آن را آگاهی ملّی گویند و در ادبیّات فارسی با عنوان «درون مایه ملّی– میهنی» مطرح می گردد. هدف این مقاله تبیین دیدگاه غلام علی رعدی آذرخشی نسبت به زبان، فرهنگ، تمدّن و ارزش های اجتماعی ایران و بررسی و تحلیل درون مایه های ملّی و میهنی و کارکرد ادب حماسی معاصر در سروده های رعدی و نیز ارزش یابی نقطه نظرهای این گوینده بزرگ ادب غنایی و حماسی معاصر است. نویسندگان در این جستار کوشیده اند با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از روش کتاب خانه ای، درون مایه هایی نظیر وطن دوستی، دشمن ستیزی و شخصیّت های ملّی و تاریخی را بررسی کنند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که رعدی به کارکردهای حماسی معاصر از جمله استعمارستیزی، توجّه به هویّت و زبان ملّی و حفظ استقلال و تمامیّت ارضی توجّه داشته است. نگرش او به مفهوم میهن و وطن دوستی تا حدّی متفاوت از نگاه دیگر شاعران است و گستردگی اندیشه شاعر در بزرگ داشت شخصیّت های تاریخی و ملّی از گذشته تا حال امتداد دارد.
بررسی نگاره های گذر سیاوش از آتش بر اساس نظریه بیش متنی ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال پانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۷
191 - 218
حوزه های تخصصی:
طبق نظریه بیش متنیّت ژنت، شاهنامه یک پیش متن است و نگاره های شاهنامه که بر مبنای آن تولید شده و برای روایت متنیِ شاهنامه یک روایت تصویری خلق کرده است، بیش متن به شمار می آید. حال پرسش این است که بیش متن نگاره ها در چه مواردی مطابق با پیش متن شاهنامه بوده و در چه مواردی دچار تراگونی و تغییر شده است؟ برای پاسخ به این پرسش به خوانش تطبیقی و بینانشانه ای متن و تصویر می پردازیم. به این منظور روایت «گذر سیاوش از آتش» را که یکی از پربسامدترین مجالس در سنّت نگارگری ایرانی است، انتخاب می کنیم. به این ترتیب، پژوهش پیشِ رو به نقش روابط بینامتنی در تولید اثر توجه دارد و بر آن است تا با روی کرد بینامتنی چگونگی گشتار (انتقال) روایت متنی به روایت تصویری را بررسی و تبیین کند. پرسش های تحقیق به این شرح است: از نظرگاه روابط بینامتنی، نگاره گذر سیاوش از آتش چه میزان ارجاع های صریح به متن دارد؟ با توجّه به روابط بینامتنی، روایت تصویری تا چه حد دچار تغییر شده و تا چه حد یک سان و بدون تغییر باقی مانده است؟ روش پژوهش به این شرح است که نخست با بیان روایت متنی به تأویل و نمادشناسی عناصر اصلی می پردازیم و سپس با روی کرد تطبیقی روایت تصویری نگارگران را بررسی می کنیم. پس از آن نگاره ها را با روی کرد بیش متنیّت ژنت از دو منظر گشتار همان گونی و تراگونی تحلیل می کنیم. هدف تحقیق ارائه نمونه ای عملی برای تبیین کارکرد نظریه بیش متنیّت در پیکره مطالعاتی هنر ایرانی است.
رویکرد تاریخ گرایی نو در خاطرات شفاهی (مطالعه موردی: خاطرات عزّت شاهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ گرایی نو یکی از رویکردهای بینارشته ای است که برای نشان دادن لایه های پنهان وقایع، تاریخ را به عنوان متن مورد توجه قرار می دهد. خاطرات عزّت شاهی، روایتی از پایداری و مبارزه فردی است که مورد اعتماد بسیاری از گروه های مبارز علیه رژیم پهلوی بود. در این روایت تاریخی، تعامل و تقابل گفتمان حاکمیت و بازتولید شبه گفتمان های رقیب در سه مقطعِ پیش از زندان، درون زندان و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نشان داده شده است. در این پژوهش با رویکرد تاریخ گرایی نو، اثر مذکور را در دو تقسیم بندی کلان و خُرد و شش سطح جزئی تر مورد بررسی قرارداده ایم. یافته ها نشان می دهد این اثر در حوزه تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی با نگرشی جزئی نگر ضمن تقسیم بندی گفتمانی، به توصیف کیفیت سیطره و تشتت حاکمیت، قدرت و افول درون گروهی نیروهای معارض و درنهایت چند پ ارگی جام عه ای ران ی در دو دهه چهل و پنجاه م ی پردازد.راوی برای صورت بندی مناسبات ایدئو لوژیک قدرت به شرح رفتارهای سیاسی خرده گفتمان های متنازع می پردازد. این کتاب با بهره گیری از اسناد تاریخی درون متنی و انضمامی (توضیحات تدوین کننده) نشانه ها وکیفیت شکل گیری قدرت رابیان می کند.در بخش دیگر این پژوهش ضمن مثال هایی تضاد، دوگانه گویی، پوشیده گویی و محدودیت های ایدئولوژیکی قدرت های متنازع در بافت متن نشان داده شده است.
سبک شناسی لایه ای داستان «پرسه در خاک غریبه» احمد دهقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به بررسی سبک شناسانه داستان «پرسه در خاک غریبه» از احمد دهقان پرداخته ایم. دهقان یکی از نویسندگان پیشگام و مطرح ادبیات دفاع مقدّساست؛ هرچند برخی او را به دلیل تصاویر تند و بعضاً به دور از انصافش در این حوزه نمی گنجانند. بررسی ساختاری و محتوایی داستان های این نویسنده به ما کمک می کند تا به درک بهتری از آثار او برسیم. ما به روش توصیفی تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای، لایه های مختلف این اثر را کاویده ایم. در سطح زبانی به بررسی لایه های آوایی، واژگانی و نحوی داستان «پرسه در خاک غریبه» پرداخته ایم. ما معتقدیم احمد دهقان از زبانی فرم گرایانه استفاده کرده است. استفاده گسترده از اصطلاحات نظامی، کلمات و عبارات عامیانه، حذف و جابه جایی ارکان جمله و از همه مهم تر استفاده از واژه های نشان دار منفی نگر از ویژگی های سبکی او در سطح زبانی است. از آنجایی که دهقان، روایتی منتقدانه و تاحدودی پلشت انگار از دفاع مقدّس ارائه کرده است، بسیاری از واژه ها در داستان او بار منفی پیداکرده اند. او در سطح ادبی از تشبهات نو و دیر فهم استفاده می کند. از دیگر ویژگی های سبکی دهقان می توان به توصیفات شاعرانه که همراه با جان بخشی به اشیا است، اشاره کرد. نویسنده با این کار مخاطب را درگیر فضای داستان می کند. در سطح فکری، فضای داستان های احمد دهقان به شدت مردسالارانه است. این فضا، اقتضای شرایط جنگی است. دهقان با بیانی جزئی نگرانه به دنبال بیان کردن حقایق و تلخی های جنگ است. همچنین، رگه هایی از طنز تلخ و نیش دار را با توجه به حوادث ناخوشایند در رمان می توان دید. او دوست دارد حقایق و تلخی های جنگ را با چاشنی طنز و طعنه به مخاطب نشان دهد.
بررسی عنصر طنز در داستان های نوجوان دفاع مقدّس (با تکیه بر دو اثرِ برگزیده از مجموعه رمان نوجوان امروز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات دفاع مقدّس از زیرشاخه های ادبیات مقاومت و متأثّر از رخداد جنگ تحمیلی ایران و عراق در ادبیات معاصر ماست. یکی از موضوعات آن، آثار ادبی مربوط به کودک و نوجوان است که برای آگاهی این نسل از جنگ و پرورش ارزش های دفاع مقدّس در ایشان، به رشته تحریر درمی آید. به دلیل حساسیت این رده سنّی، کیفیّت و لحن این آثار دقّت بیشتری می طلبد. یکی از بهترین شیوه های بیان مسائل سختِ جنگی، پیچیدن این مطالب در بافتی از طنز است تا از این راه، هم بر جذابیّت موضوع افزوده شود و هم ذهن کودک و نوجوان با مفاهیم ارزشی جنگ و جهاد آشنا گردد؛ از این رو، در این مقاله سعی شده است تا با بررسی طنز در داستان نوجوان، اثر آن در استقبال نوجوانان از ادبیات دفاع مقدّس مشخّص شود. برای این منظور، دو کتاب «هستی» و «گردان قاطرچی ها» از مجموعه «رمان نوجوان امروز» برای انجام پژوهش انتخاب شد. این دو کتاب در نظرسنجی از نوجوانان به ترتیب، در رده اوّل و دوم قرار گرفتند که هر دو با موضوع دفاع مقدّس به شیوه طنز نوشته شده اند.
اسطوره آماتراسو، پیشروی اندیشه ایرانی و هندوایرانی در فرهنگ ژاپنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روشنایی بی هیچ گفت وگویی، مهم ترین ایزد در اساطیر هندواروپاییان است و چرخه بستن و گشودن روشنایی و تاریکی، مهم ترین مضمون در اساطیر این مردمان است. مردمان هندوایرانی نیز به سان دیگر هندواروپاییان، سرگذشت روشنایی را بنیاد اساطیر خویش نهادند. آفرینش، باروری، آب فزایی، پیروزی و دیگر اجزای هستی در باورهای آنان، اجراهای دیگرگون اسطوره روشنایی است. ایزد روشنایی در اساطیر ژاپنی نیز جای گاهی بنیادین دارد. آماتِراسو، ایزدبانوی روشنایی در ژاپن، به سان ایزدان روشنایی آریایی، ایزد باروری و مایه خرّمی کشت زارهاست و خاندان پادشاهی از نژاد اویند. داستان زندگانی او نیز توسعه یافته چرخه بستن و گشودن روشنایی و تاریکی است و مشترکات سرگذشت او با اسطوره ایزدان روشنایی هندوایرانی، بیش از آن است که اتفاقی انگاشته شود. پیش از این، جوانبی از ورود و تأثیر اساطیر آریایی به فرهنگ ژاپن، کاویده و معرفی شده است و در این مقاله نیز با روش توصیفی تحلیلی، مشترکات اساطیر ایرانی و هندوایرانی با اساطیر ژاپنی در حوزه ایزدان روشنایی بازنموده می شود. نتایج این بررسی، گویای آن است که با توجّه به پیشینه تأثیر فرهنگ ایرانی بر فرهنگ ژاپنی، اسطوره آماتِراسو در باورهای ژاپنی، ریشه هندوایرانی دارد. نیز قرن ها پس از ورود این اسطوره به فرهنگ ژاپن، هم زمان با موج تازه ورود عناصر ایرانی به ژاپن در نیمه قرن هفتم میلادی، امپراتوران ژاپن با الگوگیری از نظریه تبار ایزدی شاهان ایرانی، اسطوره آماتِراسو را برای تبیین تبار ایزدی خویش به کار گرفتند.
آرکائیسم حماسی (مشخّصه اصلی سبک قیصرنامه ادیب پیشاوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آرکائیسم حماسی نوعی از کاربرد هم زمان حماسه به عنوان سبکی فخیم و تأثیرگذار هم راه با شکلی از کهن گرایی است که به تشخّص زبان و بیان شاعر می انجامد. منظومه حماسی قیصرنامه اثر ادیب پیشاوری نیز نمونه کامل استفاده از الگوی حماسه به هم راه کهن گرایی در سطح واژگانی، نحوی و بلاغی است. این حماسه تاریخی بیش از هر اثر دیگری در دوران خود، به سنّت های زبانی- ادبی پیشینان تأسی جسته است و علی رغم روایت یکی از نوین ترین اتّفاقات تاریخ معاصر خود، برای پای بندی به زبان خراسانی شعر حماسی کوشیده، زبان اثرش تا جای ممکن به نمونه معیار ژانر اثر (شاهنامه فردوسی) وفادار باشد. یکی از عوامل اصلی حفظ زبان حماسی قیصرنامه، باستان گرایی بوده است. این مقاله جنبه های مختلف آرکائیسم حماسی در قیصرنامه ادیب پیشاوری را بررسی و این نتیجه را در این خصوص حاصل کرده است که این کیفیت در شعر ادیب در سه سطح واژگانی، نحوی و بلاغی «فردیت سبکی» یافته است. واژه سازی با اصطلاحات جدید سیاسی، اجتماعی و نظامی، بازسازی نحو خراسانی و خلق تصاویر مرکب مبتنی بر تشبیهات حماسی کهن از رئوس باستان گرایی در قیصرنامه بوده است.
تحلیل سیر شخصیت قهرمان در یک داستان عاشقانه- قهرمانی از منظر نقد روان شناختی (بر مبنای مطالعه موردی: داستان بیژن و منیژه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد روان شناختی گونه ای از نقد ادبی است که بر اساس اصول روان شناسی به نقد و تحلیل اثر ادبی می پردازد. در این نوع نقد، شخصیّت مهم ترین مسأله تحقیق است. مطابق این روی کرد، در این مقاله که به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شده، شخصیّت قهرمان در یک داستان عاشقانه (بیژن و منیژه)، از حیث تحلیل روان کاوانه بررسی شده تا این فرضیه اثبات شود که یک داستان عاشقانه– قهرمانی، فارغ از جنبه های رمانتیک خود، داستانی از تعالی شخصیّت قهرمان در مسیر تشرّف از من به فرامن یا منِ آرمانی است. بیژن در این داستان، هبوط در ظلمت ناخودآگاه را تجربه می کند، سپس، احساس گناه، زمینه تعالی او را فراهم می کند؛ مسیری که با تبعید به چاه تاریک آغاز می شود. این چاه را می توان مظهری از جنبه تاریک خویشتن بیژن دانست که خروج وی از آن، مستلزم فرایندی چون یک درمان روان شناختی است تا این چاه تاریک درون را به روشنای خودآگاهی و رهایی تبدیل کند. در نتیجه بیژن (خود)، هم راه منیژه که نمادی از اروس اوست، تاوان گناه را با سخت ترین رنج ها می پردازد تا ناخودآگاه (چاه) به خودآگاه (رهایی) تبدیل شود. آزمون پایانی او نمادی از همین تعالی است.
تطبیق حکایت هبوط در دو حماسه ی شاهنامه ی فردوسی و بهشت گمشده ی میلتون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال پانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۷
149 - 172
حوزه های تخصصی:
پردازجان میلتون در اثر حماسی خود، بهشت گم شده، به بیان و توصیف حکایت هبوط در داستان هبوط ابلیس، هبوط آدم و هبوط روح مسیح در کالبدی خاکی پرداخته است. در توصیفات و تعاریف میلتون علاوه بر جنبه های متفاوت هبوط، گاهی دیدگاه شاعر را در بیان لزوم و پیامدهای هبوط بشر هم چون عشق، مرگ، برافروختن شعله شهوت و نیاز به توبه و تضرّع و هم چنین عظمت هبوط روح آسمانی مسیح را در جسمی زمینی و تأثیر آن در رستگاری و جاودانگی نهایی بشر، می توان دید. در شاهنامه فردوسینیز هبوط، گاه معنوی و گاه عینی است؛ گاه متوجه شاهان و پهلوانان و گاه در پیوند با قلمرو های آنان و سرزمین های اساطیری و تاریخی است. افزون بر آن، این حماسه ملّی، ریشه در اساطیر و باورهای اساطیری ایرانیان دارد. داستان آفرینش و نبرد بزرگ اساطیری میان دو قطب اهورامزدا و اهریمن یا خیر و شرّ (هم چون نبرد میان خدا و شیطان در برخی از ادیان زنده دنیا) که بنیاد این باورهای کهن را تشکیل می دهد، و نیز درون مایه های اصلی برخی از داستان ها و شخصیت پردازی قهرمانان آن ها هم چون تهمورث، جمشید و کاووس به گونه ای آشکار یا نمادین در بردارنده معانی آشکار و نهان هبوط است. این پژوهش به بررسی جنبه های گوناگون هبوط در این دو اثر حماسی می پردازد.
تقابل و تعامل با دیگری در شاهنامه فردوسی از منظر نشانه شناسی فرهنگی (از گیومرت تا فریدون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله موضوع تقابل و تعامل فرهنگی را از منظر نشانه شناسی فرهنگی، در بخش اساطیری، مورد بررسی قرار می دهد. در ابتدا مفاهیمی هم چون «خود و دیگری»، «طرد و جذب»، «آرامش و آشوب» و «سپهر فرهنگی» که از مفاهیم بنیادین نشانه شناسی فرهنگی به شمار می آیند، به کوتاهی توضیح داده می شود. سپس با تکیه بر متن، مصادیق این مفاهیم، تحلیل و تشریح می گردد. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و برمبنای نظریه های نشانه شناسی فرهنگی است و نتایج نشان می دهد که بنابر متن فردوسی، فرهنگ ایرانی بنابه دلایل گوناگون، فرهنگی پذیرا بوده و در شرایط مختلف با دیگران نه فقط تقابل بل که تعامل هم داشته و از قدرت جذب و ترکیب قابل توجهی برخوردار بوده است، اما همواره به ثبات و تکرار چرخه وار بر مبنای «سپهر فرهنگی» نهادینه شده در آن، روی خوش نشان داده و از تغییر بنیادین روی گردان بوده است. کلیدواژه ها: خود و دیگری، تعامل و تقابل، مرکز و حاشیه، جذب و طرد، شاهنامه فردوسی.
خاقانی شروانی در شعر خود از روایت کدام شاهنامه بهره برده است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاقانی شروانی قصیده سرای بزرگ سده ششم هجری قمری، به میزانی بسیار از روایات شاهنامه و داستان های اساطیری و پهلوانی در شعر خود بهره برده است. برخی شواهد نشان می دهد که شاعر در شعر خود به داستان هایی حماسی و پهلوانی از شاهنامه اشاره می کند که مربوط به روایت فردوسی از شاهنامه نیستند و مشخّصاً در شاهنامه فردوسی وجود ندارند یا به گونه ای دیگر روایت شده اند. نگارندگانِ این سطور، این فرض را مطرح می کنند که ممکن است خاقانی افزون بر شاهنامه فردوسی، به شاهنامه ای دیگر نیز دست رسی داشته و از آن بهره گرفته باشد. شواهد شعری نشان می دهد که تلمیحات شاهنامه ای در اشعار شاعران سده های پنجم و ششم هجری قمری، به داستان هایی از شاهنامه اشاره دارد که متفاوت است از آن چه در شاهنامه فردوسی می بینیم و گویا اشارات شاهنامه ایِ شعر آنان، در برخی موارد، از مآخذی دیگر سرچشمه می گیرد. در این مقاله با بررسی شواهد شاهنامه ایِ شعر خاقانی و مطابقت آن ها با منابع حماسی پیشین و هم چنین روایات حماسی موجود در تواریخ کهن فارسی، این نتیجه به دست آمده است که این شاعر به غیر از شاهنامه فردوسی، شاهنامه هایی دیگر را نیز در دست داشته و با بررسی دقیق ترِ این شواهد می توان این فرض را مطرح کرد که وی بیش ترْ تحت تأثیر شا هنامه مسعودی مروزی بوده است. در این پژوهش، این شواهد مطرح و بررسی شده است.
تحلیل نمادهای شعر پایداری در اشعار احمد شاملو بر پایه نقد اسطوره شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال یازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
125-154
حوزه های تخصصی:
احمد شاملو با بهره گیری از درون مایه های اساطیری نمادین و رمزآلود در آفرینش و ترسیم فضای اسطوره ای در اشعارش همواره کامیاب بوده است. شاملو از شاعرانی است که هر چند میزان پرداختن وی به اسطوره و جنبه های حماسی نسبت به بعضی شاعران معاصر کمتر است؛ ولی توانسته است نمودهای زیبایی از اسطوره سازی را هر چند اندک در شعر خود عرضه کند و به ویژه در عرصه شعر پایداری، به بازآفرینی اسطوره های کهن و آفرینش اسطوره های تازه بپردازد. وی با خارج نمودن قالب اصلی اسطوره از فضای کهن اسطوره ای خود، از آن به عنوان نمادی تأثیرگذار در صحنه سیاسی و اجتماعی بهره برده است تا شرایط نابسامان فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جامعه مورد ستم خود را اصلاح کند. این جستارکه با روش تحلیلی- توصیفی انجام گرفته است، نشان می دهد که وی همواره با بهره گیری از نمادها در بازآفرینی اسطوره ها توانمند بوده و با توجه به نیازهای جامعه اش به اسطوره آفرینی پرداخته است ؛ همچنین بسیاری از اشعار شاملو بر پایه بن مایه های اسطوره ای بنا شده است. پژوهش هایی درباره شعر شاملو از دیدگاه نقد اسطوره شناختی صورت گرفته است؛ اما این مقاله، نخستین پژوهشی است که به گونه ای ویژه، نمادهای اساطیری مرتبط با ادبیات پایداری در شعر شاملو را مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد.
سیمای کودک فلسطینی در سروده های لطیف هَلمت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال یازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
187-215
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل دیرین جهان اسلام، مسئله فلسطین و اشغال آن به وسیله اسرائیل و انجام دادن جنایت های گوناگون در حق فلسطینیان، به ویژه کودکان آنهاست. مظلومیّت و مقاومت بی نظیر کودکان فلسطینی در برابر این رفتارهای ناجوانمردانه به شیوه های مختلف در شعر شاعران جهان نمود پیدا کرده است. لطیف (هه لمه ت) هَلمت، شاعر مقاومت کُردستان عراق نیز، از جمله شاعرانی است که فراملیّتی اندیشیده و فارغ از چارچوب سرزمینی خود، کردستان، به کودکان فلسطینی پرداخته است.وی با بهره گیری از توانمندی ادبی درد و رنج، شهادت و شجاعت آنها را در سروده های کودکانه به تصویر کشیده و در راستای بیان مظلومیّت مردم فلسطین و مقاومت آنان، از تمام ظرفیت های شعر کُردی بهره گرفته است. مقاله حاضر در پی آن است که به شیوه توصیفی- تحلیلی، سیمای کودکان فلسطینی در شعر هَلمت را از دو منظر ساختار و محتوا مورد بحث و بررسی قرار دهد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در «دیوان مندالان» او، ما با دو سیمای متفاوت از کودکان فلسطینی روبه رو هستیم؛ نخست، سیمای مظلومانه آنها و دوم، سیمای مبارز و مقاوم آنان که علیرغم کودکی، استوار در برابر ناملایمات ایستاده و باعث ترس دشمنان شده اند. از نظر ساختاری و واژگانی نیز، شعر او ساده و روان است و وزن و محتوای اشعار با هم تناسب دارند.
تجزیه و تحلیل روابط ایران با بیگانگان در دوران کیانیان بر پایه شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران سرزمینی کهن است که آغاز آن به دوران پیشاتاریخی باز می گردد. این آغاز پیدایش، در اساطیر ضبط شده و از راهِ متن شاهنامه، انتقال یافته است. شکل گرفتن یک سرزمین، در چارچوب کشوری با وجود یک پادشاهی، به ناچار منجر به رابطه با مردمان سرزمین های هم سایه و پادشاهان آن ها، به عنوان بیگانگان، می شود. این روابط، در دو گونه جنگ و صلح و زیرمجموعه های آن ها شکل گرفته و موجب غیریت بخشی به سرزمین و منافع خودی در قبال بیگانگانِ غیر می شود. بر این پایه، نویسنده در این مقاله می کوشد تا استواری سیاست شهریاری در برابر بیگانگان را بر پایه دال های برآمده از گفتمان سیاسی ایران شهری نشان داده و فرآیند تجربی این روابط میان ایران با بیگانگان را با واکای آن در دوره کیانیان (کی قباد، کی کاووس و کی خسرو)، بر اساس بخش حماسی شاهنامه، توصیف کند. روش انجام این مقاله، تحلیل گفتمان است و به عنوان نتیجه کلی، پیامد تمامی این روابط، پیدایی و نگه داشت کشوری به نام ایران، مرزبندی آن با بیگانگانِ غیر و امنیت آن، بر پایه اصل بقا است.
بررسی ساختار پیمان ها در آثار حماسی و پیوند آن با باورهای اسطوره ای و دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال پانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۷
119 - 147
حوزه های تخصصی:
عهد و پیمان یکی از عناصر مذهبی و اجتماعی و اساس انضباط در جوامع ابتدایی است که مراعات آن سبب هم بستگی اقوام اولیه می شود و به عقیده آنان پیمان شکنی گناهی نابخشودنی و برهم زننده نظم اخلاقی بوده است. «میترا» از ایزدان بزرگ اقوام هند و اروپایی است که هم راه با «ورونه» کار حفاظت از پیمان ها را بر عهده دارد. این ایزد وارد هر سرزمینی که می شود با خدایان آن سرزمین امتزاج می یابد و تقدس خود را حفظ می کند. پیمان که نزد اقوام هند و اروپایی دارای تقدس و جای گاهی والا است، بخشی مهم از آثار حماسی و اساطیری آن ها را تشکیل می دهد و سرنوشت تعدادی از حوادث مهم و قهرمانان داستان های حماسی را تعیین می کند. در این جستار ساختار و اجزای مشترک انواع پیمان ها را در آثار حماسی، تاریخی و اسطوره ای ایران، هند و یونان بررسی و مقایسه می کنیم. نتایج به دست آمده نشان می دهدکه آدابی مانند قربانی کردن، جرعه افشانی، حضور شاهد و حضور دو عنصر مقدس آب و آتش و فشردن دست در هنگام پیمان بستن، اجزای مشترک پیمان ها بوده است. سپس با در کنار هم قراردادن همین آداب و عناصر مشترک به الگوهایی یک سان و نزدیک به هم می رسیم که در بیش تر پیمان ها رعایت می شود. مقایسه این الگوها و آداب مشترک با باورهای اساطیری و دینی اقوام هند و اروپایی مشخص می سازد که ساختار پیمان ها با ساختار و باورهای آیین میترائیسم (ایزد پیمان) پیوندی بسیار نزدیک دارد.
بررسی نام و لقب فرایین/شهربراز در شاهنامه و دیگر منابع تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بخش ساسانیان شاهنامه فردوسی از شخصیت های تاریخیِ بسیاری نام برده شده که در دیگر منابع با ریخت های گوناگون و گاه تحریف شده ثب ت شده اند یا القاب و عنوان های رسمیِ آنان به جای نامِ آن ها نشسته است. گاه میزان تفاوت بسیار بوده است و می تواند پژوهش گر را در ریشه شناسی، یافتن معنای نام و تبارشناسی آن شخصیت گم راه کند و به خطاهای بزرگ تر علمی بیانجامد. برخی نام /لقب های به کار رفته در شاهنامه یگانه است و در دیگر منابع دیده نمی شود. نام/لقب شهربراز در هیچ یک از منابع تاریخی «ف رایین» نیست و ای ن ن ام/لقب تن ها در شاهنامه ثبت شده است. این جستار ب ه ریشه شناسی و سنجش این نام/لقب ها در منابع گوناگون می پردازد و برای این کار، این شخصیت و نام، عناوین و القاب او در منابع کهن پهلوی، فارسی، عربی، سریانی، ارمنی و یونانی ردیابی، واکاوی و سنجش شده و درباره چراییِ ثبت «فرایین» از سوی فردوسی و میزان درستی یا تحریف آن و نقش فردوسی، منبع او، کاتبان و ویراستان در این تغییرات بحث شده است. «گراز» و «فرایین» در شاهنامه یک شخص هستند و هر دوی این نام ها در منبع شاهنامه وجود داشته و فردوسی هر دو را با کمی تغییر به کار برده است.
نقش مناظره در بیان اعتراضات سیاسی با تأملی بر متون ادبی قرن 4-7 (ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
113-136
حوزه های تخصصی:
اگر بخشی از ادبیات پایداری را اعتراض به طبقه حاکم بدانیم، بدون شک پابرهنگان و فرودستان در این راه پیشتازند. با بررسی متون ادبی، یک چیز به نحو چشم گیری خودنمایی می کند و آن افزون بر جسارت و شهامت این گروه، شیوه اعتراضات است. در مقاله پیش رو هدف این بود تا با دقت بیشتری به اعتراضاتِ مطرح شده در متون ادبی قرون چهارم تا پایان قرن هفتم هجری پرداخته و ویژگی مشترک این انتقادات سیاسی شناخته شود. با مطالعه اشعار و متون منثور، رگه های مشترکی در بیشتر آثار دیده شد و نتیجه بررسی ها نشان داد شیوه اعتراضی پیرزنان، خارکنان، درویشان، زهاد و حتی دیوانگان بر گفت وگو و مناظره استوار است، و البته مناظراتی در دو کفه نابرابر، که یک طرف آن معمولاً پادشاهی است مقتدر و طرف دیگر بیوه زن یا درویشی یک لا قبا است. این مناظرات که عموماً از جانب پادشاه و با قصد تحقیرآغازشده، به دست طرف دوم که ابتدا خود را بی اعتنا نشان داده، پی گرفته می شود و به شیوه شگفت انگیزی به نفع او پایان می گیرد. علت فرادستی این فرودستانِ حاضر جواب، فصاحت و بلاغتی ست که از آن برخوردارند و سخن آن ها عمدتاً به زیورهای لفظی و معنوی آراسته است. در ادامه نمونه هایی از این مناظرات به دست داده ایم.
بازخوانیِ اجتماعیِ اسطوره کیومرث با تکیه بر میدان فرهنگیِ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسطوره با مسائل اجتماعی رابطه ای تنگاتنگ دارد. بازخوانی اجتماعی این رابطه، نیازمند پشتوانه ای نظری است که بتواند رابطه بین متن و میدان را تبیین کند. رابطه ادبیّات و جامعه بر اساس شاخص های جامعه شناختیِ میدان فرهنگی تبیین می شود چراکه میدان فرهنگی، عرصه آفرینش های فرهنگی و از جمله آفرینش های ادبی است که در آن نیروهای مختلف، عامل ایجاد یک کنشِ فرهنگی می شوند. در این جستار، اسطوره کیومرث را با تکیه بر میدانِ فرهنگی ایران و با شیوه سندکاوی و تحلیل محتوا بررسی کرده و نتایج زیر را به دست آورده ایم: از آن جا که داستان های اساطیری در شاهنامه فردوسی، در زمان تاریخی پرداخته شده است، پرداختن به اساطیر، ن وعی بازگشت هدف مند به اسطوره است که وجه غالبش، وجه اجتماعی آن است؛ وجود روایت های متعدّد از داستان کیومرث در میدان فرهنگی و گ زینش خاصّ فردوسی از روایت ها، بیان گر نوعی خودآگاهی اجتماعی است که با میدان اجتماعی ایران روزگار فردوسی ارتباط دارد؛ در سازه های متنی اسطوره کیومرث در شاهنامه، مواردی وجود دارد که وجه دینی، عادت واره های اجتماعی و تأثیرپذیری فردوسی از جریان های اجتماعی و میدان قدرت را نشان می دهد.
نگاهی به مختارنامه های منظوم ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظومه های حماسی دینی و مذهبی از جمله آثاری هستند که با وجود کمیّت قابل توجه در ادب فارسی چندان مورد عنایت مصحّحان و پژوهشگران قرار نگرفته اند و شاید از دلایل کم توجهی به این آثار، ناشناختگی آنها در میان جامعه ادبی باشد. در طول تاریخ ادبیّات فارسی، منظومه های حماسی دینی متعدّدی با موضوع وقایع دینی و جنگ های صدر اسلام، زندگی و شرح احوال ائمّه اطهار و شخصیت های برجسته و تأثیرگذار مذهبی سروده شده است. از جمله موضوعاتی که منظومه سرایان دینی به آن نگاهی ویژه داشته اند، شرح احوال و قیام مختار بن ابی عبیده ثقفی به خونخواهی شهدای کربلا است. در این منظومه های دینی، قیام مختار و پایداری او در انتقام گرفتن از قاتلان امام حسین(ع) به شیوه حماسی و به تقلید از شاهنامه فردوسی به تصویر کشیده شده است. اغلب این منظومه ها به شکل نسخه خطّی در کتابخانه ها نگهداری می شوند. تلاش نگارنده در این مقاله بر آن است تا با استفاده از دو روش کتابخانه ای و سندکاوی به معرّفی اجمالی مختارنامه های منظوم ادب فارسی بپردازد. در این نوشتار تعداد چهارده منظومه حماسی دینی با موضوع داستان قیام مختار ثقفی معرّفی گردیده است که قدیمی ترین آنها مختارنامه نگاهی آرانی کاشانی متعلّق به قرن دهم هجری قمری است.