فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۰۱ تا ۱٬۹۲۰ مورد از کل ۵٬۵۰۲ مورد.
دلایل پیکرگردانی در داستان های هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از موتیف های رایج افسانه ها و داستان های کهن، پیکرگردانی (Metamorphosis) یا تغییر شکل ظاهری موجودات با استفاده از نیرویی ماوراءالطبیعی یا جادو است. بسیاری از پیکرگردانی ها در داستان ها حامل بار معنایی اسطوره ای-روان شناختی هستند و تبیین آن ها مستلزم گوش فرادادن به امواج «ناخودآگاهی جمعی» در ژرفای تاریک-روشنِ افسانه ها است. در بررسی حکایت های هزار و یک شب با گستره ی وسیعی از فرافکنی های روان انسان در قالب موجودات و اشیاء مواجه هستیم که تا حدودی بیانگر اضطراب و آلام روح آدمی در مسیر زندگی است. کارکردهای مشترک پیکرگردانی در داستان های هزار و یک شب را باید در شباهت های بیرونی و کارکردهای غیرمشترک آن را در حقایق متفاوتی که شخص از آن آگاه می شود جست و جو کرد؛ حقایقی که به صورت مکاشفه وار موجب غلبه بر ترس، ایجاد حس پرستش و رسیدن به آگاهی قهرمان از ماهیت زمان و اندیشه و ناخودآگاهی می شود. دلایل به دست آمده برای پیکرگردانی در پژوهش حاضر، یافته های حاصل از بررسی داستان های هزار و یک شب با نگاهی رمزپردازانه است که در سه سطح داستانی، روانکاوی- فردی و تأویل های رازآموزانه ظهور و بروز می-یابد. در این مقاله فرآیند فردیت به عنوان مهم ترین عامل روان شناختی پیکرگردانی مورد بحث قرار می گیرد؛ همچنین میل به جاودانگی مهم ترین عامل اسطوره ایـ دینی، و طنز، پنهان کاری، سرگرمی و نیرنگ نیز از دلایل دیگر شگردهای داستانی دگردیسی است.
بررسی حضور نویسنده در داستان های جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جلال آل احمد (1302- 1348 ه.ش.) نویسنده ای متعهّد، آرمانگرا و عملگراست که داستان نویسی را با نگارش داستان های کوتاه از سال 1323 شروع کرد و تا پایان عمر ادامه داد. آنچه در داستان های آل احمد چشمگیر به نظر می رسد شیوه های حضور نویسنده در این آثار است که گاه شکل مداخله گرانه به خود می گیرد و گاه نیز این حضور به صورت غیر مستقیم است و در هرحال برآمده از نگرش خاص نویسنده و الزاماتی است که این نگرش بر داستان های وی اعمال می کند. داستان های بلند جلال آل احمد «سرگذشت کندوها» و «مدیر مدرسه» (1337)، «نون والقلم» (1340) و «نفرین زمین» (1346) که در دهه پایانی زندگی وی به نگارش درآمده، حاصل نگرش ویژه نویسنده به قالب داستان است. در مقاله حاضر کوشش شده است تا چگونگی حضور نویسنده و رابطه آن با این نگرش خاص و الزاماتی که موجب حضور نویسنده در این آثار گردیده است بررسی شود.
حضور نویسنده در داستان های مورد نظر را می توان ناشی از تعهّد نویسنده دانست که داستان را به عنوان ابزاری برای آگاهی دادن در شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خاص در نظر گرفته و با صراحت و تکیه بر گنجینه سنتهای قصّه های ایرانی کوشیده است رسالت خود را به انجام برساند.
تحلیل رمان «رویای تبت» بر اساس «استعاره نمایشی نظریه گافمن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان رویای تبت یکی از آثار فریبا وفی از جمله نویسندگان دهه هفتاد است که در آن روزمرگی سه زن در دو نسل و با سه هویت متفاوت روایت می شود. نظریه پردازان جامعه شناسی که به تحلیل آثار ادبی پرداخته اند از رویکردهای مختلفی در تحلیل متن سود جسته اند. یکی از انواع مهم ترین نظریه های جامعه شناسی نظریه کنش متقابل نمادین است. در حالی که یک نظریه پرداز کنش متقابل نمادین به این توجه دارد که آدم ها چگونه تصویری از خود خلق می کنند و با آن به گفت و گو می پردازند، گافمن به این قضیه می پرداخت که چگونه جامعه انسان ها را به ارائه ی تصویر معینی از خودشان وامی دارد. اروینگ گافمن(1982- 1922) از جمله جامعه شناسانی است که به تحلیل روابط میان افراد در زندگی روزانه می پردازد. وی برای این منظور از استعاره های نمایشی بهره می گیرد.
در این پژوهش ضمن بیان نظریه های گافمن به بررسی رمان بر پایه ی نظریات وی می پردازیم. براساس الگوی گافمن در تحلیل رمان رویای تبت می توان گفت، شخصیت های زن این رمان برای پنهان کردن داغ عشقی ممنوع تلاش می کنند، اما نمی توانند در اجرای روی صحنه، موفق عمل کنند.
رمان مدرن، روایتی دیگرگونه و دیریاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نویسندگان مدرن به دنبال یافتن راهی نو برای فراتر رفتن از محدوده های مخاطره آمیز تصنع و تکرار،پشت پا به ساختارهای خشک و تغییر ناپذیر گذشته زدند و با ملاحظه ی پیوندهای فلسفی مدرنیته و شکل ادبی آثار مدرن، آثار خود را تا جایی پیش بردند که گاه غیر قابل فهم به نظر می آیند.وجود ساختارهای ذهنی و تداخل آن با ساختارهای زبانی، توجه به ناخودآگاه،توجه به اندیشه های فلسفی جدید راجع به ماهیت زمان،نزدیک ساختن نثر به شعر، عدم قطعیت معنا و پایان گشوده، ورود دیدگاه های سمبولیستی وسوررئالیستی به داستان، گرایش به اساطیر کهن و... از جمله دلایلی هستند که دشوار فهمی را برای اینگونه آثار در پی دارند. با تمام این ها وجود این دشواری ها، هرگز دلیل بر غیر قابل فهم بودن این آثار نیست. بلکه با شناخت فنون به کارگرفته شده توسط نوسندگان مدرن و با درک روش خواندن این آثار می توان ساختار منسجم موجود در آنهارا کشف کرد و به درک درستی از آنها نایل شد.پژوهش حاضر از سه محور زبانی، معنایی و ساختاری به بررسی دشواری های رمان مدرن و آنچه که منجر به این دشواری ها می شود می پردازد.
تحلیل موضوعات غنایی در منظومه حماسی بهمن نامه
حوزه های تخصصی:
گونه های ادبی از لحاظ محتوا به ادب حماسی، غنایی، تعلیمی و نمایشی دسته بندی
شده است. این گونه ها با یکدیگر تداخل دارند. به دیگر سخن، یک اثر غنایی ممکن است
دارای بخش های حماسی باشد و در یک اثر حماسی می توان نشانه هایی از شعر تعلیمی یا
غنایی دید. که حضور عناصری از یک گونه ادبی در گونه ای دیگر، گاه موجب تنوع و
افزایش جذابیت اثر است و گاهی گسیختگی لحن و زبان اثر را سبب می شود.
بهمن نام ه (ق 5-6) اثر
ایرانشاه بن ابی الخیر یکی از منظوم ه های حماس ی است که تهی از جنبه های غنای ی
نیست. در این مقاله، بررسی موضوعات غنایی و هماهنگی یا عدم تناسب آنها با متن
حماسی مدّ نظر بوده است؛ زیرا دو گونه ادب حماسی و ادب غنایی با یگدیگر تفاوت
دارند. در این مقاله موضوعات غنایی موجود در این منظومه، استخراج و دسته بندی شده
که حاصل آن شناسایی دوازده موضوع غنای ی از جمله: اعتذار، سوگند، نیایش ، مرثیه،
مدح، شکواییه، مفاخره، هج و و ... است. در این موضوع ات غنایی، لحن حماسی و قدمت
زب ان رعایت شده است. حضور موضوع غنای ی موجب گسست در لحن حماسی نبوده و این اثر
دارای وحدت لحن است.
تحلیلی روانکاوانه از داستان «سیاه زنگی» از کتاب «شیهه اسب سفید» زکریا تامر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان سیاه زنگی اثر زکریا تامر داستان نویس سوری است که در فضایی سوررئالیستی رخ می دهد و به شیوه سیال ذهن روایت می شود و به این دلیل، شخصیت ها و حوادث داستان برگرفته از ناخودآگاه نویسنده اند. این مقاله در تحلیل داستان مذکور به تحلیل شخصیت های داستان و حوادث آن از منظر نظریه های روانکاوی جدید پرداخته است و هریک از شخصیت های داستان را طبق تقسیم بندی فروید نماد و نماینده بخشی از ناخودآگاه انسان قرار داده است. بدین ترتیب، شخصیت «سیاه زنگی» در داستان، نماینده بخش «نهاد» در دستگاه روانی انسان و شخصیت «راوی» در بسیاری مقاطع، نماینده «من» است و شخصیت های فرعی «دخترک» (مقطع سوم) و «سرکارگر» (مقطع پنجم) نماینده «فرامن» هستند. در تحلیل روانکاوانه حوادث داستان باید گفت، این حوادث در دو دوره از حالت های روانی نویسنده اتفاق می افتد: قسمت های ابتدایی داستان مربوط به دوران غلبه غریزه حیات بر ذهن نویسنده است و قسمت پایانی داستان (مقطع ششم) مربوط به چیرگی غریزه مرگ بر غریزه حیات در اندیشه اوست.
سبک عرفانی در آثار عین القضات همدانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
عین القضات همدانی مهّم ترین شخصیت معناگرای سده ششم است که سبکی خاص و تازه در ادبیات عرفانی ارائه داده است. او در زمینه ی موضوع لفظ و معنا و تفاوت های بنیادین آن دو به شیوه ی عملی و با به دست دادن نمونه های تأویلی کوشیده است که نشان دهد چرا سبک زبانی او در ادبیات صوفیانه متفاوت است. او در عین این که هیچ گاه شطح پردازی را فراموش نمی کند، ترکیبی از نثر و شعر ارائه می دهد که انسجام و نظم صفت اصلی آن است. در نثر سیال عین القضات هم سخنان پیران صوفیه حضور دارد و هم آیه های قرآنی در بافت کلام خوش نشسته است. عین القضات نویسنده ای است که در حین نوشتن، کلام خود را از عاطفه، تحرک و شور و شوق سرشار می کند. خلاقیت و فردگرا بودن این صوفی دلیر، به هنجارگریزی های معنایی و ساختارشکنی های عرفانی و دینی انجامیده است. تمام آثار عین القضات نمایش دیگرگونه ای ست از تمام موضوعاتی که در سنّت ادبیات صوفیانه به تعبیری خاص مشهور گشته بود. در این کار قاضی تمام بدیهیات عرفانی را دوباره زیر و رو می کند و به طریق خاص خود از آن ها، گزاره هایی به دست می دهد که عادت ستیزی و عرف گریزی و نقد و هشدار نسبت به زمانه مشخصه بنیادین آن هاست.
وطن در شعر مقاومت معاصر فلسطینی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ادبیات مقاومت شاخه ای از ادبیات است که به اشعاری اختصاص دارد که نتیجه مقاومت و دلاورمردی های یک ملّت یا قوم در برابر هرگونه تجاوز و ظلم و ستم است. با نگاهی به ادبیات کشورهایِ درگیر جنگ- داخلی یا خارجی- در می یابیم که این نوع از ادبیات نزد آن ها از جایگاه ویژه ای برخوردار است. وطن دوستی یا عشق به میهن یکی از مهمترین درون مایه های غنایی اشعار شاعران معاصر فلسطینی است. از جمله این شاعران می توان از ابراهیمطوقان، علی فوده، عمر ابوریشه، صالح محمود هواری و کمال ناصر یاد کرد که احساس عشق به وطن درجاى جاى اشعارشان، به خوبى متجلّى و آشکار است. شعر این شاعران جزئی از شعر مقاومت در جهان است که با نام فلسطین تجلّی می یابد. مقاله حاضر می کوشد با بررسی دیوان های شعری این شاعران و انتخاب نمونه هایی از دریای بیکران وطن دوستی آنها، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و تبیین این حس در اشعار آنان بپردازد.
تقابل فرهنگ و طبیعت در آیین تعزیه•(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های رویکرد ساختارگرایی در تحلیل متن توجه به تقابل های دوگانه است. درحقیقت تقابل بین فرهنگ و طبیعت نوعی ساختار محسوب می شود، بر این اساس دو سوی این تقابل اغلب در حین اجرا در رابطه سیال، تنشی و دیالکتیک قرار دارند که رابطه ای سلبی و هم ایجابی است. بنابراین، از این منظر می توان گفت که در آیین تعزیه، فرهنگ و طبیعت درهم آمیخته اند و پیوسته همدیگر را تعریف می کنند.
تعزیه فی نفسه پدیده ای فرهنگی است، اما در بطن آن (به مثابه متن) طبیعت قرار دارد. حال اگر طبیعت را در تحلیل تعزیه در نظر نگیریم، تعزیه هویت متنی خود را از دست می دهد، زیرا عناصر طبیعت از جمله لایه های درون متنی آن محسوب می شوند. از این رو، طبیعت و فرهنگ در چارچوب تعزیه به شکلی پویا در حال تعریف و بازتعریف یکدیگر هستند. بدین منظور در این مقاله که با روش توصیفی ـ تحلیلی به نگارش درآمده، تعامل و دیالوگ بین فرهنگ و طبیعت، تطبیق آنها و نوع رابطه و جایگاه آنها با رویکردی ساختارگرایانه بررسی و تحلیل شده است. بنابراین نشان دادن چگونگی کُنش متقابل بین فرهنگ و طبیعت در فرایندی تعاملی و دیالکتیک، هدف این مقاله محسوب می شود.
قصه پائوروه در آبان یشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یشت ها مجموعه ای است از 21 سرود اوستایی. در این سرودها ایزدان کهن ایرانی فراخوانده می شوند. غالباً در لابه لای این سرود ها، قصه ها و اسطوره های قدیم به صورت کوتاه و فشرده بیان شده اند. صورت کامل تر برخی از این اسطوره ها را می توان در متون پهلوی، شاهنامه، و منابع اسلامی مربوط به ایران یافت. قصه پائوروه (Pāurva) از جمله افسانه هایی است که در آبان یشت (بندهای 61 تا 65) بدان اشاره شده است. از محتوای این بندها چنین برمی آید که پائوروه انسان نیک سرشتی بوده است، به گونه ای که فریدون به یاری او می شتابد و اَرِدوی سورا اناهیتا آرزویش را برآورده می سازد. نام پائوروه در بخش اوستایی رساله پهلوی پرسشنیها (بند 32) نیز آمده است، با این تفاوت که در این متن او انسانی بدکار است که می خواهد به دهمان آفرین (ایزد دعای خیر) آسیب رساند. این گونه به نظر می رسد که با دو قصه متفاوت از دو شخصیت همنام روبه رو هستیم یا داستان واحد و بسیار کهنی در میان اقوام هندی ـ ایرانی وجود داشته که اندک اندک از یادها رفته و سپس با حماسه ای میان رودانی درآمیخته و در نتیجه دو شخصیت متضاد را پدید آورده است.
فرایند شکل گیری پسوندهای مصدر و اسم مصدر در فارسی میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به فرآیند شکل گیری دو گونه پسوند سازنده اسم مصدر در فارسی میانه، یعنی -išn و -išt و نیز پسوند سازنده مصدر، یعنی -dan-/tan پرداخته می شود. نگاه تاریخی و خاستگاه یکسان امکان می دهد که به دو پسوند -išn و -tan-/dan هم زمان پرداخته شود. هم چنین، نیم نگاهی هم به عنصر «ـ شن» در برخی از واژه های فارسی نو مانند «پاداشن» خواهیم داشت.
عشق متنی تجربه عشق در کتاب عشق روی پیاده رو نوشته مصطفی مستور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر مفهوم عشق را در دو ساحت متفاوت و متمایز بررسی می کند. عشق از سویی همواره تجربه و مفهومی استعلایی شمرده شده که ثابت است و با حقیقتی فراانسانی نسبت دارد. این گونه خوانش، از نوشته های افلاطون شروع شده است و همچنان ادامه دارد. اما در برابر، نگاهی به عشق وجود دارد که از همان افلاطون تا به امروز، عشق را پدیده ای انسانی، فرهنگی و از همه مهم تر «متنی» می داند. به این تعبیر، عشق درون زبان (یا به گفتة ژاک لکان، «نظم نمادین») فهمیده، تکثیر و تجربه می شود. در اینجا، نگارنده تنش بین این دو نگاه را در مجموعه داستان های کوتاه عشق روی پیاده رو نوشتة داستان نویس معاصر ایرانی، مصطفی مستور، بررسی و تحلیل می کند. برای طرح این موضوع به مسئلة غیاب در عشق می پردازد و اینکه چگونه تجربة عشق در این داستان ها همواره درگروی غیاب عاشق یا معشوق است؛ دیگر اینکه عشق به عنوان مفهومی نشانه ای درون نظام نشانه ای ساخته و دارای دلالت می شود و سپس اینکه در نهایت، شخصیت های این داستان های کوتاه چگونه همگی با «روایت های عاشقانه» عاشق می شوند و عشق را می فهمند. این همه به عشق مفهومی متکثر و روایتی می دهد. بنابراین، عشق نشانه ای است که همواره درحال ساخته شدن است.
امید و ناامیدی در بوف کور: تحلیل مفاهیم انتزاعیِ بو ف کور براساس نظریة استعارة مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بوف کور یکی از مشهورترین داستان های ادبیات معاصر فارسی است که تا کنون شرح و نقدهای بسیاری برای کشف معانی نهانی ان شده است. با این حال علی رغم اختلاف نظرهای مختلف و متعدد مفسّران و منتقدان بوف کور، می توان گفت که همة ایشان براین قول اتفاق نظر داشته اند که دو پارة بوف کور به نوعی تکرار یکدیگرند. علاوه براین می شود گفت تقریبا قریب به اتفاق اکثر این شرح ها با استفادة از نقد روان شناختی به تحلیل اثر پرداخته اند. در حالی که نگارندگان با عنایت به دو نکتة فوق تلاش کرده اند که با تحلیل استعاره های مفهومی که هدایت در این دو قسمت به کاربرده، از طریق «نظریة استعاره مفهومی» فراتر از استدلال های روان شناسانه ای که ناقدان این اثر داشته اند به کشف شبا هت ها و تفاوت های این دو قسمت بپردازند تا در نهایت به نگاهی جدیدتر و متفاوت از آنچه تا کنون ذکر شده، دست یابند و ثابت کنند که هدایت با وجود کاربرد شباهت های فراوان در این دو پاره، بینش های متفاوتی را در هر یک دنبال می کرده است.در نهایت نویسندگان به این نتیجه می رسند که هدایت در پارة اول داستان بر اساس استعاره هایی که به کار برده نگاهی امیدوار و مثبت به زندگی دارد و در قسمت دوم این دید جای خودش به ناامیدی و میل به مرگ می دهد
سنّت قصه پردازی و موقعیّت گوسانها در نقل روایات پهلوانی
حوزه های تخصصی:
وجود نام های مشترک و روایت های همانند در اوستا و حماسه های هند نشان از قدمت داستان های اساطیری و حماسی ایران، دست کم از زمان همراهی و همزیستی اقوام هند و ایرانی، یعنی بیش از دو هزار سال پیش از میلاد مسیح دارد. برخی نشانه ها از نوع جانوران شگفت، پرندگان خارق العاده و روایتهای مختلف از اسطورة دموزی واینانا، نماینده مشترکاتی با اقوام هند و اروپایی و ساکنان بین النهرین است. اشاره های هرودوت، کتزیاس و گزنفون در کتابها و گزارشهای خارس میتیلینی بارسالار اسکندر حکایت دارد که داستانهای دینی، پهلوانی و غنایی در مراکز فرهنگی و گنجینه های شاهان ایرانی نگهداری شده است.
روایتهای دیگری چون داستان رستم و سهراب، به آسمان رفتن کاوس نیز نشان از نقلهایی دارد که گوسانهای قصه پرداز در مناطق مختلف شاید با اندکی تغییر، غالباً به صورت منظوم و با آواز می خوانده اند. این روایتها که بیشتر تمثیل های غنایی پهلوانی است. در شاهنامه نیز در داستان خسروپرویز و باربد نمونه هایی دارد.
گوسانها با این که از میان تودة مردم برخاسته و بیشتر برای آنها روایت پردازی می کرده اند در میان برجستگان و حکومتگران هم از موقعیتی خاص برخوردار بوده و غالباً به مجالس آنان رفت و آمد داشته اند. در این گفتار کوشش شده است تا به اهمیت این روایتگران بدیهه سرا اشاره شود و مقام و موقعیّت آنان در جامعه مشخّص گردد.
نگاهی کوتاه به منظومه های حماسی – مذهبی در شعر فارسی و آغاز آنها
حوزه های تخصصی:
نفوذ و تأثیر شاهنامه فردوسی در ادب فارسی، باعث شکل گیری منظومه های حماسی ملی در ایران شد. به دنبال خاموشی تدریجی حماسه های ملی که از اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم قمری شروع شده بود، سرایش حماسه های تاریخی و پس از آن حماسه های مذهبی نیز شکل گرفت. با رسمیت یافتن آیین تشیّع و عنایت ویژه به اندیشه های دینی در دوره صفویه و حمایت دربار از سرایندگان دین خواه، تمایل شاعران به سرودن منظومه های حماسی - مذهبی در مدح و منقبت پیامبر اکرم (ص) و امام علی (ع) و دیگر امامان معصوم شدت گرفت. آغازگرِ سرودنِ منظومه های حماسی – مذهبی، میرزا ابوطالب فندرسکی اصفهانی (د 1127ق /1718 م) است که با سرودن منظومه ای تحت عنوان «جذبة حیدری» دربارة زندگی امام علی (ع)، سنّتی را پی افکند که بسیار زود مورد توجه و البته تقلید بسیاری از شاعران این دوره و دوره های بعد قرار گرفت و موجدِ موجِی جدید از خلق منظومه های حماسی با نام عمومیِ «حملة حیدری» شد. منظومه هایی که به طور معمول، موضوع و محتوای آن ها به زندگی پیامبر اکرم (ص)، امام علی (ع)، رویدادهای صدر اسلام و جنگ های حضرت علی (ع) مربوط می شد. این دسته از منظومه ها در تاریخ حماسه های مذهبی فارسی جایگاهی ویژه دارد. سروده هایی تحت عنوان حمله حیدری، از سدة 12 ق، با منظومة «حملة حیدری» سروده باذل مشهدی آغاز شد و در فاصله یک قرن پس از وی، چندین نفر به تقلید از او، به خلق آثاری تحت همین عنوان (حملة حیدری) پرداختند که آخرین ایشان، لطف الله قاجار متخلص به «مجنون» بود. نوشتة حاضر در پی آن است، که باختصار به زندگی و آثار میرزا ابوطالب اصفهانی، به عنوان آغازگر سرایش منظومه های حماسی – دینی بپردازد و سپس تأثیر او را در استمرار سرودن منظومه های حماسی – دینی و ایجاد سنّتی به نام «حمله سرایی» در شعر فارسی مورد توجه قرار دهد.