پژوهشنامه ادب غنایی
پژوهشنامه ادب غنایی سال دهم پاییز و زمستان 1391 شماره 19 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
در مباحث بیانی«تشبیه» به عنوان اولین عامل تصویر آفرین مورد توجه قرار گرفته است. شاید بتوان آن را ابتدایی ترین و ساده ترین نوع صور خیال شمرد، زیرا فهم آن برای ذهن از دیگر صُور خیال راحت تر انجام می گیرد. تشبیه به عنوان پایه و جان مایه اصلی برخی دیگر از صُوَر خیال شناخته میشود که قطعاً فهم آنها مستلزم فهم و دریافت تشبیه می باشد.
پژوهش حاضر به منظور بررسی و شناخت «تشبیه»، ارکان و فروع آن به عنوان یکی از صور خیال پایه و مطرح در علم بیان، بر اساس تقسیمات تشبیه در حوزه علم بیان سنتی و دیدگاه های دانشمندان این علم صورت گرفته است.
از آنجایی که مخاطبان، با شعر معاصر به لحاظ زبانی و زمانی اُنس بیشتری دارند، «مجموعه شعر سفرنامهی گردباد» از شاعر معاصر، زنده یاد سید حسن حسینی اتخاب گردید و به روش تحلیلی- توصیفی همراه با ذکر مثال، جدول و نمودار آماری، مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
نتیجهی تحقیق نشان می دهد، در 267 مورد تشبیه ِ موجود در این مجموعه، حسینی به زیبایی از تشبیه در بیان هنری خود سود برده، تصاویری ساده، عینی، ملموس و قابل درک آفریده است.
کوه و معانی نمادین آن در بیان عواطف عارفانه و عاشقانه ی مولانا در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مولوی پرآوازه ترین شاعری است که لطیف ترین و با شکوه ترین معانی زندگی را در قالب مثنوی به جهانیان عرضه کرده است. مثنوی را به عنوان گنجینه ای از تصاویر بی پایان و مولوی را با قدرت تصویرگری بی مانند، می شناسیم. مولوی از ساده ترین جلوه های زندگی و مظاهر بی مانند عالم طبیعت از جمله کوه، نفیس ترین و ناشنیده ترین درس ها را به ما می آموزد و به دنیای کهنه و غم زدهی درون ما، جامهای از طراوت و تازگی می بخشد.
با توجه به اهمیتی که کوه در تصویرگری های شاعرانه و بیان عواطف و احساسات مولانا دارد که این خود حاکی از بازتاب افکـار متعالی و روح بزرگ اوست، در این مقالـه کوشیده ایم تا نقش کـوه و
معانی نمادین آن را در بیان عواطف عاشقانه و عارفانه مولانا تحلیل کنیم و از این رهگذر با خلاقیت شاعرانه و شیوهی بیان عواطف و احساسات او در بیان مضامین والای عرفانی آشنا شویم.
این تحقیق به روش توصیفی و شیوهی تحلیل محتوا انجام شده است. نتایج تحقیق، نشان دهندهی تعلّق خاطر و توجّه روح بزرگ مولانا به مظاهر بخشندگی، عظمت و بزرگی و پایداری است. کوه علاوه بر هیبت و صلابتی که دارد، الهام بخش یک درس اخلاقی نیز هست و آن درس هم صدایی در عین رازداری و پناه دهندگی است که مولانا به آن توجّه خاصّی داشته است.
تاثیر و نفوذ رمانتیک ِهوگو، موسه و لامارتین بر افسانه ی نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیما در اوان جوانی و آغاز شاعری تحت تاثیر مکتب ادبی رمانتیسم فرانسه بوده و افسانهی وی پیشاهنگ رمانتیسم در زبان فارسی است.
چند صدایی بودن منظومهی «افسانه»، هویت مرموز و ناشناختهی آن، عشق رمانتیک، بدوی پسندی، ابهام هنری، طبیعت گرایی و انعکاس احساسات انسانی در آن، عشق رمانتیک و اظهار ملال و خستگی از آن، فرم و محتوای تازه، پناه بردن به خاطرات گذشته و احساسات اندوه بار، داشتن ساختار ارگانیک، برخورداری از بافت و شکل بلند آن هم چون منظومه های بلند رمانتیسم اروپایی از مهم ترین عناصر رمانتیک این شعر محسوب می شود.
«افسانه» را می توان از عالیترین نمونه های شعر رمانتیک در ادبیات معاصرفارسی محسوب کرد. این اثر از حیث فرم و محتوا همسانی بسیاری با مکتب ادبی رمانتیک فرانسه دارد. مقالهی حاضر به منظور بررسی نشانه های مکتب رمانتیک هوگو، موسه و لامارتین در افسانه نیما باروش کتابخانـهای نوشته شده است. نگارنده پس از استخراج شواهدی از همسانی افسانه با آثار این سه تن از سردمداران مکتب رمانتیک، با استفاده از روش تحلیل محتوا و فرم به طبقه بندی، توصیف و بیان مطالب پرداخته است.
نگاهی به بستر اشعار غنایی- عرفانی در ادبیات قرن هفده انگلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاعران متافیزیک معتقد بودند که شاعر باید مترجم رازها و اسرار ملکوتی باشد و تجلّیات طبیعت و قوانین حاکم بر علوم طبیعی را در آثار خود بیان کند. آنچه که ذوق ایجاد می کند اگر با فلسفه، اعتقادات مذهبی و عقل ممدوح در نیامیزد، شایستگی آن را نخواهد داشت که عنوان ""شعر"" به خود بگیرد.
مقدمهی مقاله ضمن بحث در پیدایش واژه متافیزیک، به زندگی سه تن از شاعران برجستهی این مکتب می پردازد. پیشرو این مکتب ""جان دان"" نام دارد که دیگر شاعران به پیروی از او و یا در پاسخ به او شعر سروده اند: جرج هربرت به تأسی از جان دان؛ و هنری وان به تأسی از هربرت شعر سروده است.
بخش دوم مقاله بستر فرهنگی و اجتماعی اشعار تغزلی متافیزیک را بررسی می کند و به بحث هایی مانند رنسانس، تغییرات سیاسی و مذهبی، و رشد مذهب پروتستان اشاره دارد.
بخش سوم به تأثیر ادبیات کلاسیک در شعر متافیزیک و به دنبال آن به قالب های جدید مطرح شده مثل غزل، مرثیه و اشعار کوتاهی که مانند جملات قصار هستند، اشاره دارد.
بخش پایانی، ویژگی های شعر متافیزیک از قبیل داشتن خطوط محکم، پر محتوا بودن ابیات و وجود استعاره های پیچیده و دور از ذهن را بحث و بررسی می کند. در ضمن نشان می دهد که چگونه افکار مذهبی به این اشعار وارد شده اند و چگونه شاعران دوره، ویژگی ها و برجستگی مکتب خود را بیان کرده اند. این تحقیق به شیوه کتابخانهای تهیه شده و مربوط به زمانی است که نگارنده برای گذراندن فرصت مطالعاتی خود در دانشگاه آکسفورد بسر می برد.
تحلیل ساختاری طرح داستان غنایی ""یوسف و زلیخا""ی جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجزیه و تحلیل اجزاء و عناصر سازندهی متن یک داستان، زمینهی شناخت بیشتر آن را فراهم میآورد و نقاط قوت و ضعف آن را باز مینمایاند. در پژوهش حاضر طرح داستان ""یوسف و زلیخا""ی جامی به عنوان یکی از اجزای تشکیل دهندهی آن، از دیدگاه چند تن از ساختارگرایان بررسی و تحلیل شده است. در این داستان، ابتدا وضعیت متعادل برقرار است؛ یوسف به دنیا میآید و زلیخا در خواب بر او دل میبندد. سپس حادثه رخ میدهد؛ یوسف خواب میبیند و این روند تغییر میکند و وضعیت نامتعادل شکل میگیرد. بعد از رسیدن قهرمان به هدفش، (پیامبری) وضعیت متعادل سامان یافتهای شکل میگیرد. هدف از انتخاب این موضوع، انطباق نظریات ساختار گرایان بر این نوع ادبی (داستان غنایی) است.
تجربه ی عاطفی ویلیام وردزورث و منوچهری دامغانی در توصیف طبیعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات انگلیسی و فارسی وصف طبیعت از جایگاه والایی برخوردار است. در این مقاله، تلاش بر این است تا نشان داده شود که نگاه وردزورث به طبیعت، انفسی است در حالی که نگاه منوچهری به طبیعت، آفاقی است. ویلیام وردزورث طبیعت را مأمنی قرار می دهد برای مفاهیم اخلاقی، عرفانی، شخصی و معنوی. وی عناصر ساده زیست طبیعت از جمله کشاورزان ساده زیست، مردم عامه و روستایی را به صحنه ی ادبیات می آورد که تا زمان او از قلمرو ادبیات حذف شده بودند. حال آنکه منوچهری شاعر دم است و به دنبال تجربه ی حسی است. وی همانند عکاسی است که به ضبط وقایع می پردازد و در عکسبرداری از طبیعت، هیچ تصرفی نمی نماید. منوچهری در پس عناصر و تصاویر طبیعت، چیزی را جز تجربه حسیشاعرانه جستجو نمـی کند. برای وی قطرات باران، گل های بهـاری، شبنـم، باد نوروزی، زیبایند مادامی که شاعر سرخوش و سرمست است. این تحقیق با تکیه و استناد به روش توصیفی - تحلیلی مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی انجام می شود، که قایل به بررسی های موازنه ای و مقایسه ای است و تمرکز در این مقاله بر مقایسه نگاه این دو شاعر به عناصر طبیعت است تا از این منظر به عمق نگاه آنان پی برده و تفاوت و تشابهات آنان را بدست دهیم.
غم غربت در اشعار منوچهر آتشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منوچهر آتشی از شاعرانی است که دوران کودکی، طبیعت زنده جنوب و صداقت رفتاری آن دیار هرگز از ذهن و زبان او محو نمی شود. گذشته سرایی شاعر علاوه بر تاریخچهی حضور او در دنیا به گذشته های بسیار دور و باستانی و اسطوره ای نیز باز می گردد. واژه ها، مکانها، حوادث و اتفاقات، اشخاص، روستا و ... همیار شاعر در پردازش به این گذشته است. درد و حسرت از دست رفتن نیکی ها و مردانگی های آدمی در برابر همهی بدی ها خمیرمایهی این گذشته سرایی است. از آنجا که شعر شاعران به نوعی سرگذشت پنهان جامعه است باواکاوی حسرت سروده های آنها می توان تاریخچهی پنهان جامعه هم دورهی شاعر را بازشناخت. بازشناسی خصلت های مردم جنوب، مبارزهی آنها علیه استعمار، افتخارات و زندگی پرشکوه آنها، جدال سنت و تمدن، تقابل طبیعی زیستی با صنعت و مدرنیته و آرمان های نهفتـه درمدینهی فاضله از هدف های این بررسی است که در خلال اشعار آتشی نمود یافته است. به ضرورت همین مسأله باواکاوی اشعار آتشی، آنچه که در این راستا و در پیوند با این هدف بوده استخراج شده و نمونه های برجستهی آن ارایه شده است.
بررسی جنبه های تاریخی دو منظومه غنایی «خسرو وشیرین» نظامی و«شیرین و خسرو» امیرخسرو دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان داستان های خمسهی نظامی، ماجرای عشق خسرو پرویز، پادشاه ساسانی به شیرین برادر زادهی بانوی ارمن، به سبب رنگ ملی و برخورداری اززمینه های افسانه ای و غنایی از زیبایی و اهمیت خاصی برخوردار است. امیرخسرو دهلوی دومین منظومهی خمسهی خویش را به این داستان اختصاص داده است. او با آنکه سوژه و سیر اصلی داستان را مطابق روایت نظامی سروده است اما تغییراتی نیز در جریان داستان ایجاد کرده است. ضرورت و اهمیت این پژوهش از آن جهت است که برتری و تواناییهای زبانی، انتخاب واژگان و صور خیال نظامی در خمسه سبب شده است تا دیگر جنبه های داستانی، افسانهای و تاریخـی نادیده گرفتـه شود. لذا در پژوهش حاضر با شیـوهی توصیفی- تحلیـلی وتاریخی داستان غنایی خسرو و شیرین بر اساس قدیم ترین منابع معتبر مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت و در نهایت این نتیجه به دست آمد که: امیرخسرو، بیش از نظامی، به الگوی تاریخی پایبند بوده است. او هر چند به اعتراف خود هرگز نتوانست به پای نظامی برسد، اما توانسته است، با روی آوردن به الگوی تاریخی و تغییراتی جزئی اما هنرمندانه در بخشهای افسانهای و تاریخی، از بین دیگر نظیره پردازان این اثر غنایی بزرگ تاحدّی نوآور باشد.