فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۵٬۵۲۶ مورد.
لیکو شعر شفاهی بلوچی، هایکو شعر ژاپنی: یک بررسی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، «لیکو»، شعر شفاهی و محلی بلوچی و «هایکو»، شعر کوتاه ژاپنی را ازلحاظ ساختاری و محتوایی مقایسه کرده ایم. لیکو شعر تک بیتی بلوچی با وزن هجایی است، مصرع های آن هم قافیه هستند، فی البداهه سروده می شود و موضوع آن ملموس و درمورد اتفاقات روزمره است. هایکو قطعة آغازین شعر بلندی به نام «های کای نو رِِنگا»بوده است. این قطعة آغازین که «هوکّو» نام دارد، تا اوایل قرن بیستم باعنوان هایکو شناخته نمی شد و در اوایل قرن بیستم به طور کامل از های کای نو رِنگا مستقل شد. هایکو قالب شعری کوتاهی است که از هفده هجا، به صورت پنج- هفت- پنج هجا، تشکیل شده است. هایکو نیز مانند لیکو فی البداهه سروده می شود و درمورد وقایع و پدیده های ملموس است و وزن هجایی دارد. برخی ویژگی های ساختاری و محتوایی برای مقایسة هایکو و لیکو در این مقاله، عبارت اند از: تعداد هجا، جایگاه درنگ، انتخاب واژگان، هنجارگریزی سبکی، اسامی خاص، وام واژه ها، واژگان فرهنگی، تشبیهات، هنجارگریزی معنایی، بازنمود نگرش های قومی و واقع گرایی. این بررسی نشان داد که هایکو و لیکو به جز در یک مورد، یعنی هنجارگریزی معنایی، در همة ویژگی ها مشترک هستند.
تحلیل مقایسه ای کاریکلماتورهای پرویز شاپور با تنی چند از کاریکلماتورنویسان(سهراب گل هاشم، حوریه نیکدست، عباس گلکار و ...)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های کشف سیر تحول پدیده های ادبی روش تحلیل بینامتنی است که ارتباط عمودی بین متون را برجسته می سازد و از دیرباز با نام توارد، انتحال ، سلخ و المام مورد توجه محققان ادبی بوده است. براساس منطق مکالمة باختین، هیچ اثری منحصراً از قلم و فکر یک نویسندة خاص تراوش نکرده است و فقط انسان اسطوره ای توانست با اولین سخنش به دنیایی بکر و بیان ناشده نزدیک شود. اگر این دیدگاه را مبنای بحث قرار دهیم، دیگر نمی توا ن گفت تنها پرویز شاپور (78 1302) پدر کاریکلماتور در ایران و دهة چهل بوده است؛ زیرا ردّپای کاریکلماتور در طنزهای عبارتی گذشتگان، مثل برخی ضرب المثل ها، رسالة تعریفات عبید زاکانی، لطیفه ها، جملات قصار و اشعار برخی شاعران نیز دیده می شود و خود شاپور هم به همان میزان برکاریکلماتور نویسان پس از خود از قبیل سهراب گل هاشم، مهدی فرج اللهی، عباس گلکار، حوریه نیکدست و ابوالفضل لعل بهادر اثرگذار بوده است که این اثر پذیری را می توان در سه محورِ بازنویسی، تقلید از تکنیک و اندیشه و جهان بینی در آثار پیروان شاپور بررسی کرد. جستار حاضر می کوشد با رویکرد توصیفی مقایسه ای، ضمن معرّفی پیشینه و پسینة کاریکلماتورنویسی در ایران، با بررسی مجموعة « قلبم را با قلبت میزان می کنم» از پرویز شاپور و پنج تن از کاریکلماتورنویسان مذکور، به آسیب شناسی روش کار شاپور و پیروانش نیز بپردازد.
معرّفی متنی و محتوایی منشآت آل برهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رساله نفایس الکلام و عرایس الاقلام از آثار منثور قرن هفتم است که به دست رضی الدّین خشّاب- احمد بن محمود سمرقندی- در سال 643 ق تألیف و تدوین شد. به شهادت دیباچه این رساله منشآت گونه، رضی الدّین که در همان سال صدرنشین مسند انشا بود؛ به فرمان افتخار جهان -از سران آل برهان - برای جلوگیری از تضییع و انهدامِ آثار باقیمانده این سلسله، نفایس را تدوین کرد. این رساله مجموعه ای از مفاوضات و امثله مربوط به آل برهان و مهر تأییدی بر ابقای حکومت آنها تا حداقل همین سال است.
در متن نفایس الکلام –آنچنان که از ویژگی های سبک نثر اواسط قرن هفتم نیز هست- به جز شیوه های نثر فنّی، گاه می توان نمونه هایی از گونه های دیگر نثر یافت که در مجموع رساله را در میان متون «فنّی بین بین» این قرن قرار می دهد.
این پژوهش ضمن معرّفی مؤلّف نفایس، به تبیین انطباق ویژگی هایِ سبکیِ نثر فنّی قرن هفتم بر این رساله و بیان جایگاه آن در میان آثار هم تراز، بیان و اثبات اهمیّت تاریخی نفایس برای معرّفی سلسله آل برهان و رساله هایی که از نفایس الکلام و نویسنده توانایش یاد کرده اند اختصاص دارد.
بررسی ساختار شناختی مقامات حمیدی و گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقامه نویسی یکی از پیچیده ترین و متکلف ترین سبک نوشتاریِ فنی و مصنوع بوده که به عنوان یک نوعِ ادبیِ مستقل ، با مقامات بدیع الزمان همدانی پذیرفته شده است. مقامه تحت تاثیر سبک نثر مصنوع به اوج خود رسید و با افول نثر مصنوع، رواج خود را از دست داد. با این همه – به عنوان یک نوع ادبی – برخی از نویسندگان در دوره های بعد تحت تاثیر سبک مقامه نویسی قرار گرفته اند. سعدی در گلستان از جمله کسانی است که اگر چه از مقامات حمیدی تاثیر پذیرفته است ، ولی به هیچ وجه نمی توان او را مقلد قاضی بلخی دانست. گلستان و مقامات حمیدی در برخی از جنبه ها مشترکاتی با هم دارند و این امری طبیعی است . زیرا در آثار روایی رعایت بعضی از اصول حاکم بر این گونه آثار ، فرض و لازم بود. در این پژوهش هر دو اثر گرانقدر مقامات و گلستان از منظر ساختار شناختی مورد بررسی قرار گرفته اند.و عناصراصلی در ساختار داستانها، از قبیل زاویه دید، عنصر شخصیت ، راوی، طرح یا پیرنگ ، زمان و مکان، ملاک و میزان بررسی بوده است.
بررسی شخصیت پردازی داستانی _نمایشی زنان در منطق الطیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقتباس دراماتیک از متون کهن فارسی از دغدغه های درام-نویسان بوده است. منطق الطیر عطار از جمله منابع ادبی مورد علاقه نمایشنامه نویسان ایرانی است. ضعف مشترک چنین اقتباس هایی فقدان شخصیت پردازی و کنش دراماتیک است. این ضعف به دلیل عدم انطباق متون کهن ایرانی با اسلوب های داستان گویی غربی است.
نظریه ادبی گرماس، نظریه پرداز ادبی درباره شخصیت به سبب بررسی کنش براساس سه فعل خواستن، دانستن و توانستن این توانایی را به درام نویس می دهد تا شخصیتی کنشگر خلق کند.
با انتخاب شخصیت های زن در منطق الطیر و تطبیق آن با نظریه کنشی گرماس، الگویی هدفمند و عملی برای کمک به دارم نویس در خلق شخصیتی کنشگر بدست آمده است. ملاک انتخاب شخصیت ها برای بررسی، وجود سه مولفه خواستن، دانستن و توانستن بوده است که شرایط شخصیت مرکزی شدن زنان منظق الطیر را فراهم می کند.
براساس نتایج بدست آمده، به طور برجسته حکایت «شیخ صنعان و دختر ترسا» و چند حکایت دیگر را می توان به عنوان یک داستان با ساختار کلاسیک و خطی معرفی کرد که واجد قابلیت شخصیت پردازی دراماتیک می باشند.
واژگان کلیدی: عطار نیشابوری، منطق الطیر، شخصیت های زن، الگوی کنشگری گرماس.
نگاهی به برخی آموزه های اخلاقی- تعلیمی شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهریار، شاعری اخلاق گراست که در تبیین مضامین اخلاقی و تعلیمی در اشعار خود با مهارت و ملاحت تمام عمل کرده است. اگر چه در این مقال، مجال نشان دادن «ادبیت» کار شهریار نیست اما خواننده با ذوق درخواهد یافت که این شاعر زبردست، «آموختن» و «لذت» بخشیدن را دو عنصر متقابل و متعامل ادبیات می داند و خود نیز ادبیات را در خدمت اندیشه هایش قرار می دهد. بررسی اشعار شهریار نشان می دهد که وی به تعلیم مخاطب خود بسیار اهتمام ورزیده است. مهمترین مضامین تربیتی مورد توجه وی عبارتند از: مبارزه با هوای نفس، پرهیز از دنیاپرستی، مهرورزی و ترک خصومت، شرم، شکیبایی، ادب، سخاوت، قناعت، ترک آزمندی، فروتنی و نوع دوستی. در این پژوهش نگارندگان می کوشند به بررسی و تحلیل مضامین تربیتی به کار رفته در آثار شهریار بپردازند و ویژگی های بارز آن ها را تبیین نمایند.
تحلیل و معنایابی کارنواها در تالشی جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترانه های کار نسخة خوانای احساسات و عواطف مردم ساده دل روستایی و بیانگر آمال و آرزوها، امیدها، شادی ها، غم ها، عشق و تنهایی های آن هاست. به ترانه های کار «کارنوا» نیز گفته می شود که با اهداف متعدد و معمولاً برای توصیف نوع کار، هماهنگی بین افراد، ایجاد محیط شاد در فضای کار، تقلیل سختی های کار سروده می شوند. این ترانه ها به زیر شاخه های مختلفی تقسیم می شود: ترانه های کشاورزی، شیردوشی، چوپانی و جز این ها.با بررسی، تحلیل و معنایابی ترانه های کار در هر جامعه ای به راحتی می توان به فضای اجتماعی و فرهنگی آن جامعه پی برد.
در این مقاله ضمن بررسی خصوصیات زیبایی شناختی و هنری انواع کارنواها در قوم تالش، به تحلیل مردم شناسی آن ها می پردازیم تا بدین وسیله برخی از مسائل فرهنگی، آداب و رسوم و روحیاتِ جامعة قومی تالش را معنا یابی و تحلیل کنیم. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و شیوة گردآوری اطلاعات، میدانی- کتابخانه ای است. در این بررسی حدود 20 ترانة کار تالشی تحلیل شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهند که بسیاری از خصوصیات و ویژگی های فرهنگی، اجتماعی و آداب و رسوم، باورها، ارزش ها، عاشقانه ها، غم ها، نقش زنان در کار و امور اقتصادی، اهمیت تعاون و همیاری در نزد قوم تالش در این کارنوا ها بازتاب یافته اند؛ ضمن اینکه بیشتر ترانه های کار در تالش جنوبی، ترانه های کشاورزی و چوپانی است که بیانی عاشقانه دارند.
نگاهی به گستره ی طنز و مطایبه و شگردهای آفرینش آن در آثار فرهاد حسن زاده (با تاکید بر سه جلد کتاب ""روزنامه سقفی"")(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهاد حسن زاده (متولد1341) یکی از نویسندگان طنز پردازی است که در عرصه ی ادبیات کودکان و نوجوانان به خوبی درخشیده است . از بهترین آثار طنز وی مجموعه کتاب هایی به نام «روزنامه سقفی» و «لطیفه های ورپریده» است. در این کتاب ها که تقلیدی طنزآمیز از مطبوعات جدی بزرگسالان است، کارکترهای کودک و نوجوان آن در قالب هیات تحریریه یک روزنامه به بیان طنزآمیز مسایل روزمره ی کودکان و نوجوانان در جامعه امروز می پردازند که این روش به دلیل زاویه دید متفاوت و کودکانه کارکترهای آن، این اثر را از شیرینی و جذابیت بسیاری برخوردار ساخته است. این کتاب ها به دلیل ویژگی های مطبوعاتی آن ، بیشتر بر طنزهای کلامی تکیه دارند اما علاوه بر آن طنزهای موقعیتی هم در آنها دیده می شود. بر اساس یافته های این مقاله، یکی از دلایل برجستگی طنز حسن زاده در این آثار به کارگیری طیف وسیعی از شگردهای طنز آفرینی است که با ویژگی های سنی و ظرفیت های زبانی کودکان و نوجوانان متناسب است. این شگردها را می توان در سه دسته عمده ی لطیفه ، نقیضه و سایر شگردها تقسیم نمود . هدف این مقاله طبقه بندی و تحلیل این شگردها با روشی توصیفی- تحلیلی است تا تاثیر این شگردها بر موفقیت طنز حسن زاده بررسی نمایند.
بررسی و تحلیل مکتب اکسپرسیونیسم در رمان ارمیا از رضا امیرخانی
حوزه های تخصصی:
هنر قرن بیستم را به گونه ای عام اکسپرسیونیسم نامیده اند که در سال های جنگ جهانی اول به اوج خود رسید. در این مکتب نویسنده بر آن است تا احساسات درونی خود را در پاسخ به واقعیت بیرونی منعکس کند. هسته مرکزی داستان های اکسپرسیونیستی انسان است. انسانی که در جست وجوی بهشت گمشده خویش، در مقابل ظلم و تجاوز می ایستد. این مبارزه و پایداری می تواند آثار اکسپرسیونیستی را تحت عنوان ادبیات مقاومت قرار دهد. رضا امیرخانی، نویسنده جوانی است که آثار وی در حوزه ادبیات مقاومت قرار دارد. در آثار وی همچون داستان های اکسپرسیونیستی انسان مبارز هسته مرکزی داستان است. این آثار که در قالب رمان مدرن نگاشته شده اند و نویسنده با درهم شکستن برخی از قراردادهای سنتی داستان نویسی ایرانی، از تکنیک های مدرن در پیشبرد داستان بهره برده است. در رمان ارمیا، شخصیت جوان و جویای عدالت داستان به کمک هم رزمانش در پی مبارزه با ظلم و دگرگونی دنیای فعلی است تا بتواند جامعه ایده آل مدّنظر اکسپرسیونیسم را پایه ریزی کند. مخالفت با نسل گذشته (پدر و مادر)، رد عقاید مادی گرایانه اطرافیان و نفی مدرنیته و قالب های سنتی با هم، بیان احساسات درونی شخصیت ها و فشار اجتماعی حاکم بر زندگی آنها در رمان ارمیا، همگی نشان دهنده تأثیر پذیرفتن امیرخانی از مکتب اکسپرسیونیسم است.
سودای بازی و براندازی: نگاهی به برهم کنشِ پارودیکِ تصویر و واژه در کتاب تصویری داستانیِ منم موش گرسنه/ می خورمت درسته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این جستار، بازنگری مفهوم و کارکرد پارودی در کتاب تصویری داستانی منم موش گرسنه/ می خورمت درسته است. با چنین نگرشی و در کنار معنای کلاسیک پارودی، امکان پارودی شدن متن واژگانی توسط متن تصویری و برعکس، در این اثر به آزمون برده شده؛ هم چنین جایگاه پارودی در تغییر ساختار قدرت نهادینه شده در ادبیات کودک به بحث گذاشته می شود.
پژوهش گر ابتدا بر پایه ی روش قیاسی به بررسی شگردهای پارودی پردازی در کتاب یادشده با الگوبرداری از شگردهای مطرح شده ی دن هریس در فیلم پارودی می پردازد؛ سپس بر پایه ی بازخوانیِ رویکردهای پری نودلمن و لورن جِی. کوئیسترا پیرامونِ برهم کنش های آیرونیک و پارودیک تصویر و واژه در کتاب های تصویری داستانی و با روش استقرایی خوانشی دوباره از این کتاب ارائه می دهد.
در این مطالعه، به پارودی در ۵ سطح اشاره می شود ولی تمرکزِ پژوهش گر بر نگاهِ تحلیلی به گونه های برهم کنش پارودیک در یک اثر – بدونِ دیالوگ های بینامتنیِ آن با پیش متن- است.
در فرایند پژوهش، امکان بررسی پارودی در کتاب های تصویری داستانی بر پایه ی شگردهای مطرح شده از سوی دن هریس در سینما، تأیید و در همان حال بازنگری و نقد شده؛ برهم کنش های پارودیک در کتابِ بررسیده در سه سطحِ ۱.تصویر و واژه؛ ۲.تصویر و تصویر؛ ۳.واژه و واژه؛ بخش پذیر شدند که هر یک شگردهای گوناگونی را دربر دارند.
پژوهش گر در برایند چنین خوانشی ترکیبی، بستر ادبیات کودک را در بازی ِ براندازانه ی چینش ِ افسون ساز تصویر و واژه در کتاب های تصویری داستانی کودکان، پارودیک و در فرایندِ آفرینش/چینش/خوانشِ اثر می بیند؛ آن را برای کودکان نه تنها تشخیص دادنی که لذت بخش می داند؛ و برای جابه جایی اقتدارهای ناگزیر در این گونه ی ادبی، ضروری می پندارد.
شرح احوال و ارزشهای ادبی ماتمکده بیدل قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماتمکده بیدل قزوینی از جمله مقتل های مهم (به اعتبار دقت در استنادات و تأثیرگذاری بر روی آثار پس از خود) و کم نظیر (از حیث ادبیّت و بلاغت) تاریخ ادب فارسی است. مولاقربان ابن رمضان بادشتی قزوینی رودباری متخلص به بیدل (شاعر و مرثیه پرداز سده سیزدهم هجری، زنده به سال 1267 ق) در حدود 1248 ق اقدام به تألیف مقتلی به نظم (در قوالب گوناگون) و نثر (مسجّع) نموده و طی آن، احوال و جریانات حماسه عاشورای سال 61 هجری را مستند به بیش از ده منبع تاریخی و روایی به تصویر کشیده است. در این پژوهش به ترجمه حال بیدل و مسایل کلی ماتمکده او و نیز روش تصحیح و توضیح اثر اشاره گردیده است، سپس برخی از ویژگیها و ارزشهای ادبی کتاب از جمله آنچه به نظم، نثر، بلاغت، سبک و تأثیرها و تأثرها برمی گردد، به میان آمده و نهایتاً با ذکر نمونه هایی، به نقد محتوایی – ساختاری کتاب پرداخته شده است.
سبک مرثیه های خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرثیه بر اشعاری اطلاق می شود که در ماتم گذشتگان سروده شده باشد. از لحاظ نوع ادبی، مرثیه را جزء اشعار غنایی به حساب می آورند. مرثیه ممکن است در هر قالبی سروده شده باشد؛ اما قالب قصیده پرکاربردترین قالب برای سرودن مرثیه است. خاقانی علاوه بر اینکه در سرودن مدح، هجو، حبسیه و هجو تبحّر فراوانی داشته، در سرودن مرثیه هم، توانایی خود را به اثبات رسانده است. مرثیه های خاقانی، اغلب در قالب قصیده و در بحر رمل سروده شده است. خاقانی به تناسب فرد متوفّی، برای هر کدام از مرثیه های خود، لحن و سبک خاصی بکار می برد. مرثیه هایی که در رثای رجال حکومتی و مذهبی است، عمدتاً، با ذکر مقدمه ای در ناپایداری جهان و بی وفایی روزگار شروع می شود. خاقانی بعضی از مراثی را با ذکر مقدمه ای در احوال ناگوار و داغدار خود آغاز می کند؛ این مورد، غالباً در اشعاری که شاعر در رثای همسر خود سروده، نمود پیدا می کند. شاعر در رثای فرزند خود با دعوت از همه به گریستن، آنها را به همدلی فرا می خواند. همچنین متناسب با شخص متوفّی از صفات و تشبیهات متناسب او استفاده می کند.
غلبه تیپِ مذهبیِ مزوّر، نمودی از فهم ناروا از دین در رمان اجتماعی (با تامّل در نمونه های برجسته)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان های اجتماعیِ پس از مشروطه، محصول جامعه دوره گذر از سنت به تجدد و میل به رهایی مطلق از سنت های گذشته بود. در غالب این رمان ها دین به عنوان شالوده سنن گذشته، آماج بیشترین انتقادها قرار گرفت. رمان نویسان این دوره در پی آن بودند که فرد را در جامعه، نزدیک به آنچه در عالم واقع اتفاق می افتد، به تصویر بکشند؛ اقتضای واقع گرایی ارائه تصویری است که خوبی ها و هنجارها را نیز در کنار ناروایی ها و پلشتی ها بنمایاند. مسئله این است که نویسندگان در تصویری که از طیف مذهبی جامعه در قالب داستان بازنموده اند، صرفا بر روی بخشی از این طیف، یعنی شخصیت های منفی و متظاهر تمرکز کرده و عملاً خصوصیات آنها را به دیگر تیپ های مذهبی تعمیم داده اند. آنها در این بین تیپ مذهبیِ دین دارِ راستین را تقریباً نادیده انگاشته اند. در قریب به اتفاقِ مواردی که شخصیتی مذهبی در رمان های اجتماعی حضور دارد، کانون تمرکز، رفتارهای منفی، گناه آلود و ریاکارانه اوست؛ از این رهگذر آثار مذکور غالبا از نوعی پیش داوری نسبت به مذهب رنج می برد. به نظر می رسد، در پدید آمدن چنین ذهنیتی تأثیر نوع نگاه غربی به دین در مفهومِ کلیسایِ خردگریز و علم ستیزِ قرونِ وسطایی که دین را در هیئتی منفور و تیره می دید، نمی تواند بی تأثیر باشد؛ نگارنده با مطالعه آثار داستان نویسان بزرگ نیمه نخست سده حاضر، تیپ های مذهبی شاخص را انتخاب کرده و در قالب چهار تیپِ روحانی، مذهبی غیر روحانی، زنان مذهبی و تیپ های غیر مذهبی متظاهر به مذهب، به صورت تحلیلی بررسی کرده است. بررسی مولفه های شخصیتی تیپ های مذکور نشان داد که نگاه منفی به تیپ های مذهبی و تعمیم صفات تیپ مذهبی ریاکارِ گناه آلود به دیگر طیف های مذهبی، تقریباً در همه داستان های این دوره، با اندکی تفاوت در شدت و ضعف، یک امر شایع است.
نقد روانشناختی شخصیت گشتاسپ در داستان رستم و اسفندیار بر اساس روان شناسی یونگ
حوزه های تخصصی:
نقد کهن الگویی آثار ادبی از فروع نقدهای روان شناختی است که در دهه های اخیر همچون مطالعات میان رشته ای دیگر، رونق و روایی یافته است. شاهنامه نیز با زیر ساخت اساطیری ویژه ی خود روایت گر داستان ها و شخصیت هایی است که از ریشه و پیشینه ی ژرف اسطوره ای برخوردارند. این اثر از جمله آثاری است که در آن کهن الگوهای (آرکه تایپ ) یونگ نمودی برجسته یافته است. کهن الگو به نشانه ها و نمادهای یکسان در فرهنگ های مختلف گفته می شود و نمود ویژه ی این کهن الگوها در شاهنامه به این دلیل است که این کهن الگوها، بسیار دیرینه اند وکاربرد آن ها در داستان های اساطیری و حماسی نشان گر وجود ناخودآگاه جمعی در میان ملت ها و انسان ها از گذشته تاکنون است . در این جستار سعی شده است بااستفاده از آموزه های روانشناسی و نقد کهن الگویی، شخصیت گشتاسپ مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد، به این شیوه که شخصیت گشتاسپ در راستای کهن الگوهایی چون، عقده، سایه، نقاب و... مورد توجه قرار می گیرد
درنگی بر چند گونة هم سنگ ؛کارنامه و شهر آشوب ؛ اشعار صنفی و شهرانگیز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارنامه،شهرآشوب ، اشعار صنفی و شهرانگیز عناوینی هستند که در منابع بنا به بعضی هم ریشگی ها و همانندی هایشان، به جای هم یا در کنار هم مورد اشاره قرار گرفته اند. با این همه، این آثار آن قدر تفاوت های ظریف و متنوع دارند که می توان آن ها را چهار گونة جداگانه به شمار آورد .البته از کارنامه با توجه به نمونه های بسیار اندک و گاه ناقص، کمتر می توان یک گونة کامل را انتظار کشید؛چنان که در عمل هم کارنامه سرانجام عرصه را به شهرآشوب سپرده است. هم چنین است اشعار صنفی که در آن حرفه ها با نگاه شاعرانه و پیشه ور در مقام معشوق توصیف شده ؛ ولی بعدها در گونة شهرانگیز وارد شده و از صورت اشعار پراکنده ،بعضاً به آثاری مبسوط و منسجم تبدیل شده است. شناخت ویژگی های ظریف این انواع مستلزم دقت بسیار است و بواقع همین بی مبالاتی نسبت بدانهاست که باعث شده که از آغاز تا به امروز حتی از سوی اهل فن با یکدگر تخلیط شوند .با این همه باید گفت که در همان زمان شیوعشان هم، از سوی عموم ادبا و شعرا چندان معیارمند نبوده؛ خاصه آن که در این میان، گرفتار بعضی از اشتباهات و یا ابداعات فردی هم شده ، تفنناتی که در پی خود جعل اصطلاح نیز به همراه داشته، و عناوینی چون عالم آشوب،جهان آشوب،دهرآشوب ،عالم کوب و امثال آن ها گواه این ادعایند.تحقیق حاضر برای نخستین بار با اتکا به برخی معاییر گونه شناسی و نیز توسل به منابع اصلی، سعی در شناخت و بازنمود این گونه های ادبی هم سنگ و نزدیک به یکدیگر دارد.
بررسی و تحلیل داستان «بند» محمود دولت آبادی بر پایه اصول مکتب رئالیسم
حوزه های تخصصی:
رئالیسم جنبش ادبی است که در اواخر نیمه اول قرن نوزدهم آغاز شد و هنوز هم قدر و اعتبار ویژه ای در ادبیات جهان و رمان نویسی نوین دارد. این مکتب ادبی که در برابر رمانتیسم شکل گرفت با تکیه بر دنیای واقع و عینیت گرایی، ارکان اصلی نظام فکری رمانتیسم ها را در هم نوردید. بالزاک را می توان پیشوای مسلم رئالیست دانست که با انتشار مجموعه آثار خود با عنوان کمدی انسانی تأثیر ژرفی بر عالم ادب گذاشت. یکی از پیروان این مکتب ادبی در ایران، محمود دولت آبادی است. در این پژوهش، داستان کوتاه «بند» از مجموعه داستان ادبار و آینه به شیوه توصیفی- تحلیلی، براساس اصول و معیارهای مکتب رئالیست به ویژه با تأکید بر سه عنصر موضوع، توصیف و شخصیت پردازی تحلیل و بررسی شده است تا پاسخی برای این پرسش بیابیم که آیا این داستان نیز در شمار داستان های واقع گرای نویسنده قرار گرفته است یا خیر؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که دولت آبادی در این اثر با نمایش برشی خاص و واقعی از زندگی اجتماعی و افراد آن و رابطه دو سویه بین آنها، داستانی رئال آفریده است. نویسنده در این داستان به دنبال رابطه درونی بین پدیده هاست و ریشه رفتارهای شخصیت های داستانی را در شرایط اجتماعی، اقتصادی آن روزگار می جوید. در این اثر مطابق با اصول رئالیست، توصیف ها، گفت و گوها و کنش های شخصیت ها در خدمت شخصیت پردازی، پرورش قهرمان داستان و فضاسازی اثر است و عناصر چندان زائدی در داستان مشاهده نمی شود.
بررسی انتقادی ساقی نامه در فهرست های نسخ خطی و منابع تذکره ای و کتاب شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از نوشتن این مقاله بررسی ساقی نامه های سروده شده تا پایان سده 12 است. در این راستا پس از طرح مسأله، سابقه تحقیق، تعریف ژانر ساقی نامه و ملاحظات تاریخ ادبیاتی درباره آن در درآمد، به بررسی انتقادی فهرست های نسخ خطی و منابع تذکره ای و کتاب-شناسی پرداخته شده است. در بخش بررسی انتقادی فهرست های نسخ، روشن خواهد شد که برخی فهرست نویسان اشعاری را اشتباهاً به عنوان ساقی نامه به برخی از شاعران نسبت داده و یا ساقی نامه های واحدی را به چند شاعر منسوب کرده اند. سپس به ساقی-نامه های نویافته ای پرداخته شده که در دو تذکره میخانه و پیمانه به آن ها اشاره نشده است. در بخش بررسی انتقادی منابع تذکره ای و کتاب شناسی، به بررسی کامل تری از ساقی نامه-هایی پرداخته شده که گلچین معانی آن ها را در مقدمه پیمانه مختصراً معرفی کرده؛ همچنین در این بخش منابع تذکره ای و کتاب شناسی که به ساقی نامه پرداخته اند، بررسی شده است. بنابراین این مقاله دو هدف اصلی دارد: 1- تکمیل و اصلاح اطلاعات مربوط به برخی از ساقی نامه ها 2- معرفی و بررسی برخی از ساقی نامه های نویافته و نامذکور در دو تذکره میخانه و پیمانه.
نقد نشانه- معناشناختی اشعار سیمین بهبهانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال پنجم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
91 - 106
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی رویکردی است که از زبان شناسی، جامعه شناسی، روان شناسی، نقد ادبی و ... بهره گرفته، برای تحلیل آثار ادبی یکی از روش های نو و بسیار مناسب است و کمک بسیاری به خواننده در جهت آشنایی با سبک نویسنده و عمیق تر شدن فهم او از متن آثار ادبی می کند. با توجه به این که در نشانه شناسی متون ادبی، تفسیر و نظرات شخصی جایی ندارد و این امر به نوبه خود زمینه را برای بررسی روشمند متن فراهم می کند، و همچنین به دلیل آن که شعر سیمین بهبهانی از جهات مختلفی، قابلیت بررسی نشانه شناسانه را داراست، پژوهش پیشِ رو شکل گرفته، و با بهره گیری از روش استقرایی- تحلیلی، کوشیده ایم به بررسی نشانه های خالق اثر، زیبایی شناختی، احساسی و اجتماعی در اشعار سیمین بهبهانی بپردازیم. دستاوردهای پژوهش گویای این است که شعر این شاعر، مملو از نشانه هاست؛ به خصوص نشانه های اجتماعی بسامد بالایی دارد. در میان نشانه های احساسی نیز، احساسات غم انگیز نمود بیشتری دارد که این امر با نشانه های خالق اثر در ارتباط است. شاعر از طریق نشانه ها و روابط حاکم میان آنها، معنا را به خواننده منتقل می کند. این مقاله می تواند راهی به روی پژوهشگران در آشنایی روش مند با شعر سیمین بهبهانی بگشاید.