فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی به طرق مختلفی در حوزه آموزش تاثیر گذاشته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مدل های هوش مصنوعی مولد (ChatGPT و Gemini) در آموزش زبان انگلیسی(ELT)، به مرور نظام مند 41 مقاله چاپ شده، در مجلات معتبر که در سال های 2023 و 2024 منتشر شده بودند، پرداخته است و فرصت هایی که این چت ربات ها، برای مدرسان و زبان آموزان به ارمغان می آورند، به همراه چالش ها و محدودیت های آنها مورد بررسی قرار داده است. با رعایت معیارهای دقیق ورود و انتخاب مقالات و استانداردهای تحقیق از جمله پایایی بین ارزیاب (ضریب کاپا کوهن = 0.81)، منابع از پایگاه های معتبر علمی پژوهشی بین المللی جمع آوری و تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که مطالعات قبلی بر چهار موضوع اصلی متمرکز بودند: الف) تاثیرات و مزایای استفاده از مدل های هوش مصنوعی مولد در ELT، ب) چالش ها و محدودیت های استفاده از مدل های هوش مصنوعی در ELT، ج) نقش مدل های هوش مصنوعی در ارزیابی و ارتقای آموزشی در حوزه ELT و د) ضرورت آموزش و پشتیبانی برای استفاده موثر از مدل های هوش مصنوعی مولد در ELT؛ هم چنین نتایج بیانگر مزایای استفاده از چت ربات ها در آموزش زبان انگلیسی، چالش ها و محدودیت های استفاده از آنها بود. این مطالعه نظام مند می تواند، دیدگاه روشن و توصیه های عملی در زمینه ادغام هوش مصنوعی در آموزش زبان انگلیسی ارائه دهد و به سیاست گذاران و برنامه ریزان آموزشی کمک کند تا تصمیمات آگاهانه تری در باره اثرات مدل های هوش مصنوعی مولد، در آموزش اتخاذ کنند؛ هم چنین، این پژوهش می تواند به طراحی ابزارها و روش های آموزشی جدید کمک کند که به طور خاص برای نیازهای یادگیرندگان زبان انگلیسی بهینه سازی شده باشند.
بررسی استعاره های فضایی در چهار اثر از نویسندگان زن و مرد از منظر معنی شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره در ادبیات فارسی، قدمت و جایگاه والایی داشته است. ادبیات پدیده ای اجتماعی است و پیوند ادبیات و جامعه انکارنشدنی است. در پژوهش حاضر تلاش شده است تفاوت کاربرد استعاره های فضایی بالا و پایین در چهار اثر متفاوت از نویسندگان زن و مرد در چهار دهه متوالی بررسی شود تا مشخص شود استعاره های فضایی در این چهار اثر چگونه به کار گرفته می شوند و تأثیر شرایط جامعه بر بروز و کاربرد استعاره های فضایی به چه صورت است. به این منظور، چهار رمان از دو نویسنده مرد و دو نویسنده زن از دهه ۶۰ نخل های بی سر، ۷۰ روی ماه خداوند را ببوس، ۸۰ چراغ ها را من خاموش می کنم و ۹۰ پاییز فصل آخر سال است، انتخاب شده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی و بنابر دیدگاه لیکاف و جانسون (۱۹۸۰) و در چارچوب معنی شناسی شناختی انجام شده است. پیکره پژوهش، جمله هایی از هر چهار رمان است که به طور جداگانه بررسی و تحلیل شده اند. یافته ها نشان داد که میزان استعاره های بالا در آثار نویسندگان زن بیشتر به کار رفته است؛ تجربه های زیسته در کاربرد استعاره ها نقش دارد و مهم تر اینکه استعاره های بالا همیشه مفهوم شادی و استعاره های پایین مفهوم غم را ندارد.
Examining Iranian Pre-Service and In-Service EFL Teachers’ Digital Competence: Does Gender Make a Difference?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Nowadays, teachers are expected to demonstrate a notable level of digital competence. Therefore, the current study investigated Iranian male and female pre-service and in-service EFL teachers’ digital competence. The study employed a mixed methods approach and three instruments including a questionnaire, structured interviews, and observations were utilized. Therefore, 157 Iranian in-service EFL teachers completed the DIGIGLO questionnaire. Also, 15 in-service and 15 pre-service EFL teachers participated in structured interviews. Moreover, 30 classes were observed. To analyze the qualitative data, thematic analysis was used and in the phase of quantitative analysis, descriptive statistics and independent sample t-tests were used. The results indicated that the level of Iranian in-service EFL teachers’ digital competence was moderate to high. In addition, some similarities and differences could be seen in the interview questions between in-service and pre-service EFL teachers. Moreover, it was revealed that there were no significant differences between male and female in-service EFL teachers’ digital competence. Furthermore, it was found that a majority of teachers incorporated digital technologies into their teaching practice. The results of this study can help curriculum developers and teacher educators realize a better conception of Iranian pre-service and in-service EFL teachers’ digital competence and their practices of using digital tools.
The Embodiment of Environmental Discourse in Language Learning: A Critical Ecolinguistic Study of EFL Textbooks in Indonesia(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
As environmental issues become more prevalent, it is vital to incorporate ecological components into the curriculum to equip future generations with the necessary foundations to preserve and improve ecology. In light of this circumstance, many countries are compelled to include instructional approaches representing environmentally-based topics in textbooks. Nevertheless, whether the textbooks facilitate environmental education (EE) to promote ecological principles or foster students' competence in recurrent environmental concerns is ambivalent, particularly in the Indonesian context. The current study attempts to analyze the ecological verbal and visual contents engaged in Indonesian EFL textbooks. This study also unpacks the extent to which EFL textbooks in Indonesia accurately reflected the ecolinguistics perspective. Content analysis was employed in this study, adapting Stibbe’s (2015) ecolinguistics framework and Kress and van Leeuwen’s (2016) visual grammar theory. The findings revealed that EE in Indonesian EFL textbooks highlights the natural beauty and ecotourism locations while mainly disregarding ecological degradation. In contrast, EFL textbooks must emphasize contemporary world issues to cultivate positive attitudes and ecological consciousness among learners. Subsequently, these findings have significant consequences for the development of environment modules in Indonesian EFL textbooks.
تحلیل و طبقه بندی معنی شناختی استعاره های مفهومی در افعال مرکب فارسی: مطالعه ای در چارچوب زبان شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر می کوشد تا با اتکا بر ارکان معنی شناسی شناختی در تحلیل استعاره به تحلیل و طبقه بندی انواع استعاره های مفهومی و همچنین شیوه مفهوم سازی آن ها در میان افعال مرکب فارسی بپردازد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. جمع آوری داده ها از طریق فرهنگ 8 جلدی سخن و همچنین پایگاه دادگان زبان فارسی صورت گرفته است. داده های پژوهش بالغ بر 1000 فعل مرکب فارسی است که در قالب 20 همکرد رایج زبان فارسی که به ازای هر کدام 50 ترکیب فعلی از زبان فارسی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. درواقع هدف نگارندگان این است تا انواع استعاره های مفهومی و بسامد آن ها و همچنین شیوه مفهوم سازی آن ها را در زبان فارسی تحلیل کنند. هدف اصلی جستار پیش رو پاسخ گویی به پرسش های زیر است: 1. مفهوم سازی استعاری در افعال مرکب زبان فارسی چگونه شکل می گیرد؟ 2. از میان استعاره های مفهومی رایج کدام یک دارای بسامد وقوع بیشتری است؟ نتایج نشان دادند که در این پیکره پنج حوزه مبدأ شیء، ظرف، انسان، جاندار و ماده که همگی متعلق به استعاره های هستی شناختی هستند با اختلاف زیادی (به ویژه دو حوزه اول) پربسامدترین حوزه های مبدأ در این پیکره از زبان فارسی هستند.
تحلیل بهینگی جابه جایی های زنجیری نظام واکه ای زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
259-292
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تغییرات درزمانی نظام واکه ای زبان فارسی از ایرانی باستان به فارسی میانه، فارسی دری و به فارسی امروز، توصیف چگونگی رخداد آنها و تحلیل چرایی وقوع آنها در چارچوب نظریه بهینگی پرداخته است. این تغییرات از نوع نظام مند مستقل از بافت هستند که در قالب جابه جایی های زنجیری در فضای واکه ای شکل گرفته اند و نتیجه آنها ایجاد نظام واکه ای متقارن تر به لحاظ تمایزهای کیفی واکه های ساده و ازمیان رفتن نقش واجی واکه های مرکب و واکه های بلند بوده است. این تحولات در نظریه بهینگی با تعامل محدودیت ها توجیه می شود. برون داد نهایی این تعامل در هر دوره (گونه) زبانی واکه بهینه آن دوره است که برای گویشور آن منطبق بر درون داد است و تا زمانی که تغییر واکه ای دیگری ایجاد نشود، در واجگان وی باقی می ماند. تغییر جدید با تغییر در مرتبه محدودیت ها بازنمایی می شود و به بازسازی درون داد می انجامد. تحلیل مراحل میانی تغییرات واکه ها مانند تغییرات واکه های مرکب نیز در رویکرد زنجیره گزینه ها در این نظریه ممکن است.
جنسیت و قدرت: بررسی تسلط مشارکتی در نمایشنامه های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به ارزیابی برهم کنش های واقعی میان جنسیت های مختلف می پردازد و فضای بازسازی شده نمایشی را برمی گزیند که درآن برهم کنش های انسانیِ پالوده و اندیشیده، تجلی می یابد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیرِ جنسیت بر تولید شاخص های زبانی قطع گفتار، همپوشی کلام و پرسش های ضمیمه ای به عنوان عوامل اصلی تسط مشارکتی در گفت وگو است. جنسیت در دو سطح جنسیت شخصیت های نمایشی و نیز جنسیت نویسنده بررسی می شود. گفت وگوها نیز در دو مقطع پیش و پس از انقلاب با هم مقایسه می شوند. جامعه آماری این تحقیق تمام نمایشنامه های ایرانی چاپ شده شصت سال اخیر ادبیات نمایشی ایران و حجم نمونه عبارت است از نه نمایشنامه که به شیوه نمونه گیری غیرتصادفی انتخاب شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد فراوانی قطع گفتار در میان مردان بیش از زنان، و همپوشی کلام و به کارگیری پرسش های ضمیمه ای در زنان به مراتب بیشتر از مردان است. جنسیت نمایشنامه نویسان بر تولید دو شاخص همپوشی کلام و پرسش های ضمیمه ای تأثیر معناداری دارد اما بر بازتولید قطع گفتار تأثیری ندارد. از میان شاخص های تسلط مکالمه ای، فراوانیِ قطع گفتار و همپوشی کلام در آثار پیش از انقلاب، بیش از آثار پس از انقلاب بوده است. به طور کلی، این تحقیق بازتولیدِ جنسیت در گفتمان زنان و مردان را تأیید می کند و نشان می دهد که گفتمان ادبیات نمایشی ایران حاوی مؤلفه های جنسیت گرا است. نتایج این پژوهش برای نویسندگان، زبان شناسان اجتماعی، جامعه شناسان و نیز برنامه ریزان زبانی در شناخت الگوهای زبانی و مکالمه ای و نیز آشنایی با پارادایم توزیع روابط قدرت بین دو جنس و در نهایت درک بهتر زبان و عملکرد آن در جامعه سودمند است.
Nomadology in Cormac McCarthy's The Crossing and The Road: The Deleuzian Geocritical Study(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۲, Issue ۵۰, Autumn ۲۰۲۴
147 - 155
حوزههای تخصصی:
In the present essay, the researchers aim at studying two famous novels "The Crossing" and "The Road" in the light of Deleuzian geocritical concepts such as: nomad, rhizome, smooth space, and war machine. Studying space and place in American literature is a new trend. Space and landscape, considered as smooth space and striated space in Deleuze and Guattari's nomadology, are significantly highlighted in American literature. By drawing on Deleuze and Guattari's view of rhizome, which does not follow any plans or structures, the novel can be regarded as a rhizomatic structure in which the characters with nomadic existence move freely in a smooth space- a space without an explicit beginning and a clear destination. Portraying American space and landscape is a dominant theme in Cormac McCarthy's novels, including "The Crossing" and "The Road", in which the characters move from a rooted life to a nomadic life. Through examining these two novels, this paper is going to investigate the movement of nomadic characters in the smooth space of the postmodern world. Moreover, through exploring the relationship between literature, space, and identity, drawing on the philosophical ideas of Deleuz and Guatari, this paper is going to expose in what extent the representation of spaces in literature can reflect and shape cultural and national identities.
Combined Effect of Critical Thinking and Dynamic Assessment on Enhancing Iranian EFL Learners’ Writing Performance: A Focus on Teaching Writing Strategies(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۲, Issue ۴۸, Spring ۲۰۲۴
67 - 77
حوزههای تخصصی:
This study aimed to explore the combined impacts of critical thinking and dynamic Assessment on enhancing the writing performance of Iranian EFL learners, specifically focusing on teaching writing strategies. We selected 80 intermediate-level participants from a pool of approximately 200 language learners at an accredited institute (Gooyesh). These participants were divided equally into two experimental and control groups. The experimental group (EG) received writing strategies through the application of critical thinking principles and dynamic assessment. The control group (CG) received writing strategies through traditional methods without receiving critical thinking or dynamic assessment principles. The two groups underwent a writing pre-test to assess their initial writing skills, and after the treatment, to measure their writing improvement, they took a post-test using the same evaluation criteria as those of the pre-test. Then, appropriate statistical tools were employed to gauge the participants' writing progress as a result of the instructional methods. The results indicated that integrating dynamic assessment and critical thinking strategies significantly improved participants' written communication skills. These findings hold promise for EFL instructors, curriculum designers, and material developers.
Exploring EFL teachers’ and learners’ beliefs and practices about task rehearsal(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The goal of this study was to explore English as a foreign language (EFL) teachers’ and learners’ beliefs and classroom practices in relation to task rehearsal as an operationalization of repeating a task, which entails learners’ awareness of the repeated performance before they do a task for the first time. Five intact EFL classes with five teachers and 32 learners were recruited. The teachers asked the learners to perform a task that was included in the textbook twice with an interval of one week, while they made the learners aware of the second iteration prior to their first performance. Data were collected through observing the two sessions of each class and interviewing both the teachers and the learners immediately after the second task occasion. Results indicated that the participants (both teachers and learners) believed that task rehearsal was beneficial for facilitating task implementation and task performance. Findings also showed that task rehearsal led the participants to show changes in their classroom behaviors related to this practice from the first to the second session, which clearly reflected their beliefs. Implications of these results for L2 task implementation and teacher education are discussed.
Revisiting Mental Translation: A Potential to Promote Reading Comprehension in English for Specific and Academic Purposes Contexts(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۷, No.۳۴, Spring & Summer ۲۰۲۴
1 - 21
حوزههای تخصصی:
Although teaching English for Specific and Academic Purposes (ESAP) is equivalent to teaching reading comprehension, it seems that Iranian graduated students having studied ESAP at BSc and MSc levels are not efficient readers and they also have a lot of problems in obtaining information from English materials related to their field of study via translation. Because mental translation is inevitable while reading English texts, the question is how to make the best use of this spontaneous strategy to promote reading comprehension. Sixty-six students majoring in midwifery, nursing and surgical technology at MSc level were selected based on convenience sampling. They were classified as lower-intermediate students by a standard placement test. Their translation practices and reading activities were investigated in an attempt to discover the strategies most frequently used by such learners. Through content analysis of these documented activities and interviews with the learners and observation of ESP classes, the common problems in reading comprehension as well as translation processes were identified. These problems originated from mental translation. These problems were addressed by using strategy-based instruction. The findings implies how to expliot mental translation as an efficient strategy through equipping learners with the prerequisite reading comprehension and translation skills and strategies.
بررسی تأثیر جنسیت و سن بر کاربرد دشواژه ها در گفتار گویشوران فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
77 - 103
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر دو عامل «جنسیت» و «سن» بر کاربرد «دشواژه ها » در گفتار روزمره گویشوران زبان فارسی است. برای دست یابی به این هدف از پرسشنامه ای محقق ساخته بهره گرفتیم و آن را به صورت تصادفی میان 523 زن و مرد فارسی زبان در 4 گروه سنی مختلف (25-15 سال، 35-26 سال، 45-36 سال و بالای 45 سال) توزیع کردیم. این پژوهش از جنبه روش شناسی، میدانی و پیمایشی بوده و ماهیتاً توصیفی-تحلیلی ست. داده های گردآمده از پرسشنامه برپایه تلفیقی از آرای باتیستلا (Batisttella, 2005)، جی (Jay, 2009) و وارداف (Wardhaugh, 2006) در پیوند با دسته بندی «دشواژه ها» تحلیل شدند. یافته های برآمده از تحلیل های آماری با بهره گیری از آزمون های تی، تحلیل واریانس و توکی نشان داد مردان در حالت عادی و نیز عصبانیت بیشتر از زنان از «دشواژه» استفاده می کنند و میانگین کاربرد دشواژه های رکیک تر در مردان بالاتر است. افزون براین، یافته ها نشان داد زنان و مردان فارسی زبان به طورکلی از شش دسته از دشواژه ها در گفتار روزمره خود بهره می گیرندکه فراوانی دشواژه های مربوط به دسته های «مسائل جنسی»، «دفعیات بدن» و «انگ ها» در مردان بالاتر است؛ درحالی که در گفتار زنان فراوانی دشواژه های مربوط به دسته «مرگ و بیماری (نفرین)» بیشتر است. همچنین، روشن شد تفاوت میزان به کارگیری دشواژه در بین گروه های سنی مختلف از جنبه آماری معنادار است: در بیشتر موارد و در هر دو حالت عادی و عصبانیت، شرکت کنندگان 25-15 ساله دشواژه های بیشتر و رکیک تری را نسبت به سه گروه سنی دیگر به کار می بردند؛ درحالی که در مورد افراد 45 سال به بالا این موضوع کاملاً برعکس است.
تأثیر ارزیابی پویای بر خط بر بهبود مهارت نوشتاری دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی پویا که بر پایه مفهوم پیشرفت در منطقه تقریبی رشد ویگوتسکی (1987) استوار است، روشی است در جهت اجرای همزمان دو فرآیند آموزش و ارزیابی به عنوان فعالیتی ترکیبی که در آن هدف اصلی درک درست توانایی های دانش آموزان و حمایت فعالانه در جهت ارتقای این توانایی ها است. نگاهی کلی به تاریخچه حاضر نشان می دهد که تأثیر ارزیابی پویا بر مهارت نوشتاری دانش آموزان ابتدایی در ایران در کلاس های برخط تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته است. بنابراین، پژوهش حاضر تأثیر به کارگیری ارزیابی پویای برخط و ارزیابی غیر پویا/ایستا بر میزان رشد توانایی نوشتاری دانش آموزان دختر پایه چهارم ابتدایی را بررسی کرد. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی پیش آزمون، آموزش، پس آزمون و پس آزمون با تاخیر بود که با شرکت دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) که به شکل تصادفی در یکی از مدارس دولتی شهرستان بروجرد انتخاب شدند انجام گرفت. تحلیل داده ها با تحلیل کوواریانس یک طرفه صورت گرفت. یافته ها نشان داد که بین گروه آزمایش و گروه کنترل در پس آزمون تفاوت معناداری وجود داشت. همچنین، نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و گروه کنترل در پس آزمون با تاخیر نسبت به مهارت نوشتاری وجود داشت. در پایان، با توجه به بنیان های فکری نظریه فرهنگی-اجتماعی ویگوتسکی، نتایج بحث شد و پیشنهادات کاربردی برای بهبود آموزش نوشتاری ارایه شد.
دستگاه فعل در گویش کندازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۳ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۹) ویژه نامه زبان ها و گویش های ایرانی
70 - 91
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله بررسی و توصیف دستگاه فعل در گویش کُندازی است. کُندازی روستایی است کوهستانی و کهن که در دهستان اَبرَج و در بخش دُرودزَن شهرستان مرودشت قرار گرفته است. گویش کندازی یکی از گویش های بازمانده از زبان فارسی میانه و گویشی از شاخه غربی جنوبیِ زبان های ایرانی نو است که با گویش های دشتکی، امامزاده اسماعیلی، کوهمَره ای/ کُهمَره ای، اردکانی، خُلّاری، قَلاتی، لارستانی، دَوانی و دشتی و پاره ای دیگر از گویش هایی که دارای ساخت کُنایی هستند، شباهت و همانندی هایی دارد. در این پژوهش، شیوه ساختاری مصدر، ستاک حال و گذشته، اسم مفعول، شناسه های فعلی در زمان های حال و گذشته، واژه بست فاعلی، وجه و زمان دستوری افعال بررسی می شود. شیوه پژوهش در بررسی و مطالعه این گویش، میدانی و کتابخانه ای است. داده های زبانی این گویش می تواند پرتویی بر دانش ایران شناسی، شناخت و مطالعه زبان های ایرانی و پژوهش های رده شناسی باشد. در این پژوهش، 1۶ گویشور مرد و 4 گویشور زن در گروه های سنی 20 تا 80 ساله از افراد بی سواد، کم سواد و باسواد در گردآوری پیکره زبانی همکاری داشته اند.
پایش راهبردهای زبانی ایران هراسی در خبرگزاری العربیّه با تکیه بر نظریه چارچوب سازی انتمن و مربع ایدئولوژیک ون دایک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
65 - 95
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی راهبردهای زبانیِ منجر به پدیده ایران هراسی در شبکه العربیه، انجام گرفته است. به این منظور، دو نظریه چارچوب سازی انتمن (Entman, 2014) (بازنمایی اهداف مؤلف از متن با استفاده از روش های تفسیری و بازنمود محتوای پنهان با دلالت های ضمنی متن و تفسیر آن) و مربع ایدئولوژیک ون دایک (Van Dijk, 2005) (تقویت نکته های مثبت و نادیده انگاری نکته های منفی گروه خودی و تقویت نکته های منفی و نادیده انگاری نکته های مثبت گروه غیر خودی) انتخاب شد. سپس، 20 متن در بازه جولای تا دسامبر 2021 در خبرگزاری العربیّه از ژانر تحلیل سیاسی با موضوع های مسائل ایران و با هدف تبیین راهبرد های زبانی این خبرگزاری در فرآیند چارچوب سازی رسانه ای بررسی شده است. در اجرای نظریه ها، توجه اصلی بر تحلیل راهبردها و تکنیک های زبانی بوده و کوشش شد تا اندازه ممکن از نقد سیاسی پرهیز شود تا یافته های پژوهش مبتنی بر مبانی علمی باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد معرفی ایران به عنوان تهدیدی برای امنیت منطقه، مداخله گری در امور داخلی کشورها، ایستادگی در برابر خواست ملت ها، روحیه استعمارگری و تأکید بر همسوسازی کشورهای اسلامی علیه ایران مهمترین چارچوب های العربیّه بوده است. العربیّه همچنین برای جبران کمبود ادلّه و اسناد قطعی و غیر قابل مناقشه برای گزاره های خبری و تحلیلی خود به استفاده از تکنیک ها و روش های اقناع رسانه ای و بهره گیری از ظرفیت ادبی زبان عربی برای سودهی به مخاطب عرب در راستای اهداف و سیاست های رسانه ای خود پرداخته است. در کاربست راهبردهای زبانی، بیشترین سهم به قطبی سازی، فاصله گذاری، هم معنایی، پیش انگاشت، هم دلی و اغراق تعلق دارد که چگونگی برگزیدن آن ها برای چارچوب های مختلف هوشمندانه بوده و با هدف های العربیّه هماهنگی دارد. در مقابل، هرگونه کنش گری منفی از سوی عربستان با سانسور روبه رو شده و گفتمان سکوت درباره نقاط منفی گروه خودی بر این رسانه حاکم است.
گسترش معنایی مزه واژه ها در گلستان سعدی در چارچوب معناشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
189 - 221
حوزههای تخصصی:
ادراک حسی از محیط پیرامون می تواند نقش مهمی در شناخت و شیوه مفهوم سازی انسان از رخدادهای جهان خارج داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ساز و کارهای مفهومی و معیارهای برون زبانی در برداشت معانی مجازی از مزه واژه ها درگلستان سعدی انجام شده است. داده های این مقاله، از بیت ها و جمله های گلستان سعدی که دربردارنده مزه واژه های شیرین، تلخ، ترش، شور، تند و نمکین هستند، استخراج شده و در چارچوب معناشناسی شناختی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. یافته های به دست آمده از تحلیل داده ها نشان می دهد که کاربرد مجازی مزه واژه ها در حوزه های شخصیت، اخلاقیات و عواطف، اغلب مبتنی بر ساز و کارهای مجاز و استعاره مفهومی هستند که بر پایه تجربه بدنمند ما از محیط پیرامون و کاربرد پیاپی پاره گفته های چشایی شکل می گیرند. تجربه های خوشایند مربوط به چشیدن شیرینی، تجربه ناخوشایند ناشی از مصرف مواد تلخ، چین و چروک چهره بعد از چشیدن مواد غذایی ترش، تغییر حالات عاطفی در اثر خارش و گرمای ناشی از مصرف مواد غذایی تند و زیان ناشی از وجود نمک زیاد در آب از نمونه تجربیات بدنمند ما هستند که پس از گذشتن از صافی فرهنگ، در نگاشت میان مزه واژه ها و ویژگی های شخصیتی به کار می روند. از این رو، اغلب معانی مجازی برداشت شده از مزه واژه شیرین خوشایند است؛ ولی مزه واژه های ترش، تلخ، شور و تند غالباً معانی ناخوشایند و احساسات منفی را مفهوم سازی می کنند. یافته های این پژوهش، همسو با پژوهش های اخیر در حوزه ادراک حسی، بر نقشِ بدنمندی معنا، نشانه های بافتی، کاربرد زبان و دانش دایره المعارفی ما در برداشت معنای مجازی از مزه واژه ها در گلستان سعدی تأکید می کند.
TEFL Ph.D. Students' Engagement with Peer Feedback and Automated Feedback on Their Dissertation Proposals(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
This study was conducted to examine the comments provided by ChatGPT 3.5 and doctoral students on doctoral dissertation proposals. Feedback receivers’ behavioral engagement with these two feedback types was also examined. The participants of this study, selected based on convenience sampling, were 28 Teaching English as a Foreign Language PhD students from three provinces who wrote their dissertation proposals in English. The first version and revised versions of their proposals and the provided comments were analyzed to identify the feedback types and the extent they applied the comments. Furthermore, stimulated recall interviews were used to identify the reasons why they did not apply some of the participants. Findings showed that both ChatGPT 3.5 and doctoral students were successful in providing both content-related and form-related comments. These two feedback sources also provided significant numbers of elaborated and justified feedback on dissertation proposals. Feedback receivers applied most of the comments provided by these feedback sources, and the specificity levels of comments affected the incorporation rate. The findings of the thematic analysis of the stimulated recall interview data revealed that the participants did not apply the comments because they were too broad, inaccurate, difficult to apply, and difficult to understand.
Intercultural Language Education in an EFL Context: Policymakers’ Beliefs, Knowledge, and Planning(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Although intercultural communicative competence (ICC) has been foregrounded in L2 pedagogy, the status of intercultural pedagogy in the context of English as a foreign language (EFL) education in terms of policymaking and planning stages has remained under-represented. Against this backdrop, the present study used interviews as a data source to explore the intercultural beliefs, knowledge, and planning of language institute managers and supervisors as micro-level policymakers. The findings revealed that, in general, participants were in favor of intercultural pedagogy and held positive views; yet, they lacked sufficient knowledge and neglected ICC in most aspects of their educational decisions and planning. In addition, their preference for considering learners’ L1 culture and the existence of restrictive macro-level language policies were among the factors that hindered intercultural practice. Overall, the findings can enhance our understanding of ICC practice in language institutes and policymaking for ICC pedagogy.
Insights into Moral Education: Iranian English Teachers’ Conception of Morality(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study attempted to look deeply into how Iranian English teachers defined morality and if there was any significant difference with respect to gender and years of teaching experience. The study followed a mixed-methods design including a semi-structured interview and a multiple choice single-item questionnaire. The results revealed that while the main concern for the participants in different decades of teaching was choosing right over wrong, the prevailing theme for male and female teachers differed in that the male teachers moved towards less personalized and more agentic conceptions, whereas female teachers were more concerned with the context and society as their experience increased. The analysis of the quantitative data also illustrated there was a significant difference between female and male teachers in the 2nd and 3rd decades of teaching. Moreover, the differences between participants based on their level of experience were statistically significant
بررسی مبتداسازی در جمله های مرکب زبان فارسی بر مبنای رویکرد دستور واژی- نقشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دستور واژی نقشی بر مبنای رویکرد برزنن و همکاران (2016) به کارگرفتن ابزار صرفی و یا ساختی برای نشان دادن نقش موضوع ها، سبب بازنمایی متفاوت نقش های گفتمانی دستوری شده در زبان ها می شود. علاوه برآن، در این نظریه نقش های موضوعی به صورت موضعی در یک بند تعیین می شوند که این امر نیز سبب بازنمایی متفاوت عناصر گفتمانی دستوری شده در جملات مرکب طی فرایند مبتداسازی ضمیر گذار و ناگذار می شود. ازاین رو، هدف از این پژوهش ضمن بررسی چگونگی تعیین نقش های فاعل و مفعول در زبان فارسی، بررسی مبتداسازی ضمیر گذار و ناگذار در جملات مرکب زبان فارسی در چارچوب مذکور با اتخاذ روشی توصیفی تحلیلی است. یافته ها نشان می دهند در ساخت نقشی گروه اسمی مفعولی مبتدای ضمیر گذار و گروه اسمی فاعلی مبتداسازی شده در بند بالاتر دارای نقش گفتمانی اند. در بند پایین تر ضمیر واژه بستی و وند تصریفی فعل (شناسه) نقش موضوعی را ایفا کرده و با نقش گفتمانی به صورت ارجاعی بر طبق شروط خوش ساختی مطابقه پیدا کرده اند. در ساخت سازه ای، شناسه به عنوان جزء صرفی بر خلاف ضمیر واژه بستی فعل فاقد گره ای مستقل است. در ساخت نقشی، مشخصه معنایی نقش مفعول «رایی» در ارزش نقش مبتدا در بند بالاتر قرار می گیرد و مبتدا توسط پس اضافه «را» دارای حالت مفعولی است. اما به دلیل آنکه نقش های موضوعی به صورت موضعی در یک بند تعیین می شوند، در ساخت سازه ای برای رعایت شروط خوش ساختی بر مبنای اصل اقتصاد، در جایگاه متعارف گروه اسمی بند پایین تر مقوله تهی به صورت برون مرکز ملزم شده است. مفعول بدون پس اضافه «را» نیز رفتاری مشابه دارد، با این تفاوت که فاقد ابزار صرفی برای تعیین نقش مفعول است. ازاین سو، در ساخت سازه ای به صورت درون مرکز مقوله تهی در گروه فعلی بند پایین تر درنظر گرفته شده است.