فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۴۱ تا ۴٬۵۶۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
تحلیل و بررسی تطبیقی خسرو وشیرین و خسرونامه با تکیه بر عناصر داستانی
منبع:
رخسار زبان سال اول تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
۲۵-۷
حوزه های تخصصی:
خسرو و شیرین حکیم نظامی گنجوی و خسرو نامه منسوب به عطّار نیشابوری اگر چه از نظر قدرت شعری و اهمیّت در یک درجه و یک سطح نیستند امّا از نظر عناصر داستانی تا حدودی شباهت دارند. از نظر محتوا و درونمایه هر کدام از دو اثر، اثری عاشقانه است و موضوع آنها عشق دو دلداده است که پس از طی مراحلی به وصال می رسند . تأثیر نظامی بر سرایندگان بعد از خود و از جمله سراینده خسرو نامه مطلبی است که نباید از نظر دور داشت . هر چند که این دو اثر از جنبه عناصر داستان بررسی شده اند امّا این به هیچ وجه به معنی یکسان دانستن جایگاه این دو اثر نیست. در پژوهش حاضر دو این دو اثر از نظر عناصر داستان و شیوه داستان سرایی با یکدیگر مقایسه شده اند و وجه تشابه و تمایز آن دو مورد بررسی قرار گرفته و شواهدی هم برای هر دو مورد ذکر شده است. در برخی عناصر همچون نداشتن پیرنگ قوی، یکسان بودن زبان شخصیت های داستان و یکنواختی لحن، شباهت وجود دارد و در برخی عناصر تفاوت هایی وجود دارد از جمله عنصر جدال در خسرو و شیرین بیشتر درونی و در خسرونامه بیشتر بیرونی است و نیز عنصر شخصیت در خسرو و شیرین یکنواخت تر، از خسرونامه است.
دگردیسی ساختاریِ بُن مایه ها و اشتقاقات ذهنی-اجتماعیِ پدیده «زبان»در نزد ویگوتسکی و ژان پیاژه
منبع:
رخسار زبان سال اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳
۱۰۶ – ۸۶
حوزه های تخصصی:
زبان و ابعاد اجتماعی هر یک جزء فاکتورهای رشد شناختی بشمار می آیند و فرهنگ نیز ابزارهای نمادینِ فرآیندهای رُشد را فراهم می سازد. هویت های فرهنگی و ثباتِ آنها در بستر تاریخ و «زبان» شکل می گیرند. از اینرو بدیهی است که انسجام اجتماعی و هویتِ جمعی وابسته به زبان بوده و با تغییر شرایط تاریخی، هویت های فرهنگی و زبانی نیز دگرگون می شوند. در بحث شناساییِ ساختارِ «زبان»، مکاتبی از قبیل فطری گرایی (چامسکی)، ساخت گرایی (ویگوتسکی)، رفتارگرایی (اسکینر)، ساخت گراییِ شناختی (پیاژه)، و غیره خودنمایی می کنند که هر یک بدنبال استنباط کارکرد ساختارِ زبان منطبق با تعاملات درونی، شناختی و اجتماعیِ فرد است. همانطور که ویگوتسکی رُشد زبان را به پدیده ها و نظام اجتماعی مرتبط می کند پیاژه نیز ظهور زبان را به مراحل مختلف رُشد فکریِ کودک مرتبط کرده و دسترسی به آن را مشروط به عملکرد هوش و فعالیتهای حسّی و حرکتی می داند. از این منظر، از یک سو، تکامل ذهن و هوش به درک مساله و ماهیت زبان کمک کرده و از سوی دیگر ساختار زبان با ساختار اندیشه تلفیق یافته و زبان صورت درونی پیدا می کند. به بیان دیگر، پدیده زبان با ساختارهای ذهنی و اجتماعی مرتبط بوده و رفتارهای خود را منطبق با عاملهای درونی و بیرونی شکل می دهد.
بررسی سبک گفتاری زنان قزوین بر اساس دو متغیر سن و تحصیلات
منبع:
رخسار زبان سال اول تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
۱۰۸ – ۹۴
حوزه های تخصصی:
زبان یک عامل اجتماعی و ارتباط دهنده بین انسانها است. در بین افراد سبک های گفتاری متفاوتی وجود دارد که این تفاوت ناشی از موقعیت و بافتی است که در آن قرار می گیرند. هدف پژوهشگران، بررسی سبک گفتاری زنان شهر قزوین در موقعیت های مختلف بوده است. آنها در بررسی های خود به دنبال آن بوده اند که، انواع سبک گفتاری زنان قزوین چیست و چه رابطه ای بین سبک گفتاری با سن و تحصیلات زنان شهر قزوین وجود دارد؟ در این مقاله ابتدا مفاهیم کلیدی پژوهش از جمله: سبک، زبان و جنسیت و دلایل پیدایش گونه های زبانی- جنسیتی بیان شده و سپس به بررسی دو متغیر سن و تحصیلات و تاثیر آن در سبک گفتاری زنان قزوین پرداخته ایم.
طبقه بندی تحلیلی مثلهای اخلاقی گیلان
منبع:
رخسار زبان سال اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
۱۲۲-۱۰۵
حوزه های تخصصی:
ضرب المثل بازتاب دهنده اندیشه ها و افکار جامعه است. در این مقاله به گونه ای ساختاری به طبقه بندی و تحلیل مثل های اخلاقی گیلان از زاویه دیدهای زبانی، ادبی، مردم شناختی پرداخته ایم. مقاله در عنوان های فرعی خود (فرم، ساختار، نشانه و محتوا) به معرفی ساده بودن، حسی بودن، جبری بودن و در یک کلام ناتورالیستی بودن مثل های اخلاقی می پردازد. ناتورالیست ها بر این باورند که انسان نمی تواند شخصیت خود را تغییر دهد. صاحبان این مثلها خواسته یا ناخواسته به باورهای ناتورالیستی گرایش دارند. عنصر غالب مثل ها اخلاقی است، اما مقصود این مقاله جمع آوری و معرفی کل مثل های اخلاقی نیست. تنها چند مثل را به عنوان نمونه ی فراگیر انتخاب کرده و آنها را تعمیم داده ایم. این مثل ها در ساختار درونی آمرانه و بازدارنده اند، اما به واسطه ی سرشت نامناسب آدمها امیدی در دگرگونی آنها نیست. هدف این مقاله معرفی ساختارهای ضرب المثل ها و نیز سادگی نگاه کاربران آنها نسبت به اخلاقیات انسان است.
سنجش کیفی برداشت معلمان زبان از آموزش دستور در رویکرد ارتباطی و جایگاه این مقوله در کتاب های نو تالیف زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش دستور زبان از موضوعات بحث برانگیز در حوزه آموزش زبان است که در نتیجه ظهور رویکردهای جدید آموزشی فراز و نشیب هایی داشته وبا ظهور رویکرد ارتباطی ، کماکان آموزش یا عدم آموزش دستور زبان مطرح است. از این رو، در مقاله حاضر، به بررسی منطق بهره گیری از آموزش دستور زبان در رویکرد ارتباطی پرداخته شده و سپس نظر به ورود این مقوله به کتابهای نوتالیف زبان انگلیسی در نظام رسمی آموزش و پرورش که بر پایه رویکرد ارتباطی تدوین شده اند، به سنجش برداشت دبیران نسبت به این مقوله پرداخته شده است. در راستای نیل به این هدف، در قالب مصاحبه کانونی از هشت دبیر زبان ارزیابی به عمل آمد. یافته ها مبین آن است که دبیران زبان انگلیسی، برخلاف منطق حاکم بر بهره گیری آموزش دستور زبان در رویکرد ارتباطی، متاثر از نوعی تلقی رایج، آموزش دستور زبان در کتابهای جدید را در تعارض با رویکرد ارتباطی برمیشمارند؛ موضوعی که ضرورت دانش افزایی مدرسان در راستای اجرای برنامه جدید آموزش زبان را اجتناب ناپذیر میسازد.
زبان زنانه و ترجمه: مطالعه موردی «کاغذ دیواری زرد»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات جدید در حوزه ترجمه بر نقش مترجم بعنوان واسط فرهنگی تأکید بسیار داشته و بیانگر این مطلبند که هویت فردی و جنسیتی مترجمان بر بازگردانی متون تأثیرگذارند. در این مطالعه ابتدا داستان "کاغذ دیواری زرد " که بازخوردهای اجتماعی متنوعی داشته و نظراتی را در میان منتقدان نظریه جنسیت برانگیخته بود، انتخاب و در اختیار مترجمان زن و مرد قرار گرفت. چگونگی ترجمه این مترجمان و تأثیرات احتمالی نقش جنسیت بر بازگردانی داستان بر اساس چارچوب نظری لیکاف (1975) بررسی شد تا تأثیر زبان زنانه و نگرش های جنسیتی زنان و مردان در بازگردانی متن در مقایسه با متن اصلی مشخص شود. ده مورد معرفی شده بعنوان ویژگیهای زبان زنانه لیکاف در متن اصلی مشخص و با معادلهای انتخابی برای آنها از سوی مترجمان مقایسه شدند. در نهایت این نتیجه حاصل شد که مترجمان زن شیوه خاص زبان زنانه نویسنده متن مبدأ را بهتر درک کردند و نسبت به زبان زنانه و بازگردانی بی کم و کاست مطالب وفاداری بیشتری نسبت به مترجمان مرد داشتند.
تاثیر ابزارهای میانجی برمیزان پیشرفت مهارت نوشتاری زبان آموزان با تکیه بر روانی متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای بهبود یادگیری توجه به محیط آموزشی رویکردی نوین در آموزش زبان محسوب می شود. این پژوهش می کوشد تاثیر سه محیط آموزشی را بر پیشرفت مهارت نوشتاری زبان آموزان از منظر روانی متن بررسی کند. پژوهشگران، چهار گروه آموزشی نوشتاری طراحی کردند؛ سه گروه تجربی ( گروه رو در روی دو نفری 21 نفر، گروه غیر همزمان رایانه ای 20 نفر و گروه رو در روی فردی 26 نفر) و یک گروه شاهد 16 نفر. بر اساس نمرات آزمون تعیین سطح آکسفورد 83 نفر در این تحقیق شرکت کردند. گروه های تجربی، در معرض آموزش مهارت نوشتن بر اساس شیوه داربست-محور قرار گرفتند.نتایج حاصل از روش تحلیل واریانس یک طرفه موید موفقیت گروه آزمایشی رو در روی دو نفره در پیشرفت مهارت نوشتاری از نظر روانی متن در مقایسه با سایر گروهها بود که نشانگر اهمیت رویکرد همکوشی است. بنابراین شایسته است معلمان با اتخاذ رویکرد همکوشی برای افزایش مهارت نوشتاری زبان آموزان برنامه ریزی کنند و برای تغییر شرایط در جهت ارتقاء بهره مندی مناسب در راستای اهداف آموزشی از کارهای گروهی استفاده نمایند.
بررسی بعد بازنمایی تصاویر کتاب های انگلیسی دوره اول متوسطه در چارچوب نشانه شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش تعیین کننده تصاویر در انتقال مفاهیم درسی، پژوهش حاضر تصاویر کتاب های انگلیسی دوره اول متوسطه (پایه های هفتم، هشتم و نهم) را از دیدگاه رشد شناسی مورد بررسی قرار داده است. نوشتار حاضر با استفاده از چارچوب نشانه شناسی اجتماعی کرس و ون لیون (2006)، چگونگی تغییر فرایند رشدی در مفهوم بازنمایی تصاویر، این سه کتاب را به روش کمی و کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. نتایج نشان داد که با توجه به روند رشد ذهنی دانش آموزان، الگوی متناسب با چارچوب نشانه شناسی ارائه شده در انتخاب تصاویر وجود ندارد. بررسی سه بعد بازنمایی فرایند، شخصیت و محیط به ترتیب نشان داد که تغییرات رشدی از شیوه روایتی به شیوه مفهومی، از جزء به کل، از کارتون به عکس و از محیط های بومی به محیط های غیر بومی در تصاویر این سه کتاب درسی وجود ندارد. نتایج این پژوهش می تواند به افزایش دانش و آگاهی مؤلفان کتاب های درسی زبان انگلیسی در به کارگیری تصاویر در روند یادگیری دانش آموزان کمک کند.
سنجش انگیزه فراگیران زبان آلمانی در ایران و پیامدهای آموزشی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با سنجش انگیزه فراگیران ایرانی به دو سوال زیر پاسخ داده است: اول، آیا انگیزه فراگیران از یادگیری زبان آلمانی در انتخاب مؤسسه زبان، نقش دارد؟ دوم، انگیزه و اهداف زبان آموزان از یادگیری زبان آلمانی چه پیامدهایی را در فرآیند آموزش دارد؟ در این پژوهش؛ با رویکرد توصیفی پیمایشی و با کمک مقیاس «لیکرت»، 150نفر از فراگیران ایرانیََِِ (زبان آلمانی)؛ در دو گروه هدف که یکی از آنان در مؤسسات ایرانی مشغول به تحصیل بودند و گروه دیگری در یک مؤسسه آلمانی در ایران شرکت کردند. یافته های اولیه حاکی از تفاوت در انگیزه های یادگیری و علت انتخاب موسسه در دو گروه بوده؛ بنابراین نقش «تفاوت انگیزه» در انتخاب محل زبان آموزی محرز شد. از دیگر نتایج حاصله این مهم بود که کتب آموزش زبان آلمانی در ایران، همگی تألیف کشور آلمان بوده و مناسب زبان آموزانی است که قصد مهاجرت به آن مناطق را دارند، بنابراین برای پاسخ به نیاز فراگیران بومی، طراحی وتألیف محتوای بومی نیز لازم است.
همسوسازی روش های بازتابی رایج درآموزش زبان انگلیسی با ویژگیهای روانشناختی زبان آموزان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مطالعه حاضر روند بهره گیری مثبت از یک فعالیت روایت-محور با عنوان " رویداد نویسی دیالکتیکی" یا محاوره ای بر روی عملکرد زبانی 67 دانشجوی بزرگ سال ایرانی (دختر و پسر) به صورت پیمایشی باهدف انطباق سنجی سازه های روان سنجی دانشجویان در حوزه هوش هیجانی آنان با ابزار های کار پوشه، صورت گرفت.پنج زیر سنجه از متغیر های هوش هیجانی شامل مقیاس های حل مسئله، خودآگاهی هیجانی، روابط بین فردی، خودابراز(قاطعیت)و واقعیت سنجی با استفاده از شیوه رگرسیون چندگانه مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج حاصل حاکی از ان بود که مدل کلی به دست امده توانست موفقیت تحصیلی را به طور موازی با تداخل رویداد نویسی در میان افراد بزرگ سال مورد آزمون پیش بینی نماید (0.05≥p) اما مقیاس حل مسئله در مقایسه با چهار مقیاس دیگر بیشتر پیش بینی کننده موفقیت در آزمون های ارزیابی پیشرفت زبانی در گروه هدف بود. دلایل ضمنی نتیجه حاصله به همراه کاربرد های تقویت مهارت های ارتباطی در میان دانشجویان در نهایت تحلیل شده اند.
وجوه ابهام نحوی درساختار طنزهای رساله دلگشا با تکیه بر تئوری فوناژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قدمت پرداختن به طنز به دوره ی افلاطون بازمی گردد. امروزه تئوری های متنوعی در باب طنز در حوزه ی دانش زبان شناسی و ادبیات مطرح شده است. این تئوری ها توانایی تحلیل ساختمان طنز را در اختیار می گذارند. عبید زاکانی (701-772 ه.ق) یکی از طنزپردازان موفق در حوزه ی ادب فارسی است. حکایت های عبید زاکانی در رساله ی دلگشا بیان حقایقی جدی و واقعی در قالب عباراتی طنزآمیز و هزل گونه است. در بین خطوط رساله ی دلگشا واقعیت های آغشته به طنزی وجود دارد که در ساختار خود، بار ابهام را به دوش می کشد. تحقیق حاضر به روش توصیفی تحلیلی با طرح بررسی قابلیت تئوری طنز فوناژی در تحلیل ابهام طنزهای رساله ی دلگشا انجام شده است. یافته ها نشان می دهد چهار نوع ابهام نحوی در حکایت های طنزآمیز رساله ی دلگشا وجود دارد که منطبق با الگوی ابهام نحوی در تئوری طنز فوناژی است؛ ابهام ها عبارتند از: ابهام روساخت، ابهام ژرف ساخت، اختلاط روساخت و ژرف ساخت و تضاد آن. ساختارشکنی در محور جانشینی در ایجاد ابهام نحوی رساله ی دلگشا نقش مهمی دارد و از میان الگوهای چهارگانه پرکاربردترین ابهام در ژرف ساخت است.
Patterns of Pair Interaction in EFL Dyadic Talk: A Study of Peer Responses(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۶ , N. ۳ , ۲۰۱۷
291 - 318
حوزه های تخصصی:
This classroom-based study sets out to study the relationships that EFL learners would form in peer responses in an EFL writing class. It examines Storch’s (2002a) patterns of peer interaction when intermediate learners are paired with partners of different L2 proficiency levels. To discover the factors that could affect the nature of peer interactions, at first a proficiency test of TOEFL was administered and thus the participants were distinguished based on their scores, into the beginner, intermediate, and advanced levels. Further, the participants were asked to choose a partner and review each other’s writing in pair while being audio recorded. To examine learners’ behaviors from the perspective of participants involved, they were interviewed individually after the recording session. As the focus was on intermediate partnership, the data of 12 intermediate students (i.e. 6 pairs) interacting with an advanced, intermediate or beginner partner were analyzed. The findings showed that although proficiency levels narrowly affected the participants’ performances in peer responses, they did not determine them. The study revealed that it is not just the actual proficiency levels but the relationships that learners form, the roles that they adopt, and their partner’s behaviors as the factors which shape the dyadic talk. It was further found that the partners’ roles are shaped by their positioning in relation to their peers and the issues on which learners focus during their engagement in the task. چکیده: این تحقیق بر آن بود تا چگونگی ایجاد رابطه بین افراد در پاسخگویی توسط فراگیران خارجی زبان انگلیسی را مورد بررسی قرار دهد. در واقع، این تحقیق بر اساس الگوی تعاملی استرچ (2002الف)، روابط فی مابین فراگیران سطح متوسط با طرفهای دارای توانش متفاوت زبانی را تحلیل می نماید. برای این منظور، ابتدا شرکت کنندگان در تحقیق، بر اساس آزمون توانش زبان به سه دسته مقدماتی، متوسط و پیشرفته تقسیم شدند. سپس از هرکدام از انها خواسته شد که با تعیین یک نفر نگارش های همدیگر را بررسی نمایند که در این مورد تعامل بین انها ضبط گردید. پس از این مرحله، برای استخراج الگوهای تعاملی آنها، افراد شرکت کننده مورد مصاحبه قرار گرفتند. تحلیل اطلاعات گردآوری شده نشان داد که توانش زبان تاثیر جزیی و غیر تعیین کننده بر روی نوع تعاملات افراد دارد. به عبارت دیگر، عواملی دیگری به جر توانش زبان مثل رابطه شکل گرفته، نقش افراد، و رفتارهای افراد بر روی گفتار دو گانه تاثیر گذار می باشد. از طرف دیگر، نتایج نشان داد نقش افراد تابع چگونگی رابطه بین افراد و موضوعات مورد توجه در بحث می باشد. کلمات کلیدی: پاسخگویی هم گروهیان، الگوهای تعاملی، یادگیری مشارکتی، سطح توانش زبان، نگارش
Willingness to Communicate, Learner Subjectivity, Anxiety, and EFL Learners' Pragmatic Competence(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۶ , N. ۳ , ۲۰۱۷
319 - 338
حوزه های تخصصی:
: Individual learner differences play an integral role in second language acquisition and interested researchers and practitioners cannot get a full appreciation of second language learning if they ignore these significant variables. This study investigated how willingness to communicate (WTC), learner subjectivity, and anxiety in learning the L2 correlate with Iranian students’ English pragmatic knowledge. To this end, a total of 140 participants received instruction on request strategy types and their internal and external modification devices for seven weeks through consciousness-raising tasks. The data were obtained through WTC questionnaire, learner subjectivity questionnaire, foreign language classroom anxiety scale, and discourse completion test. The findings indicated that WTC and learner subjectivity correlated positively with the participants’ L2 pragmatic competence. However, no relationship was observed between the learners’ anxiety and their pragmatic achievement. The results suggest that some personal characteristics such as WTC and learner subjectivity are significant contributors to success in acquiring L2 pragmatic knowledge. چکیده: تفاوت های فردی زبان آموزان نقش غیر قابل انکاری در یادگیری زبان دوم ایفا میکنند و محققان علاقه مند نخواهند توانست به درک کامل و درستی از یادگیری زبان دوم برسند اگر چنین متغیرهای مهمی را نادیده بگیرند. این مطالعه به بررسی چگونگی ارتباط تمایل به برقراری ارتباط کلامی (WTC)، فردیت زبان آموز و اضطراب در یادگیری زبان دوم با دانش منظور شناسی زبان آموزان ایرانی می پردازد. برای این منظور، در مجموع 140 نفر در مورد انواع استراتژی های درخواست و ابزارهای اصلاحی داخلی و خارجی آنها برای هفت هفته از طریق وظایف آگاهی-دهنده (آگاهی برانگیز) مورد آموزش قرار گرفتند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های تمایل به برقراری ارتباط کلامی، فردیت، مقیاس اضطراب در کلاس های زبان خارجی و آزمون تکمیل گفتمان جمع آوری گردیدند. یافته های تحقیق حاکی از این داشتند که تمایل به برقراری ارتباط کلامی و فردیت زبان آموزان به طور مثبت با توانایی منظور شناسی آنها در زبان دوم ارتباط داشت. با این وجود، بین اضطراب زبان آموزان و توانایی منظور شناسی آنها در زبان دوم ارتباطی مشاهده نشد. نتایج نشان می دهند که برخی ویژگی های شخصی مانند تمایل به برقراری ارتباط کلامی و فردیت زبان آموزان از اهمیت ویژه و نقش بسزایی درکسب موفقیت آمیز دانش منظور شناسی در زبان دوم برخوردار است. واژگان کلیدی:تمایل به برقراری ارتباط کلامی، فردیت، اضطراب، درخواست، توانایی منظور شناسی
A Putative Model of Transformative Teaching Self(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۶ , N. ۳ , ۲۰۱۷
363 - 386
حوزه های تخصصی:
Reconciliating the logics of Post-method Era, Critical Pedagogy, and Sociocultural Theory in its conceptual framework, this study postulated Iranian EFL teachers’ socio-pedagogical identity as comprising conformity, criticality, and conformity-criticality mediation in order to explore and model the different aspects of Iranian EFL teachers’ “transformative teaching self,” probably contributing to their pedagogical ZPD and sociocultural identity development. To this end, Systematic Reflexive Constructivist Grounded Theory was utilized as the methodology of this 63-participant study managing both the data collection procedures, i.e. interview, focus group, observation, field notes, and document analysis, and the data analysis procedures, i.e. tabulation, open coding, initial memoing, axial coding, intermediate memoing, selective coding, advanced memoing, and theoretical sampling. The findings of the study were put into a putative model, delineating Iranian EFL teachers’ transformative teaching self at its core, which can constantly stimulate the teachers’ three interactive triplex identity types, i.e. conformative, critical, and mediational identities. Finally, this study entailed some implications such as updating teachers’ knowledge of mediational identity, professional retraining about mediation, encouraging teachers to achieve an understanding of their transformative teaching self, and preparing them to be efficient transformative teaching learners and practitioners of the model in this study.
Investigating Burnout among Iranian EAP Teachers: A Comparison of Content instructors and ELT Instructors(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۶ , N. ۴ , ۲۰۱۷
455 - 472
حوزه های تخصصی:
English for Academic Purposes (EAP) courses are currently well-established university programs. These courses are run independently by English Language Teaching (ELT) instructors and content instructors without any collaboration. However, ELT instructors and content instructors do not receive the same level of collegiality and social support from the organizations and students. This paper probed burnout among Iranian EAP teachers, including content instructors and ELT instructors in 28 state universities and its variations in relation to their demographic and organizational characteristics. To this aim, the Persian version of the Maslach Burnout Inventory (MBI) was administered to content instructors (N=185) and ELT instructors (N=86) in the state universities in Iran. The results of the study indicated that while most of EAP teachers, both content instructors and ELT instructors, had low burnout, a considerable number had mid-levels of emotional exhaustion and personal accomplishment. The findings of the study also indicated that the ELT instructors had higher emotional exhaustion than the content instructors, and it was also found that the content instructors with more than 13 years of experience and the ELT instructors with more than 20 years of experience in teaching such courses had the lowest burnout. Based on the findings of the study, educational administrators are suggested to take remedial and preventive actions against EAP teachers’ burnout and enhance ELT instructors’ occupational well-being. It also seems necessary to assist EAP teachers in adapting to the requirements of teaching EAP courses through pre/in-service teacher training courses to obviate the need for extensive experience for gaining expertise in it.
An Investigation of Iranian EFL Teachers and Learners’ Preferences in the Selection of Different Types of Direct and Indirect Oral Corrective Feedback(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۶ , N. ۴ , ۲۰۱۷
473 - 498
حوزه های تخصصی:
This paper aimed at examining the Iranian EFL teachers and learners’ preferences for two types of direct oral corrective feedback, including explicit correction and metalinguistic clues, and two types of indirect oral corrective feedback, including recast and repetition. The participants included 39 teachers and 84 EFL learners, selected through purposive sampling. A scenario-based questionnaire was constructed based on Lyster and Ranta’s (1997) typology of corrective feedback (CF) for the purpose of collecting data on the teachers and learners’ preferences for the type of CF. Feedback scenarios were extracted from the literature on CF. The questionnaire was distributed to the participants by one of the researchers. Semi-structured interviews were also conducted in order to triangulate the data gathered through the questionnaire. The results of the study indicated that the EFL teachers and learners preferred direct CF more than indirect CF. The results also revealed significant differences among EFL teachers with differing levels of teaching experience (i.e., low, moderate and high). The present study drew attention to the fact that direct types of CF were preferred over others in EFL context. This study has implications for EFL teachers, learners, and material developers.
راه اندازی شبکة هم نت: شبکه ای برای تبیین باهمایی واژگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله برای نخستین بار شبکه ای با جست وجوی تحت وب برای تبیین «باهمایی واژگانی» بر پایة معناشناسی قالبی پیشنهاد داده و آن را «هم نت» می نامیم و با قالب نت که شبکه ای برای تبیین قالبی واژگان است، پیوند می دهیم. این شبکه نه تنها به درک ما از باهمایی واژگانی یاری می رساند، بلکه می تواند مقدمه ای برای پژوهش های رایانشی در مورد ماهیت ترکیبات واژگانی باشد. برای توصیف چگونگی کارکرد این شبکه، به عنوان نمونه باهمایی با واژة «دست» در نظر گرفته شد و داده ها از منابع مختلف از جمله دو پیکرة بی جن خان و پایگاه دادگان زبان فارسی استخراج شد. روشی که برای بررسی باهمایی در این پژوهش به کار رفته، عبارت است از مقایسة قالب های اجزای ترکیب واژگانی با قالبی که کل ترکیب در آن تعریف می شود. نتیجه این که از طریق مقایسة این قالب ها و شیوة ارتباط آن ها با یکدیگر، نه تنها نوع ترکیب (از جمله ساده، استعاری و مجازی) دست یافتنی است، بلکه می توان به اطلاعاتی در مورد انگیزه های فرهنگی و تاریخی که در پس ترکیب های هم آیند قرار گرفته اند، دست یافت.
Challenges in Teaching ESP at Medical Universities of Iran from ESP Stakeholders' Perspectives(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The status of teaching ESP has been studied both internationally and locally. However, it seems that the challenges of teaching ESP in medical universities of Iran have not been studied appropriately. The main objective of the present study was to explore the main challenges of teaching ESP in medical universities of Iran. Due to the nature of the study, a qualitative res earch design (Phenomenological) was used. The data were gathered through interviewing 25 ESP stakeholders from two universities of medical sciences in Tehran. The data were analyzed through content analysis techniques. The results showed that the challenges are classified into three main themes: institution challenges, learner related challenges, and teacher related challenges. Institution related challenges consisted of undetermined aims, structure of the curricula, and content of syllabus, evaluation, time limitation and classroom size. The learner related challenges included lack of motivation, poor GEL background, and learners’ focus on test, and learners’ inappropriate needs’ analysis. ESP teachers’ related challenges included teacher’s language proficiency, teachers’ content knowledge, teachers’ perception of ESP, teachers’ teaching method, teachers’ familiarity with material development, and testing skills. The findings of the study can be used to promote the status of teaching ESP in medical universities.