مقالات
حوزه های تخصصی:
جریان سیال ذهن،روشی نسبتا جدید در داستان نویسی است که نویسندگانی چون دورثی ریچارسون، ویرجینیا و ولف وجیمز جویس، در آثار خود از آن بهره گرفته اند. ویژگی این روش، ارائه جریانی از اندیشه ها و تصاویر ذهنی است که اغلب فاقد یکپارچگی و ساختار مشخص هستند ؛طرح داستان، مرزهای زمان و مکان متعارف را در می نوردد و خواننده تنها از طریق واگویه های شخصیت ها، می تواند به طور نسبی، به درک آن نایل آید . این شیوه در کشور ما از همان آغاز رمان نویسی به سبک نوین، در آثار نویسندگانی چون صادق هدایت، صادق چوبک و هوشنگ گلشیری مورد استقبال قرار گرفت. هوشنگ گلشیری در رمان آینه های دردار، برای به تصویر کشیدن روحیات پیچیده اشخاص داستان و برای رخنه به اعماق آن ها، از تکنیک جریان سیال ذهن و به خصوص از شیوه ی حدیث نفس، مدد گرفته؛ روشی که مبتنی بر تداعی آزاد معانی است.
بررسی رمان «وقتی سَموم بر تن یک ساق می وزید» از دیدگاه «رئالیسم وهم آلود»
حوزه های تخصصی:
رئالیسم وهمی یا رئالیسم فانتاستیک که از آن در مباحث نقدی و تحلیلی گوناگون با عنوان های متفاوتی از جمله ژانر، مکتب، سبک یاد کرده اند، اصطلاحی استکه وجود مکتب هایی چون سورئالیسم زمینه ی بروز آن را فراهم کرده است. ویژگی های این سبک ادبی و هنری به طور جدی نخستین بار در آثار داستانی نویسنده بزرگ روسی، داستایوفسکی ظهور می یابد که بعدها صاحب نظرانی چون میخاییل باختین و ملکم وی.جونز این سبک نویسندگی را به عنوان یک نظریه مورد بحث و بررسی قرار می دهند. رئالیسم وهمی واقع گرایی وهم آلود است؛ بدین معنا که به بیان واقعیات بیرونی بر مبنای درون انسان ها می پردازد. همین امر سبب ایجاد وهم و گمان در واقعیت می شود و خواننده را در فهم واقعیت دچار شک و دودلی می کند. این نظریه همانند بسیاری از مکتب ها و ژانرهای دوره ی معاصر ازطریق ترجمه در سراسر جهان از جمله ایران اشاعه یافته ونویسندگان ایرانی که شرایط فکری و فرهنگی پذیرش چنین سبک هنری را داشتند، از آن استقبال کرده اند. خسرو حمزوی یکی از نویسندگانی است که بسیاری از آثارش با سبک و سیاق این نظریه ی ادبی هم خوانی و هماهنگی دارد. به طوری که می توان نام رئالیسم فانتستیک یا وهمی را بر آثار او نهاد. رمان «وقتی سَموم بر تن یک ساق می وزید»ِ خسرو حمزوی مولفه ها و ویژگی های این نظریه و سبک ادبی را در خود جای داده است. در این پژوهش به بررسی ویژگی های رئالیسم وهمی در رمان مذکور پرداخته می شود.
مولفه های زن شدن در داستان کنیزو
حوزه های تخصصی:
رویکرد دلوزی از نظریاتی است که در ادبیات متفاوت مدرن به گونه ای از قلمروی سنت فاصله می گیرد و روش تازه ای را پیشنهاد می کند . دلوز درباره زن شدن که جزئی از اقلیت شدن اوست دیدگاه تازه ای دارد. اقلیت شدن به معنی فاصله گرفتن از نظرگاه اکثریت است. معمولاً دیدگاه سنتی در جامعه قلمروگذاری می شود و اقلیت شدن دوری جستن از این قلمروی سنت است؛ و زن شدن بدین معنی است که زن بتواند خود را مساوی با مرد ببیند و با میل خود مرد سالاری را قلمرو زدایی کند. روانی پور داستان نویسی است که در آثار خود از جمله «کنیزو» در پی نشان دادن جهان زنانه است و بدین نوع اقلیت توجه دارد . از نتایجی که در این مقاله به دست می آید دغدغه شخصیت ها درباره تعاریف مرسوم از رفتار اجتماعی زنان است. زنان با این دغدغه از این تعاریف که در قلمرو مردانه قرار دارد پیروی نمی کنند و تفاوتی زیست شناختی میان خود و مردان قائل نیستند. این مقاله به تحلیل داستان « کنیزو» از دیدگاه دلوزو گتاری می پردازد دو هدف آن معرفی متنی است که قلمرو مرد سالارانه را نادیده می انگارد .
بررسی تجربه های دینی بر اساس الگوی گلاک و استارگ دراشعار شاه نعمت الله ولی
حوزه های تخصصی:
به عقیده جامعه شناسان، دین یک پدیده چند بُعدی است که این خصیصه، معلول تنوّع در رفتارهای نوع بشر می باشد. در سال 1965م. گلاک و استارک برای همه ادیان، پنج بُعد قائل شدند. بیشتر پژوهشگران این الگو را پذیرفته و آن را برای مطالعه دینی مناسب دانستند. از آنجا که شاه نعمت الله ولی، یکی از شاعران عارف زبان فارسی است که دینداری و پیروی از شریعت، از ابعاد مهمّ شخصیتی وی به شمار می آید، بنابراین فرضیه ای مبنی بر قابلیت کاربست الگوی گلاک و استارک در شعر این شاعر ساخته شد و بر اساس آن، نگارنده به تحلیل و توصیف ابعاد دینداری شاه نعمت الله ولی پرداخت. برون داد این پژوهش که به شیوه کیفی اجرا شده و اطّلاعات آن به روش کتابخانه ای و سندکاوی گردآوری گردیده است، نشان می دهد که توجّه شاعر بیشتر به بُعد اعتقادی دین اسلام معطوف شده است. در همین راستا، شاعر به مسأله ایمان حقیقی یک مؤمن فراوان اشاره نموده، امّا بیشترین مضامین، پیرامون مسأله دعا و مناجات با پروردگار دور می زند.
طبقه بندی تحلیلی مثلهای اخلاقی گیلان
حوزه های تخصصی:
ضرب المثل بازتاب دهنده اندیشه ها و افکار جامعه است. در این مقاله به گونه ای ساختاری به طبقه بندی و تحلیل مثل های اخلاقی گیلان از زاویه دیدهای زبانی، ادبی، مردم شناختی پرداخته ایم. مقاله در عنوان های فرعی خود (فرم، ساختار، نشانه و محتوا) به معرفی ساده بودن، حسی بودن، جبری بودن و در یک کلام ناتورالیستی بودن مثل های اخلاقی می پردازد. ناتورالیست ها بر این باورند که انسان نمی تواند شخصیت خود را تغییر دهد. صاحبان این مثلها خواسته یا ناخواسته به باورهای ناتورالیستی گرایش دارند. عنصر غالب مثل ها اخلاقی است، اما مقصود این مقاله جمع آوری و معرفی کل مثل های اخلاقی نیست. تنها چند مثل را به عنوان نمونه ی فراگیر انتخاب کرده و آنها را تعمیم داده ایم. این مثل ها در ساختار درونی آمرانه و بازدارنده اند، اما به واسطه ی سرشت نامناسب آدمها امیدی در دگرگونی آنها نیست. هدف این مقاله معرفی ساختارهای ضرب المثل ها و نیز سادگی نگاه کاربران آنها نسبت به اخلاقیات انسان است.
«از قدیم، جدید بوده ایم؛ تحلیل نشانه شناسی طراحی چند محصول پانوسونیک در آگهی های تبلیغاتی بیلبوردها و تلویزیون»
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد است تا نشان دهد چگونه مطالعه نشانه شناسی می تواند در فهم جنبه های ارتباطی در طراحی محصول به کار آید، جهت نیل به این مقصود پس از تبیین مفاهیم پایه و تشریح برخی فواید و ضرورتهای نشانه شناسی از دیدگاه متخصصان این علم و سپس دیدی اجمالی به چگونگی به وجود آمدن این دانش و توضیح برخی از ابزار و نظریه های این علم، به چگونگی استفاده از این دانش در طراحی محصول با ارائه نمونه های موردی (آگهی های تبلیغاتی محصولات پاناسونیک در تلویزیون و بیلبوردهای تبلیغاتی) با تکیه بر مدل تحلیل نشانه شناسی جودیت ویلیامسن صورت گرفت. در تحلیل پیامهای تبلیغاتی و قالب بررسی نمونه هایی مختلف مشخص شد که پنج عنصر مورد نظر ویلیامسن در تحلیلهای نشانه شناسی که عبارتند از: کارکرد تمایزگذاری، همپیوندی عینی، تابعیت واقعیت از کالا، موجد احساس بودنِ کالا و جایگزینی احساس با کالا به خوبی در محصولات پاناسونیک نمایانگر هستند و معنای ایدولوژیک هر آگهی از طریق دالها ساخته می شود، و با استفاده از تحلیل نشانه شناسی می توان معانی پنهانِ تصاویر (دال) را رمزگشایی کرد. نشانه شناسی افزون بر ارائه فنونی برای قوت بخشیدن به پیامهای تبلیغاتی در کشف نظام معنایی ناپیدا یا نظام ارزشهای پنهان در تبلیغات نیز کاربرد دارد.
بررسی انواع فعل در گویش لشنی
حوزه های تخصصی:
گوبش شناسی، شاخه ای از زبان شناسی علمی است که در محدوده دانش نوین زبان شناسی قرار می گیرد. گویش لشنی یکی از شاخه های گویش لری است و گویش لری هم یکی از گویش های جنوب غرب ایران است. این مقاله به شیوه توصیفی- تحلیلی کوشش می کند انواع فعل در گویش لشنی را بررسی کند و با زبان فارسی معیار مقایسه کند؛ به همین منظور داده ها به روش میدانی از طریق مصاحبه با گویشوارن این زبان- به ویژه میانسالان و کهن سالان بین 45 تا 80 ساله - در شهرستان ارسنجان که از شهرستان های استان فارس است، به دست آمده است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که در این گویش همانند فارسی معیار سه زمان حال، گذشته و آینده وجود دارد اما به دلیل محاوره ای بودن و به دلیل قاعده کم کوشی، بیشتر برای نشان دادن کاری که در آینده انجام می پذیرد؛ از جمله ای با ساخت حال اخباری استفاده می-شود و قید مختص آینده به آن افزوده می شود. همچنین در این گویش برای منفی کردن فعل از ma/na و برای استمرار به جای /mi/ از /me/ بهره می گیرند. از پربسامدترین پیشوندهای فعل این گویش /me/ است.
نقد و بررسی کتاب جنسیت و زبان دین، جولی، آلیسون، همپشایر: انتشارات پالگریو مک میلان، ۲۰۰۵
حوزه های تخصصی:
فمینیست ها در مورد جنسیت خدا بحث می کنند، دانشجویان مؤنث در کلاس های مذهبی در کانادا، ساکت می مانند، بیماران سندروم تورت1 فحاشی های غیرقابل کنترل را به نمایش می گذارند و شرکت کنندگان در انجمن های دینی آمریکا، در مورد خدا، والدین، جنسیت و تمایلات جنسی بحث می کنند. در نگاه اول این موضوعات نامرتبط به نظر می رسند اما در این کتاب، آلیسان جولی سعی می کند تا تصویری از تقاطع زبان، جنسیت و دین را به نمایش بگذارد. برخی از موضوعاتی که در این مقالات ظهور می کند، برای درک ما از جنسیت و زبان اساسی هستند: اهمیت قدرت در عدم تقارن زبان جنسیت زده، استفاده ی زبان در هویت های جنسیت افراد، اهمیت بررسی محلی زبان و جنسیت در جوامع، تفاوت های جنسیتی در آموزش زبان دوم و تعامل گفتمان ها در مورد جنسیت و تمایلات جنسی. این کتاب درک ما را در مورد این موضوعات افزایش داده و دین را به عنوان دیدگاه جدیدی که از طریق آن نیز می توان موضوعات زبانی را مشاهده کرد، معرفی می کند.