فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۴۱ تا ۲٬۷۶۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
The Covid-19 pandemic has been with us, for almost a year now. It has affected our lives in multiple ways and challenged our achievements as well. Daily life has changed in aspects we never would have imagined. We had to change our habits and behaviors quickly in order to assure the health of our family, our neighbors and the rest of the world. While facing this “unprecedented” situation, there are terms that appear to describe the health crisis and its consequences. This planetary pandemic has also changed human behavior. In this article, we will see how the word Covid-19, a real agent of change in our existence, initiated changes in language and our behavior. Indeed, within the generative process of meaning as envisioned by semiotics, Covid-19 is an actant that crosses the different stages of process, from denomination to discourse. The discursive effervescence of Covid-19 is narrative. It appears as the prototype of the anti-subject. Perfect and absolute embodiment of evil. A single narrative program motivates it: propagation. We also see that Covid-19 is no longer just the anti-subject of this story. It truly becomes the Anti-Sender, leading in the shadows an army of villains, capable of reinventing themselves at one’s leisure. This is a spectacular example of actantial cumulation.
شواهدی آماری از نقش های وجهی «ب » در فارسی نو: مطالعه ای درزمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عنصر تصریفی «ب » در نظام وجه فارسی نو تاکنون سه نقش دستوری نشانه وجه التزامی، نشانه وجه امری و نشانه آینده را برعهده داشته است که وجه اشتراک آن ها غیرقطعی بودن وقوع رویداد (درتقابل با گزارش وقوع قطعی رویداد در وجه اخباری) است. تحقیق حاضر که بر اساس پیکره ای متشکل از نمونه گیری از 55 اثر مکتوب در یک بازه یازده قرنی (قرن 4 تا 14 هجری) انجام گرفته است، نشان می دهد که در طول این دوره، بسامد «ب » در نقش نشانه وجه التزامی سه برابر، و در نقش نشانه وجه امری دوونیم برابر شده است، ولی نقش وجهی سوم (نشانه آینده) عمدتاً در قرن های 4 تا 6 فعال بوده و به تدریج متوقف شده است. همچنین، به استناد داده های پیکره و آمارهای توصیفیِ ارائه شده در مقاله، از قرن 13 کاربرد «ب » که قبلاً تقریباً منحصر به افعال ساده بوده، به قلمرو افعال مرکب نیز گسترش یافته است. ازسوی دیگر، بی نظمی هایی در آمارهای افزایش بسامد «ب » در پیکره در طول یازده قرن دیده می شود که نگارنده تلاش کرده است با توسل به فرضیه هایی چون کهن گرایی دستوری در بعضی متون و تحریف احتمالی الگوهای دستوری در فرایند نسخه نویسی، آن ها را تحلیل کند. درمجموع، آمارها نشان می دهد که دستوری شدگی «ب » از قبل از قرن 4 آغاز شده بوده و در طول این یازده قرن ادامه یافته و در فارسی امروز نیز بسامد آن همچنان در دهه های اخیر در حال افزایش بوده است.
نقش جنسیت در تنوع زبانی در ترجمه های فارسی کتاب مسخ اثر فرانتس کافکا: تعامل میان زبان شناسی اجتماعی و دستور زایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تنوع زبانی یکی از بحث های چالش برانگیز در زبان شناسی اجتماعی است. نگارنده در پژوهش حاضر به بحث تنوع زبانی در ترجمه های فارسی صادق هدایت و فرزانه طاهری از کتاب مسخ اثر فرانتس کافکا پرداخته است. پرسش های اساسی در این پژوهش عبارت است از: 1) نقش جنسیت در تنوع واژگانی در دو ترجمه کتاب مسخ چگونه است؟ 2) تنوع واژگانی بیشتر در کدام یک از اجزای کلام بیشتر صورت می گیرد؟ 3) نقش جنسیت در تنوع نحوی در دو ترجمه کتاب مسخ چگونه است؟ 4) چه رابطه ای بین جنسیت و فرایندهای نحوی دخیل در تنوع نحوی وجود دارد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که جنسیت نقش اساسی در تنوع زبانی ازجمله واژگانی، صرفی و نحوی را در زبان فارسی ایفا می کند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تعداد کل تنوعات واژگانی 505 مورد بوده است. از این تعداد کل تنوع واژگانی، سهم هر یک از تنوعات اجزای کلام ازجمله تنوع فعلی 398 مورد، تنوع اسمی 51 مورد، تنوع صفتی 39 مورد و تنوع قیدی 17 مورد بوده است. بررسی داده های پژوهش حاکی از آن است که میزان تنوع صرفی در مقایسه با تنوعات واژگانی و نحوی بسیار پایین بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که رابطه تنگاتنگی بین متغیر اجتماعی جنسیت و متغیرهای نحوی ازجمله قلب نحوی، کاربرد افزوده ها، کاربرد ادات استفهام، سببی سازی، موصولی سازی، حرکت بند موصولی و ناهم پایه سازی وجود دارد. یکی از پیامدهای اصلی پژوهش حاضر این است که تعامل تنگاتنگی بین زبان شناسی اجتماعی و دستور زایشی وجود دارد و بنابراین نتایج پژوهش حاضر دیدگاه های زبان شناسان اجتماعی ازجمله سلز و همکاران ( 1996 ) و باربیرز ( 2002 ) را درباره تعامل بین زبان شناسی اجتماعی و دستور زایشی تأیید می کند.
بررسی نقش القایی آوا و ساختار در فرایند حسی - ادراکی گفتمان و روند تولید معنا؛ مطالعه موردی: احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از آواها و ساختارهای خاص برای القای انواع عواطف و معانی در شعر فارسی سابقه ای بس طولانی دارد و در میان منتقدان ایرانی نیز کسانی بوده اند که به ارزش القایی آن ها باور داشته، اما هرگز به شیو ه ای علمی به مطالعه تأثیرشان نپرداخته اند. هدف جستار حاضر نه تنها بررسی این تأثیر به شیوه ای علمی با استناد به یافته های زبان شناسان مطرح دنیاست، بلکه فراتر از آن و به طور کلی، بررسی نقش آوا و ساختار شعری در فرایند حسی ادراکی گفتمان و روند تولید معناست تا درنهایت به این پرسش اصلی پاسخ داده شود که آیا این ارتباط میان آوا و ساختار با حواس و ادراک تن شاعر (گفته پرداز) است که به تولید معنای یک سروده می انجامند. تحلیل موشکافانه زبان شناختی و نشانه معناشناختی عناصر تشکیل دهنده یک سروده کوتاه از احمد شاملو، شاعر سپیدگوی معاصر ایرانی، نشان می دهد که چطور گفته پرداز بی نیاز از بلندسرایی برای انتقال مفاهیم و مکنونات قلبی خود، می تواند تنها در چند مصراع و به کمک چند واژه محدود منظومه ای بیافریند که تک تک عناصرش از آوا گرفته تا ساختار متوازن و جریان حضور بدن حسی ادراکی گفته پرداز، هر یک به تنهایی و در کنار هم، به نوعی در پیدایی معنای آن مؤثر و سهیم اند.
Exploring the Impact of Blended, Flipped, and Traditional Teaching Strategies for Teaching Grammar on Iranian EFL Learners' through English Newspaper Articles(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Following the recent developments in educational technology-integrated learning, interest in the true implementation of flipped and blended classrooms as innovative approaches has become increasingly popular among language education authorities. This research aimed at comparing flipped, blended, and traditional teaching (T-learning) contexts on Iranian EFL learners’ grammar learning. To this end, 60 intermediate EFL students out of 80, based on their performance in an Oxford Placement Test (OPT), were selected and divided into three groups, including two comparative and one control group, 20 in each. At the beginning of the study, the three groups participated in a pretest to assess their initial ability of grammar knowledge. To integrate technology into their instruction, both comparative groups received the same treatment and materials based on the Substitution, Augmentation, Modification, and Redefinition (SAMR) model. The blended comparative group received instruction in both on-line and T-learning contexts, while the flipped comparative group received instruction in an online context. The control group received instruction in a T-learning context. After the treatment sessions, they participated in a post-test. The findings showed that reading interesting English newspaper articles, both in the blended and flipped classrooms had a statistically significant effect on developing EFL learners' grammar knowledge. The findings of the study may be beneficial for EFL teachers and material developers to reconsider the role of educational technology (Ed Tech) tools to support classroom-based learning.
Improving EFL Learners’ Performance on Receptive-Response and Productive-Response Listening Comprehension Items through Diagnostic vs. Dynamic Assessment(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Teaching Language Skills (JTLS), Volume ۳۹, Issue ۳.۱, fall ۲۰۲۰
217 - 252
حوزه های تخصصی:
Listening comprehension is a challenging skill in EFL contexts and it is necessary to research various aspects of this skill. Therefore, this study tried to investigate EFL learners’ progress on two types of listening comprehension items, receptive-response and productive-response, through diagnostic assessment (DIA) and dynamic assessment (DA). To do this, a Nelson proficiency test was administered among 120 EFL students in six classes, out of which, 90 students whose scores were in the acceptable range were selected. The classes were then randomly divided into three groups of control, DIA, and DA. As the pretest, a KET listening test in two sections of receptive-response and productive-response items was used to check the learners’ initial performance. Next, as for the treatment, in the DIA group, the learners took four listening tests with receptive-response and productive-response items in the form of test-feedback; in the DA group, the learners took the same four tests in the form of test-mediation-retest, and in the control group, the learners practiced receptive-response and productive-response items after each listening activity. At the end of the study, another KET listening test in two sections of receptive-response and productive-response items was administered to the participants to investigate the three groups’ progress from pretest to posttest. Finally, two repeated-measures two-way ANOVAs and one MANOVA were run, and the results showed that both DIA and DA resulted in significant improvements in the learners’ performance on both receptive-response and productive-response listening items; however, the difference between the two types of assessment was not significant.
بررسی آگاهی فراگیران ایرانی زبان انگلیسی نسبت به مفهوم شهروندی دیجیتال و به کارگیری آن: پژوهش قوم نگارانه در فضای اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
385 - 414
حوزه های تخصصی:
سرعت فزاینده پیشرفتِ فناوری و به کارگیریِ روزافزونِ خدمات و ابزار اینترنتی در برنامه های آموزشی، شبکه های اجتماعی، خدمات شهری و مانند آن ها، آشنایی با روش های درستِ به کار گیری فناوری را به نیازی بنیادین تبدیل نموده است. در این میان، آگاهی از مفهومِ فرانوینِ شهروندی دیجیتال، برای همه کاربران فضاهای مجازی، به ویژه فراگیران زبان های خارجی که در مواجهه با بیناکنشِ سایبری با گویشوران سایر زبان ها هستند، بسیار ضروری به نظر می رسد. شهروندی دیجیتال، به معنای بنیادهای رفتاری مناسب و مسئولانه در به کارگیری فناوری است که با مفاهیمی چون دغدغه های اخلاقی، بهره گیری کارآمد از فناوری و آموزش های مرتبط با آن سر و کار دارد. از این جهت، شهروندی دیجیتال از بایسته های آموزش فناورانه به شمار می آید، اما هنوز مورد توجه و پژوهشِ بسنده قرار نگرفته است. در این راستا، پژوهش حاضر برای بررسی میزانِ آگاهیِ فراگیرانِ زبان انگلیسی ایرانی، از بنیادهای شهروندی دیجیتال و به کارگیری آن با روش قوم نگاری اینترنتی (نتنوگرافی) انجام شده است. به این منظور، سه گروه دانش آموزی که در پیام رسان اجتماعی تلگرام به وسیله فراگیران زبان انگلیسی برای هدف های آموزشی ایجاد شده اند، مورد بررسی قرار گرفتند. برای گرد آوری داده از دو روش مشاهده گروه های تلگرامی همراه با عضویت یکی از پژوهشگران در گروه ها و مصاحبه با اعضای گروه بهره گرفته شد. به طور کلی، هفتصد صفحه نمایش از داده ها در یک سال گردآوری شد و ده نفر از فراگیران مورد مصاحبه قرار گرفتند. بر پایه رویکرد نظریه زمینه و با کمک روش تحلیل کیفی داده، داده های به دست آمده از مشاهدات گروه های تلگرامی و مصاحبه ها در چندین مرحله شماره گذاری و موضوع بندی شدند. سپس، الگوهای به دست آمده در قالب موضوع های اصلی و فرعی گوناگون گروه بندی گردیدند. یافته های به دست آمده از تحلیل داده ها نمایانگر آن بود که زبان آموزان ایرانی، با وجود بهره گیری بسیار از شبکه های اجتماعی، از هنجارهای شهروندی دیجیتال آگاهی چندانی ندارند. آن ها در به کارگیری درستِ امکانات مجازی دچار اشتباه و رفتار ناپسند می شوند. یافته های پژوهش، توجه سرپرستانِ آموزشِ زبان انگلیسی را به بایستگیِ آموزش اصول و هنجارهای شهروندی دیجیتال به فراگیران زبان انگلیسی کشاند تا فضای مجازی هوشیارانه به کارگرفته شوند و از پیامدهای ناپسند و ناگواری های محیط های مجازی، در امان باشند.
ارزیابی عملکرد مترجمان بوف کور بر اساس تحلیل عناصر و بارمعنایی واژگان: ارائه مدل تحلیلی جدید بر مبنای داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
9 - 37
حوزه های تخصصی:
هر چند، ترجمه در جایگاه متنِ مقصد، گویی، هستیِ مستقلی ندارد، اما در ادبیاتِ زبانِ مقصد می تواند دارنده هویت و هستی باشد. مسئله نقد و ارزیابیِ ترجمه متن های ادبی، به ویژه با تمرکز بر عنصرهای فرهنگی، امری ضروری است. تحلیلِ عنصرهای معنایی، یکی از شیوه های ارزیابی است که به بررسی روابطِ معناییِ میانِ واژگانِ مبدأ و مقصد می پردازد. هدف از پژوهشِ حاضر، بررسی و نقدِ عملکردِ مترجمِ بومی (بشیری) و غیربومیِ (کاستلو) رمانِ بوف کور صادق هدایت بوده که با تکیه بر شاخصه های تحلیل عناصر و بارِ معناییِ واژگان انجام شده است. شاخصه های مورد اشاره، به وسیله نگارنده، در هفت رخ دادِ حفظ، تأکید، جبران، بسط، قبض، حذف و نویسه گردانی شرح داده شده اند. خطاهای مترجم ها نیز به صورت گسترده مورد بررسی قرار گرفتند. بر پایه یافته های پژوهش، واژه های حوزه دین، شغل ها و اشیاء جزء پرچالش ترین مفاهیم برای هر دو مترجم بوده اند. همچنین، رخ دادهای «قبض» و «جبران» بیشترین و رخ دادهای «تأکید»، «حذف» و «خطا»، کمترین درصد فراوانی را در هر دو ترجمه داشته اند. نتیجه نهایی پژوهش، نمایانگر موفقیتِ بیشتر مترجمِ بومی در نگهداشتِ عنصرها و بار معناییِ واژگانِ معادل یابی شده، است. دلیل این امر را می توان، آشناییِ بیشترِ مترجمِ بومی با فرهنگِ مبدأ دانست.
رابطه متن و تصویر در کتاب های انگلیسیvisionبراساس نشانه معناشناسی گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
149 - 176
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، به بررسیِ چگونگیِ پیوندِ میانِ متن تصویری و نوشتاری در کتاب های درسیِ زبانِ انگلیسیِ ویژن ، می پردازد. به این منظور، از روش نشانه معناشناسی گفتمانی و نشانه شناسی اجتماعی کرس و ون لیوون (Kress & Van Leeuwen, 2006[1996]) – متأثر از آثار و نگرش مایکل هلیدی (Halliday, 1994) و به ویژه سه نقش اصلی زبانی موردِ نظرش- بهره گرفته شد . پیوسته این مسأله وجود دارد که چگونه بهره گیری از متن های چند نمایی در کتاب های درسی، به ویژه کتاب های زبان انگلیسی، سببِ سرعت بخشیدن به انتقال مفاهیم و ایجاد انگیزه در فرآیند آموزش می گردد. همچنین، بهره گیری از این متن ها، فرایند یادگیری و آموزشِ مطالب را بهبود می بخشد. این مقاله، با بررسی متن های تصویری و نوشتاری می کوشد تا دریابد تصویرها و متن های کتاب های زبان انگلیسی ویژن ، تا چه اندازه با الگوهای سه فرانقش طراحیِ بصری، معنای بازنمودی، تعاملی و ترکیبی همخوانی دارند. همچنین، چگونه همپوشانیِ متن های تصویری و نوشتاری، فرایند انتقالِ معنا و دست یابی به مفهومِ مورد ِ نظر آموزشی را فراهم می کند. هدف این پژوهش، بررسی رابطه متن های تصویری و نوشتاری است. چرا که چگونگی گزینشِ متن های تصویریِ همخوان با نوشتار، در کتاب های زبان انگلیسی، سببِ افزایش درک معنایی دانش آموزان و ارائه محتوای معنادار و قابل فهم می گردد. در این راستا، کارکردهای متفاوت گفتمانی، اجتماعی، فرهنگی و عاطفیِ تصویرها بررسی شدند. یافته های پژوهش، نشان داد که نبود همپوشانیِ لازم میانِ متن تصویری و نوشتاری، آموزش و انتقال معنا را دچار اشکال کرده و در نتیجه هدفِ مورد نظر آموزش به دست نیامده است.
روند دستوری شدگی پسوندِ جمع ساز /–gal/ در زبان های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
197 - 217
حوزه های تخصصی:
چند گروه از زبان های ایرانی، پسوندِ /–gal/ یا تکواژگونه های آن را به تنهایی یا در کنار پسوندهای دیگر، برای جمع بستنِ اسم به کار می برند. این پسوند، در اصل، اسم جمع و به معنای «گروه، دسته» بوده که سپس به چنین پسوندی با این نقشِ صرفی تبدیل شده است. این مقاله، نشان می دهد که پسوند //–gal و تکواژگونه های آن در نتیجه دستوری شدگی اسم «gal» به معنای «دسته، گروه» پدیدار شده اند. نخست، مقدمه ای درباره دستوری شدگیِ پسوندهایِ جمع ساز در زبان های دنیا، ارائه شد. سپس، به بررسی ساخت و چگونگی کاربرد این پسوند در چند گروه از زبان های ایرانی- که این پسوند را به کار می بردند- پرداخته شد. پس از آن، مراحل شکل گیریِ این پسوند، در چارچوبِ فرایندِ دستوری شدگی بررسی شد. همچنین، نشان داده شد که هر یک از این گروه های زبانی در چه مرحله ای از فرایندِ دستوری شدگیِ این پسوند قرار دارند. علاوه بر این، سازوکارهای معنایی، آوایی، صرفی-نحوی و کاربردشناختی درگیر در فرایند دستوری شدگیِ این پسوند بررسی شده اند.
مناظرات پروین اعتصامی از منظر سیاسی – اجتماعی بر اساس الگوی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
343 - 367
حوزه های تخصصی:
تحلیلِ گفتمان - که با بررسی و پیوندِ میانِ متن و عوامل اجتماعی و بیرونیِ آن سر و کار دارد- به واسطه زبان، دستور و بافتِ متن، می تواند شرایط اجتماعی و فرهنگی را نمایان سازد. با تلفیقِ الگوی فرکلاف و زبان شناسی نقش گرای هلیدی، به خوبی می توان، ایدئولوژی، قدرت و بافتِ اجتماعیِ روزگارِ پروینِ اعتصامی را بازنمایی کرد. به همین منظور، در پژوهشِ حاضر، برای تبیینِ بهتر ِشرایط فرهنگی و اجتماعیِ روزگارِ پروینِ اعتصامی، هفت مناظره وی، با تمرکز بر فرآیندِ افعال و ویژگی های دستوری مورد بررسی قرار گرفته است. مسأله اصلی پژوهش آن است که چگونه ساختارِ اجتماعیِ روزگارِ پروین اعتصامی در مناظره های وی بازتاب یافته است. همچنین، گفتمانِ غالب، قدرت های موجود و ایدئولوژی حاکم بر مناظره ها کدام اند. این پژوهش بر آن است پیوند میانِ ساختارِ متنِ مناظره ها، ایدئولوژی ها و قدرت های حاکم آن زمان را شناسایی کند تا بتواند تأثیر و پیوندِ دوسویه متن و شرایطِ اجتماعی مربوط به آن را تبیین کند. با واکاوی این هفت مناظره، یافته هایی به دست آمد؛ نظام سیاسی- اجتماعی دو پایه اصلی دارد که حکومت و عوامل وابسته به حکومت در رأس آن قرار می گیرند و رعیت در مرتبه فرودست و زیرِ سلطه حکام قرار دارد. از دیدگاه پروین اعتصامی، ایدئولوژی که سبب به وجود آمدن این سلطه نابرابر شده است، ایدئولوژی های مذهبی است. همچنین، مشارک رعیت به دلیل نبودِ آگاهی، زیرِ سلطه مشارکین حکومتی قرار می گیرد. این مقاله توصیفی- تحلیلی بوده و به روش کتابخانه ای نگاشته شده است.
ترتیب واژه و نظام مطابقه در گویش زروانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه ها و اصطلاحات کشاورزی در گویش حسن آباد جرقویه علیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل و اژه سازی زبان فارسی بر اساس نظریه صرف ساخت بنیاد: شواهدی از کلمات مرکب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
165 - 186
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر بر آن است تا دلایل و شواهدی، در پیوند با تحلیلِ فرآیندهای واژه سازی در زبان فارسی بر پایه صرفِ ساخت بنیاد (Booij, 2010b) ارائه دهد. در ابتدا، مفاهیمِ ساخت، واژگانِ سلسله مراتبی و الگوی واژه سازی معرفی خواهند شد. بر اساس این رویکرد، به جای قواعد واژه سازی از الگوهای واژه سازی استفاده می شود. سپس، نشان داده می شود که ویژگی های کلی برخی واژه های مرکب- از جمله واژه های مرکب برون مرکز، شاهدی برای تحلیل این گونه واژه ها، به عنوان ساخت و الگوهای واژه سازی هستند. شاهد بعدی، مربوط به زایایی درونه گیری شده و رخ داد همزمان دو یا بیشتر از دو الگوی واژ ه سازی است. در هر دو مورد زایایی یک فرایند واژه سازی وابسته به درونه گیری آن در یک فرایند دیگر است. در این موارد، واژه ها با بهره گیری از تلفیق الگوهای واژ ه سازی تولید می شوند. یافته ها نشان می دهد رویکرد ساخت بنیاد در تحلیل فرایندهای واژه سازی زبان فارسی کارآمد بوده است. این شواهد، می تواند از تحلیل فرایندهای واژه سازی در زبان فارسی بر پایه صرف ساخت بنیاد پشتیبانی کند.
Technology Acceptance of Navid Learning Management System in the Iranian Medical English Courses under the COVID-19 Pandemic(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This mixed-method study endeavored to solicit the perspectives of Iranian collegiate students passing the obligatory course of medical English through Navid Learning Management System and its acceptance during COVID-19 pandemic. Utilizing Technology Acceptance Model, this study also sought to examine the possible effect gender, academic degree, instructional mode, and e-learning duration in LMS may have on the participants' attitudes. An online survey was employed to gather data from 78 Iranian students. Semi-structured interviews with ten participants were conducted as well to shed more light on the quantitative data regarding main advantages and disadvantages of medical English learning through Navid. The data were analyzed through descriptive and inferential statistics along with inductive thematic analysis, respectively. Findings revealed that Iranian collegiate medical students viewed Navid as a comprehensive e-learning platform to be favorable in terms of its system/service quality, student/educational service quality, and perceived satisfaction, but its perceived satisfaction was not aligned with their needs. Moreover, neither the individual variables, (viz., age and academic degree), nor the instructional variables (viz., instructional mode and e-learning duration) were predictors of the discrepancies among the participants in their perspectives and acceptance of Navid. Learning ubiquitously and lacking face-to-face communication were the main advantage and disadvantage of learning medical English through Navid, respectively. Results revealed that although under the Covid-19 pandemic the acceptance of Navid and students' satisfaction with its use might not be related to the individual and instructional variables in the medical English courses, it might not be the case in others.
Do official curricula reflect critical thinking? The educational objectives of the English literature curricula in Iran in light of Bloom's revised taxonomy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The present study investigated the educational objectives of the English literature curricula at the undergraduate and graduate levels at Iranian universities based on Bloom’s revised taxonomy. Using a detailed checklist based on Bloom’s revised taxonomy and the respective classifications, the educational objectives associated with knowledge ( factual, conceptual, procedural , and metacognitive ) and cognitive ( remember , understand , apply , analyze , evaluate , and create) dimensions were analyzed. The results of the content analysis revealed the dominance of the lower-order thinking skills in the undergraduate curriculum and the prevalence of the higher-order thinking skills in the graduate curriculum. The results showed that the most frequent objective in terms of the knowledge domain was understand in both curricula. Regarding the knowledge dimension, conceptual and procedural knowledge occurred most often at both curricula, confirming that acquiring the knowledge of concepts and the processes safeguards the commended quality for the curriculum designers. Moreover, it was found that the metacognitive-related categories were almost missing from the categories. The results of the cross-tabulation revealed the superiority understand / conceptual in BA and the supremacy of understand/procedural in MA objectives. The findings entail the revisions of the educational objectives to accommodate critical thinking. The findings have pedagogical implications for EFL teachers, the curriculum developers, and policy makers.
Examination of Iraqi EFL Teachers’ Attitudes, Intentions, and Practices Regarding Formative Assessment
منبع:
International Journal of Language Testing, Volume ۱۰, Issue ۲, Summer and Autumn ۲۰۲۰
145 - 166
حوزه های تخصصی:
This study aims to explore the attitudes and practices of Iraqi EFL teachers regarding formative assessment (FA). A total of 102 teachers from primary school to university filled in the Arabic version of Teachers' Conceptions and Practices of Formative Assessment Questionnaire. The questionnaire was translated from English into Arabic first and was validated using confirmatory factor analysis (Hazim Jawad, 2020). Findings showed that a 7-factor model had acceptable fit indices (GFI=0.90, CFI=0.91, RMSEA=0.05). Descriptive statistics were used to explain Iraqi EFL teachers’ attitudes and intentions regarding FA. Findings showed that the majority of Iraqi teachers believe that formative assessment is a useful procedure for measuring students’ learning and is helpful in their education. They also indicated that they have a positive attitude towards FA and are willing to use it. Correlational analysis showed that Affective Attitude, Instrumental Attitude, Subjective Norm, Controllability, and Self-Efficacy were strong predictors of intentions to use formative assessment. However, only Instrumental Attitude had a small significant correlation with the Behavior Scale. In other words, those teachers who believe that FA is useful in improving students learning tend to actually employ FA in their teaching. Findings also showed that female teachers have more positive attitudes towards FA and tend to use it more in their teaching. Implications of the findings for improving English language teaching are discussed.
پایایی نمرات ترجمه های انسانی با بهره گیری از ابزارهای خودکار جانشین ارزیابی کیفیت ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
618 - 629
حوزه های تخصصی:
با توجه به ماهیت فرایند ارزیابی ترجمه که از لحاظ زمان، انرژی و هزینه قابل تامل می باشد، بهره گیری از فن آوری های نوین در حوزه ترجمه ماشینی منطقی به نظر می رسد. ابزارهای خودکار جانشین ارزیابی کیفیت ترجمه یکی از این فن آوری ها است که در حوزه ترجمه ماشینی کاربرد دارد. این پژوهش در صدد یافتن پاسخ این سؤال است که پایایی نمرات این ابزارها در سطح واژگان به ترجمه های انسانی (۵۱ دانشجوی سال آخر رشته ترجمه در ایران) با استفاده از ۱، ۲، ... تا ۵ ترجمه معیار به صورت مرحله به مرحله و جداگانه چه تغییری می کند. لذا پژوهشی تجربی و کاربردی با رویکردی کمی برای محاسبه میزان پایایی نمرات این ابزارها در مقایسه با میانگین نمرات ۵ ارزیاب متخصص انجام شد. میزان رابطه همبستگی میان این دو مجموعه نمره (در حالت های مختلف استفاده از ۱، ۲، ... تا ۵ ترجمه معیار) به منزله پایایی نمرات ابزار خودکار تفسیر شده است. نتایج تحلیل آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که استفاده از ۵ ترجمه معیار در ۸۰/۳۷ درصد موارد منجر به بالاترین میزان رابطه همبستگی شده است که بیشتر از هر حالت دیگر در این پژوهش است (۴ ترجمه معیار (۶۵/۳درصد)، ۳ ترجمه معیار (۱۰.۹۷ درصد)، ۲ ترجمه معیار (۷۰/۳۱ درصد) و۱ ترجمه معیار (۸۵/۱۵ درصد)). بنابراین، فرضیه پژوهش تایید می شود که استفاده از ترجمه های معیار بیشتر منجر به رابطه همبستگی بالاتر و پایایی بیشتر نمرات می شود. در عین حال، استفاده از ۲ ترجمه معیار جایگاه دوم را از نظر دستیابی به بالاترین میزان رابطه همبستگی دارد و فرضیه پژوهش را نقض می کند.
ارتقای نگارش پاراگراف زبان آموزان سطح متوسط انگلیسی از طریق همکنشی مکالمه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
630 - 641
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر تعامل مکالمه ای بر عملکرد نگارش زبان آموزان ایرانی زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی انجام شده است. به منظور رسیدن به این هدف، از طرح پیش آزمون و پس آزمون نیمه تجربی استفاده شد. علاوه بر این طرح نیمه تجربی که برای پاسخگویی به سوال اول این تحقیق استفاده شده بود، پژوهشگران از مصاحبه نیز برای جمع آوری داده ها جهت پاسخگویی به سوال دوم تحقیق حاضر بهره گرفتند. تعداد 32 نفر انتخاب شده و به دو گروه تجربی (17 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) تقسیم شدند و با استفاده از آزمون تعیین سطح آکسفورد همگن سازی شدند. آنها پیش آزمون و پس آزمون را به همراه نه جلسه آموزش پشت سر گذاشتند. از آزمون t مستقل برای مقایسه میانگین نمرات گروه ها استفاده شد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که گروه مکالمه ای یعنی گروه تجربی، بهتر ازگروه کنترل عمل کرد و موفقیت بیشتری در نگارش به دست آورد. علاوه بر این، نتایج حاصل از مصاحبه نشان داد که نگرش زبان آموزان گروه مکالمه ای نسبت به استفاده از این روش در کلاس نگارش مثبت است.
طراحی و اعتبار سنجی پرسشنامه نگرش زبان آموزان نسبت به ترجمه ماشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
642 - 657
حوزه های تخصصی:
با پیشرفت های بزرگی که در سالهای اخیر در کیفیت ترجمه ماشینی رخ داده است، استفاده از آن شدت یافته و نیز به استفاده از آن در حوزه زبان آموزی نیز توجه شده است. با این حال، هیچ پرسشنامه استانداردی در خصوص بررسی نگرش زبان آموزان نسبت به این فناوری وجود ندارد. بنابراین، مقاله حاضر گزارش تلاشی برای طراحی و اعتبارسنجی پرسشنامه ای است که برای اولین بار برای سنجش درک زبان آموزان از ترجمه ماشینی تهیه شده است. اعتبارسنجی های مورد استفاده روایی صوری و محتوایی، اعتبار آنالیز عاملی، پایایی از طریق همخوانی درونی با استفاده از آزمون مجدد و همچنین ضریب همبستگی آلفای کرونباخ بوده است. تجزیه و تحلیل عاملی اکتشافی چهار عامل را آشکار نمود، که عبارتند از آشنایی قبلی، میزان استفاده، ترس از تشخیص و اهمیت آموزش . موارد موجود در پرسشنامه، بارگذاری عاملی ≥0.5 را به همراه داشت. بررسی پایایی نشان داد پرسشنامه ترجمه ماشینی دارای پایایی است. آلفای کرونباخ به دست آمده برای کل پرسشنامه۰.۹۴ و برای چهار خرده مقیاس بین 0.8 و 0.9 بود. بررسی آمار آزمون مجدد، ثبات پاسخ ها را در دو نقطه زمانی به فاصله هشت هفته ای مورد محاسبه قرار داد. پرسشنامه نهایی شامل 29 گویه بود و تحلیل روانسنجی نشاندهنده روایی و پایایی آن بود.