فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۰۱ تا ۲٬۶۲۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
فریدون، اسطوره ای هندوایرانی است که در اوستا و ریگ ودای هندوان، داستان او با اختلافات جزئی آمده و معنای نامش «سومین» است. دویست سال است که پژوهشگران پی گیر دلیل این نام گذاری بوده اند و هنوز پاسخ را نیافته اند. در نام گذاری اساطیر، «نام» خلاصه نخستین خویشکاریِ یک اسطوره است. زبان شناسی تاریخی می تواند اولین خویشکاری اسطوره را در خلأ مستندات مکتوب، از نام آن اسطوره استخراج کند. در این جستار، با روش تطبیق ریشه شناسی درزمانی با خویشکاری اسطوره کوشیده شده است، معمای نام «فریدون» افشا شود. در وداها معنای نام دو برادر بزرگ تر او اولین و دومین است. این جستار ثابت می کند دلیل این نام گذاری در کهن ترین زمان این بوده که او سومین و بهترین تهیه کننده هوم (سومه ودایی) یا فرزند این تهیه کننده بوده است. همچنین، ریشه شناسی درزمانی ثابت کرده، او فرزند خدای آّ ب ها و وارث کرّ و فرّ پدر بوده است. در اساطیر ایرانی، گسستگی شخصیت ها مسئله را پیچیده تر کرده است. این خویشکاری در زمان های جدیدتر، به دلیل تصعید و تقدس «سه» در همه ادیان به کهن الگوی برتری پسر سوم و اسطوره «سه برادر» تبدیل شده است.
تحلیل خطاهای مشترک نوشتاری زبان آموزان غیرفارسی زبان دوره عمومی مطالعه موردی زبان آموزان مرکز زبان دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیلِ خطای زبان آموزان، یکی از ابزارهای سنجشِ کاراییِ آموزش به شمار می آید. با بهره گیری از این ابزار، می توان علاوه بر عیب یابیِ نظامِ آموزشی، به نقاط ضعفِ زبان آموزان در مهارت های گوناگون پی برد تا کیفیت آموزشی را بهبود بخشید. تحلیل خطا در دو شاخه نظری و کاربردی بررسی می شود. در تحلیل نظریِ خطا، سبب و چگونگی ایجاد خطا در ذهن زبان آموز بررسی می شود. در تحلیل کاربردیِ خطا، با بررسی و دسته بندی خطاها، راه حل های مناسبی از جنبه منابع و شیوه های آموزش برای رفع مشکلات زبان آموزان پیشنهاد می شود (Keshavarz, 2012, p. 59). بر همین اساس، این پژوهش به تحلیل کاربردی خطاهای نوشتاری دوره عمومیِ زبان آموزانِ مرکزِ آموزشِ زبانِ دانشگاهِ بین المللیِ امام خمینی(ره) می پردازد. در این مقاله، 100 متن نگارش (انشاء و توصیف یک متن تصویری) در دوره عمومی به روش تصادفی انتخاب شده اند. زبان آموزان از ملیت های گوناگون از جمله آذربایجانی، بروندی، کنیایی، سوری، عراقی، مالی، چینی و نیجریه ای بودند. تحلیل داده ها نشان داد که پربسامدترین خطاهای نوشتاری آن ها مربوط به واژه و املاء است. خطاهای واژگانی به سبب عدمِ شناخت و یادگیری نامناسب زبان آموز از زبان دوم پدید می آیند. خطاهای املاء، بر پایه علت هایی مانند ناتوانایی در درک شنیداری، ناتوانی در بازشناختن واکه ها و نیم واکه ها و ضعفِ حافظه دیداری و حرکتی به وجود می-آیند (Hashemzadeh, 2008, p. 429-431). نکته قابلِ توجه در این پژوهش آن است که زبان آموزان عرب زبان، بیشترین تعداد این گروه را تشکیل می دادند، با وجود آشنایی بیشتر آن ها با زبان فارسی (مانند الفبا و واژه های مشترک)، جزء گروه های پرخطا بودند. همچنین، شمار بسیار این خطاها، دور از انتظار و غیرِ قابلِ پیش بینی بود. هر چند بررسی علت های بسامدی این خطاها نشان می دهد که عواملی مانند گزینش محتوای آموزش، درجه بندی مواد آموزشی و شیوه آموزش، نقش با اهمیتی در کاهش این خطاها دارند.
کاربرد متن ادبی در آموزش زبان های خارجی در دانشگاه «استفاده از رویکرد کار محور در کلاس ترجمه متون نظم و نثر، مقطع کارشناسی زبان فرانسه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آموزش زبان های خارجی، همواره بحث انتخاب محتوای آموزشی دارای اهمیت زیادی بوده است. متدهای مختلف آموزشی در طول تاریخ محتوای آموزشی خود را با توجه به نگرشی که هر یک به کاربرد زبان داشته اند، انتخاب کرده اند. امروزه علاوه بر اینکه جنبه کاربردی زبان خارجی برای ما دارای اهمیت بسزایی است، شناخت لایه های مختلف فرهنگی و اجتماعی جامعه زبان مقصد نیز اهمیت ویژه خود را یافته است. نظر به اینکه آموزش ادبیات با توجه به بحث انتقال فرهنگ در کلاس های زبان خارجی همواره موافقان و مخالفان خود را داشته است، در این تحقیق ما در جست وجوی پاسخ به این مسئله هستیم که نقش و جایگاه ادبیات به منزله یک محتوای آموزشی در طول تاریخ آموزش زبان های خارجی چه بوده است و چگونه و در چه سطوحی ادبیات می تواند به منزله محتوای آموزشی در کلاس های آموزش زبان استفاده شود؟ هدف ما در این جستار، ضمن مطالعه پیوند میان ادبیات و آموزش زبان، پیشنهاد یک روش آموزشی کار محور بر اساس رویکرد کنشی آموزش زبان هاست. در این روش، ما شعر را به منزله پیکره در محوریت کار خود قرار می دهیم. فرض ما بر این است که این روش می تواند توانایی زبانی و تحلیلی دانشجویان را در رویارویی با متون ادبی بالا ببرد و برای اثبات این فرضیه، آن را بر روی دو گروه کنترل و آزمایش از دانشجویان ترم آخر مقطع کارشناسی مترجمی زبان فرانسه آزمایش کرده ایم. واژه های کلیدی: آموزش زبان های خارجی، ادبیات، فعالیت کار محور، بینافرهنگی.
نگاهی جامعه شناختی به رفتار مترجمان: بررسی ترجمه چند نمونه از رمان های انگلیسی به فارسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عادت واره از اساسی ترین مفاهیم جامعه شناسی بوردیو است که مطالعات ترجمه از آن بهره جسته است. با استفاده از مدل جامعه شناسی پیر بوردیو، پژوهش حاضر عادت واره مترجمان ایرانی رمان های عاشقانه انگلیسی را از منظر به کارگیری راهبردهای ترجمه عناصر فرهنگی در دوره قبل و بعد از انقلاب فرهنگی در سال 1358 در ایران بررسی می کند. داده های پژوهش مشتمل بر 3429 جمله دارای عناصر فرهنگی اند که از رمان های عاشقانه انگلیسی وداع با اسلحه، بلندی های بادگیر : عشق هرگز نمی میرد، دفتر خاطرات و دو ترجمه فارسی از هریک از آن ها استخراج شده اند. داده های مستخرج با استفاده از دسته بندی ادغام شده لیانگ تحلیل شدند. راهبردهای ترجمه عناصر فرهنگی با آمار توصیفی از طریق مقایسه فراوانی و درصد ارائه شدند. افزون بر این، به منظور افزایش اعتبار داده های پژوهش حاضر تحلیل کیفی مصاحبه های چاپ شده در فصلنامه مترجم نیز ارائه شدند. پژوهش حاضر سه یافته اساسی در بر داشت: گرایش مبدأمحور معنادار در میان مترجمان ایرانی رمان های عاشقانه انگلیسی در دوره پیش از انقلاب فرهنگی، حفظ این گرایش در دوره پسا انقلاب فرهنگی، و در نهایت افزایش بیشتر این گرایش در سال های قبل تا پس از انقلاب فرهنگی. نتایج آزمون خی دو از تفاوت معنادار کاربرد مجموع راهبردهای مختلف در دو دوره حکایت داشتند.
واکاوی نام آوایی در قرآن کریم با تکیه بر نظریه اشتقاق ابن جنی: مطالعه موردی ترکیب آواهای «ح، ل، م»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان ابزار اصلی ارتباط انسان هاست. الفاظ یک زبان علامتی بیش نیستند و بر اساس روابطی که بین این علائم (دال) و معنی (مدلول) برقرار است، معنایی را می رسانند. مسلماً در ایجاد این ارتباط آواها نقش اساسی دارند و نشانه هایی برای فهم بهتر مقصود گوینده هستند. به ادعای ابن جنی زبان شناس (متوفی 392ق) آوا دلالتی ذاتی بر معنی دارد، پدیده ای که به «نام آوایی» معروف است. قرآن کریم به منزله نمونه والای سخن در ابلاغ پیام خود از این ویژگی زبانی و آواهای القاگر که آهنگ آن ها معنای خاصی را در ذهن تداعی می کند، بهره گرفته است. هدف از این پژوهش، تحلیل ارتباط معنایی مشتقات برگرفته از آواهای «ح، ل، م» بر پایه نظریه ابن جنی و تبیین تناسب معنایی واژگانی آواها از رهگذر توصیفی تحلیلی است. از یافته های این پژوهش می توان به اعجاز معنوی آوا در تفهیم مخاطب همراه با اعجاز کمینه گویی آن در تجسیم مفاهیم انتزاعی با کم ترین صوت اشاره کرد؛ زیرا مشتقات با واج های یکسان، معانی مرتبطی دارند؛ مثلاً تمام ترکیب های متفاوت «ح، ل، م» معنی حرارت پنهان، لطافت، بست و قوت را می رسانند.
فضای معنایی برخی افعال سبک زبان مازندرانی از منظر رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف توصیف افعال مرکب مازندرانی از منظر شناختی صورت گرفت. فضای معنایی افعال مرکب، نوع همکرد، پیش فعل و نوع فعل سبک بررسی و تفاوت های شکل گیری این افعال در زبان مازندرانی با زبان فارسی از جنبه های مختلف صرفی، نحوی، واژگانی و معنایی تا حد امکان مقایسه شد. در ضمن، نشانه هایی برای تشخیص این افعال ارائه شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که افعال مرکب مازندرانی با توجه به نگاه شناختی فرایندی زایاست که از ابعاد فیزیکی و تجربیات اجتماعی زندگی بهره می گیرد و به کمک افعال سبک در ترکیب، بسط استعاری داده می شود و صرف این افعال جدید سبب زایایی [1] می شود. افعال مرکب ترکیبی، از نظر ترکیب پذیری نیز دارای معنای غیرترکیبی هستند. در بحث فضای معنایی، یک فعل معین می تواند با توجه به نوع پیش فعلی که می گیرد در یک فضای معنایی قرار گیرد و فضای معنایی متفاوتی نسبت به پیش فعل های متفاوت ایجاد کند. همچنین، در این زبان جزایر معنایی نیز وجود دارد. به عبارت دیگر، در زبان مازندرانی هر پیش فعل گسترده ای دارد که معانی ویژه ای از فعل سبک را افعال می کند و سپس این افعال به نوبه خود به آن پیش فعل وصل می شوند تا معنی متفاوتی با معنی اصلی و مرکزی خود خلق می کنند. ight verb
تأثیر نویز همهمه بر بازشناسی واکه های زبان فارسی در دو دهه چهارم و پنجم زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتباطات کلامی روزمره تقریباً هیچ گاه در سکوت رخ نمی دهند. نویز همهمه به منزله عاملی مداخله گر می تواند به ایجاد اختلالات در درک گفتار منجر شود. واکه ها هسته هجا ها و کلمات هستند و خطاهای واکه ای می توانند به ایجاد اختلال در فرایند درک گفتار منجر شوند. بنابراین، مطالعه حاضر به بررسی تأثیرات سن، نسبت سیگنال به نویز، جنسیت و سطح تحصیلات بر بازشناسی واکه های زبان فارسی در دو دهه چهارم و پنجم زندگی پرداخت. پژوهش مشاهده ای مقطعی حاضر بر روی 60 فرد بزرگ سال دارای شنوایی هنجار در محدوده سنی 30 تا 49 سال (با میانگین و انحراف معیار 23/6 ± 88/38 سال) از بین نمونه های در دسترس انجام شد. پس از انجام ارزیابی های شنوایی و گفتاری، بازشناسی واکه های زبان فارسی در حضور نویز همهمه و در نسبت های سیگنال به نویز صفر، 5- و10- بررسی شد. مقایسه امتیاز بازشناسی شش واکه زبان فارسی در هر سه نسبت سیگنال به نویز تفاوت معنی داری را نشان داد (001/0= p ) . همچنین، مقایسه امتیاز بازشناسی واکه ها در سه نسبت سیگنال به نویز در دو محدوده سنی 30 تا 39 سال و 40 تا 49 سال معنی دار بود (001/0= p ) ؛ اما تفاوت معناداری با جنسیت (991/0= p ) و سطح تحصیلات (282/0= p ) افراد یافت نشد. همچنین، در سه نسبت سیگنال به نویز صفر، 5- و 10- امتیاز بازشناسی واکه های پیشین بهتر از واکه های پسین بود. پژوهش حاضر نشان داد که با افزایش سن و کاهش نسبت سیگنال به نویز میانگین امتیاز بازشناسی واکه ها در حضور نویز همهمه به طور قابل توجهی کاهش می یابد.
بررسی نشانه شناختی خوانش متن و تصویر در جذب مخاطبان بیلبوردهای تبلیغاتی با توجه به متغیر جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تکنون تبلیغات از منظر رشته های گوناگون از قبیل انسان شناسی، جامعه شناسی، زبان شناسی، نقد ادبی و مطالعات رسانه مورد مطالعه قرار گرفته است. متون تبلیغاتی از نوع متون دیداری ثابت هستند. به عبارت دیگر، در متون تبلیغاتی دیداری دست کم دو نظام تصویری و زبانی در کنار هم عمل می کنند و لایه های متن را شکل می دهند. هدف پژوهش حاضر، بالا بردن سطح دانش مردم و ایجاد تغییر در نگرش آن ها نسبت به امر ارتباطات و تبلیغات و همچنین، ایجاد تغییر در محتوای متن و تصویر در تبلیغات بیلبوردی در سطح شهر تهران به منظور بالا بردن سطح کیفی تبلیغات در اقناع مخاطبان برای استفاده از کالاهای تجاری و همچنین، تلاش در راستای شناساندن عوامل زبانی و عوامل غیرزبانی مؤثر در تبلیغات و نیز به کارگیری یافته های نظری گفتمان و کاربردشناختی در ایجاد تبلیغات مؤثرتر برای مؤسسات تجاری و فرهنگی است. این پژوهش به صورت میدانی و از طریق مصاحبه و پرسش نامه انجام گرفت. این مقاله شامل پیکره 200 نفره ای شامل 100 زن و 100 مرد است که در جواب دادن به پرسش نامه کیفی مشارکت کردند. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. در این مجال، نگارندگان بر آنند تا نشان دهند که تبلیغات بیلبوردها در سطح شهر تهران با بهره گیری از عوامل زبان شناختی، از جمله نوع متن، ساختار آن و نوع جملات انتخابی و عوامل کاربردشناختی نظیر نوع نقش های زبانی، پیش انگاشت ها و همچنین، عوامل نشانه شناختی از قبیل نشانه های زبانی، نشانه های تبلیغاتی، قراردادهای زبانی و نظایر آن، می تواند در تغییر نگرش و رفتار خرید مخاطبان و به عبارتی اقناع آن ها تأثیرگذارتر باشد
بررسی ساخت نحوی و ساخت اطّلاع سازه های پیشایندشده در جملات ساده فارسی (با استناد به داده هایی از یک گزارش فوتبال)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساخت اطّلاع، نحوه توزیع اطّلاع کهنه (مفروض) و نو در جملات است که نقش مهمّی در صورت بندی جملات دارد. در پژوهش حاضر، تأثیر وضعیّت اطّلاعی، نقش دستوری و مقوله نحوی سازه ها در پیشایندسازی آن ها بررسی شده است. برای تحقّق این هدف، پیکره ای شامل (226) جمله ساده (بی نشان و نشان دار) از گزارش فوتبال بررسی شد تا وضعیّت اطّلاعی، نقش دستوری و مقوله نحوی سازه های پیشایندشده مشخّص شود. طبقه بندی پرینس (1992)، وارد و بیرنر (2004) و همچنین بیرنر (2013) برای طبقه بندی مصادیق سازه ها، از مصادیق کلامی به مثابه چارچوب نظری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که ازنظر وضعیّت اطّلاعی، بیشتر سازه های پیشایندشده در انواع جملات ساده فارسی به لحاظ کلامی کهنه هستند، هرچند که ازمنظر شنونده نو طبقه بندی می شوند. در نوشتار پیش رو هیچ مورد سازه پیشایندشده یافت نشد که ازدیدگاه شنونده کهنه باشد. ازنظر نقش دستوری، در همه انواع جملات نشان دار، سازه های بیان گر مفعول غیر مستقیم بیشتر از دیگر نقش های دستوری پیشایند شده هستند. ازنظر مقوله نحوی سازه های پیشایندشده به طور عمده گروه اسمی هستند.
تحلیلی شناختی از استعاره های مفهومی و طرح واره های تصوّری در ضرب المثل های ترکی آذری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضرب المثل ها بازتاب دهنده فرهنگ، ارزش ها و باورهای ملّت ها هستند و مطالعه آن ها می تواند درک روشنی از مفاهیم وتجربه های روزمرّه گویشوران به دست دهد؛ ازسوی دیگر، معنی شناسی شناختی می تواند چارچوب دقیقی برای مطالعه معنای زبانی براساس تجربیات ما از جهان، چگونگی درک و شیوه مفهوم سازی آن در اختیار ما قرار دهد. در پژوهش حاضر ضرب المثل های ترکی آذری در چارچوب معنی شناسی شناختی تحلیل شده اند تا شیوه مفهوم سازی تجارب روزمرّه گویشوران آن به دست داده شود. برای این منظور، 470 ضرب المثل ترکی آذری به روش کتابخانه ای و مصاحبه گردآوری و براساس نظریه استعاره مفهومی و طرح واره های تصوّری بررسی و تحلیل شدند.. یافته های پژوهش نشان دادند که حوزه مبدأ حیوان و طرح واره حجمی ، بیشترین بسامد و حوزه های مبدأ گرما - سرما و مسیر و طرح واره تعادلی کم ترین بسامد را داشته اند. نتایج پژوهش بیان گر نقش پررنگ استعاره های مربوط به حیوانات و نیز طرح واره های حجمی در ضرب المثل های ترکی آذری و در مفهوم سازی تجارب روزمرّه گویشوران ترکی زبان است. کلیدواژه ها: معنی شناسی شناختی، استعاره مفهومی، طرح واره تصوّری، ترکی آذری، ضرب المثل.
A Comparative Corpus-Based Analysis of Using Hedging, Boostering, and Self-Mentioning Metadiscourse Markers in Persian and English Psychology Books
حوزه های تخصصی:
Metadiscourse is a set of linguistic ties used to communicate attitudes and denote the grammatical attributes of a text. The present study was conducted to inspect using hedging, boostering, and self-mentioning metadiscourse markers in the well-known Persian and English psychology books. Based on the chosen corpora of the study, this inquiry purposed to realize what the general preferences are in the use of hedging, boostering, and self-mentioning metadiscourse markers in Persian and English psychology books. The corpora of four psychology books, two by Persian- speaking psychologists and two by English-speaking psychologists, were chosen and analyzed based on Hyland’s (2005) model of metadiscourse. The data obtained and collected from the chosen corpora were analyzed by Ant Conc 3. 5 . 7 and SPSS statistical software. By analyzing the corpora of the study quantitatively, it is resulted that Persian-speaking psychologists used more metadiscourse markers than that of English-speaking psychologists in their books. Secondly, it is detected that Persian-speaking psychologists used fewer hedging metadiscourse markers in their books than that of their English-speaking counterparts. Thirdly, it is found that Persian-speaking psychologists used more boostering metadiscourse markers in their books than that of their English-speaking counterparts. Next, it is realized that Persian-speaking psychologists used more singular first-person self-mentioning metadiscourse markers in their books; however, their English-speaking counterparts used more plural third-person self-mentioning metadiscourse markers in their books. In addition, textual analysis has shown the difference of Persian and English sub-corpora in using hedging, boostering, and self-mentioning metadiscourse markers.
Pragmatic and Grammatical Awareness in IELTS Speaking Part 3
حوزه های تخصصی:
Although discrete research on pragmatic and grammatical awareness is well-visited in second language acquisition, the exploration and assessment of these two variables in tandem in standardized language proficiency tests has not garnered thick literature. On this ground, this study attempted to examine the correlation of both pragmatic and grammatical awareness with IELTS speaking Part 3. To this end, 120 homogenized Uzbek IELTS-taken applicants were asked to fill out pragmatic and grammatical awareness questionnaire adopted from Albertson (2011) followed by IELTS speaking Part 3 administration in order to obtain a correlation between pragmatic awareness and IELTS speaking Part 3 as well as grammatical awareness and IELTS speaking Part 3, respectively. The results of data analyses via running Pearson correlation coefficient indicated that both pragmatic awareness and grammatical awareness were significantly correlated with IELTS speaking Part 3. The findings imply that building on these two types of awareness would probably help learners increase their performance on IELTS speaking Part 3. Additionally, the students’ awareness-raising on pragmatic aspect of language in IELTS speaking Part 3 upon which interaction is based could probably convince the examiners on IELTS speaking venues that they are fully aware of pragmatic items and their conveyed message would not be misunderstood.
تأثیر روش آموزش کاربردشناسی تشریحی وتلویحی بر درک کنش های گفتاری معذرت خواهی و امتناع در بین دانشجویان زبان انگلیسی سطح متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
151 - 175
حوزه های تخصصی:
کاربردشناسی، یکی از گرایش های نسبتاً نوظهور در رشته زبانشناسی است که همواره مورد توجه پژوهشگران بوده و به حوزه مستقل از پژوهش های زبانشناختی تبدیل شده است. با توجه به اهمیت دانش کاربردشناسی در بهبود توانش ارتباطی زبان آموزان، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش تلویحی و تشریحی با استفاده از برشهای ویدئویی بر درک کاربردشناسی دو کنش گفتاری معذرت خواهی و امتناع پرداخته است. به این منظور، تعداد 49 دانشجوی نیم سال اول رشته ادبیات و آموزش زبان انگلیسی سطح متوسط از دانشگاه گلستان برمبنای آزمون تعیین سطح آکسفورد به عنوان جمعیت نمونه انتخاب شدند. محدوده سنی این زبان آموزان، بین 18 الی 33 سال بود. زبان آموزان به صورت تصادفی در سه گروه آموزش تلویحی، آموزش تشریحی و کنترل گروه بندی شدند. در گروه تشریحی، زبان آموزان توضیحات فراکاربردشناسی، بازخوردهای مستقیم وآموزش های مستقیم ارتقاءآگاهی دریافت کردند. هر چند زبان آموزان گروه تلویحی تحت آموزش ضمنی قرارگرفتند. در آموزش گروه تلویحی و تشریحی از 60 فیلم کوتاه استفاده شد که از سریال «فرار از زندان» و مجموعه فیلم کتاب «تاچ استون 2» برگرفته شده بودند. در مقابل، گروه کنترل هیچ گونه آموزشی برای یادگیری چگونگی استفاده از کنش های گفتاری معذرت خواهی و امتناع دریافت نکردند و بخش های گوناگون کتاب «تاچستون 2» آموزش داده شد. پیش و پس از دوره 10 جلسه آموزش، هر سه گروه در آزمون تکمیل کلام چندگزینه ای شرکت کردند. یافته های به دست آمده از آزمون تحلیل واریانس یک متغیره نشان داد که درک زبان آموزان از کنش گفتاری معذرت خواهی و امتناع در گروه آموزش تلویحی و تشریحی، پس از اجرای آموزش ارتقاء و پیشرفت داشته است. همچنین، یافته های آزمون شفه نشان داد عملکرد گروه آموزش تشریحی بهتر از گروه تلویحی بوده و همچنین عملکرد گروه آموزش تلویحی بهتر از گروه کنترل بوده است. بر پایه نتایج این پژوهش به آموزگاران زبان انگلیسی پیشنهاد می شود که با استفاده از برش های ویدئویی راهکارهای آموزش تشریحی را بیش از آموزش تلویحی مورد توجه قرار دهند.
چالش ها و اختلالات ارتباط کلامی در آثار نمایشی ناتالی ساروت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناتالی ساروت (1900-1999م.) یکی از نویسندگان پیشگامِ رمان نو در فرانسه است. در تمام آثار ساروت، نوعی بی قاعدگی و آشفتگی از دیدگاه زبانی وجود دارد که ریشه در احساساتِ غیرقابل بیان دارد. این احساسات معادلِ پدیده ای به نام «تروپیسم» هستند. ساروت این واژه را از زیست شناسی وام گرفته است و آن را مجموعه ای از تحرکات غیرقابل بیان و ناشناخته ای تعریف می کند که در چشم برهم زدنی به بخش خودآگاه ذهنمان هجوم می آورند و به منزله شالوده و بنیادِ ژست ها، گفتارها و احساساتی هستند که بروز می دهیم. در دیدگاه ساروت، زبان علاوه بر بخش بیرونی (ابراز بیرونی و آشکار پیام)، دارای بخش درونی است که برخلاف بخش بیرونی به مرحله تولید پیام یا به عبارتی «گفته سازی» نرسیده است. این بخشِ درونی همان تحرکات غیرقابل تعریفی است که ساروت در تعریف تروپیسم بدان اشاره می کند. آشفتگی های کلامی که در نوشتار ساروت مشهود است، ناشی از وجودِ همین زبان درونیِ عصیانگر و غیرقابل کنترل است که با قدرتی بسیار بیشتر از زبان قراردادی و بیرونی در جریان است. در حقیقت، تن دادن به زبان قراردادی به معنایِ اجتماعی شدن و خواهان برقراریِ ارتباط بودن است اما مشکل شخصیت های ساروتی از آنجا شروع می شود که نمی توانند احساسات خود را در قالبِ زبان عادی و بیرونی به طور کامل و بی نقص انتقال دهند. زبان درونی آن ها به قدری قدرتمند است که زبان بیرونی را تحت تأثیر قرار داده و آن را دچار آشفتگی و اختلال می کند. در این مقاله به طور اجمالی به بررسی تعدادی از این مشکلات ارتباطی می پردازیم که در اثر فشار زبان درونی، در گفتار شخصیت های ساروتی ایجاد می شوند.
بررسی راهبردهای دستکاری ایدئولوژیک در فیلم های دوبله شده از انگلیسی به فارسی: موردپژوهشی دوبله های بعد از انقلاب اسلامی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات ترجمه شده، به ویژه فیلم های دوبله شده اغلب تحت تأثیر ایدئولوژی حاکم بر جامعه مقصد دستخوش دخل و تصرف قرار گرفته است. پژوهش حاضر با استفاده از روشی توصیفی کمی در صدد است به بررسی جنبه های ایدئولوژیک این دستکاری ها در فیلم های دوبله شده و پخش شده از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در سه دولت متفاوت بعد از انقلاب اسلامی بپردازد. در این تحقیق با استفاده از مدل دستکاری دوکات (2007)، دستکاری های برون متنی و درون متنی در نُه فیلم تاریخی ماجراجویی دوبله شده از انگلیسی به فارسی در بازه های زمانی ۷۶-84، 84-92 و 92-97 بررسی شد. همچنین تلاش شد دلایل این دستکاری ها از دیدگاه سیاست های دولت های حاکم و ارزش های غالب بر آن مشخص شود. از آنجایی که متن دیداری شنیداری دارای عناصر غیرکلامی مانند تصویر، صدا و موسیقی است که آن را از متن نوشتاری متمایز می سازد، در این تحقیق مدل دستکاری دوکات (2007) با توجه به ویژگی های خاص متون دیداری شنیداری سازگار شده است. بدین منظور، هر تکنیک دستکاری ترجمه به دو زیرشاخه کلام محور و غیرکلام محور تقسیم شده است. پس از تحلیل جامع فیلم ها، پنج تکنیک دستکاری شامل اضافه، حذف، جایگزینی، تضعیف و تقویت شناسایی شد که در فرایند دوبله به کار گرفته شده است. نتایج نشان می دهند که اغلب دستکاری ها در دولت اصولگرایان به ویژه در بازه زمانی 84-92 اتفاق افتاده است. تکنیک غالب در دولت اصولگرایان جایگزینی و حذف و در دولت اصلاح طلبان تضعیف بوده است. دیگر اینکه دستکاری های غیرکلام محور سهم بیشتری در دستکاری فیلم های دوبله شده داشته اند.
استعاره و آفرینش معنا در سخن شاعرانه (بررسی آرای پل ریکور در کتاب استعاره زنده با تکیه بر چکامه تیره بختی اثر آلفرددو وینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
179-207
حوزه های تخصصی:
کتاب استعاره زنده ریکور کتابی بنیادین در باب استعاره است. ریکور معتقد است استعاره، به ویژه در منش یکتای زبان شاعرانه رخ می دهد. از این رو، پرسش اصلی مقاله حاضر آن است که از منظر ریکور چگونه استعاره در سخن شاعرانه معنا می آفریند؟ فرضیه مقاله آن است که باید برای آشکارسازی پاسخ ریکور به این پرسش، سه مقوله مقایسهگری، شمایل گونگی معنا و تصویر شاعرانه را تحت عنوان «نظریه جایسپاری» و دو مقوله چندمعنایی و ارجاعگری را تحت عنوان «نظریه میانکنش» تعیین و تعریف کرد. بر این اساس، هدف مقاله حاضر آن است که با روش تفسیر و با تکیه بر چکامه تیرهبختی اثر وینی دو نظریه جایسپاری و میانکنش را تشریح کند. ایضاح این دو نظریه نشان می دهد که معنا در زبان شاعرانه شمایلی است. شمایل گونگی معنا در زبان شاعرانه حاصل «خنثی کردن» واقعیت و پَروبال دادن به خیال است و این یعنی خیال، واقعیت را «تعلیق» می کند. در اینجا استعاره با شمایل یکی می شود بدینمعنا که استعاره واژه ها را از معنای سرراست شان در کاربرد روزانه جدا می کند و سپس کاربرد واژه ها را با گشودن سویه خیالی معنا چندان گسترش می دهد که بیان واقعیت شاعرانه ممکن شود. در شعر به دلیل حضور همه زیرمعناهای ممکن واژه ها ارجاع سخن به حالت تعلیق در میآید. استعاره با مقایسهگری ایده های گوناگون نه تنها مناسبات معنایی پنهان میان آن ها را آشکار می کند، بلکه خالق مناسبات جدید میان آن هاست. نیروی محرک این آفرینش معنا، همانندسازی است. این فرایند یگانهگر، مبتنی بر شهودی ناگهانی است که پیکربندی پیشین زبان را دستکاری می کند و ساختاری جدید می آفریند.
Various Corrective Feedback Types in Collaborative vs. Individual Writing Conditions
حوزه های تخصصی:
One of the important issues in EFL instruction is the idea of eliminating students’ linguistic errors through providing corrective feedback (CF). Accordingly, this study investigated the effect of various CF types (i.e., comprehensive, selective, and no feedback) on advanced EFL learners’ writing in different writing conditions (i.e., individual & collaborative). 132 EFL advanced learners aged from 14-20 were considered as the main participants. Learners were divided into 6 groups (i.e., three individual and three collaborative writing conditions). Furthermore, each writing condition included three groups with selective, comprehensive, and no correction orientations. Data collection tools and procedures encompassed an institutionalized Placement Test, pre-test, and post-test. The treatment that lasted for nine sessions was followed by a post-test. Data were submitted to a series of ANOVA tests with follow up pair-wise comparisons and independent-samples t-tests. Findings indicated that: (1) CF, especially selective one, was more effective in enhancing learners’ writing accuracy, and (2) members of the collaborative writing groups outperformed those in the individual ones in terms of their writing accuracy development. The theoretical and practical implications are discussed in relation to enhancing writing accuracy of the learners.
EFL Teachers’ Familiarity with Post-Method: Considering Demographic Variables
حوزه های تخصصی:
The present study intends to study Iranian EFL teachers’ attitude towards post-method pedagogy (PMP) and its implementation in private language institutes. The participants of this study were 80 male and female EFL teachers from different private institutes in two cities of Mazandaran province in Iran. For the purpose of data collection, this study applied a Likert type questionnaire. In order to analyze it, minimum, maximum, mean, and standard deviation were calculated, then different tests including Friedman test, Wilcoxon test, Pearson Correlation, and Independent T-test were utilized. Considering the findings of the study, one cannot conclude that teachers have a positive attitude toward post-method principles. In fact, the findings show uncertainty about the actual emergence of PMP principles in EFL institutes in Iran and the fact that there is a long distance to the actual realization of principles of Particularity , Practicality, and Possibility , especially the last one. Furthermore, there is a significant relationship between respondent teachers’ familiarity of some principles of PMP and their experience, field of study, and education degree.
تفاوت ها و شباهت های مفهوم سازی غم در زبان خودکار و زبان شعر: رویکردی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارندگان در پژوهش حاضر به بررسی و تطبیق مفهوم سازی استعاره های «غم» در زبان خودکار و زبان شعر معاصر پرداخته اند و درباره شباهت ها و تفاوت های این دو گونه زبانی بحث کرده اند. برای وصول به این هدف، استعاره های عاطفی غم در دو پیکره جداگانه با عناوین پایگاه دادگان زبان فارسی (شامل کاربرد بی نشان و عادی زبان) و پیکره زبان فارسی (شامل متون شعر معاصر) با استفاده از واژه های کلیدی حوزه مقصد را استخراج کرده اند. سپس نام نگاشت های عام و خاص استعاره های غم در هر دو گونه زبان خودکار و زبان شعر به صورت جداگانه به دست آمد و با توجه به نظریه استعاره مفهومی لیکاف و جانسون (1980) تبیین شد. در پژوهش حاضر مشاهده شد که نام نگاشت های عام استعاره های شعری با استعاره های زبان خودکار شباهت بسیاری دارند و شاعران همان استعاره های قراردادی را به شیوه ای خلاقانه به کار می گیرند و با سازوکارهای شناختی گوناگون ازجمله بسط، گسترش، پرسش، ترکیب، دلالت های چندگانه، جان بخشی به پدیده های طبیعی و ... استعاره های ادبی می سازند. پژوهش حاضر همانند افرادی چون لیکاف و ترنر (1989)، نظریه استعاره مفهومی را تأیید می کند و نشان می دهد تفاوت معنی داری میان استعاره های ادبی و قراردادی موجود در زبان خودکار و زبان شعر از نظر مفهوم سازی غم وجود ندارد.
تحلیل گفتمان انتقادی کتب انگلیسی برای دانش آموزان با نیازهای ویژه با رویکرد لاکلاو و موفه (مطالعه موردی: کتب انگلیسی دوره اول متوسطه پیش حرفه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل گفتمان انتقادی کتاب های آموزش زبان انگلیسی مربوط به دانش آموزان با نیازهای ویژه است. مسئله اصلیِ پژوهش حاضر این است که تا چه حد در تصاویر و تمرین سازی ها و مکالمات این کتاب ها، از قرائنی استفاده می شود که مصداق عینی در زندگی هر روزه مخاطبان با نیازهای ویژه دارد. پژوهش حاضر به تحلیل محتوای کتاب های انگلیسی دوره اول متوسطه پیش حرفه ای (پایه های هفت، هشت و نه) در چارچوب رویکرد لاکلاو و موفه پرداخته است. یافته ها نشان داد که در گفتمان مسلط این کتاب ها، هیچ نشانی از بازنمایی بدن ها و سبک های زندگیِ این افراد دیده نمی شود یا به شکل مثالی و آرمانی و یا به شکل گزینشی و نمایشی از آن ها روایت شده است (مساوات طلبی نمایشی). مضامین و تصاویر این کتاب ها نتوانسته از دوقطبی سازی های گفتمان هژمونیکِ جامعه (امر عادی امر غیرعادی) فراتر رود و روابط قدرتِ جامعه عادی را بازتولید کرده اند. امر عادی یک مقوله گفتمانی است نه طبیعی. بازنمایی های گفتمانی و روابط قدرتِ حاکم بر الگوهای درسیِ این کتب به واقعیت و سبک های زندگیِ افراد با نیازهای ویژه شکل می دهند. لذا، غیبت تصاویر و چالش های افراد با نیازهای ویژه در این کتب به مثابه غیبت های آن ها از قلمروی عمومی و حذف سبک های زندگیِ متکثر ادراک می شود. یافته های مقاله حاضر می تواند در بازنگری تألیف این کتب درسی مطابق با سند برنامه درسی ملی و کمک به توانمندسازی و جامعه پذیریِ مخاطبان این کتب راهگشا باشد.