فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۴۱ تا ۳٬۱۶۰ مورد از کل ۱۱٬۴۷۳ مورد.
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۸
98-120
حوزه های تخصصی:
یکی از معضلات و چالش هایی که کشورهای توسعه یافته و خصوصاً کشورهای در حال توسعه با آن مواجه می باشند موضوع توزیع ناعادلانه درآمدها است. نابرابری درآمد ها به دلیل آثار زیان بار فروانی که بر اقتصاد و رشد اقتصادی تحمیل می کند عاملان اقتصادی و سیاست گذاران را با چالش های جدی مواجه می سازد. از طرف دیگر توسعه بازار بورس در اقتصاد می تواند بستر مناسب برای جذب نقدینگی، پس اندازهای عاملان اقتصادی، تبدیل این پس اندازها به سرمایه گذاری و بالاخره کنترل و مدیریت نابرابری درآمدها در اقتصاد باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر توسعه بازار سهام بر دهک های بالا و پایین درآمدی است. برای این منظور از داده-های تابلویی کشورهای توسعه یافته ودر حال توسعه طی دوره(2014-2001) استفاده شده است. توسعه بازار سهام با دو شاخص (گردش معاملات سهام و حجم معاملات سهام به تولید ناخالص داخلی) ودر 4 حالت تخمین زده می شود. نتایج حاکی از آن است که توسعه ی بازار سهام باعث افزایش نابرابری درآمد در کشورهای توسعه یافته و کاهش نابرابری درآمد در کشورهای در حال توسعه می شود.
بررسی تاثیر مدیریت سود و هموارسازی سود برتاخیر گزارش حسابرسی
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تاثیر مدیریت و هموارسازی سود برتاخیر گزارش حسابرسی در 129 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی یک دوره زمانی 7 ساله از 1390 الی 1396 است.تعداد داده های جمع آوری شده برای این پژوهش 903 سال شرکت می باشد. روش پژوهش توصیفی ، از نوع همبستگی می باشد.آزمون فرضیه ها با استفاده از مدل رگرسیون خطی چند متغیره انجام شده است، همچنین با توجه به این که داده های مورد استفاده در پژوهش حاضر اطلاعات واقعی و تاریخی است، آن را می توان از نوع پس رویدادی طبقه بندی کرد. در نهایت از نرم افزار E-views برای تشخیص رابطه موجود بین متغیرها استفاده شد. نتایج آزمون فرضیات حاکی ارتباط مثبت و معنادار بین مدیریت سود و هموار سازی سود با تأخیر گزارش حسابرسی در شرکتهای مورد مطالعه می باشد.
بررسی تاثیر اعتبار نام تجاری بر قصد خرید مصرف کننده با نقش میانجی گری تعهد عاطفی مصرف کنندگان شهر تهران برند آدیداس
حوزه های تخصصی:
در بازار نام های تجاری گوناگونی عرضه می شود اما نمی توان به طور مطلق یک نام تجاری را رهبر کل بازار دانست. امروزه سازمان ها بر این باور رسیده اند که تنها با تکرار خرید مشتریان است که قادرند به سود بلند مدت برسند. یکی از راه های تکرار خرید مشتریان تعهد عاطفی به ارزش های سازمان است که این تعهد از طریق اعتبار نام تجاری حاصل می شود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف از نوع کاربردی، از لحاظ نوع روش، توصیفی – پیمایشی هست و هدف آن بررسی تأثیر اعتبار نام تجاری بر قصد خرید مصرف کننده با بررسی نقش میانجی گری تعهد عاطفی در بین مشتریان برند آدیداس در شهر تهران است. از روش کتابخانه ای و پرسشنامه ای جهت گردآوری اطلاعات استفاده گردید. جامعه آماری، این تحقیق شامل کلیه مشتریان برند آدیداس تهران بود که تعداد آن ها با توجه به روش هومن برای مدل یابی معادلات ساختاری تعداد 360 نفر برای نمونه انتخاب گردید و از روش نمونه گیری در دسترس برای توزیع پرسشنامه ها استفاده گردید. برای بررسی فرضیات تحقیق و تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی با کمک نرم افزار SPSS و Amos استفاده گردید. با توجه به نتایج مشاهده شد که تعهد عاطفی در تأثیر اعتبار برند بر قصد خرید مصرف کننده نقش میانجی دارند نتایج نشان داد اعتبار برند بر قصد خرید مصرف کننده تأثیر معنی داری دارد و اعتبار برند بر تعهد عاطفی تأثیر معنی داری دارد و در نهایت نتایج نشان داد تعهد عاطفی بر قصد خرید مصرف کننده تأثیر معنی داری دارد.
مدل سازی الگوی بهینه ارزش درمعرض ریسک در صندوق های بازنشستگی
حوزه های تخصصی:
صندوق های بازنشستگی، نقش عمده ای در بازارهای مالی و سرمایه عهده دار هستند. ازاین رو، توجه به مقولاتی چون راهبرد های سرمایه گذاری باتوجه به حجم و منابع دارایی ها و مدیریت ریسک درخصوص آنها حائز اهمیت است. این مقاله به تعدیل مدل ارزش درمعرض ریسک حوزه بانکداری متناسب با ویژگی های صندوق های بازنشستگی می پردازد. درراستای این هدف، تعدیلات اساسی و گام های کارکردی این اقتباس طرح می شوند. درنهایت مدل پیشنهادی سرمایه گذاری بهینه با مؤلفه ریسک توسعه می یابد. نتایج پژوهش، ارائه کننده یک مدل سنجش ریسک برای دارایی های موجود در پرتفوی صندوق های بازنشستگی است. ازآنجاکه مطالبات صندوق ها از دولت غالباً به شکل واگذاری سهام صورت می گیرد، موجب می شود تا بخش عمده ای از دارایی های صندوق های بازنشستگی را سهام شرکت های بورسی و غیربورسی تشکیل دهد. بنابراین، بهره گیری از مدل حاضر می تواند کمک شایانی در مدیریت ریسک پرتفوی صندوق های بازنشستگی و توسعه الگوهای به کارگیری ارزش درمعرض ریسک داشته باشد.
صکوک وکالت، ابزار مالی نوین در تأمین مالی مسکن
حوزه های تخصصی:
بخش مسکن به عنوان موتور محرک اقتصاد به شمار می رود و بیش از 120 صنعت به طور مستقیم و غیرمستقیم با آن در ارتباط است. بنابراین، عدم سیاست گذاری صحیح در تأمین مالی بخش مسکن و درنظرنگرفتن توازن و تناسب در شیوه تأمین مالی در این بخش می تواند باعث بروز بحران مالی و به دنبال آن بحران اقتصادی و اجتماعی شود. به همین دلیل، تأمین مالی بخش مسکن، همواره و مخصوصاً در شرایط موجود اقتصادی و تنگناهای اعتباری داخلی و بین المللی، یکی از دغدغه های اصلی نهادهای سیاست گذار و اجرایی کشور و شرکت های مسکن ساز بوده است. در کشور ما به دلیل توسعه نیافتگی بازار سرمایه و و ازطرفی تعامل نه چندان مناسب بخش های مختلف اقتصادی با یکدیگر، بازارهای مالی مسکن هنوز بسیار ضعیف و سنتی بوده و غالباً توسط بانک های دولتی و آن هم اختصاصاً توسط بانک مسکن، تأمین مالی و تجهیز می شود. این پژوهش با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و براساس روش تحلیلی - توصیفی، به دنبال تبیین این است که ازنظر فقهی، اقتصادی، مالی و ریسک، امکان طراحی و انتشار اوراق وکالت به عنوان یک ابزار نوین مالی اسلامی در بازار سرمایه ایران وجو دارد. یافته های تحقیق نشان می دهد اوراق وکالت طبق مهم ترین معیارهای اقتصاد خرد شامل تطابق با اهداف و انگیزه های مشتریان ، تناسب با روحیات و سلایق سرمایه گذران، میزان نقدشوندگی اوراق و درجه کارایی؛ همچنین ازجهت مهم ترین معیارهای اقتصاد کلان شامل اثرگذاری بر رشد و توسعه اقتصادی، عدالت توزیعی و قابلیت برای اجرای سیاست های پولی و مالی، می تواند به عنوان ابزار مالی مناسب در بازار سرمایه کشور، جهت تأمین مالی بخش مسکن به کار گرفته شود.
بررسی تأثیر ویژگی های مدیرعامل بر عملکرد بانک
حوزه های تخصصی:
در راستای رشد و توسعه پایدار کشورها، توجه به بالندگی سازمان ها، از جمله سیاست های موردتوجه همه مدیران هست، بانک ها هم از این موضوع مستثنا نیستند. بانک ها باید توسط مدیرانی، مدیریت شوند که می توانند ارزش شرکت را افزایش دهند؛ با این حال برخی از بانک ها به نظر نمی رسد که به شدت از این الزامات پیروی کنند که ممکن است دلایلی را برای توضیح، برخی از بانک ها در مورد بی تجربگی توضیح دهد. مدیران اجرایی تصمیمات ساختاری سرمایه نامناسب را اتخاذ می کنند که باعث ناکارآمدی تصمیمات ساختار سرمایه می گردد از این رو هدف تحقیق بررسی تاثیر ویژگی مدیرعامل از جمله دوگانگی مدیرعامل، ترجبه مدیرعامل و تنوع جنسیتی مدیرعامل بر عملکرد بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. جامعه آماری کلیه بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1390 تا 1398 می باشد که با استفاده از رگرسیون خطی مورد بررسی قرار گرفت و نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که ویژگی های مدیرعامل بر عملکرد بانک تاثیر معناداری دارد و بانک ها برای عملکرد بهتر از مدیران مرد استفاده کنند همچنین تجربه بالای مدیران باعث بهبود عملکرد بانک شده که این نشان دهنده این می باشد که باید به مدیران فرصت داد که عملکرد واقعی خودشان را نشان دهند و هرچقدر تجربه کاری آن ها بالا می رود عملکرد بانک ها نیز بهتر می گردد و علاوه بر این این تحقیق نشان داد که مرد ها عملکرد بهتری در اداره بهتره بانک ها دارند و می توانندعملکرد بانک رو بهبود بخشند.
بررسی و اولویت بندی عوامل موثر بر وفاداری نیکوکاران در موسسات خیریه ی قوچان با استفاده از روش دلفی فازی و روش معادلات ساختاری تفسیری
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی واولویت بندی عوامل موثربروفاداری می باشد. روش تحقیق حاضر پیمایشی و جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه خیرین باسابقه شهرستان قوچان به تعداد 145 نفر می باشند. که به صورت انتخاب در دسترس به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته 18 سوالی برمبنای طیف لیکرت 5 تایی خیلی کم تا خیلی زیاد بود که روایی و پایایی آن بر اساس روش های معتبر مورد تایید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از روش دلفی طی چندمرحله پرسشنامه به کمک خیرین تنظیم گردید و همچنین از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل تفسیر انجام گردید نتایجنشان داد بعد کیفیت درک شده با بار عاملی 95/0 درجهت عوامل موثربروفاداری نیکوکاران بیشترین اهمیت را دارد بعد از عامل شهرت با بار عاملی 93/0 درمرتبه دوم اهمیت قرار دارد و دیگر ابعاد در درجات بعدی قرار گرفتند.
بررسی رابطه فرهنگ مالیاتی و ریسک شرکت ها با تأکید بر اجتناب مالیاتی (شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین دغدغه های پیش روی نظام مالیاتی، موضوع ارتقای فرهنگ مالیاتی است. در نظام مالیاتی کشور ما، ایران، فرهنگ پرداخت مالیات به طورداوطلبانه براساس خوداظهاری پایین است؛ زیرا سیستم مالیاتی، کارساز و مؤثر نیست. شناخت و آگاهی نسبت به فرهنگ مالیاتی حاکم بر جامعه برای سیاستگذاران، تصمیم گیران و مدیران کشور در کار برنامه ریزی اهمیت زیادی دارد. وجود یک فرهنگ پیشروی مالیاتی کمک شایانی به توسعه اقتصادی کشور می کند؛ بنابراین لازم است عوامل مؤثر بر فرهنگ مالیاتی و ارتقای آن شناسایی شوند تا اقدامات مؤثری دراین باره انجام شود. باتوجه به اهمیت موضوع، هدف اصلی پژوهش بررسی رابطه فرهنگ مالیاتی و اجتناب مالیات با ریسک در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و دارای روش توصیفی - هم بستگی است. داده های این پژوهش شامل اطلاعات مالی شرکت های بورسی از سال 1387 تا سال 1396 می باشد. در این پژوهش به منظور بررسی فرضیات از الگوی پنل دیتا استفاده شده است. نتایج نشان داد بین فرهنگ مالیاتی و نرخ مالیاتی مؤثر پایین تر با نوسانات نرخ مالیاتی در آینده و نوسانات قیمت آتی سهام در آینده ارتباط معنادار و مستقیم وجود دارد؛ ازاین رو لازم است توجه جدّی تری به مقوله فرهنگ مالیاتی در زمینه مالیات ستانی انجام شود و همچنین وجوه حاصل از فعالیت های اجتناب از پرداخت مالیات، در زمینه سرمایه گذاری استفاده شود تا موجب افزایش جریان نقدی موردانتظار آینده و درنتیجه کاهش هزینه سرمایه شود.
ارائه چارچوبی برای حسابداری مدیریت گازهای گلخانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات اقلیمی در سال های اخیر به یکی از چالش برانگیزترین موضوعات زیست محیطی در جهان تبدیل شده است. شواهد علمی گویای این واقعیت است که انتشار گازهای گلخانه ای در سطح صنایع نقش عمده ای در پیدایش این پدیده دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش ابزارها و رویه های حسابداری مدیریت در کنترل و کاهش انتشار گازهای گلخانه ای در شرکت ها و ارائه رهنمودی در رابطه با پیاده سازی سیستم حسابداری مدیریت گازهای گلخانه ای است. پژوهش حاضر مبتنی بر ارزیابی دیدگاه خبرگان و روش شناسی کیفی از طریق انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته است. با تحلیل داده های مصاحبه اهداف سیستم حسابداری مدیریت گازهای گلخانه ای، ذینفعان، محرکها و موانع پیاده سازی این سیستم، تکنیک ها و رویه های مناسب و نهایتا خروجی ها و پیامدهای پیاده سازی چنین سیستمی شناسایی و چارچوب پیشنهادی تحقیق تبیین گردید. یافته های پژوهش بر نقش حسابداری مدیریت برای کنترل انتشار گازهای گلخانه ای خصوصا در ابعاد تحلیل و مدیریت هزینه، ارزیابی پروژه های سرمایه ای و ارزیابی عملکرد و انگیزش تأکید می کند.
بکارگیری الگو ترکیبی شبکه های عصبی مصنوعی با الگوریتم های فراکاوشی (ICA,PSO) در پیش بینی مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
213 - 248
حوزه های تخصصی:
رویکردهای فراکاوشی عمدتاً بر اساس نظم و قواعد موجود در ارگانیسمهای طبیعی الهام گرفتهاند. این رویکردها امروزه کاربرد بسیاری در شاخههای مختلف پیدا کرده است. با توجه به اهمیت پیشبینی، شناخت روشها در پیشبینی مدیریت سود میتواند اطلاعات مفیدی را برای ذینفعان فراهم آورد. تنوع عوامل بدست آمده ناشی از نتایج الگوهای خطی برای سنجش مدیریت سود موجب شده است سرمایهگذارن نسبت به کیفیت سود گزارش شده تردید نمایند. بنابراین هدف از این پژوهش ارائه الگوی بهینهتر برای پیشبینی مدیریت سود است. در مرحله نخست با استفاده از الگوی شبکههای عصبی الگوی اولیه خطی را بهینه نموده، سپس از الگوریتمهای ازدحام ذرات و رقابت استعماری برای بهینهتر نمودن الگو استفاده گردید. از این رویافتههای تجربی مربوط به بررسی 620 مشاهده (سال – شرکت) پذیرفته شده در بورس اورق بهادر تهران در بازه زمانی 1390 الی 1395 حاکی از سودمندی و تاثیر مثبت در روشهای ترکیبی بر عملکرد پیشبینی مدیریت سود و همچنین وجود تفاوت معنادر بین میزان سودمندی روشهای خطی و غیرخطی است. به عبارتی در صورت استفاده از الگوریتمها در پیشبینی مدیریت سود دقت پیشبینی با حذف متغیرهای ناکارآمد افزایش مییابد. افزون بر این یافته های پژوهش حاکی از عملکرد بهتر و مناسب الگوریتم رقابت استعماری نسبت به سایر الگوها در کارآمدی متغیرهای گروه مدیریتی با دقت (8/95%) است.
تأثیر معاملات با اشخاص وابسته بر رابطه میان ارتباطات سیاسی و تأخیر در گزارش حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
161 - 268
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، تبیین نقش تعدیلی معاملات با اشخاص وابسته بر رابطه میان ارتباطات سیاسی و تأخیر در گزارش حسابرسی است. یکی از معیارهای کیفیت گزارشگری مالی، به هنگام بودن میباشد. ازطرفی، در شرکتهای دارای ارتباطات سیاسی، مدیران انگیزهای برای کسب مزایای بالقوه پیدا میکنند که این موضوع میتواند منجر به تضییع حقوق آنها شود. جهت انجام این پژوهش، نمونه آماری شامل 156 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1391 تا 1395 انتخاب گردید. بر اساس روش دادههای ترکیبی و تجزیهوتحلیل رگرسیون خطی چند متغیره، یافتههای پژوهش نشان داد که ارتباطات سیاسی منجر به افزایش تأخیر در گزارش حسابرس میشود. معاملات با اشخاص وابسته نیز تأخیر در گزارش حسابرس را افزایش داده و همچنین منجر به تقویت ارتباط میان ارتباطات سیاسی و تأخیر در گزارش حسابرس شده است؛ که موید این موضوع است که شرکتهای دارای ارتباطات سیاسی از معاملات با اشخاص وابسته در جهت پنهانسازی برخی معاملات استفاده میکنند.
رابطه بین برخی ویژگی های شرکت و حق الزحمه حسابرس
حوزه های تخصصی:
با رشد رقابت در حرفه، موسسات حسابرسی ضرورت ارائه خدمات با کیفیت هرچه بهتر و بهای کمتر به بازار را بیشتر دریافته اند. موسسات حسابرسی برای رقابت برپایه ایی به غیر از کیفیت و متفاوت کردن خدمات، به دنبال بهینه نمودن هزینه خود و بهترین پیشنهاد برای آن هستند؛بدین ترتیب که هم درآمد خود را حداکثر سازند و هم کار را درشرایط رقابتی از دست ندهند به همین منظور آگاهی از عوامل تاثیرگذار بر حق الزحمه حسابرسی میتواند بسیار مفید باشد، ضمن اینکه با توجه به آشفتگی های خاص در بازار کار حسابرسی، هیچ مبنای مشخصی برای تعیین هزینه حسابرس وجود ندارد و بعضا قضاوتهای حسابرسان منجر به پیشنهادهای ضد و نقیضی میگردد که تناسبی با یکدیگر ندارد. در پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین ویژگی های شرکت و حق الزحمه حسابرس پرداخته شده است. دراین مطالعه از اطلاعات 201 شرکت فعال در بورس و اوراق بهادار تهران در طی بازه زمانی 1391 الی 1396 استفاده گردید، که برای تجزیه تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از مدل رگرسیون و از نرم افزار Eviews استفاده شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که بین پیچیدگی های حسابداری و حق الزحمه حسابرسی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد همچنین بین پیچیدگی های کسب و کار و حق الزحمه حسابرسی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
بررسی تأثیر محرک های مالی بر سودآوری بانک های منتخب بورسی
منبع:
پژوهش های راهبردی بودجه و مالی سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
181 - 217
حوزه های تخصصی:
بانک ها نبض فعالیت های مالی هستند که با سازماندهی و هدایت دریافت ها و پرداخت ها، امر مبادلات تجاری و بازرگانی را تسهیل می کنند و موجب گسترش بازار ها و رشد و شکوفایی اقتصاد شده و وضعیت حاکم بر آنها تأثیر مهمّی بر سایر بخش های اقتصادی جامعه دارد. بنابراین، وجود محرک های مالی، روابط بانک و نوآوری با تخصیص بهینه منابع مالی باعث رشد و توسعه اقتصادی شده و این امر به جذابیت بیشتر سپرده گذران در بانک ها منجر شده است و با رقابتی شدن بازار و افزایش خلاقیت بانک ها در استفاده از ابزارهای متنوع متقاضیان تسهیلات بانکی نیز بیشتر می شوند. این مقاله، به بررسی رابطه محرک های مالی درقالب هزینه های دولت و مالیات، متغیرهای ویژه بانکی و نوآوری درراستای افزایش سوددهی در بانک های منتخب بورسی طی دوره زمانی 1392 تا 1398 پرداخته است. تخمین مدل با استفاده از روش ARDL PANELصورت پذیرفته است. روش پژوهش حاضر برمبنای طبقه بندی تحقیقات براساس روش، ماهیت و جهت به ترتیب توصیفی پیمایشی، کاربردی و پس رویدادی محسوب می شود.مطابق با تخمین مدل سودآوری بانک های منتخب در مقاله حاضر، مشخص شد که هزینه های دولت به عنوان شاخص محرک مالی بر سودآوری بانک های منتخب بورسی دارای تأثیر مثبت می باشد و دیگر محرک مالی که نرخ مالیات است، بر سودآوری بانک های بورسی تأثیر منفی و معنی دار دارد. همچنین نتیجه تخمین مدل نشان داد که تأثیر متغیر رقابت بانکی، شاخص کفایت سرمایه و شاخص نوآوری (که از میزان تراکنش های توسط اینترنت بانک صورت گرفته، استفاده شده است) بر سودآوری مثبت و تأثیر متغیر ریسک اعتباری بر شاخص سودآوری بانک ها منفی و معنی دار می باشد.
تأثیر ساختار مالکیت بر رابطه کیفیت اطلاعات مالی و کارایی سرمایه گذاری
حوزه های تخصصی:
سازوکارهای حاکمیت شرکتی و ساختار مالکیت دارای این امکان هستند که تأثیری مستقیم بر روی توانایی سرمایه گذاران برای وادار کردن مدیریت به استفاده کارا از منابع موجود در سازمان ها بگذارند. هدف این پژوهش بررسی تأثیر تأثیر ساختار مالکیت بر رابطه کیفیت اطلاعات مالی و کارایی سرمایه گذاری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار می باشد. پژوهش انجام شده ازنظر نوع هدف، جزء پژوهش های کاربردی است و روش پژوهش ازنظر ماهیت و محتوایی علت و معلولی می باشد. انجام پژوهش در چارچوب استدلالات قیاسی- استقرایی صورت گرفته و برای تجزیه وتحلیل فرضیه ها از تحلیل پانلی کمک گرفته شده است. برای جمع آوری اطلاعات، از داده های 146 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1390-1397 استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد کیفیت اطلاعات مالی باعث افزایش کارایی سرمایه گذاری می شود. همچنین مالکیت مدیریتی و تمرکز مالکیت بر رابطه بین کیفیت اطلاعات مالی و کارایی سرمایه گذاری تاثیر مثبت و معناداری ندارند؛ اما تاثیر مالکیت نهادی معنادار نیست
تبیین نقش معیارهای عملکردی و حاکمیتی در تعیین ارزش شرکت با رویکرد مبتنی بر هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
131 - 147
حوزه های تخصصی:
هدف: پیش بینی ارزش شرکت توسط سهام داران، در برآورد آنها از ریسک، بازده و قیمت سهام شرکت تأثیرگذار است. هدف این پژوهش تبیین عوامل مؤثر بر ارزش شرکت با استفاده از معیارهای عملکردی و حاکمیتی و نیز، پیش بینی ارزش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای کمک به تصمیم گیری مدیران و سرمایه گذاران است. روش: برای تبیین عوامل مؤثر بر ارزش شرکت، از الگوریتم حداقل زاویه گام به گام و برای پیش بینی ارزش آتی شرکت از روش قانون گرای کارت و روش غیرخطی فرایند گوسی استفاده شد. بدین منظور، اطلاعات 208 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره هفت ساله 1390 تا 1396 جمع آوری شد. در گام نخست این پژوهش، معیارهای عملکردی و حاکمیتی به عنوان معیارهای اولیه مدنظر قرار گرفت و در گام دوم به روش متغیرگزینی لارس، متغیرهای اثرگذار مشخص شدند و در نهایت از الگوریتم های پیش بینی کننده ارزش شرکت بهره برده شد. یافته ها: بر اساس نتایج، معیارهای عملکردی برای تبیین ارزش شرکت در مقایسه با معیارهای حاکمیتی توانایی بیشتری دارند و همچنین، نتایج دیگر پژوهش حاکی از قدرتمندی روش های داده کاوی برای پیش بینی ارزش شرکت به ویژه روش غیرخطی فرایند گوسی به الگوریتم قانون گرای کارت است. نتیجه گیری: از آنجا که حاکمیت شرکتی و کمیته حسابرسی در بورس ایران در ابتدای راه خود است و فعالان حاضر در بورس اوراق بهادار از نحوه عملکرد آنها اطلاع چندانی ندارند، به نظر می رسد که محتوای اطلاعاتی داده های عملکردی برای سرمایه گذاران بیشتر از معیارهای حاکمیتی باشد. از بین معیارهای حاکمیتی فقط تمرکز مالکیت قدرت تبیین ارزش شرکت را دارد که دلیلی بر انگیزه و توانایی کافی سهام داران عمده برای نظارت بر مدیر و افزایش کارایی شرکت است.
ارزیابی تاثیر رشد، اندازه و ساختار سرمایه شرکت بر ارزش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به روش مدل سازی معادلات ساختاری
حوزه های تخصصی:
اخیرا بهره گیری از تکنیک های مدل سازی معادلات ساختاری در رشته های مدیریت و حسابداری مورد استفاده قرار می گیرد که می تواند از طریق تشکیل یک متغیر جدید (بر گرفته از چند متغیر مشترک)، تبیین مناسب تری را برای محقق فراهم نماید. بر همین اساس مطالعه حاضر با هدف ارزیابی تاثیر رشد، اندازه و ساختار سرمایه شرکت بر ارزش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به روش مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. مطالعه حاضر بر اساس هدف، در دسته مطالعات کاربردی قرار دارد. همچنین با عنایت به آن که در این مطالعه نسبت به توصیف شرایط فعلی مبتنی بر روابط علی و معلولی میان متغیرها می پردازد، این مطالعه از نظر روش تحقیق از نوع مطالعات توصیفی- همبستگی است به طوری که در آن با بهره گیری از روش مدل سازی معادلات ساختاری (رگرسیون های چند متغیر همزمان-SEM) به بررسی روابط ساختاری و علی- معلولی میان متغیرها اقدام شده است. جامعه آماری این مطالعه را شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازده زمانی 1390 تا 1397 تشکیل داد. برای انتخاب نمونه آماری در این پژوهش از روش حذف نظام مند استفاده شد. بر این اساس تعداد 296 شرکت از 784 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. در تحقیق حاضر از مدل سازی معادلات ساختاری SEM-PLS (به منظور تعیین تاثیر متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته) بهره گرفته شد. یافته های این پژوهش نشان داد مجموعه عواملی که در این مدل بر روی ارزش شرکت تاثیرگذار بودند، می توانند به میزان 2/45 درصد از تغییرات ارزش شرکت را تبیین نمایند.
تأثیر بحران اقتصادی بر ارتباط بین قدرت مدیرعامل با ارزش و عملکرد مالی؛ نقش ویژگی های گزارشگری مالی شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحران اقتصادی با عدم اطمینان و نوسان های متغیرهای کلان اقتصادی همراه بوده و شرایط خاصی را برای محیط اقتصادی کشور و فعالیت شرکت ها ایجاد می کند که می تواند توانایی و قدرت مدیر بر ارزش و عملکرد شرکت را تحت تأثیر قرار دهد. همچنین، کیفیت حسابرسی و کیفیت گزارشگری مالی در شرایط بحرانی می تواند رفتار فرصت طلبانه مدیران را تعدیل نماید. از این رو، هدف این پژوهش بررسی تأثیر بحران اقتصادی بر ارتباط میان قدرت مدیریت، ارزش شرکت و عملکرد مالی آن با توجه به اثر تعدیلی ویژگی های گزارشگری مالی شرکت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش، برای بررسی ویژگی های گزارشگری شرکت از دو خصوصیت اثرگذار شامل کیفیت حسابرسی و کیفیت گزارشگری مالی استفاده شده است. با استفاده از روش حذف سیستماتیک، تعداد 197 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار برای دوره زمانی بین سال های 1385 تا 1396 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که ویژگی سطح کیفیت حسابرسی بالاتر با کاهش اثر منفی شرایط بحرانی سبب تاثیر مثبت قدرت و توانایی مدیریت بر ارزش و عملکرد مالی شرکت می شود. همچنین، ویژگی سطح کیفیت گزارشگری مالی بالاتر نیز با کاهش تاثیر منفی شرایط بحرانی تنها موجب تاثیر مثبت قدرت و توانایی مدیریت بر ارزش شرکت شده اما تأثیر معناداری بر عملکرد مالی شرکت ندارند.
بررسی رابطه بین برنامه ریزی مالیاتی و هزینه های نمایندگی با تاکید بر نقش ارتباطات سیاسی در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
مالیات به عنوان اصلی ترین ابزار کسب درآمد می تواند دولت ها را در جهت نیل به اهداف کلان اقتصادی یاری رساند. پرداخت مالیات یکی از مهمترین وظایفی است که شهروندان می توانند در راستای تأمین منابع مالی جهت ارائه رفاه جامعه انجام دهند. علاوه بر این به دلیل حمایت دولت، شرکت هایی که دارای روابط سیاسی هستند، محیط عملیاتی غیرشفافی دارند در نتیجه تضاد منافع در این شرکت ها بیشتر از سایر شرکت ها بوده و هزینه های نمایندگی بیشتر است. لذا این پژوهش به بررسی رابطه بین برنامه ریزی مالیاتی (اجتناب و فرار مالیاتی) و هزینه های نمایندگی با تاکید بر نقش ارتباطات سیاسی در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1391 تا 1397 با استفاده از اطلاعات 145 شرکت منتخب پرداخته است. نتایج نشان داد که اجتناب و فرار مالیاتی باعث افزایش هزینه های نمایندگی می شوند. فرار و یا اجتناب از پرداخت مالیات، اغلب در انحراف منافع به سود خود مدیران نقش داشته و مدیران سعی می کنند از طریق دستکاری سود به فرصت طلبی خود ادامه دهند و منافع خود را مقدم بر منافع سایر سهامداران می دانند که منجر به افزایش هزینه های نمایندگی می شود. همچنین نتایج نشان داد در شرکت های دارای روابط سیاسی نیز هزینه های نمایندگی افزایش می یابد. زیرا مدیران دارای روابط سیاسی در محیط های دارای تضاد منافع فعالیت های فرصت طلبانه خود را به راحتی انجام می دهند . علاوه بر این وجود روابط سیاسی در شرکت ها باعث تشدید رابطه بین برنامه ریزی مالیاتی و هزینه های نمایندگی می شود. به عبارتی در شرکت های دارای روابط سیاسی قوی، مدیران سعی می کنند تا از طریق اجتناب مالیاتی و یا اقدام غیرقانونی فرار مالیاتی؛ مالیات قابل پرداخت را به تعویق بیاندازند یا از پرداخت آن فرار کنند که این امر شفافیت اطلاعات افشا شده را کاهش داده و فرصت طلبی مدیران در این شرایط افزایش یافته و باعث می شود تا هزینه های نمایندگی افزایش یابد.
تبیین رفتارهای اخلاقی و غیراخلاقی مدیریت سود با استفاده از الگو های پیشرفته ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
211 - 233
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مقاله، تبیین رفتارهای اخلاقی و غیراخلاقی مدیریت سود با استفاده از الگو های پیشرفته ساختاری است. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و کاربردی بوده و پس از طی مراحل مختلف و با روش کیفی یا قضاوتی انجام می گیرد. بخش میدانی پژوهش، پس از گزینش تصادفی 403 نفر از مدیران مالی شرکت های بورسی، انجام گرفت. یافته ها: تحلیل روابط بین متغیرها بر اساس روش معادلات ساختاری نشان داد که فشارهای اخلاقی، باورهای اخلاقی سازمانی، فرهنگ گرایش به قدرت گریزی و توجیه اخلاقی بر رفتار مدیریت سود اثرگذار هستند. نتیجه گیری: تحلیل هم خوانی نظرات نشان داد که بین نوع اظهار نظر افراد در زمینه رفتارهای اخلاقی و غیر اخلاقی مدیریت سود، صرف نظر از جنسیت، سن، تجربه، وضعیت تأهل و سطح تحصیلات، اتفاق نظر وجود داشته و به اتفاق بر اهمیت بالای رفتارهای مدیریت سود و عوامل موثر تصریح نموده اند. فشارهای اخلاقی بر شکل گیری باورهای اخلاقی فرد و سطح توجیه اخلاقی فرد تأثیر مثبت دارد. توجیه اخلاقی بر بروز رفتارهای مدیریت سود تأثیر مثبت دارد. سطح باورهای اخلاقی فرد بر میزان توجیه اخلاقی وی تأثیر مثبت دارد. فرهنگ سازمانی قدرت گریزی فرد بر باورهای اخلاقی، توجیه اخلاقی و در نهایت بروز رفتارهای مدیریت سود تأثیر مثبت دارند. باورهای اخلاقی فرد رابطه بین فشارهای اخلاقی وارده بر فرد و سطح توجیه اخلاقی وی را تشدید می کند. در نهایت، فرهنگ قدرت گریزی فرد رابطه بین فشارهای اخلاقی وارده بر فرد و بروز رفتارهای مدیریت سود را تشدید می نماید.
بررسی تاثیر نرم افزار و نظام یکپارچه مالیاتی بر عملکرد کارکنان اداره امور مالیاتی شهرستان ساوه
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر نرم افزار و نظام یکپارچه مالیاتی بر عملکرد کارکنان اداره امور مالیاتی شهرستان ساوه می باشد. متغیر وابسته در این پژوهش عملکرد کارکنان می باشد. اهمیت تحقیق نرم افزار و نظام یکپارچه مالیاتی این است که تمام تعاملات دو سویه مردم با دستگاه مالیاتی غیرحضوری و الکترونیکی شود. در این پژوهش با توجه به مدل ارائه شده ده فرضیه مطرح گردیده است که به بررسی موضوع تحقیق می پردازند. روش گردآوری داده ها شامل یک پرسشنامه 10 سوالی است که براساس طیف چهار گانه لیکرت تنظیم شده است. از شاخص آلفای کرونباخ جهت برآورد پایایی استفاده شده است و مقدار آلفای کرونباخ متغیر نرم افزار و نظام یکپارچه مالیاتی 89/0 می باشد. جامعه آماری شامل کلیه ی کارکنان اداره امورمالیاتی شهرستان ساوه مشتمل بر 100 نفر، که از این تعداد یک نمونه 80 نفری با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شده است. برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از تحلیل رگرسیون و ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون دوربین واتسون استفاده شده است. نتیجه پژوهش بیانگر این است که به کارگیری طراحی و اجرای آزمایشی نرم افزار سیستم یکپارچه مالیاتی، شماره شناسایی مؤدیان مالیاتی، تاثیر انتخاب حسابرسی بر مبنای ریسک کوتاه مدت، استاندارد سازی فرآیندها، شناسایی و آماده سازی داده ها، تدارک، نصب و تحویل سخت افزار نظام یکپارچه مالیاتی، مهندسی مجدد فرآیندهای کاری، پیاده سازی ملی نرم افزار سیستم یکپارچه مالیاتی، انتخاب حسابرسی بر مبنای ریسک بلندمدت، طرح خدمات پشتیبانی و نگهداری بر عملکرد کارکنان تاثیر معناداری دارد و در نتیجه گیری کلی به این نتیجه می رسیم که نرم افزار و نظام یکپارچه مالیاتی منجر به بهبود عملکرد کارکنان اداره امورمالیاتی شهرستان ساوه می شود.