فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۲۱ تا ۴٬۱۴۰ مورد از کل ۶٬۷۵۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
بررسی و ارایه شاخص های مناسب برای انتصاب و ارتقا مدیران سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران موضوع این مقاله است. این شاخص ها در سه محور اصلی حوزه تمایلات، حوزه اندیشه و آگاهی و حوزه رفتارهای مدیریتی و در 51 عنوان مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. به منظور دستیابی به میزان اهمیت هر یک از شاخص ها نزد مدیران و کارکنان سازمان، پرسشنامه ای تهیه و در اختیار بخشی از ایشان قرار گرفت. در این پرسشنامه از آن ها خواسته شده بود درجه اهمیت هر یک از شاخص ها را با انتخاب یکی از گزینه های بی اهمیت، کم اهمیت، نسبتا مهم، مهم و خیلی مهم مشخص کنند. نتایج پژوهش نشان می دهد بیشتر شاخص های مورد بحث از درجه اهمیت نسبتا مهم تا خیلی مهم برخوردارند.
بررسی رابطه رضایت شغلی کارکنان و اهمال کاری آنان در بخش آموزش سازمان توسعه تجارت ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه رضایت شغلی کارکنان آموزش و اهمال کاری آنان در سازمان توسعه و تجارت ایران انجام شد. روش انجام تحقیق توصیفی (همبستگی) بود. داده های مورد نیاز با استفاده از دو پرسشنامه اهمال کاری (لی) و رضایت شغلی JDI بر روی 150 نفر از کارکنان سازمان توسعه تجارت ایران بدست آمد. روش نمونه گیری تصادفی ساده بوده است. داده های به دست آمده با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که: بین رضایت شغلی (نمره کلی) و اهمال کاری کارکنان رابطه معنادار وجود ندارد.(P>0.05) ولی بین سه بعد رضایت شغلی: ویژگی های رفتاری همکاران، حقوق و مزایا و فرصت ترفیع و ارتقا با اهمال کاری رابطه معنادار حاصل شده است.
تاثیر عدالت سازمانی، رابطه رهبر- عضو، اعتماد و توانمندسازی روان شناختی بر رفتارهای شهروندی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اثر مهاجرت مغزها بر رشد اقتصادی (مطالعه موردی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد انگیزه در کارکنان به هنگام تغییر
حوزه های تخصصی:
شناخت شخصیت مدیران؛ لازمه ی مدیریت رفتار سازمانی (مطالعه موردی مدل پنج عاملی (Big-5) در دانشگاه علوم پزشکی قم)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
تفاو تهاى شخصیتى مدیران م یتواند منبع توسعه خلاقیت و یا ریشه بسیارى از مشکلات سازمانى باشد، وبر عمل، رفتار، تصمیمات و رفتار سازمانى آنان مؤثر خواهد بود. هدف این پژوهش شناخت شخصیت مدیران ستادى دانشگاه علوم پزشکى استان بود. (Big- قم بر اساس مدل پنج عاملى شخصیت ( 5
روش بررسی: پژوهش حاضر، پژوهشى کاربردى و توصیفى - تحلیلى ست. جامع هى آمارى 31 نفرمدیران ستادى دانشگاه علوم پزشکیا ستان قم م یباشد که به روش تصادفى طبق هایا نتخاب گردید هاند.ا بزار پژوهش، پرسشنام هى شخصیت مدل پنج عاملی ازآزمون مقایس هى میانگین براى بررسى SPSS است که توسط محقق با کمک اساتید راهنما و مشاور تهیه گردیده، توسط نر مافزار استفاده شد. ،Big- میانگین ابعاد متغیر شخصیت؛ و از آزمون رتب هاى فریدمن براى رتب هبندى ابعاد 5
یافته ها: میانگین روا نرنجورى در جامع هى آمارى کمتر از حد متوسط آن؛ و میانگین چهار مؤلف هى وظیف هشناسى، پذیرش تجربه، تطاب قپذیرى، وبرو نگرایى بالاترا ز حد متوسطا ست. بالاترین میانگین مربوط به بعد وظیف هشناسى وکمترین میانگین مربوط به بعد روا نرنجورى است. بین میانگین رتب هها تفاوت معن یدار وجود دارد. بعد وظیف هشناسى در میان مدیران بالاترین رتبه؛ و بعد روا نرنجورى پایى نترین رتبه را داشته است.
نتیجه گیری: مدیران از نظر پنج ویژگى شخصیتى مورد مطالعه در وضعیت مطلوبى قرار دارند. "
ارزیابی و سنجش اثربخشی آموزش های ضمن خدمت دفتر مطالعات نیروی انسانی در ارتقای عملکرد مدیران، هیئت علمی و کارکنان واحدهای دانشگاهی منطقه ی یک دانشگاه آزاد اسلامی
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارزیابی و سنجش اثربخشی دوره های آموزش ضمن خدمت در زمینه ی افزایش دانش، مهارت و نگرش مدیران، هیئت علمی و کارکنان واحدهای دانشگاهی منطقه یک بود. جامعه ی آماری شامل مدیران، اعضای هیئت علمی تمام وقت و کارکنان رسمی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی منطقه یک شامل4843 نفر می باشد. روش پژوهش ازنوع توصیفی- پیمایشی است. ابزار اصلی گرد آوری داده ها، منابع کتابخانه ای و پرسشنامه می باشد. روش نمونه گیری از نوع خوشه ای چند مرحله ای است که تعداد 215 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. داده های بدست آمده از پرسشنامه ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی با کمک نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده از تحلیل های انجام شده، نشان داد که آموزش های ضمن خدمت هر سه گروه در مقوله ی دانش با میانگین 95/22 و امتیاز 44 و در مقوله ی مهارت با میانگین 8357/46 و امتیاز 87 در مقوله ی نگرش ها و رفتار شغلی با میانگین 94 /67 و امتیاز 150 دارای اثربحشی همسان بوده است. تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که بین میانگین نمره های هر سه گروه در دستیابی به مقوله ی اثربخشی تفاوتی معنی دار وجود ندارد. عامل های دانش، مهارت و نگرش در مقوله ی اثربخشی تاثیر یکسان دارندف اما با توجه به تفاوت بین میانگین گروهها، آزمون دانکن نشان می دهد که در مقوله ی مهارت و رفتار، بین میانگین سطوح کارکنان و مدیران تفاوت وجود دارد، ولی در مقوله ی دانش بین میانگین سطوح گوناگون تفاوتی مشاهده نشد. در مقوله ی دانش، مهارت و رفتار تفاوتی معنی دار بین رشته های تحصیلی وجود ندارد، ولی در مقوله ی مهارت بین میانگین رشته های کشاورزی و پ زشکی تفاوت وجود دارد. از نظر سابقه ی خدمت اختلافی معنی دار وجود ندارد. در مقوله ی مهارت بین زنان و مردان تفاوتی معنی دار وجود دارد، ولی در مقوله ی دانش و رفتار تفاوتی معنی دار بین زنان و مردان وجود ندارد.
بررسی تاثیر زمینه اجتماعی سازمان بر ارزیابی عملکردکارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی عملکردکارکنان تحت تاثیر بافت اجتماعی سازمان قرار دارد. بافت اجتماعی از دو متغیر دور و نزدیک ساخته میشود. متغیر دور متشکل از ساختار سازمانی، ارزشها و فرهنگ است. متغیر نزدیک به دو دسته فرعی یعنی متغیرهای ساختاری و فرایندی تقسیم میشود. متغیرهای ساختاری شامل مستندسازی ارزیابیها، اهداف سیستم ارزیابی، استانداردهای عملکردی و تعداد ارزیابیها است. متغیرهای فرایندی نیز در برگیرنده تعهد سازمانی، انسجام و همبستگی، رابطه رئیس و مرئوس و رهبری است. تحقیق حاضر به بررسی رابطه عوامل فرایندی با سیستم ارزیابی عملکرد میپردازد. نتایج این تحقیق که حاصل جمعآوری اطلاعات از یک نمونه 98 نفری در شرکت محورسازان ایران خودرو است نشان میدهد در جامعه مورد بررسی درخصوص عوامل فرایندی در شرایط موجود و مطلوب تفاوت معناداری وجود دارد. علاوه بر این در سطح 99 درصد ارتباط میان رهبری و رابطه رئیس- مرئوس با سیستم ارزیابی عملکرد تایید میشود. لیکن رابطه معنی داری میان تعهد کارکنان و انسجام و همبستگی با سیستم ارزیابی عملکرد مشاهده نمیشود. بطور کلی رابطه معناداری میان مولفههای اجتماعی (فرایندی) سازمان شامل ارتباط رئیس- مرئوس و رهبری با سیستم ارزیابی عملکرد وجود دارد. این نتایج در مطالعات دیگر نیز تایید شده است.
تاثیر حمایت ادراک شده از سوی سازمان بر تعهد کارکنان و عملکرد سازمانی: مطالعه ای در شعب بانک ملت شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حمایت ادراکشده از سوی سازمان یکی از موضوعاتی است که به تازگی در حوزه رفتار سازمانی و مدیریت منابع انسانی مطرح شده است. حمایتی که کارکنان از سوی سازمان احساس میکنند باوری است مبتنی بر این که سازمان تا چه حد از همکاریهایشان قدردانی میکند و به رفاه آن ها اهمیت میدهد. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین حمایتی که کارکنان از سوی سازمان ادراک میکنند و تعهد آن ها به سازمان و همچنین عملکرد سازمانی است. این پژوهش در 64 شعبه بانک ملت انجام گرفت و ابزار گردآوری داده های آن پرسشنامه حمایت ادراکشده آیزنبرگر، هانتینگتون، هاچیسون و سوآ (1986) و پرسشنامه تعهد سازمانی میر و آلن (1997) بود که بین 789 نفر از کارکنان شعب منتخب توزیع و جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل همبستگی استفاده شد و نتایج نشان داد همبستگی مثبت و معناداری بین حمایت ادراک شده از سوی سازمان و تعهد عاطفی و همچنین تعهد هنجاری کارکنان وجود دارد. علاوه بر این بین حمایت ادراک شده از سوی سازمان و تعهد استمراری و عملکرد سازمانی رابطه معناداری مشاهده نشد. این پژوهش نقش حمایت از کارکنان را در بالا بردن تعهد عاطفی و تعهد هنجاری نشان می دهد. سازمان میتواند با ارزش قایل شدن برای همکاری کارکنان در جهت بهبود عملکردش، قدردانی به موقع از تلاش های اضافی کارکنان، توجه به رفاه کلی کارکنان و توجه به رضایت همه جانبه آن ها سطح حمایت ادراکشده را ارتقا بخشد و از پیامد مثبت آن یعنی تعلق خاطر و وابستگی عاطفی و همچنین تعهد هنجاری کارکنان بهره مند شود.
الگوی کنترل استراتژیک انسان محور سازمان های لجستیکی در شرایط صلح و جنگ
حوزه های تخصصی:
بررسی تأثیر تناسب بین شغل و شاغل بر تعهد سازمانی کارکنان (مطالعه موردی در شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی ایران)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تناسب شغلی و رابطه آن با تعهد سازمانی میباشد. ابزار جمع آوری اطلاعات به منظور سنجش تعهد سازمانی، پرسش نامه 15 سؤالی آلن و مییر، و برای سنجش تناسب شغلی پرسش نامه بانک اطلاعات شغلی بین المللی (O*NET) است، که هریک از پرسش نامه ها به طور میانگین شامل 21 سؤال میباشد. پایایی پرسشنامه تعهد سازمانی 89/0 و پایایی پرسش نامه سنجش تناسب شغلی 87/0 به دست آمد و آلفای کرونباخ هر دو پرسش نامه بیش از 7/0 میباشد. حجم جامعه آماری مورد نظر 150 نفر میباشد. براساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از بین آنها 80 نمونه آماری انتخاب گردید و در نهایت 78 پرسش نامه جمع آوری گردید. جهت تعیین نرمال بودن داده های به دست آمده از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف استفاده شد و نتایج آزمون نرمال بودن داده ها را تأیید کرد. فرضیات تحقیق با انجام آزمون T مستقل به بوته آزمون قرارداده شدند و تأثیر معنادار و مثبت آنها به اثبات رسید، به این معنا که کارکنانی که از لحاظ شغلی متناسب بوده اند، تعهد سازمانی بیشتری داشته اند. نتیجه دیگری که از این پژوهش به دست آمد گویای این واقعیت بود که فقط حدود 40 درصد از کارکنان این شرکت از لحاظ شغلی کاملاً متناسب بودند.
مقایسه ی سبک های یادگیری و شیوه های حل مساله دانشجویان دختر و پسر گرایش های علوم انسانی، علوم پایه و فنی- مهندسی
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، مقایسه ی سبک های یادگیری دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت در سال تحصیلی 87-86 بود..به این منظور 450 دانشجوی دختر و پسر از گرایش های علوم پایه ، فنی مهندسی و علوم انسانی(از هر گرایش 150 نفر ) با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.در این پژوهش از پرسشنامه های سبک های یادگیری فلدر- سولومان و شیوه های حل مساله هپنر استفاده گردید. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون ، t مستقل ،تحلیل واریانس دوطرفه، آزمون تعقیبی توکی و ضریب اتا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این پژوهش نشان داد که: الف)بین سبک های یادگیری و شیوه های حل مساله دانشجویان رابطه معنی دار وجود دارد. ب)بین سبک های یادگیری دانشجویان گرایش های علوم پایه،علوم انسانی و فنی- مهندسی تفاوت معنی دار وجود دارد.به این گونه که دانشجویان گرایش فنی- مهندسی بیشتر سبک یادگیری حسی،کلی،فعال و دیداری را ترجیح می دهند در حالی که دانشجویان گرایش علوم پایه بیشتر از سبک یادگیری کلامی،متوالی،شهودی و تاملی و دانشجویان گرایش علوم انسانی بیشتر از سبک یادگیری فعال استفاده می کنند. ج)بین سبک های یادگیری دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنی دار وجود دارد به گونه ای که سبک یادگیری پسران از نوع کلامی،شهودی ، متوالی و تاملی است. در حالی که سبک یادگیری دختران از نوع حسی، کلی، فعال و دیداری است. د)بین شیوه های حل مساله دانشجویان گرایش های علوم پایه،علوم انسانی و فنی- مهندسی تفاوت معنی دار وجود دارد.به این صورت که دانشجویان گرایش فنی- مهندسی بیشتر شیوه حل مساله خلاقیت،اعتماد،اجتناب و روی آورد را ترجیح می دهند. در حالی که دانشجویان گرایش علوم پایه بیشتر از شیوه حل مساله درماندگی و دانشجویان گرایش علوم انسانی بیشتر از شیوه حل مساله خلاقیت و مهارگری استفاده می کنند.و) بین شیوه های حل مساله دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنی دار وجود دارد.به گونه ای که شیوه حل مساله پسران از نوع درماندگی و روی آورد است. در حالی که شیوه حل مساله دختران از نوع اعتماد و اجتناب است.
نقش مولفه های فرهنگ سازمانی در اعتماد سازی: بررسی روابط بین ابعاد فرهنگی گلوب (GLOBE)و اعتماد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصری که روابط بین افراد و گروه ها شکننده و به سرعت در حال تغییر است، اعتماد موضوع محوری سازمان ها به منظور مدیریت کارآمد و اثربخش پویایی های محیطی است که رشد و حیات آن ها را تضمین می نماید. با توجه به ضرورت پاسخگویی سریع به تحولات محیط متلاطم، ایجاد تیم های کاری هماهنگ یکی از وظایف مهم رهبران در سازمان ها می باشد که در واقع به معنی فرایند تزریق تدریجی و تشویق اعتماد در سازمان می باشد. به زعم فوکویاما، فرهنگ نیز از عوامل مؤثر بر اعتماد می باشد. بدین منظور در این پژوهش تاثیر ابعاد فرهنگ سازمانی معرفی شده توسط گلوب که بسیار مورد توجه قرار گرفته بر اعتماد مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که رابطه مثبتی میان اجتناب از عدم اطمینان، جمع گرایی بین گروهی، برابری جنسی، قاطعیت و نوع دوستی با اعتماد وجود دارد. از طرفی رابطه منفی میان فاصله قدرت و آینده گرایی با اعتماد وجود دارد و در نهایت رابطه معناداری بین جمع گرایی درون گروهی و عملکردگرایی با اعتماد مشاهده نشده است.