فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۸۱ تا ۳٬۵۰۰ مورد از کل ۶٬۸۱۹ مورد.
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱ بهار ۱۳۹۱ شماره ۳
71 - 88
حوزه های تخصصی:
آشنایی با مقوله خشم و توانمندی در مدیریت خشم، یکی از مباحث مهم مورد نیاز انسان ها در دنیای پر استرس کنونی است. شاغلین در سازمان ها ملزم به ارائه رفتارهای سازمانی مورد قبول و حرفه ای هستند و این موضوع با بالاتر رفتن سطح مسئولیت کارکنان در سازمان ها و ارتقای ایشان به سطوح مدیریتی، اهمیت بیشتری می یابد. این مقاله به ارائه مدلی برای توانمندسازی مدیران در مدیریت خشم خود می پردازد. در این راستا، مواردی از قبیل مناظر مختلف نگرش به مقوله مدیریت خشم، عوامل ایجاد خشم در مدیران و نیز ارائه مدل هایی برای این موضوعات مورد بحث قرار گرفته و در نهایت این مقاله مدلی در خصوص مدیریت خشم برای مدیران به همراه راهکارهایی در دو حوزه نگرشی و رفتاری ارائه می نماید.
تأثیر توانمندسازی روانشناختی کارکنان بر توسعه سازمان یادگیرنده در شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱ بهار ۱۳۹۱ شماره ۳
137 - 155
حوزه های تخصصی:
توسعه یادگیری سازمانی به وجود شرایط و بستری مناسب نیاز دارد. در این میان نقش عوامل انسانی- اجتماعی در ایجاد سازمان یادگیرنده بسیار تعیین کننده است. لذا برخورداری سازمان از کارکنانی توانمند می تواند به ایجاد آمادگی لازم برای توسعه سازمان یادگیرنده کمک کند. از این رو در این پژوهش به بررسی نقش توانمندسازی کارکنان در توسعه سازمان یادگیرنده پرداخته می شود و رابطه پنج بعد اصلی توانمندسازی (احساس معناداری شغل، شایستگی در شغل، داشتن اختیار، موثر بودن در شغل، و اعتماد به همکاران) با چهار جنبه اصلی سازمان یادگیرنده (فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی و استراتژی و چشم انداز) بررسی می شود. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی است. قلمروی آماری آن نیز شامل 574 نفر کارکنان ستادی شرکت ملی پخش فراورده های نفتی ایران است که با نمونه گیری تصادفی تعیین و 250 نفر آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها با کمک مدل معادلات ساختاری و آزمون همبستگی نشان می دهد توانمندسازی کارکنان تأثیر مستقیم و زیادی در توسعه سازمان یادگیرنده دارد، و همبستگی مثبت بین همه ابعاد و سازمان یادگیرنده وجود دارد. از این رو توانمندسازی کارکنان می تواند زمینه انسانی-اجتماعی مناسبی برای توسعه سازمان یادگیرنده فراهم کند. بر این اساس پیشنهادهایی به مدیران و پژوهشگران ارائه می شود.
بررسی عوامل موثر بر وفاداری مشتریان؛ مطالعه موردی در بانک کشاورزی استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۲ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۵
35 - 50
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به ارزیابی عوامل موثر بر وفاداری مشتریان بانک کشاورزی استان ایلام می پردازد. ارزیابی میزان وفاداری مشتریان با استفاده از مدل مفهومی معروف شش بعدی یوپان شامل عوامل مربوط به مشتری (رضایت مشتری، اعتماد مشتری، برنامه های وفاداری مشتری) و عوامل مربوط به خدمات (ارزش ادراک شده، کیفیت خدمات، شهرت برند) صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش، کلیه مدیران و کارکنان بانک کشاورزی استان ایلام بود. داده های پژوهش از طریق ابزار پرسش نامه جمع آوری گردید. برای تحلیل یافته های پژوهش، به دلیل غیرنرمال بودن داده ها از آزمون دو جمله ای و برای اولویت بندی از تحلیل واریانس فریدمن استفاده گردید. یافته ها حاکی از تأثیر تمامی مولفه های تحقیق است. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس فریدمن، مربوط به عوامل مربوط به مشتری نشان می دهد که بالاترین رتبه به اعتماد، و پایین ترین رتبه به برنامه های وفاداری مربوط می باشد. همچنین نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس فریدمن مربوط به عوامل مربوط به خدمت نشان می دهد بالاترین رتبه مربوط به شهرت برند، و پایین ترین رتبه مربوط به کیفیت خدمات می باشد.
نگرشی آسیب شناسانه به اجرای استراتژی ها در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۲ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۶
89 - 104
حوزه های تخصصی:
تدوین استراتژی به تنهایی متضمن موفقیت شرکت نخواهد شد و تا زمانی که استراتژی ها به اجرا در نیایند، تأثیر زیادی بر موفقیت و بقای سازمان نخواهند داشت. موفقیت هر سازمان به عنوان یک سیستم اجتماعی، بدون شناخت و بررسی محیط عمومی سازمان و انجام به موقع اقدامات لازم، میسر نیست. مطمئناً، شناسایی موانع محیط عمومی سازمان، در راستای اجرای استراتژی ها، سازمان را در رفع موانع و اجرایی شدن استراتژی ها، کمک خواهد کرد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی- توصیفی است. تعداد نمونه، شامل 87 نفر از مدیران ارشد، میانی و عملیاتی شرکت ایران خودرو دیزل است. روش جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه می باشد. روایی تحقیق با نظرات خبرگان و کارشناسان موضوع، تأیید شده و با استفاده از روش آلفای کرونباخ، پایایی 77% محاسبه شده است، که نشان دهنده پایایی پرسشنامه است. نتایج تحقیق نشان داد که عوامل محیط عمومی، شامل اقتصادی، زیست محیطی، تکنولوژیکی، سیاسی- قانونی، از مهمترین موانع اجرای استراتژی در شرکت ایران خودرو دیزل بوده و عامل اجتماعی- فرهنگی به عنوان مانع اجرای استراتژی شناخته نشد. بر این اساس، باتوجه به موانع شناخته شده، شرکت ایران خودرو دیزل باید زیرساخت های اقتصادی مناسب، ارتقاء سطح تکنولوژی به کار گرفته شده، آگاه ساختن مسئولان امور سیاسی کشور از اثرات منفی موانع سیاسی در اجرای استراتژی ها و تقاضا جهت تغییر سیاست ها، ایجاد دید مثبت جامعه نسبت به شرکت و رعایت مسائل زیست محیطی و مسئولیت های اجتماعی را فراهم نماید.
عوامل و شاخص های مؤثّر در رهبری و مدیریت فرماندهان نیروی زمینی در آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر به بررسی عوامل و شاخصهای مؤثّر در رهبری و فرماندهی، فرماندهان نیروی زمینی، و ترتیب اولویت عوامل و شاخصهای مذکور و در نهایت ارائه الگوی مطلوب رهبری و مدیریت از دیدگاه فرماندهان و مدیران عالی این نیرو پرداخته است.
پژوهش حاضر از نظر اهداف کاربردی، از نظر دادهها کمی و از نظر ماهیت و نوع مطالعه، از نوع پیمایشی مقطعی است. جامعة آماری مورد پژوهش حاضر را همة فرماندهان و مدیران عالی نیروی زمینی تشکیل میدهد. برای انتخاب گروه نمونة معرف با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای و فرمول تعیین حجم نمونه، تعداد 100 نفر مشتمل بر 40 فرمانده و 60 مدیر انتخاب شدند. ابزار سنجش این پژوهش، یک پرسش نامة 140 سؤالی است که توسط پژوهشگر آن را به مدد تئوریهای رهبری و مدیریت و بررسی یافتههای پیشین گردآوری شد و سپس براساس فن دلفی در سه مرحله برای متخصّصان ارسال گردید و در نهایت به وسیلة آزمون تحلیل عاملی از نوع تجزیه به مؤلّفههای اصلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. اعتبار ابزار سنجش به وسیلة آلفای کرونباخ محاسبه شد و مقدار اعتبار کل تست برابر 99/0 بود.
برون داد اولیه نشان میدهد که دترمینان ماتریس همبستگی عددی غیر از صفر و نتیجة آزمون کرویت بارتلت از لحاظ آماری در سطح کمتر از 0001/0 معنادار است. برونداد عاملهای ششگانه استخراج شده با روش PC با استفاده از شیوة واریماکس دوران داده شده و مجموعه مادههایی که به طور مشترک با یک عامل همبسته بودند تشکیل یک پاره تست دادهاند.
نتایج تحلیل عاملی بیانگر آن است که عوامل مؤثّر در رهبری و مدیریت، فرماندهان نیروی زمینی مشتمل بر شش عامل است؛ عامل اول؛ سلامت معنوی (51%( با 33 شاخص، عامل دوم؛ سلامت روانی (9/7%) با 23 شاخص، عامل سوم؛ توانایی تخصّصی (2/3%) با 35 شاخص، عامل چهارم؛ توانایی رهبری (2/2%) با 21 شاخص، عامل پنچم؛ توانایی بلوغی (8/1%) با 11شاخص و عامل ششم؛ توانایی عمومی (6/1%) با 8 شاخص مشخص شد. در نهایت این شش عامل 68 درصد واریانس کل رهبری و مدیریت فرماندهان نیروی زمینی را تبیین کرد.
بررسی رابطه بین سبک های مدیریت تعارض و خلاقیت کارکنان در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین سبک های مدیریت تعارض و خلاقیت کارکنان در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز در سال 1391 می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و از حیث هدف کاربردی می باشد. جامعه ی آماری این پژوهش، مدیران دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز شامل (رؤسای دانشکده ها، معاونین دانشکده ها و رؤسای آموزش) به تعداد 32 نفر و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز به تعداد 699 نفر می باشد. روش نمونه گیری در این مطالعه برای مدیران به صورت سرشماری بوده و برای کارکنان تصادفی ساده به تعداد 248 نفر می باشد. ابزار گردآوری داده ها شامل دو پرسشنامه استاندارد و معتبر مدیریت تعارض که پرسشنامه مدیریت تعارض دارای 30 سوال مدیریت تعارض برای تعیین سبک های مدیریت تعارض مدیران (سبک اجبار، سبک سازش، سبک اجتناب، سبک همکاری، سبک مصالحه) و پرسشنامه خلاقیت دارای 50 سوال خلاقیت برای تعیین میزان خلاقیت کارکنان می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون وT مستقل استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین سبک اجبار مدیران و خلاقیت کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز همبستگی آماری معکوس و معنی داری وجود دارد. همچنین بین سبک سازش، سبک مصالحه، میزان تحصیلات و سابقه کاری مدیران و خلاقیت کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز همبستگی آماری مثبت و معنی داری وجود دارد. بین سبک اجتناب و سبک همکاری مدیران و خلاقیت کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز همبستگی معنی داری وجود ندارد. همچنین سبک های مدیریت تعارض مدیران دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز به تفکیک جنسیت متفاوت نیستند.
تبیین نقش یادگیری در بهره وری نیروی انسانی از طریق توانمندسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیروی انسانی ماهر و کارآمد، ارزنده ترین ثروت و دارایی هر سازمان است. مباحث مربوط به یادگیری سازمانی، ازجمله عواملی است که باعث ارتقای بهره وری منابع انسانی می شود. هدف این مطالعه، بررسی نقش یادگیری سازمانی بر بهره وری نیروی انسانی از طریق توانمندسازی است. روش تحقیق توصیفی، از نوع همبستگی بوده و داده ها از طریق پرسش نامه جمع آوری شدند. نمونه ی آماری پژوهش حاضر 150 نفر از کارکنان شاغل در بخش های مختلف نفت و گاز پارس ساکن در یکی از نواحی چندگانه ی شهرک مسکونی نفت واقع در شهرستان جم به تعداد 300 نفر بودند که گزینش آن ها به روش تصادفی انجام شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار های spss و لیزرل استفاده گردید. یافته های به دست آمده از آزمون مدل یابی معادلات ساختاری، نشان داد که رابطه علی بسیار قوی میان یادگیری سازمانی و بهره وری نیروی انسانی و نیز میان یادگیری و توانمندسازی وجود دارد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که توانمندسازی درمجموع می تواند به افزایش رابطه ی بین یادگیری و بهره وری نیروی انسانی منجر شود؛ ولی اثر مستقیم یادگیری بر بهره وری بیش تر از اثر غیرمستقیم آن ازطریق توانمندسازی در این مطالعه شناسایی شد. هم چنین نتایج آزمون همبستگی نشان داد که همبستگی بین ابعاد یادگیری و بهره وری به نسبت سایر متغیرها قوی تر
بررسی رابطه ی متغیرهای سازمانی درک شده ی منابع انسانی با روابط پارانویید سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش عدالت سازمانی و حمایت سازمانی درک شده در ایجاد فضای بدبینی با توجه به الگوهای مکانی کار در منطقه ی 2 عملیات انتقال گاز به اجرا درآمد. نتایج نشان داد که بین ادراک عدالت سازمانی، حمایت سازمانی درک شده و سازمان پارانویید، بین کارکنان روزکار و اقماری تفاوتی وجود ندارد؛ اما همبستگی معناداری بین عدالت سازمانی و حمایت سازمانی درک شده با سازمان پارانویید در کل نمونه وجود دارد. هم چنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که حمایت سازمانی درک شده و زیرمقیاس عدالت رویه ای توان پیش بینی معنادار فضای بدبینانه را در سازمان دارند و 38درصد از واریانس این سازه را تبیین می نمایند. بنابراین، با افزایش ادراک عدالت و حمایت در کارکنان، می توان به کاهش فضای بدبینی در سازمان و کمینه کردن نشانه های سازمان پارانویید پرداخت.
بررسی ارتباط ویژگی های روان شناختی افراد با ابعاد مدیریت دانش شخصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین ویژگی های روان شناختی با مدیریت دانش شخصی انجام شده و از همین رو با رویکرد توصیفی و از نوع پیمایشی است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ای شامل 72 سؤال بوده و حجم نمونه ی آماری 268 نفر از دانشجویان، کارشناسان و مدیران فعال در زمینه ی مدیریت دانش است. داده های پژوهش با استفاده از روش های آماری و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شد. تحلیل داده ها این نتیجه را در برداشت که بین تحصیلات و توانمندی افراد در مدیریت دانش شخصی رابطه ی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. همه ی ویژگی های شخصیتی به جز عصبیت با مدیریت دانش شخصی رابطه ی مثبت و معنا داری دارد و تأثیر منفی و معنادار ویژگی عصبیت نیز با مدیریت دانش شخصی اثبات شد. هم چنین یافته های پژوهش ارتباط معنادار پنج بعد شخصیتی را با ابعاد چهارگانه مدیریت دانش شخصی ثابت کرد.
بررسی اثر عوامل درون سازمانی بر عملکرد سازمان با در نظر گرفتن نقش مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چگونگی تأثیر عوامل سازمانی در شکل گیری نوع مدیریت دانش و تأثیر این فضای مبتنی بر سرمایه های حاصل از دانش بر عملکرد سازمان، کانون توجه بسیاری از پژوهشگران است. در این پژوهش به بررسی تأثیر عوامل سازمانی متشکل از فرهنگ سازمانی، ساختار و راهبرد سازمانی بر عملکرد سازمان با در نظر گرفتن نقش مدیریت دانش پرداخته می شود. جامعه آماری این تحقیق، بخشی از جامعه ی بانکی انتخاب گردید. تعداد 210 عدد پرسش نامه مشتمل بر سؤالات چند گزینه ای طیف لیکرت تدوین گردید و پس از آزمون روایی و اعتبار، بین افراد نمونه به صورت الکترونیک و حضوری توزیع شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و LISREL تحلیل شدند. نتایج حاکی از تأثیر مثبت فرهنگ سازمانی (59/2=t، 26/0= β)، راهبرد سازمانی (32/3=t، 30/0=β) و مدیریت دانش (42/5=t، 57/0= β) بر عملکرد سازمانی بود در حالی که تأثیر ساختار سازمانی بر عملکرد قابل توجه نبود. (11/1=t، 06/0= β) از طرفی نقش مدیریت دانش به عنوان میانجی برای متغیرهای فرهنگ سازمانی و راهبرد سازمانی نیز مورد تأیید قرار گرفت. در نتیجه می توان گفت بهبود مدیریت فرایندهای مربوط به دانش سازمانی که متأثر از عواملی چون فرهنگ و راهبرد سازمانی است، منجر به افزایش عملکرد سازمانی می شود. با توجه به عوامل مؤثر در پردازش دانش و زیرساخت های آن، پیشنهادهایی ارایه شده است.
بررسی تاثیر متقابل بهره وری و کیفیت زندگی کاری منابع انسانی (ارگان مورد مطالعه شرکت آب و فاضلاب مراغه)
حوزه های تخصصی:
در بیش تر کنفرانس های بین المللی بهره وری، چنین عنوان می شود که سطح بهره وری به ویژه بهره وری منابع انسانی در بخش های مختلف اقتصادی کشورهای در حال توسعه پایین است و مشکل شدت افزایش جمعیت را نیز به آن می افزایند، در توجیه اهمیت نقش افراد در مقایسه با سرمایه و تکنولوژی که هر سه از عوامل افزایش بهره وری هستند، تقریباً همه ی صاحب نظران و مدیران سرشناس صنایع جهان، انسان را اساسی ترین عامل تلقی کرده اند، به طوری که در جوامع فراصنعتی هدف و نوع فرهنگ به ترتیب QWL[1] و تاکید بر روابط انسانی پایه گذاری شده است و معتقدندکه سرمایه و تکنولوژی را می توان به صورت وام تامین نموده و خرید، اما انسان ها را نه می توان وام گرفت و نه می توان خرید. انسان ها باید به عنوان سرمایه های اصلی کشورهای در حال توسعه پرورش یابند و در آن ها انگیزه ی تلاش ایجاد شود. لذا در این پژوهش نویسندگان به بررسی ارتباط متقابل بهره وری و کیفیت زندگی کاری منابع انسانی پرداخته و از روش «آزمون نیکویی برازش یا آزمون یکنواختی» برای پیدا کردن ارتباط متقابل بهره وری و کیفیت زندگی کاری منابع انسانی پرداخته و نتیجه گیری نموده اند که با افزایش کیفیت زندگی کاری بهره وری نیز افزایش یافته است.
بررسی نقش اخلاق کار بررفتار سازمانی مثبت بر مبنای مدل فرد لوتانز (CHOSE) (مطالعه موردی گروه 22 توپخانه شهرضا)
حوزه های تخصصی:
به دلایل ضعف مدیریتی و بهره گیری از الگوهای غیرانسانی برای حل مسائل انسانی یکی از مشکلاتی که امروزه کارکنان با آن مواجه اند مشکلات اخلاقی است. در سال های اخیر در واکنش به این وضعیت سازمان ها استراتژی هایی چون تدوین ضوابط اخلاقی برای هدایت کارکنان در پیش گرفته اند. سازمان ها امیدوارند تا از این طریق سلامت اخلاقی سازمان را افزایش و فساد را کاهش دهند. علاوه بر ایجاد و ساخت رفتارهای اخلاقی، یکی دیگر از چالش های موجود در سازمان ها فراهم کردن جوی است که باعث تقویت رفتارهای مثبت در بین کارکنان گردد که فرد لوتانز از این رفتارهای مثبت به نام رفتار سازمانی مثبت یاد می کند که مرتبط با اصول اخلاقی موجود در سازمان ها است. در این مقاله پنج بعد اساسی رفتار سازمانی مثبت شامل اعتماد به نفس، امید، خوش بینی، آرامش ذهن و هوش احساسی و تأثیر آن بر اخلاق کار مورد بررسی قرارگرفته است، نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های آماری نشان می دهد که ضریب همبستگی در سطح 05/0 P≤ بین مولفه های پنج گانه فوق و اخلاق کار رابطه معنی داری وجود دارد، همچنین تجزیه و تحلیل رگرسیون چندگانه نشان می دهد، مولفه دلبستگی به کار به تنهایی 35 درصد واریانس خوش بینی، آرامش ذهنی و هوش احساسی را تبیین می نماید، میزان تأثیر اخلاق کار بر رفتار سازمانی مثبت در سطح 05/0 P≤ معنی دار و برابر 74 درصد می باشد. در پایان پیشنهادات کاربردی نیز ارایه شده است.
هوش معنوی و رابطه آن با رفتار شهروندی سازمانی: سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات جدید در حوزه رفتار سازمانی، موضوع هوش معنوی و رفتار شهروندی سازمانی است. هوش معنوی، هوشی است که انسان را قادر می سازد تا به کارها و فعالیت های خود معنا و مفهوم بخشیده و به وسیله آن از معنای عملکرد خود آگاه شود. هوش معنوی به دلیل پیوند آن با معنا و ارزش، می تواند به انسان توان تغییر وتحول بدهد. از سوی دیگر رفتار شهروندی سازمانی نیز بیانگر رفتارهای فرانقشی است که در قالب نوع دوستی، وجدان کاری، ادب و ملاحظه، جوانمردی وگذشت و رفتار مدنی نمایان می شود.
از این رو در این مقاله هوش معنوی و رابطه آن با رفتار شهروندی سازمانی بررسی شده است. بررسی این رابطه، موضوعی جدید است که در کشور تاکنون به آن پرداخته نشده است. در این تحقیق تعداد 70 پرسشنامه در بین جامعه آماری تحقیق توزیع وجمع آوری وسپس از طریق نرم افزار spss تحلیل شد.
نتایج به دست آمده از آزمون همبستگی اسپیرمن نشان می دهد که بین هوش معنوی و رفتار شهروندی سازمانی رابطه معنادار مثبت وجود دارد. در واقع بین متغیر هوش معنوی و ابعاد نوع دوستی، وجدان کاری، جوانمردی و گذشت و رفتار مدنی رابطه معنادار مثبت وجود دارد. هم چنین به منظور رتبه بندی مؤلفه های مختلف رفتار شهروندی سازمانی از آزمون فریدمن استفاده شده است که نتایج نشان می دهد وجدان کاری بالاترین رتبه و ادب و ملاحظه دارای کم ترین رتبه در میان مؤلفه های رفتار شهروندی است.
تأثیرتعهد مدیران بر تعهد سازمانی، رضایت شغلی و عملکرد کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف مطالعه تأثیر تعهد مدیران عالی در چگونگی ارائه خدمات به کارکنان بر تعهد سازمانی و رضایت شغلی و اثر آن بر عملکرد آنان صورت گرفته است و تعهد مدیران در قبال کارکنان با عامل های آموزش، توانمندسازی و پاداش سنجیده شده است. این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی است که با روش پیمایشی و همبستگی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق مجموعه کارکنان شعب بانک مورد مطالعه در غرب تهران می باشند که تعداد 200 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شدند. داده های مورد نیاز با ابزار پرسشنامه گردآوری و با استفاده از فنون آماری نظیر ضریب همبستگی اسپیرمن، آزمون رگرسیون دو متغیره خطی، چند متغیره گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همچنین اثرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرها بر یکدیگر نیز در نمودار تحلیل مسیر نشان داده شد.نتایج تجزیه و تحلیل آماری نشان می دهد که تعهد مدیریت در چگونگی ارائه خدمات به کارکنان بر تعهد سازمانی و رضایت شغلی تأثیر دارد، ولی فقط متغیر رضایت شغلی بر بهبود عملکرد کارکنان تأثیرگذار می باشد. سایر یافته ها نیز نشان می دهد که ابعاد تعهد مدیریت در چگونگی ارائه خدمات به کارکنان (آموزش، توانمندسازی و پاداش ها) نیز هر کدام با تعهد سازمانی و رضایت شغلی ارتباط دارند، اما فقط عوامل توانمندسازی و پاداش دارای رابطه علت و معلولی با متغیرهای تعهد سازمانی و رضایت شغلی می باشند.
تأثیر سازگاری راهبردهای مدیریت منابع انسانی و راهبردهای کسب و کار بر عملکرد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش مدیریت منابع انسانی در دستیابی به مزیت رقابتی، به میزان زیادی در پژوهش های پیشین مورد بحث قرار گرفته است، اما درباره سازگاری راهبردهای مدیریت منابع انسانی و راهبردهای کسب و کار و اثر آن بر عملکرد سازمانی، مطالعات اندکی انجام شده است. به نظر می آید نبود این سازگاری در بخش عمده ای از شرکت ها توانسته است بر عملکرد آن ها اثر کاهنده ای داشته باشد. هدف مقاله این است کهنحوه اثرگذاری سازگاری راهبردهای مدیریت منابع انسانی و راهبردهای کسب و کار را بر عملکرد سازمانی مورد بررسی قرار دهد. پیش فرضمقاله آن است که از طریق ایجاد تناسب بین راهبردهای مدیریت منابع انسانی و راهبردهای کسب و کار، می توان عملکرد سازمانی را ارتقا داد. مطالعه حاضر از حیث هدف، کاربردی است و از رویکرد کمی استفاده کرده است. از حیث نحوه گردآوری داده ها از نوع پژوهش های توصیفی و از شاخه مطالعات میدانی (همبستگی و پیمایش) است. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس و مدل پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (روش مقایسه میانگین ها) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.نتایج پژوهش نشان می دهند که در شرکت هایی که بین راهبردهای کسب و کار و راهبرد مدیریت منابع انسانی سازگاری وجود دارد، از لحاظ عملکرد نیز تفاوت معناداری با شرکت هایی که این سازگاری را تجربه نمی کنند، وجود دارد. به بیان دیگر فرضیهپژوهش (تفاوتعملکردشرکت هایباراهبردهایسازگاروناسازگار) تأیید شده و باتوجهبهاختلافمیانگین عملکردشرکت هایباراهبردهایسازگار (486/3) ومیانگیننمرهعملکردشرکت هایباراهبردهایناسازگار (195/3)،می تواناینتفاوترامعناداراست.
عدالت سازمانی: ارائه مدلی برای اندازه گیری عدالت برون سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدالت سازمانی در اغلب پژوهش ها در ارتباط با ذینفعان درونی سازمان در نظر گرفته شده و به دلیل پیامدهای مهم آن تبدیل به یکی از جذاب ترین موضوعات پژوهشی در حوزه روانشناسی صنعتی و سازمانی شده است، پژوهش های اندکی درباره رفتار عادلانه سازمان در مواجهه با ذینفعان بیرونی صورت گرفته است. پژوهش حاضر در راستای این خلأ نظری و با هدف ارائه مدلی برای سنجش مفهوم عدالت برون سازمانی انجام شده است.این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری اطلاعات، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه بوده و برای تعیین قابلیت اعتماد (پایایی) از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار نهایی آن 81/0 محاسبه شده که حاکی از اعتبار بالای پرسشنامه دارد. برای آزمون فرضیات پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ابعاد شناسایی شده (عدالت با مشتریان، عدالت با تأمین کنندگان، عدالت با رقبا و عدالت محیط زیستی) مفهوم عدالت برون سازمانی را مورد سنجش قرار می دهند.
بررسی رابطه ی عدالت سازمانی و توانمندسازی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل تمایز سازمان های امروزی کارکنانی ـ از لحاظ درونی و روانی ـ توانمند است. از این رو تلاش برای افزایش این وجه، مشخصه برنامه هایی است که سازمان های پیشرو به آن اهمیت می دهند. در این تحقیق، تأثیر مدل چهاربعدی عدالت سازمانی ـ عدالت توزیعی، عدالت رویه ای، عدالت بین فردی و عدالت اطلاعاتی - بر توانمندسازی روانشناختی مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه ی آماری تحقیق 4680 نفر از کارکنان یک مجتمع صنعتی عظیم بودند که تعداد 356 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب و در نهایت 290 نفر به پرسش نامه ها پاسخ دادند. یافته های تحقیق حاکی از وجود رابطه ی معنی دار، میان این دو متغیر است. لذا برای ارتقای توانمندسازی روانشناختی، ضروری است سازمان ها بر استقرار و گسترش عدالت در محیط کاری اهتمام ورزند. ضمناً نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه بیان گر آن است که ابعاد عدالت سازمانی با توانمندسازی روانشناختی، همبستگی چندگانه ی معناداری دارند.