فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۴۱ تا ۲٬۶۶۰ مورد از کل ۶٬۸۱۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
عصر حاضر به عصر اطلاعات شهرت دارد، کاربران به واسطه بهره گیری از فناوری اطلاعات حجم زیادی از اطلاعات را در کمترین زمان در فواصل مکانی بسیار دور به راحتی جابه جا می کنند. بااین حال، فناوری اطلاعات در کنار مزایایی بالقوه ای که برای کاربران داشته است، پیامدهای اخلاقی را نیز به همراه داشته و نیاز به سازگاری با ارزش های انسانی جامعه دارد. هدف این مطالعه تعیین سطح تکامل اخلاقی کارکنان فناوری اطلاعات با بهره گیری از تئوری رشد اخلاقی شناختی لارنس کلبرگ است که به روش توصیفی- پیمایشی انجام شد. داده های تحقیق از طریق پرسشنامه تعیین تکامل اخلاقی (که مشتمل بر 6 سناریو است)، از 112 نفر از کارمندان واحد فناوری اطلاعات در 19 شرکت و سازمان، دولتی و خصوصی شهر بندرعباس با روش نمونه گیری تصادفی جمع آوری شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های t مستقل، پیرسون و ANOVA استفاده شد. نتایج نشان داد که 84/11 درصد کارمندان در سطح پیش عرفی، 53/36 درصد در سطح عرفی و 64/51 درصد در سطح پس عرفی قرار دارند. این امر نشان دهنده لزوم توجه بیشتر به تکامل اخلاقی کارکنان در حوزه فناوری اطلاعات است.
طراحی و آزمون الگویی از پیامدهای سازمانی رهبری اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه رهبری اخلاقی از منظر تأثیرگذاری بر عملکرد سازمان های دانش پایه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از طرفی هویت سازمانی و اعتماد سازمانی به عنوان متغیرهای میانجی، فرایند تأثیرگذاری رهبری اخلاقی بر عملکرد این سازمان ها را شدت می بخشند. ازاین رو هدف از پژوهش حاضر، بررسی یک الگوی پیشنهادی است که در آن تأثیر رهبری اخلاقی بر عملکرد تکلیفی و خلاقیت سازمانی با میانجی گری هویت سازمانی و اعتماد سازمانی موردبررسی قرار گرفته است. شرکت-کنندگان در پژوهش 204 نفر بودند که از میان کارمندان سازمان جهاد کشاورزی استان خوزستان، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه رهبری اخلاقی براون، تروینو و هریسون (2005)، پرسشنامه عملکرد شغلی ویلیامز و اندرسون (1991)، مقیاس هویت سازمانی کرینر و آشقورث (2004)، پرسشنامه اعتماد سازمانی اسکورمن و بارلینگر (2006) و مقیاس خلاقیت سازمانی گنسن و ویتز (1996) بودند. برای ارزیابی الگوی پیشنهادی و آزمون اثرهای واسطه ای از تحلیل معادلات ساختاری و روش بوت استراپ استفاده گردید. یافته ها بیانگر تطابق و برازش الگوی پیشنهادی با داده های واقعی بودند. در مدل تأییدشده، رهبری اخلاقی به طور مستقیم و نیز با میانجی گری هویت سازمانی و اعتماد سازمانی بر عملکرد تکلیفی و با میانجی گری هویت سازمانی بر خلاقیت سازمانی تأثیرگذار بود. بر اساس یافته های به دست آمده پیشنهاد می شود که برای ارتقاء عملکرد تکلیفی و خلاقیت سازمانی، سازمان ها شرایطی را برای افزایش رهبری اخلاقی، هویت سازمانی و اعتماد سازمانی فراهم آورند.
تحلیل پویایی های زنجیره جمعیتی پلیس با رویکرد پویایی شناسی سیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین چالش ها در مدیریت منابع انسانی نیروهای نظامی، مسئله ترکیب جمعیتی کارکنان است. ترکیب جمعیتی و ویژگی های آن، نقش مؤثری در فرایند تخصیص منابع و رشد سازمانی دارد. این مسئله برای سازمانی مانند پلیس که مهم ترین سرمایه آن نیروی انسانی است، اهمیت بیشتری خواهد داشت. ترکیب جمعیتی پلیس می بایست با مشاغل موجود و جایگاه های سازمانی مصوب، متناسب باشد. ترکیب جمعیتی پلیس را می توان به صورت یک زنجیره از درجات توزیع نمود و باید تمامی اعضای این زنجیره به صورت متناسب و موزون با مشاغل تعریف شده خود رشد نمایند. با توجه به تأثیرگذاری هر مؤلفه بر مؤلفه های بعدی در این زنجیره، سیاست ها و تصمیم هایی که بتواند رشد متناسب و متعادل آن را محقق سازد، اهمیت بسیار دارد. سیاست گذاری و اتخاذ تصمیم های درست و اثربخش در حوزه مدیریت منابع انسانی پلیس مستلزم تجهیز مدیریت به یک دید کل نگر و سیستمی است که تبعات و پیامد های اتخاذ تصمیم را برکل ساختار ترکیب جمعیتی تحلیل نماید. تحقق این هدف، نیازمند تحلیل پویایی های موجود در ساختار بازخوردی ترکیب جمعیتی پلیس با کمک رویکرد پویایی شناسی سیستمی می باشد. در این تحقیق بر اساس روش شناسی پویایی شناسی سیستم، مدلی پویا از ساختار زنجیره جمعیتی افسران جزء پلیس، ارایه شده و درنهایت رفتار های حاصل از اجرای سه سناریو پیشنهادی، شبیه سازی شده و نتایج آنها مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است.
الگوی علیّ روابط بین هوش فرهنگی، رفتار شهروندی سازمانی و تعهد سازمانی در میان دبیران متوسطه شهرستان نقده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوی علی روابط بین هوش فرهنگی، رفتار شهروندی
سازمانی و تعهد سازمانی در میان دبیران متوسطه شهرستان نقده انجام شده است.
روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است، جامعه آماری شامل تمامی دبیران
متوسطه است که با استفاده از روش نمون هگیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم
هر یک از طبق هها 202 نفر به عنوان نمونه آماری جهت مطالعه انتخاب شدند. برای
گردآوری داد ههای پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد هوش فرهنگی بر اساس مدل
آنگ و همکاران، رفتار شهروندی سازمانی بر اساس مدل پودساکف و همکاران و
تعهد سازمانی بر اساس مدل آلن و میر استفاده شده است. داد ههای پژوهش پس از
جم عآوری با استفاده از نرم افزارهای آماری LISREL 8.5, SPSS 18 تحلیل شدند.
نتایج الگویابی معادلات ساختاری نشان داد که اثر مستقیم هوش فرهنگی بر روی
تعهد سازمانی ) 39 / 0( مثبت و معنادار است، اثر مستقیم رفتار شهروندی سازمانی روی
تعهد سازمانی ) 34 / 0( مثبت و معنادار است. اثر مستقیم هوش فرهنگی بر روی رفتار
شهروندی سازمانی ) 61 / 0( مثبت و معنادار است. اثر غیر مستقیم هوش فرهنگی بر روی
تعهد سازمانی با میانجیگری رفتار شهروندی سازمانی ) 43 / 0( مثبت و معنادار است و اثر
کل هوش فرهنگی روی تعهد سازمانی ) 38 / 0( مثبت و معنادار است.
تبیین رابطه بین سیستم های اطلاعات منابع انسانی و اثربخشی مدیریت منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه به کارگیری سیستم های اطلاعاتی مناسب در حوزه های مختلف، برای سازمان ها امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. سیستم های اطلاعات منابع انسانی یکی از مهمترین این سیستم ها است که نقش مهمی در پشتیبانی از تصمیم گیری مدیران و اثربخشی اقدمات و وظایف مدیریت منابع انسانی دارد. از این رو هدف اصلی ما در این مقاله ضمن شناسایی ابعاد سیستم های اطلاعات منابع انسانی، تبیین رابطه این متغیر با اثربخشی مدیریت منابع انسانی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را مدیران، کارشناسان و کارکنان حوزه منابع انسانی سازمان های دولتی استان سیستان و بلوچستان تشکیل می دهد که تعداد 168 نفر به عنوان نمونه آماری تعیین گردید. برای گرداوری اطلاعات موردنیاز پژوهش از پرسشنامه و به منظور بررسی فرضیه ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. طبق نتایج تحلیل مسیر، تمامی فرضیه های تحقیق تایید گردید. یافته های تحقیق نشان می دهد سیستم های اطلاعات منابع انسانی با دو بعد اثرات سیستم های اطلاعات منابع انسانی (کارکردی، ارتباطی و تحولی) و وظایف سیستم های اطلاعات منابع انسانی (یکپارچگی استراتژیک، مدیریت دانش، توسعه پرسنلی و پیش بینی و برنامه ریزی)، به طور مثبت بر اثربخشی مدیریت منابع انسانی تاثیرگذار است و بخش زیادی از تغییرات آن را پیش بینی می کند.
مدل جامع عوامل مؤثر بر کارتیمی اثربخش در بستر سازمان و مقیاس های سنجش آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کار تیمی یکی از عناصر اصلی موفقیت سازمان به شمار می آید و به افزایش توانایی سازمان و غلبه بر چالش های محیطی کمک می نماید. با این وجود، غفلت از الزامات اجرای اثربخش کار تیمی موجب عدم تحقق اهداف سازمانی و تیم سازی خواهد شد. در پژوهش حاضر به مطالعه جامع عوامل مؤثر بر کار تیمی پرداخته شده است. جامعه آماری تحقیق شامل 190 نفر از کارکنان دارای تجربه کار تیمی در یکی از سازمان های فعال در حوزه نفت و گاز می باشد که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 152 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نوع پیمایشی است. ابزار سنجش تحقیق شامل دو پرسش نامه محقق ساخته می باشد. یافته های تحقیق با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل مسیر نشان داد که ویژگیهای شخصیتی اعضا، ویژگیهای مدیریت تیم، بستر سازمانی و جو حاکم بر تیم، ویژگیهای ارتباطات و تعاملات اعضای تیم، سازماندهی و اهداف تیم بر روی اثربخشی کار تیمی موثر هستند. هم چنین از میان عوامل موثر، مدیریت تیم و از میان ابعاد سه گانه اثربخشی نیز دستاوردهای عملکردی دارای بالاترین اولویت هستند.
عوامل موثر در رفتار خودتوسعه ای کارکنان با تاکید بر نقش حمایت سازمان و نگرش اسلامی به کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی عوامل مؤثر در رفتار خودتوسعه ای کارکنان، با تأکید بر نقش حمایت سازمان و نگرش اسلامی به کار است. تحقیق حاضر از نظر هدف، بنیادی- کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی- پیمایشی است و 949 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان های دولتی شهر تهران به عنوان نمونه آماری، در آن شرکت کردند. داده ها به روش تحلیل عاملی و تحلیل مسیر، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و عوامل مؤثر در رفتار خودتوسعه ای کارکنان با استفاده از پانل خبرگان، شناسایی و الگوی نهایی خودتوسعه ای منابع انسانی، طراحی و تبیین شد. یافته ها حاکی از آن است که سن، تحصیلات، نگرش اسلامی به کار، خودکارآمدی، تعهد حرفه ای و انگیزش شغلی و حمایت سازمان، بر تمایل و رفتار خودتوسعه ای کارکنان اثرگذارند و نیز بین نگرش اسلامی به کار و حمایت سازمان و حمایت سرپرست با رفتار خودتوسعه ای کارکنان، رابطة مستقیم و معنی داری وجود دارد. بر اساس نتایج تحقیق، نگرش اسلامی به کار و حمایت سازمان، به ترتیب، بیشترین همبستگی را با رفتار خودتوسعه ای کارکنان دارند. می توان نتیجه گرفت که از طریق تقویت و تحکیم باورهای مذهبی کارکنان و نیز تشویق و حمایت سازمان، می توان رفتار خود توسعه ای کارکنان را تقویت کرد.
درآمدی بر اینرسی سازمانی و عوامل تاثیر گذار بر آن در سازمانهای بخش دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر تلاش شده است با در پیش گرفتن رویکردی یکپارچه و با نگاهی کاربردی به موضوع اینرسی سازمانی، به این سوال اساسی که چرا سازمان ها از روش ها و رویه های بسیار تکراری در انجام امور مربوطه و حل مسئله استفاده می کنند، پاسخ دهد. هدف پژوهش حاضر واکاوی مفهوم اینرسی سازمانی و بررسی عوامل تاثیرگذار بر آن در سازمان های دولتی است. با استفاده از رویکردهای کمی پژوهش سازمانی به خصوص رویکرد پیمایشی و بررسی همبستگی و همچنین به کمک ابزار پرسشنامه، اطلاعات از جامعه مورد بررسی که شامل سازمان های دولتی مستقر در شهر سمنان بوده است با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای، گردآوری و تجزیه و تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مهمترین عامل تاثیر گذار بر اینرسی سازمان، اینرسی دانشی است. اینرسی دانشی که خود شامل دو بعد اینرسی یادگیری و اینرسی تجربه است تاثیر مستقیمی بر هر سه بعد اینرسی سازمانی یعنی اینرسی بینشی، اینرسی عملی و اینرسی روانشناختی دارد. نتایج پژوهش همچنین نشان می دهد که ظرفیت جذب دانش سازمانی رابطه میان اینرسی دانشی و اینرسی سازمانی را تعدیل می کند. در نهایت راهکارهای عملیاتی برای برون رفت از وضعیت اینرسی در سازمانهای دولتی ارائه شده است.
ارتقای توانمندسازی روان شناختی در پرتو تسهیم دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توانمندسازی در سازمان قابلیتی است که فرصت تصمیم گیری را از طریق گسترده کردن حیطة اختیارات فراهم می کند و باعث شکسته شدن سلسله مراتب سنتی ساختارهای سازمان می شود. طی سال های گذشته، محققان همراه با ابعاد مختلف توانمندسازی، به بُعد روان شناختی آن نیز توجه کرده اند. یکی از عوامل مؤثر بر توانمندسازی روان شناختی، تسهیم دانش است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطة توانمندسازی روان شناختی و تسهیم دانش کارکنان است. این پژوهش از نظر نحوة گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی، و از نظر مقاصد پژوهش، کاربردی است. جامعة آماری این تحقیق، 387 نفر از کارکنان آموزش وپرورش استان مازندران می باشند، که 172 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه های استاندارد به کار گرفته شد، و تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزارهای SPSS و LISREL انجام گرفت. یافته ها نشان می دهد بین توانمندسازی روان شناختی و همة ابعاد تسهیم دانش ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد. با توجه به نتایج مشاهده شده، تسهیم دانش عاملی بسیار قوی است، که به توانمندسازی روانی کارکنان منجر می شود.
بررسی نقش فرهنگ خوش بینی علمی در توانمندسازی ساختار مدارس ابتدایی شهر تهران
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه فرهنگ خوش بینی علمی معلمان با ساختار توانمندساز مدارس ابتدایی شهر تهران است. روش تحقیق از نوع همبستگی است. جامعه آماری موردنظر، کلیه معلمان مدارس ابتدایی شهر تهران و نمونه آماری شامل 250 نفر است که به روش تصادفی چندمرحله ای انتخاب شده اند. ابزار تحقیق، پرسشنامه فرهنگ خوش بینی علمی و ساختار توانمندساز هوی و همکارانش است. نتایج تحقیق حاکی از رابطه ی مثبت و معنی دار بین فرهنگ خوش بینی علمی و عوامل آن با ساختار توانمند ساز است و همچنین از میان عوامل خوش بینی علمی، عامل اعتماد به دانش آموزان و والدین بالاترین همبستگی(616.) را با ساختار توانمند ساز داشته و عوامل حس کارآمدی با ضریب همبستگی(612.) و تأکید علمی با ضریب همبستگی(601.) در رتبه های بعدی قرار دارند. درآخر تشکیل انجمن های خبرگی و داشتن نماینده ای از اولیا در مدرسه نیز پیشنهاد می گردد.
نقد نظریه رهبری تبادلی با تأکید بر آیات قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
رهبری تبادلی مبتنی بر عمل متقابل است، ایده برنز (1978) این بود که روابط رهبر و پیروان از سوی تبادل برخی پاداش ها مانند نرخ عملکرد، پرداخت، شناسایی افراد و تشویق ها بهبود می یابد. در رهبری تبادلی رهبر اهداف را مشخص می کند و با افراد برای اطمینان از دستیابی به اهداف سازمانی وسیع تر همکاری می کند. این نوع رهبری به سلسله مراتب و توانایی کار در این نوع تبادل بستگی دارد. رهبری تبادلی به مهارت هایی مانند: توانایی کسب نتایج، کنترل از راه ساختارها و فرایندها، حل مسائل، برنامه ریزی و سازماندهی و کار در بین محدوده های سازمانی نیاز دارد. نقدهای فراوانی از سوی صاحب نظران مدیریت به نظریه رهبری تبادلی وارد شده است. مسئله این است که آیا تکیه صرف بر مبادله پاداش و مدیریت بر مبنای استثنا در هدایت رهبری کارکنان و به ویژه افرادی که در مراتب بالای نیازهای انسانی قرار دارند در سازمان های امروزین پاسخگو هست یا خیر؟ از سوی دیگر مکتب الهی اسلام نظریات بسیار دقیق و ظریفی را بیان می دارد که حاکی از نوع نگاه خاص به انسان و رشد و تعالی اوست که در مکاتب رایج به آن توجه نشده است. هدف این تحقیق نقد نظریه رهبری تبادلی و بیان نظریات بدیع و جامع در قرآن کریم است. روش مورد استفاده در تحقیق نقد درون ساختاری و برون ساختاری است. در نقد درون ساختاری، هدف سنجش انسجام داخلی اجزای نظریه و هماهنگی بین مفاد نظریه با مبانی و اصول نظریه می باشد. در نقد برون ساختاری نظریه به لحاظ انطباق مفاد نظریه با دیگر نظریات و انطباق مفاد نظریه با مفروضات دینی (اسلام) بررسی می شود. در نقد برون ساختاری این نظریه دارای نقاط قابل تقویتی است که منجر به ارائه نظریه رهبری تحولی شده است. و با تدبّر در آیات قرآن کریم درمی یابیم که افزون بر نقدهای وارده بر نظریه رهبری تبادلی در رویکرد قرآنی مفاهیم ارائه شده در این نظریه با وسعت و غنای بالاتری ارائه شده است. در بخش تدبر قرآنی در ابتدا مفاهیم مرتبط با مقوله های نظریه سبک رهبری تبادلی استخراج و مقوله بندی شده است. سپس نگاه جامع قرآن کریم به نوع نگرش به انسان، نظارت و کنترل، تشویق و تنبیه، بیان شده است.
بررسی نقش تسهیم دانش در رابطه میان اجزای سرمایه های فکری و رفتار نوآورانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی و برازش مدلی از روابط میان اجزای سرمایه فکری و رفتار نوآورانه با توجه به نقش مداخله گرانة تسهیم دانش است. از این رو، این پژوهش از نوع توصیفی بوده که از نظر هدف کاربردی و از روش همبستگی تبعیت نموده است. جامعه آماری پژوهش عبارت از کارکنان صف بیمارستان های شهر تهران که نظر به گستردگی و وسعت زیاد آنها، بیمارستان های پیامبر (ص)، لولاگر، سجاد، پارس، حضرت رسول (ص)، هاشمی نژاد و آپادانا به عنوان خوشه های اصلی مورد توجه قرار گرفتند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های استاندارد گردآوری شدند و با استفاده از روش آزمون معالات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که سرمایه فکری به طور مستقیم، رفتار نوآورانه را تحت تأثیر قرار نمی دهد، اما با مداخله تسهیم دانش (به عنوان متغیر میانجی)، این رابطه تقویت شده و ضریب همبستگی بین آنها افزایش می یابد. علاوه بر این، نتایج این تحقیق نشان داد که سرمایه فکری در سازمان های مورد مطالعه، با تسهیم دانش رابطه معنی داری ندارد، اما تمایلات افراد و هنجارهای ذهنی کارکنان بر قصد و نیت آنان نسبت به تسهیم دانش اثر می گذارد و این خود به بهبود رابطه میان اجزای سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی و سرمایه سازمانی و رفتار نوآورانه کمک می کند.
رابطه ی سرمایه روانشناختی با رفتارهای مدنی-سازمانی با توجه به نقش تعدیل کننده وظیفه شناسی در یک سازمان آموزشی دولتی
حوزه های تخصصی:
ااین پژوهش با هدف تعیین رابطه مولفه های سرمایه روان شناختی (خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی) با رفتارهای مدنی سازمانی با توجه به نقش تعدیل کننده وظیفه شناسی اجرا شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان یک سازمان دولتی در شهر اهواز 1393 تشکیل دادند که از میان آن ها 279 نفر به شیوه سهل الوصول (دردسترس) انتخاب شدند. ابزار های پژوهش شامل پرسشنامه سرمایه روان شناختی (ناگیوئن و همکاران، 2012)، پرسشنامه رفتارهای مدنی سازمانی (لی و آلن، 2002) و پرسشنامه وظیفه شناسی (دنوی و اوزوالد، 2012) بود. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین سرمایه روان شناختی با رفتارهای مدنی سازمانی (01/0>p) رابطه مثبت و معنادار وجود دارد . همچنین بین سرمایه روان شناختی با وظیفه شناسی (01/0>p) و بین وظیفه شناسی با رفتارهای مدنی سازمانی رابطه مثبت و معنادار (01/0>p) به دست آمد. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که وظیفه شناسی قادر به تعدیل رابطه بین خودکارآمدی و امیدواری با رفتارهای مدنی سازمانی معطوف به افراد ، و وظیفه شناسی قادر به تعدیل رابطه بین خودکارآمدی با رفتارهای مدنی سازمانی معطوف به سازمان است.
نقش سرمایه فکری در رضایت و نگهداشت کارکنان.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۵ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۸
95 - 120
حوزه های تخصصی:
در عصر دانایی محوری، مزیت رقابتی سازمان ها بر پایه دارایی های نامشهود استوار است. آن چه امروزه سازمان ها را رقابت پذیر می کند، مدیریت اثربخش دانش و دیگر دارایی های ناملموس، مانند سرمایه های فکری آن هاست. بر این اساس، پژوهش حاضر به بررسی نقش سرمایه های فکری در ارتقای اثربخشی سیستم مدیریت دانش در سازمان پرداخته است. بدین منظور، تأثیر سه جنبه اصلی سرمایه فکری (سرمایه های انسانی، ساختاری و مشتری) بر نگرش شغلی کارکنان در قالب رضایت و نگهداشت کارکنان بررسی شد .جامعه آماری پژوهش واحدهای مختلف دانشگاه آزاد واقع در استان تهران بوده و از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و روش تحقیق توصیفی- پیمایشی بوده است. در بررسی روایی ابتدا هر پرسش نامه به تایید صاحب نظران و اساتید رسید، سپس از روش تحلیل عاملی اکتشافی، تاییدی و شاخص KMO استفاده شد. پایایی از طریق آلفای کرونباخ محاسبه و مورد تایید قرار گرفته است. داده های به دست آمده با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و از طریق نرم افزار اسمارت پی. ال. اس نشان داد که سرمایه فکری بر رضایت و نگهداشت کارکنان تاثیر مثبت دارد .
رابطه هوش سازمانی با خودکارآمدی و رضایت شغلی دبیران متوسطه شهر جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق تبیین رابطه هوش سازمانی با خودکارآمدی و رضایت شغلی دبیران متوسطه بوده است. روش تحقیق همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دبیران متوسطه شهر جیرفت است. حجم نمونه 234 نفر بوده است. ابزار اندازه گیری در این تحقیق شامل سه پرسشنامه هوش سازمانی (Alberkht,2003) خود کارآمدی (sherr,1982) و رضایت شغلی (Candal & Halin 1969) بوده است. جهت تجزیه و تحلیل از روش های آمار توصیفی (جدول توزیع فراوانی، تداوم نمودار، میانگین و انحراف استاندارد) و در سطح آمار استنباطی از آزمون همبستگی و رگرسیون استفاده شده است نتایج پس از تجزیه و تحلیل نتایج نشان داد که بین هوش سازمانی با خودکارآمدی و رضایت شغلی رابطه معناداری وجود دارد. بین ابعاد هوش سازمانی (چشم انداز استراتژیک، سرنوشت مشترک، میل به تغییر و روحیه) با رضایت شغلی رابطه معناداری وجود دارد. بین ابعاد هوش سازمانی با خودکارآمدی رابطه معناداری وجود دارد. هم چنین متغیر چشم انداز استراتژیک نسبت به دیگر متغیرها پیش بینی کننده قوی تری برای رضایت شغلی می باشد. متغیر روحیه نسبت به دیگر متغیرها پیش بینی کننده قوی تری برای خودکارآمدی می باشد.
شناسایی چالش های مدیریت فرهنگ سازمانی و ارائه روش های مدیریت آنها در شرکت های هلدینگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از چهار دهه که عملکرد سازمان های موفق به فرهنگ آن ها ارتباط داده شد، موضوع فرهنگ سازمانی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت. دانشگاهیان و افراد در عرصه عمل به مطالعه اینکه چگونه فرهنگ سازمانی ایجاد می شود، تغییر می یابد و پایدار می شود، علاقه شده و مدیریت فرهنگ یعنی فرایند پویای تلاش برای ایجاد فرهنگ جدید، حفظ، اصلاح یا تغییر فرهنگ موجود از جوانب مختلفی مورد بحث قرار گرفته است. در این پژوهش نیز با روش تحقیق آمیخته، بحث مدیرت فرهنگ و چالش های پیش روی آن و روش های غلبه بر این چالش ها در یک شرکت هلدینگ بررسی شده است. ابتدا برای سنجش وضعیت فرهنگ موجود، از ابزار پرسشنامه استفاده شد. روش نمونه گیری در این مرحله نمونه گیری تصادفی طبقه ای و حجم نمونه 3323 نفر از اعضای هلدینگ بود. در مرحله بعد چالش ها و موانع اصلی مدیریت فرهنگ و روش های غلبه بر آن با استفاده از ابزار مصاحبه (انفرادی و گروه های کانونی) با حدود 330 نفر از سه شرکت بررسی شد. به این ترتیب پس از تحلیل پرسشنامه ها بر اساس جنسیت، سن، رده سازمانی و تحصیلات وضعیت فرهنگ موجود در هر یک از طبقات مذکور شناسایی شد و پس از تحلیل مصاحبه ها، چالش های اصلی مدیریت فرهنگ با در نظر گرفتن وضعیت موجود در سه طبقه اصلی و روش های غلبه بر آن در چهار گروه قرار گرفت.
طراحی و تبیین ابعاد محیطی سازمان اداره کننده ضربات روحی در بخش دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی ابعاد محیطی سازمان اداره کننده ضربه روحی سازمانی می پردازد. برای این کار ابتدا پرسشنامه طراحی شده به روش دلفی در بین بیش از 111 نفر از خبرگان شرکت کننده در پانل تخصصی توزیع شد و پس از تجزیه و تحلیل نتایج آن به کمک نرم افزار لیزرل، شاخص ها و مؤلفه های مورد نیاز به دور دوم راه یافته و در دوم از میان ابعاد محیطی پسشنهاد شده، مؤلفه های محیط فرهنگی، محیط سیاسی- قانونی، محیط اجتماعی، محیط فنّاوری، محیط اقتصادی، محیط فیزیکی، مسئولیت اجتماعی و اخلاقیات در دور اول دلفی تأیید شدند و برای رتبه بندی شاخص های هر کدام، کلیه مؤلفه های تأیید شده به دور دوم دلفی راه یافتند در دور دوم دلفی، مهم ترین شاخص های هر مؤلفه انتخاب شد و در نهایت، در دور سوم دلفی که به رتبه بندی مؤلفه های اثرگذار بر سازمان اداره کننده ضربه روحی تمرکز داشت، مشخص شد که دو مؤلفه مسئولیت اجتماعی و اخلاقیات، به ترتیب مهم ترین مؤلفه های سازمان مذکور می باشند. همچنین در پایان با استفاده از نرم افزار path analysis روابط بین متغیّرها و تأثیر مستقیم و غیر مستقیم آنها بررسی شد که بر اساس نتایج اخذ شده از نرم افزار تحلیل مسیر مشخص شد مؤلفه های ابعاد محیطی دارای تأثیرگذاری مستقیمی به میزان 55/0 بر سازمان اداره کننده ضربه روحی در سازمان های دولتی دارد؛ در حالی که این متغیّر دارای تأثیرگذاری غیر مستقیم بیشتر از تأثیر مستقیم و به میزان 11/ بر سازمان مذکور می باشد.
تاثیر عوامل درون سازمانی و برون سازمانی (سیاست های کلان اقتصادی) بر رفتار کارآفرینانه مدیران میانی دانشگاه های منتخب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به ضرورت مدیریت دانش و تجاری سازی آن و تغییر در ماهیت تولید اقتصادی در عصر حاضر، دانشگاه به عنوان نهاد عمده تولید دانش، نقش جدیدی در توسعه اقتصادی پیدا کرده و برای ایفای این نقش، تبدیل دانشگاه به دانشگاه کارآفرین ضرورت پیدا کرده است. در دانشگاه کارآفرین، مدیران به عنوان مهره های اصلی و هسته تصمیم گیری ها، می باید از توانایی ها و قابلیت های ویژه و به عبارتی از مهارت های کارآفرینانه برخوردار باشند. بنابراین انگیزش و ترغیب مدیران برای به فعلیت رساندن قابلیت های آنها اهمیت زیادی دارد. از آنجا که بروز رفتارهای کارآفرینانه از یک سو تحت تاثیر فضای کارآفرینی اقتصاد و از سوی دیگر تحت تاثیر فضای کارآفرینی سازمان قرار دارد، در این پژوهش دو گروه عوامل درون سازمانی و برون سازمانی (سیاست های اقتصادی) در نظر گرفته شده و تاثیر این عوامل بر رفتار کارآفرینانه مدیران میانی دانشگاه های منتخب ایران مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر از نوع همبستگی است که به روش مقطعی و با کمک راهبرد پیمایش صورت گرفته است. جامعه آماری شامل دانشگاه های شریف، شهید بهشتی، امیرکبیر، علم و صنعت و دانشگاه خوارزمی بوده و حجم نمونه نیز با استفاده از فرمول کوکران 209 نفر برآورد شده است. برای تحلیل آماری از تحلیل عاملی، مدل معادلات ساختاری، آزمون ناپارامتری فریدمن و آزمون گردش استفاده شده است. نتایج نشان می دهد عوامل درون سازمانی آزادی عمل و استقلال کاری، دسترسی زمانی و مرزهای سازمانی، بر رفتار کارآفرینانه مدیران میانی دانشگاه های منتخب تاثیری مثبت و معنادار داشته و در مقابل عامل درون سازمانی پاداش و تقویت و سیاست های پولی، مالی و ارزی دولت، اثری منفی و معنادار بر رفتار کارآفرینانه مدیران مذکور داشته است. از میان متغیرهای مورد بررسی، تاثیر حمایت مدیریت و سیاست تجاری بر رفتار کارآفرینانه مدیران بی معنا بوده است.
بررسی نقش هوش فرهنگی در ارتقا هوشمندی رقابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هوش رقابتی توانایی حاصل از فرآیند سیستماتیک جمع آوری، بررسی و تحلیل اطلاعات محیطی، رقبا، مشتریان، عرضه کنندگان و روند های بازار می باشد. از طرفی کشور ایران متشکل از خرده فرهنگ های متعددی می باشد. حال سوال اصلی که مطرح می گردد این است که آیا می توان بدون بهره مندی از هوش فرهنگی و قابلیت انطباق با فرهنگ های متفاوت درصدد ارتقا هوشمندی رقباتی در محیطی متشکل از خرده فرهنگ ها باشیم؟ پژوهش حاضر بدنبال طراحی چارچوبی توسعه یافته و نظام مند در خصوص مفاهیم هوش فرهنگی و هوش رقابتی در ارتباط با هم و در شرکت های دانش بنیان ایرانی می باشد و از این طریق سعی دارد تا در گسترش مرزهای دانش موجود در این حوزه اقدام نماید. این تحقیق از نوع کاربردی با ماهیت پیمایشی می باشد. داده های مورد نیاز برای این تحقیق توسط نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند از شرکت های دانش بنیان فعال در زمینه فناوری اطلاعات در کشور ایران و بوسیله ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. همچنین از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس به منظور تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردیده است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که هوش فرهنگی سبب ارتقا صحت و دقت اطلاعات رقابتی گشته و از این طریق سبب ارتقا هوش رقابتی شرکت های دانش بنیان ایرانی می شود و بر آن موثر است.
تاثیر ابعاد مدیریت استعداد بر بهره وری نیروی انسانی در سازمان های دولتی شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه ی حاضر، بررسی تأثیر ابعاد مدیریت استعداد بر بهره وری نیروی انسانی در سازمان های دولتی شهر کرمان است. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های توصیفی همبستگی می باشد که به روش پیمایشی انجام شده و از نظر هدف، کاربردی است. جامعه ی آماری پژوهش، کلیه ی کارکنان سازمان های دولتی شهر کرمان را دربر می گیرد و نمونه گیری به روش طبقه ای منظم بوده و تعداد 330 نفر به عنوان نمونه ی پژوهش انتخاب شدند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی (آزمون های همبستگی پیرسون، جزئی، رگرسیون گام به گام و آزمون رتبه بندی فریدمن) استفاده شده است و ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه های مدیریت استعداد و بهره وری نیروی انسانی می باشد. یافته های پژوهش نشان داد که بین مدیریت استعداد و زیرمتغیرهای آن؛ یعنی، جذب استعدادها، نگه داشت استعدادها، توسعه ی استعدادها و بهره وری نیروی انسانی، رابطه ای مثبت و معنادار وجود دارد و ابعاد نگه داشت استعدادها و توسعه ی استعدادها می توانند بهره وری نیروی انسانی را در سازمان های دولتی شهر کرمان پیش بینی کنند.