امروزه رهبری اخلاقی از منظر تأثیرگذاری بر عملکرد سازمان های دانش پایه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از طرفی هویت سازمانی و اعتماد سازمانی به عنوان متغیرهای میانجی، فرایند تأثیرگذاری رهبری اخلاقی بر عملکرد این سازمان ها را شدت می بخشند. ازاین رو هدف از پژوهش حاضر، بررسی یک الگوی پیشنهادی است که در آن تأثیر رهبری اخلاقی بر عملکرد تکلیفی و خلاقیت سازمانی با میانجی گری هویت سازمانی و اعتماد سازمانی موردبررسی قرار گرفته است. شرکت-کنندگان در پژوهش 204 نفر بودند که از میان کارمندان سازمان جهاد کشاورزی استان خوزستان، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه رهبری اخلاقی براون، تروینو و هریسون (2005)، پرسشنامه عملکرد شغلی ویلیامز و اندرسون (1991)، مقیاس هویت سازمانی کرینر و آشقورث (2004)، پرسشنامه اعتماد سازمانی اسکورمن و بارلینگر (2006) و مقیاس خلاقیت سازمانی گنسن و ویتز (1996) بودند. برای ارزیابی الگوی پیشنهادی و آزمون اثرهای واسطه ای از تحلیل معادلات ساختاری و روش بوت استراپ استفاده گردید. یافته ها بیانگر تطابق و برازش الگوی پیشنهادی با داده های واقعی بودند. در مدل تأییدشده، رهبری اخلاقی به طور مستقیم و نیز با میانجی گری هویت سازمانی و اعتماد سازمانی بر عملکرد تکلیفی و با میانجی گری هویت سازمانی بر خلاقیت سازمانی تأثیرگذار بود. بر اساس یافته های به دست آمده پیشنهاد می شود که برای ارتقاء عملکرد تکلیفی و خلاقیت سازمانی، سازمان ها شرایطی را برای افزایش رهبری اخلاقی، هویت سازمانی و اعتماد سازمانی فراهم آورند.