فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۶۱ تا ۱٬۷۸۰ مورد از کل ۲٬۷۹۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
از نظر تئوریک، فناوری اطلاعات و ارتباطلات(فاوا) به عنوان بخشی از معماری سازمانی مفهوم جدیدی است که در چارچوب تحولات حاصل در طرق هدایت نظام مدیریت سازمان ها مطرح شده است که با نگاهی ویژه به این مقوله در حوزه منابع انسانی و طرح رویکردهای جدید مانند معماری منابع انسانی قابل بررسی است. با توجه به این که عوامل مؤثر بر ارایه چارچوب معماری منابع انسانی(اعم از بازدارنده و پیش برنده) در محیط ها و بسترهای گوناگون متفاوت بوده یا حداقل درجه اثرگذاری و اهمیت آن ها متغیر است، در این پژوهش تلاش بر ارایه چارچوبی برای سنجش فناوری اطلاعات و ارتباطلات در قالب مدل های آمادگی الکترونیک در معماری منابع انسانی با رویکرد استراتژیک در صنعت نفت کشور مورد توجه قرار گرفت. پس از بررسی ادبیات نظری مربوط به این موضوع، مهم ترین عوامل مؤثر بر حوزه فاوا در قالب 7 بعد شناسایی شد. سپس در چارچوب یک پژوهش پیمایشی، در شرکت ملی نفت ایران 182 پرسشنامه جمع آوری شد. نتایج نشان می دهد که کارشناسان و خبرگان صنعت نفت وضعیت موجود را پیش برنده و مناسب ارزیابی نکرده اند. در پایان پیشنهادهایی برای بهبود وضع موجود ارایه شده است.
کاربرد روش های خوشه بندی در ترسیم نقشههای علم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش مقاله حاضر، آشنایی مقدماتی با خوشهبندی اطلاعات و نشان دادن کاربرد روشهای خوشه بندی در ترسیم نقشههای علم می باشد. به این منظور انواع رویکردها به دسته بندی و خوشه بندی اطلاعات به صورت مختصر مورد بررسی قرار می گیرند و با بررسی پژوهش های مشابهدر این شاخه علمی، کاربرد این روشها در فرایند مصورسازی اطلاعات مفهومی و ترسیم نقشههای علم معرفی می شود. در انتها با اجرای الگوریتم خوشه بندی سلسله مراتبی تجمعی که نوعی از الگوریتمهای خوشه بندی بر مبنای روش ارتباط کامل می باشد، نقشه علم مدیریت به عنوان یکی از شاخه های علمی بین رشته ای و نوظهور مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد.
بررسی رابطة بین دو دسته از عوامل سازمانی (ساختار و فرهنگ) با مدیریت دانش در دانشگاه افسری امام علی (ع)
حوزه های تخصصی:
در عصر دانایی که دانش مهمترین سرمایة هر سازمان و جامعه ای محسوب می شود، مدیریت دانش وظیفة سازمان هایی است که می خواهند به سازمان یادگیرنده تبدیل شوند. بسیاری از سازمان ها که می خواهند بقا و موقعیت رقابتی خود را حفظ کنند، مدیریت دانش را در پیش گرفته اند. اما موفقیت این امر مستلزم آن است که عوامل سازمانی مختلف موجود در یک سازمان از جمله ساختار و فرهنگ سازمانی دارای ویژگی های خاصی بوده و از انسجام و هماهنگی لازم برخوردار باشند.
وجود شکاف و ناهماهنگی در بین این عوامل، مانع مدیریت دانش خواهد شد. در این پژوهش از میان عوامل سازمانی متعددی که در مدل های سازمانی مختلف ذکر شده اند، به بررسی دو عامل کلیدی «ساختار سازمانی» و «فرهنگ سازمانی» در رابطه با مدیریت دانش پرداخته می شود. «خلق دانش» و «انتقال دانش» به عنوان دو فعالیت اصلی و کلیدی مدیریت دانش در نظر گرفته شده اند که ارتباط عوامل سازمانی با این دو عامل کلیدی مورد بررسی قرار گرفت.
روش پژوهش به صورت (توصیفی- پیمایشی) است و برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه و منابع کتابخانه ای استفاده شده است. جامعة آماری در این تحقیق کلیة فرماندهان، مدیران و استادان دانشگاه افسری با مدرک کارشناسی به بالا می باشد. نتایج نشان می دهد که رابطة معناداری بین این عوامل سازمانی و مدیریت دانش وجود دارد. بنابراین باید به سازمان به عنوان یک «سیستم» نگاه کرد و همة این عوامل را مورد توجه قرار داده و وضعیت آنها شناسایی و تحلیل شود. بررسی وضعیت عوامل سازمانی از حیث ویژگی های لازم در رابطه با مدیریت دانش، اقدام اولیة مهمی است که می تواند بنیان مستحکمی برای اقدامات بعدی در این راستا فراهم سازد.
سنجش بلوغ همسویی راهبردهای فناوری اطلاعات و کسبوکار در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامهریزی راهبردی فناوری اطلاعات در راستای تحقق اهداف سازمان، از مهمترین مباحثی است که در دهههای اخیر مورد توجه مدیران سازمانهای پیشگام بوده است. این موضوع تحت عنوان همسویی راهبرد فناوری اطلاعات و راهبرد کسبوکار، مطرح است. یکی از مهمترین مدلهای مطرح در بحث همسویی راهبرد فناوری اطلاعات و راهبرد کسبوکار، «مدل لوفتمن» میباشد که عوامل همسویی شناساییشده در آن، اساس کار این تحقیق را تشکیل میدهد. این مدل دارای پنج سطح، و هر سطح شامل شش عامل است. به منظور شناسایی میزان اهمیت هر یک از عوامل همسویی، پرسشنامهای طراحی گردید و در اختیار مدیران فناوری اطلاعات و کسبوکار شرکت سایپا یدک قرار داده شد. سپس بهمنظور سنجش میزان همسویی فناوری اطلاعات و کسبوکار، با استفاده از عوامل شناساییشده در این مدل، پرسشنامه دیگری طراحی گردید تا شرایط جاری شرکت تعیین شود. در نهایت نمره همسویی موزون محاسبه شد. نتایج حاصل از این بررسیها نشان میدهد که شرکت سایپا یدک در سطح سوم همسویی مدل لوفتمن قرار دارد که بیانگر مرحله تمرکز کامل است. در نهایت، راهکارهایی برای ارتقا به سطح چهارم همسویی ارائه شده است.
روستای الکترونیک؛ رهیافت مبتنی بر فناوری اطلاعات در سیاست گذاری مدیریت روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رهیافت مبتنی بر فناوری اطلاعات در سیاست گذاری توسعه و کاربری فناوری اطلاعات در مناطق روستایی با هدف تسهیل فرایند خدمت رسانی و ارتقاء شاخص های رفاهی، آغازگر مرحله جدیدی از حیات مدیریت توسعه روستایی است که از واپسین سال های هزاره دوم میلادی مورد توجه تئوری پردازان و کارگزاران توسعه روستایی بسیاری از کشورهای جهان قرار گرفته و با ورود بشر به هزاره سوم که از آن با عنوان عصر اطلاعات1 و دنیای مجازی و شبکه ای یاد می کنند، شتاب بیشتری یافته است. با توجه به اهتمام جدی دولت ها به توسعه روستایی مبتنی بر فناوری اطلاعات و تعریف چشم انداز و راهبردهای روشن در برنامه های توسعه و اهمیت بیش از پیش موضوع از بعد نظری، در این مقاله تلاش شده با طراحی یک الگوی سه سطحی، فرایند گذار از الگوی سنتی توسعه روستایی به الگوی نوین توسعه تبیین گردد. امید است طرح این موضوع بتواند خوانندگان را بیشتر با موضوع آشنا نموده و بستر پژوهش های بنیادی و کاربردی جدیدی را در حوزه مطالعات روستایی فراهم آورد.
مطالعه موردی: ارزیابی عملکرد مدیریت مراکز آموزش مهندسی در ایران با رویکرد فازی
حوزه های تخصصی:
از جمله علل کلیدی که سازمان ها و به ویژه مراکز آموزش عالی را به سمت ناکارآمدی سوق می دهد، عدم ارزیابی فرآیندها و نتایج حاصل از آنها می باشد. چنانچه مراکز آموزش عالی جایگاه خود را شناخته و از نقاط ضعف خود آگاهی یابند، بی تردید درصدد رفع آن نواقص اقدام خواهند نمود. هدف از این پژوهش، که دامنه انجام آن یکی از مجتمع های فنی - مهندسی است، ارایه یک روش در ارزیابی عملکرد مدیریت مراکز آموزش مهندسی بر اساس مدل تعالی EFQM است. از آنجا که فضای تصمیم گیری حاکم بر مراکز آموزش عالی، همچون بسیاری از سازمان ها، عموما فازی است، لذا به منظور تطابق بیشتر این روش با شرایط حاکم بر فضای تصمیم گیری، الگوی پیشنهادی در محیط فازی طراحی شده است تا بتوان به ارزیابی دقیق تری از عملکرد مدیریت مراکز آموزش مهندسی دست یافت.
حیله ای که ما به خود می زنیم
حوزه های تخصصی:
مدلیابی نقش اخلاق در موفقیت سیستم های مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، موفقیت در بازار کار، با دانشی که سازمان می تواند تولید کند، سرعت این دانش و میزان انباشت دانش تولید شده، ارتباط مستقیم دارد. همچنین، سازمان هایی که فرهنگ یادگیری قوی را توسعه داده اند در خلق، اکتساب و انتقال دانش، همچنین در تعدیل رفتار برای انعکاس دانش جدید کارآ هستند. از طرفی اخلاق، بحثی مهم و جدی است که تا این مسئله حل نشود شکوفائی علمی، پیشرفت صنعتی و رفاه اجتماعی رخ نخواهد داد و جامعه از آرامش خاطر و شادی برخوردار نخواهد شد. اگر دامنه این مباحث، به حوزه های دیگری نیز کشیده شود، میتوان از ارتباط مباحث فلسفه اخلاق و آن پدیده ها نیز سخن گفت. مدیریت دانش از جمله این پدیده ها است. پس موضوع سخن ارتباط اخلاق و مدیریت دانش از منظر فلسفی است. مقاله حاضر همبستگی اصول اخلاقی و وظایف فرایند مدیریت دانش را مورد بررسی قرار داده است زیرا منابع موضوع، از داشتن نگاه سیستماتیک و در نظر گرفتن اخلاق در همه ابعاد اصلی مدیریت دانش رنج می برد. برای سنجش این موضوع، مدل مفهومی براساس ادبیات موضوع طراحی شده و ابزار پرسش نامه محقق ساز استفاده شده است. برای بررسی رابطه بین متغیر های مدل از رگرسیون استفاده شده است که در این راستا از مدل معادلات ساختاری و به طور مشخص، از مدل های ساختاری (تحلیل مسیر) استفاده گردیده است. لازم به ذکر است برای تأیید یا رد فرضیه ها از ضرایب استاندارد استفاده و همچنین برای کلیه مسیرها ضریب اطمینان ٩٥ درصد و سطح خطا ٥ درصد می باشد. نتیجه تحقیق نشان داد که رابطه بین پارامترها (مولفه ها و شاخص های) اخلاقی و ابعاد کارکردی (وظایف) فرایند مدیریت دانش معنی دار است. بین مولفه هایی مانند اعتماد فردی و گروهی، صداقت، رعایت مالکیت، کمک و همدلی، تعهد، مسئولیت پذیری، محرمانگی، وجدان و دقت در صحت از یک طرف و ابعاد کارکردی الگوی عمومی مدیریت دانش که شامل خلق، سازمان دهی، انتشار و بکارگیری دانش است، همبستگی وجود دارد. دلیل انتخاب الگوی عمومی مدیریت دانش از بین الگوهای متعدد مدیریت دانش سادگی و کامل بودن زوایای آن می باشد.
تاثیرات فناوری اطلاعات و ارتباطات در انسجام اجتماعی
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه بین فرایند مدیریت دانش و شاخصهای فرهنگ سازمانی از دیدگاه رابینز
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق به بررسی و مطالعه رابطه بین دو متغیر فرایند مدیریت دانش و شاخصهای فرهنگ سازمانی از دیدگاه رابینز پرداخته شده است. جامعه آماری این تحقیق معاونان، مدیران و کارشناسان سازمان مرکزی شهرداری مشهد به تعداد 190 نفر بوده که با توجه به آن حجم نمونه برابر با 77 نفر تعیین شد. زمان جمعآوری اطلاعات از مرداد ماه سال 1386 تا تیر ماه 1387 بوده است و از پرسشنامه برای جمع آوری دادهها استفاده شده است. برای بیان توصیفی دادهها و تجزیه و تحلیل دادهها از روش آمار توصیفی شامل: فراوانی، میانگین و میانه استفاده شده است. برای بررسی نرمال بودن توزیعها، از آزمون کولموگورف-اسمیرنوف، و به منظور بررسی معناداری فرضیه های تحقیق از آزمونهای همبستگی پیرسون و اسپیرمن به ترتیب برای توزیع های نرمال و غیر نرمال استفاده شده است. آزمون فرضیه اصلی تحقیق نشان داد که بین فرایند مدیریت دانش و شاخصهای فرهنگ سازمانی در سازمان مرکزی شهرداری مشهد، رابطه معناداری (با شدت r=0.66 و p=0.000) وجود دارد
تصمیم گیری راهبردی و فناوری اطلاعات در آموزش عالی
حوزه های تخصصی:
توسعه و استقرار سیستم های اطلاعات مدیریت و بکارگیری ابزارهای داده کاوی با رشد سریع اطلاعات در سازمان ها و ایجاد انباره داده ای طی سال های اخیر در دستور کار بیشتر مؤسسات آموزشی بین المللی قرار گرفته است. اثرات مثبت استفاده از این فناوری بویژه در حوزه آموزش و پژوهش دانشگاهی غیر قابل انکار است. حال سئوال این است که آیا تاکنون در مؤسسات آموزش عالی ایران این هدف تامین شده است؟ در تحقیق حاضر سعی شده است که پاسخ این سئوال، با مطالعه میدانی از وضعیت فعلی فناوری اطلاعات و ارتباطات دانشگاه های ایران و سطح استفاده از سیستم های اطلاعاتی و اطلاعات تولید شده از این سیستم ها در دانشگاه ها ارائه شود. در این مقاله مدل همترازی راهبردی اطلاعات و راهبردهای سازمانی ارائه و سپس روشی برای اندازه گیری و تعیین سطوح استفاده از سیستم های اطلاعاتی در جهت تصمیم گیری/ سازی در دانشگاه ها معرفی می شود. در بخش انتهایی مطالعه موردی ارایه و نتایج تحقیق در دانشگاه شهید بهشتی مطرح می شود.
مدل نظری اجرای مدیریت ارتباط با مشتری (CRM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبقه بندی مدل های تدوین استراتژی تکنولوژی مبتنی بر یک رویکرد فرایندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ین مقاله به مرور و تحلیل مدل های ارائه شده در ادبیات برای تدوین استراتژی تکنولوژی در سطح بنگاه می پردازد. امروزه تکنولوژی نقشی کلیدی در رقابت پذیری بنگاه ها ایفا می کند، بنابراین می باید مبتنی بر یک نگاه استراتژیک مدیریت شود. اولین و مهمترین گام در مدیریت استراتژیک تکنولوژی، تدوین یک برنامه است که اولویت های سرمایه گذاری بنگاه در حوزه تکنولوژی را برای یک افق بلندمدت مشخص کند. مدل ها و چارچوب های مختلفی در این زمینه ارائه شده اند تا بنگاه ها را در زمینه تدوین استراتژی تکنولوژی یاری نمایند، اما این مدل ها و چارچوب ها دارای ویژگی ها و پیش فرض هایی هستند که امکان استفاده از آن ها را در شرایط مختلف، محدود می کند. عدم توجه به این ویژگی ها و پیش فرض ها ممکن است بنگاه ها را در انتخاب مدل مناسب (متناسب با شرایط خاص بنگاه) دچار اشتباه کند. در این مقاله مدل ها و چارچوب های مختلف بر اساس یک رویکرد فرایندی مورد ارزیابی و مقایسه قرار می گیرند. نتیجه این ارزیابی، ارائه یک دسته بندی از مدل ها است که به بنگاه ها کمک می کند بر اساس اهداف و شرایط خود، مدل مناسب تدوین استراتژی تکنولوژی را انتخاب کنند**.
صنعت مشاوره مدیریت پویا: ابزار توسعه راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور روشن ساختن نقش صنعت مشاوره مدیریت پویا، در توسعه راهبردی طراحی شده است. الزام و ضرورت به کارگیری میانبرهایی که روند سرعت توسعه راهبردی صنعت را برای کشور ایران امکان پذیر سازد، سبب شد که پژوهش حاضر شکل گیرد. تحقیق از نوع بنیادی بوده، به روش توصیفی و پیمایشی انجام شده است. اطلاعات، با استفاده از ابزارهای مراجعه به اسناد ومدارک، پرسشنامه و مصاحبه گردآوری شده اند. برای آزمون فرضیه تحقیق که شالوده مدل مفهومی را نیز شکل می دهد، از اطلاعات 127 کشور جهان شامل خریداران بالقوه و بالفعل صنعت مشاوره استفاده شده است. آزمون همبستگی اسپیرمن انجام شده، فرضیه بنیادین و مدل مفهومی را تأیید کرده است. میتوان ادعا کرد که چنانچه صنعت مشاوره ای در جایگاه مناسب قرارگیرد و پویا و رقابتی باشد، در توسعه صنعتی، مؤثر خواهد بود.
رابطه ی بین مؤلفه های یادگیری سازمانی و مدیریت دانش( در کارکنان بیمارستان های منتخب شهر اصفهان ( 1388(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
واژه های کلیدی: یادگیری سازمانی، مدیریت دانش، بیمارستان ها،
مدل کاربست مدیریت دانش در سازمان های دولتی ایران: چالش ها و راهکارها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقایسه مؤلفه های سازمان یادگیرنده در مدارس راهنمایی دخترانه نمونه، غیرانتفاعی و دولتی شهر تبریزدر سال تحصیلی89-88(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور مقایسه مؤلفه های سازمان یادگیرنده در مدارس راهنمایی نمونه، غیرانتفاعی و دولتی دخترانه شهر تبریز در سال تحصیلی89-88 انجام یافته است. روش تحقیق حاضر توصیفی پیمایشی و از لحاظ هدف کاربردی میباشد.جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه مدیران و دبیران مدارس دولتی، نمونه و غیرانتفاعی دخترانه در مقطع راهنمایی تحصیلی می باشد که تعداد آنان101 نفر مدیر و1860 نفر دبیر بوده که حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان85 نفر مدیر و320 نفر دبیر به دست آمد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی پرسشنامه از طریق بهره گیری از نظرات استاد راهنما و استاد مشاور و پایایی پرسشنامه از طریق اجرای مقدماتی آن در بین30نفر و با استفاده از فرمول آلفای کرانباخ محاسبه گردید که مقدار آن95/0 به دست آمد.برای پاسخگویی به سؤال یک از شاخص های آمار توصیفی و برای آزمون فرضیه های1و2و3و4و5و6از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه ((ANOVA استفاده شده است.نتایج حاصله نشان داد وضعیت مؤلفه های سازمان یادگیرنده در مدارس مورد مطالعه در حد بالاتر از متوسط قرار دارد.همچنین نتایج به دست آمده از آزمونANOVA نشان داد بین مدارس راهنمایی دخترانه دولتی، نمونه و غیرانتفاعی از لحاظ داشتن قابلیت شخصی، مدل های ذهنی، آرمان مشترک، یادگیری تیمی و تفکر سیستمی و وضعیت سازمان یادگیرنده تفاوت وجود دارد.