فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۲۳۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
رابطه کنجکاوی با بهزیستی ذهنی زنان متاهل: نقش واسطه ای ، صمیمیت و رضایت زناشویی هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه کنجکاوی با صمیمیت و رضایت زناشویی و بهزیستی ذهنی در زنان متاهل بود. بدین منظور 265 نفر از زنان متاهل شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه کنجکاوی و اکتشاف، مقیاس صمیمیت، مقیاس سنجش رابطه، مقیاس رضایت از زندگی و مقیاس عاطفه مثبت و منفی بود. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که کنجکاوی بر رضایت زناشویی ، عاطفه مثبت و رضایت از زندگی اثر مستقیم دارد. همچنین کنجکاوی از طریق تاثیر بر صمیمیت اثر غیر مستقیم و معنی داری بر رضایت زناشویی ، رضایت از زندگی و عاطفه مثبت دارد. تاثیر مستقیم صمیت بر رضایت زناشویی و تاثیر غیر مستقیم آن بر رضایت از زندگی و عاطفه مثبت نیز معنی دار بود. بطور کلی یافته های پژوهش بیانگر اهمیت نقش واسطه ای صمیمیت و رضایت زناشویی در فرایند رابطه بین کنجکاوی و بهزیستی ذهنی زنان است.
بررسی گرایش به باروری و عوامل اجتماعی مرتبط با آن (مطالعه موردی زنان متأهل 50-15 ساله ساکن شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران به عنوان کشوری در حال انتقال از لحاظ ساخت سنی و سطح توسعه ای، طی دهه های اخیر کاهش باروری سریعی را تجربه کرده است. باروری و فرزندآوری در جمعیت های انسانی با دو جنبه زیستی و اجتماعی در ارتباط است. هدف از انجام این مطالعه شناسایی عوامل اجتماعی مرتبط با گرایش به باروری است. با روش تحقیق پیمایش، اطلاعات مورد نیاز از 460 زن متاهل 50-15 ساله شهر تبریز به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به دست آمده است. نتایج بدست آمده از تحلیل های دو متغیره و چند متغیره نشان دادند، باورهای مذهبی مهمترین عامل در گرایش به باروری زنان است. بطوریکه با توجه به یافته های حاصل از رگرسیون چند متغیره، باورهای مذهبی با 21 درصد بیشترین سهم را در میزان گرایش به باروری زنان دارد و در مجموع 30 درصد گرایش به باروری توسط متغیرهای باورهای مذهبی، فرزند ایده آل، سرمایه اجتماعی، مدت اقامت در شهر تبریز و پایگاه اجتماعی تبیین می شود. در تحلیل مسیر، متغیر سن زن بیش ترین اثر و متغیر پایگاه اجتماعی کم ترین اثر را بر میزان گرایش به باروری زنان دارد. در نهایت می توان نظریه های بونگارت، نوتشتاین، رانگ و بکر، و نیز نظریه های پایگاه اجتماعی، باورهای مذهبی و سرمایه اجتماعی را جهت تبیین رابطه عوامل اجتماعی با میزان گرایش به باروری مناسب دانست.
تحلیلی بر نوسازی و کارکرد خانواده در استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول دو سده اخیر در جریان نوسازی، خانواده ایرانی دچار تغییرات اساسی گردیده است. بر این اساس هدف اصلی پژوهش آن است که تغییرات کارکردی خانواده در بستر نوسازی در استان مازندران را مورد بررسی قرار دهد.
روش تحقیق حاضر، پیمایشی بوده و سرپرستان خانوار در مناطق شهری و روستایی استان مازندران جامعه آماری آن را تشکیل می دهند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران چهارصد نفر تعیین شد. در این پژوهش از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شده و ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه بوده است.
یافته ها نشان داد که در نقاط شهری، بین نوسازی و کارکرد حمایتی- مراقبتی تفاوت معنی داری وجود دارد و در نقاط روستایی بین این دو متغیّر تفاوت معنی دار وجود ندارد. اما بین دو متغیّر نوسازی و کارکرد عاطفی در نقاط شهری و نقاط روستایی تفاوت معناداری دیده نشده است.
خانواده هنوز هم از اهمیت و جایگاه بالایی برخوردار است. البته با شواهدی می توان به تغییرات کارکرد خانواده اشاره کرد ولی این تغییرات در دو نقاط شهری و روستایی متفاوت است.
نقش ابعاد ساختار قدرت خانواده در سازگاری زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف نقش ابعاد ساختار قدرت خانواده (قلمروی قدرت زن و شوهر، ساخت قدرت و شیوه اعمال قدرت زن و شوهر) در سازگاری زناشویی صورت گرفت. طرح تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه این پژوهش را معلمان زن مقطع ابتدایی ناحیه 2 شهر کرج تشکیل می دهد. روش نمونه گیری به صورت در دسترس است و تعداد نمونه با توجه به تعداد عوامل متغیر پیش بین و اینکه رگرسیون به تعداد نمونه بیشتری نیاز دارد، 220 نفر است که پس از حذف داده های پرت، 212 داده مورد تحلیل قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سازگاری زناشویی و ساختار قدرت خانواده استفاده شد.. برای تحلیل داده ها، میانگین و انحراف استاندارد در سطح آمار توصیفی و در سطح استنباطی از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که بین سازگاری زناشویی و ابعاد ساختار قدرت در خانواده رابطه معنی دار وجود دارد 01/0P< و هر سه بعد ساختار قدرت می تواند سازگاری زناشویی را پیش بینی کند. الگوی ساختار قدرت در خانواده در سازگاری زناشویی نقش مهمی دارد. ساختار قدرت خانواده در ایران در حال تغییر است. با توجه به تغییری که در ساختار خانواده های کشور در حال وقوع است، توجه به مقوله قدرت در خانواده در جلسات مشاوره اهمیت می یابد.
بازسازی معنایی تجربه فرآیند منتهی به طلاق در میان زنان مطلقه شهر مشهد با استفاده از رویکرد نظریه مبنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بازسازی معنایی تجربه طلاق از نگاه زنان مطلقه و به روش نظریه مبنایی انجام شده است و می کوشد تا با به کارگیری یک سلسله رویه های سیستماتیک، نظریه ای مبتنی بر استقراء درباره پدیده طلاق ایجاد کند. یافته های آن، شامل یک تنظیم نظری از واقعیت تحت بررسی است. در این روش نه تنها مفاهیم و رابطه بین آن ها ایجاد می شوند؛ بلکه به طور موقتی نیز مورد آزمایش قرار می گیرند. پژوهش حاضر سعی می کند از منظری جدید به درک اشخاص نزدیک شود و درک آن ها درباره عوامل تأثیرگذار بر طلاق را بکاود و شناخت درستی از آن به دست آورد. از این رو، درصدد یافتن شرایط علّی و میانجی طلاق، راهبردهای کنش و کنش متقابل و پیامدهای طلاق از این دیدگاه هستیم. داده های پژوهش از طریق مصاحبه عمیق با 22 زن مطلقه در شهر مشهد، به دست آمده است. برای گرد آوری داده ها، از شیوه نمونه گیری نظری و هدف مند استفاده شده است. داده ها با استفاده از کدگذاری نظری تحلیل شده اند. نتیجه پژوهش، دست یابی به پنج مقوله عمده است. مقوله محوری که تمام مقولات را پوشش می دهد، «ارتباطات از درون تهی شده» می باشد. نظریه مبنایی و به تبع آن، مدل پارادایمی در قالب شرایط علّی و میانجی، استراتژی ها و پیامدها ارایه شده است. در این پژوهش با دو مقوله اصلی یا به عبارتی، پدیده مواجه شدیم؛ پدیده اول «ارتباطات از درون تهی شده» است که مفهومی است که تقریباً تمام مشارکت کنندگان در مورد آن صحبت کردند. پدیده دوم «اداره و کنترل پدیده طلاق» می باشد که در واقع به نوعی، پیامد پدیده اول است؛ اما از آن جا که برای زنان از اهمیت زیادی برخوردار است، به عنوان پدیده مستقلی معرفی می شود.
بررسی رابطه احساس امنیت اجتماعی و نظارت (طبیعی و غیر طبیعی) با سلامت اجتماعی در میان زنان 18 سال به بالای ساکن شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلامت چه به صورت فردی و چه به صورت جمعی، مهم ترین جنبه از مسائل حیات انسانی است. امنیت اجتماعی در بستر جامعه شکل می گیرد و هدف آن حفظ، تداوم، تعامل و شرایط قابل پذیرش برای گروه ها و افراد است. این مطالعه با هدف شناسایی رابطه امنیت اجتماعی و سلامت اجتماعی با نظارت اجتماعی (طبیعی و غیر طبیعی) در میان زنان ساکن شهر شیراز انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل جمعیت زنان 18 سال به بالای ساکن شهر شیراز بوده و از طریق فرمول کوکران و با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، حجم نمونه ای برابر 384 نفر از مناطق 2 و 6 انتخاب شدند. انتخاب مناطق به شیوه ی تصادفی بوده است. در این مطالعه برای سنجش احساس امنیت اجتماعی از نظریات بوزان، جیکوبز، ویور و مولار و جهت سنجش سلامت اجتماعی از پرسشنامه کییز بهره گرفته شده است. روش این مطالعه پیمایشی بوده و داده ها از طریق پرسشنامه گرد آوری شده اند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از آماره هایی چون میانگین، ضریب پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. بر اساس نتایج، احساس امنیت و سلامت اجتماعی زنان ساکن در محلات مورد مطالعه بالاتر از سطح متوسط متفاوت است. یافته های این پژوهش نشان می دهد بین احساس امنیت اجتماعی زنان و سلامت اجتماعی آنان رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. هم چنین بین احساس امنیت اجتماعی زنان و ابعاد سلامت اجتماعی رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. نتایج نشان می دهد احساس امنیت اجتماعی زنان بیش ترین تاثیر را بر انسجام و انطباق اجتماعیِ سلامت اجتماعی آنان دارد. هم چنین، نتیجه ی گرسیون نشان می دهد 25 درصد واریانس متغیر سلامت اجتماعی به ترتیب توسط نظارت طبیعی و احساس امنیت اجتماعی تبیین شده است.
نوآوری ها و چالش های حق حضانت زنان در پرتو قانون حمایت خانواده مصوب 1391(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کثرت سردرگمی ها و پرسش های متعدد نهادهای مجری قانون از مقام اداره ی حقوقی دادگستری در پرونده های با موضوع حضانت حاکی از آن است که علی رغم اهمیت بحث حضانت، قانون گذار تعریف دقیقی از حضانت و اختیارات و وظایف حاضن ارائه ننموده و گاه مسائل مهمی که در این باره به وجود می آید را مهمل نهاده است. این امر به خلط اختیارات و اقتدارات حاضن با عناوین مشابه از جمله ولی، وصی و قیم منجر می شود. قانون حمایت خانواده مصوب 1391 به بحث حضانت با دقت نظر بیشتری توجه کرده و در دعاوی حضانت دستاوردها و نوآوری هایی داشته است، لیکن این ابداعات نیز خالی از نقص و ایراد نبوده است. مقاله ی پیش رو ضمن پرداختن به جایگاه، حقوق و تکالیف حاضن به خلأها و تعارضات موجود در این باره پرداخته و راه حل هایی را پیشنهاد داده است.
بررسی رابطه بین مؤلفه های سرمایه روان شناختی و کیفیت زندگی زناشویی در بین زوجین شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق، با هدف بررسی رابطه سرمایه روانشناختی و کیفیت زندگی زناشویی در بین زوجین شهر اصفهان انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و ماهیتاً از نوع توصیفی همبستگی است. جامعه آماری آن شامل کلیه ی متاهلین ساکن در شهر اصفهان (1392) بود. این پژوهش با روش نمونه گیری در دسترس انجام شد. بدین طریق تعداد 75 زوج از اعضای جامعه انتخاب و بوسیله پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران (2007) و پرسشنامه کیفیت زندگی زناشویی فلچر (2000) مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها در سطح استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و آزمون t) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که سرمایه روانشناختی و کیفیت زندگی زناشویی دارای همبستگی منفی
(73/0=r) می باشند. هم چنین بین مؤلفه های سرمایه روانشناختی و کیفیت زندگی زناشویی نیز رابطه منفی دیده شد. در تحلیل رگرسیون، مؤلفه خودکارآمدی و تاب آوری پیش ببینی کننده کیفیت زندگی زناشویی بودند (p<./05).
نقش عوامل روانی و اجتماعی در پیش بینی نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی در زنان متأهل و ارائه یک مدل بر اساس عوامل مرتبط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش عوامل روانی و اجتماعی در پیش بینی نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی در زنان متأهل شهر کرمانشاه انجام شد. برای اجرای این پژوهش توصیفی به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از میان زنان متأهل شهر کرمانشاه نمونه ای به حجم 600 نفر انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های نشانگان اختلال های روانی(scl-90)، اعتماد اجتماعی، فرهنگ شهروندی، ارزش ها و باورها و پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی استفاده شد، برای تحلیل داده ها از روش های ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و تحلیل مسیر معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین ویژگی های حساسیت میان فردی، افسردگی، پرخاشگری، فوبی و روان پریشی با نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی توسط خود فرد رابطه مثبت وجود دارد، اما در ارتباط با نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی توسط همسر فقط دو ویژگی اضطراب و روان پریشی با آن رابطه دارند، اما بین سایر ویژگی های روان شناختی با نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی توسط همسر رابطه ای وجود ندارد. همچنین بین مشارکت جویی، مسئولیت پذیری، قانون گرایی و فرهنگ شهروندی با نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی رابطه وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که توان افسردگی و اضطراب در پیش بینی نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی توسط خود فرد بیش تر است
بررسی عوامل مؤثر بر تقسیم کار در خانواده مطالعة موردی: زنان متأهل شاغل در آموزش و پرورش شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره سیزدهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر تقسیم کار در خانواده بود. چارچوب نظری مقالة حاضر با استفاده از نظریة سرمایة اجتماعی تدوین شد. جامعة آماری 400 نفر از زنان متأهل شاغل در آموزش و پرورش شهر مشهد بودند. برای جمع آوری اطلاعات از روش پیمایش و تکنیک پرسشنامه استفاده شد. اطلاعات مورد نیاز با شیوة نمونه گیری خوشه ای مرحله ای به دست آمده است، نتایج نشان داد که به ترتیب، متغیرهای ساخت قدرت، تعداد فرزندان، درآمد پاسخگو و سرمایة اجتماعی به طور کلی 5/21%تقسیم کار خانگی را تبیین می کنند.
بررسی عوامل فرهنگی مرتبط با میزان اعتماد به همسر در بین زنان و مردان متأهل شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، شناسایی میزان اعتماد به همسر در بین زنان و مردان متأهل شهر اصفهان و عوامل فرهنگی مرتبط با آن است. بدین منظور 400 زن و مرد متأهل در شهر اصفهان که بیش از یک سال از ازدواج آن ها گذشته بود با استفاده از روش تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز با روش پیمایش و ابزار پرسشنامه جمع آوری گردید. جهت تعیین پایایی پرسشنامه از تکنیک آلفای کرونباخ استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که بین جنس و ارزش های دینی در باب خانواده با اعتماد به همسر، رابطه معنی دار وجود دارد. مردان نسبت به زنان، اعتماد بیش تری نسبت به همسر خود داشتند. هم چنین در نتایج حاصل از مدل رگرسیونی برای متغیر اعتماد به همسر، متغیر ارزش های دینی در باب خانواده در مرحله اول وارد مدل گردید که 45% از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نمود. سپس متغیر جنس وارد مدل گردید و میزان تبیین را به 47% افزایش داد. در کلیه مدل های رگرسیونی مربوط به متغیر وابسته و ابعاد آن، متغیر ""ارزش های دینی در باب خانواده"" به عنوان اولین متغیر تبیین کننده برای اعتماد به همسر و ابعاد صداقت، صراحت، وفاداری و حسن ظن، و تنها متغیر تبیین کننده تغییرات برای ابعاد امنیت و رضایت عاطفی وارد مدل گردید.
مطالعة جامعه شناختی انتظارات زنان جوان از همسرانشان: ارائة نظریه ای زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعة حاضر پژوهشی کیفی است که با هدف درک انتظارات زنان جوان از همسرانشان صورت گرفته است. در این راستا با کاربست روش نظریة زمینه ای و تکنیک مصاحبة عمیق به مطالعة انتظارات زنان پرداخته ایم. تحلیل داده ها نشان می دهد که انتظارات زنان جوان بر اساس گرایش های فکری برابرخواهانه، ازدواج با زمینه های مدرن، اشتغال و ... شکل گرفته است. هم چنین زنان جوان از راه بردهای متفاوتی استفاده می کنند؛ از جمله بازگویی شفاف انتظارات، به چالش کشیدن نابرابری جنسیتی، مادری محدودشده و تأکید بر من فاعلی. بر اساس این راه بردها پیامدهایی حاصل می شود؛ از جمله نزدیکی فعال، بازتولید ارتباط دوسویه و حفظ حوزة خصوصی. یافته ها نشان می دهند زنان جوان در خلال انتظاراتشان در جست وجوی گذار از پای گاه اجتماعی فروتر به پای گاه اجتماعی برترند و در این راستا با کاربست منابعی که برایشان قدرت تولید می کند، به سطوح بالاتر برای زندگی شان می اندیشند و برای گذار منزلتی تلاش می کنند.
تجربة زیستة دختران نوجوان در نقش همسر (مطالعة ازدواج زودهنگام دختران آران بیدگل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوجوان همسری به ازدواج افراد زیر 18 سال اطلاق می شود. یافته های تحقیق از مصاحبه های عمیق با 35 زن در شهر آران بیدگل به دست آمده و با استفاده از تحلیل تماتیک مراحل کار تدوین و نتایج به دست آمده است. از آن جا که این زنان در فرایند انتخاب همسرشان دخیل نبوده اند و به رشد کافی عقلی نرسیده بودند، ازدواجشان در حقیقت توافقی میان والدین دختر و پسر بوده است؛ بنابراین این دختران حتی تصور و شناخت درستی از ازدواج و مسئولیت های مربوط به آن نداشته اند و از نظر روابط اجتماعی و فرهنگی در جامعه و هم چنین روابط شخصی، نظیر برقراری ارتباط مناسب با همسر، فرزندان و اطرافیانشان دچار مشکلات فراوانی شده اند. از سوی دیگر، به دلیل آموزش ندیدن در زمینة مسائل جنسی، بارداری در سنین پایین زمینه ساز مشکلات جسمی و روانی برای این افراد بوده است.
بررسی نگرش زنان نسبت به عوامل مؤثر بر تحکیم خانواده (پژوهشی در بین کارکنان زن دانشگاه های پیام نور استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ، زنان علاوه بر تولید نسل و تربیت فرزند، نقش برجسته و مهمی در آرامش و امنیت خانواده داشته اند. به همین دلیل بررسی نگرش آن ها نسبت به عوامل مؤثر بر تحکیم خانواده از اهمیت ویژه ای برخوردار است که هدف اصلی این تحقیق است. این تحقیق در بین زنان هیات علمی و کارمندان دانشگاه های پیام نور استان همدان انجام گرفت و دارای رویکرد جامعه شناختی و روش پیمایشی است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه و روش نمونه گیری تصادفی ساده چندمرحله ای بوده و حجم نمونه 192 نفر برآورد شد. یافته ها نشان داد که به ترتیب (11/74%) عوامل اجتماعی، (24/70%) عوامل عاطفی، (5/69%) عوامل اعتقادی، (8/51) عوامل سیاسی، ( 64/39%) عوامل فرهنگی و درنهایت ( 94/33%) عوامل اقتصادی را بر تحکیم خانواده مؤثر دانسته اند. نتیجه نهایی رگرسیون گام به گام نشان داد که عوامل فرهنگی و عاطفی و اجتماعی (721/0=R) بیشترین تبیین کننده تغییرات متغیر تحکیم خانواده هستند و متغیر اقتصادی برخلاف انتظار تأثیر چندانی نداشته و در آزمون تبیین وارد نشد. متغیر اعتقادی نیز دارای اثر معکوس و منفی بود که به سبک زندگی مدرن و استفاده از رسانه های فرامرزی مرتبط است. از راهکارهای اساسی در تحکیم خانواده ها، آموزش به مردان در داشتنِ رفتار مناسب اجتماعی و ابراز عاطفه و عشق نسبت به همسر و رعایت سبک زندگی متناسب بافرهنگ خودی و آموزش سواد رسانه ای است.
نگرش جوانان ایرانی به ازدواج، انتخاب همسر و تشکیل خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جامعة جوان ایرانی موضوع های مرتبط با حوزة جوانان مسئله ای اجتماعی تلقی می شود؛ زیرا حدود یک سوم جامعة ایرانی کشور، یعنی بیش از 24 میلیون نفر را جمعیت جوان 20 تا 35 ساله تشکیل می دهند که در نهاد مهم اجتماعی ایرانی، یعنی خانواده، مؤثرند. جامعه شناسان ازدواج را قراردادی اجتماعى، ضامن بقاى نسل انسان و سبب آرامش و امنیت در جوامع دانسته اند. هم چنین نهاد خانواده از مهم ترین نهادهای اجتماعی به شمار می رود. امروزه با افزایش سن ازدواج و کاهش نرخ ازدواج، همسرگزینی و تشکیل خانوادة جوانان اهمیت به سزایی یافته است. جوانان به دلایل مختلف از مبادرت به ازدواج دوری می کنند و پدیدة تأخیر در سن ازدواج نه در حکم امری شخصی، بلکه به منزلة مسئله ای اجتماعی نمود یافته است. در این مقاله، یافته ها دیدگاه مثبت بیش تر جوانان را به ضرورت داشتن امر ازدواج تأیید می کنند؛ به رغم افزایش سن ازدواج، جوانان سن مطلوب ازدواج را برای خانم ها 2/23 و برای آقایان 6/27 بیان کرده اند.
مطالعة جامعه شناختی خشونت علیه زنان ازدواج کرده ایرانی و ارمنستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره سیزدهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور مطالعة جامعه شناختی خشونت علیه زنان ازدواج کرده ایرانی و ارمنستانی در گروهی از زنان شهر تهران و ایروان انجام شد. بر این اساس 184 زن مورد خشونت قرار گرفتة ایرانی و 33 زن مورد خشونت قرار گرفتة ارمنی که به شیوة نمونه در دسترس به دادگاه ها، مراکز پزشکی قانونی، مشاوره و مراکز غیر دولتی حمایت از زنان مراجعه کرده بودند و 228 زن مورد خشونت قرار گرفتة ایرانی و 112 زن مورد خشونت قرار گرفتة ارمنی که به دلایلی به مراکز فوق مراجعه ای نداشته اند که از نظر سن و زمان ازدواج با گروه نخست همتا شدند، انتخاب شده است. پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود و از پرسشنامه های خشونت علیه زنان، جامعه پذیری جنسیّتی، حمایت ها و سرمایه های اجتماعی و سلامت روان استفاده شد. یافته ها نشان داد که زنان ارمنی خشونت دیده ای که به دادگاه ها مراجعه داشته اند، نسبت به گروه کنترل ارمنی از خشو نت های بیش تری رنج می بردند. سطح جامعه پذیری جنسیّتی، دسترسی به سرمایه ها و حمایت های اجتماعی شان نسبت به گروه کنترل بیش تر بوده است. سلامت روان زنان ارمنی که به دادگاه ها مراجعه داشته اند، نسبت به زنان ارمنی گروه کنترل کم تر بوده است و از افسر دگی شدید رنج می بردند. دسترسی به سرمایه ها و حمایت های اجتماعی باعث کاهش اعمال انواع خشونت ها از سوی مردان علیه همسرانشان بوده است و پیروی بیش تر از الگو های جنسیّتی موجب افزایش اعمال خشونت از سوی مردان ارمنی علیه همسرانشان بوده است. همچنین یافته های تحقیق نشان داد که زنان ایرانی خشونت دیده ای که به دادگاه ها مراجعه داشته اند، نسبت به گروه کنترل بیش تر مورد اعمال انواع خشونت ها از سوی همسرانشان هستند. جامعه پذیری جنسیّتی دسترسی به سرمایه ها و حمایت های اجتماعی شان نسبت به گروه کنترل بیش تر بوده است. سلامت روان زنان ایرانی که به دادگاه ها مراجعه داشته اند نسبت به گروه کنترل کم تر بوده است. همچنین دسترسی به سرمایه ها و حمایت های اجتماعی باعث کاهش اعمال انواع خشونت ها از سوی مردان علیه همسرانشان بوده است. و پیروی بیش تر از الگوهای جنسیّتی موجب افزایش اعمال خشونت از سوی مردان ایرانی بوده است. همچنین سرمایه ها، حمایت های اجتماعی ، جامعه پذیری جنسیّتی سهمی تعیین کننده در پیش بینی اعمال انواع خشونت ها از سوی مردان ایرانی علیه همسرانشان داشته است.
مطالعه ی الگوی فضایی شیوع ازدواج در بین زنان زیر 20 سال شهری و فرزندآوری آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمان وقوع ازدواج تأثیر بلافصل و بدون واسطه ای را بر باروری اعمال می کند. در چند سال اخیر، سن ازدواج زنان بویژه در مناطق شهری کشور افزایش یافته است اما با این حال باز شاهد ازدواج دختران شهری در سنین پایین هستیم. به طوری که بر طبق آمارهای سرشماری 1385، حدود 432 هزار نفر از زنان 19-10 ساله مناطق شهری حداقل یکبار ازدواج کرده اند. از آنجا که ازدواج های زودرس یا سنین پایین شروع ازدواج، با میزان باروری ارتباط مستقیم دارد، مقاله ی حاضر به مسأله ی شیوع ازدواج در بین زنان شهری کمتر از 20 سال و فرزندآوری آنان در سطح شهرستانی از بُعد فضایی نظر افکنده است. این مطالعه با استفاده از داده های سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385 انجام گرفته است. برای بررسی رابطه ی معناداری بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شده است؛ سپس از شاخص خودهمبستگی فضایی (موران) و شاخص محلی پیوند فضایی (لیسا) برای نشان دادن تغییرات و گرایش و عدم گرایش شهرستان ها به تشکیل خوشه های هم جوار، استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین درصد شهرنشینی و نرخ ازدواج دختران نوجوان شهری و فرزندآوری آنان رابطه و همبستگی منفی وجود دارد و توزیع فضایی آن ها در سطح کشور یک توزیع تصادفی است. نتایج ضریب همبستگی نشانگر آن است که با افزایش درصد سطح تحصیلات و اشتغال زنان از نرخ ازدواج دختران نوجوان شهری و فرزندآوری آنان کاسته می شود. بین نرخ ازدواج دختران نوجوان و میزان فرزندآوری آنان در مناطق شهری رابطه و همبستگی مثبتی وجود دارد و شاهد گرایش شهرستان ها به تشکیل خوشه های نیمه متمرکز در زمینه ی این دو متغیر هستیم. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که متغیرهای نرخ ازدواج دختران نوجوان شهری، درصد شهرنشینی و درصد زنان بی سواد مجموعاً 43 درصد از تغییرات میزان فرزندآوری زنان نوجوان شهری را تبیین می کند.
تجربه زیسته زنان در ازدواج زودهنگام .(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله حاصل یک مطالعه کیفی با تمرکز بر تجربه زندگی در ازدواج زودهنگام بوده و هدف آن دسترسی به تجربیات زندگی زنانی است که در کودکی ازدواج کرده اند. طبق تعاریف، ازدواج زودهنگام به ازدواجی اطلاق می شود که زوجین یا یکی از آنان به سن 18 سالگی نرسیده باشد.
12 زن که در کودکی ازدواج کرده اند با روش گلوله برفی انتخاب شدند. تجربیات آن ها از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاری جمع آوری و بازنویسی گردید و با استفاده از روش کلایزی، جملات و عبارات مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.
از تدوین مصاحبه های انجام شده، دوازده مضمون استخراج شد. نتایج نشان داد کهازدواج زودهنگام می تواند یک عامل مثبت در بروز خشونت خانگی و ترک تحصیل دختران باشد. ازدواج کودک از منظر روابط زناشویی می تواند یکی از مصادیق آزار جنسی کودکان نیز باشد. اکثریت زنان کودک همسر، کودک مادر هم هستند. ازدواج زودهنگام اغلب باعث استثمار کار زن ازجمله کار خانگی، روستایی یا اشتغال خارج از منزل می شود. فقر و عوامل اقتصادی، فرهنگ خانوادگی، محلی و قومی و ترس از بی آبرویی مهم ترین عوامل رخداد ازدواج زودهنگام در نمونه مورد مطالعه بوده است.
مضمون های استخراج شده مشخص نمود که زنان در ازدواج زودهنگام با مشکلات متعددی روبرو هستند. به نظر می رسد که رشد اقتصادی و فرهنگی خانواده ها می تواند به عنوان یک عامل پیشگیری کننده عمل کند ولی به تنهایی کافی نیست و این امر مستلزم تغییر نگرش ها، فرایندها، فرهنگ و قانون است.