فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۲۱۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
مطالعة حاضر پژوهشی کیفی است که با هدف درک انتظارات زنان جوان از همسرانشان صورت گرفته است. در این راستا با کاربست روش نظریة زمینه ای و تکنیک مصاحبة عمیق به مطالعة انتظارات زنان پرداخته ایم. تحلیل داده ها نشان می دهد که انتظارات زنان جوان بر اساس گرایش های فکری برابرخواهانه، ازدواج با زمینه های مدرن، اشتغال و ... شکل گرفته است. هم چنین زنان جوان از راه بردهای متفاوتی استفاده می کنند؛ از جمله بازگویی شفاف انتظارات، به چالش کشیدن نابرابری جنسیتی، مادری محدودشده و تأکید بر من فاعلی. بر اساس این راه بردها پیامدهایی حاصل می شود؛ از جمله نزدیکی فعال، بازتولید ارتباط دوسویه و حفظ حوزة خصوصی. یافته ها نشان می دهند زنان جوان در خلال انتظاراتشان در جست وجوی گذار از پای گاه اجتماعی فروتر به پای گاه اجتماعی برترند و در این راستا با کاربست منابعی که برایشان قدرت تولید می کند، به سطوح بالاتر برای زندگی شان می اندیشند و برای گذار منزلتی تلاش می کنند.
سبک شناسی خرید زنان در صنعت پوشاک (مورد: زنان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به باور پژوهش گران، در ورای هر عمل خرید فرایند مهم تصمیم گیری نهفته است که باید بررسی شود. کاوش در رفتار مشتری به سازمان ها کمک می کند که استراتژی های بازاریابی شان را بهبود بخشند. بدین منظور در راستای طبقه بندی مشتریان، بر مبنای سبک های خرید، پژوهش های بسیاری انجام شده است که بینش عمیقی دربارة ذهن مصرف کننده در اختیار پژوهش گران و مدیران سازمان ها قرار داده اند و به تدوین استراتژی های کاربردی کسب و کار منتج شده اند. در این پژوهش مبتنی بر ادبیات پیشین و با در نظر گرفتن تفاوت های فرهنگی و سپس آزمون مدل با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی، چهارده گونه سبک خرید مناسب با زنان تهرانی در سه بعد جانمایی شد. در مرحلة بعد، به منظور بررسی وضعیت عملکردی مدل از تحلیل آماری استفاده شد که به ترتیب سبک های کیفیت گرا، راحت گرا، جمع گرا، ارزش گرا، سلیقه گرا و قیمت گرا در حکم الگوهای رفتاری خرید زنان در صنعت پوشاک شهر تهران مشخص شدند.
کلیشه های جنسیّتی و سلامت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره سیزدهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۴۳)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی رابطة کلیشه های جنسیّتی موردپذیرش زنان و مردان و سلامت اجتماعی آن ها انجام شد. این پژوهش از نوع پیمایش های توصیفی- علی بود. جامعه آماری آن زنان و مردان 18 - 29 ساله شهر تهران بودند که با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه پژوهش 384 نفر بود و با شیوه نمونه گیری خوشه ای پرسشنامه بین آن ها توزیع شد. تقویت تعاریفی که مردان از خود بر اساس کلیشه های جنسیّتی داشته اند به ارزش گذاری مثبت آن ها از کارایی خود در جامعه منجر شده است، چرا که کلیشه های جنسیّتی مردانه با تعاریف مثبت و تأیید آن ها در جامعه همراه بوده است و در مقابل زنان هستند که تقویت کلیشه های منفی درباره خودشان، آن ها را از حضوری فعال و مثبت در جامعه بازمی دارد. در خصوص رابطة کلیشه های جنسیّتی و ابعاد سلامت اجتماعی باید گفت زنان و مردان نتایج متفاوتی داشته اند؛ چراکه بین کلیشه های جنسیّتی و پذیرش اجتماعی زنان رابطة معنادار و مستقیم وجود داشته است، این در حالی است که درباره مردان، رابطة بین کلیشه های جنسیّتی و یکپارچگی، انطباق و شکوفایی اجتماعی معنادار و مستقیم بوده است.بر اساس نتایج پژوهش حاضر، تقویت کلیشه های جنسیّتی مثبت، عمدتاً در مردان، حس مفید بودن در جامعه را افزایش می دهد و از سوی دیگر تقویت کلیشه های جنسیّتی منفی در زنانی که سطح تحصیلات پایینی دارند، به کاهش خصوصیات مثبتی برای رشد و تعالی فردی و اجتماعی آن ها منجر شده است.
مطالعه جامعه شناختی عوامل مؤثر بر امنیت اجتماعی زنان کلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنیت از مهمترین مولفه های اجتماعی، روانشناختی و فرهنگی هر جامعه ای است که با توجه به حوزه مطالعات جامعه شناختی این مولفه برای حیات هر نظام سیاسی و اجتماعی لازم است. هدف اصلی این پژوهش، مطالعه عواملی است که موجب ایجاد و ارتقاء امنیت اجتماعی زنان در کلانشهر مشهد می گردد. چارچوب نظری این پژوهش ترکیبی از آراء و رهیافت های نظری (قدرت محور، هویت محور، فمینیستی، نظریه فضای دفاع قابل شهری و.....) است. این پژوهش در سال 1392 براساس روش پیمایشی در بین زنان 20 تا 64 ساله، با حجم نمونه391 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده وخوشه ای درمناطق شهری مشهد و با ابزارپرسشنامه محقق ساخته انجام شد. متغیرهای، حمایت اجتماعی، نگرش فرد به خود، امنیت اقتصادی، نگرش به پوشش، مقاومت اجتماعی، استفاده از وسایل ارتباط جمعی و برنامه ریزی و طراحی شهری به عنوان عواملی بودند که رابطه آنها با متغیر وابسته امنیت اجتماعی سنجیده شد. درنهایت با استفاده از رگرسیون خطی چندمتغیره می توان نشان داد که استفاده از رسانه های جمعی، نگرش به پوشش، طراحی و برنامه ریزی شهری، نگرش فرد به خود و امنیت اقتصادی با امنیت اجتماعی رابطه معنادار دارد. هم چنین برای مقایسه میزان امنیت اجتماعی در بین زنان شهر مشهد با توجه به منطقه محل سکونت، ابتدا جامعه آماری را به دو گروه تقسیم کردیم: گروه اول زنانی هستند که در مناطق بالا شهر و گروه دوم زنانی که در مناطق پایین شهر مشهد سکونت داشته اند؛ سپس از آزمونT برای مقایسه و تفاوت سطح معناداری بین این دو گروه استفاده کردیم. طبق نتایج بین مناطق محل سکونت زنان و امنیت اجتماعی آنان تفاوت معناداری مشاهده نگردید. به طور کلی میزان امنیت اجتماعی زنان در شهر مشهد، در سطح متوسط (2/58%) به دست آمد. تاثیر مستقیم و غیر مستقیم متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته در مدل تحلیل مسیر نشان داد که رسانه های جمعی بیش ترین اثر را امنیت اجتماعی گذاشته است. در مجموع با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهادهای کاربردی را برای ارتقاء سطح امنیت اجتماعی زنان بیان کرده ایم.
عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر شکاف نسلی جوانان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف شناخت عوامل تاثیر گذار بر ایجاد شکاف نسلی و دستیابی به یک الگوی نظری تحلیلی می باشد که با استفاده از نظریه های مرتبط،عوامل مهم و اثرگذار مورد بررسی قرار می گیرد. این تحقیق با طرح پرسش هایی، به تحلیل و تبیین موضوع پژوهش پرداخته است. روش تحقیق این پژوهش، پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه است. نمونه مورد مطالعه 586 نفر از جوانان بین 20 تا 25 سال ساکن در شهر تهران می باشند که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. ابزار تحقیق، پرسشنامه پژوهشگر ساخته است که مبتنی بر طیف لیکرت طراحی شده است. در این مقاله به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss و برای آزمون مدل نظری تحقیق از نرم افزار لیزرل[1] استفاده شده است. نتایج این پژوهش بر وجود یک الگوی رابطه آماری مستقیم و معکوس بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته حکایت دارد. به عبارت دیگر رابطه معنی داری بین شاخص های اجتماعی و فرهنگی شامل سبک زندگی، موقعیت محل سکونت، معاشرت با گروه همسالان، پایگاه اجتماعی والدین، دسترسی به وسایل ارتباط جمعی، نظام آموزشی با متغیر وابسته شکاف نسلی وجود دارد. هم چنین نتایج الگوسازی معادلات ساختاری حکایت از رابطه بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته است،که با توجه به شاخص های الگوسازی می توان استدلال کرد مدل های ارائه شده از برازش خوبی برخوردار بوده و انطباق مطلوبی بین مدل به تصویر درآمده و یا مدل ساختاری شده با داده های تجربی دارند.
تجربه زیسته زنان در ازدواج زودهنگام .(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله حاصل یک مطالعه کیفی با تمرکز بر تجربه زندگی در ازدواج زودهنگام بوده و هدف آن دسترسی به تجربیات زندگی زنانی است که در کودکی ازدواج کرده اند. طبق تعاریف، ازدواج زودهنگام به ازدواجی اطلاق می شود که زوجین یا یکی از آنان به سن 18 سالگی نرسیده باشد.
12 زن که در کودکی ازدواج کرده اند با روش گلوله برفی انتخاب شدند. تجربیات آن ها از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاری جمع آوری و بازنویسی گردید و با استفاده از روش کلایزی، جملات و عبارات مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.
از تدوین مصاحبه های انجام شده، دوازده مضمون استخراج شد. نتایج نشان داد کهازدواج زودهنگام می تواند یک عامل مثبت در بروز خشونت خانگی و ترک تحصیل دختران باشد. ازدواج کودک از منظر روابط زناشویی می تواند یکی از مصادیق آزار جنسی کودکان نیز باشد. اکثریت زنان کودک همسر، کودک مادر هم هستند. ازدواج زودهنگام اغلب باعث استثمار کار زن ازجمله کار خانگی، روستایی یا اشتغال خارج از منزل می شود. فقر و عوامل اقتصادی، فرهنگ خانوادگی، محلی و قومی و ترس از بی آبرویی مهم ترین عوامل رخداد ازدواج زودهنگام در نمونه مورد مطالعه بوده است.
مضمون های استخراج شده مشخص نمود که زنان در ازدواج زودهنگام با مشکلات متعددی روبرو هستند. به نظر می رسد که رشد اقتصادی و فرهنگی خانواده ها می تواند به عنوان یک عامل پیشگیری کننده عمل کند ولی به تنهایی کافی نیست و این امر مستلزم تغییر نگرش ها، فرایندها، فرهنگ و قانون است.
ازدواج خویشاوندی، تفاوت های بین نسلی و عوامل پشتیبان آن در کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازدواج پدیده ای اجتماعی است که از ساختارهای جامعه تأثیر می پذیرد و در بستر خانواده و متأثر از آن، دچار تغییر و تحول می شود. ازدواج بین خویشاوندان نزدیک، به طور سنتی در ایران بسیار معمول بوده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تفاوت های بین نسلی ازدواج های خویشاوندی و عوامل پشتیبان آن است. روش تحقیق، پیمایشی است و جامعة آماری، شامل تمامی افراد در آستانة ازدواج مراجعه کننده به مراکز منتخب بهداشتی- درمانی شهر کرمانشاه است. نمونة آماری نیز 400 نفر از افراد جامعة آماری را دربرمی گیرد. داده ها از طریق پرسشنامة محقق ساخته و در فروردین 1392 گردآوری شده اند. نتایج نشان می دهد سطح تحصیلات پاسخگویان، سطح تحصیلات مادران و نسبت خویشاوندی والدین با یکدیگر، تأثیر معناداری بر ازدواج خویشاوندی در نسل بعدی دارد. سابقة ازدواج فامیلی والدین، مهم ترین عامل مؤثر بر ازدواج خویشاوندی در بین فرزندان است. نتایج همچنین نشان می دهد که 17 درصد واریانس متغیر وابسته، از طریق متغیرهای مستقل پژوهش، قابل تبیین است. از دلایل افزایش ازدواج خویشاوندی شاید بتوان به کاهش اعتماد اجتماعی و برخورداری از حمایت های خویشاوندان در وضعیت های بحرانی اشاره کرد.
روایت زنان سرپرست خانوار از موانع شادمانی (مطالعه موردی زنان سرپرست خانوار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه روایت زنان سرپرست خانوار از زندگی خود، شادی و ناشادی، زمینه ها و پیامدهای آن صورت گرفته است. شادی و ناشادی از هیجاناتی می باشند که برعملکرد و بهره وری، روابط اجتماعی و اعتماد اجتماعی، تعاملات و مشارکت اجتماعی افراد اثر گذاشته و شرایط را برای هم بستگی و انسجام اجتماعی بهتر مهیا و یا مسدود می سازند. از آنجا که معمولاً و در تحقیقات متعدد، زنان سرپرست خانوار از جمله گروه های محروم جامعه محسوب شده که هم از حیث مادی و هم از جنبه های عاطفی و روانی در معرض مخاطراتی قرار دارند؛ لذا مطالعه حاضر با اتخاذ رویکردی کیفی و با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق و نیمه ساختاری و با عنایت به اشباع نظری با ۳۰ نفر از زنان سرپرست خانوار تهرانی به بررسی علل زمینه ای، راهکارهای مقابله ای و در نهایت پیامد های احساس غم و شادی در این گروه پرداخته است. یافته های این تحقیق نشان داد که موانع شادمانی به شیوه های گوناگون در زندگی اجتماعی این گروه مداخله می کند و در نهایت نیز منجر به طردی خود خواسته و تحمیلی در زندگی آن ها می شود. شرایط نامناسب گذشته و حال و پیش بینی آشفته از آینده ای مبهم، بستری را برای کاهش احساس شادمانی فراهم آورده، راهکارهای های مقابله ای را در قالب احساس نابرابری، افسردگی و فشار روحی و روانی شکل داده و به احساس بی انصافی در مورد خود و طرد اجتماعی منجر شده است.
بررسی عوامل مرتبط با میزان احساس امنیت اجتماعی شهروندان مورد مطالعه زنان شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله امنیت از گذشته های دور، همواره یکی از دغدغه های اصلی انسان و جوامع بشری به شمار رفته و به اعتقاد برخی از دانشمندان این حوزه، دلیل اصلی دست شستن از آزادی و حیات طبیعی و تن دادن به زیست جمعی است. با ورود به هزاره جدید، جهان شاهد رشد جمعیت و شهرنشینی؛ به ویژه در کشورهای در حال توسعه بوده است. این روند موجب گسترش پیکره شهرها و شکل گیری الگوی جدیدی از شهرهای بزرگ شده است. ظهور چنین شهرهایی همراه با بروز مسائل مختلف شهری، از قبیل: گسترش حاشیه نشینی، افزایش جرایم اجتماعی و در مجموع، افزایش بی نظمی شهری و کاهش امنیت اجتماعی بوده، زنان در این مسائل اجتماعی دغدغه های خاص خود را دارند. مطالعه حاضر از نوع تحقیقات پیمایشی است. برای گردآوری اطلاعات مورد نظر به منظور دستیابی به اهداف تحقیق از «پرسشنامه» استفاده شده است. حجم نمونه 400 نفر از زنان 64-15 ساله ساکن شهر کرمانشاه بوده که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده است. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده 3/33 درصد زنان، میزان احساس امنیت اجتماعی در شهر مورد مطالعه را پایین، 52 درصد متوسط و 7/11 درصد بالا ارزیابی کرده اند. میانگین نمره احساس امنیت اجتماعی برای زنان 1/31 است که این رقم نشان دهنده سطح پایین امنیت زنان در شهر کرمانشاه است. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داده عواملی که به ترتیب بیشترین سهم را در تبیین متغیر وابسته داشته اند، عبارتند از: پایبندی به مذهب، اطلاع رسانی وسایل ارتباط جمعی، حمایت اجتماعی، وقوع جرم در منظر افراد، تحصیلات، قومیت، سن و رعایت نکات ایمنی. در مجموع، این متغیرها 54 درصد از متغیر وابسته را تبیین کرده اند. پایبندی به مذهب و افزایش آگاهی زنان در مورد مسائل مربوط به امنیت اجتماعی و آموزش آن ها از طریق رسانه ها می تواند باعث افزایش احساس امنیت اجتماعی بیشتر آن ها در جامعه شود.
اثربخشی توانمندسازی کارکردی زوجین مبتنی بر رویکرد اسلامی بر رضایتمندی زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی توانمندسازی کارکردی همسران به صورت گروهی مبتنی بر آموزه های اسلامی بر رضایتمندی زناشویی زوجین است. این پژوهش از نوع طرح آزمایشی در قالب پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل است. برای اجرای این پژوهش با روش تصادفی چندمرحله ای، 100 نفر زنان طلاب حوزه علمیه شهر قم انتخاب شدند. ابزار پژوهش «مقیاس سنجش رضایتمندی زناشویی اسلامی جدیری» بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش توصیفی از میانگین، انحراف استاندارد و در بخش استنباطی از آزمونهای لامبدای ویلکز، شاپیرو ویلک و تحلیل کوواریانس استفاده شده است. یافته ها نشان داد که توانمندسازی کارکردی زوجین مبتنی بر رویکرد اسلامی موجب بهبود و ارتقای رضایتمندی زناشویی زنان می شود. تفاوت نمره گروه آزمایش و کنترل معنی دار بود (05/0p<). با توجه به نتایج، مداخله اسلامی روانشناختی در افزایش رضایتمندی زناشویی زنان تأثیر داشته است و از نتایج این پژوهش می توان در کاهش نقاط ضعف و قوت زندگی زناشویی زوجین بهره برد و برای پربارسازی روابط آنها، برنامه های درمانی ارائه کرد.
چالش های پژوهش علوم اجتماعی در حوزه زنان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر بر اساس پژوهش میدانی در میان متخصصان علوم اجتماعی زنان انجام شده و به معرفی چالش های پژوهش علوم اجتماعی زنان از منظر آنان پرداخته است. به بیان دیگر بررسی آسیب شناسانه وضعیت موجود، دستمایه مصاحبه با اعضاء اجتماع علمی این عرصه تخصصی قرار گرفته تا درنهایت، موانع تجربه شده امر پژوهش در این حوزه در قالب مقولاتی بدست آید.
اطلاع رسانان در این تحقیق، متخصصان علوم اجتماعی بودند که سابقه پژوهش در حوزه زنان را در کارنامه خود داشته و برحسب تجارب خود، ارزیابی هایی از پژوهش های انجام شده به عنوان بخشی از ساختار علمی این حیطه در جریان مصاحبه های نیمه سازمان یافته ارائه داده اند.
یافته ها نشان می دهد که مهم ترین چالش های پژوهش علوم اجتماعی زنان شامل فقدان استقلال علمی پژوهشی تحقیقات سازمانی، نادیده گرفتن مسائل زنان، به رسمیت شناخته نشدن موضوع زنان در علوم اجتماعی، ضعف علمی کنشگران آکادمیک علوم اجتماعی در حوزه زنان، جوسازی و به حاشیه راندن محققان حوزه علوم اجتماعی زنان، محدودیت انتخاب موضوع، گسیختگی پژوهش ها از مسائل عینی زنان، بلااستفاده ماندن نتایج پژوهش های اجتماعی، محدودیت دسترسی به منابع علمی، اطلاعاتی و به طور کلی عدم تکمیل روند انباشتگی پذیری علم و درنهایت ضعف تحلیل است. هرچند بخشی از این چالش ها مبتلا به حوزه علوم اجتماعی در معنای عام آن است اما بخش دیگر خاص علوم اجتماعی زنان است. درمجموع باید گفت این چالش ها در ارتباط با یکدیگر تعریف شده و حیات پژوهش علوم اجتماعی زنان را مورد تهدید قرار می دهند.
مطالعه تحولی حل مسئله اجتماعی و نشخوار فکری در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، تبیین تفاوت حل مسئله اجتماعی، و نشخوار فکری در گروه های مختلف سنی در زنان شهر شیراز بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان از نوجوانی تا سالمندی که در سال 1393 ساکن شهر شیراز بودند تشکیل می دادند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 470 نمونه از میان گروه های مختلف سنی (نوجوانی 21-14، جوانی 40-21، میانسالی 60-40، و کهنسالی60 به بالا) انتخاب شد. به منظور سنجش حل مسئله اجتماعی از پرسشنامه حل مسئله اجتماعی دی زوریلا و نزو و نشخوار فکری از سیاهه نشخوار فکری یوسفی (RQ) استفاده گردید. روایی و پایایی این ابزارها در پژوهش های مختلف احراز شده است. تحلیل آماری داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس یکطرفه (ANOVA) و تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) صورت گرفت. یافته های پژوهش حاکی از این است که بین گروه های مختلف سنی زنان از لحاظ حل مسئله اجتماعی در سه بعد جهت گیری مثبت به حل مسئله، جهت گیری منفی به حل مسئله و سبک اجتنابی حل مسئله و هم چنین از لحاظ نشخوار فکری در دو بعد سردرگریبانی و درون نگری تفاوت معناداری وجود دارد.
تحلیل تطبیقی رضایت مندی زنان از پارک های شهری پارک بانوان حجاب و پارک مختلط ملت (مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارزیابی میزان رضایت مندی بانوان از پارک های بانوان و مقایسه آن با پارک های مختلط است. برای این مهم، پارک مختلط ملت و پارک بانوان حجاب در مشهد انتخاب شد. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی بود. ابزار گردآوری داده ها، مطالعات کتابخانه ای و پیمایش پرسشنامه ای بود. جامعه آماری کلیه زنان 15 سال به بالا و نمونه تحقیق برابر با 288 نفر بود. یافته ها نشان داد که نقش پارک های شهری به عنوان مهم ترین فضاهای شهری فقط بر کارکرد اکولوژیکی آن خلاصه نمی شود. کارکرد های تسکین و آرامش بخشی، کارکرد آموزشی فرهنگی، روان شناختی و فراغتی اجتماعی مهمترین کارکردهایی بودند که شهروندان از این فضاها انتظار داشته اند. بر طبق تحلیل یافته ها، رضایت مندی زنان از پارک بانوان حجاب مشهد اندکی بیش تر از پارک مختلط ملت بود، ولی تفاوت نمرات بین این دو پارک معنادار نبود. تحلیل نقش متغیرهای اجتماعی اقتصادی بر رضایت مندی از پارک های شهری نشان دادند که تفاوت ها بین گروه های مختلف سنی معنادار نیست. در خصوص نقش تحصیلات بررسی ها نشان داد که زنان با تحصیلات بیش تر و عالی نسبت به زنان دارای سطح تحصیلی پایین تر، رضایت مندی بیش تری از پارک های مختلط داشته اند. رضایت مندی زنان شاغل، محصلان و بازنشستگان در پارک بانوان، پایین تر از میانه نظری بود که نشان از فقدان رضایت آن ها از پارک بانوان دارد، در حالیکه رضایت مندی این سه گروه از پارک ملت که مختلط است، بالاتر از میانه نظری است.
مطالعه ارتباط شاخص های جهانی شدن فرهنگی و از خودبیگانگی زنان
حوزه های تخصصی:
ازخودبیگانگی یکی از موضوعات مهم در تحلیل های جامعه شناسی برای تبیین رفتار آدمی تلقی می شود. تحقیق حاضر با رویکردی جامعه شناختی و با استفاده از چارچوب نظری گیدنز، به مطالعه ی ارتباط جهانی شدن فرهنگی و ازخودبیگانگی زنان پرداخته است. با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسش نامه تعداد 2228 نفر از زنان شهر های تهران، شیراز و استهبان با استفاده از نمونه گیری تصادفی سهمیه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. یافته ها نشان داد میانگین از خودبیگانگی پاسخگویان برابر با 92/18 و میانگین ازخودبیگانگی زنان ساکن در شهرهای تهران و شیراز بیشتر بوده است. نتایج همچنین اشاره داشت به اینکه ارتباط معنادار و مثبتی بین متغیرهای نوگرایی، هویت اجتماعی جدید، دنیاگرایی و آگاهی از جهانی شدن با متغیر ازخودبیگانگی زنان و همبستگی معنادار و منفی بین دو متغیر گفتگو در خانواده و احترام به حقوق زنان و میزان از خودبیگانگی زنان وجود داشته است. آزمون شفه و تی نیز نشان داد که بین شهر محل سکونت و ازخودبیگانگی زنان ارتباط معناداری وجود داشت. یافته های مستخرج از سه مدل رگرسیون چند متغیره نیز نشان داد که متغیرهای: نوگرایی، احترام به حقوق زنان، گفتگو در خانواده و هویت اجتماعی جدید به میزان 2/27 درصد از تغییرات متغیر از خودبیگانگی زنان شهرهای تهران و شیراز را تبیین کردند.
بررسی عوامل اجتماعی- خانوادگی مؤثر بر فرار دختران از منزل در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرار از منزل، از جمله رفتارهای ناسازگارانه ای است که از کودکان و نوجوانان سر می زند و با توجه به پیامدهای سوء آن، یکی از آسیب های خانوادگی و اجتماعی جامعه شناخته می شود. آسیبی که می تواند بهداشت روانی فرد و جامعه را تحت تاثیر قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی دختران فراری و دختران عادی از نظر متغیرهای اجتماعی خانوادگی انجام شد. مطالعه ی حاضر با روش مورد- شاهدی انجام شد. بدین منظور 30 نفر از دختران فراری در مرکز خدمات اورژانس اجتماعی یزد، که تمام شماری شدند و 30 نفر از دختران عادی که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، مورد مقایسه قرار گرفتند. با توجه به یافته های این پژوهش، پیشنهاد می شود خانواده ها به آسیب پذیری دختران نوجوان توجه داشته باشند و جامعه نیز آگاهی خود را نسبت به نیازهای روحی و عاطفی دختران بالا ببرد.
بررسی نقش نگرش به عشق در پیش بینی طلاق عاطفیِ زنان و مردان متأهل شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی نگرش به عشق در پیش بینی طلاق عاطفی زنان و مردان متأهل شهر قزوین انجام شد.روش پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی بود. نمونه 200 نفر از زنان و مردان متأهلی بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس از مناطق مختلف شهر قزوین از میان افرادی انتخاب شدند که تقریباً پنج سال از ازدواج آنهاگذشته بود. برای گردآوری اطلاعات از فرم کوتاه مقیاس نگرش به عشق(LAS) هندریک و هندریک با ضریب آلفای (82/0) و مقیاس طلاق عاطفی گاتمن با ضریب آلفای(93/0) استفاده شد. نتایج حاصل از همبستگی پیرسون و تجزیه و تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که بین طلاق عاطفی و انواع نگرش به عشق(شهوانی، دوستانه و نوع دوستانه) رابطه معناداری وجود دارد. یافته دیگر اینکه نگرش های عشقی شهوانی، بازی گونه و دوستانه به ترتیب به میزان 30%، 32% و 33% در سطح معناداری (01/0 p≤) قابلیت پیش بینی طلاق عاطفی را دارند. کیفیّت نگرش همسران به مقوله عشق، به عنوان متغییر پیش بینی کننده رضایت یا عدم رضایت زناشویی، نقش مهمی در فرایند زندگی مشترک ایفا می کند. لذا توجه درمان گران خانواده به نگرش های عشقی همسران، می تواند شرایط تثبیت زناشویی موفق را در آینده زندگی مشترک آن ها فراهم کند.
بررسی جامعه شناختی نگرش به مهریه در میان دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
حوزه های تخصصی:
خانواده کوچک ترین نهاد و گروه اجتماعی است که زیربنای جامعه را تشکیل می دهد. اساس خانواده، برقراری پیوند زناشویی بین زوجین، و پذیرش حقوق و تکالیف مترتب بر آن است. در رابطه با حقوق زن بعد از ازدواج، به دو نوع حق تأکید شده است؛ حقوق مالی و غیرمالی. مهریه و نفقه از حقوق مالی مختص به زوجه هستند. مسئله اصلی این مقاله، بررسی تأثیر عوامل مختلفی مانند جنس، سن، تحصیلات، پایگاه اجتماعی و اقتصادی خانواده، اعتماد اجتماعی، عرف، پایبندی به ارزش های دینی، همسالان و رسانه های جمعی بر نگرش افراد درخصوص کارکرد مهریه و عوامل تعیین میزان مهریه است. نمونه مورد مطالعه شامل 261 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی بودند. روش مطالعه اسنادی و پیمایشی و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود. نتایج حاکی از آن است که متغیرهای اعتماد اجتماعی، عرف، تحصیلات، پایبندی به ارزش های دینی، پایگاه اجتماعی و اقتصادی خانواده، رسانه های جمعی، جنسیّت، همسالان و سن 65% از نگرش افراد درخصوص کارکردهای مهریه را تبیین می کنند که از بین آن ها، متغیر اعتماد اجتماعی بیش ترین سهم را داشته است. همچنین متغیرهای ذکر شده 63% از نگرش افراد درخصوص عوامل تعیین میزان مهریه را تبیین می کنند که بین آن ها، متغیر عرف بیش ترین سهم را دارا است.
رابطه آگاهی از کارایی انرژی برق و صرفه جویی در مصرف برق در بین زنان شهر یاسوج
حوزه های تخصصی:
مصرف برق در ایران فراتر از استانداردهای جهانی است. با توجه به اینکه بخش اعظم برق در بخش خانگی مصرف می شود، صرفه جویی در آن به ویژه توسط زنان به عنوان مدیران خانه، راهکاری مهم در کاهش بحران مصرف برق است اما این امر کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان آگاهی از کارایی انرژی برق و صرفه جویی در مصرف برق در بین زنان متاهل شهر یاسوج بوده است که 406 نفر از آنان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه پژوهشگر ساخته است که با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی، اعتبار سازه ای گردید و جهت تعیین پایایی از روش کودر - ریچاردسون استفاده شد. بررسی رابطه آگاهی از کارایی انرژی برق و صرفه جویی در آن با استفاده از مدل معادله ساختاری نشان داد آگاهی از کارایی انرژی برق رابطه مثبت و معناداری با صرفه جویی برق دارد و قادر است 26 درصد از تغییرات آن را تبیین کند. بنابراین، با ارتقاء آگاهی از استفاده کارا، مناسب و با بازده بیشتر از انرژی برق، می توان صرفه جویی در مصرف برق را افزایش و مصرف بی رویه برق را در کشور تسکین بخشید.