فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
سوژه زنانه (زنان حرم در عهد ناصری)، در تصویر، نه تنها در برابر گفتمان مردسالار از خود مقاومتی نشان نمی دهد؛ بلکه آنرا تثبیت می نماید. این مهم از طریق سنجه های تحلیلی »همانند سازی» و «حاشیه و مرکز» و همینطور سوژه های زن، زن شی ء، دیگری و بالاخره شاه، نحوه درونه گیری قدرت در تصاویر را آشکار می سازد. این همه در سطح تصویر رخ می دهند و با تحلیل تصویر در بافت فرهنگ بصری، سوای اسناد زبانی آن دوران میسر می شوند. در نتیجه تصویر چنان حبسگاهی است که حبس هویت زن و بسط اقتدار مردسالار یا الگوی دوگانی زن (منفعل) / مرد (فعال) از طریق آن بازنمایانده می شود.
نقش زن در نگاره های دوره صفوی با تاکید بر آثار رضا عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حاکمان صفوی در پی رقابت با حکومت عثمانی و در جهت ایجاد توازن قدرت به گسترش رابطه با سایر کشورها پرداختند، این تعاملات بر جریان زندگی اجتماعی جامعه ایرانی تأثیر بسزایی گذاشت. جایگاه اجتماعی زنان ایرانی بهبود یافته و زنان نقش برجسته ای در حوزه های سیاسی و فرهنگی پیدا کردند. در نگارگری ایرانی نیز متأثر از این جریان، نگاره زنان متحول شد و تصاویر زنان که تا قبل از آن به عنوان عنصر مکمل ارائه می شد به صورت نگاره های تک برگی مصور شد. رضا عباسی از بزرگ ترین نگارگران صفوی و از پیشگامان نگاره های تک برگی است. در آثار وی زنان به صورت مستقل حضور یافته و مردان به عنوان عناصر فرعی اثر تصویر گشته اند. مقاله حاضر که به روش توصیفی تحلیلی و بر مبنای داده های تصویری و متنی انجام گرفته در پی دستیابی به مشخصه های تصویر زن در آثار رضا عباسی است. برآیند مقاله نشان از آن دارد که تصویرگری زنان در آثار وی به صورت مستقل و به منظور نمایش زنانگی و تأکید بر جنبه جنسیتی آن ها انجام شده است.
تحولات خانواده و بازخوانی معنای عشق به منزله ی شورش در رهایی ( با تأکید بر فیلم «صحنه هایی از یک ازدواج»، ساخته اینگمار برگمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که خانواده از مهم ترین نهادهای اجتماعی است که در اشکال مختلف در هر جامعه ای یافت می شود، مطالعه این نهاد و تحولات آن از مسیر فهم تحولات سایر جوامع، به ویژه جوامع توسعه یافته حائز اهمیت است. در دوره معاصر، همراه با تغییرات نگرشی درباره خانواده، مناسبات زنان و مردان در این نهاد، دستخوش تغییرات مهمی شده است. در تحقیق حاضر، با تأکید بر تحولات ناشی از چرخش دیدگاه ها درباره مناسبات و مفاهیم خانواده هم زمان با موج دوم جنبش های زنان در غرب، به بررسی تغییر شیوه تعاملات همسران، همچنین تلاش برای فهم تغییر معنای عشق در این جوامع، با یاری از فیلم صحنه هایی از یک ازدواج، ساخته اینگمار برگمان پرداخته شده است. با یاری از روش نظریه مبنایی، هفت مقوله از مفاهیم و تحلیل داده ها استخراج شده اند که مقوله «بازخوانی مفهوم عشق» به عنوان مقوله مرکزی شناسایی شده است. همچنین در بسط معنایی حاصل از تحلیل ارتباط منطقی مقولات، مفهوم «شورش در رهایی» به منزله واکنش انسان مدرن غربی در مقابل تحول معنای سنتی عشق، دریافت شد که در مواردی می تواند به مثابه عامل سرگشتگی انسان در مواجهه ناگهانی خانواده با جریان با مدرنیته تعبیر شود.
مطالعه بازنمایی حجاب، پوشش و آرایش هنرپیشگان زن در پوسترهای فیلم های سینمای ایران و مطابقت آن با سیاست گذاری فرهنگی سه دولت (سازندگی، اصلاحات و اصولگرا): به روش رهیافت گفتمانی استوارت هال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به مطالعه چگونگی بازنمایی هنرپیشگان زن در پوستر های فیلم های سینمایی (1368 تا 1392) می پردازیم. این تحلیل روی 88 پوستر، متعلق به یک دوره 24 ساله و به صورت کمی انجام شده است. 9 متغیر در این تحلیل لحاظ شده که به ترتیب عبارت اند از 1. متغیرهای نسبت مساحت عکس به زنان به کل، 2. اندازه نما، 3. محل استقرار تصویر زنان در کل لایه ها، 4. آرایش، 5. پوشش، 6. حجاب، 7. نسبت تعداد شخصیت زن به کل، 8. رتبه شخصیتی زنان به کل شخصیت ها، 9. ژانر فیلم. به علاوه نمونه ها به 6 دورة زمانی تقسیم شده اند. با استفاده از رهیافت گفتمانی هال، در مجموع این تحقیق تأکیدی بر اهمیت تطابق بازنمایی ها با اندیشه ها و ایدئولوژی هاست. این نتایج حاکی از آن است که ارزش ها و سیاست گذاری های دهه 70 و 80 در سینما، در مقوله پوشش و حجاب و آرایش به بازنمایی نرسیده و رویکردی منفعلانه از جانب ساختار قدرت نسبت به مقتضیات صنعت سینما اخذ کرده است.
تغییر الگوی نقش اجتماعی زنان هند با توجه به فیلم های سه دهه اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوهای جنسیّتی از جمله الگوهایی است که می تواند در فرایند تغییر دستخوش دگرگونی شده و نقش های سنّتی ایفا شده توسط هر جنس به نقش هایی نوین تغییر یابد. هندوستان دومین کشور پر جمعیت دنیا و با الگوهای متعدد اجتماعی و فرهنگی است که در طی دهه های گذشته تغییرات چشمگیری را در زمینه های متعدد تجربه کرده است. در این مطالعه هدف اصلی شناخت روند تغییر الگوی اجتماعی زنان هند طی سه دهه گذشته بود که با استناد به تصویر زنان در فیلم های سینمایی سه دهه گذشته در هند مطالعه شد. مطالعه از نوع اسنادی، روش مطالعه کتابخانه ای و با توجه به اینکه منبع مورد مطالعه در این پژوهش فیلم ها بود، ابزارجمع آوری داده ها تحلیل محتوای کمّی فیلم ها بود. دو فیلم برای هر دهه و جمعاً 1080 دقیقه فیلم تحلیل محتوا شد. نتایج پژوهش نشان داد که در این فیلم ها ساختار خانواده هسته ای و اکثر زنان با سواد و بیکار هستند، در مشاغل مدیریتی سهمی ندارند و الگوی اقتدار در خانواده عمودی است. پوشش زنان برحسب سه دهه متفاوت است و در دهه سوم اکثر زنان پوشش به سبک غربی دارند. زنان عمدتاً در عرصه عمومی و بیش تر در مراکز خرید و مراکز تفریحی به تصویر کشیده شده اند . در دهه اول از هر سه نوع خشونت وجود دارد و در دهه دوم و سوم خشونت جنسی مشاهده نمی شود.
الگوی نمایش کلیشه های جنسیّتی در تبلیغات تلویزیونی سیما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره سیزدهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۴۳)
حوزه های تخصصی:
گسترش شتابان تکنولوژی ارتباطی مسائل جدیدی درباره قدرت رسانه ها در مواجهه مخاطبان با آن ها پدید آورده است، که تصویرسازی جنسیّتی زنان و مردان در رسانه ها یکی از موارد آن است. در این راستا پژوهش حاضر با هدف چگونگی بازنمایی کلیشه های جنسیّتی در آگهی های تلویزیونی با رویکرد برساختی- تفسیری و با روش تحلیل محتوای کیّفی انجام شده است. بنابراین، از میان آگهی های پخش شده از شبکه 3 سیمای جمهوری اسلامی ایران نمونه ای غیر همگون، به روش غیراحتمالی شامل 17 آگهی انتخاب و پس از پیاده سازی، تحلیل و کدبندی در نهایت براساس تعداد دفعات و کیّفیت حضور، نقش های شغلی و اجتماعی، ویژگی های شخصیتی شخصیت های مرد و زن و ویژگی های کلی آگهی، 7 مقوله استخراج شد که عبارت هستند از: تجویزهای نقشی، مناسکی شدن فرمانبری، پیشروی فرادستانه/ پسروی فرودستانه، نشانه گذاری جنسیّتی نیازها، نشانه گذاری جنسیّتی کالاها، فضای نمادین و اندازه نسبی. در تحلیل نهایی مشخص شد که آگهی های تلویزیونی دو الگوی متفاوت زنانه و مردانه از نقش جنسیّتی را به نمایش می گذارند و نه تنها کلیشه های رایج در جامعه را بازتولید می کنند، بلکه فرآیندی از کلیشه سازی را نیز شکل می دهند.
زن به مثابة سوژة شناسا (تحلیلی از سینمای اصغر فرهادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله نوع مواجهة با زن به منزلة سوژة شناسا در سه اثر سینمایی اخیر اصغر فرهادی در چهارچوب گفتمان های غالب اجتماعی حاکم بر جامعة ایران است. بدین منظور با بهره گیری از نظریات میشل فوکو در باب سوژه و قدرت و همچنین نظریات گفتمان لاکلا و موف سعی شده است تحلیلی جامعه شناختی از این سه فیلم ارائه شود. فوکو تأکید دارد که گفتمان با روابط قدرت پیوند خورده است و برای بررسی روابط آدمیان در فضای جامعه، باید به مطالعة گفتمان های اجتماعی، فرهنگی، و سیاسی مسلط بر آن پرداخت تا بدین وسیله بتوان به شناخت مناسبات قدرت در میان افراد دست یافت. روش تحلیل گفتمان لاکلا و موف چهارچوبی برای تحلیل متون سینمایی این مقاله بوده است.
سه فیلم منتخب برای این پژوهش به زندگی روزمرة اقشار گوناگون جامعة ایرانی نگاهی آسیب شناسانه دارند و بخشی از گفتمان های گوناگون حاکم بر جامعة معاصر ایرانی را منعکس می کنند. همچنین از خلال روابطی که میان پرسوناژ های فیلم ها در جریان است سلطه و استیلای مراجع قدرت بر زندگی فردی و اجتماعی زنان طبقات گوناگون جامعه به تصویر کشیده شده است.
درنهایت، از این تحلیل نتیجه گیری می شود که در فیلم های فر هادی زنان در مناسبات اجتماعی نقش پررنگی دارند. او زنان را در سیطره و انقیاد گفتمانی حاکم بر جامعه می بیند که تصمیمات و کردار های فردی و اجتماعی شان، چه در عرصة عمومی و چه در عرصة خصوصی، تحت تأثیر این شبکة گفتمانی است. فر هادی جامعة ایرانی را تحت تسلط روابط و گفتمان قدرتِ مردانه به تصویر می کشد و جهان تصمیمات و اعمال زنان را از پیش مردانه و منفعلانه می داند؛ به حدی که فردیت و سوژگی شان در سایة این گفتمان حاکم به چالش کشیده می شود.
تبیین جامعه شناختی تأثیر تصاویر رسانه ای بر تصویر بدن و عزّت نفس با تأکید بر نقش خودطرحواره ظاهر (مطالعه موردی: دانشجویان دختر خوابگاه دانشگاه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن در حوزه های علم، فرهنگ، هنر و سیاست زن در هنرهای تصویری و تجسمی
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن در حوزه های علم، فرهنگ، هنر و سیاست زن در حوزه رسانه ها
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات ارتباطات و فرهنگ ارتباطات جمعی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات گروه های ویژه ارتباطات و جامعه
دنیای امروز که با نام ""عصر ارتباطات"" شناخته می شود؛ دنیایی است که رسانه در تمام ابعاد و وجوه زندگی انسان ها به شکل ناگزیری رسوخ یافته است. ماهواره که یکی از پیشرفته ترین رسانه های بصری تلقی می شود، در طی چند سال اخیر به صورت فراگیری در دسترس عموم مردم قرارگرفته و ارزش ها و ذائقه خانواده های ایرانی را دگرگون کرده است. بدن از جمله موضوع هایی است که به وسیله برنامه های ماهواره ای در کانون توجه افراد؛ بخصوص زنان و دختران قرار گرفته است. برنامه ها و تبلیغات ماهواره ای و تصاویری که در آنها به نمایش در می آید، می تواند نگرش افراد را درباره بدن خود تغییر دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرهای این تصاویر- که نشان دهنده زیبایی ایده آل هستند-تصویر بدن و عزّت نفس دختران صورت پذیرفت؛ در عین حال،در این پژوهش به متغیر جدیدی به نام خودطرحواره ظاهر توجه و نقش آن به عنوان متغیر تعدیل کننده در فرآیند اثرگذاری تصاویر رسانه ای بر تصویر بدن و عزّت نفس بررسی گردید. این پژوهش که به روش آزمایش میدانی و در فضای خوابگاه های دانشجویی انجام پذیرفت؛ دو گروه 20 نفره از دانشجویان دختر خوابگاهی را به صورت تصادفی به عنوان گروه کنترل و آزمایش آزمون نمود. نتایج پژوهش پس از یک دوره 1 ماهه آزمایش نشان داد که بین مشاهده تصاویر رسانه ای و پایین آمدن نمره تصویر بدنی و خود طرحواره ظاهر رابطه معنادار وجود دارد، میان نمره تصویر بدنی و نمره خودطرحواره ظاهر رابطه معکوس و معنادار وجود دارد، خودطرحواره ظاهر در فرایند اثرگذاری تصاویر رسانه ای بر تصویر بدن اثر تعدیل کنندگی دارد و عزّت نفس به عنوان سازه ای که ارزیابی کننده ارزشمندی و توانمندی فرد است، در این فرآیند دستخوش تغییر نمی گردد.
بررسی شش دوره نمایشگاه تجلی احساس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیمی از جمعیت هر جامعه را زنان تشکیل می دهند؛ بدین ترتیب در توانمندی و توسعه هر جامعه نقشی تعیین کننده دارند. زنان قرن حاضر در تمام زمینه های جامعه حضور داشته اند؛ به گونه ای که دیگر نمی توان رد پای آن ها را نادیده گرفت. در این میان، نقش زنان در عرصه های هنری نیز روز به روز در حال افزایش است؛ به طوری که شاهد حضور پررنگ زنان هنرمند در نمایشگاه تجلی احساس طی سالیان متمادی بوده ایم. با توجه به اهمیت نقش زنان در هنر، به ویژه هنر نقاشی، نویسندگان به دنبال پاسخ به سؤال های زیر هستند: در آثار ارائه شده در نمایشگاه تجلی احساس به چه موضوع هایی پرداخته شده است و آیا زنان نقاش، به مدرنیسم گرایش داشته اند؟ برای پاسخ به این سؤال ها، آثار هنرمندان بر اساس موضوع مشترکی که در شش دوره به نمایش درآمده بود، تفکیک شد و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن بود که آثار زنان نقاش معاصر ایران در نمایشگاه تجلی احساس، موضوع های (طبیعت، طبیعت بیجان، آبستره و تجرید و نگارگری) مورد توجه هنرمندان قرار گرفته است. همچنین، در دوره های پایانی نمایشگاه، شاهد گرایش هنرمندان به سبک های مدرن هستیم. زنان هنرمند در هنر های تجسمی به جایگاه هنری بسیار خوبی رسیده اند و تحت تأثیر فرهنگ و جهان بینی آن جامعه اند. در این مقاله موضوع هایی مانند مبانی نظری، نمایشگاه تجلی احساس، بررسی کمّی موضوع های نمایشگاه، بررسی کیفی طبیعت و منظره پردازی، طبیعت بیجان، سبک انتزاعی و نگارگری و تذهیب پرداخته شده است.
زن در نمایش نامه های تراژدی زینب و راز شهرزاد اثر نویسنده یمنی، علی احمد با کثیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زن در دو نمایش نامه راز شهرزاد و تراژدی زینب اثر نویسنده یمنی، علی احمد باکثیر، نقشی تأثیرگذار در پیشبرد نمایش نامه و جریان حوادث آن بر عهده دارد. به باور باکثیر، زنان توانایی های شگفت انگیزی دارند؛ شهرزاد در راز شهرزاد در کسوت یک روان پزشک به یک بحران همه گیرِ انسانی خاتمه می دهد. در این اثر، باکثیر شهرزاد را تا حد یک اَبَر قهرمان بالا می برد. همچنین، وی در نمایش نامه تراژدی زینب زن را به صورت یک انسان بسیار توانمند نشان می دهد؛ اما زینب در این نمایش نامه، به سرنوشتی تراژیک دچار می شود، زیرا او در کنار توانایی های تحسین برانگیزی که دارد، باورهای جامعه سنتی خود را به خوبی نمی شناسد و در نتیجه، تلاش های وی به شکست می انجامد و مظلومانه نابود می شود. باکثیر در این اثر با رویکرد دینی خود، می کوشد جنبه ضعف شخصیتی قهرمان را ترسیم کند تا راه خروج از سرنوشتی تراژیک را به زنان توانمند جامعه اسلامی نشان دهد
زن و هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر در عام ترین تعریف خود، ظهور و تجلی استعدادهای فطری و زیبایی طلب انسان در قالب آثار هنری است؛ مفاهیمی که به تمامی، ذاتیِ انسان محسوب می شوند.
حال آیا می توان هنر را، که با مفاهیمی چنین هویت می یابد، با جنسیت، که یک عَرض محسوب می شود، مرتبط دانست؟ آیا می توان جنسیت را عاملی در ایجاد تمایز میان مفهوم و مصادیق هنر برشمرد؟ و یا می توان با استناد به جنسیت، به تمایز میان هنرها قائل شد و هنر را به هنر مردان و هنر زنان تقسیم کرد؟ آیا شرایط فرهنگی، مواضع ایدئولوژیک و جایگاه اجتماعی در مفهوم هنر و نسبت آن با جنسیت (به ویژه زن) تاثیرگذار است؟ آیا قوانین و حدود فقهی در قلمرو هنر ، جنسیت را عاملی تعیین کننده در صدور احکام متفاوت نسبت به زن و مرد می داند؟
این مقاله با تبیین مفهوم هنر و ماهیت آن در ساحت فلسفه ی هنر و نیز تعالیم اسلامی سعی دارد، مفاهیم مرتبط با نسبت زن و هنر را مورد بحث و تامل قرار دهد و جوابی برای سؤالات فوق بیابد.
رجوع مجدد سینمای دهه هشتاد به خانواده
منبع:
حوراء سال ۱۳۸۸ شماره ۳۲
حوزه های تخصصی:
نوشتار پیش رو گفت و گویی است با دکتر شاه حسینی مدیرعامل بنیاد فارابی در عرصه سینما ، که آن را از نظر خوانندگان عزیز می گذرانیم.
جنسیت، خانواده و سیمای جمهوری اسلامی
منبع:
حوراء سال ۱۳۸۸ شماره ۳۲
حوزه های تخصصی:
رسانه ملی علی رغم حضور رسانههای تصویری موازی مانند شبکههای ماهوارهایCDها یا DVDهای صوتی- تصویری و اینترنت، همچنان پرمخاطبترین و تأثیرگذارترین رسانه در کشور است . حتی بدون مراجعه به تحقیقات میدانی نیز میتوان این گستره و تأثیر را تشخیص داد. تماسهایی که با برنامههای تلویزیونی از دورترین روستاهای کشور برقرار میشود؛ مدت زمانی که افراد برای تماشای تلویزیون میگذارند؛ همهگیر شدن تکیهکلامهای یک سریال؛ محبوبیت فلان بازیگر و منتشرشدن سیل پوستر و عکس و مصاحبه از او و گفتگوی افراد حاضر در یک مهمانی درباره برنامهها، تنها نمونههایی از این شواهد است. همین دو ویژگی یعنی گستره و عمق تأثیرگذاری است که بررسی کیفیت این تأثیرات را ضروری میسازد. نوشتار پیش رو گزارشی است از رویکردهای جنسیتی صدا و سیما که حضور خوانندگان عزیز تقدیم می شود.
زن در هنرهای تصویری دوره قاجار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در دوره قاجار به سبب مواجهه با غرب، تمایل دربار به تجربه دنیای مدرن و اشتیاق جهان غرب به شناخت دنیای شرق، نوعی دوگانگی سنتی و مدرن در بسیاری از مناسبات اجتماعی، فرهنگی و هنری جامعه نمایان شد.