فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۶۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
اشتغال زنان پدیده ای است که در طی سال های اخیر توجه عده بسیار زیادی را به خود جلب کرده است؛ به طوری که عده ای به جنبه های مثبت آن توجه نموده، بر اشتغال هر چه بیشتر زنان در عرصه های مختلف تأکید میکنند، اما از طرف دیگر، عده ای به جنبه های منفی اشتغال زنان توجه کرده، از تعارض کار- خانواده سخن به میان میآورند. این مقاله بر آن است که به تجربه زیسته زنان مدیر متأهل در بافت جامعه ایران و در حیطه های مختلف بپردازد. روش به کارگرفته شده در این پژوهش به صورت کیفی و به شیوه پدیدارشناسی است و مبتنی بر نمونه گیری هدفمند 10 نفر از زنان مدیر متأهل است که در خلال مصاحبه، جربیات خود را از زندگی شغلی، فردی و خانوادگی به طور کامل بیان کردند. یافته های این پژوهش در قالب 3 کد تبیینی – که حاصل استخراج و مقوله بندی داده در 118 کد توصیفی، 28 زیر کد تفسیری و 10 کد تفسیری است- عبارتنداز : تجارب فرد از زندگی فردی، تجارب فرد از زندگی خانوادگی و تجارب فرد از زندگی شغلی و اجتماعی. یافته های این مطالعه نشان میدهد که اشتغال فرد بر جنبه های مختلف زندگی فردی، اجتماعی و خانوادگی او تأثیرگذار است. تجارب شرکت کنندگان در این مطالعه نشان میدهد که اشتغال در بیرون از خانه سبب افزایش رضایت از زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی آنان میشود و اشتغال به شخص اجازه میدهد تا خود را به عنوان فردی مفید برای جامعه تعریف کند، اما از طرفی اکثر مشارکت کنندگان به سختی هماهنگی نقش های خانوادگی و نقش های شغلی اذعان دارند. همچنین، در صورتی که زنان استعدادها و تواناییهای خود را در کار پرورش دهند، میتوانند در یک زمان به خوبی از عهده چندین نقش برآیند و برعکس زمانی که چندین نقش بر عهده دارند، میتوانند تواناییها و قابلیت های خود را افزایش دهند.
به کارگیری هوش مصنوعی در پیش بینی شایستگی های زنان در محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه میان صاحبنظران این توافق وجود دارد که نیروی انسانی از مهمترین و اساسی ترین سرمایه های اجتماعی است و نقش زنان متخصص و متعهد به عنوان بخشی از نیروی انسانی آموزش دیده، در توسعه همه جانبه جامعه امری انکارناپذیر است. این پژوهش با هدف بکارگیری هوش مصنوعی برای پیش بینی شایستگی شغلی کارکنان انجام شده است. برای این منظور 83 نفر از زنان شاغل مورد بررسی قرار گرفتند. برای طراحی شبکه عصبی مصنوعی، اطلاعات دانش (در چهار بُعد)، مهارت (در بیست و یک بُعد) و ویژگیهای فردی (در سیزده بُعد) کارکنان گردآوری شد؛ سپس شبکه عصبی مصنوعی با الگوریتم پرسپترون چند لایه و سه لایه نورونی (1. 33. 38) طراحی شد. پیش بینی شایستگی شغلی در گروه آزمایش توسط الگوی طراحی شده شبکه عصبی مصنوعی انجام، و با الگوی رگرسیون چندگانه مقایسه شد. نتایج نشان داد شبکه عصبی مصنوعی در شاخص عملکرد مطلوب (ماتریس آشفتگی) به طور قابل ملاحظه ای موفق بوده است. این پژوهش می تواند به توسعه روش شناسی و فرایند شایسته گزینی در حوزه زنان کمک شایانی کند.
بررسی نگرش کارکنان سازمان آموزش و پرورش شهر اصفهان به مدیریت زنان و موانع ارتقای زنان به جایگاه های مدیریتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات کنونی دنیای کار، عدم حضور متناسب زنان در جایگاه های مدیریتی است. بررسی پیشینه پژوهش نشان می دهد که عوامل نگرشی و پیش داوری، مهم ترین عواملی اند که با جلوگیری از حضور زنان در جایگاه های مدیریتی، منجر به شیوه هایی سازمانی با عنوان سقف شیشه یی می شوندهدف از این پژوهش، بررسی نگرش کارکنان آموزش و پرورش شهر اصفهان و همسران آن ها به مدیریت زنان و موانع مدیریت آنان است. در این راستا، مقیاس سنجش نگرش به مدیریت زنان و مقیاس سنجش نگرش به موانع مدیریت زنان بر روی 82 نفر از کارکنان اداری نواحی پنج گانه آموزش و پرورش شهر اصفهان، که به طور تصادفی ساده انتخاب شدند، و 45 نفر از همسران آن ها اجرا شد. نتایج نشان داد که مردان نسبت به مدیریت زنان نگرشی منفی دارند و عوامل فردی و شخصیتی را از موانع مدیریت آنانمی دانند، در حالی که زنانی که نگرش مثبت داشتند، عوامل اجتماعی و فرهنگی را به عنوان موانع ارتقای زنان به جایگاه های مدیریتی بیان می کنند، هم چنین نتایج نشان داد که نگرش همسران نسبت به مدیریت زنان، با نگرش کارکنان نسبت به مسایل خاص زنان و موانع اطلاعاتی رابطه دارد. این یافته ها با استفاده از نظریه اسناد و نیز پژوهش های قبلی مورد بحث قرار گرفته است.
چگونگی آزار جنسی زنان در محیطکار: به کارگیری روششناسی کیفی نظریه داده بنیاد برای بررسی احساس ناامنی زنان در محیطکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه احساس ناامنی زنان در محیط کار با استفاده از رهیافت کیفی (تفسیرگرایی اجتماعی) هدف پژوهش حاضر میباشد، در این راستا با20 نفراز زنان شاغل شهر اصفهان مصاحبه شد. روششناسی پژوهش حاضر روششناسی کیفی است و از تکنیک مصاحبه عمیق و نیمساخت یافته، مشاهده، مشاهده مشارکتی و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نظریه دادهبنیاد استفاده گردید. این روش شامل پنج رویه است و در آخر با استفاده از مقولههای حاصل از سه مرحله کدبندی (باز، محوری و گزینشی) به یک نظریه و یا الگوی پارادایمی دست یافته میشود. یافتههای به دست آمده در قالب شرایط علی، استراتژیها و پیامدها شامل محیطکار، سبک زندگی، شگردهای مواجهه و فرسایش روانی و شغلی است. محیط کار و سبک زندگی (تجلی رفتاری جنسیت زده و نمای ظاهری) باورها و کلیشههای جنسیتی، قدرت نامتوازن از شرایط علی مهم و اثرگذار در به وجود آوردن مسأله ناامنی زنان در محیط کار می باشد.
بررسی احساس امنیت اجتماعی زنان شاغل در سازمان ها و ادارات دولتی شهر تبریز و عوامل مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی احساس امنیت اجتماعی و تعیین برخی عوامل مؤثر بر آن در بین زنان شاغل سازمان ها و مؤسسات دولتی نگاشته شده است. برای شاخص سازی و فرضیه سازی، از نظریه های حوزه مطالعات امنیت اعضای مکتب کپنهاگ و نطریه های جامعه شناختی دورکیم و گیدنز استفاده شده است. پژوهش حاضر از نوع پیمایشی است و داده های لازم با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شده است. همچنین حجم نمونه 240 نفری از زنان شاغل در سازمان ها و ادارات دولتی شهر تبریز از طریق روش نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب شدند. احساس امنیت اجتماعی به طور کلی در بین زنان شاغل در حد متوسط قرار دارد. نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره نشان داد که متغیرهای حمایت اجتماعی، آزار جنسی و درآمد با احساس امنیت اجتماعی رابطه دارند. این سه متغیر در مجموع 42 درصد از تأثیرات متغیر وابسته را تبیین می کند.
بررسی نابرابری جنسیتی در سازمان های بوروکراتیک (مورد مطالعه: کارکنان سازمان های دولتی شهرستان اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر تلاشی در جهت مطالعه نابرابری جنسیّتی در سازمان های دولتی ایران با تمرکز بر ساختار بوروکراتیک سازمان است. این پژوهش به شیوه پیمایش و از طریق پرسشنامه انجام گرفته است. نمونه آن شامل 400 کارمند می باشد که به شیوه نمونه گیری خوشه ای طبقه بندی شده از 30 سازمان دولتی در شهرستان اهواز انتخاب گردیده است. نتایج این پژوهش نشان داد؛ زنان در سازمان ها درصد اندکی از نیروی کار را تشکیل داده و در برابر اکثریت مردان در اقلیت می باشند. تفاوت میان پست های سازمانی برحسب جنس نشانه تفکیک جنسی مشاغل در این سازمان ها است. همچنین زنان در مقایسه با مردان در موقعیت های نابرابری از لحاظ حقوق و فرصت های ارتقاء شغلی، آموزش و ثبات شغلی، شبکه روابط شخصی و تمرکز قدرت در ساختار سازمان قرار دارند. بعلاوه، آنان بیش تر از مردان در سازمان های بوروکراتیک احساس بی قدرتی را تجربه می کنند.
مطالعه نیازها، انگیزه ها و مشاغل مناسب زنان در بخش های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش؛ تعیین نیازها، انگیزه ها و شناخت مشاغل مناسب زنان است. روش پژوهش، ارزش یابی است. بدین منظور از دو جامعه آماری 762 نفر به صورت تصادفی از میان زنان شاغل در بخش های دولتی و 200 نفر از میان صاحب نظران در دست رس استفاده می شود. ابزارهای پژوهش، دو پرسش نامه محقق ساخته است. یافته ها نشان می دهد که از دید زنان شاغل این پژوهش، برای ایجاد شرایط مطلوب و بالا بردن انگیزه مشارکت زنان باید به نیازهای زیستی، روانی و اجتماعی آن ها توجه جدی شود. از دید صاحب نظران این پژوهش، برای اشتغال زنان هفت رسته شغلی کاملا مناسب، یازده رسته شغلی نسبتا مناسب و شش رسته شغلی نامناسب هستند. 95.92 درصد از صاحب نظران به دلایلی مانند استفاده از نیروی عظیم زنان در توسعه کشور، با اشتغال زنان موافق و 4.08 درصد آن ها -آن هم فقط مردان- به دلایلی نظیر محروم شدن فرزندان از حمایت عاطفی مادر، مخالف اشتغال زنان هستند.
نتیجه گیری: توجه به نیازها و خواسته های منطقی زنان و تخصیص مشاغل مناسب با طبیعت و روحیات زنان باعث افزایش انگیزه و ارتقای کمی و کیفی اشتغال آن ها می شود
تحلیل اثرات دورکاری زنان شاغل و متأهل بر تعادل کار- زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش شناسایی اثرات طرح دورکاری بر ایحاد تعادل میان کار و خانوادة زنان شاغل بود.روش این بررسی کیفی و از دو شیوه نظام مند تحقیقات انجام شده و مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته استفاده شد. شیوه گردآوری داده ها، مصاحبه عمیق (با 20 نفر از زنان شاغل و متأهل در ادارات دولتی شهر تهران که تجربه دورکاری را داشته اند) به صورت نیمه ساخت یافته بود و برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. یافته های پژوهش بیان کننده آن است که دورکاری موجب کاهش تعارض کار و خانواده و بهبود توازن میان زندگی کاری و خانوادگی زنان شاغل می شود. دستاوردهای پژوهش حاکی از آن است که زنان شاغل به پذیرش دورکاری تمایل دارند، اما مدیران، حامی دورکاری نیستند. شرکت کنندگان ضمن اشاره به اثرات مثبت دورکاری بر تحکیم خانواده و پررنگ شدن نقش مادری و همسری، تأثیر طرح فوق را بر ایجاد تعادل کار و خانواده در زنان شاغل مثبت ارزیابی کرده اند. از نگاه آن ها ساعات کاری مناسب، شناور و منعطف، باعث افزایش بهره وری فعالیت های شغلی و در نتیجه بهره مندی سازمان از نیروی کاری باثبات تر و با انگیزه تر و افزایش توجه به خانواده خواهد شد و اجرای آن بهایی است که برای سلامت خانواده و جامعه پرداخت می شود.
بررسی تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر بالابردن خودکارآمدی زنان سرپرست خانوار شهرداری شهر تهران در سال90-89(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این روزها، موضوع فشار روانی ناشی از کار و زندگی در میان عامه مردم، متخصصان ﺁموزشی، متخصصان بهداشت روانی و سایر کسانی که مسئولیت بهزیستی مردم را بر عهده دارند، بسیار مهم بوده و در رأس امور قرار دارد. یکی از جنبه های مهم سلامتی، سلامت روانی افراد است. می توان گفت باورهای خودکارآمدی اساس و پایه سلامت روانی است و احساس شایستگی، کفایت و قابلیت کنارآمدن با زندگی را تقویت می کند. تصورات و ادراک فرد از توانایی های خود را خودکارآمدی گویند و این باورهای افراد نسبت به توانایی هایشان، بر تلاش و پشتکار آنها اثر می گذارد (مهدی قراچه داغی، 1373: 34).
این پژوهش به منظور بررسی تأثیر آموزش های مهارت های زندگی بر بالا بردن خودکارآمدی عمومی زنان سرپرستِ خانوارِ شهرداری شهر تهران در سال 90-89 صورت گرفته است. گروه نمونه در این پژوهش، شامل 220 نفر از زنان سرپرست خانوار تحت پوشش شهرداری شهر تهران است. روش پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل (Pretest–Posttest Randomized Group Design) است و بر مدل تحلیل اکتشافی، کوواریانس مبتنی است و ابزار مورد استفاده این طرح پژوهش «پرسش نامه خودکارآمدی عمومی شوارتزر» بوده است (دلاور، 1383: 83).
یافته ها نشان می دهد که بین آموزش مهارت های زندگی بر بالا بردن خودکارآمدی زنان سرپرست خانوار شهرداری شهر تهران رابطه معنی داری وجود دارد و می توان گفت با آموزش مهارت های زندگی می توان خودکارآمدی زنان سرپرست خانوار شهرداری شهر تهران را بالا برد.
تاثیر فرهنگ سازمانی بر جذب زنان در پست های مدیریتی
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر فرهنگ سازمانی به عنوان یکی از متغیرهای اثرگذار بر جذب زنان به عنوان نیمی از جمعیت فعال جامعه در پست های مدیریتی در سطح سازمان های دولتی استان گیلان می باشد. این پژوهش، پژوهش کاربردی از نوع تحلیلی و توصیفی است. در این پژوهش فرهنگ سازمانی با مؤلفه های راهنما و باور به عنوان متغیر مستقل و جذب زنان در پست های مدیریتی به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. نمونه گیری به صورت تصادفی ساده و به وسیله ی پرسشنامه از حدود 60 مدیر و 540 کارمند از میان سازمان های دولتی استان گیلان، شهر رشت انجام گرفته است. جهت آزمون روایی پرسش ها از ضریب آلفای کرونباخ و برای سنجش پایایی پرسشنامه از گروهی از کارشناسان و صاحبنظران استفاده شد. هم چنین، برای آزمون فرضیه ها، تحلیل واریانس و آزمون دانکن بکار گرفته شد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که باورهای راهنما و باورهای روزمره به عنوان مؤلفه های فرهنگ سازمانی، در جذب زنان در پست مدیریتی در سطح سازمان دولتی استان گیلان نقشی مهم بر عهده دارند.
موانع مشارکت زنان در فرایند توسعه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باوجوداینکه زنان نیز عاملان و ذی نفعان توسعه اند، سهم زنان ایرانی به ویژه در فعالیت اقتصادی و تصمیم گیری سیاسی اندک است و این مسئله همچنان باقی است که چه عوامل و موانعی در سطوح خرد و کلان به استقرار و تثبیت نابرابری جنسیتی در روند توسعه کشور منجر شده است؟ این مقاله با اتخاذ نظریه به گشت اجتماعی چلبی و با استناد به یافته های تحقیقات انجام شده و آمار رسمی موجود، در سطح خرد، جامعه پذیری جنسیتی، فضاهای جنسیتی، نوع شبکه اجتماعی زنان، دشواری تحرک زنان (تحرک فیزیکی، اقامتی، شغلی)، محدودیت در فرصت های اجتماعی (آموزشی، شغلی و گروهی) و فقدان وفاق استراتژیک نخبگان را مانع تکوین و گسترش شخصیت پیشرفته کارگزار توسعه در زنان می داند و در سطح کلان، ابعاد هنجاری و نمادی ساخت اجتماعی را دچار اختلالاتی می داند که بستر اولیه لازم برای مشارکت زنان در توسعه را فراهم نمی آورد.
تحلیلی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر گزینش شغل زنان در خارج از منزل (مطالعه موردی: زنان شهر اهواز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیلی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر گزینش شغل زنان در خارج از منزل انجام شده است و بر اساس پارادایم و معرفت علمی تحقیق، روش کمی برای سنجش متغیرهای مورد بررسی انتخاب شده است. نمونه پژوهش تعداد 384 نفر از زنان 18 تا 60 ساله شهر اهواز هستند که اطلاعات آماری به کمک پرسشنامه از آنها جمع آوری شده است. نتایج پژوهش در بحث تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که مقدار ضریب همبستگی بین کل متغیرها 439/0 است که نشان می دهد بین مجموعه متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق همبستگی نسبتاً قوی وجود دارد. اما مقدار ضریب تعیین تعدیل شده برابر با 321/0 بوده گویای این واقعیت آماری است که 32 درصد از کل میزان گرایش به مشاغل خارج از منزل وابسته به 4 متغیر مستقل؛ عامل قدرت، عامل اقتصادی، عامل جامعه پذیری و عامل روان شناختی است. به عبارت دیگر متغیرهای مستقل 32 درصد واریانس متغیر وابسته گرایش به مشاغل بیرون از خانه را برآورد (پیش بینی) می کنند.
بررسی تأثیر توانمندسازی روان شناختی بر فرهنگ اشتراک گذاری دانش مورد مطالعه: کارکنان زن ادارة آموزش وپرورش استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره سیزدهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر توانمندسازی روان شناختی در به اشتراک گذاری دانش کارکنان زن اداره آموزش و پرورش استان مازندران انجام شد. روش تحقیق حاضر توصیفی- پیمایشی و مبتنی بر مدل معادلات ساختاری و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بود. پایایی سؤالات با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ تعیین شد و روایی پرسشنامه ها به وسیله خبرگان مدیریت منابع انسانی، رفتار سازمانی و مدیریت دانش تأیید شد. یافته ها، تأیید مسیر ارتباط بین متغیرهای این پژوهش را نشان می دهد. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که توانمندسازی روان شناختی و ابعاد آن پیش بینی کننده معناداری برای به اشتراک گذاری دانش کارکنان است. به عبارت دیگر توانمندسازی روان شناختی بر اشتراک گذاری دانش کارکنان اثرگذار است.
سیاست های اقتصادی کلان و بازار کار زنان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل موضوعی تفاوت های ارتباطی زنان و مردان مورد مطالعه: مجموعه صنعتی انتخاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تفاوت های ارتباطی زنان و مردان است. این پژوهش به یکی از موانع ارتباطی «جنسیتی» یعنی تفاوت های ارتباطی زنان و مردان پرداخته است که باعث ایجاد سوءتفاهم ها، سوءتعبیرها و برداشت های غلط در محیط کار می شود. آگاهی مدیران و کارکنان از این تفاوت ها می تواند در شناخت بهتر افراد از خود و درک و پذیرش جنس مخالفشان کمک کند، زیرا بدون شناختِ جنبه های روانی و رفتاری افراد در سازمان، نمی توان انتظار داشت که سازمان به سمت موفقیّت و کامیابی گام بردارد. روش تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی است. به همین منظور، از میان 3500 نفر از کارکنان و مدیران مجموعه صنعتی انتخاب به عنوان جامعه آماری، تعداد 431 نفر از مدیران و کارکنان زن و مرد، به صورت تصادفی طبقه ای متناسب با جامعه آماری انتخاب شدند. در تجزیه و تحلیل داده ها، علاوه بر شاخص های آمار توصیفی، از تحلیل استنباطی نظیر t مستقل و تحلیل واریانس تک متغیره (آنوا) استفاده شد. نتایج نشان می دهد که میزان آگاهی مدیران و کارکنان مجموعه صنعتی انتخاب از تفاوت های ارتباطی زن و مرد کافی نبوده و این امر می تواند در سازمان مشکلاتی را ایجاد کند؛ بنابراین، لازم است در این خصوص اقداماتی از جمله آموزش افراد سازمان، تشکیل کارگاه های آموزشی در این زمینه و غیره صورت گیرد. همچنین، بر اساس نتایج حاصل از پرسش های فرعی تحقیق، بین میزان آگاهی مدیران و کارکنان در سازمان و تفاوت های ارتباطی زن و مرد بر اساس جنس، سابقه کار، سن و تحصیلات تفاوت معنی داری مشاهده نشد
بررسی رابطه شایستگیها و منزلت استادان زن با کیفیت تدریس آنان در دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف عمده این پژوهش ،بررسی رابطه بین شایستگیها و منزلت استادان زن در دانشگاه آزاد اسلامی با کیفیت تدریس آنان بود. جامعه آماری پژوهش اعضای هیئت علمی زن واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی منطقه یک بودند که از بین آنها با روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ای طبقه ای تعداد 136 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزارهای اندازه گیری پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته کیفیت تدریس با 27 عبارت در مقیاس لیکرت و آلفای کرونباخ 861/0 ، پرسشنامه محقق ساخته ارزیابی منزلت استادان در دانشگاه با 6 عبارت و آلفای کرونباخ 824/0، و پرسشنامه محقق ساخته سنجش شایستگیهای استادان با 13 عبارت و ضریب آلفای کرونباخ 866/0 بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از محاسبه ضریب رگرسیون و همچنین برای مشخص کردن سهم عوامل شایستگیها و منزلت استادان بر کیفیت تدریس از رگرسیون چندگانه بهره گرفته شد. نتایج نشان دادند که منزلت استادان با ضریب 104/0 و شایستگیهای استادان با ضریب 262/0 بصورت مستقیم مثبت و معناداری با کیفیت تدریس رابطه دارند و از قدرت پیش بنی مناسبی برای کیفیت تدریس استادان برخوردار می باشند.
کاربرد مدل کانو به منظور شناسایی عوامل مؤثر بر بهبود بهره وری مدیران زن آموزش و پرورش (مورد: آموزش و پرورش منطقه یک شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مفهوم توسعه پایدار کاربردی جهانی پیدا کرده و بسیاری از بخش ها و ارکان هر جامعه را درگیر خود ساخته است. از بین عوامل و شاخصه های فراوانی که بر دست یابی به توسعه پایدار مؤثر هستند، نظام آموزشی به انحای گوناگون در سطح قابل توجهی تأثیرگذار است. کارآمدی این نظام نیز تابع عوامل و مؤلفه های گوناگونی است. مدیران و مدیریت آنها یکی از این مؤلفه هاست که نقشی مهم در کارآمدی نظام های آموزشی دارد. بنابراین، با توجه به تعداد قابل توجه مدیران زن در نظام آموزشی کشور، این مقاله در صدد است تا در گام نخست عواملی را که به افزایش سطوح بهره وری مدیران زن کمک می کند، شناسایی کرده و در اقدامی مبتکرانه و با توجه به اینکه مدل کانو خصلت دسته بندی مؤلفه ها و ویژگی ها را از حیث ابعاد کیفیتی داراست و تاکنون از آن فقط برای سنجش رضایت مشتری استفاده می شده، اکنون به منظور طبقه بندی عوامل مؤثر بر بهره وری مدیران زن آموزش و پرورش به کار گرفته شود. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد از 23 مؤلفه شناسایی شده به عنوان مؤلفه های مؤثر بر بهره وری مدیران زن، 1 مؤلفه الزامی، 16 مؤلفه یک بعدی و 3 مؤلفه جذاب هستند. در پایان، رتبه بندی این مؤلفه ها نیز ارائه شده است
نقش زنان روستایی در بهرهبرداری، حفاظت و احیاء عرصههای طبیعی بیابانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی نگرش کارمندان زن آموزش و پرورش کرج به وضعیت مشارکت زنان در تصمیم گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو، که نگرش کارمندان زن شاغل در سازمان آموزش و پرورش کرج را به وضعیت مشارکت زنان در تصمیم گیری مورد بررسی قرار می دهد، بر چهار پایه اصلی بررسی میزان عوامل دانش، دست رسی به اطلاعات، قدرت، و پاداش، برای فراهم کردن مشارکت زنان در مراحل هفت گانه تصمیم گیری استوار است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع میدانی است و برای گردآوری داده ها نیز از پرسش نامه و مطالعات کتاب خانه یی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را 137 زن شاغل در بخش های ستادی آموزش و پرورش کرج تشکیل می دهند، که پس از انتخاب 80 نفر از آن ها،به عنوان حجم نمونه و به روش تصادفی ساده، پرسش نامه یی پژوهش گرساخته، با 28 پرسش دارای مقیاس پنج درجه یی لیکرت (خیلی کم، کم، تا اندازه یی، زیاد، خیلی زیاد) در اختیار آن ها قرار گرفت. روایی پرسش نامه، با استفاده از آلفای کرون باخ، 0.64 به دست آمده است.نتایج پژوهش نشان می دهد میزان آمادگی سازمانی زنان، برای مشارکت در فرآیند تصمیم گیری، از نظر میزان دانش، کافی، اما از لحاظ میزان قدرت و پاداش، کم است، هم چنین، بالا بودن دانش، دست رسی به اطلاعات، قدرت، و دریافت پاداش در زنان، می تواند، به ترتیب،در اجرای تصمیم ها، انتخاب بهترین راه حل، ارزش گذاری برای راه حل ها، و تشخیص مسایل به آنان کمک کند تا در تصمیم گیری ها، مشارکتی مناسب تر و موثرتر داشته باشند.در پایان پژوهش، پیشنهاد هایی در زمینه فراهم کردن امکانات لازم برای دست یابی به دانش بالاتر، اجرای تصمیم ها، واگذاری اختیارات و توزیع قدرت، و توجه به پاداش مادی و معنوی ارایه شده است، که برای تدوین خط مشی مشارکت زنان در قانون پنجم توسعه اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی، توجه به آن ها ضروری است.