پژوهشنامه کتابداری و اطلاع رسانی
پژوهشنامه کتابداری و اطلاع رسانی سال یازدهم پاییز و زمستان 1400 شماره 2 (پیاپی 22) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه : اصل عدم قطعیت در فیزیک کوانتومی طرز نگرش انسان را نسبت به خود و نیز هستی تغییر داد. عدم قطعیت در بسیاری از امور انسان جریان دارد و عوامل مختلفی موجب بروز عدم قطعیت در افراد می شود. هدف این مقاله، مطالعه عدم قطعیت و اطلاعات و ارتباط بین این دو مقوله با یکدیگر است. روش شناسی: این پژوهش به صورت مروری انجام و با بررسی متون مرتبط با عدم قطعیت و نیاز اطلاعاتی، مفاهیم مرتبط روشن شده است. یافته ها: در این نوشتار جلوه های عدم قطعیت در کسب اطلاعات، نیاز اطلاعاتی و رفتار اطلاع جویی بررسی شده و منطق فازی را به عنوان راهکاری جهت کاهش عدم قطعیت در سیستم بازیابی اطلاعات در نظر گرفته است. نتیجه : عدم قطعیت، ارتباط تنگاتنگی با مفهوم اطلاعات دارد و اساسی ترین جنبه این ارتباط بروز عدم قطعیت در شرایط حل مسأله ناشی از تغییراتی در وضعیت شناختی افراد، یا وجود اطلاعاتی ناقص، متناقض، غیرقابل اعتماد و مبهم می باشد و با کسب اطلاعات مناسب و به موقع تا حد زیادی می توان عدم قطعیت را کنترل نمود. همچنین عدم قطعیت همیشه جنبه ای منفی نداشته، بلکه گاهی موجب بروز خلاقیت و نوآوری می شود.
روابط پیدا و پنهان پژوهش های سازماندهی دانش در جهان: تحلیل هم استنادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سازماندهی دانش از مباحث قدیمی و اساسی کتابداری و اطلاع رسانی به شمار می رود. هدف پژوهش حاضر آشکارسازی روابط پیدا و پنهان پژوهشگران سازمان دهی دانش در جهان است. روش شناسی: نوع پژوهش کاربردی است که با رویکرد علم سنجی و با روش تحلیل هم استنادی انجام شده است. رکوردهای پژوهش بر مبنای کلیه مقاله های دو مجله سازماندهی دانش و فصلنامه فهرست نویسی و رده بندی و کلیدواژه های مرتبط با قلمرو سازماندهی دانش نمایه شده در وبگاه علم در سال های 1900 تا 2019 گردآوری شده است. در نهایت 17950 رکورد به صورت کامل همراه با مأخذ با فرمت plain text موردبررسی قرار گرفت. تعداد کل استنادها 360143 بود. در این پژوهش، نویسندگانی که 130 استناد و بیشتر دریافت کرده بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند که تعداد این افراد 178 نفر بود. به منظور ترسیم شبکه هم استنادی از ماتریس 178 در 178 استفاده و شبکه هم استنادی نویسندگان ترسیم شد. در ادامه ماتریس متقارن ایجادشده به ماتریس همبستگی تبدیل شد. برای ترسیم ماتریس از نرم افزار بیب اکسل، برای تحلیل شبکه های هم استنادی از نرم افزار یو سی آی نت، برای ترسیم شبکه هم استنادی از نرم افزار ووز ویور، برای ترسیم نمودار دندروگرام از نرم افزار اس.پی.اس.اس و برای ترسیم نمودار راهبردی نیز از نرم افزار اکسل استفاده گردید. یافته ها: یورلند پرتألیف ترین و سالتون پراستنادترین پژوهشگر سازماندهی دانش در جهان هستند. هم چنین زوج روبرتسون و سالتون دارای بیشترین هم استنادی است. ساختار فکری سازماندهی دانش از یازده خوشه اصلی تشکیل شده است. بزرگ ترین خوشه (خوشه چهارم) شامل سی وشش پژوهشگر است که به موضوع بازیابی اطلاعات پرداخته است. پس ازآن، خوشه نخست با سی وپنج نویسنده است که با موضوع رفتار اطلاع یابی بازیابی اطلاعات آمده است. خوشه های ده و یازده نیز هرکدام دارای هجده پژوهشگر است که به موضوع های فهرست نویسی و رده بندی و سازماندهی دانش پرداخته اند. خوشه نه با هفت نویسنده کوچک ترین خوشه است که به موضوع علم سنجی پرداخته است. خوشه های ترکیبی، علم سنجی، هستی شناسی و فهرست نویسی و رده بندی دارای بالاترین تراکم و خوشه های بازیابی اطلاعات و سازماندهی دانش دارای بالاترین مرکزیت هستند. نتیجه : ایجاد پیوند هم استنادی میان نویسندگان سازماندهی دانش، نشان دهنده ارتباط فکری میان نویسندگان این قلمرو است. همه نویسندگان پرانتشار سازماندهی دانش، لزوماً جزء نویسندگان پراستناد محسوب نمی شوند. موضوع های بازیابی اطلاعات، رفتار اطلاع یابی و سازماندهی دانش نقش پررنگی در پژوهش های سازماندهی دانش دارند. نویسندگان پرانتشار و پراستناد، حضور مؤثرتری در نقشه علمی هم استنادی دارند. تحلیل هم استنادی نویسندگان، می تواند مهم ترین نویسندگان و روابط بین آن ها را نمایش دهد. از این تحلیل ها می توان در سیاست گذاری های کلان بهره برد.
بررسی نگرش کتابداران در پیاده سازی و اجرای راهبردهای حاکمیت داده در برنامه ریزی سازماندهی منابع اطلاعاتی در کتابخانه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: حجم انبوه داده و اطلاعات از یک سو و اهمیت یافتن روزافزون نقش داده و اطلاعات در کتابخانه ها از سویی دیگر، مدیریت داده و اطلاعات را اجتناب ناپذیر می کند. حکمرانی داده برای مدیریت بهتر داده ها در سازماندهی اطلاعات کتابخانه ها امری لازم و ضروری است. هدف پژوهش مطالعه نگرش کتابداران در پیاده سازی و اجرای راهبردهای حاکمیت داده در برنامه ریزی به منظور سازماندهی منابع اطلاعاتی کتابخانه های دانشگاه آزاد اسلامی است. روش شناسی: روش پژوهش پیمایشی تحلیلی است. جامعه آماری عبارت است از 155 نفر از مدیران و کتابداران کتابخانه های مرکزی واحدهای مراکز استانی دانشگاه آزاد اسلامی. ابزار گردآوری اطلاعات پژوهش پرسشنامه محقق ساخته است. پرسشنامه مورد استفاده در پژوهش حاضر از 38 گویه بر پایه مؤلفه های حکمرانی داده تشکیل شده است. برای سنجش روایی از روش اعتبار محتوا و جهت پایایی از آزمون آلفای کرونباخ (941/0) استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که نگرش کتابداران در خصوص مؤلفه های هفت گانه: کیفیت داده، کاربرد داده، فرایند داده، استاندارد داده، یکپارچگی داده، امنیت داده و مدل سازی داده درباره سازماندهی اطلاعات در کتابخانه های مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی، به جز عنصر یکپارچگی داده با سطح معناداری 08/0 مابقی مؤلفه ها در ارتباط با سطح تحصیلات، رشته تحصیلی و سابقه کاری مدیران و کتابداران ارتباط معناداری ندارد. بالا بردن کیفیت سازماندهی اطلاعات، آموزش نیروی انسانی، بهره گیری از ابزارهای استاندارد در کنار برنامه ریزی راهبردی کتابخانه از عوامل مهم پیاده سازی حاکمیت داده است. نتیجه: تدوین برنامه مدون حاکمیت داده بر اساس اجزاء و عناصر اصلی هر یک از مؤلفه های شناسایی شده و استفاده از نظر کارشناسان و مدیران کتابخانه در نهایی ساختن این برنامه نقش مهمی در موفقیت پیاده سازی حاکمیت داده دارد. تأثیرگذاری حاکمیت داده در موضوع سازماندهی منابع اطلاعاتی، به برنامه ریزی مناسب در کتابخانه های دانشگاهی منجر می شود.
امکان سنجی ارائه خدمات مؤثر در افزایش توانایی تشخیص اخبار جعلی کاربران در کتابخانه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: توانایی تشخیص اخبار جعلی یکی از راهبردهای مؤثر برای مقابله با شیوع اخبار جعلی است. کاربران کتابخانه از جمله افرادی هستند که می توانند با مراجعه به کتابخانه های عمومی این توانایی ها را کسب نمایند. از این رو هدف از انجام این پژوهش، تعیین دیدگاه کتابداران در مورد امکان سنجی ارائه خدمات مؤثر در افزایش توانایی تشخیص اخبار جعلی کاربران و همچنین وضعیت زیرساخت ها و ملزومات لازم برای ارائه این خدمات و ضرورت ارائه آن در کتابخانه های عمومی استان کرمانشاه است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و به روش پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را کتابداران کتابخانه های عمومی استان کرمانشاه (170 نفر) تشکیل می دهند که از بین آنها (118 نفر) از طریق جدول کرجسی و مورگان به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است یافته ها: طبق نتایج به دست آمده میانگین امکان ارائه خدمات مؤثر در افزایش توانایی تشخیص اخبار جعلی (14/3) و زیرساخت ها و ملزومات لازم برای ارائه خدمات (80/2) است و ضرورت ارائه خدمات از نظر کتابداران در کتابخانه های عمومی در سطح میانگین (23/3) است. همچنین نتایج حاصل از آزمون t تک نمونه ای نشان داد وضعیت امکان ارائه خدمات و زیرساخت های و ملزومات لازم برای ارائه خدمات با سطح مطلوب اختلاف معناداری دارند. نتیجه : با توجه به اهمیت توانایی تشخیص اخبار جعلی برای کاربران و تأثیرات منفی انتشار گسترده اخبار جعلی، باید آموزش و اقدامات لازم در جهت ارتقای توانایی تشخیص اخبار جعلی آنان صورت گیرد، تا افراد به طور فعالانه برای قرار گرفتن در معرض پیام های جعلی از این مهارت استفاده کنند. همچنین، با استفاده از نتایج این پژوهش، مسئولان نهاد کتابخانه های عمومی می توانند در جهت ایجاد شرایط و اقدامات لازم آموزش تشخیص اخبار جعلی کاربران، برنامه ریزی های مؤثر را انجام دهند.
ساخت و اعتباریابی مقیاس فقر اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: فقر اطلاعاتی نشان دهنده وضعیتی است که گروه ها و افراد دسترسی کافی و برابر به اطلاعات کمّی و کیفی یا توانایی استفاده از آن را ندارند. هدف پژوهش حاضر ساخت و اعتباریابی مقیاسی برای سنجش فقر اطلاعاتی است. روش شناسی: پژوهش حاضر کاربردی و به روش «آمیخته اکتشافی» انجام شده است. ابتدا در بخش کیفی، مؤلفه های فقر اطلاعاتی با استفاده از مرور متون و با استفاده از نظرها و دیدگاه خبرگان و صاحب نظران با روش دلفی گردآوری شده و به عنوان پایه و اساس بخش کمّی مورد استفاده قرار گرفته اند و سپس در بخش کمّی جهت اعتباریابی مقیاس از تحلیل عامل استفاده شد. جامعه پژوهش حاضر کلیه افراد 15 سال به بالای شهر اهواز بود. یافته ها: نتایج تحلیل عامل، 31 گویه را تأیید نمود که این گویه ها با استفاده از تحلیل عامل اکتشافی در 5 عامل سواد رسانه ای و اطلاعاتی، دسترسی به اینترنت، دسترسی به کتاب، عوامل رفتاری و مهارت های دیجیتالی دسته بندی شدند. نتیجه : بررسی تعاریف متعدد ابعاد مختلف فقر اطلاعاتی نشان داد این پدیده را می توان در چهار بعد اساسی دسته بندی کرد که هر کدام می توانند زیرمجموعه های خود را داشته باشند. بنابراین به نظر می رسد کمبود دسترسی به اطلاعات، ضعف در مهارت دستیابی و استفاده از اطلاعات و رفتارها و دیدگاه های فرهنگی و اجتماعی فرد می تواند وضعیتی را شکل دهد که منجر به فقر اطلاعاتی گردد. در پژوهش حاضر نیز وجود همین ابعاد در تبیین فقر اطلاعاتی تأیید شد و مؤلفه های دسترسی (کتاب و اینترنت)، مهارت دیجیتالی، استفاده (شامل سواد رسانه ای و اطلاعاتی) و رفتارهای فرهنگی تأیید گردید.
قابلیت تبدیل اصطلاح نامه به هستی شناسی (مرور نظام مند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : مشکلات و کاستی های اصطلاح نامه ها و روند رو به رشد استفاده از هستی شناسی ها در امر بازیابی اطلاعات منجر به تولید پژوهش های متعددی در خصوص طراحی و ساخت هستی شناسی و یا تبدیل اصطلاح نامه به هستی شناسی شده است. مطالعه حاضر به روش نظام مند و با هدف ارائه خلاصه ای از اطلاعات موجود درباره تبدیل اصطلاح نامه به هستی شناسی به تحلیل مطالعات انجام شده در این باره پرداخت. روش شناسی : مطالعه به روش مرور نظام مند و با پروتکل کیچنهام انجام شد. 5 سؤال پژوهش، شامل: شباهت(های) اصطلاح نامه و هستی شناسی چیست؟، تفاوت(های) اصطلاح نامه و هستی شناسی چیست؟، روش های تبدیل اصطلاح نامه به هستی شناسی چیست؟، فواید استفاده از اصطلاح نامه در ایجاد هستی شناسی چیست؟ و چالش های تبدیل اصلاح نامه به هستی شناسی چیست؟، بر اساس تحلیل های انجام شده، پاسخ داده شد. یافته ها : 71 رکورد در بر اساس استراتژی جستجو بازیابی و سپس با معیارهای ورود و خروج تطابق داده شد. در نهایت 57 مدرک با در نظر گرفتن معیارهای ورود و خروج از مجموعه حذف و 14 مدرک مرتبط برای پاسخ به سؤالات پژوهش مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. نتیجه : نتایج نشان داد که هر دو ابزار در سازمان دهی به کار رفته و اصطلاحات یک حوزه موضوعی خاص را پوشش می دهند و تفاوت عمده آنها در میزان پرداخت به روابط معنایی بین مفاهیم است. تعریف طبقات بر اساس مفاهیم موجود در اصطلاح نامه، تعریف روابط میان مفاهیم و استفاده از یک زبان رسمی وجه مشترک تمام روش های پیشنهادی بود. صرفه جویی در زمان و پرهیز از دوباره کاری از فواید و نیاز به متخصص موضوعی در فرایند انجام کار از چالش های تبدیل اصطلاحنامه به هستی شناسی است.
مروری بر پژوهش های ارزیابی موتورهای کاوش: رویکرد کمّی، کیفی و ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه ارزیابی نظام های بازیابی اطلاعات به ویژه موتورهای کاوش به یکی از مهم ترین پژوهش ها در حوزه علوم اطلاعات تبدیل شده است. با وجود این پژوهشی که به مرور پژوهش های ارزیابی موتورهای کاوش بپردازد، مشاهده نشد. از این رو، هدف از این پژوهش آن است تا تحلیلی از پژوهش های ارزیابی موتورهای کاوش با استفاده از روش های پژوهش کمی، کیفی و ترکیبی ارائه شود. روش شناسی: این پژوهش مطالعه ای مروری است که برای مرور مقالات مرتبط، واژه های «ارزیابی موتورهای کاوش»، «ارزیابی موتورهای جستجو» «ارزیابی نظام بازیابی اطلاعات»، «ارزیابی ربط»، «موتور کاوش»، «موتور جستجو» در پایگاه های اطلاعاتی مگ ایران و سید جستجو شد. همچنین واژه های «evaluation search engine»، «evaluation information retrival»، «method and information retrieval»، «research and search engine» و «relevance» در گوگل اسکالر جستجو شد و سپس مقالات بازیابی شده مطالعه گردیدند. در نهایت، پژوهش های ارزیابی موتورهای کاوش عمومی منتشر شده به زبان فارسی و انگلیسی از سال 1377(1998) تاکنون با استفاده از روش کتابخانه ای و با رویکردی تحلیلی بررسی شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که در پژوهش های بررسی شده، ارزیابی موتورهای کاوش با یکی از رویکردهای کمی، کیفی و ترکیبی انجام شده است. از حوزه های پژوهشی رویکرد کمی می توان از موضوع هایی چون پوشش و همپوشانی، کیفیت چکیده سازی و نمایه سازی، الگوریتم بازیابی، نظام توصیه گر، رابط کاربری و کیفیت رتبه بندی مدارک در موتورهای کاوش نام برد. در رویکرد کیفی نیز دو نوع پژوهش قوم نگاری و نظریه زمینه ای مشاهده شد که در پژوهش های قوم نگاری به توصیف رفتار اطلاع یابی کاربران پرداخته شده است. در نوع دیگر از رویکرد کیفی یعنی نظریه زمینه ای دو حوزه پژوهشی پایبند به اصول کیفی و نیمه پایبند به اصول کیفی قابل تشخیص است. از این رو یورلند (2010)، پژوهشگرانی را نقد کرده است که پژوهش های خود را متعلق به رویکرد کاربرگرایی و کیفی می دانند ولی از کلیه اصول خود پیروی نکرده اند. نتیجه : همان گونه که در حوزه روش پژوهش، ابتدا روش کمی و سپس روش کیفی مطرح شده است و در نهایت روش ترکیبی برای استفاده از نقاط قوت هر دو روش ارائه شده است. به نظر می رسد که این روند تغییر در روش های پژوهشی از کمی به کیفی و سپس از کیفی به ترکیبی بر ارزیابی بازیابی اطلاعات به ویژه موتورهای کاوش نیز تأثیرگذار بوده است؛ زیرا در پژوهش های بازیابی اطلاعات نیز ابتدا رویکرد نظام گرا در ارزیابی نظام های بازیابی اطلاعات مطرح شده است و سپس برخی از پژوهشگران این رویکرد را به نقد کشیده اند که در نتیجه رویکرد کاربرگرایی در توجه به کاربران ارائه شده است و در سال های اخیر نیز پژوهشگرانی چون ساراسویک (2007) و ثورنلی (2012) توجه به هر دو رویکرد را ضروری دانسته و به رویکرد دوگان محوری در پژوهش های ارزیابی بازیابی اطلاعات اشاره کرده اند.
بررسی وضعیت مثبت اندیشی کتابداران کتابخانه های عمومی شهر مشهد و تأثیر آن بر مهارت های ارتباطی این کتابداران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از ویژگی های شخصیتی مهم در افراد، مثبت اندیشی است که توانایی ایجاد مهارت ها را افزایش می دهد. از سویی، داشتن کارکنانی با مهارت های ارتباطی قوی، یکی از عوامل مهم موفقیت یک سازمان خدماتی است. بنابراین هدف این پژوهش، بررسی وضعیت مثبت اندیشی کتابداران کتابخانه های عمومی مشهد و تأثیر آن بر مهارت های ارتباطی آنها است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بود و به روش پیمایشی انجام شد. جامعه پژوهش کلیه کتابداران کتابخانه های عمومی مشهد (70 نفر) بودند. نمونه موردنظر (59 نفر) بر اساس جدول حجم نمونه کرجسی و مورگان، با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد مثبت اندیشی اینگرام و ویس نیکی و پرسشنامه محقق ساخته مهارت های ارتباطی بود که روایی آنها مورد تأیید قرار گرفت و پایایی هر دو پرسشنامه نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تأیید گردید. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی به کمک نرم افزار اس پی اس اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که میانگین همه مؤلفه های مثبت اندیشی کتابداران کتابخانه های عمومی مشهد پایین تر از سطح مطلوب بود. همچنین، مثبت اندیشی به طور معناداری بر مهارت های ارتباطی کتابداران تأثیر داشت. بررسی جزئی تر نشان داد که برخی مؤلفه های مثبت اندیشی اثرگذاری بیشتری بر مؤلفه های مهارت های ارتباطی کتابداران داشتند، به طوری که مؤلفه تفکر مثبت روزانه و ارزیابی دیگران از خویش بیشترین تأثیر را بر مهارت های ارتباط کلامی داشت. همچنین، مؤلفه ای که بیشترین تأثیر را بر مهارت های ارتباط غیرکلامی داشت، مؤلفه ارزیابی دیگران از خویش بود. در مقابل، مؤلفه خوداعتمادی کمترین تأثیر را بر مهارت های ارتباط کلامی و غیرکلامی داشت. نتیجه: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، فراگیری یا تقویت توان مثبت اندیشی به صورت مستقیم در افزایش و بهبود مهارت های ارتباطی اثرگذار خواهد بود. بنابراین تقویت مثبت اندیشی کتابداران از طرق مختلف از جمله اجرای کارگاه ها و دوره های آموزشی، زیر نظر گروه ها و انجمن های حرفه ای، و تخصیص بودجه معین برای کلیه هزینه های این فعالیت ها پیشنهاد می شود.
امکان سنجی پیاده سازی رایانش ابری در کتابخانه های دانشگاهی ایران: مطالعه موردی دانشگاه های شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رایانش ابری یک فناوری جدید است که می تواند به کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی کمک کند تا نیازهای اطلاعاتی کاربران را با هزینه کمتر و سرعت بیشتر اینترنت فراهم نماید. از این رو، بررسی امکان سنجی پیاده سازی رایانش ابری در کتابخانه های دانشگاه های شهر مشهد هدف پژوهش حاضر بود. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش پیمایشی بود. جامعه پژوهش شامل مدیران و مسئولان فناوری کتابخانه های دانشگاه های شهر مشهد است که تعداد آنها برابر با 23 نفر بود که سرشماری شدند. داده های مورد نیاز پژوهش به وسیله دو پرسشنامه محقق ساخته گردآوری گردید که روایی آنها با نظر متخصصان و پایایی نیز با ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که امکان پیاده سازی رایانش ابری در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های شهر مشهد از نظر بودجه و نیروی انسانی کمتر از سطح متوسط (3) بود ولی در ابعاد امکانات سخت افزاری و نرم افزاری و مدیریتی بالاتر از سطح متوسط بود. نتیجه : رایانش ابری موضوع جدیدی است که در کتابخانه های ایران کمتر مورد توجه پژوهشگران و کتابخانه ها قرار گرفته است. کتابخانه ها باید با فراهم آوردن زیرساخت های مناسب از مزایای این فناوری استفاده نمایند.
سنجش فرهنگ سازمانی و موانع اشتراک دانش با هدف طراحی زیرساخت اشتراک دانش: یک مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: فرهنگ سازمانی از اساسی ترین زمینه های تغییر و تحول در سازمان به شمار آمده و از جایگاه ویژه ای در مباحث مرتبط با مدیریت دانش و رفتار سازمانی برخوردار است. اشتراک دانش نیز به عنوان عنصری حیاتی و مهم برای سازمان ها جهت گسترش خدمات یکپارچه، اشتراک منابع، تلاش در جهت ارتقاء یادگیری سازمانی، خلاقیت و نوآوری مطرح شده است. از این رو، مطالعه حاضر تلاش می کند تا چگونگی وضعیت فرهنگ سازمانی و اشتراک دانش در بین اعضای هیئت علمی و کارکنان به عنوان مهمترین نیروی انسانی در دانشگاه را بررسی و موانع آن را مشخص سازد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و نوع تحقیق بر حسب فرآیند عملیات، پیمایشی تحلیلی است. جامعه مورد مطالعه این پژوهش را 63 نفر از اعضای هیئت علمی و کارکنان دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد تشکیل داد. برای جمع آوری داده های مورد نیاز این پژوهش از دو پرسشنامه ساخت یافته فرهنگ سازمانی و موانع اشتراک دانش استفاده گردید. همچنین، از آمارهای مناسب توصیفی و تحلیلی برای گزارش نتایج استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که خرده فرهنگ های سازمانی در جامعه مورد مطالعه تفاوت معناداری باهم داشته و به ترتیب سه فرهنگ بروکراتیک، مشارکتی و انطباق پذیر در آن حاکم است. همچنین مؤلفه های فرهنگ بروکراتیک نسبت به سایر خرده فرهنگ ها از رتبه بالاتری برخوردار بوده و بین موانع اشتراک دانش در جامعه مورد بررسی تفاوت وجود داشت. افزون بر این، نتایج نشان داد که عوامل انسانی و راهبردهای رهبری مهمترین گروه ها ی موانع اشتراک دانش در جامعه پژوهش بودند. نتیجه : با در نظر گرفتن غلبه خرده فرهنگ بروکراتیک بر سایر خرده فرهنگ ها و با توجه به یافته ها ی پژوهش به نظر می رسد در صورت تمایل برای اشتراک دانش و راه اندازی زیرساختی مناسب اشتراک دانش در جامعه مورد مطالعه لازم است تا نگاهی ویژه به جایگاه عامل سوم یا همان حامیان اجرایی داشت.
تأثیر کتاب درمانی به شیوه پیاده سازی طرح کتاب رسانی بر میزان تاب-آوری و امید به زندگی نوجوانان مبتلا به سرطان در مرکز بیمارستان بعثت شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: کتاب درمانی با توجه به اثرات مثبت آن می تواند به عنوان یکی از خدمات کتابخانه های عمومی برای همه اقشار جامعه باشد؛ هدف این پژوهش، تعیین تأثیر مداخله آزمایشی کتاب درمانی به شیوه پیاده سازی طرح کتاب رسانی بر میزان تاب آوری و امید به زندگی نوجوانان مبتلا به سرطان در مرکز بیمارستان بعثت شهر همدان است. روش : روش این پژوهش، نیمه تجربی با استفاده از طرح پژوهشی پیش آزمون پس آزمون با دو گروه کنترل و آزمایش است. در گروه آزمایش، جلسات کتاب درمانی به شیوه پیاده سازی طرح کتاب رسانی بر گزار شد و مداخله ای بیش از اقدامات معمول در محیط پژوهش انجام نشد. نمونه جامعه پژوهش متشکل از 30 نفر از نوجوانان مبتلا به سرطان 10 تا 14 ساله بود که در مرحله اولیه بیماری قرار داشته و حداقل یک دوره شیمی درمانی را گذرانده بودند. این نمونه به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شد. ابزار پژوهش شامل دو پرسش نامه تاب آوری کانر و امید به زندگی اشنایدر بود. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از آزمون تی مستقل و تحلیل کوواریانس در نرم افزار آماری SPSS انجام شد. یافته ها: نتایج آزمون تی مستقل نشان داد بین میانگین نمرات دو مؤلفه تاب آوری و امید به زندگی در گروه کنترل و آزمایش تفاوت وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد تأثیر کتاب درمانی به شیوه پیاده سازی طرح کتاب رسانی بر امید به زندگی در نوجوانان سرطانی 6/43 درصد و تأثیر کتاب درمانی به شیوه پیاده سازی طرح کتاب رسانی بر تاب آوری 1/64درصد بود. نتیجه: بین جلسات کتاب درمانی با تاب آوری و امید به زندگی در جامعه مورد بررسی رابطه معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر، کتاب درمانی در هردو مورد تأثیر داشته است و نتیجه داشت، تاب آوری و امید به زندگی هر دو معنی دارند و کتاب درمانی روی دو گروه تأثیر دارد.
تأثیر قصه گویی خلاق با رویکرد مثبت نگر بر مهارت های اخلاقی مبتنی بر همدلی پسران دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: قصه ها برای رشد تفکر کودک یا همان فلسفه ورزی کودک ابزار مناسبی هستند و امروزه استفاده از آن به منزله ابزاری برای پیشبرد تفکر کودکان ضروری است؛ لذا این پژوهش با هدف سنجش اثرگذاری قصه خوانی با رویکرد مثبت نگر بر مهارت های اخلاقی مبتنی بر همدلی پسران دبستانی در شهر کرمانشاه صورت گرفته است. روش شناسی: پس از کسب موافقت والدین درباره شرکت کودکانشان در جلسات قصه گویی از پرسش نامه همدلی آیونگ و همکاران (2009) استفاده شد. 20 کودک (پسر) که در سال تحصیلی 99-98 به تحصیل در مقطع دبستان به تحصیل مشغول می شدند؛ با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب و 10 نفر از آنها به صورت تصادفی در گروه آزمایش و 10 نفر دیگر در گروه گواه قرار گرفتند. قبل از شروع جلسات از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد، سپس برای گروه آزمودنی 8 جلسه به صورت هفته ای دو جلسه 45 دقیقه ای مداخله قصه خوانی با محوریت ارتقای حس همدلی صورت گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پس از اتمام جلسات مجدداً از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد؛ سپس داده های گردآوری از متغیرها با آزمون یومن وایتنی تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین کودکان مورد مطالعه در هر دو گروه آزمودنی و گواه، قبل از مداخله قصه گویی تفاوت معنی داری وجود نداشت. همچنین در گروه کنترل نیز تفاوت معنی داری در پیش آزمون و پس آزمون وجود نداشت، اما همدلی در کودکان گروه آزمودنی پس از مداخله و در پس آزمون افزایش یافت. نتیجه: با توجه به نتایج به دست آمده می توان این گونه برداشت کرد که قصه خوانی بر ارتقای حس همدلی پسران دبستانی مؤثر است. لذا اگر این شیوه توسط مدارس ابتدایی، کتابخانه ها، کانون های پرورش فکری و مراکز روان شناسی برای آموزش مؤلفه همدلی مورد استفاده ثابت قرار بگیرد، می شود بسیاری از مشکلات رفتاری کودکان را در این زمینه کاهش داد.
بررسی ارتباط مدیریت زمان و آموزش کارکنان کتابخانه های عمومی شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مدیریت زمان به معنای مدیریت کردن زمان یعنی فرآیند نظم دهی و برنامه ریزی برای تقسیم زمان خود بین فعالیت های خاص از جمله کسب تجربه و آموزش. کارکنان برای نیل به اهداف سازمانی و فردی نیازمند آموزش و ارتقای دانش می باشند. هدف اصلی این پژوهش بررسی ارتباط مدیریت زمان و آموزش کتابداران و کارکنان کتابخانه های عمومی شهر کرمان بود. روش شناسی: روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان و کتابداران کتابخانه های عمومی شهر کرمان به تعداد 645 نفر بود که با روش نمونه گیری تصادفی 241 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه مدیریت زمان کارول و کافمن (1999) و آموزش کارکنان نوئی و ویلک (1993) استفاده شد. داده های جمع آوری شده به وسیله شاخص های آماری توصیفی، آزمون همبستگی پیرسون، t تک نمونه و رگرسیون خطی چندگانه تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده های پژوهش نشان داد میان آموزش کارکنان و مدیریت زمان رابطه معنی داری وجود داشت (05/0> p-مقدار). همچنین وضعیت مدیریت زمان و آموزش کتابداران و کارکنان در سطح مناسبی قرار داشت (05/0> p-مقدار). نتایج رگرسیون خطی چندگانه نیز نشان داد بین ادراک کارکنان از آموزش مرتبط با کار و ادراک کارکنان از آموزش مرتبط با رده شغلی با مدیریت زمان رابطه معنادار وجود نداشت (05/0<p-مقدار) و بین ادراک کارکنان از آموزش مرتبط با خودشان با مدیریت زمان رابطه افزایشی (مستقیم) و معنادار وجود داشت (05/0>p-مقدار). نتیجه : مدیران کتابخانه ها می توانند با بهره گیری از فنون مدیریت زمان و توجه به نقش این مؤلفه ارزشمند، برای آموزش کارکنان و کتابداران خود برنامه ریزی کرده به آنان در اعتلای رشد شخصی و رسیدن به اهداف شغلی کمک نمایند.
تحلیل عوامل مؤثر بر فعالیت های داوطلبانه با تأکید بر مدل مفهومی Oh (2017): مطالعه موردی در کتابخانه های عمومی استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : هدف از انجام پژوهش حاضر، تحلیل عوامل مؤثر بر انجام فعالیت های داوطلبانه، رضایتمندی، استمرار فعالیت ها و وفاداری داوطلبان در کتابخانه های عمومی استان کرمانشاه است. روش شناسی : پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را داوطلبان فعالیت در کتابخانه های عمومی استان کرمانشاه تشکیل دادند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد اوه (2017) مشتمل بر 53 آیتم استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون های ضریب همبستگی، رگرسیون خطی ساده و چندگانه استفاده شد. یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که کارکردهای داوطلب شدن، تجربه داوطلبان، حمایت و پشتیبانی از آنان بر رضایتمندی داوطلبان تأثیرگذار است و همچنین بر استمرار فعالیت های آن ها و وفاداری آنان تأثیر معنی دار و مثبتی دارند. نتیجه : در میان کارکردهای داوطلب شدن کارکردهای درک/پیشرفت، شغل، اجتماعی بودن، ارزش و حفاظتی به ترتیب دارای بیشترین میانگین بودند و میانگین همه آن ها بزرگ تر از مقدار متوسط بود. این نشان می دهد که انگیزه اصلی داوطلبان کتابخانه های عمومی تسهیل در رشد شخصی و درک دیگران است.
شناسایی و رتبه بندی موانع جذب و توسعه مشارکت های مردمی در کتابخانه های عمومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مطالعه صورت های روابط اجتماعی میان افراد در کانون توجه مطالعات جامعه شناختی قرار دارد، مشارکت نیز به عنوان یکی از اشکال روابط اجتماعی دارای جایگاهی ویژه است که می بایست به آن توجه کافی شود. یکی از مهم ترین نمودهای مشارکت، مشارکت فرهنگی در توسعه کتابخانه های عمومی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی موانع جذب و توسعه مشارکت های مردمی در کتابخانه های عمومی از دیدگاه خیرین کتابخانه ساز کشور است. روش شناسی: پژوهش حاضر، از نظر هدف، یک پژوهش اکتشافی است که با استفاده از روش پژوهش آمیخته انجام شده است. در بخش کیفی پژوهش، 15 نفر از خیرین فعال کتابخانه ساز به صورت هدفمند و با روش نمونه گیری گلوله برفی مورد مصاحبه قرار گرفتند. جامعه پژوهش در بخش کمی، خیرین فعال کتابخانه های عمومی کشور هستند؛ از آنجایی که حجم جامعه پژوهش مشخص نبود برای تعیین نمونه از فرمول تعیین حجم نمونه با جامعه نامشخص استفاده شد و پرسشنامه بین 246 نفر از آنها، توزیع و گردآوری شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های استنباطی شامل آزمون کلموگروف اسمیرنوف، تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی و از نرم افزارهای اس پی اس اس 22 و پی ال اس 8/3 استفاده شده است. یافته ها: با توجه به یافته های پژوهش، موانع ساختاری، موانع زمینه ای و موانع رفتاری به عنوان موانع مؤثر در جذب مشارکت های مردمی شناسایی شدند. نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که موانع ساختاری با ضریب تأثیر 882/0، موانع زمینه ایی با ضریب 832/0 و موانع رفتاری با ضریب 818/0 به ترتیب در اولویت های اول تا سوم موانع جذب مشارکت های مردمی در کتابخانه های عمومی هستند. نتیجه : در راستای موانع موجود در جذب مشارکت های مردمی در کتابخانه های عمومی، حل مشکلات و کاستی ها در کتابخانه های عمومی به مشارکت مردمی نیاز دارد اما این کار بدون برنامه ریزی ممکن نیست. هماهنگی نهادهای گوناگون، وضع قوانین و مقررات برای گسترش مشارکت، آگاه سازی مسئولان و مدیران و کارکنان نهاد کتابخانه های عمومی، تبلیغ و گسترش مشارکت به روش های گوناگون، فراهم ساختن زمینه های قانونی و اجتماعی و آماده کردن بسترهای لازم برای تبادل افکار و نقد و تحلیل برنامه ها از جمله اقدامات در راستای حذف موانع هستند.
رابطه سواد اطلاعاتی با توانایی برقراری ارتباط کتابداران کتابخانه های دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اﻣﺮوزه توانایی ﺑﺮﻗﺮاری ارﺗﺒﺎط مؤثر و سواد اطلاعاتی از اﻟﺰاﻣﺎت اشتغال کتابداران در کتابخانه هاست. ﮐﺘﺎﺑﺪاران ﺷﺎﻏﻞ در کتابخانه ها ﺑ ﺎ برخورداری از سواد اطلاعاتی مناسب و توانایی ﺑﺮﻗﺮاری ارﺗﺒﺎط ﺷﺎﯾﺴﺘﻪ ﺑﺎ ﮐﺎرﺑﺮان می توانند ﻧﻘﺶ ﻣﻬﻤﯽ در ﻣﺮﺗﻔﻊ ﻧﻤﻮدن ﻧﯿﺎزﻫﺎی اﻃﻼﻋﺎﺗﯽ آنان داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. بنابراین ﺑﺮرﺳﯽ این مقوله ها ضروری است. روش شناسی: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی، از نوع توصیفی همبستگی است. داده ها از نمونه ای به تعداد 130 نفر به روش تصادفی ساده گردآوری شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کتابداران کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد، علوم پزشکی مشهد و آزاد اسلامی مشهد (165 نفر) و همچنین کتابداران کتابخانه های دانشگاه بیرجند، علوم پزشکی بیرجند و آزاد اسلامی بیرجند (25 نفر) بودند که به صورت تمام وقت در زمان انجام پژوهش (سال 1397) مشغول ارائه خدمت بودند. به منظور گردآوری داده ها از دو پرسشنامه سواد اطلاعاتی نیک پور، منظری توکلی و رجائی نژاد (1391) با ضریب پایایی 94 درصد و پرسشنامه مهارت های ارتباطی کتابداران رهنما (1391) با ضریب پایایی 73 درصد استفاده گردید. یافته ها: یافته ها حاکی از آن بود بین سواد اطلاعاتی و مهارت های ارتباطی کتابداران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ و میزان مهارت های ارتباطی و سواد اطلاعاتی کتابداران شهرهای مشهد و بیرجند با هم تفاوتی نداشت. همچنین بین تمام ابعاد «سواد اطلاعاتی» شامل تشخیص نیاز اطلاعاتی، مکان یابی اطلاعات، ارزیابی اطلاعات و استفاده مؤثر از اطلاعات و مهارت های ارتباطی کتابداران، رابطه مثبت و معناداری وجود داشت. نتیجه : نتایج آشکار ساخت میزان مهارت های ارتباطی و سواد اطلاعاتی کتابداران متخصص و غیرمتخصص با هم تفاوتی ندارد. همچنین ویژگی های جمعیت شناختی (جنسیت، سطح تحصیلات و سابقه خدمت) نقشی در سواد اطلاعاتی و مهارت های ارتباطی کتابداران نداشت.
تحلیل محتوای صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی ایران و مشارکت کاربران آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : شبکه اجتماعی اینستاگرام یکی از ابزار های پراستفاده و محبوب کاربران است که کتابخانه های عمومی نیز از آن برای ارتباط با کاربران و معرفی خدمات خود استفاده می کنند. تحلیل محتوای پست ها و ارزیابی مشارکت کاربران، یکی از شاخص هایی است که می توان از آن برای سنجش میزان محبوبیت محتوای ارائه شده در اینستاگرام استفاده کرد. بنابراین این پژوهش بر آن است تا ارتباط میان محتواهای ارائه شده در صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی ایران و نحوه مشارکت کاربران آنها را مورد واکاوی قرار دهد. روش شناسی : پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و با روش تحلیل محتوا انجام شده است. جامعه پژوهش حاضر شامل 10132 پست از 110 صفحه اینستاگرام کتابخانه عمومی ایران بوده است. به منظور تحلیل محتوای جامعه پژوهش از سیاهه وارسی ساخته شده توسط پژوهشگر استفاده شده و پس از دسته بندی انواع محتواهای آن، میزان مشارکت کاربران آنها با فرمول نرخ مشارکت کاربر صفحات اینستاگرام محاسبه شده است. یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد که پست های منتشرشده در صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی ایران به ده دسته اطلاع رسانی رویدادهای آینده، رویدادهای انجام شده، اطلاعیه های عمومی در مورد کتابخانه، اخبار محلی و عمومی، فناوری، پیام های الهام بخش و احساسی، معرفی منابع کتابخانه، پست های مناسبتی، پشت صحنه و سایر موارد تقسیم شده است. بیشترین محتوای ارائه شده در پست های صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی، متعلق به دسته های رویدادهای انجام شده، معرفی منابع کتابخانه و اطلاع رسانی رویداد های آینده بوده است. بیشترین میزان مشارکت کاربران به ترتیب متعلق به دسته های رویدادهای انجام شده، معرفی منابع کتابخانه و اطلاع رسانی رویدادهای آینده است. در زمینه مشارکت کاربران در بین قالب های استفاده شده نیز، قالب های عکس و متن، عکس و فیلم و متن به ترتیب بیشترین مشارکت را دریافت کردند. نتیجه : استفاده مناسب از هشتگ ها، قالب های محتوایی جذاب همچون عکس و فیلم و محتوای کاربرپسند همچون رویدادهای انجام شده، اطلاع رسانی رویدادهای آینده، معرفی منابع کتابخانه و پیام های احساسی و الهام بخش مشارکت کاربران را افزایش خواهد داد.
تأثیر آموزش سواد دیداری بر رشد خلاقیت و مؤلفه های آن در دختران ده ساله براساس دیدگاه گیلفورد با محوریت کتاب تصویری بدون کلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سواد دیداری که به معنای مهارت تفسیر علائم، خطوط و رنگ ها و درک پیام در تصویر است، به دلیل تسلط تصویر بر متن در عصر حاضر، از ضروریات و مکمل سواد اطلاعاتی است (ACRL, 2011). علاوه بر اینکه خوانش صحیح کتاب های تصویری بدون متن، در گرو برخورداری از مهارت سواد دیداری است، این کتاب ها می توانند ابزاری در خدمت آموزش سواد دیداری نیز باشند. از آنجایی که افزایش مهارت سواد دیداری با رشد خلاقیت، رابطه مستقیم دارد، بنابراین کتاب تصویری می تواند ابزاری برای آموزش سواد دیداری و افزایش خلاقیت باشد. بدین منظور پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش سواد دیداری بر میزان رشد خلاقیت و مؤلفه های آن در دختران ده ساله محصل در دبستان های شهر مشهد با محوریت کتاب تصویری انجام شده است. روش شناسی: پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع پژوهش، در زمره پژوهش های نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، همه کودکان دختر 10 ساله محصل در دبستان های مشهد در سال تحصیلی 98-99 بود که از این میان آنها 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب شد و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفت. گروه آزمایش به مدت 16 جلسه، آموزش و تمرین سواد دیداری را دریافت کرد. ابزار گردآوری اطلاعات، آزمون خلاقیت تصویری تورنس و پرسشنامه محقق ساخته سواد دیداری کودک بود که توانایی آزمودنی ها را سنجید. روایی پرسشنامه سواد دیداری، با نظر متخصصان علوم ارتباطات تأیید شد و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ (91/0) مورد محاسبه قرار گرفت. برای تحلیل داده ها، از آزمون کوواریانس یک متغیره استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که میان نمرات خلاقیت کودکانی که آموزش سواد دیداری را دیده اند، با کودکانی که این آموزش ها را ندیده اند، تفاوت معنادار وجود دارد؛ به طوری که این آموزش ها منجر به افزایش شاخص های سیالی، انعطاف پذیری، ابتکار و بسط در ایده های آنان و در نتیجه باعث افزایش میزان خلاقیت آنان شده است. نتیجه : اکنون پرداختن به آموزش سواد دیداری در کنار سواد اطلاعاتی به دلیل سلطه تصویر، از سوی کتابداران مطرح است. به خصوص اینکه این مهارت می تواند بر توانائی افراد نظیر خلاقیت اثرگذار باشد. آموزش سواد دیداری اقدامی مشترک بین اعضای هیئت علمی، کتابداران، موزه داران، آرشیوداران، حرفه مندان منابع بصری، و متخصصان فناوری آموزشی است (ACRL, 2011)، اما در مدارس، به صورت تفننی برگزار می شود (فلسفی، 1394) و مسئولیت سایر نهادهای آموزشی به ویژه کتابخانه ها را برجسته می کند. به منظور پرداختن به این آموزش لازم است، نظیر پژوهش حاضر، پروتکل های آموزشی با مشارکت دیگر حوزه ها نظیر ارتباطات و علوم تربیتی تقویت شود. همچنین ضرورت دارد از راهکارهای چندگانه به منظور آموزش بهره گرفته شود. این پژوهش از کتاب تصویری برای آموزش استفاده کرد. در نتیجه می توان بیان کرد علاوه بر اینکه درک کتاب تصویری نیازمند سواد دیداری است، خود نیز به عنوان ابزار آموزش سواد دیداری استفاده شود. بنابراین پژوهش های آینده باید به بررسی چگونگی تقویت سواد دیداری در کتابخانه، افزایش آن در کاربران، شناسایی کتاب های تصویری مؤثر و نیز شناسایی پروتکل مناسب آموزشی بپردازند.
نقش شبکه های اجتماعی مجازی در تسهیم دانش و تعامل دانشجویان در آموزش عالی (موردمطالعه: دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه پیام نور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به نقش شبکه های اجتماعی مجازی در فرایند تسهیم دانش و برقراری ارتباط بین گروه ها و اجتماعات بشری، این تحقیق به بررسی تأثیر استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و ابعاد تئوری سرمایه اجتماعی، بر تسهیم دانش و تعامل دانشجویان پرداخته است. روش شناسی: این تحقیق از نوع کاربردی است که به روش توصیفی صورت گرفته است. در این تحقیق از تئوری سرمایه اجتماعی به عنوان بنیادی نظری جهت بررسی روابط بین استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی در دانشگاه ها، تسهیم دانش و تعامل دانشجویان استفاده نموده است. نمونه آماری تحقیق 303 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه پیام نور استان فارس در سال 1400 می باشند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه کورانتنگ و همکاران (2019) می باشد. متغیر های مستقل پژوهش شامل شبکه های اجتماعی مجازی و تئوری سرمایه اجتماعی (شامل ابعاد: ساختاری، رابطه ای و ادراکی)، متغیر واسطه تسهیم دانش و متغیر وابسته تحقیق تعامل دانشجویان می باشد. روایی محتوایی با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و پایایی با استفاده از محاسبه ضریب آلفای تمامی گویه ها به تأیید رسیدند. به منظور بررسی فرضیه های تحقیق از مدل معادلات ساختاری استفاده گردیده است. نرم افزار مورد کاربرد اس پی اس اس ویرایش 23 می باشد. یافته ها: براساس یافته های تحقیق، مقدار معناداری ارتباط بین شبکه های اجتماعی مجازی، تسهیم دانش و تعامل دانشجویان به ترتیب 00/8=t و 35/9=t است؛ بنابراین در هر دو مورد رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. مقدار معناداری حاصل از تأثیر ابعاد ساختاری، رابطه ای و ادراکی تئوری سرمایه اجتماعی بر تسهیم دانش به ترتیب 67/3، 06/2 و 45/3 به دست آمده است که همگی تأییدکننده تأثیر مثبت و معنادار ابعاد تئوری سرمایه اجتماعی بر تسهیم دانش می باشند. مقدار معناداری رابطه تسهیم دانش و تعامل دانشجویی (45/9=t) تأییدکننده وجود رابطه معناداری بین تسهیم دانش و تعامل دانشجویی می باشد. نتیجه گیری: حضور در شبکه های اجتماعی مجازی موجب ارتقاء تمایل دانشجویان به اشتراک دانش می گردد. تمایل به اشتراک دانش تعامل دانشجویان در فعالیت های فردی و گروهی را افزایش می دهد. از سوی دیگر مطابق با تئوری تعامل، هر چه دانشجویان تعامل بیشتری با آموزش داشته باشند در این صورت نتایج یادگیری آنها بیشتر می شود.