عباس ابوالقاسمی

عباس ابوالقاسمی

سمت: دکترا
مدرک تحصیلی: استاد گروه روانشناسی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
پست الکترونیکی: Abolghasemi1344@guilan.ac.ir

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱۹۷ مورد.
۱۲۱.

نقش ویژگی های کالبدی در پیش بینی شاخص های روانی و اجتماعی ساکنین مجتمع های مسکونی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاخص اجتماعی شاخص روانی مسکن ویژگی های کالبدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۶ تعداد دانلود : ۲۹۰
محیط و فضا، از اساسی ترین بسترهای پشتیبانِ نیازهای چندبعدی انسان هستند. ازاین رو، مسکن که در آن معماری، جامعه و فرهنگ با یکدیگر ارتباط تنگاتنگی دارند، تأثیر رفتاری مهمی را بر روی روانِ ساکنان و تعاملات اجتماعی آنها در سطوح مختلف جامعه بر جای می گذارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ویژگی های کالبدیِ مجتمع های مسکونی بر بهبود شاخص های روانی_اجتماعی ساکنان در مقیاس واحد همسایگی است. روش تحقیقِ جستار پیش ِ رو، از نوع توصیفی_همبستگی بوده و تحلیل داده های آن با استفاده از روش آماری همبستگی و رگرسیون چندگانه صورت گرفته است. به منظور تأیید متغیرهای به دست آمده با استفاده از تکنیک دلفی، پرسشنامه برای 18 نفر از متخصصان معماری و روان شناسی فرستاده شد که درنهایت، پرسشنامه نهایی تدوین گردید. آزمودنی های تحقیق، شامل 186 خانوار در دسترس از 439 خانوار ساکن، در چهار مجتمع مسکونی واقع در شهر رشت است. ضریب همبستگی نشان می دهد که تمامی متغیرهای کالبدی تأیید شده به وسیله متخصصان، رابطه معناداری با شاخص اجتماعی_روانی دارد و 2/61 درصد از واریانس شاخص های روانی، به وسیله متغیرهای ویژگی فضا، انعطاف پذیری و نور تبیین شده و همچنین 59درصد از واریانس شاخص های اجتماعی به وسیله متغیرهای محرمیت، گونه مسکن، انعطاف پذیری، خدمات و امکانات عمومی، زمان و دوره تکرار، نور، جغرافیای فضا، دسترسی به امکانات و فاصله عملکردی پیش بینی گردید. نتایج تحقیق حاکی از نقش تعیین کننده ویژگی های کالبدی در ارتقای شاخص های روانی_اجتماعی بوده و بیانگر آن است که افراد ضمن امکان کنترل زندگی خود، قابلیت تعامل مؤثر با دیگران را چه در زندگی خصوصی و چه عمومی، در محیط و فضاهای انسجام یافته و سازگار با طبیعت خویش، کسب می نمایند.
۱۲۲.

اثربخشی شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی بر کارکردهای خانوادگی و جنسی زنان مبتلا به سردمزاجی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی کارکرد خانوادگی کارکرد جنسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۲ تعداد دانلود : ۵۴۳
زمینه: بیماران مبتلا به اختلالات جنسی به ویژه زنان سردمزاج، اغلب دچار کاهش عملکرد جنسی و خانوادگی می شوند. نیاز است با بکارگیری درمان های روانشناختی مناسب مانند؛ درمان ذهن آگاهی عملکرد جنسی و خانوادگی را در افراد سردمزاج جنسی افزایش داد. هدف: پژوهش با هدف بررسی اثربخشی شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی بر کارکردهای خانوادگی و جنسی زنان مبتلا به سردمزاجی انجام شد. روش: پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون / پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه زنان مبتلا به سردمزاجی مرکز سلامت جنسی شهر اصفهان بود، که از بین آنها 40 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه های عملکرد خانواده مک مستر که توسط اپستین و همکاران (1983) طراحی شده و عملکرد جنسی روزن و همکاران (2000) پاسخ دادند. گروه آزمایش طی 8 جلسه تحت آموزش شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی ون سون و همکاران (2011) قرار گرفت. سپس، از دو گروه پس آزمون گرفته شد و داده های حاصل با آزمون کواریانس تحلیل شدند. یافته ها: شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی بر کارکردهای خانوادگی، کارکردهای جنسی و خرده مقیاس های آنها از نظر آماری معنادار بوده (000/0 p< ) و این درمان توانسته عملکرد خانوادگی و جنسی را افزایش دهد. نتیجه گیری: آموزش شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی، به عنوان یک روش کارآمد برای زنان مبتلا به اختلالات جنسی؛ بر بهبود کارکردهای خانوادگی، کارکردهای جنسی و مؤلفه های آنان تأثیر دارد.
۱۲۳.

پیش بینی ترس از غذاهای جدید از طریق ابعاد شخصیت و شیوه های والدگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترس از غذاهای جدید ابعاد شخصیت شیوه های والدگری نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۱ تعداد دانلود : ۴۱۳
زمینه و هدف: ترس از غذاهای جدید به عنوان اجتناب و بیزاری از غذاهای جدید تعریف می شود که می تواند پیامدهای مضری برای کودکان و نوجوانان در پی داشته باشد. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف پیش بینی ترس از غذاهای جدید از طریق بررسی ابعاد شخصیتی و شیوه های والدگری است. روش : طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان مدارس متوسطه دوره اول ناحیه 2 شهر رشت در سال تحصیلی 1396-1395 بود که از آن نمونه ای به تعداد 400 دانش آموز پسر و دختر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه های ترس از غذاهای جدید (پلینر و هابدن، 1992)، پنج عامل بزرگ شخصیت کودکان ( باربارانلی و همکاران، 2003 ) و شیوه های والدگری (بامریند، 1973) به دانش آموزان داده شد. در انتها داده ها با روش رگرسیون چندگانه به صورت گام به گام بررسی شدند. یافته ها: نتایج نشان داد، ابعاد شخصیتی انرژی- برون گردی (05/0> p )، هوش-گشودگی، توافق پذیری و بی ثباتی هیجانی (01/0> p ) توانستند ترس از غذاهای جدید را پیش بینی کنند. همچنین نتایج نشان داد که ترس از غذاهای جدید از طریق شیوه های والدگری مقتدرانه، سخت گیرانه و سهل گیرانه قابل پیش بینی است (01/0> p ). نتیجه گیری: در مجموع، نتایج به دست آمده ارتباط و امکان پیش بینی ترس از غذاهای جدید را از طریق بررسی ابعاد شخصیتی و شیوه های والدگری نشان می دهند. بر طبق یافته های حاصل از این پژوهش، می توان یا بهبود بعد شخصیتی برون گردی و ا یجاد شیوه والدگری مقتدرانه، میزان ترس از غذاهای جدید که با بسیاری از اختلالات جسمانی و روان شناختی مرتبط است را کاهش داد.
۱۲۴.

تأثیر آموزش همدلی بر مهارت های حل مسئله اجتماعی دانش آموزان دختر دارای تجربه تروما(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش همدلی حل مسئله اجتماعی دانش آموزان تجربه تروما

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۹ تعداد دانلود : ۴۴۰
زمینه و هدف: . انسان در طول زندگی خود با حوادث آسیب زای بسیاری مواجه می شود که پیامد های ناشی از آن متفاوت است . بسیاری از کودکان و نوجوانان در طی تحول خود رویداد های تنش گر مانند اعتیاد والدین و مرگ یک خویشاوند سالخورده و مانند آن را تجربه می کنند. اختلال تنیدگی پس از ضربه، اختلال پیچیده و مزمنی است که باعث بروز مشکلات قابل ملاحظه و اختلال در کنش وری اجتماعی و آموزشی می شود . روش ها و روی آوردهای مختلفی برای درمان این اختلال وجود دارد که پیامدهای مختلفی را به دنبال دارند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش همدلی بر حل مسئله اجتماعی دانش آموزان دختر دارای تجربه تروما است. روش: پژوهش حاضر، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون بود. نمونه مورد مطالعه شامل 36 نفر از دانش آموزان دختر 14-15 ساله مقطع نهم دارای تجربه تروماتیک شهر رشت در سال تحصیلی 97-1396 بود که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خودگزارشی سرند کردن حوادث تروماتیک (فورد و همکاران، 2002)، مصاحبه بالینی و فرم کوتاه حل مسئله اجتماعی (دزوریلا، نیزو و مایدیو- الیورز ، 2002) استفاده شد. گروه آزمایش طی 8 جلسه، هر هفته یک جلسه، تحت مداخله آموزش همدلی قرار گرفتند و تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کواریانس، انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش همدلی به طور معنی داری باعث افزایش مهارت حل مسئله اجتماعی و بهبود مؤلفه های حل مسئله منطقی و سبک اجتنابی می شود (0/01>P) ، اما در مؤلفه های جهت گیری مثبت به مسئله، جهت گیری منفی به مسئله و سبک تکانشی/ بی احتیاطی، تفاوت معنادار دیده نشد. نتیجه گیری: با استفاده از آموزش همدلی و تعمیم آن به بافت های اجتماعی مختلف، می توان حل مسئله اجتماعی افراد دارای تجربه تروماتیک را بهبود بخشید. همچنین این روش درمانی می تواند به عنوان ظرفیتی برای افزایش خودمهارگری جهت جلوگیری از بروز نشانه های اختلال تنیدگی پس از ضربه در شرایط گوناگون استفاده شود.
۱۲۵.

تأثیر آموزش تنظیم هیجان بر مشکلات برو ن سازی شده / درو ن سازی شده دانش آموزان دارای اختلال انفجاری متناوب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال انفجاری متناوب تنظیم هیجان مشکلات برو ن سازی شده مشکلات درو ن سازی شده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۰ تعداد دانلود : ۲۱۷
هدف: با توجه به دشواری در تنظیم هیجان و مشکلات رفتاری نوجوانان دارای اختلال انفجاری متناوب، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر مشکلات برو ن سازی شده / درو ن سازی شده در دانش آموزان دختر دارای اختلال انفجاری متناوب انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود.  نمونه پژوهش 30 دانش آموز دختر دارای اختلال انفجاری متناوب بود که از میان 655 دانش آموز مقطع متوسطه شناسایی و سپس به شکل تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش آموزش تنظیم هیجان مدل گراس را در هشت جلسه دریافت نمودند در حالی که گروه کنترل در طول هشت جلسه به تماشای فیلم آموزشی نامرتبط با تنظیم هیجان  پرداختند. در این پژوهش از پرسشنامه اختلال انفجاری متناوب کوکارو، برمن و مک کلوسکی (2017) و پرسشنامه مشکلات رفتاری هیجانی آخنباخ و رسکورلا (2003) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. داده های پژوهش با تحلیل کوواریانس یک و چند متغیری تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج این پژوهش شان داد که آموزش تنظیم هیجان موجب کاهش مشکلات برو ن سازی شده و مشکلات درو ن سازی شده در دختران  دارای اختلال انفجاری متناوب اشده است. این یافته ها حاکی است که می توان از آموزش تنظیم هیجان در جهت مدیریت رفتارها و هیجانات دانش آموزان دارای این اختلال استفاده کرد.
۱۲۶.

رابطه شیوه های حل تعارض والدین و سبک های دلبستگی با کیفیت زندگی دختران دارای احساس تنهایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حل تعارض سبک های دلبستگی کیفیت زندگی احساس تنهایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۷ تعداد دانلود : ۴۶۱
زمینه و هدف: احساس تنهایی حالتی ناخوشایند است که از تفاوت در روابط بین فردی که افراد خواهان آن هستند، نشات گرفته و کیفیت زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می دهد. این پژوهش با هدف بررسی رابطه شیوه های حل تعارض والدین و سبک های دلبستگی با کیفیت زندگی دختران نوجوان دارای احساس تنهایی انجام شد. روش: این پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان دختر در دامنه سنی 13 تا 15 سال شهر رشت در سال تحصیلی 94-95 تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 120 نفر از دانش آموزان دختر دارای احساس تنهایی از جامعه مذکور بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1989)، پرسشنامه احساس تنهایی (آشر و همکاران، 1984)، شیوه های حل تعارض والد- فرزند (اشتراوس، 1990) و مقیاس دلبستگی بزرگسالان (هاوزن و شیور، 1987) استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: بین استدلال پدر و مادر با کیفیت زندگی رابطه مثبت معنادار (0/01>P)، بین پرخاشگری فیزیکی مادر با کیفیت زندگی دختران رابطه منفی معنی داری (0/01>P)، و بین سبک دلبستگی ناایمن با کیفیت زندگی دختران دارای احساس تنهایی، رابطه منفی معنی داری (0/05>P) به دست آمد. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد شیوه های حل تعارض والدین و سبک دلبستگی به ترتیب 31 (0/01>P)، و 19 (0/05>P) درصد می توانند کیفیت زندگی و احساس تنهایی دختران را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر، شیوه های حل تعارض والدین و سبک دلبستگی فرزندان در کیفیت زندگی دختران دارای احساس تنهایی نقش داشته و در نتیجه جهت ارتقاء سطح کیفیت زندگی دانش آموزان و کمک به بهبود روابط والد فرزند، آموزش شیوه های صحیح گفتگو، حل تعارض، و شناسایی سبک های دلبستگی مناسب ضروری هستند.
۱۲۷.

اثربخشی داستان های اجتماعی با روش الگودهی ویدئویی بر مهارت های ارتباطی کودکان با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال طیف اتیسم الگودهی ویدئویی داستان های اجتماعی مهارت های ارتباطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۹ تعداد دانلود : ۳۲۴
زمینه و هدف: اختلال طیف اُتیسم، اختلال عصبی تحولی است که با نقص در تعاملات اجتماعی و ارتباطی و رفتارهای کلیشه ای شناخته می شود. افزایش نرخ شیوع این اختلال، لزوم پژوهش در مورد ویژگی ها و روش های درمانی را بیشتر کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر داستان های اجتماعی با روش الگودهی ویدئویی بر مهارت های ارتباطی کودکان با اختلال طیف اُتیسم انجام شد. روش: ای ن پژوه ش از ن وع شبه آزمایش ی ب ا ط رح پیش آزم ون - پس آزم ون و گ روه گواه ب ود. جامعه آماری مطالعه حاضر، شامل تمام دانش آموزان پسر با اختلال طیف اُتیسم 7 تا 14 ساله شهر رشت در سال 1398 بود و 20 نفر از افراد داوطلب واجد شرایط که به تصادف به دو گروه آزمایش و گواه (در هر گروه 10 نفر) اختصاص یافتند درحکم نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه نیم رخ مهارت های اجتماعی کودکان با اختلال طیف اُتیسم (2007) استفاده شد. در این پژوهش، برنامه اجرایی، ترکیبی از داستان های اجتماعی و الگودهی ویدئویی بود که توسط پژوهشگر تألیف و به مدت 12 جلسه به صورت مجازی برای کودکان با اختلال طیف اُتیسم گروه آزمایش اجرا شد. یافته ها: برای تحلیل داده های پژوهش از تحلیل واریانس چندمتغیری و آزمون t استفاده شد. تحلیل داده های پژوهش نشان داد داستان های اجتماعی با روش الگودهی ویدئویی بر بهبود مهارت های ارتباطی (مؤلفه مشارکت اجتماعی) تأثیرگذار است (05/0> p). نتیجه گیری: بنا به یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت داستان های اجتماعی با روش الگودهی ویدئویی روشی مناسب برای آموزش مهارت های ارتباطی به صورت مجازی و توسط والد است.
۱۲۸.

ارتباط حس انسجام، تفکر مثبت و خودافشایی هیجانی با کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حس انسجام تفکر مثبت خود افشایی هیجانی کیفیت زندگی سرطان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۷ تعداد دانلود : ۲۸۱
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط حس انسجام، تفکر مثبت و خود افشایی هیجانی با کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان انجام شد . روش: جامعه پژوهش را کلیه بیماران مبتلا به سرطان بستری شده در بیمارستان امام خمینی (ره) شهر اردبیل در سال 1395 تشکیل دادند که از بین آن ها 100 نفر به صورت در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جمع آوری داده ها به وسیله چهار پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHQOL-BRIEF)،حس انسجام (COS)، جهت مداری زندگی (TOL-R) و خودافشایی هیجانی (ESDS) انجام شد. برای تحلیل داده ها نیز از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل نشان داد که بین حس انسجام و تفکر مثبت با کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان رابطه مثبت معناداری وجود دارد. از بین مؤلفه های خودافشایی شادی، آرامش و بی حسی با کیفیت زندگی رابطه مثبت، افسردگی، حسادت، خشم، اضطراب و ترس با کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان رابطه منفی داشت. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد حس انسجام 59 درصد، تفکر مثبت 29 درصد و خودافشایی هیجانی 29 درصد توانایی پیش بینی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان را دارند . نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهد که حس انسجام، تفکر مثبت و خود افشایی هیجانی در پیش بینی کیفیت زندگی بیماران سرطانی کاربرد دارند، لذا این یافته ها می تواند تلویحات مهمی در زمینه پیگیری از مشکلات روان شناختی در این بیماران داشته باشد.
۱۲۹.

مقایسه اثربخشی برنامه های آموزش هوش معنوی و تاب آوری بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هوش معنوی تاب آوری توانمندسازی روانشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۴ تعداد دانلود : ۲۵۵
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی برنامه های آموزش هوش معنوی و تاب آوری بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان مجتمع فولاد گیلان انجام گرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین 600 نفر از کارکنان علاقه مند به همکاری، تعداد 250 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. سپس تعداد 60 نفر از آنان که پایین ترین نمره را در پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی کسب کرده بودند، انتخاب و در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل هر کدام 20 نفر) به طور تصادفی جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی (اسپریتزر) بود که آزمودنی های 3 گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به آن پاسخ دادند. گروه های آزمایش، 8 جلسه 90 دقیقه ای مداخله آموزش هوش معنوی و تاب آوری را دریافت کردند؛ اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار ناپارامتریک کروسکال والیس، خی دو و یومان ویتنی استفاده شد. یافته ها حاکی از افزایش توانمندسازی روانشناختی کارکنان در گروه های آزمایش نسبت به گروه کنترل (در مراحل آزمایش و پیگیری) بود. به علاوه نتایج نشان دادند تأثیر برنامه آموزش تاب آوری در افزایش توانمندسازی روانشناختی کارکنان به طور معنی داری بیشتر از تأثیر آموزش هوش معنوی بود؛ بنابراین، مدیران و صاحبان صنایع می توانند به منظور رقابت در بازار تولید و نیز افزایش بهره وری سازمانی از برنامه های آموزشی هوش معنوی و تاب آوری به عنوان یک بسته مکمل استفاده کنند.  
۱۳۰.

بررسی مدل شناختی راپی و هیمبرگ در تبیین کمرویی با کاربرد مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصویر بدن کانون توجه ترس از ارزیابی منفی اضطراب اجتماعی - جسمانی کمرویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۲ تعداد دانلود : ۱۸۶
هدف پژوهش حاضر بررسی مدل شناختی راپی و هیمبرگ در تبیین کمرویی بود. دراین راستا نقش واسطه ای ترس از ارزیابی منفی و اضطراب اجتماعی-جسمانی در رابطه بین تصویر بدن و کانون توجه با کمرویی مورد بررسی قرار گرفت. جامعه شامل تمامی دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه محقق اردبیلی در سال 99-1398 بود که تعداد 222 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کانون توجه، مقیاس ترس از ارزیابی منفی، اضطراب اجتماعی-جسمانی، کمرویی چیک-بریگز و مقیاس رضایت از تصویر تن استفاده شد. داده ها با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد متغیرهای ترس از ارزیابی منفی و اضطراب اجتماعی-جسمانی در رابطه بین تصویر بدن و کانون توجه با کمرویی نقش واسطه ای معنی دار دارند. در مواجهه با موقعیت های اجتماعی، نوعی بازنمایی ذهنی از ظاهر در فرد شکل می گیرد که کانونی برای توجه می شود، همچنین توجه به ارزیابی منفی دیگران نیز معطوف می شود و درنهایت اضطراب ناشی از این دو منبع، موجب افزایش کمرویی می شود، به عبارتی سازوکارهای شناختی مدل مفهومی اضطراب اجتماعی راپی و هیمبرگ در تبیین کمرویی نیز نقش دارند.
۱۳۱.

مدل علی تأثیرات هوش معنوی و اخلاقی بر روابط فرازناشویی با واسطه های شبکه های مجازی و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روابط فرازناشویی رضایت زناشویی هوش معنوی هوش اخلاقی فضای مجازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۲ تعداد دانلود : ۱۸۴
مقدمه: نتایج تحقیقات نشان می دهد که شبکه های مجازی اجتماعی موجب اختلال در سلامت خانواده و افزایش روابط فرازناشویی شده اند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف طراحی و آزمون مدل علی تأثیرات هوش معنوی و اخلاقی بر روابط فرازناشویی با واسطه های شبکه های مجازی و رضایت زناشویی انجام شده است. روش: نمونه تحقیق شامل250 نفر که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های هوش معنوی ناصری، هوش اخلاقی لینیک و کیل، و رضایت زناشویی انریچ استفاده شد. روش این پژوهش توصیفی- همبستگی است و برای تحلیل داده ها از نرم افزار AMOS و SPSS استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که هوش معنوی اثر مستقیم و معنی داری هم بر رضایت زناشویی و هم روابط فرازناشویی دارد. اما هوش اخلاقی تنها بر رضایت زناشویی اثر مستقیم معنی دار دارد. همچنین اثر مستقیم رضایت زناشویی با رابطه فرازناشویی معنی دار نشد. اما اثر مستقیم رابطه میزان استفاده از فضای مجازی با رابطه فرازناشویی معنی دار شد. در کل داده ها نشان داد که مدل پیشنهادی نیازمند اصلاح است و با حذف مسیرهای غیرمعنی دار مدل نهایی با 002/0RAMSE= برازش گردید. نتیجه گیری: بنابراین نتایج فوق، مدل پیشنهادی به دلیل توجه به نقش عوامل فرهنگی و مذهبی می تواند مسیری مهم و متناسب با فرهنگ کشورمان در جهت افزایش رضایت زناشویی، کاهش روابط فرازناشویی و استحکام خانواده باشد.
۱۳۲.

تاثیر آموزش همدلی بر پایه بازی بر مهارت های ارتباطی و رفتارهای کلیشه ای دانش آموزان طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اوتیسم رفتارهای کلیشه ای مهارت های ارتباطی همدلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۹ تعداد دانلود : ۳۴۲
پژوهش حاضر به منظور اثربخشی آموزش همدلی بر پایه بازی بر مهارت های ارتباطی و رفتارهای کلیشه ای دانش آموزان طیف اوتیسم صورت گرفته است این پژوهش از نوع شبه آزمایشی و به صورت طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان طیف اوتیسم مرکز بشارت شهر رشت در سال تحصیلی 96-1395 بودند که از میان آنان نمونه ای به حجم 8 نفر انتخاب و دردو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد و گروه آزمایش آموزش همدلی در 18 جلسه 45 دقیقه ای دریافت کردند، در حالی که برای گروه کنترل این آموزش ارائه نشد و در پایان برای هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس ارزیابی رفتارهای اتیستیک للورد و بارتلمی و مقیاس ارتباط اجتماعی اولیه نسخه ماندی و همکاران استفاده شد. نتایج آزمون یومن ویتنی نشان داد که آموزش همدلی در افزایش مهارت های ارتباطی و کاهش رفتارهای کلیشه ای دانش آموزان اتیستیک تاثیر دارد. براساس نتایج پژوهش حاضر، می توان ازآموزش همدلی بر پایه ی بازی برای افزایش مهارت های ارتباطی دانش آموزان به عنوان یک روش مکمل برای بهبود رفتارهای اتیستیک استفاده کرد.
۱۳۳.

مقایسه مهارت های عصب شناختی و اجتماعی دانش آموزان با و بدون نارسایی حساب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عصب شناختی مهارت های اجتماعی نارسایی حساب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۸ تعداد دانلود : ۲۵۷
مقدمه: دانش آموزان نارساحساب با عوامل تنش زای متعدد جسمی و روانی مواجه هستند که منجر به کاهش کیفیت زندگی آنان می شود. با توجه به ارتباط    مهارت های عصب شناختی و اجتماعی با نارسایی حساب، هدف پژوهش حاضر مقایسه مهارت های عصب شناختی و اجتماعی دانش آموزان با و بدون نارسایی حساب بود. روش: طرح پژوهش حاضر علی-مقایسه ای بود و نمونه این پژوهش 100 دانش آموز پسر با و بدون نارسایی حساب شهرستان رشت در سال تحصیلی 97-1396 بود که به طور در دسترس انتخاب شدند (هر گروه 50 نفر). برای جمع آوری داده ها از آزمون رایانه ای برج هانوی، آزمون رایانه ای استروپ، آزمون رایانه ای اِن بَک، آزمون دسته بندی کارت ویسکانسین، و پرسشنامه مهارت های اجتماعی استفاده شد. داده های پژوهش با آزمون تحلیل واریانس تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه در مهارت های عصب شناختی و اجتماعی تفاوت معنی داری وجود داشت به طوری که در آزمون های مهارت های عصب شناختی و اجتماعی گروه دانش آموزان نارساحساب عملکرد ضعیف تری نسبت به گروه دانش آموزان بدون این اختلال داشتند (001/0>P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، توجه بیشتر به کارکردهای شناختی و اجتماعی  دانش آموزان با نارسایی حساب می تواند تلویحات مهمی در آسیب شناسی و درمان این اختلال داشته باشد.
۱۳۴.

مقایسه اثربخشی برنامه های آموزشی مدیریت خشم و تنظیم هیجان بر شناخت اجتماعی زندانیان دارای اختلال انفجار خشم متناوب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شناخت اجتماعی اختلال خشم انفجاری تنظیم هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۰ تعداد دانلود : ۳۴۸
مقدمه : پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی برنامههای آموزشی مدیریت خشم و تنظیم هیجان بر شناخت اجتماعی زندانیان دارای اختلال انفجار خشم متناوب انجام شده است. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی است. نمونه پژوهش شامل 54 زندانی مبتلا به اختلال خشم انفجاری متناوب بود که بر اساس پرسشنامه اختلال خشم انفجاری متناوب کوکارو و همکاران و مصاحبه بالینی از میان زندانیان شهرستان رشت شناسایی و سپس در سه گروه آموزش مدیریت خشم، آموزش تنظیم هیجان و گروه کنترل (هر گروه 18 نفر) جایگزین شدند. برای گروه اول آموزش مدیریت خشم و برای گروه دوم آموزش تنظیم هیجان اعمال شد و گروه کنترل هیچ نوع آموزشی دریافت نکردند. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه پردازش اطلاعات اجتماعی هیجانی کوکارو و همکاران استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزشهای مدیریت خشم و تنظیم هیجان بر بهبود پاسخ اجتماعی مناسب، پاسخ پرخاشگرانه مستقیم و ارتباطی اثربخش بودهاند (05/0>P). همچنین نتایج نشان داد که آموزش مدیریت خشم نسبت به آموزش تنظیم هیجان تأثیر بیشتری در بهبود پاسخ اجتماعی مناسب، پاسخ پرخاشگرانه مستقیم و ارتباطی دارد. نتیجه گیری : این یافتهها بیان میکند که از آموزشهای مدیریت خشم و تنظیم هیجان میتوان به عنوان روشهای جایگزین دیگر برای ارتقاء کیفیت زندگی و شناخت اجتماعی زندانیان دارای اختلال خشم انفجاری متناوب استفاده نمود.
۱۳۵.

اثربخشی طرحواره درمانی بر کارکردهای خانوادگی و جنسی زنان مبتلا به سردمزاجی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سردمزاجی طرحواره درمانی کارکردهای خانوادگی کارکردهای جنسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۶ تعداد دانلود : ۲۰۰
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر کارکردهای خانوادگی و جنسی زنان مبتلا به سردمزاجی در شهر اصفهان بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه در کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به سردمزاجی مراجعه کننده به مرکز سلامت جنسی شهر اصفهان در سال 1398 بودند که از بین آنها تعداد 40 نفر از زنان مبتلا به سردمزاجی با روش نمونه گیری هدفمند پس از غربالگری با شاخص عملکرد جنسی زنان ( FSFI ) روزن و همکاران (2000) و مصاحبه بالینی کاپلان ( KCI ) ( 2015 )، انتخاب و در دو گروه آزمایش و در انتظار درمان به صورت گمارش تصادفی قرار گرفتند. پروتکل 10 جلسه ای طرحواره درمانی بر روی گروه آزمایش اجرا گردید. هر دو گروه در مرحله پیش آزمون و پس آزمون، مقیاس سنجش عملکرد خانواده ( FAD ) میلر و همکاران (2013) و شاخص عملکرد جنسی زنان ( FSFI ) روزن و همکاران (2000) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس چندمتغیره نشان داد؛ طرحواره درمانی بر بهبود کارکرد های خانوادگی و جنسی زنان مبتلا به سردمزاجی تأثیر معناداری داشت (05/0 P< ) . براین اساس می توان گفت؛ طرحواره درمانی به عنوان یک روش مکمل برای اصلاح کارکردهای خانوادگی و جنسی زنان دارای اختلال سردمزاجی و ارتقاء کیفیت روابط زناشویی آنها موثر است.
۱۳۶.

مقایسه رگه های تاریک شخصیت، تصمیم گیری شناختی و استحکام روانی در بدنسازان طبیعی، مکملی و استروئیدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رگه های تاریک شخصیت تصمیم گیری شناختی استحکام روانی بدن سازان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۸ تعداد دانلود : ۳۰۴
هدف از انجام این پژوهش، مقایسه رگه های تاریک شخصیت، تصمیم گیری شناختی و استحکام روانی در بدنسازان طبیعی، مکملی و استروئیدی بود.روش این پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش را کلیه بدنسازان طبیعی، مکملی و استروئیدی شهر رشت در سال (1397) تشکیل دادند. از میان آن ها 150 نفر (50 بدنساز طبیعی، 50 بدنساز مکملی و50 بدنساز استروئیدی) به صورت در دسترس انتخاب شدند و به مقیاس رگه های تاریک شخصیت جوناسون و وبستر، آزمون برد و باخت آیوا و مقیاس استحکام روانی ورزشی شرد و همکاران پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی ال.اس.دی استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد بین رگه های تاریک شخصیت، تصمیم گیری شناختی و استحکام روانی در سه گروه تفاوت معنا داری وجود دارد. همچنین، نتایج آزمون تعقیبی ال.اس.دی مشخص کرد بدنسازان استروئیدی در مقایسه با بدنسازان مکملی و طبیعی از رگه های تاریک شخصیت و باخت بیشتر و از برد و استحکام روانی کمتری برخوردار بودند. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت سوء مصرف داروهای استروئیدی تأثیرات مخربی بر روی ویژگی های شخصیتی و روان شناختی ورزشکاران به جای می گذارد. بنابراین لازم است مربیان توجه بیشتری به این مسائل داشته باشند.
۱۳۷.

پیش بینی رفتارهای انطباقی در برابر کووید 19 بر اساس نقش عواطف، خودشفقتی و آسیب پذیری روانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسیب پذیری روانی خودشفقتی رفتار انطباقی عواطف کووید 19

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۰ تعداد دانلود : ۲۹۲
مقدمه: با توجه به نقش عوامل روان شناختی در رفتارهای انطباقی، هدف پژوهش حاضر پیش بینی رفتارهای انطباقی بزرگسالان در برابر کووید 19 بر اساس نقش عواطف مثبت و منفی، خودشفقتی و آسیب پذیری روانی است. روش: این پژوهش توصیفی، با طرح همبستگی انجام شد. شرکت کنندگان در تحقیق 284 بزرگسال ساکن شهر رشت بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه رفتارهای انطباقی در برابر کووید 19 کلارک و همکاران، پرسشنامه عواطف مثبت و منفی واتسون و همکاران، فرم کوتاه شفقت به خود نف و فرم کوتاه پرسشنامه نشانه های دورا و همکاران را به صورت آنلاین تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که عواطف مثبت و منفی، شفقت به خود و آسیب پذیری روانی 31/1 درصد واریانس رفتارهای انطباقی بزرگسالان در برابر ویروس کووید 19 را پیش بینی می کنند. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش حاکی از نقش مهم عواطف، خودشفقتی و آسیب پذیری روانی در پیش بینی به کار بستن رفتارهای انطباقی در برابر کووید 19 در بزرگسالان است. پیشنهاد می شود که برنامه های آموزشی با هدف افزایش خودشفقتی و عواطف مثبت و کاهش آسیب پذیری و عواطف منفی بزرگسالان برای مقاوم سازی افراد در شرایط کنونی طراحی و اجرا شوند.
۱۳۸.

مقایسه حس انسجام، شفقت به خود و هوش شخصی در دانش آموزان با و بدون اختلال انفجاری متناوب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال انفجاری متناوب حس انسجام شفقت به خود هوش شخصی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۰ تعداد دانلود : ۱۹۸
هدف پژوهش حاضر، مقایسه حس انسجام، شفقت به خود و هوش شخصی در دانش آموزان با و بدون اختلال انفجاری متناوب بود. مطالعه حاضر، توصیفی از نوع علّی - مقایسه ای (پس رویدادی) است. از بین دانش آموزان پایه دهم شهر رشت با استفاده از پرسشنامه اختلال انفجاری متناوب، 150 نفر با اختلال انفجاری متناوب و 150 نفر بدون اختلال انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس حس انسجام، مقیاس شفقت به خود فرم کوتاه و فرم کوتاه پرسشنامه هوش شخصی بود. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد. براساس یافته ها، دانش آموزان دارای اختلال انفجاری متناوب حس انسجام و شفقت به خود کمتر نسبت دانش آموزان بدون اختلال دارند؛ ولی در هوش شخصی بین آنها تفاوتی دیده نمی شود. نتیجه گرفته می شود دانش آموزان دارای اختلال انفجاری در حس انسجام و شفقت به خود با دانش آموزان عادی، متفاوت ولی در هوش شخصی با هم تفاوتی ندارند.
۱۳۹.

مقایسه اثربخشی آموزش های تاب آوری و شفقت به خود بر سلامت عمومی و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان با علائم افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاب آوری شفقت به خود سلامت عمومی فرسودگی تحصیلی افسردگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۸ تعداد دانلود : ۲۴۷
مقدمه و هدف: افسردگی به عنوان اختلال روانی رایج می تواند فرایند تحصیلی و روان شناختی دانش آموزان را با آسیب جدی مواجه کند. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش های تاب آوری و شفقت به خود بر سلامت عمومی و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان با علائم افسردگی بود. روش: این پژوهش از نوع مطالعات شبه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه شهرستان پارس آباد (استان اردبیل) در سال تحصیلی 97-96 (تعداد: 2028) بود. نمونه پژوهش شامل 60 نفر از دانش آموزان با علائم افسردگی از جامعه مذکور بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده و به طور تصادفی در سه گروه (هر گروه 20 دانش آموز) جایدهی شدند. ابزارهای گردآوری داده های این پژوهش شامل مقیاس خودسنجی افسردگی (برلسون، 1981)، پرسش نامه سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر ( 1979) و فرسودگی تحصیلی برسو، سالانووا و شاوفلی (2007) بود.تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در محیط نرم افزار SPSS-20 ا نجام شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که هر دو وش آموزش های تاب آوری و شفت به خود تأثیر معناداری در بهبود م ؤلفه های سلامت عمومی و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان با علائم افسردگی داشتند ( 05/0 P≤ ) . همچنین بر اساس نتایج حاصل از آزمون تعقیبی، آموزش تاب آوری نسبت به آموزش شفقت به خود، اثربخشی بیشتری در کاهش خستگی تحصیلی داشته است ( 05/0 P≤ ) . نتیجه گیری: نتایج نشان داد که هر دو روش به کار گرفته شده در این مطالعه از کارایی لازم برای بهبود سلامت عمومی و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان برخوردارند. همچنین آموزش تاب آوری به دلیل افزایش انعطاف پذیری و خوش بینی، درکاهش خستگی تحصیلی، مؤثرتر بوده است.
۱۴۰.

Coronavirus Anxiety: The Predictive Role of Perfectionism and Self-compassion(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Coronavirus Anxiety perfectionism Self-compassion Health

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۰ تعداد دانلود : ۲۰۳
Background: The Coronavirus not only affects physical health, but the outbreak of this virus can also have devastating psychological effects. To treat and diagnose, these impacts should be identified. This study aimed to investigate the role of Perfectionism and Self-compassion in predicting Coronavirus anxiety. Method: The sample consisted of 292 participants who responded online to the Coronavirus Anxiety Inventory, the Hewitt and Flett Multidimensional Perfectionism Scale (HF-MPS), and Self-Compassion Scale-Short Form (SCS-SF). Data were analyzed by correlation and multiple regression analysis. Results: The results have shown that the dimensions of perfectionism, and Self-compassion, predict Coronavirus anxiety (P <0.001). Also, Mindfulness and Common humanity, from Self-compassion components, could predict Coronavirus anxiety significantly (P <0.001). Conclusion: These findings indicate that Perfectionism is effective in exacerbating Coronavirus anxiety, and Self-compassion is effective in modulating it. These variables can play an important role in general health policies, the diagnosis, prevention, and treatment of Coronavirus anxiety.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان