زمینه و هدف: احساس تنهایی حالتی ناخوشایند است که از تفاوت در روابط بین فردی که افراد خواهان آن هستند، نشات گرفته و کیفیت زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می دهد. این پژوهش با هدف بررسی رابطه شیوه های حل تعارض والدین و سبک های دلبستگی با کیفیت زندگی دختران نوجوان دارای احساس تنهایی انجام شد. روش: این پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان دختر در دامنه سنی 13 تا 15 سال شهر رشت در سال تحصیلی 94-95 تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 120 نفر از دانش آموزان دختر دارای احساس تنهایی از جامعه مذکور بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1989)، پرسشنامه احساس تنهایی (آشر و همکاران، 1984)، شیوه های حل تعارض والد- فرزند (اشتراوس، 1990) و مقیاس دلبستگی بزرگسالان (هاوزن و شیور، 1987) استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: بین استدلال پدر و مادر با کیفیت زندگی رابطه مثبت معنادار (0/01>P)، بین پرخاشگری فیزیکی مادر با کیفیت زندگی دختران رابطه منفی معنی داری (0/01>P)، و بین سبک دلبستگی ناایمن با کیفیت زندگی دختران دارای احساس تنهایی، رابطه منفی معنی داری (0/05>P) به دست آمد. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد شیوه های حل تعارض والدین و سبک دلبستگی به ترتیب 31 (0/01>P)، و 19 (0/05>P) درصد می توانند کیفیت زندگی و احساس تنهایی دختران را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر، شیوه های حل تعارض والدین و سبک دلبستگی فرزندان در کیفیت زندگی دختران دارای احساس تنهایی نقش داشته و در نتیجه جهت ارتقاء سطح کیفیت زندگی دانش آموزان و کمک به بهبود روابط والد فرزند، آموزش شیوه های صحیح گفتگو، حل تعارض، و شناسایی سبک های دلبستگی مناسب ضروری هستند.