اعظم استاجی

اعظم استاجی

مدرک تحصیلی: دانشیار بخش زبان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴۳ مورد.
۲۱.

شیوة طنزپردازی فرهاد حسن زاده بر مبنای نظریة ایوان فوناژی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۵ تعداد دانلود : ۶۵۰
طنز، یکی از مهم ترین انواع ادبی است و از راه های متنوّعی حاصل می شود. یکی از نظریه پردازان مشهور طنز، ایوان فوناژی، زبان شناس و روان شناس برجستة مجارستانی است که مفاهیم مختلف طنز و کارکردهای آن را تبیین و بررسی کرده است. ازآنجاکه نظریة فوناژی در مورد طنز، دارای مصادیق متنوّع و جامع است و نگاهی هم به بررسی طنز بر مبنای آرای روان شناسی و زبان شناسی دارد، معیاری مناسب برای بررسی طنز در آثار مختلف ادبی است. فوناژی در نگاهی جزئی تر و دقیق تر، میان طنزپردازی در ژانرهای مختلف ادبی و حتّی حوزه های متفاوت ادبیات مانند ادبیات غنایی یا ادبیات کودک، تمایزاتی قائل است. فوناژی در یک تقسیم بندی کلّی، طنزپردازی در ادبیات داستانی کودکان را به دو نوع اصلی «انحراف از معیار» و «بازی های زبانی» تقسیم می کند و برای هریک از آن ها، مؤلّفه ها و مصادیقی قائل است. در این جستار، داستان های فرهاد حسن زاده در حوزة ادبیات کودک و نوجوان با توجّه به آراء فوناژی و تقسیم بندی او در باب روش های طنزپردازی در ادبیات داستانی کودک نقد و بررسی شده است. در این بررسی به این نتیجه رسیده ایم که حسن زاده، از مصادیق مختلف انحراف از معیار به ویژه اتّصال کوتاه و تخریب حدس به عنوان وجه غالب طنزپردازی استفاده کرده است.
۲۲.

بررسی تأثیر تدریس مبتنی بر الگوی هَیَجامَد بر هیجانات زبان آموزان فارسی زبان زن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هیجان حواس هَیجامَد آموزش زبان فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۸ تعداد دانلود : ۴۳۸
برای اجرای فرآیند زبان آموزی مطلوب، توجه به نقش هیجانات و حواس اهمیت ویژه ای دارد و مدرسان با ایجاد هیجان مطلوب و تأثیرگذاری بر حواس، توان یادگیری زبان آموزان را ارتقا می دهند. مفهوم «هَیَجامَد» تلفیقی از دو واژه (هیجان+ بسامد) است که به تأثیر هیجانات ناشی از استفاده حواس در یادگیری مفاهیم گوناگون اشاره می کند و از سه مرحله هیچ آگاهی (تهی)، برون آگاهی (شنیداری، دیداری، لمسی- حرکتی) و درون آگاهی (درونی و جامع) تشکیل شده است. در پژوهش حاضر، به منظور کیفیت بخشی روش تدریس زبان فارسی به غیرفارسی زبانان، با درنظر گرفتن این مفهوم و مؤلفه های سه گانه آن (هیجان، حواس و بسامد) و باتوجه به تأثیر هیجان های آموزشی بر یادگیری و پیشرفت زبان آموز، الگوی هَیَجامَد را در تدریس زبان فارسی به غیرفارسی زبانان پیشنهاد می دهیم و تأثیر تدریس مبتنی بر این الگو را بر هیجانات زبان آموزان غیرفارسی زبان زن در ایران با استفاده از پرسشنامه های هَیَجامَد و هیجان می سنجیم. بدین منظور، 60 زبان آموز زن غیرفارسی زبان از 16 کشور را با سطح زبان فارسی یکسان (سطح زبان فارسی کتاب هفتم) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب کردیم و آن ها را پس از طی 22 جلسه تدریس برای چهار گروه (هر گروه شامل 15 نفر) و در مدت شش هفته براساس الگوی هَیَجامَد ارزیابی نمودیم. نتایج پژوهش نشان داد که تدریس مبتنی بر الگوی هَیَجامَد بر ارتقای میزان هیجانات زبان آموزان غیرفارسی زبان زن تأثیر معنادار مثبت داشته است. به سخن دیگر، با درگیر کردن تعداد حواس بیشتر در فرآیند آموزش، میزان هَیَجامَد زبان آموز افزایش می یابد و هیجان مثبت تولید می شود. درنتیجه، با کاهش هیجانات منفی، زمینه تعامل بیشتر با مدرس فراهم می شود و یادگیری کارآمد رخ می دهد. با برجسته کردن نقش عوامل هیجانی و تعدد حواس در امر یادگیری، به نظر می رسد که امکان استفاده از این الگو درجهت بالا بردن و ارتقای هیجانات مثبت زبان آموزان در تدریس زبان فارسی وجود دارد و زمینه یادگیری موفق زبان آموز فراهم می شود.
۲۳.

بازنمایی مفاهیم قدرت، مشروعیت و نابرابری های اجتماعی در گفتمان پهلوی اول در خطاب به مردم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دستور نقش گرای نظام مند پهلوی اول نابرابری های اجتماعی قدرت مشروعیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۳ تعداد دانلود : ۴۶۰
پژوهش حاضر درصدد بازنمایی مفاهیم قدرت، مشروعیت و نابرابری های اجتماعی مطرح شده از سوی ماکس وبر (۱۹۶۸) در گفتمان پهلوی اول در چارچوب دستور نقش-گرای نظام مند هلیدی و متیسن (۲۰۱۴) است. پیکره پژوهش را کلیه نطق های رضاشاه در خطاب به مردم که شامل ۷ متن (۱۵۴بند) است تشکیل می دهد. یافته ها حاکی از این است که سه فرایند اصلی مادی، ذهنی و رابطه ای نقش بسزایی در بازنمایی مفاهیم قدرت، مشروعیت و نابرابری های اجتماعی داشته اند. توزیع پر بسامد ضمیر «من» در مقابل «شما»، گفتمان را عرصه قدرت نمایی رضاشاه نموده است. آغازگر مبتدایی بی نشان نیز مسئولیت اصلی پیام مطرح در گفتمان را برعهده دارد. در تحلیل انسجام متن نیز، عناصر انسجام دستوری و واژگانی، توزیع تقریبا برابر و به عبارتی، سهم یکسان در سلاست و روانی کلام رضاشاه داشته اند. در این میان عامل پیوندی، عنصر حذف و ارجاع در کنار دیگر عناصر انسجام، مانع از انقطاع کلام رضاشاه در ذهن مخاطب و باعث کوتاه شدن فواصل بین پیام ها گشته اند. در پایان مشخص شد که گفتمان رضاشاه از موضع قدرت در برابر مخاطب تولید گشته، مشروعیت نما بوده و مولفه های نابرابری اجتماعی وبر در جای جای آن مشاهده می گردد.
۲۴.

«تخریب حدس» در داستان های طنزآمیز دوره معاصر کودک و نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طنز تخریب حدس ایوان فوناژی کودک و نوجوان دوره معاصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۰ تعداد دانلود : ۴۳۰
طنز که از مهم ترین انواع ادبی محسوب می شود، پیشینه ای طولانی در ادبیات جهان دارد. ادبیات کودک و نوجوان به دلیل نوع خاصّ مخاطب آن، همواره محملی مناسب برای ایجاد طنز بوده است. منتقدان و پژوهشگران متعدّدی در سده اخیر، درباره طنز و انواع روش های پرورش آن، صحبت کرده اند. یکی از این نظریه پردازانِ برجسته، ایوان فوناژی است که آراء او در زمینه طنز به ویژه طنز در داستان های کودک و نوجوان -اگرچه در ایران، چندان شناخته شده نیست- در زمره بهترین، نظریه های طنز است. در این مقاله، برمبنای نظریه ایوان فوناژی و با توجّه به یکی از مهم ترین مؤلّفه های طنزپردازی او؛ یعنی عنصر «تخریب حدس» به بررسی برخی داستان های کودک در ایران که توسط مشهورترین نویسندگان این حوزه در دوره معاصر تدوین شده است از جمله فرهاد حسن زاده، شهرام شفیعی، احمد عربلو، سوسن طاقدیس و سعید هاشمی، پرداخته می شود. در نظریه فوناژی تعریفی خاص از تخریب حدس ارائه شده و برمبنای آن، برخی آثار داستانی کودک نیز تحلیل شده است.
۲۵.

بررسی تأثیر استفاده از الگوی «هَیجامَد» بر نگرش به یادگیری زبان آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۶ تعداد دانلود : ۳۹۶
هیجانات و حواس، نقش بسیار مهمی در یادگیری و آموزش دارند و مدرسان می توانند از طریق تحریک هیجانات و استفاده از حواس گوناگون به هنگام آموزش زبان دوم برای زبان آموزان موفق تر عمل کنند. لذا ایجاد ارتباطات هیجانی مطلوب و تأثیرگذاری بر حواس به منظور افزایش توان یادگیری، حائز اهمیت زیادی است. «هَیجامَد» ترکیبی از دو واژة «هیجان» و «بسامد» است که به هیجانات ناشی از حواسی که تحت تأثیر بسامد واژگان قرار دارند، اشاره می کند. در این مقاله برآنیم تا چگونگی تغییر نگرش در یادگیری زبان آموزان غیرفارسی زبان را به هنگام استفاده از الگوی «هَیجامَد» بسنجیم. بدین منظور با استفاده از الگوی هَیجامَد، به 60 زبان آموز غیرفارسی زبان از 16 کشور، در 6 جلسه موضوعات فرهنگی تدریس شد و سپس از آن ها مصاحبه گرفته شد و نتایج به صورت کیفی ارزیابی شد. نتایج به دست آمده از تحلیل مصاحبه ها حاکی از این است که استفاده از الگوی «هَیجامَد» بر نگرش زبان آموزان غیرفارسی زبان، مؤثر است و هرچه هَیجامَد فارسی آموز نسبت به موضوع تدریس شده بیشتر باشد، عملکرد او بهتر خواهد بود. در نتیجه از آن جایی که این الگو، کیفیت یادگیری زبان فارسی را از طریق ایجاد ارتباط بین فرهنگی، هیجانات زبان آموزان و فعال سازی سطوح مختلف هَیجامَد ارتقا می دهد، به نظر می رسد می تواند الگوی مناسبی برای تدریس زبان فارسی به عنوان زبان دوم محسوب شود.
۲۶.

معرفی شیوه های تحلیل یادداشتهای خودکشی و بررسی موردی چند نمونه یادداشت کوتاه فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: یادداشت خودکشی تحلیل محتوی تحلیل کیفی دلیل خودکشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۰ تعداد دانلود : ۱۶۵
ادداشت خودکشی عبارت از هر نوع متنی است که فرد قبل از خودکشی یا قبل از اقدام به خودکشی از خود به جای می گذارد. این متون از سوی زبانشناسان، روانشناسان، حقوقدانان و ... از وجوه مختلف مورد تحلیل قرار می گیرند تا به درک بهتری از پدیده خودکشی کمک کنند. بخش اول این مقاله به مرور شیوه های مختلف تحلیل این یادداشتها و راههای متمایز کردن متون واقعی از جعلی می پردازد. در ادامه براساس شیوه تحلیل پراکفیوا ( 2013 ) چند نمونه یادداشت کوتاه فارسی به صورت کیفی تحلیل می شود. پراکفیوا بیان می دارد در یادداشت های خودکشی واقعی به طورمستقیم یا غیر مستقیم علت خودکشی ذکر شده است. در واقع هر یادداشت پاسخی به این سوال است که چرا خودکشی اتفاق افتاده است. بعلاوه واپسین احساسات قبل از خودکشی نیز در یادداشتها بیان شده است. از سوی دیگر در یادداشت های خودکشی ساختار روشن و مشخصی که شامل اجزاء زیر است، دیده می شود: الف- صورت خطابی (بیشتر اوقات وجود مخاطب خاص) ب- مقدمه ( بیان دلیل خودکشی) ج- اوج/ بدنه (اشاره به عمل خودکشی و درخواست اقدامات بعدی) د- نتیجه یا پایان (خداحافظی یا سخنان واپسین). تحلیل نمونه یادداشتهای کوتاه فارسی نشان می دهد هرچند یادداشتها خیلی کوتاهند و بین 5 تا 18 واژه طول دارند، بازهم با صراحت علت خودکشی و اخرین احساسات نویسنده را بیان کرده اند از نظر وجود اجزاء چهارگانه تنها بخشی که در یادداشت اول دیده می شود بخش مقدمه یا بیان دلیل خودکشی است . در یادداشتهای دوم تا چهارم سه جزء از چهار جزء دیده می شوند. مولفه ای که در هر چهار یادداشت حاضر است ذکر دلیل خودکشی است. در پایان، بر ضرورت ایجاد پیکره ای از یادداشتهای خودکشی در ایران برای هر نوع مطالعه ای در این زمینه تاکید می شود.
۲۷.

انگیزش های معناساز معانی مختلف نان(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۷ تعداد دانلود : ۴۰۰
در پژوهش های معناشناختی با موضوع چندمعنایی، اغلب به ارائه انواع معانی مختلف یک واژه بسنده می شود. این پژوهش با محور قرار دادن سؤال اصلی حوزه چندمعنایی از دیدگاه فالکوم، مبنی بر یافتن پاسخ به این سؤال که چگونه معانی مختلفِ یک چندمعنا، ساخته می شود، به این نتیجه می رسد که چندمعنایی بر پایه دانش غیرزبان شناختیِ (فیزیکی و غیزفیزیکی) مفاهیم استوار است؛ همچنین تلاش شده است با تحلیل معانی مختلف نان، انگیزش های معناساز یا همان ابعاد مختلف و تأثیرگذار در شکل گیری معانی یک واژه چندمعنا (در اینجا نان) مورد بررسی قرار گیرد. داده های این پژوهش با بررسی واژه نان در پیکره بی جن خان و 18 لغت نامه معتبر زبان فارسی به دست آمده اند. نتایج حاصل، حاکی از آن است که هفت انگیزش معناساز (ظاهر، ارزش، تعامل، خوردن، مالکیت، مقدار و مکان) در ساخت معانی مختلف نان نقش دارند که از این تعداد، به ترتیب، دو انگیزه تعامل با نان و ارزش آن، دارای بالاترین بسامد بوده است.
۲۸.

بررسی استدلال تحدی در چاچوب نظریه استدلال ورزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قرآن استدلال تحدی طرحواره های استدلال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۱ تعداد دانلود : ۱۶۳
هدف از انجام این پژوهش مطالعه و تحقیق بروی استدلال های به کاررفته در آیات تحدی بر اساس چارچوب معرفی شده داگلاس والتون(2008) است. در این پژوهش استدلال های آیات تحدی را با استدلال های پیشنهادی والتون(2008) مقایسه، و سپس به بررسی نتایج حاصل از آن پرداخته ایم. والتون در حوزه فلسفه به بررسی انواع استدلال های مورد استفاده در بافت ها ی مختلف پرداخته است و شاکله هایی برای هرکدام از این استدلال ها طرح ریزی کرده است. قصد ما بررسی استدلال در بافت قرآنی و به ویژه استدلال مستتر در آیات تحدی است.ازآنجایی که به باور مسلمانان بهترین استدلال برای انسان ها از جانب خداوند مطرح می شود بررسی استدلال های قرآن و به طور خاص آیات تحدی به عنوان یکی از راه های اقناع منطقی انسان و مقایسه با انواعی که توسط انسان ها مطرح می شود ضروری به نظر می رسد. نتایج این بررسی می تواند بیانگر نوعی نگاه روان شناختی از روحیات و منطق انسان باشد که علم خداوند به آن احاطه دارد و به انسان شناسی عمیق تر و صحیح تر بیانجامد.می دانیم که خداوند در قرآن در پنج آیه به همانند طلبی سخنی مانند قرآن پرداخته است و از مشرکان خواسته است که اگر ادعا دارید که این قرآن سخن بشری (و گفته ی شخص پیامبر) است پس مانند آن را بیاورید. به این گونه آیات تحدی گفته می شود. به نظر می رسد این نوع استدلال نوعی منحصربه فرد از انواع استدلال ها باشد که با توجه به معنای اصطلاحی آن در چارچوب والتون جای نداشته باشد. در این پژوهش پس از بررسی آیات مربوط به تحدی و مقایسه آن ها با هرکدام از طرحواره های والتون به این نتیجه رسیدیم که استدلال به کاررفته در تحدی با هیچ یک از شصت مورد طرحواره ی استدلال معرفی شده توسط والتون مطابقت نداشته است و بنابراین آن را به عنوان استدلالی با طرحواره ی جدید به این مدل معرفی کردیم.  
۲۹.

مقایسه خروج بند موصولی در سفرنامه های زبان فارسی (با تمرکز بر سه سفرنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بندموصولی خروج بند موصولی وزن دستوری سفرنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۸ تعداد دانلود : ۲۴۲
خروج بند موصولی یک فرایند نحوی اختیاری است که تحت تأثیر عوامل سبکی و گفتمانی رخ می دهد. این پژوهش وضعیت بندهای خروج یافته در سه سفرنامه منتخب از سه دوره تاریخیِ زبان فارسی را مطالعه و بررسی می کند. پژوهندگان می کوشند این بندها را براساس جایگاه موصولی سازی، شیوه نحوی نمایش ارتباط بند موصولی با هسته آن و همچنین مقایسه بندهای خروج یافته براساس عوامل گفتمانی مانند ساخت اطلاعی، وزن دستوری و فراوانی خروج بند موصولی بررسی کنند؛ البته با تمرکز بر میزان همگرایی/ واگرایی نتایج حاصل از خروج بند موصولی به عنوان یک فرایند نحوی سبکی و ویژگی های سبک شناختی این آثار. بدین منظور سه سفرنامه انتخاب شد: سفرنامه ناصرخسرو (ناصرخسرو قبادیانی مروزی)، سفرنامه خطای نامه (علی اکبر خطایی)، کارنامه سفر به چین (محمدعلی اسلامی ندوشن). با نمونه گیری نظام مند از متن سفرنامه های منتخب، تعداد 645 بند موصولی استخراج شد و سپس این بندهای موصولی براساس پنج شاخص خروج یا خارج نشدن بند، جایگاه موصولی سازی، شیوه نحوی ارتباط بند موصولی با هسته اسمی، ساخت اطلاعی فعل و وزن دستوری بررسی شد. نتایج مطالعه نشان دهنده فراوانی نسبتاً بالای خروج بند موصولی در دو کتاب سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی (63 درصد) و کارنامه سفر به چین (45 درصد) و وقوع بسیار پایین آن در خطای نامه (22 درصد) است. همچنین میزان ظهور گروه اسمی مرجع در جایگاه افزوده بندهای پیرو در دو کتاب ذکرشده پایین تر (28 درصد) و در سفرنامه خطای نامه بالاتر (36 درصد) است. همچنین براساس ملاک وزن دستوری بندهای خروج یافته، بین دو کتاب سفرنامه ناصرخسرو و کارنامه سفر به چین ازسویی و کتاب خطای نامه از دیگر سو، تفاوت معناداری مشاهده می شود. براساس مجموع تفاوت های ذکرشده و با در نظر گرفتن اثر پردازشی خروج بندهای موصولی بر درک بهتر متن توسط مخاطب، این پژوهش شیوه دو کتاب سفرنامه ناصرخسرو (متعلق به نثر مرسل فارسی) و کارنامه سفر به چین (نثر ساده معاصر) را در زمینه خروج بند موصولی مشابه و برای پردازش هرچه بهتر متن در نظر می گیرد؛ درحالی که کتاب خطای نامه که به متون متکلف و مصنوع دوره صفویه تعلق دارد، با دو کتاب دیگر متفاوت است و در آن، در مقایسه با دو اثر پیشین، وقوع فرایندهایی کم بسامد تلقی می شود که به پردازش بهتر متن کمک می کند.
۳۰.

بررسی تأثیر دو مؤلفه نحویِ وجهیت و تعدی در بازنمود خود و دیگری در متون مطبوعاتی در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل گفتمان انتقادی مطبوعات تعدی وجهیت گروه خودی گروه مقابل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۹ تعداد دانلود : ۲۷۰
در این پژوهش با استفاده از مفاهیم و ابزارهای زبان شناختی در تحلیل گفتمان انتقادی (با بررسی دو مؤلفه تعدی و وجهیت در چهل متن منتخب از روزنامه ها) چگونگی بازنمود خود و دیگری، در پاره ای از متون مطبوعاتی معاصر نشان داده شده است. تئون ون دایک معتقد است در متون مختلف (از جمله متون مطبوعاتی و سیاسی) تمایل غالب این است که خود و گروه خودی، همواره بازنمودی مثبت و دیگران و گروه مقابل بازنمودی منفی داشته باشند. نویسندگان این کار را توسط برجسته سازی و تأکید بر خصوصیات و فعالیت های اجتماعی مثبت ما و منفی آن ها (گروه مقابل) و ناچیز انگاشتن و رفع تأکید از خصوصیات و فعالیت های مثبت آن ها و منفی ما، انجام می دهند. در تحلیل و بررسی داده ای پژوهش مشاهده شد که انتخاب های نحویِ تعدی و وجهیت در راستای همین استراتژی، یعنی منفی نشان دادن گروه مقابل و مثبت نشان دادن گروه خودی هستند.
۳۱.

بررسی و تحلیل چگونگی توصیف «بوها» در متون نوشتاری زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: توصیف بوها پیکره زبان فارسی استعاره حس آمیزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۷ تعداد دانلود : ۱۴۷
مقاله حاضر به چگونگی توصیف بوها درداده های منتخب از متون ادبی زبان فارسی می پردازد. به این منظور نمونه های کاربرد واژه «بو» و وابسته های آن از دو پیکره نوشتاری (شامل متون خبری و داستانی) با حدود نه میلیون واژه استخراج شدند و بر اساس ویژگی های ساختاری و معنایی دسته بندی و توصیف شدند. بررسی داده ها نشان می دهد بوها در زبان فارسی بیشتر با ساختهای اضافی توصیف می شوند تا ساختهای وصفی (82% در مقابل 18%). در مورد شیوه توصیف بوها نیز مشخص شد فارسی زبان ها ترجیح می دهند بوها را با اشاره به منشا ان توصیف کنند تا با استفاده از صفات. علاوه بر اینها مشخص شد در ترکیب های اضافی ای که بو با یک واژه انتزاعی همراه می شود بو کاربردی استعاری می یابد و مجازاً به معنی«اثر و نشانه» به کار می رود. در مورد ویژگی های صفاتی که برای توصیف بوها به کار گرفته می شوند نیز روشن شد که از یک سو صفات محدودی برای توصیف بوها وجود دارند و از دیگر سو این صفات را می تواناز نظر معنایی به سه دسته صفات مطبوع، صفات نامطبوع و صفاتی که بر خاص بودن بو تأکید می کنند دسته بندی کرد. علاوه بر اینها مقایسه دو دسته داده نشان داد که در داده های مستخرج از متون خبری، نسبت کاربرد استعاری بو و در داده های مستخرج از متون داستانی، نسبت توصیف بو با منشا آن بیشتر است که با توجه به تنوّع ماهیت متونی جامعه آماری پژوهش، قابل توضیح است.
۳۲.

بررسی کنش گفتار «دروغ» و رابطه آن با متغیرهای سن، جنسیت، رشته تحصیلی، منطقه جغرافیایی و مذهب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نمونه اعلای دروغ جنس منطقه جغرافیایی مذهب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۰ تعداد دانلود : ۳۶۲
پژوهش حاضر، مطالعه ای توصیفی، تحلیلی و میدانی است که به بررسی نمونه اعلای دروغ در زبان فارسی و همچنین به ارتباط میان کنش گفتار دروغ و متغیرهای سن، جنسیت، رشته تحصیلی، جهت گیری مذهبی، منطقه جغرافیایی ( شهر یا مکانی که آزمودنی های مورد نظر در آن بزرگ شده اند) می پردازد. در این پژوهش از پرسشنامه ی رویکردهای مذهبی آلپورت و همچنین پرسشنامه ی کلمن و کی استفاده نموده و برای تحلیل داده های حاصل از نرم افزار اس پی اس اس نسخه ی ۲۲، بهره گرفته ایم. این پرسشنامه ها به ۲۸۰ دانشجوی دانشکده ی ادبیات که در ۸ رشته ی مختلف در مقطع تحصیلات تکمیلی، مشغول به تحصیل بودند، داده شد. انتخاب آزمودنی ها به صورت داوطلبانه و براساس جدول تعمیم پذیری مورگان، انجام گرفت. نتایج این بررسی ها نشان داد که نمونه ی اعلای دروغ در زبان فارسی دارای سه مؤلفه است: مؤلفه ی بیان خبر، مؤلفه ی کذب بودن خبر و مؤلفه ی قصد فریب داشتن. نتایج همچنین نشان داد که تنها میان متغیر منطقه ی جغرافیایی و مفهوم دروغ همبستگی و ارتباط وجود دارد و میان سایر متغیرهای مورد نظر با کنش گفتار دروغ تفاوت معنادار مشاهده نشد.
۳۳.

بررسی ظرایف معناییِ نوع تعلیمی در بخشی از هفت پیکر بر پایه سبک شناسی لایه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لایه های زبانی معنا تعلیمی هفت پیکر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۷ تعداد دانلود : ۳۷۰
آثار ادبی متناسب با نوع ادبی، شاخصه هایی می یابند. تنوع محتوایی در بعضی از آثار ممکن است زمینه آشفتگی و عدم تناسب زبان با شاخصه های نوع را فراهم آورد. هفت پیکر اثری است که تنوع محتوایی از ارزش های آن نکاسته است. تناسب زبان با شاخصه های صوری و محتوایی در انواع ادبی و ظرایف پیوند هنری زبان و معنا در لایه های مختلف، از عوامل اعتلای این اثر است. از آنجا که اثرِ ادبی متشکل از لایه های درهم تنیده ای است، تحلیل متن هفت پیکر با رویکرد سبک شناسی لایه ای ، شیوه ای کارآمد در کشف ظرایف هنری و ظرفیت های زبانیِ به کاررفته در هر لایه است. لایه های زبانی هفت پیکر متناسب با تغییر محتوا در هر بخش، شاخصه هایی در لایه های زبان می یابد. نظامی فراخور محتوا که رنگ تعلیمی، غنایی و حماسی به خود می گیرد، با ایجاد تناسب میان شاخصه های زبان و محتوا، گزینش و نحوه کاربرد واحدهای زبانی، پیوند درونی لایه های زبان، تنش در عناصر زبان و ایجاد دلالت مندی، سبب حرکت زبان در راستای تقویت محتوا و تبلور نوع ادبی در آن بخش می شود. در بخش های تعلیمی، بهره مندی از شاخصه های صوری و محتواییِ این نوع، سبب استحکام زبان در این اثر شده است.  
۳۴.

بررسی تفاوت های جنسیتی در توصیف و بیان درد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: بیان درد سنجش درد تفاوت های جنسیتی پرسش نامه مک گیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۵ تعداد دانلود : ۲۳۱
 مقاله حاضر به بررسی نقش زبان و جنسیت در انتقال و بیان درد می پردازد. به همین منظور، از 31 زن و 31 مرد خواسته شد تا یک پاراگراف درباره بدترین تجربه دردی که داشته اند آزادانه بنویسند. متون با استفاده از نرم افزار مکس کیودا (نسخه 11) کدگذاری و تحلیل شدند. تحلیل متون با توجه به ابعاد چهارگانه درد که در پرسش نامه درد مک گیل آمده است، نشان می دهد گرچه میانگین طول متون یکی است، تعداد کدهای استخراج شده از متون زنان بیشتر از متون مردان است. این نکته بیانگر آن است که در مجموع زنان توصیفی جزئی تر از تجربه درد (در مقایسه با مردان) به دست داده اند. زنان و مردان هر دو به بیان عواطف همراه درد بیش از سایر جنبه های درد پرداخته اند. اما در بیان بُعد حسی درد که به کانون و ویژگی های جسمی درد مربوط می شود، مردان جزئیات بیشتری را بیان کرده اند. در مجموع، به جز در بُعد حسی بیان درد، در سایر جنبه های بیان درد پاسخ زنان متنوع تر و جزئی تر از پاسخ مردان بود. علاوه بر اینها، آزمون معناداری (آزمون تی مستقل) برای بررسی تفاوت های دو گروه نشان داد در دو بُعد حسی و ارزیابی تفاوت زنان و مردان معنادار است؛ اما در سایر ابعاد این تفاوت معنادار نبوده است. آگاهی به تفاوت های ذکرشده میان زنان و مردان در به کارگیری زبان برای توصیف و بیان درد، به ویژه در بُعد حسی آن، می تواند به متخصصان امرِ درمان برای تشخیص و درمان کمک کند.
۳۵.

تحلیلِ محتوای زبانیِ مضامینِ یادداشت های خودکشی (مطالعه موردی 30نمونه در شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان شناسی حقوقی تحلیل زبانی مضمون یادداشت خودکشی براون وکلارک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶ تعداد دانلود : ۱۳۴
یادداشت های خودکشی تنها مدرک قابل اعتنا در پرونده های مرگ مشکوکی است که با عنوان خودکشی در شعب ویژه قتل عمد مطرح می شوند. از همین رو احراز اصالت یا جعلی بودن آن نقش انکارناپذیری در تشخیص قتل عمد از خودکشی و نیز تصمیم قضایی در مرحله تحقیقات مقدماتی و صدور حکم بر عهده دارد. ازآنجاکه محتوای این یادداشت ها دارای «داده های زبانی» است، می توان از رویکرد زبان شناسی حقوقی و یافته های آن در مسائل قضایی در دهه های اخیر بهره برد. این رویکرد منجر به پیدایش پیشرفت علمی در بررسی یادداشت ها ازجمله؛ تحلیل گفتمان، سبک شناسی جنایی، معناشناسی قضایی، تحلیل محتوای مضمونی و ... شده است. این پژوهش با بررسی یادداشت ها از طریق تحلیل محتوای مضامین می کوشد به این پرسش ها پاسخ دهد: آیا مضامین موجود دریادداشت ها تکرار پذیر هستند؟ آیا رابطه معناداری بین مضامین پرتکرار و وقوع آن ها در جامعه آماری نمونه با جامعه آماری وجود دارد؟ این پژوهش با تکیه بر روش تحلیلِ محتوای براون و کلارک (2006) و مورد آزمون دوجمله ای قراردادن نتایج آن، به پاسخ این سوالات دست یافته و از آن به عنوان یکی از قرائن برای مقام قضایی در تشخیص یادداشت های واقعی از ساختگی بهره ببرد.کلیدواژه ها: زبان شناسی حقوقی، تحلیل زبانی، مضمون، یادداشت خودکشی، مشهد
۳۶.

بررسی ظرایف معنایی در بخش هایی از هفت پیکر بر پایه تحلیل لایه نحوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ظرایف معنایی لایه نحوی هفت پیکر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷
در آثار برجسته ادبی، ظرایف هنریِ خاصی در نحوه کاربرد واحدهای زبانی در لایه های مختلف وجود دارد. هفت پیکر نیز از آثاری است که در سطوح مختلفِ آن از ظرفیت های زبانی متنوّعی به منظورِ برجستگی، تولید و القای محتوا استفاده شده است. بعضی از تمهیدات زبانی در لایه نحوی، نوعی تشخّص سبکی را در این اثر ایجاد می کند . اثرِ ادبی متشکّل از لایه های درهم تنیده است؛ ازاین رو تحلیل هفت پیکر با رویکرد سبک شناسی لایه ای، شیوه مناسبی برای کشف ظرفیت های زبانی و کارکردِ هنریِ واحدهای زبانی است. ازآنجاکه بخشی از ظرایف سبکی و معنای متن، بسته به گزینش ساخت های نحوی و نحوه کاربرد آن هاست، واکاویِ لایه نحوی در کشف ظرفیت های زبانی و پیوند هنری زبان و معنا کارآمد است. در این پژوهش سعی بر آن است که با بررسی لایه نحوی، در بخش هایی از هفت پیکر به ویژه تحمیدیه و نصیحت فرزند، کارکردهای هنری واحدهای زبانی در تولید و القای مفاهیم کشف شود. کارکردهای معناشناسی در چینش عناصر زبانی، صدای نحوی، طول جملات، الگوهای نحوی نوبنیان و دلالت های ضمنی در وجهیت نمونه هایی از تمهیدات زبانی در سطح نحوی است که تحلیل آن ها سبب درک عمیق تری از محتوا می شود.
۳۷.

دلایل خروج بند موصولی در متون تاریخی: مطالعه موردی سفرنامه ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بند موصولی خروج بند موصولی وزن دستوری سفرنامه ناصرخسرو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۲۱
پژوهش پیش رو با مطالعه خروج بند موصولی و عوامل مؤثر بر آن به عنوان یک فرایند نحوی اختیاری، به بررسی شباهت ها و تفاوت های عوامل مؤثر بر خروج بند موصولی در سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی پرداخته است. در این راستا با نمونه گیری نظام مند  و بررسی نیمی از  این متن تاریخی با فاصله های ده صفحه ای، جملات موصولی متن استخراج و فرایند خروج بند از حیث میزان خروج، جایگاه های خروج در دسترس، وضعیت معرفگی گروه اسمی، ارتباط جایگاه های افزوده با خروج بند و فراوانی آن ها در بند موصولی به نسبت بند اصلی، شیوه ارتباط بند موصولی با گروه اسمی مرجع، ساخت اطلاعی فعل، و وزن دستوری سازه های خروج یافته، مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های این پژوهش نشان دهنده رواج بالای خروج بند موصولی در سفرنامه ناصرخسرو است به نحوی که تعداد 138 بند از مجموع 221 بند موصولی کتاب (62%) در جایگاه پس از فعل ظاهر شده و خروج یافته اند. همراستا با سلسله مراتب جهانی کینان و کامری (Keenan & Comrie, 1977) بیشترین خروج بند موصولی در سفرنامه مورد بحث از جایگاه های فاعلی و مفعولی صورت گرفته است. بیش از 50 درصد موارد خروج بند موصولی پیش از فعل های ربطی با ساخت اطلاعی زمینه ای بوده و همچنین بر اساس معیار وزن دستوری، بندهای خروج یافته از متن، در مقایسه با بندهای خروج یافته متون معاصردر مطالعه راسخ مهند و دیگران ( Rasekh Mahand et al., 2012) بندهای سبک تری محسوب می شوند. به علاوه، در متن سفرنامه چند نمونه از ضمیرگذاری بند موصولی در جایگاه فاعلی مشاهده شد که در فارسی امروز غیر دستوری محسوب می شود اما به نظر می رسد در آن دوره جایز شمرده می شده است.
۳۸.

روابط بینامتنی داستان گنبد سیاه با قرآن بر پایه ی تحلیل لایه ی واژگانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روابط متنی قرآن لایه ی واژگانی هفت پیکر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۰۵
هفت پیکر از آثار برجسته ی ادبی با بیانی رمزی است که بسیاری از ظرفیت های زبانی آن ناشناخته است. ازآنجاکه محتوای یک اثر ائتلافی از معانی واژه ها است و نمود واژگانی سبک در اثر به مراتب بیشتر از لایه های دیگر است، واکاوی لایه ی واژگانی در کشف ظرفیت های زبانی و پیوند هنری زبان و معنا کارآمدتر است. در این پژوهش با بررسی لایه ی واژگانی به ویژه هنرِ واژه گزینی، نقش این سازه ی زبانی در بازنماییِ روایت ثانوی در داستان «گنبد سیاه» مشخص می شود. سراینده به منظور اثربخشی و درک عمیق ترِ خواننده از پیام متن، داستان آدم (ع) را به موازات داستان گنبد سیاه در سطح زیرین روایت می کند. گزینش واژه ها متناسب با ارزش آن ها در بافت متنی و نقششان در پیوند با فرامتن است؛ ازاین رو واژه هایی که در بازنمایی روایت ژرف ساختی ایفای نقش می کنند، رمزگانی نمادین هستند که ازنظر محتوایی، قابلیت دریافت های چندگانه به متن می بخشند و از دیدگاه ساختاری، عامل انسجام در روایت ژرف ساخت و تداعی رخدادهای آن هستند. بسامد و تکرار واژگان به متن قابلیت ارجاع به روایت ثانوی را می دهد. استفاده از شگردهایی مانند نقش منادایی، صفت جانشین اسم و آوردن ضمیر شخصی قبل از واژه ها، شیوه هایی مناسب برای برجسته سازی رمزگان است.  
۳۹.

تحلیل مبانی طنزپردازی در داستان های شهرام شفیعی و سعید هاشمی بر مبنای نظریه طنز ایوان فوناژی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فوناژی طنز کودک و نوجوان شهرام شفیعی سعید هاشمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۰۵
از آنجا که مهم ترین ویژگی داستان های شفیعی و سعید هاشمی ، طنزپردازی است و نظریه طنز ایوان فوناژی از قابلیت بالایی برای بررسی طنز در آثار ادبی، برخوردار است، لذا در این مقاله چند اثر از این دو نویسنده بر مبنای نظریه فوناژی بررسی می شود. فوناژی آراء متنوعی در باب طنز در گروه سنی کودک و نوجوان دارد که می توان آن ها را در سیزده مؤلّفه جمع کرد. ابعاد سیزده گانه طنز در نظریه فوناژی از این قرار هستند: صنعت جناس، دومعنایی، انحراف از هنجار، چندمعنایی، هم نویسی، هم آوایی، ابهام های نحوی، ابهام در روساخت جمله، ابهام در ژرف ساخت، اختلاط و ابهام ژرف ساخت و روساخت، تضاد معنا میان روساخت و ژرف ساخت، تأکید آوایی، مکث آوایی، تحریف آوایی(ادغام و قلب). نتایج نشان می دهد شفیعی مهارت عجیبی در آفرینش انحراف از معیار از طریق انواع مصادیق آن دارد. همچنین هاشمی تضاد میان روساخت و ژرف ساخت را بسیار بهتر پرورانده و به کار برده است.
۴۰.

دلایل نقشی خروج جمله واره موصولی و ارتباط آن با عوامل سبکی در متون روایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جمله واره موصولی خروج جمله واره موصولی وزن دستوری سفرنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۸۶
خطای نامه سفرنامه ای است منثور متعلق به دوران سلطان سلیم بایزید عثمانی در سال 911 هجری قمری که سید علی اکبر، ملقب به خطایی، بازرگان و به قولى «ایلچى ایرانى» همزمان با سلطنت شاه اسماعیل صفوی در شرح سفرش به سرزمین خطای (همان چین و خطا) تحریر نموده است. مطالعه حاضر با در نظر گرفتن فرایند خروج جمله واره موصولی، در پی بررسی انگیزه ها و علل این فرایند در این اثر تاریخی است. براین مبنا با نمونه گیری نظام مند از متن این سفرنامه، تمام جمله واره های موصولی آن استخراج شده و ازحیث عواملی چون: نسبت خروج جمله واره به حفظ آن در جایگاه کانونی، جایگاه گروه اسمی مرجع جمله واره موصولی در هر دو بند پایه و پیرو، شیوه نمایش ارتباط جمله واره موصولی با گروه اسمی مرجع، تأثیر ساخت اطلاعی و تأثیر وزن دستوری جمله واره موصولی بر فرایند خروج مطالعه شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که از مجموع 173 جمله واره موصولی کتاب، تنها 39 بند یعنی چیزی کمتر از 23 درصد خروج یافته اند که هرچند از این تعداد بیشترین موصولی سازی از جایگاه سازه های اصلی جمله (جایگاه فاعل و مفعول) صورت گرفته است، لیکن در جملات پیرو، حضور گروه اسمی مرجع در جایگاه های افزوده (متممی، مضاف الیهی و قیدی) با افزایشی دوبرابری نسبت به جملات پایه به 36 درصد می رسد. پرکاربردترین روش نمایش ارتباط جمله واره موصولی با گروه اسمی مرجع خود در این کتاب، استفاده از خلأگذاری بوده و تأثیر ساخت اطلاعی فعل، بر خروج جمله واره موصولی مؤثر قلمداد می شود. همچنین وزن دستوری جمله واره های خروج یافته در این اثر برابر 4 بوده و نمایانگر آن است که در این کتاب، به طور میانگین جمله واره های موصولی که طولی چهار برابر گروه فعلی داشته اند، خروج یافته و جملات کوتاه تر در جایگاه کانونی خود باقی مانده اند. در کنار سایر عوامل مورد پژوهش، نرخ پایین خروج جمله واره های موصولی و حفظ آنها درجایگاه کانونی خود، عاملی است که به نظر می رسد به دشواری درک این متن از سوی خواننده افزوده است و می تواند در کنار سایر شاخص های سبک شناسی مطرح در زمینه متون دوره مورد بحث، مورد توجه و مطالعه قرار گیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان