آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۲

چکیده

خطای نامه سفرنامه ای است منثور متعلق به دوران سلطان سلیم بایزید عثمانی در سال 911 هجری قمری که سید علی اکبر، ملقب به خطایی، بازرگان و به قولى «ایلچى ایرانى» همزمان با سلطنت شاه اسماعیل صفوی در شرح سفرش به سرزمین خطای (همان چین و خطا) تحریر نموده است. مطالعه حاضر با در نظر گرفتن فرایند خروج جمله واره موصولی، در پی بررسی انگیزه ها و علل این فرایند در این اثر تاریخی است. براین مبنا با نمونه گیری نظام مند از متن این سفرنامه، تمام جمله واره های موصولی آن استخراج شده و ازحیث عواملی چون: نسبت خروج جمله واره به حفظ آن در جایگاه کانونی، جایگاه گروه اسمی مرجع جمله واره موصولی در هر دو بند پایه و پیرو، شیوه نمایش ارتباط جمله واره موصولی با گروه اسمی مرجع، تأثیر ساخت اطلاعی و تأثیر وزن دستوری جمله واره موصولی بر فرایند خروج مطالعه شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که از مجموع 173 جمله واره موصولی کتاب، تنها 39 بند یعنی چیزی کمتر از 23 درصد خروج یافته اند که هرچند از این تعداد بیشترین موصولی سازی از جایگاه سازه های اصلی جمله (جایگاه فاعل و مفعول) صورت گرفته است، لیکن در جملات پیرو، حضور گروه اسمی مرجع در جایگاه های افزوده (متممی، مضاف الیهی و قیدی) با افزایشی دوبرابری نسبت به جملات پایه به 36 درصد می رسد. پرکاربردترین روش نمایش ارتباط جمله واره موصولی با گروه اسمی مرجع خود در این کتاب، استفاده از خلأگذاری بوده و تأثیر ساخت اطلاعی فعل، بر خروج جمله واره موصولی مؤثر قلمداد می شود. همچنین وزن دستوری جمله واره های خروج یافته در این اثر برابر 4 بوده و نمایانگر آن است که در این کتاب، به طور میانگین جمله واره های موصولی که طولی چهار برابر گروه فعلی داشته اند، خروج یافته و جملات کوتاه تر در جایگاه کانونی خود باقی مانده اند. در کنار سایر عوامل مورد پژوهش، نرخ پایین خروج جمله واره های موصولی و حفظ آنها درجایگاه کانونی خود، عاملی است که به نظر می رسد به دشواری درک این متن از سوی خواننده افزوده است و می تواند در کنار سایر شاخص های سبک شناسی مطرح در زمینه متون دوره مورد بحث، مورد توجه و مطالعه قرار گیرد.

Functional Motivations of Relative Clause Extraposition and its Association with Stylistics in Narrative Texts

Khatay-Namih is a Travelogue Belonging to 1506 AD, which was Composed by a Merchant who had Travelled to China. The Current study Probes relative clause Extraposition and its Motivations as a non-obligatory Movement mainly based on Functional and Stylistic Criteria in this Travelogue. In this study, 173 Relative Clauses were Extracted from 173 pages based on Systematic Sampling that Covers more than half of the book. All Relative Clauses were Analyzed based on: their Position, Role of Head NPs and the information Structure of their Verbs. Data Suggest that the rate of Relative clause Extraposition in Khatay-Namih Travelogue is not Remarkable (23%); however, most relative clauses Generally tend to Modify Subject and Object NPs (Keenan & Comrie, 1977). In this book, Relative clauses Function mostly as the Modifier of Adjuncts like adverbs. This study also shows the Significant effect of verb Information Structure on relative clause extraposition, as more than 76% of all extraposed clauses include linking Verbs that seem to have Old-given information. Regarding the Grammatical weight, the Extraposed Relative clauses of Khatay-Namih are heavy showing Degree (4) Compared to the Weight of the Main Clause from which they have been Extracted. In all Factors Studied Including Extraposition Frequency, Head NP role in the Main, and Subordinate clause, head NPs within the relative clause, and relative clause Grammatical weight, Khatay-Namih Travelogue shows a Relative Complexity in the style and Structures of its Sentences which can also be Considered as a Characteristic of the Writing and Prose of the Safaviyeh Period. The fact Coordinates with the Stylistic Criteria of this Period Reported in Different other Works.

تبلیغات