غلامحسین انتصار فومنی

غلامحسین انتصار فومنی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۱ مورد.
۱.

الگو و روش های رشد اخلاقی در سنین کودکی از دیدگاه نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قرآن نهج البلاغه اخلاق رشد اخلاقی کودک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 296 تعداد دانلود : 211
گستردگى اخلاق و بیان رفتار عقلانى در آموزه هاى نهج البلاغه قابل انکار نیست، بى شک تأثیر غیر قابل انکار اخلاق در رسیدن به هدف ادیان و خاصه دین اسلام که تکامل و در نهایت تقرب انسان به خدا است، انگیزه اصلى این گستردگى مى باشد. این مقاله با رویکرد تحلیلی و توصیفی و با هدف بررسی الگوی رشد اخلاقی در سنین کودکی در میان آموزه هاى نهج البلاغه پرداخته است. اخلاق اساسی ترین و مهم ترین چیزی است که در زندگی فردی و اجتماعی رخ می نماید، و بی گمان به همه چیز زندگی رنگ می زند و جهت می دهد. امام علی (ع) تنها چیزی را که قائل است باید بر آن ایستاد و تعصّب ورزید و از آن عدول نکرد، اخلاق است. برای موجوداتی که در طریق تغییر، تحول، رشد و تکامل هستند معمولاً موسم مناسبی وجود دارد که در آن به بهترین و مناسب ترین رشد خود می رسند و آثار مورد انتظار از آنها تجلی می یابد موسم مناسب تربیت، در اوایل زندگی یعنی دوره کودکی، آنگاه که فرزند هنوز قلبی آسمانی و بی آلایش دارد. اصل «محبت و تکریم» به عنوان زمینه اى براى برقرارى ارتباط با کودکان همچنان که اصل « روش الگویی» در کنار محبت هرگز مغفول واقع نشده است. اصل « تذکر»، «اعتدال» و « تشویق » «عبرت گیری» و «تربیت عملی » از دیگر اصول روش های رشد اخلاقی در سیره حضرت علی (ع) به شمار مى رود. به نظر می رسد، در حوزه تعلیم و تربیت یکی از مهم ترین، تأثیرگذارترین و در عین حال، دشوارترین مباحث، رشد اخلاقی و اخلاقی بارآوردن کودکان است. از این رو، پرداختن به مباحث مربوط به اخلاق و به تبع آن رشد اخلاقی از جایگاه رفیعی برخوردار است.
۲.

نقش میانجی خودکارآمدی تحصیلی و عزت نفس در رابطه بین سبک های تفکر و اضطراب امتحان دانش آموزان دختر

تعداد بازدید : 36 تعداد دانلود : 986
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی خودکارآمدی تحصیلی و عزت نفس در رابطه بین سبک های تفکر و اضطراب امتحان دانش آموزان انجام گرفت. روش پژوهش همبستگی بود. تمامی دانش آموزان دختر پایه یازدهم دوره متوسطه دوم تبریز که در سال تحصیلی 99-1398 به تحصیل مشغول بودند، جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل دادند. نمونه مورد مطالعه 430 دانش آموز بود که به روش خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه های اضطراب امتحان ابولقاسمی و همکاران (1388)، خودکارآمدی تحصیلی میجلی و همکاران (2000)، سبک تفکر استرنبرگ و واگنر (1992) و مقیاس عزت نفس روزنبرگ (1965) بودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد روابط مستقیم روابط مستقیم خودکارآمدی، عزت نفس و سبک تفکر آزاداندیش، اجرایی، برون نگر و جزئی نگر بر اضطراب امتحان دانش آموزان معنادار است (05 / 0>P). سبک های تفکر تفکر اجرایی، آزاداندیش، برون نگر و کلی نگر با میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی، بر اضطراب امتحان دانش آموزان اثر غیر مستقیم دارند (05 / 0>P). سبک تفکر اجرایی، جزئی نگر، قانون گذار و کلی نگر با میانجی گری عزت نفس، بر اضطراب امتحان دانش آموزان اثر غیر مستقیم دارند (05 / 0>P). مدل پژوهش دارای برازش بوده و تأیید شد. نتایج پژوهش روابط مستقیم و غیر مستقیم خودکارآمدی تحصیلی، عزت نفس و سبک های تفکر را با اضطراب امتحان دانش آموزان تأیید کرد. بر اساس نتایج پژوهش حاضر معلمان و مشاوران مدارس می توانند با ارتقای خودکارآمدی تحصیلی و تقویت سبک های تفکر انتزاعی، عینی اضطراب امتحان دانش آموزان را کاهش دهند.
۳.

طراحی و ارائه الگوی مناسب برای ارتقای کیفیت مدیریت آموزشگاهی در مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت مدارس ابتدایی مدیریت آموزشگاهی طراحی الگو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 733 تعداد دانلود : 342
مقدمه و هدف : پژوهش حاضر با هدف  طراحی و ارائه الگوی مناسب برای ارتقای کیفیت مدیریت آموزشگاهی در مدارس ابتدایی استان زنجان انجام شده است. روش شناسی پژوهش : روش پژوهش ترکیبی با طرح اکتشافی- مدل توسعه ابزار بود. منابع گردآوری داده ها در بخش کیفی پژوهش شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته با 23 نفر، یادداشت برداری، اسناد عمومی و خصوصی بوده که به داده های متنی تبدیل شده و پس از آن کدگذاری متن با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا صورت گرفت. براساس نتایج بخش کیفی، ابزار اندازه گیری براساس مؤلفه های شناسایی شده در قالب پرسشنامه 107سؤالی طراحی گردیده و  روایی صوری و محتوایی آن با استفاده از نظر متخصصان تأیید و در نهایت ضریب پایایی به دست آمده (93/0) بود. برای برآورد اعتبار الگوی ارائه شده از تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کمی کلیه کارشناسان، راهبران آموزشی و مدیران مدارس ابتدایی استان زنجان(1079 نفر) بودند. علاوه براین، از تعداد120سند به دست آمده از متون علمی یادداشت برداری و استفاده شد. برای تحلیل داده های کمی از نرم افزار Amos استفاده شد. یافته ها : در بخش کیفی از نمونه گیری هدفمند و در بخش کمی با توجه به (حجم نمونه 283 نفر) به روش نمونه گیری خوشه ای از شهرها و مناطق مختلف استان داده ها جمع آوری گردید. نتایج بخش کیفی نشان دادکه الگوی ارتقای کیفیت مدیریت آموزشگاهی دارای 8 عامل، 26ملاک و 107نشانگر است. بحث و نتیجه گیری: نتایج تحلیل عاملی تاییدی مرتبه دوم نشان داد که عوامل 8 گانه (برنامه ریزی، آموزش و یادگیری، فعالیت های پرورشی و فوق برنامه، تربیت بدنی و سلامت، مشارکت، برقرای روابط انسانی، نظارت و راهنمایی، مدیریت امور اداری و اجرایی) دارای بار عاملی مناسب جهت پیش بینی  الگوی ارتقای کیفیت مدیریت آموزشگاهی است.  
۴.

رابطه ویژگی های شخصیتی با سرمایه روانشناختی معلمان و کارمندان دانشگاه

کلید واژه ها: ویژگی های شخصیتی سرمایه روانشناختی خودکارآمدی تاب آوری خوش بینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 245 تعداد دانلود : 994
در دهه های پایانی قرن بیستم، همزمان با گسترش رویکرد روان شناسی مثبت نگر توجه به ساختارهای شخصیتی و سرمایه روان شناختی روندی فزاینده داشته است. هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه ویژگی های شخصیتی با سرمایه روان شناختی معلمان و مقایسه آن با کارمندان دانشگاه بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری کلیه دبیران ناحیه دو رشت و کلیه کارمندان دانشگاه گیلان که در سال تحصیلی 95-1394 مشغول به کار بودند که از بین 602 نفر معلم 180 نفر و از میان 303 نفر کارمند دانشگاه گیلان، 90 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ویژگی های شخصیتی نئو (NEO) و پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز (Psy cap) استفاده گردید. داده ها با روش های رگرسیون چندگانه، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t مستقل مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که معلمان از ویژگی شخصیتی برونگرایی بالاتری نسبت به کارمندان دانشگاه برخوردارند (0/05>p) و تفاوت انعطاف پذیری معلمان با کارمندان دانشگاه با شرط نابرابری واریانس گروه ها (F=16/22)، با مقدار t مشاهده شده (3/12= t)، ازنظر آماری معنی دار است (0/01 >P). همچنین کارمندان دانشگاه از امیدواری و تاب آوری بالاتری نسبت به معلمان برخوردارند؛ در خودکارآمدی و خوش بینی تفاوت معنی داری باهم ندارند (0/05 ≤ P). بررسی نتایج بیانگر ضرورت توجه به ویژگی های شخصیتی و سرمایه روان شناختی افراد، هنگام گماردن به مشاغل گوناگون می باشد.
۵.

طراحی مدل بهینه مولفه های مدیریت و توسعه استعداد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استعداد مدیریت استعداد مولفه های مدیریت و توسعه استعداد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 859 تعداد دانلود : 133
مهمترین سرمایه هر سازمانی، سرمایه های انسانی آن است، مدیریت استعداد نیز اصلی ترین بخش مدیریت سرمایه های انسانی می باشد. با مدیریت صحیح این سرمایه ها سازمان ها می توانند به اهداف خود برسند. پژوهش حاضر درصدد طراحی مدل مطلوب مولفه های مدیریت و توسعه استعداد در شرکت نفت بوده است. روش پژوهش کیفی و از نوع تحلیل مضمون می باشد. داده های پژوهش از طریق مصاحبه عمقی با 14 نفر از خبرگان شرکت نفت که با استفاده ازروش نمونه گیری نظری انتخاب شده بودند، گردآوری و به اشباع نظری رسیده است. برای تحلیل داده ها از تحلیل مضمون، از نوع شبکه مضامین استفاده شده است. به منظور اعتبار سنجی مضامین از دو روش ارزیابی اعتبار به شیوه ارتباطی و نیز گروه متمرکز و جهت پایایی سنجی از قابلیت تکرارپذیری و نیز قابلیت انتقال یا تعمیم پذیری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که مدل مطلوب مولفه های مدیریت و توسعه استعدادها از 3 گام مقدماتی، اجرایی و تکمیلی براساس هشت مضمون سازمان یافته اصلی: استعداداندیشی، استعداد یابی، استعداد سنجی،استعداد پروری، استعداد گماری، استعداد سالاری، استعداد داری و استعداد سپاری تشکیل شده است.
۶.

اثربخشی آموزش هوش اخلاقی بر اخلاق تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دختر پایه دهم مدارس دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هوش اخلاقی اخلاق تحصیلی خودکارآمدی تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 810 تعداد دانلود : 540
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش هوش اخلاقی بر اخلاق تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دختر پایه دهم مدارس دولتی انجام شد. روش این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح گروه کنترل نامعادل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر پایه دهم شهر زنجان در سال تحصیلی 98-1397 به تعداد 771 نفر بودند که از بین آن ها نمونه ای به حجم 40 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و سپس به طور تصادفی در 2 گروه (1 گروه آزمایش و 1 گروه کنترل) تقسیم و جایگزین شدند. آزمودنی های هر دو گروه پرسشنامه های اخلاق تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی را در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. گروه آزمایش به مدت 11 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله آموزشی هوش اخلاقی قرار گرفتند درحالی که در طول این مدت گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش-های هوش اخلاقی در افزایش اخلاق تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان تأثیر داشت (001/0P˂). به طورکلی نتیجه این پژوهش نشان داد برای افزایش اخلاق تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان، استفاده از آموزش هوش اخلاقی مؤثر است.
۷.

مدل بهینه مدیریت استعداد در شرکت ملی نفت ایران براساس نظریه داده بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت و توسعه استعداد منابع انسانی نظریه داده بنیان شرکت ملی نفت ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 396 تعداد دانلود : 364
پژوهش حاضر با هدفِ طراحیِ مدل بهینه ی مدیریت استعداد در شرکت ملی نفت ایران انجام شد. این پژوهش از جهت هدف، کاربردی و از نظر ماهیتِ داده ها، کیفی از نوع داده بنیاد براساس پارادایم استراوس و کوربین است. جامعه آماری تحقیق، خبرگان و متخصصان حوزه منابع انسانیِ شرکت ملی نفت ایران بودند. نمونه گیری از آن به صورت نظری(هدفمند) انجام شد که 14 نفر را شامل می گردید. جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت. برای تحلیل داده ها از روش کدگذاری داده ها در سه مرحله ی کدگذاری باز، محوری و انتخابی با رویکرد نظریه داده بنیاد استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که مدل بهینه (مطلوب) مدیریت استعداد متشکل از شرایط عِلّی است که عبارتند از عوامل (درون و برون صنعتی)، شرایط زمینه ای (توسعه سازمانی)، شرایط مداخله ای (یادگیری سازمانی)، پدیده محوری (مدیریت و توسعه استعداد)، راهبرد عمل (استقرار سیستم جامع مدیریت عملکرد) و در نهایت، پیامدها از سه مقوله پیامدهای فردی، سازمانی و فراسازمانی تشکیل شده است .
۸.

شناسایی عوامل مؤثر بر الگوی ارتقای کیفیت مدیریت آموزشگاهی در مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارائه الگو ارتقای کیفیت مدیریت آموزشگاهی مدارس ابتدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 221 تعداد دانلود : 46
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی مناسب برای ارتقای کیفیت مدیریت آموزشگاهی در مدارس ابتدایی استان زنجان انجام شد. این پژوهش با رویکرد تفسیرگرایانه اجتماعی به دنبال بررسی این مسئله است که از دیدگاه کارشناسان و صاحب نظران مدیریت مدارس و راهبران آموزشی، عوامل، ملاک ها و نشانگر های ارتقای کیفیت مدیریت آموزشگاهی کدامند؟ بر این اساس، ابتدا حجم نمونه و روش نمونه گیری هدفمند و مصاحبه نیمه ساختاریافته با تعداد 25 نفر از مدیران مدارس دوره ابتدایی انجام شد؛ سپس ابزار اندازه گیری براساس مؤلفه های شناسایی شده در قالب پرسش نامه 107سؤالی طراحی گردید و روایی صوری و محتوایی آن با استفاده از نظر متخصصان تأیید شد و در نهایت ضریب پایایی(95/0) به دست آمد. داده های حاصل از منابع یادشده به داده های متنی تبدیل شد و از طریق روش زمینه ای به مقوله بندی داده های گردآوری شده اقدام گردید. پس از کدگذاری، باز، کدگذاری محوری و انتخابی انجام شد و بر این اساس 8 عامل، 26 ملاک و 107 نشانگر به دست آمد. یافته های پژوهش نشان داد برای ارائه الگوی مناسب ارتقای کیفیت مدیریت آموزشگاهی مجموعه عوامل 8 گانه (برنامه ریزی، آموزش و یادگیری، فعالیت های پرورشی و فوق برنامه، تربیت بدنی و سلامت، مشارکت، برقرای روابط انسانی، نظارت و راهنمایی، مدیریت امور اداری و مالی)، ملاک ها و نشانگر ها باید مورد توجه قرار گیرند.
۹.

مقایسه اثربخشی آموزش راهبرد های یادگیری خودگردان و کمک خواهی بر افزایش سرزندگی تحصیلی و وجدان تحصیلی دانش آموزان اهمال کار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش راهبرد یادگیری خودگردان آموزش راهبرد یادگیری کمک خواهی سرزندگی تحصیلی وجدان تحصیلی دانش آموزان اهمال کار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 519 تعداد دانلود : 30
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش راهبرد های یادگیری خودگردان و کمک خواهی بر افزایش سرزندگی و وجدان تحصیلی دانش آموزان اهمال کار انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با اجرای پیش آزمون - پس آزمون و با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی دانش آموزان مدارس غیرانتفاعی پسرانه شاخه نظری پایه دوم (یازدهم) دوره متوسطه دوم نواحی یک و دو رشت در سال تحصیلی 98-97 بود که از بین آنها تعداد 60 نفر به روش خوش های چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی به 3 گروه (2 گروه آزمایش و 1 گروه کنترل) تقسیم شدند. ابتدا، همه آزمودنی های سه گروه، پرسش نامه های سرزندگی تحصیلیدهقانی زاده و حسین چاری (1391) و مک ایلروی و بانتینگ (2002) را در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند؛ سپس یکی از گروه های آزمایش طی 12 جلسه ی 90 دقیق های تحت مداخله آموزشی راهبرد یادگیری کمک خواهیو گروه آزمایش دیگر نیز طی 15 جلسه ی 90 دقیق های تحت مداخله آموزشی راهبرد یادگیری خودگردانقرار گرفتند؛ در حالی که در طول این مدت، گروه کنترل هیچ گونه مداخله آموزشی دریافت نکردند. داده ها با استفاده از آزمون آمار استنباطی تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بنفرونی تحلیل شد. نتایج نشان داد کهآموزش راهبرد های یادگیری خودگردان و کمک خواهی سبب افزایش سرزندگی تحصیلی دانش آموزان اهمال کار می شود؛ همچنین، آموزش راهبرد های یادگیری خودگردان و کمک خواهی سبب افزایش وجدان تحصیلی دانش آموزان اهمال کار می شود؛ به علاوه، نتایج نشان داد که بین دو گروه آزمایش از نظر اثربخشی بر سرزندگی تحصیلی و وجدان تحصیلی تفاوت معناداری وجود ندارد. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که برای کاهش و یا از بین بردن اهمال کاری دانش آموزان، استفاده از آموزش راهبرد های یادگیری خودگردان و کمک خواهی مفید و مؤثر است.
۱۰.

تأثیر برنامه آموزشی توانبخشی شناختی بر هوش غیرکلامی، توجه و تمرکز، و عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توانبخشی شناختی اختلال یادگیری ریاضی توجه و تمرکز هوش غیرکلامی عملکرد تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 451 تعداد دانلود : 793
زمینه و هدف: میزان شیوع نسبتاً زیاد اختلال یادگیری ریاضی و وجود پیامدهای ناشی از آن که مبتلایان را نه تنها در دوران کودکی با دشواری های ویژه ای روبرو می سازد، که در اغلب موارد، هزینه های مادی و معنوی بسیاری را برای کودک، خانواده، و جامعه به دنبال دارد. برنامه توانبخشی شناختی مشتمل بر آموزش، ذخیره سازی، و پردازش مؤلفه های حافظه فعال افراد است. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه آموزشی توانبخشی شناختی بر افزایش میزان مهارت های هوش غیرکلامی، توجه و تمرکز، و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی است. روش: روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه مورد مطالعه شامل 40 دانش آموز دختر و پسر دارای اختلال ریاضی مقطع ابتدایی در دامنه سنی 11-9 شهرستان میانه در سال تحصیلی 97-96 بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه، جایدهی شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل آزمون توجه و تمرکز بریکن کمپ (2002) ،آزمون هوش غیر کلامی وکسلرکودکان (ویرایش چهارم)، و آزمون ریاضی ایران کی مت ( هومن، 1376) بوده است. بعد از اجرای پیش آزمون، مداخلات توانبخشی برای گروه آزمایش در 16 جلسه 60 دقیقه ای، هفته ای 2 بار و به صورت انفرادی انجام گرفت. در نهایت از هردو گروه آزمایش و گواه، پس آزمون گرفته شد. یافته ها: نتایج به دست آمد با روش تحلیل کوواریانس نشان داد که استفاده از روش توانبخشی شناختی در شرکت کنندگان گروه آزمایش بر میزان مهارت های هوش غیرکلامی (0/05> P ، 4/859 F (1,37) = ) ، میزان توجه و تمرکز (0/05> P ، 95/956 F (1,37) = )، و عملکرد تحصیلی (0/05> P ، 66/227 F (1,37) = ) دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی، تأثیر معناداری را به دنبال داشته است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده در این مطالعه، برنامه آموزشی توانبخشی شناختی با استفاده از برنامه های تمرینی جذاب که به صورت بازی و سلسله مراتبی طراحی شده بود، توانسته است بخش های مورد نظر مغزی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری را در زمینه های توجه و تمرکز، عملکرد تحصیلی و هوش غیر کلامی، تحریک و تقویت کرده و موجب ارتقاء عملکرد ذهنی و کارایی تحصیلی آنها شود.
۱۱.

اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان و آموزش کمک خواهی بر پایستگی تحصیلی دانش آموزان اهمال کار مدارس غیرانتفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش راهبرد یادگیری خودگردان آموزش راهبرد یادگیری کمک خواهی پایستگی تحصیلی دانش آموزان اهمال کار مدارس غیرانتفاعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 13 تعداد دانلود : 250
      این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان و آموزش کمک خواهی بر پایستگی تحصیلی دانش آموزان اهمال کار مدارس غیرانتفاعی انجام شده است. روش پژوهش ازنوع نیمه آزمایشی با اجرای پیش آزمون-پس آزمون و با گروه آزمایش و کنترل بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان اهمال کار مدارس غیرانتفاعی پسرانه شاخه نظری پایه یازدهم ناحیه یک شهر رشت در سال تحصیلی 97-98 بوده که از بین آنها تعداد 60 نفر به صورت تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی به 3 گروه (2 گروه آزمایش و 1 گروه کنترل) تقسیم شدند. در این پژوهش دانش آموزانی اهمال کار شناخته شدند که در پرسشنامه سولومون و راث بلوم (2013) نمره بیشتر از خط برش (81) کسب کرده بودند. پرسشنامه پایستگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری (1391) را همه آزمودنی های سه گروه در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. سپس یکی از گروه های آزمایش به مدت 12 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله آموزشی راهبرد یادگیری کمک خواهی و گروه آزمایش دیگر نیز به مدت 15 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله آموزشی راهبرد یادگیری خودگردان قرار گرفتند؛ در حالی که در طول این مدت گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از آزمون آمار استنباطی تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی ال.اس.دی تحلیل شدند. نتایج نشان داد آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان و کمک خواهی، سبب افزایش پایستگی تحصیلی دانش آموزان اهمال کار شده است. از طرفی، نتایج مقایسه زوجی نشان داد بین میانگین های پایستگی تحصیلی دو گروه آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان و آموزش کمک خواهی تفاوت معناداری وجود ندارد. بین میانگین های پایستگی تحصیلی دوگروه آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان و گروه کنترل و همچنین بین میانگین های پایستگی تحصیلی دوگروه آموزش راهبردهای یادگیری کمک خواهی و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت برای کاهش و از بین بردن اهمال کاری دانش آموزان، استفاده از آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان و کمک خواهی مفید و مؤثر است.
۱۲.

اثربخشی آموزش به روش یادگیری مشارکتی درانگیزه تحصیلی و مهار هیجان در کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه / فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یادگیری مشارکتی انگیزه تحصیلی مهار هیجان اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 297 تعداد دانلود : 19
زمینه و هدف: نارسایی توجه/ فزون کنشی، اختلال شایع دوران کودکی است و یافتن درمان مؤثری که از شدت و عمق نشانه های آن بکاهد، از اهمیت ویژه ای برخوردار است . ای ن اخ تلال یک ی از متداول ترین مشکلات دوران کودکی است که میزان مراجعه به مراکز درم انی ب ه عل ت آن، ازتمامی اختلال های دیگر بیشتر است هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش به روش یادگیری مشارکتی در انگیزه تحصیلی و مهار هیجان در کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی بود. روش: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گ روه گواه بود. جامعه آماری مورد مطالعه شامل دانش آموزان پسر مقطع ششم ابتدایی با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی شهرستان تبریز در سال تحصیلی 98-97 بود. نمونه ای به حجم 30 نفر از جامعه مذکور به روش خوشه ای چندمرحله ای تصادفی انتخاب و در دو گروه 15 نفری (یک گروه آزمایش و یک گروه گواه) جایدهی شدند. پرسشنامه های انگیزه تحصیلی هارتر (1981) و تنظیم هیجان گراس و جان (2003) به عنوان پیش آزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد. سپس گروه آزمایش به مدت ده جلسه تحت آموزش به روش یادگیری مشارکتی قرار گرفتند. در طی این مدت بر روی گروه گواه هیچ مداخله ای انجام نشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره در سطح معناداری (05/0= α ) و با نرم افزار SPSS نسخه۲۰ استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش به روش یادگیری مشارکتی باعث افزایش انگیزه تحصیلی (12/25 = F و 041/0 P< ) و مهار هیجان (19/9 = F و 0/03 P< ) در افراد گروه آزمایش در مرحله پس آزمون شده است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که استفاده از یادگیری مشارکتی با تقویت حس همکاری و مفید بودن کودکان مبتلابه اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی، در افزایش انگیزه تحصیلی و مهار هیجان آنها مؤثر است؛ در نتیجه این روش می تواند به عنوان یک روش تکمیلی در کنار سایر روش های مداخله این کودکان، به کار گرفته شود.
۱۳.

رابطه فراشناخت و عملکرد تحصیلی با میانجی گری حل مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فراشناخت عملکرد تحصیلی حل مسئله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 480 تعداد دانلود : 812
زمینه و هدف : عملکرد تحصیلی یک عنصر چند بعدی است و به گونه ای ظریف به فراشناخت و حل مسئله مربوط است . هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه فراشناخت و عملکرد تحصیلی با میانجی گری حل مسئله است . روش : روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی و جامعه آماری آن شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه شهر خرم دره در سال تحصیلی 96-1395 بود که از بین آنها 300 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پر سشنامه های باورهای فراشناخت ولز (1997 )، حل مسئله هپنر (1987) و شاخص معدل تحصیلی استفاده شد . تحلیل داده ها با معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای اس پی اس ا س نسخه 18 و ایموس نسخه 20 انجام شد . یافته ها: براساس مدل معادلات ساختاری، روابط بین متغیرها، از برازش قابل قبولی برخوردار بود و نتایج نشان داد بین فراشناخت با حل مسئله (0/001 ≥ p )، فراشناخت با عملکرد تحصیلی (0/001 ≥ p )، و حل مسئله با عملکرد تحصیلی (0/003 ≥ p ) رابطه وجود دارد. نتیجه گیری: استفاده از مهارت حل مسئله و فراشناخت موجب رشد معنادار یادگیری در دانش آموزان می شود بنابراین می توان با تقویت باورهای فراشناختی و مهارت حل مسئله، ضمن تقویت عملکرد تحصیلی دانش آموزان، زمینه شناخت دقیق ظرفیت ها، توانایی ها و کاستی ها بدست خودشان فراهم شود.
۱۴.

اثربخشی آموزش راهبرد یادگیری خودگردان در افزایش سرزندگی تحصیلی و وجدان تحصیلی دانش آموزان اهمال کار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش راهبرد یادگیری خودگردان سرزندگی تحصیلی وجدان تحصیلی دانش آموزان اهمال کار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 300 تعداد دانلود : 819
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش راهبرد یادگیری خودگردان در افزایش سرزندگی تحصیلی و وجدان تحصیلی دانش آموزان اهمال کار انجام شد. روش این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح گروه کنترل نامعادل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان مدارس غیرانتفاعی پسرانه شاخه نظری پایه دوم (یازدهم) دوره متوسطه دوم نواحی یک و دو رشت در سال تحصیلی 98-97 بود که از بین آن ها تعداد 40 نفر به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی به 2 گروه (آزمایش و کنترل) تقسیم شدند. آزمودنی های دوگروه پرسشنامه های وجدان تحصیلی مک ایلروی و بانتینگ (2002) و سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری (1391) را در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. گروه آزمایش به مدت 15 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله آموزشی راهبرد یادگیری خودگردان قرار گرفتند در حالی که در طول این مدت گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش راهبرد یادگیری خودگردان سبب افزایش سرزندگی تحصیلی و وجدان تحصیلی دانش آموزان اهمال کار می شود (0/001˂P). به طور کلی نتیجه این پژوهش نشان داد برای کاهش اهمال کاری در دانش آموزان، استفاده از آموزش راهبرد یادگیری خودگردان مؤثر است.
۱۵.

A Model for Knowledge Sharing Among the Faculty Members of Islamic Azad University(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Knowledge Sharing structural equation model Faculty Members

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 80 تعداد دانلود : 266
Purpose: the aim of this study was to provide a model for sharing knowledge among the faculty members of Islamic Azad University, due to the increasing need for organizations to share the knowledge at all organizational levels. Methodology: In terms of purpose and data type, this is a mixed study. The statistical population in the qualitative section consisted of 23 specialists and experts, and in a small section, 1803 faculty members were selected in the cluster sampling method using Krejcie-Morgan table. A questionnaire was developed to determine the knowledge sharing indices using the previous studies and interviewing with the experts. Findings: Validity of the questionnaire was confirmed through face validity, content and construct, and its reliability was obtained greater than 0.70 for all components, using Cronbach's alpha and the mixed reliability coefficient. Based on the obtained structural equation, the organizational factors (0.89) and individual factors (0.38) explain the variance of knowledge sharing among the faculty members. The value of fitting goodness index is greater than 0.9 and the value of the mean square error estimate was obtained 0.051. Conclusion: For the successful implementation and deployment of knowledge sharing at all levels among the faculty members, the organizational factors must be strongly considered and the probable barriers eliminated; as well as the individual and personality factors to be taken into account.
۱۶.

شناسایی ابعاد و مولفه های بهسازی منابع انسانی در آموزش و پرورش به منظور ارائه یک مدل مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهسازی منابع انسانی برنامه های بهسازی مدل بهسازی منابع انسانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 567 تعداد دانلود : 758
پژوهش حاضر به منظور ارائه الگوی بهسازی منابع انسانی در آموزش وپرورش، انجام شده است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت داده ها از نوع آمیخته است. جامعه آماری شامل کلیه کارشناسان اداری آموزش وپرورش استان زنجان (1011=N) است که از بین آنها 280 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. با استفاده از مطالعات پیشینه و ادبیات پژوهش، مصاحبه و اجرای فن دلفی، پرسشنامه ای برای تعیین وضعیت موجود برنامه های بهسازی منابع انسانی، تدوین شد. روایی پرسشنامه ازطریق روایی محتوا و روایی سازه مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 81/0 ارزیابی شد. نتایج نشان داد که وضعیت موجود برنامه های بهسازی منابع انسانی در ابعاد بهسازی "اخلاقی"، "اجتماعی فرهنگی" و بعد "فردی" از میزان رضایت نسبی برخوردار است ولی ابعاد "سازمانی"، "حرفه ای" و "آموزشی" پایین تر از حد متوسط بودند. مدل نهایی در چهار بخش: فلسفه و اهداف، ابعاد و مؤلفه ها، فرایند اجرایی و برون داد مدل طراحی شد. باتوجه به نتایج پژوهش، در بخش ابعاد و مؤلفه ها، مقدار شاخص نیکویی برازش 97/0 و مقدار شاخص میانگین مربعات خطای برآورد 048/0 برآورد شد و اعتبار کل مدل نیز به تأیید متخصصان امر رسید.
۱۷.

رابطه ویژگی های شخصیتی با بهره وری با تاکید بر نقش میانجی هیجان پذیری در تدریس (مطالعه موردی) اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویژگی های شخصیتی بهره وری هیجان پذیری در تدریس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 495 تعداد دانلود : 554
از جمله عواملی که باعث افزایش عملکرد سازمانی و بهره وری می شود شخصیت افراد می باشد. سازش و هماهنگی بین نوع شخصیت و نوع محیط باعث سازگاری بیشتر با شغل و حرفه می گردد که به نوبه خود به عملکرد سازمانی مثبت منجر می شود. همچنین هیجان پذیری می تواند یک پیش بینی کننده مهم برای برخی پیامدهای سازمانی مانند ارتقا یا تقلیل بهره وری نیروی انسانی را نمایان کند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی با بهره وری با تکید بر نقش میانجی هیجان پذیری در تدریس در اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحدتبریز بود. این تحقیق از نوع همبستگی و جامعه آماری 504 نفراز اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاداسلامی واحدتبریز در سال 1394 بودند. حجم نمونه از جدول مورگان و فرمول کوکران برابر با 272 نفر محاسبه شد. روش نمونه گیری، تصادفی- طبقه ای بود. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسش نامه های ویژگی های شخصیتی نئو فرم 60 سؤالی، مقیاس هیجان پذیری در تدریس ویلاویسنسیو و پرسش نامه بهره وری آچیو استفاده گردید. همچنین از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شد. پژوهشگر دریافت که بین ویژگی های شخصیتی به ترتیب با سازگاری، وجدان، روان رنجورخویی، برون گرایی و دلپذیربودن با سطح اطمینان 372/0، 412/0، 112/0، 371/0 و 215/0 با بهره وری رابطه وجود دارد. ویژگی های شخصیتی به ترتیب با سازگاری، وجدان، روان رنجورخویی، برون گرایی و دلپذیربودن با سطح اطمینان 271/0، 351/0، 412/0، 371/0 و 341/0 با هیجان پذیری در تدریس رابطه وجود دارد. همچنین هیجان پذیری در تدریس باسطح اطمینان 149/0 با بهره وری رابطه دارد. همچنین پژوهشگر نتیجه گرفت بهره وری متأثر از ویژگی های شخصیتی است و هیجان پذیری در تدریس می تواند سبب افزایش یا کاهش آن گردد.
۱۸.

رابطه سبک های اسنادی و سبک کنار آمدن با استرس با سرمایه روانشناختی زنان سرپرست خانوار شهر زنجان

کلید واژه ها: سبک های اسنادی سبک کنار آمدن با استرس سرمایه روانشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 985 تعداد دانلود : 742
پیش زمینه و هدف: امروزه شناخت عوامل تأثیرگذار بر سرمایه روانشناختی زنان سرپرست خانوار از اهمیت ویژه ای برخوردار است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک های اسنادی و سبک کنار آمدن با استرس با سرمایه روانشناختی زنان سرپرست خانوار شهر زنجان در 3 ماه آخر سال 1394 انجام گرفته است. مواد و روش کار: به این منظور از 1750 نفر زنان سرپرست خانوار تعداد 320 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سرمایه روانشناختی (PCQ)، سبک اسنادی (ASQ) و سبک کنار آمدن با استرس اندلر و پارکر استفاده شده است و پژوهش از نوع همبستگی می باشد. برای تحلیل داده ها و بررسی فرضیه های پژوهش نیز از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 کمک گرفته شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که بین سبک های اسنادی و سبک کنار آمدن با استرس با سرمایه روانشناختی زنان سرپرست خانوار رابطه مثبت معنی داری (0/01p<) وجود دارد. همچنین در خرده مقیاس های اسناد کلی منفی همبستگی منفی معنی داری (0/05p<) وجود دارد. در سبک کنار آمدن با استرس مسأله مداری با سرمایه روانشناختی همبستگی مثبت معنی داری (0/01p<) وجود دارد و همچنین در سبک کنار آمدن با استرس هیجان مداری و اجتنابی با سرمایه روانشناختی زنان سرپرست خانوار همبستگی منفی معنی داری (0/01p<) وجود دارد. بحث و نتیجه گیری: در مجموع، می توان نتیجه گرفت سبک های اسنادی و سبک کنار آمدن با استرس می توانند سرمایه روانشناختی زنان سرپرست خانوار را پیش بینی کنند.
۱۹.

رابطه انگیزش شغلی، دلبستگی شغلی و تعهد سازمانی معلمان با بهره وری مدیران در سازمان آموزش و پرورش استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انگیزش شغلی تعهد سازمانی مدیران بهره وری دلبستگی شغلی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مدیریت مدیریت سازمانی و منابع انسانی مدیریت منابع انسانی
  2. حوزه‌های تخصصی مدیریت مدیریت سازمانی و منابع انسانی رهبری
تعداد بازدید : 643 تعداد دانلود : 623
شخصی که از کم انگیزگی شغلی رنج می برد، معمولا با بی میلی و تأخیر بر سر کار خود حاضر می شود و تمایلی برای آنکه کارش را به خوبی انجام دهد، ندارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه انگیزش شغلی، دلبستگی شغلی و تعهد سازمانی معلمان با بهره وری مدیران انجام گرفت . در این پژوهش از کلیه معلمان شاغل در آموزش و پرورش استان زنجان در سال تحصیلی87-1386 که تعداد کل آنان9257 نفر بود نمونه ای باحجم456 نفر از طریق نمونه گیری خوشه ای سهمی تصادفی (با توجه به مناطق: برخوردار ، نیمه برخوردار و محروم، مقطع تدریس، مدرک تحصیلی، شهری و روستایی، جنسیت) انتخاب گردید. از آزمون انگیزش شغلی معلمان اندراکا (2004) و آزمون های دلبستگی شغلی (ادواردزو کیلپاتریک، 1984)، تعهد سازمانی (مودای، استیرز، و پورتر، 1982) و پرسشنامه پژوهشگر ساخته بهره وری مدیران استفاده شد. از آزمون های آماری R ، تحلیل رگرسیون ،T و F برای تحلیل اطلاعات بهره گرفته شد و این یافته ها به دست آمد: انگیزش شغلی، دلبستگی شغلی و تعهد سازمانی معلمان با بهره وری مدیران در سازمان آموزش و پرورش (001/0P< )رابطه وجود دارد. بین انگیزش شغلی معلمان با دلبستگی شغلی و تعهد سازمانی آنها رابطه مثبت (001/0P< )وجود دارد. پژوهشگر نتیجه گرفت بین میزان انگیزش شغلی ، دلبستگی شغلی و تعهد سازمانی معلمان با بهره وری مدیران رابطه مثبت وجود دارد.
۲۰.

بررسی رابطه بین فعالیت های بعد از مدرسه (انجام تکلیف، میزان مطالعه و شرکت در کلاس های خصوصی) با پیشرفت تحصیلی ریاضی(3)

کلید واژه ها: پیشرفت تحصیلی کتاب درسی تکلیف مدرسه کتاب کمک درسی کلاس خصوصی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 546 تعداد دانلود : 469
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین فعالیت های بعد از مدرسه ازقبیل (ساعات انجام تکلیف، ساعات مطالعه کتاب درسی، ساعات مطالعه کتاب کمک درسی و ساعات شرکت در کلاس های خصوصی مربوط به ریاضی(3)) با پیشرفت تحصیلی ریاضی(3) و تعیین سهم هریک در میزان پیشرفت تحصیلی ریاضی(3) بوده است. برای این منظور از دانش آموزان پسر سال سوم تجربی شهر زنجان (ناحیه 1 و 2) نمونه ای به حجم 148 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای در قالب 9 دبیرستان (11 کلاس) انتخاب شد. متغیرهای هوش، نوع مدرسه(فقط عادی – دولتی) و نوع سؤالات(نهایی کشوری) بعنوان متغیر کنترل در این رابطه مورد بررسی قرار گرفته اند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته و نتیجه آزمون ریون دانش آموزان استفاده شد. نمرات نهایی ریاضی(3) در پایان سال تحصیلی(خردادماه) به عنوان متغیر ملاک مورد استفاده قرار گرفته اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در بین متغیرهای پیش بین بعد از کنترل هوشبهر تنها ساعات انجام تکلیف ریاضی(3) رابطه معنی داری را با پیشرفت تحصیلی ریاضی(3) دارد. درخصوص سهم فعالیت های بعد از مدرسه در پیشرفت تحصیلی نیز با توجه به رگرسیون سلسله مراتبی، در بین متغیرهای پیش بین تنها ساعات انجام تکلیف ریاضی(3) سهم معنی داری در پیشرفت تحصیلی ریاضی(3) دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که افزایش ساعات انجام تکلیف موجب ارتقاء پیشرفت تحصیلی ریاضی(3) شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان