این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان و آموزش کمک خواهی بر پایستگی تحصیلی دانش آموزان اهمال کار مدارس غیرانتفاعی انجام شده است. روش پژوهش ازنوع نیمه آزمایشی با اجرای پیش آزمون-پس آزمون و با گروه آزمایش و کنترل بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان اهمال کار مدارس غیرانتفاعی پسرانه شاخه نظری پایه یازدهم ناحیه یک شهر رشت در سال تحصیلی 97-98 بوده که از بین آنها تعداد 60 نفر به صورت تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی به 3 گروه (2 گروه آزمایش و 1 گروه کنترل) تقسیم شدند. در این پژوهش دانش آموزانی اهمال کار شناخته شدند که در پرسشنامه سولومون و راث بلوم (2013) نمره بیشتر از خط برش (81) کسب کرده بودند. پرسشنامه پایستگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری (1391) را همه آزمودنی های سه گروه در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. سپس یکی از گروه های آزمایش به مدت 12 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله آموزشی راهبرد یادگیری کمک خواهی و گروه آزمایش دیگر نیز به مدت 15 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله آموزشی راهبرد یادگیری خودگردان قرار گرفتند؛ در حالی که در طول این مدت گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از آزمون آمار استنباطی تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی ال.اس.دی تحلیل شدند. نتایج نشان داد آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان و کمک خواهی، سبب افزایش پایستگی تحصیلی دانش آموزان اهمال کار شده است. از طرفی، نتایج مقایسه زوجی نشان داد بین میانگین های پایستگی تحصیلی دو گروه آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان و آموزش کمک خواهی تفاوت معناداری وجود ندارد. بین میانگین های پایستگی تحصیلی دوگروه آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان و گروه کنترل و همچنین بین میانگین های پایستگی تحصیلی دوگروه آموزش راهبردهای یادگیری کمک خواهی و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت برای کاهش و از بین بردن اهمال کاری دانش آموزان، استفاده از آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان و کمک خواهی مفید و مؤثر است.