جایگاه نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران درتمدن اسلامی
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۳ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۰
87 - 106
حوزه های تخصصی:
در اندیشه اسلامی، حکومت فقط مسئول نظم و امنیت یا مسئول توسعه و رفاه مادی مردم نیست، بلکه وظیفه سرپرستی همه جانبه فرد و جامعه را در مسیر تکامل الهی به عهده دارد؛ یعنی هم نسبت به دنیای مردم و هم نسبت به تأمین آخرت آنها وظیفه بسترسازی و هدایت دارد. مأموریت های سخت و نرم نیروی انتظامی جمهوری اسلامی به عنوان یکی از مهم ترین سازمان های حکومتی نیز نمی تواند از این مهم تفکیک شود. وظیفه پلیس در حکومت اسلامی فقط جلوگیری از تخلفات مشهود نیست، بلکه به علت به هم تنیدگی موضوعات اجتماعی باید از موضع مأموریت خود در همه عرصه های جامعه و در کل مهندسی اجتماعی نقشی تعیین کننده داشته باشد. نیروی انتظامی صرفاً یک نیروی بازدارنده و ناظر مأمور و معذور نیست، بلکه نیرویی سازنده است که حضور پیش برنده ای نسبت به پیشرفت جامعه اسلامی از منظر نظم، امنیت، قانون گذاری و اجرای آن در همه عرصه ها دارد؛ زیرا فلسفه نظم و امنیت جدای از فلسفه حکومت نیست. حکومتی که مسئول بسترسازی برای پرستش خدا و هدایت مردم به سمت ارزش ها و اوصاف حمیده الهی است، نیروی انتظامی آن نیز نمی تواند به ابزارهایی همچون جریمه کردن بسنده و از تأثیرگذاری اخلاقی بر افراد جامعه و به دست آوردن مهارت لازم در این زمینه، شانه خالی کند. با این حال، وقتی مقیاس حکومت اسلامی در سطح تمدن اسلامی گسترش پیدا می کند، بدیهی است جایگاه نظم و امنیت و مأموریت های نیروی انتظامی نیز به تناسب آن ارتقا می یابد. جامعه از «دولت، اصناف و خانواده ها» تشکیل شده و نظم و امنیت در این سه قالب تحقق عینی پیدا می کند. در مقیاس تمدن اسلامی، وظیفه نیروی انتظامی ایجاد نظم و امنیتی است که مبدأ «قدرت، عزت و رحمت» در «دولت، صنف و خانواده» باشد. در این بین، نیروی انتظامی برای نیل به اهداف فوق باید با تعریف «استراتژی، برنامه ریزی و سازماندهی» در سه سطح جایگاه خود را ارتقا بخشد:1. اقدام به انجام وظایف قانونی؛ 2. ارتقای کارامدی؛ 3. توسعه روابط بین سازمانی. انتظار می رود در هر سطح از بهینگی از طریق ارتقای احساس «قدرت، عزت و رحمت» توسط مردم، علاوه بر ارتقای اثربخشی نیروی انتظامی، جامعه نیز به تمدن نوین اسلامی نزدیک تر شود.