پروانه دانش

پروانه دانش

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه پیام نور واحد تهران غرب
پست الکترونیکی: P_danesh@pnu.ac.ir

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۴ مورد.
۱.

تجربه زیسته دختران از ادراک مسائل و ویژگی های مرتبط با جنسیت

کلید واژه ها: دخترانگی تجربه زیسته کلیشه جنسیتی تبعیض و جنسیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۴
ادراک و تجربه از جنسیت به مثابه الگوی تثبیت شده می تواند بر کنش های اجتماعی و تربیتی افراد، نقش مهمی داشته باشد. این تحقیق به مطالعه تجربه-های زیسته دانش آموزان دختر از دخترانگی می پردازد. روش پژوهش، روش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی است. نمونه مورد بررسی، هفده نفر از دانش آموزان دختر تهران است. تعداد نمونه های مورد بررسی بر اساس اصل اشباع نظری تعیین شد. روش جمع آوری داده ها، روش مصاحبه نیمه ساختاریافته است. روش تحلیل داده ها، روش تحلیل مضمون است. پس از جمع آوری داده ها، روایت های دانش آموزان از دخترانگی، کدگذاری و مقوله بندی شد. با بررسی مصاحبه ها، سه مضمون اصلی به دست آمده است که در مرحله تحلیل، 9 مقوله فرعی و 23 مفهوم به دست آمد. مضامین اصلی شامل ویژگی های دخترانه، مسائل دخترانه و عاملیت دخترانه می شود. همچنین مقوله های فرعی نیز شامل ویژگی انحصاری دخترها، تفاوت دختر و پسر، دختر خوب بودن، تبعیض جنسیتی، نگاه جنسیتی، کلیشه های جنسیتی، تغییر نگرش ها، نقش خانواده در مسائل و راهبردهای دخترانه می شود. بررسی تجربه های زیسته دختران نشان می دهد که هرچند نمونه های بررسی شده برخی از ویژگی های احساسی و رفتاری مرسوم دخترانگی را بازتولید می کنند، روایت های دانش آموزان از دخترانگی نشان می دهد که آنها به دلیل دختر بودن با محدودیت ها و محرومیت هایی در جامعه مواجه هستند. همچنین آنها در زندگی اجتماعی و روزمره، احساس بی عدالتی و تبعیض می کنند. دانش آموزان مورد بررسی از تصورات غلط اجتماعی که نسبت به دختران وجود دارد، ناراضی بوده، خواستار عاملیت و کنشگری بیشتر دختران در جامعه هستند.
۲.

تجربه زیسته زنان بی خانمان معتاد شهر تهران از هویت اجتماعی (مطالعه پدیدارشناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان بی خانمان هویت پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۴
فقر و طرد اجتماعی از عوامل ظهور پدیده بی خانمانی است، اما ادراک این گروه از هویت خود از عوامل بنیادی است که تداوم حضور آن ها را در خیابان تضمین می کند و یا در به چالش کشیدن وضعیت موجود و بازگشت آن ها به منزل نقش مهمی دارد. ازاین رو در این پژوهش تجربه زیسته زنان بی خانمان از هویت مطالعه شده است. در این مقاله توصیف می شود که در ادراک زنان بی خانمان، هویت چگونه صورت بندی شده است؟ با استفاده از نظریات پدیدارشناسی و با کاربرد روش پدیدارشناسی تجربی، با 10 نفر از زنان بی خانمانی که به طور موقت در مددسرای نیلوفر آبی چیتگر حضور دارند، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شده و یافته ها، با استفاده از روش تجزیه وتحلیل کرسول و نرم افزار maxqda 10 تحلیل شده است. از مجموع واحدهای معنایی استخراج شده، چهار مقوله ساختاری «ادراک هویت پیشینی/ پسینی»، «تجربه زیسته از چاره اندیشی برای هویت»، «تجربه زن بودن در تلاقی با اعتیاد» و «درک دیگری از نهادهای حمایت گر» انتزاع شد. نتایج، شکاف بین هویت پیشینی و پسینی را آشکار می سازد و نشان می دهد زنان، نه به شکل منفعل بلکه صورت نمونه هایی فعال و خلاق با هویت مواجه می شوند و در تجربه آنان، ساختارهای شکل دهنده هویت انگ خورده که فاصله اجتماعی را شکل می دهد، مخفی مانده و امکان مقاومت و تغییر هویت از آنان سلب می شود. این نظام معنایی شکل گرفته از هویت، تداوم حضور زنان بی خانمان را در خیابان تضمین کند و نه بازگشت آن ها را به خانه. این تحقیق پیشنهاد می کند، سیاست های دیگری ساز که توسط نهادهای گوناگون و افراد، برضد هویت زنان بی خانمان عمل کند، موردبازنگری قرار گیرد.
۳.

مطالعه بسترهای اقدام به خودکشی در بین جوانان شهرستان ورامین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودکشی ترس از سوژگی و شکست بافت موزاییکی بی ثبات خیرمحدود ازدواج واپس گرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۵۱
امروزه شهرستان ورامین با رشد فزاینده ای از حیث اقدام به خودکشی روبرو شده است. مطالعه حاضر باهدف مطالعه بسترهای اقدام به خودکشی انجام شده است. رویکرد تحقیق حاضر کیفی و از استراتژی داده بنیاد به منظور کدگذاری و تحلیل داده ها استفاده شده است. جامعه موردمطالعه کلیه جوانان اقدام کننده به خودکشی در شهر ورامین بودند که به مراکز اورژانس اجتماعی مراجعه کردند. نمونه گیری به صورت هدفمند و نظری انجام گرفت که بعد از مصاحبه عمیق فردی با هفده نفر اشباع نظری حاصل شد. اعتبار داده ها نیز از طریق بازبینی توسط متخصصان، بازبینی توسط مشارکت کنندگان و استنادپذیری حاصل شد. یافته ها نشان می دهد، پدیده محوری اقدام به خودکشی در بین جوانان موردمطالعه نابرابری زایا است. شرایط علی «نابسامانی مرزهای خانواده، ترس از سوژگی و نگاه ابزاری، خودپنداره شکاک، ازدواج واپس گرا و انسداد در تداوم بخشی به خود (عاملیت معنابخش) هستند. بسترها نیز خود را در قالب مقولاتی همچون «خیرمحدود، بافت موزاییکی بی ثبات، زنجیره های خویشاوندی/خانوادگی نامولد، فقر عاطفی و آگاهی محیطی محدود» نشان دادند. نتایج نشان می دهد که به منظور کاهش خودکشی در بین جوانان باید به ساماندهی فضاهای کنشی آن ها پرداخت تا خود را به مثابه عامل و هویت اثرگذار شناخته و در برابر شرایط نامطلوب مقاومت کنند.
۴.

عوامل اجتماعی اثر گذار بر سلامت روان زنان در مقایسه با مردان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تفاوت جنسیتی سلامت روان نابرابری در بهره مندی از منابع و فرصتها آسیب پذیری در سلامت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۱۹
این پژوهش، با هدف شناسایی برخی عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت روان زنان و مردان انجام شده است. برای تحلیل موضوع از آراء آناندال (2013)، نظریه موس (2002) و نظریه آربر و توماس (2001) بهره گرفته شده است. به این منظور یک پژوهش میدانی به روش پیمایشی ترتیب داده شد و از بین زنان و مردان متأهل 20 تا 60 ساله ساکن شهر کرمان، بر اساس روش نمونه گیری سهمیه بندی نمونه ای 600 نفر انتخاب و با آن ها مصاحبه شد. نتایج به دست آمده نشان داد میانگین نمره سلامت روان مردان و زنان به ترتیب 5/23 و 6/20 است. بنابراین، نمره مردان به طور معناداری از نمره زنان بیشتر است. همچنین، میانگین نمره «نابرابری در بهره مندی از منابع و فرصت ها» برای زنان و مردان به ترتیب 6/73 و 8/54 است. نمره «آسیب پذیری مردان و زنان در سلامت به ترتیب 43 و 46 است. به این ترتیب می توان گفت زنان در مقایسه با مردان سلامت روان ضعیف تر، بهره مندی کم تر از منابع و فرصت ها و درجه آسیب پذیری بالاتری در سلامت را تجربه می کنند. تحلیل های آماری نشان داد «نابرابری در بهره مندی از منابع و فرصت ها» با ضریب 16/0- و «آسیب پذیری در سلامت» با ضریب 24/0- بر سلامت روان زنان تأثیر منفی و معناداری دارد. نابرابری های جنسیتی هم به طور مستقیم و هم از طریق افزایش آسیب پذیری در سلامت زنان اثر کاهنده بر سلامت روان آنان دارد. یافته ها حاکی از آن است که در نوع عوامل اجتماعی اثر گذار بر سلامت روان مردان و زنان تفاوت وجود دارد و تحلیل سلامت روان زنان مستلزم توجه به شرایط اجتماعی و تحلیل جنسیتی است.
۵.

تجربه زیسته دختران از ادراک مسائل و ویژگی های مرتبط با جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دخترانگی تجربه زیسته کلیشه جنسیتی تبعیض و جنسیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۱۴
ادراک و تجربه از جنسیت به مثابه الگوی تثبیت شده می تواند بر کنش های اجتماعی و تربیتی افراد، نقش مهمی داشته باشد. این تحقیق به مطالعه تجربه-های زیسته دانش آموزان دختر از دخترانگی می پردازد. روش پژوهش، روش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی است. نمونه مورد بررسی، هفده نفر از دانش آموزان دختر تهران است. تعداد نمونه های مورد بررسی بر اساس اصل اشباع نظری تعیین شد. روش جمع آوری داده ها، روش مصاحبه نیمه ساختاریافته است. روش تحلیل داده ها، روش تحلیل مضمون است. پس از جمع آوری داده ها، روایت های دانش آموزان از دخترانگی، کدگذاری و مقوله بندی شد. با بررسی مصاحبه ها، سه مضمون اصلی به دست آمده است که در مرحله تحلیل، 9 مقوله فرعی و 23 مفهوم به دست آمد. مضامین اصلی شامل ویژگی های دخترانه، مسائل دخترانه و عاملیت دخترانه می شود. همچنین مقوله های فرعی نیز شامل ویژگی انحصاری دخترها، تفاوت دختر و پسر، دختر خوب بودن، تبعیض جنسیتی، نگاه جنسیتی، کلیشه های جنسیتی، تغییر نگرش ها، نقش خانواده در مسائل و راهبردهای دخترانه می شود. بررسی تجربه های زیسته دختران نشان می دهد که هرچند نمونه های بررسی شده برخی از ویژگی های احساسی و رفتاری مرسوم دخترانگی را بازتولید می کنند، روایت های دانش آموزان از دخترانگی نشان می دهد که آنها به دلیل دختر بودن با محدودیت ها و محرومیت هایی در جامعه مواجه هستند. همچنین آنها در زندگی اجتماعی و روزمره، احساس بی عدالتی و تبعیض می کنند. دانش آموزان مورد بررسی از تصورات غلط اجتماعی که نسبت به دختران وجود دارد، ناراضی بوده، خواستار عاملیت و کنشگری بیشتر دختران در جامعه هستند.
۶.

عوامل فرهنگی و اجتماعی مؤثر بر گرایش به فرزندآوری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۴۰ تعداد دانلود : ۲۷۰
هدف پژوهش حاضر، مطالعه عوامل فرهنگی و اجتماعی مؤثر بر گرایش زوجین در سن باروری به فرزندآوری بود. این پژوهش از نوع توصیفی-کاربردی و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری، کلیه زوجین در سن باروری بود که ساکن شهرستان بهبهان و روستاهای توابع بودند. داده ها ازطریق پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. برای اعتبار پرسشنامه از روایی محتوایی و صوری و برای پایایی از ضریب آلفای کرنباخ استفاده شد، مقادیر آن برای متغیرها بیش از 70/0 حاصل شد که قابل قبول بود. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون تفاوت میانگین ها، تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون انجام گرفت. یافته ها نشان داد که متغیرهای جنسیت، وضع سکونت، قومیت، تحصیلات زوجین و میزان استفاده از وسایل پیشگیری بر گرایش بر فرزندآوری موثر بودند، اما بین سن ازدواج زوجین و اختلاف سنی آن ها با گرایش به فرزندآوری تفاوت معناداری دیده نشد. تأثیرپذیری از نظرات دیگران، رضایت از زندگی زناشویی، امید به آینده ایران و مذهبی بودن زوجین بر گرایش زوجین به فرزندآوری مؤثر بود اما اهمیت زنان به فرم بدن و میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی موثر نبودند.
۷.

تبیین جامعه شناختی خشونت زنان علیه مردان

تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۱۷۸
دیدگاه عمومی نسبت به خشونت خانوادگی، معمولاً خشونت توسط مردان علیه زنان یا سایر اعضای خانواده است اما گزارش ها در این زمینه مبیّن آن است که گاه مردان قربانی خشونت زنان می شوند. هدف اصلی این پژوهش تبیین جامعه شناختی خشونت زنان علیه مردان است. این پژوهش به شکل کیفی انجام شده و با روش گرندد تئوری داده ها مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه مورد مطالعه شامل مردان متأهل خشونت دیده شهر تهران است. شیوه انتخاب نمونه ها هدفمند بوده و حجم نمونه نیز طی پژوهش پس از مصاحبه دهم به اشباع رسید. تحلیل ها به وسیله سه نوع کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شده است. یافته های تحقیق عبارت اند از: شرایط زمینه ای اثرگذار بر خشونت زنان علیه مردان شامل: 1- مسائل فرهنگی، 2- مسائل اجتماعی، 3- مسائل مالی، 4- شرایط شغلی و سازمانی، 5- مشکلات روحی و روانی در خانواده، 6- سابقه اعتیاد در خانواده، 7- آشنایی با مهارت های زندگی؛ عوامل مداخله گر اثرگذار بر راهبرد خشونت زنان علیه مردان شامل: 1- تفاوت شخصیتی، 2- تفاوت فرهنگی، 3- تفاوت سنی، 4- تفاوت مسائل مالی، 5- تفاوت در نوع نیاز، 6- باورهای زناشویی، 7- باورهای جنسیتی؛ شرایط علّى اثرگذار بر خشونت زنان علیه مردان شامل: 1- روابط گسسته، 2- روابط درهم تنیده، 3- تجربیات نامناسب خانوادگی، 4- عوامل شغلی- سازمانی، 5- مشکلات ارتباطی در شغل، 6- عوامل اجتماعی، 7- عوامل فرهنگی؛ راهبردهای کنش و کنش متقابل عبارت اند از: 1- رفتارهای ارتباطی ناسالم 2-الگوی تعاملی تلافی جویانه 3- کمبود عشق و صمیمیت؛ پیامدها عبارت اند از: 1-آسیب های روانی 2- قدرت نداشتن مرد در خانواده 3- جدایی 4- رفتارهای پرخطر 5- آسیب دیدن فرزندان 6- تضعیف بنیان خانواده 7- نداشتن مدیریت مالی خانوار؛ نتایج تحقیق نشان دهنده وجود خشونت علیه مردان در خانواده است و تبعات این نوع از خشونت باعث تضعیف نهاد خانواده می شود.
۸.

تبیین جامعه شناختی خشونت زنان علیه مردان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خشونت خشونت زنان خشونت علیه مردان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۷
دیدگاه عمومی نسبت به خشونت خانوادگی، معمولاً خشونت توسط مردان علیه زنان یا سایر اعضای خانواده است اما گزارش ها در این زمینه مبیّن آن است که گاه مردان قربانی خشونت زنان می شوند. هدف اصلی این پژوهش تبیین جامعه شناختی خشونت زنان علیه مردان است. این پژوهش به شکل کیفی انجام شده و با روش گرندد تئوری داده ها مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه مورد مطالعه شامل مردان متأهل خشونت دیده شهر تهران است. شیوه انتخاب نمونه ها هدفمند بوده و حجم نمونه نیز طی پژوهش پس از مصاحبه دهم به اشباع رسید. تحلیل ها به وسیله سه نوع کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شده است. یافته های تحقیق عبارت اند از: شرایط زمینه ای اثرگذار بر خشونت زنان علیه مردان شامل: 1- مسائل فرهنگی، 2- مسائل اجتماعی، 3- مسائل مالی، 4- شرایط شغلی و سازمانی، 5- مشکلات روحی و روانی در خانواده، 6- سابقه اعتیاد در خانواده، 7- آشنایی با مهارت های زندگی؛ عوامل مداخله گر اثرگذار بر راهبرد خشونت زنان علیه مردان شامل: 1- تفاوت شخصیتی، 2- تفاوت فرهنگی، 3- تفاوت سنی، 4- تفاوت مسائل مالی، 5- تفاوت در نوع نیاز، 6- باورهای زناشویی، 7- باورهای جنسیتی؛ شرایط علّى اثرگذار بر خشونت زنان علیه مردان شامل: 1- روابط گسسته، 2- روابط درهم تنیده، 3- تجربیات نامناسب خانوادگی، 4- عوامل شغلی- سازمانی، 5- مشکلات ارتباطی در شغل، 6- عوامل اجتماعی، 7- عوامل فرهنگی؛ راهبردهای کنش و کنش متقابل عبارت اند از: 1- رفتارهای ارتباطی ناسالم 2-الگوی تعاملی تلافی جویانه 3- کمبود عشق و صمیمیت؛ پیامدها عبارت اند از: 1-آسیب های روانی 2- قدرت نداشتن مرد در خانواده 3- جدایی 4- رفتارهای پرخطر 5- آسیب دیدن فرزندان 6- تضعیف بنیان خانواده 7- نداشتن مدیریت مالی خانوار؛ نتایج تحقیق نشان دهنده وجود خشونت علیه مردان در خانواده است و تبعات این نوع از خشونت باعث تضعیف نهاد خانواده می شود.
۹.

تحلیل جامعه شناختی پدیده همباشی از منظر روحانیون و جامعه شناسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جامعه شناس خانواده روحانی سنت مدرنیته همباشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۷۱
د ازدواج و تشکیل خانواده یکی از ارزش ها و الگوهای رفتاری زندگی اجتماعی است که در دهه های اخیر، دگرگونی بسیاری یافته است. جامعه ما نیز در این زمینه تحولات گسترده ای تجربه کرده است که از جمله آن ها می توان به شکل گیری پدیده همباشی در کلان شهر تهران اشاره کرد. این پژوهش در پی مطالعه پدیده همباشی از منظر صاحب نظران روحانی و جامعه شناس، و با روش تماتیک و مصاحبه عمیق با هفت روحانی و هفت جامعه شناس انجام شد. با توجه به مضامین اصلی و فرعی استخراج شده از مصاحبه ها، از نظر روحانیون عوامل تأثیرگذار بر رشد پدیده همباشی عبارت اند از: عوامل دینی (نداشتن دانش دینی، استفاده نکردن از دانش روحانیون، نامتعارف بودن ازدواج موقت، تقدس زدایی از دین و تخریب معنویت)، عوامل فرهنگی (الگوپذیری از غرب، کژکارکردشدن سنت ها و عرف و هنجارشکنی دختران)، عوامل اجتماعی (پذیرش رشد همباشی و تأثیر رسانه ها)، عوامل اقتصادی (حسابگرانه عمل کردن و شرایط نامناسب اشتغال)، عوامل سیاسی (کاهش عملگرایی و وضع نکردن قانون تنبیه) و عوامل فردی (رفع تمایلات جنسی). از نظر جامعه شناسان نیز عوامل تأثیرگذار بر رشد پدیده همباشی عبارت اند از: عوامل اجتماعی (فردگرایی، رشد عقلانیت، رشد مدرنیته، ضرورت اجتماعی و رشد کارکرد منفی خانواده)، عوامل فرهنگی (گمنامی، آموزش ندادن، شکل گیری رابطه سیال عاطفی، پذیرش دوستی دختر و پسر، سنت شکنی و جاذبه همباشی)، عوامل اقتصادی (مصرف گرایی، بی ثباتی اقتصادی و افزایش هزینه های زندگی)، عوامل فردی (رضایت از زندگی همباشی، ترس از طلاق و ویژگی های شخصیتی متفاوت). جامعه ایرانی کماکان در گذار از سنت به مدرنیته متوقف شده و چالش بین سنت و مدرنیته گریبان گیر جامعه ایرانی است. تأثیرات مدرنیته و کاهش نفوذ سنت ها از جمله عواملی است که شکل گیری سبک زندگی همباشی را در جامعه به دنبال داشته است؛ بنابراین می توان گفت تقابل بین سنت و مدرنیته موجب شکل گیری نگرش های مختلف، و پذیرش و رد این سبک زندگی شده است.
۱۰.

تجربه زیسته زنان بی خانمان از تلویزیون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پدیدارشناسی ذهنیت تجربه زیسته زنان بی خانمان تلویزیون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۸ تعداد دانلود : ۲۳۳
در رویکرد پدیدارشناسانه، تلویزیون به عنوان یک ابژه در جهان خارج وجود ندارد، بلکه تنها در آگاهی افراد تجسم می یابد. به بیانی دیگر، تلویزیون، نه به عنوان واقعیتی عینی، بلکه ذهنیت و ادراک از آن، موضوع مطالعه پدیدارشناسی حاضر است. با توجه به تأکید صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران بر گروه های در حاشیه و فقرا، شناخت ادراک گروه های مختلف به ویژه گروه های آسیب پذیر از تلویزیون بسیار مهم است. از این رو، در پژوهش حاضر، تجربه زیسته زنان بی خانمان از تلویزیون مطالعه شده است. در این مقاله توصیف می شود که در زیست جهان زنان بی خانمان، تلویزیون چگونه صورت بندی شده است؟ با استفاده از نظریات برساخت گرایی رسانه و پدیدارشناسی و با کاربرد روش پدیدارشناسی تجربی، با 10 نفر از زنان بی خانمانی که به طور موقت در مددسرای نیلوفر آبی چیتگر حضور دارند، مصاحبه شده و یافته ها، با استفاده از روش تجزیه وتحلیل کرسول و نرم افزار maxqda 10 تحلیل شده اند. از مجموع واحدهای معنایی استخراج شده، 10 مقوله متنی به دست آمده است و پس ازآن، چهار مقوله ساختاری «تلویزیون برچسب ساز»، «تلویزیون طبقاتی»، «بی خانمانی کاذب تلویزیونی» و «تلویزیون طرد کننده» از مقولات متنی، انتزاع شده اند. تحلیل ها نشان می دهد که زنان بی خانمان در برابر این ادراک از تلویزیون مقاومت نمی کنند و این ذهنیت، امکان درخواست های اجتماعی را از آنان سلب کرده است. ازاین رو، ضروری است، رسانه در ساختاری برابر و با نگاهی ساختارگرایانه و نه فردگرایانه، امکان تحرک و تغییر اجتماعی را برای آنان فراهم آورد و دیگر ساختارهای طرد کننده را به چالشی جدی فراخواند.
۱۱.

تحلیل رمان های شاخص عصر پهلوی با رویکرد به نشانه های زوال و مفاسد اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مفاسد اجتماعی دوره پهلوی تحلیل محتوا رمان اجتماعی و روسپیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۱۵۶
«ادبیات داستانی» پیوند اندام واری با جامعه و بالطبع «علم جامعه شناسی» دارد. یکی از مهم ترین مباحث مطرح در ادبیات داستانی، توصیف جامعه، انعکاس شرایط و آسیب های اجتماعی است. پژوهش حاضر که در گونه «جامعه شناسی ادبیات» قرار می گیرد، به منظور تحلیل و تبیین مقوله «زوال و مفاسد اجتماعی» در عصر پهلوی انجام شده است. شاخص ترین مفاسد اجتماعی در دوره پهلوی، پدیده تن فروشی بوده است که همچنان یکی از بزرگ ترین مسائل اجتماعی ایران به حساب می آید. یکی از شخصیت ها و تیپ های مطرح در رمان های آن دوران، «زنان روسپی» بودند. شرایط زندگی، مصائب، باورها و علل روسپی شدن آنها در بستر رمان های زمانه به شدت در آن زمان درشت نمایی شده است. در واقع نویسنده های آن دوران تمام تلاش خود را مصروف تشریح شرایط اجتماعی- سیاسی حاکم و مفاسد اجتماعی کرده اند. در عین حال سعی کرده اند تا میان مخاطب و روسپیان، رابطه حسی برقرار کنند. در این پژوهش، شاخص ترین رمان هایی که در دوره پهلوی اول و دوم در ارتباط با زوال و مفاسد اجتماعی خلق شده اند، از جنبه ادبی و جامعه شناختی واکاوی شده اند. جامعه مورد بررسی در این تحقیق، انواع افراد فاسد در جامعه هستند که مسبب اصلی بروز فحشا و مفاسد اجتماعی می باشند. در این راستا هفت رمان مطرح و تأثیرگذار خلق شده در دوره پهلوی بررسی شده است تا ضمن دست یازیدن به حقایق اجتماعی دوران مورد نظر، وضعیت افراد فاسد به دقت و با ریزبینی مورد تحلیل ادبی و جامعه شناسی قرار گیرد.
۱۲.

تحلیل جامعه شناختی شکاف جنسیتی در مشارکت اقتصادی (مورد مطالعه: زنان شهری استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شکاف جنسیتی جنسیت و توسعه مشارکت اقتصادی زنان استان آذربایجان شرقی توسعه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۹ تعداد دانلود : ۶۱۱
منابع انسانی از عوامل مهم و تاثیر گذار بر توسعه اقتصادی هر جامعه محسوب می شود. چراکه، توسعه فقط بر مبنای تولید ناخالص ملی و سطح درآمد سرانه سنجیده نمی شود، بلکه عواملی مانند مشارکت اقتصادی زنان نیز در این فرایند موثر است. اما آمار و ارقام موجود نشان می دهد که سهم و نقش زنان در مشارکت اقتصادی در ایران بسیار پایین است. شواهد در استان آذربایجان شرقی نیز دال بر وجود شکاف جنسیتی در مشارکت اقتصادی است. بر این اساس، هدف تحقیق پاسخ به این سوال است که کدام عوامل جامعه شناختی در ایجاد شکاف جنسیتی در مشارکت اقتصادی در این استان نقش دارند. بدین منظور نگرش زنان استان مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق پیمایش و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است. جامعه آماری تحقیق شامل زنان شهری دانش آموخته دانشگاهی و بیکار استان آذربایجان شرقی در سال 1396 بوده و حجم نمونه 371 نفر است. شیوه نمونه گیری نیز خوشه ای است. یافته های تحقیق نشان داده است که بیش از 65 درصد زنان مورد مطالعه با مشارکت اقتصادی پایین زنان موافق هستند. علاوه بر این، رابطه متغیرهای کلیشه های جنسیتی و مردسالاری با شکاف جنسیتی در مشارکت اقتصادی معنی دار بوده اما متغیر نقش های جنسیتی رابطه معنی دار ندارد. نتیجه گیری تحقیق این است که شکاف جنسیتی ریشه در باورهای اجتماعی منفی و قدرت اجتماعی مردان دارد.
۱۳.

آزمون تجربی رابطه ی آنومی نهادی و جرائم خشونت آمیز در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جرائم خشونت آمیز آنومی نهادی تعادل نهادی قدرت سرقت قتل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۱۵۵
خشونت، رفتاری آسیب زننده به دیگری است و تحقیقات مختلفی نقش متغیرهای اجتماعی را در وقوع آن نشان داده اند. خشونت در تمامی شکل های آن یکی از مسائل اجتماعی ایران امروز است. به طوری که آمارهای مربوط به جرائم خشن در دهه ی گذشته و نیز نتایج تحقیقات نشان می دهند که جرائم خشونت آمیز در سال های اخیر به اشکال و صور متعدد افزایش یافته است. لذا این پژوهش با هدف تبیین جامعه شناختی جرائم خشونت آمیز براساس مؤلفه های نظریه آنومی نهادی طراحی شده است تا در پرتو آن، تبیینی از جرائم خشن را ارائه دهد. در این پژوهش، با استفاده از روش تحلیل ثانویه، داده های استانی دو دهه اخیر مربوط به نهادهای اجتماعی و جرائم خشونت آمیز مورد تحلیل قرار گرفته اند. یافته های تحقیق نشان می دهند که حمایت تجربی از رویکرد نظریه آنومی نهادی در ایران در حد متوسطی است و در بین سازه های تعریف شده برای تبیین جرائم خشونت آمیز، اختلال و ضعف نهاد خانواده و اختلال در نهاد اقتصاد بیشترین تأثیر را دارند؛ اما احتمالاً متغیرهای آشکار انتخاب شده برای سنجش میزان ضعف در دو نهاد دیگر، توان تبیین کافی نداشته اند. نتیجه ی تحقیق، گزاره های نظریه آنومی نهادی مبنی بر بالا رفتن میزان جرائم خشونت آمیز در نتیجه ی ضعیف شدن نهادهای غیراقتصادی را تأیید می کند. بدین معنا که رابطه نهادهای غیراقتصادی با جرم مثبت بوده است. در نتیجه می توان گفت که نتایج نشان دهنده ی اختلال و ضعف نهاد خانواده و نیز اختلال در نهاد اقتصاد بر تعادل نهادی قدرت است و می توان ادعا نمود که جامعه ایران با نوعی ناموزونی و عدم تعادل نهادی قدرت و به تبع آن رشد جرائم خشن مواجه است.
۱۴.

تاثیر شایعه فضای مجازی بر نظم و امنیت جامعه؛ دیدگاه پژوهی کارمندان شهرداری تهران

کلید واژه ها: امنیت شایعه بعد سیاسی بعد اقتصادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴۴ تعداد دانلود : ۸۹۸
شایعه یا همان دروغ بزرگ اجتماعی یکی از معضل های اخلاقی جامعه ما است که هر روز در لباسی جدید رخ نمایی می کند. شایعات سایبری، اخبار جعلی و دروغ بطور فزاینده ای به عنوان نیروهای مخالف در برابر  عملکرد دولت هستند. خصوصا زمانیکه امنیت ملی به خطر می افتد شایعات سایبری شکاف عمیق تری بین ملت و دولت بوجود می آورند این پزوهش با هدف کاربردی به این سوال می پردازد که آیا شایعه در فضای مجازی بر امنیت تاثیر دارد یا خیر؟ جامعه آماری این پژوهش کارمندان شهرداری در 4 منطقه شمال، جنوب، شرق و غرب تهران است. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 346 نفر انتخاب شدند. روش این تحقیق میدانی با ابزار پرسشنامه است.  پرسشنامه محقق ساخته که روایی و پایایی آن با تحلیل عاملی تاییدی مورد آزمون قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و PLS انجام گرفت. و نتایج فرضیات تحقیق مبنی بر آنست که بعد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی شایعه بر امنیت تاثیر دارد.
۱۵.

مطالعه خرده فرهنگ هم باشی در کلان شهر تهران (شرایط، زمینه ها و پیامدها)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: همباشی ازدواج فردگرایی سبک زندگی خرده فرهنگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۹۹
در طی سالهای اخیر هنجارها و ارزشهای حاکم بر زندگی خانوادگی در سراسر جهان تغییر یافته است، جامعه ما نیز در این زمینه تحولات گسترده ای را تجربه کرده است ازجمله آنها می توان به شکل گیری خرده فرهنگ هم باشی در کلان شهر تهران اشاره کرد. این شیوه تعامل بین دو جنس شاید در ممالک دیگر امری عادی باشد، اما در جامعه ما به عنوان یک شوک فرهنگی در نظر گرفته می شود. این مقاله در پی مطالعه خرده فرهنگ هم باشی و برخی آثار آن در شهر تهران است. روش: این پژوهش با روش تحقیق کیفی و مصاحبه های عمیق در بین نمونه ای متشکل از 20 نفر از افرادی که تجربه زیسته هم باشی در شهر تهران را دارند به انجام رسیده است. یافته ها: مقوله ها و زیرمقوله های استخراج شده نشان داد که فردگرایی، بازاندیشی، تفاوت نسلی، فاصله بین بلوغ جنسی و بلوغ اقتصادی، هزینه-سود به عنوان شرایط علی، مهاجرت شغلی-تحصیلی، سبک زندگی، تقدس زدایی از ازدواج به عنوان شرایط زمینه ای، آشنایی با زندگی هم باشی افراد دیگر و تجربه دوستی با جنس مخالف به عنوان شرایط مداخله گر و بازتعریف نقشهای جنسیتی و اعتقاد به برابری در بین زوجهای هم باش به عنوان راهبردها (استراتژی) مشخص شده است. پیامدهای زندگی هم باشی بر اساس نتایج این پژوهش به دو دسته فردی و اجتماعی قابل تقسیم است. داغ ننگ، آسیب پذیری دختران، بی ثباتی در زندگی هم باشها به عنوان پیامدهای فردی، کاهش تعاملات اجتماعی، کاهش کارکرد خانواده به عنوان پیامدهای اجتماعی در نظر گرفته شده است. بحث: گرایش به سمت خرده فرهنگ هم باشی به موازات حرکت جامعه به سوی مدرنیته و گسترش ارتباطات و تحولات فرهنگی ناشی از آن بوده است و در افراد هم باش، دل بستگی و تعهدی که باید نسبت به ارزشهای پذیرفته شده در جامعه باشد کمرنگ شده است؛ بنابراین می توان گفت، رشد فردگرایی و عقلانیت در بین افراد جامعه، بازتولید نشدن ارزشهای نسل قبل در بین نسل جدید، بازاندیشگی در بین نسل جوان و... در کاهش اهمیت ازدواج و علاقه مندی به شیوه های جدید ارتباط بین زن و مرد تأثیرگذار است.
۱۶.

تبیین نابرابری جنسیتی در سازمان های مردم نهاد استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جنسیت زنان سازمان های مردم نهاد مردسالاری نابرابری جنسیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۷ تعداد دانلود : ۷۹۳
مسئله پژوهش حاضر این است که براساس داده ها و گزارش های داخلی، نسبت زنان فعال یا مؤسس سازمان های مردم نهاد در استان آذربایجان شرقی در مقایسه با مردان بسیار کمتر است؛ بنابراین، پرسش اصلی این است که چه عوامل جامعه شناختی سبب می شود زنان نتوانند عضو یا مؤسس سازمان های مردم نهاد شوند. چهارچوب نظری پژوهش رویکردهای تعامل گرایی و فمینیسم، روش آن پیمایشی و ابزار آن پرسشنامه است. جامعه آماری شامل زنان شهری حداقل 25 سال، با تحصیلات عالی و بیکار است. حجم نمونه 371 نفر زن و روش نمونه گیری خوشه ای-سهمیه ای است. تحلیل همبستگی نیز نشان می دهد میزان رابطه متغیرهای جنسیت و مردسالاری با ناتوانی زنان در تأسیس سازمان های مردم نهاد یا عضویت در آن ها به ترتیب 48/. و 36/. است. متغیر جنسیت در مقایسه با متغیر مردسالاری، همبستگی بالاتری با مسئله پژوهش دارد و رابطه ها مستقیم و معنا دار است. براساس این یافته ها هرچقدر انتظارات اجتماع از نقش های جنسی زنان بیشتر، و مردسالاری در فرهنگ و سنت قوی تر باشد زنان بیشتر در تأسیس سازمان های مردم نهاد یا عضویت در آن ها ناتوان هستند، همچنین براساس تحلیل رگرسیون متغیرهای جنسیت و مردسالاری 26 درصد واریانس متغیر وابسته را تبیین می کند.
۱۷.

تحلیل جامعه شناختی سهمیه بندی جنسیتی در آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان نابرابری جنسیتی آموزش عالی سهمیه بندی جنسیتی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی آموزش و پرورش
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی جنسیت
تعداد بازدید : ۱۶۱۵ تعداد دانلود : ۱۰۱۱
رسالت دانشگاهها و موسسات آموزش عالی در جامعه ، توسعه کشور در همه ابعاد و ایجاد بستر مناسب برای کلیه افراد به منظور آموختن مهارتها و تواناییها است. شواهد تجربی نشان می دهد افزایش سطح تحصیلات زنان سبب افزایش آگاهی ها ورشد فکری زنان و در نهایت جامعه خواهد شد .از طرف دیگر سهمیه بندی جنسیتی در آموزش عالی برخوردی تبعیض آمیز خواهدبود اگر منابعی چون فرصتهای تحصیلی بر مبنای جنسیت به طور یکسان توزیع نشده باشد . لذا سهمیه بندی جنسیتی ، ورود زنان به آموزش عالی را ناهموار می کند و بالتبع کیفیت زندگی آنان و جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد . در مقاله حاضر با ارزیابی روند سهمیه بندی جنسیتی و بررسی نظرات موافقان سهمیه بندی ، و با استناد به برخی مفاهیم نظری و مطالعات تجربی به تبیین این امر پرداخته ایم که روند سهمیه بندی جنسیتی و تبعیض آمیز بودن آن چگونه است و عوامل قانونی شدن سهمیه بندی جنسیتی در آموزش عالی و اسناد علمی برای رد ادله قانونی شدن چنین تبعیضی ، مورد بررسی قرار گرفته است نتایج نشان می دهد روند سهمیه بندی جنسیتی تبعیض آمیز است و سه عامل کلیدی چون آسیب رساندن به حوزه خانواده، نگرش نسبت به توانایی زنان در انجام امور اجتماعی و مشکلات مردان از جمله عوامل موافقان است.که بر طبق یافته هایی چون افزایش بیکاری فارغ التحصیلان زن ، دلایل منزلتی و فرهنگی زنان برای ادامه تحصیل،..، ادله ای که موافقان سهمیه بندی جنسیتی بر مبنای آن قانون گذاری کرده اند رد می شود.
۱۸.

تأملی جامعه شناختی در باب مناسبات دانش، نگرش و رفتارهای زیست محیطی (مطالعه دانشجویان دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانش زیست محیطی رفتار زیست محیطی نگرش زیست محیطی ارزش زیست محیطی جامعه شناسی محیط زیست

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی کاربردی و برنامه ریزی اجتماعی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی زیستی
تعداد بازدید : ۱۵۱۷ تعداد دانلود : ۱۲۵۴
فراوانی مسائل زیست محیطی در سال های اخیر، توجه و حساسیت اندیشمندان حوزه های مختلف، به ویژه جامعه شناسان، را به این موضوعات برانگیخته است. جامعه شناسان تحلیل و تبیین مسائل زیست محیطی را نیازمند مطالعات جامعه شناختی و راه حل های اجتماعی می دانند. از این رو، این مقاله از دیدگاه جامعه شناسی محیط زیست تأملی در باب مناسبات دانش، نگرش و رفتارهای زیست محیطی دارد و از سویی وضعیت این سه متغیر را بر حسب گروه ها و دوره های تحصیلی دانشجویان بررسی کرده است. سازگار با پارادایم جدید زیست محیطی و پیشینه مطالعاتی، یافته های این مطالعه از تأثیر دانش و نگرش بر رفتارهای زیست محیطی حکایت دارد. همچنین، دانشجویانی که گروه تحصیلی شان ارتباط بیشتری با موضوع محیط زیست دارد (علوم کشاورزی و علوم پایه) به لحاظ هر سه متغیر وضعیت بهتر و سطح بالاتری نسبت به دانشجویان گروه های دیگر تحصیلی دارند. به علاوه، افزایش سطح تحصیلات ارتقا دهنده سطح دانش، نگرش و رفتارهای زیست محیطی دانشجویان است. در مجموع، نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد که متغیرهای بررسی شده 20 درصد از واریانس رفتار زیست محیطی را تبیین می کنند.
۱۹.

مطالعه جامعه شناختی - روان شناختی ارتباط فرهنگ سازمانی و بیگانگی اجتماعی (مورد مطالعه: دبیران زن مقطع متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی 1394-1393)(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: بیگانگی اجتماعی تبریز زن فرهنگ سازمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۹ تعداد دانلود : ۳۳۵
پژوهش حاضر با هدف مطالعه جامعه شناختی - روان شناختی رابطه بین فرهنگ سازمانی و بیگانگی اجتماعی در میان دبیران زن مقطع متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی (1394- 1393) انجام شده است. روش مطالعه، پیمایشی، جامعه آماری آن کلیه دبیران زن مقطع متوسطهشهر تبریز، حجم نمونه 373 نفر و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بوده است. یافته های توصیفی نشان می دهد که در بین ابعاد ده گانه فرهنگ سازمانی بُعد کنترل، بالاترین میانگین و سیستم پاداش و تشویق، پایین ترین میانگین و در بین ابعاد پنج گانه بیگانگی اجتماعی ابعاد احساس بی قدرتی و احساس بی معنایی، بالاترین میانگین و احساس بی هنجاری، پایین ترین نمره را به خود اختصاص داده است. نتایج آزمون همبستگی، نشان از معنادار و معکوس بودن رابطه بین فرهنگ سازمانی با بیگانگی اجتماعی (21/0-) دارد. نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیونی نیز حاکی از آن بوده است که مؤلفه حمایت مدیریّت و هویت سازمانی با مقدار بتای به ترتیب (48/0-) و (29/0 -) بیشترین تأثیر را بر بیگانگی اجتماعی داشته است. هم چنین، نتایج تحلیل مسیر حاکی از تأثیر مستقیم فرهنگ سازمانی با مقدار بتای 34/0 - بر بیگانگی اجتماعی بوده است. معادله پیش بینی میزان بیگانگی اجتماعی نیز توانسته است 9/70 درصد از واریانس متغیّر وابسته را تبیین کند.
۲۰.

تحلیل جامعه شناختی خشونت خانگی علیه زنان و رابطه آن با احساس امنیت در خانه (مطالعه موردی زنان 18- 54 سال شهر میانه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان خشونت خانگی احساس امنیت پایگاه اقتصادی - اجتماعی پدرسالاری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی مسایل اجتماعی و انحرافات
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده زنان
تعداد بازدید : ۲۴۶۱ تعداد دانلود : ۱۲۰۳
این پژوهش باهدف تحلیل جامعه شناختی خشونت علیه زنان و مطالعه عوامل اثرگذار بر آن صورت گرفته است.چارچوب نظری از رهیافت ترکیبی در حوزه خشونت خانگی، از نظریه هایی چون منابع، یادگیری اجتماعی، جامعه پذیری جنسیت، نظریات فمینیستی و حوزه امنیت از دیدگاه گیدنز (امنیت وجودی) استفاده شده است.این تحقیق،از روش پیمایش کاربردی بهره برده است؛ جامعه آماری آن شامل زنان 18 تا 54 سال ساکن شهر میانه در سال 1393 بوده است.حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، برابر با 381 نفر و شیوه نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای با استفاده از تکنیک پرسشنامه خود محقق ساخته، اطلاعات از پاسخگویان جمع آوری شده است.نتایج نشان می دهد که از بین انواع خشونت علیه زنان (مالی، جسمی، جنسی، اجتماعی، عاطفی، کلامی و روانی)، خشونت های عاطفی، کلامی و روانی شایع ترین نوع خشونت علیه زنان در این شهر بوده است،همچنین احساس امنیت زنان در خانه در سطح متوسط و رو به پایین ارزیابی شده است؛رابطه بین انواع خشونت و احساس امنیت زنان  در خانه به صورت منفی و معکوس به دست آمده که نشان از بالا رفتن هر یک از انواع خشونت است،درنتیجه میزان احساس امنیت در خانه کاهش می یابد.نتایج رگرسیون حاکی از آن است که از میان متغیرهای اثرگذار نگرش مردسالاری،پایگاه اقتصادی و اجتماعی زنان،تجربه و مشاهده خشونت، تحریک روانی شوهر) بر خشونت، متغیر نگرش مردسالارانه (پدرسالاری) با مقدار بتای 50/0 به طور مستقیم بیشترین تأثیر را به صورت مستقیم بر خشونت علیه زنان دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان