آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۰

چکیده

مسئله پژوهش حاضر این است که براساس داده ها و گزارش های داخلی، نسبت زنان فعال یا مؤسس سازمان های مردم نهاد در استان آذربایجان شرقی در مقایسه با مردان بسیار کمتر است؛ بنابراین، پرسش اصلی این است که چه عوامل جامعه شناختی سبب می شود زنان نتوانند عضو یا مؤسس سازمان های مردم نهاد شوند. چهارچوب نظری پژوهش رویکردهای تعامل گرایی و فمینیسم، روش آن پیمایشی و ابزار آن پرسشنامه است. جامعه آماری شامل زنان شهری حداقل 25 سال، با تحصیلات عالی و بیکار است. حجم نمونه 371 نفر زن و روش نمونه گیری خوشه ای-سهمیه ای است. تحلیل همبستگی نیز نشان می دهد میزان رابطه متغیرهای جنسیت و مردسالاری با ناتوانی زنان در تأسیس سازمان های مردم نهاد یا عضویت در آن ها به ترتیب 48/. و 36/. است. متغیر جنسیت در مقایسه با متغیر مردسالاری، همبستگی بالاتری با مسئله پژوهش دارد و رابطه ها مستقیم و معنا دار است. براساس این یافته ها هرچقدر انتظارات اجتماع از نقش های جنسی زنان بیشتر، و مردسالاری در فرهنگ و سنت قوی تر باشد زنان بیشتر در تأسیس سازمان های مردم نهاد یا عضویت در آن ها ناتوان هستند، همچنین براساس تحلیل رگرسیون متغیرهای جنسیت و مردسالاری 26 درصد واریانس متغیر وابسته را تبیین می کند.

تبلیغات