امیر قمرانی

امیر قمرانی

سمت: کارشناس ارشد
مدرک تحصیلی: استادیار گروه روان شناسی و آموزش کودکان با نیازهای خاص، دانشگاه اصفهان، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱۳۴ مورد.
۴۱.

بررسی تطبیقی خودکارآمدی از دیدگاه قرآن و روان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قرآن روان شناسی خودکارآمدی باور توانایی مسئولیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۷ تعداد دانلود : ۵۵۱
خودکارآمدی یعنی باورها یا قضاوت های فرد نسبت به توانایی های خود در انجام وظایف و مسئولیت ها. این مفهوم، از جمله مفاهیمی است که روان شناسان از راه مطالعه خصوصیات انسان و با مطالعات تجربی به آن دست یافته اند. در این جستار، این مفهوم از منظر قرآن بازخوانی گردیده و به بررسی تطبیقی آن در قرآن و روان شناسی پرداخته شده است. با بررسی تمامی آیات قرآن کریم مشخص گردید که قرآن به باور انسان به توانایی های خود به عنوان یک اصل در مسیر کمال توجه کرده و در آیاتی، این موضوع را مطرح کرده است. با مقایسه مفهوم خودکارآمدی در قرآن و روان شناسی مشخص گردید که در آیات قرآن علاوه بر آنچه در حوزه روان شناسی پیرامون خودکارآمدی آمده است، به منابع و عوامل دیگری پرداخته شده است. در پژوهش حاضر، منابع خودکارآمدی که از منظر قرآن تأیید شده اند، در دو بخش آمده اند: 1 آیاتی از قرآن که منابع خودکارآمدی از دیدگاه روان شناسی را تأیید می کنند، 2 منابع خودکارآمدی که در قرآن به صورت اختصاصی بیان شده اند. در بخش ایجاد و شکل گیریِ خودکارآمدی نیز از منظر قرآن و روان شناسی تفاوت هایی وجود دارد.
۴۲.

تاثیر روش مداخله ای تحریک دهلیزی در بهبود مهارت های حرکتی کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر با اختلال هماهنگی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحریک دهلیزی مهارت های حرکتی کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر با اختلال هماهنگی رشدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۴۸۰
زمینه و هدف:کودکان احتیاج به تحریکات حسی مناسب دارند، تحریکات حسی مناسب باعث رشد و بهبود مهارت های حرکتی، و کفایت های تحصیلی کودکان می شود. از جمله این تحریکات تحریک دهلیزی است. بسیاری از کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر، دارای هماهنگی ضعیف حرکتی و تعادلی، مشکلات مربوط به مهارت های حرکتی می باشند که بعضی از این کودکان به عنوان مبتلایان به اختلال هماهنگی رشدی شناخته می شوند. در همین راستا، هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر تحریک دهلیزی در بهبود مهارتهای حرکتی دانش آموزان کم توان ذهنی با اختلال هماهنگی رشدی بود.مواد و روش: روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی (طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه) بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر شهر اصفهان در مقطع ابتدایی بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 30 دانش آموز با استفاده از سیاهه اختلال هماهنگی رشدی (DCD-Q,07) غربال شده و به روش تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جاگماری شدند. ایزار این پژوهش مقیاس رشد حرکتی لینکنن- اوزرتسکی و سیاهه اختلال هماهنگی ر[1]شدی (DCD-Q,07) بود. داده ها با استفاده از آزمون آماری t مستقل و تحلیل کوواریانس چند متغیری(Mancova) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: روش مداخله ای تحریک دهلیزی بر بهبود مهارت های حرکتی، این کودکان موثر بود (001/0p<). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که روش مداخله ای تحریک دهلیزی در بهبود مهارت های حرکتی دانش آموزان کم توان ذهنی با اختلال هماهنگی رشدی موثر بوده، بنابراین استفاده از این روش به عنوان روشی در بهبود، بخشی از مشکلات حرکتی این کودکان پیشنهاد می شود.
۴۳.

تأثیر هنردرمانگری بیانگر بر تنظیم هیجان دانش آموزان مقطع دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنردرمانگری بیانگر تنظیم هیجان دانش آموزان مقطع دبستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۶ تعداد دانلود : ۳۱۳
زمینه و هدف: هنردرمانگری کمک می کند که افراد با احساسات و هیجانات ناشناخته خود روبرو شده و در نتیجه به شناختی از خود دست یابند و توانایی غلبه بر مشکلات را در قالب روش های گوناگون، به دست آورند. تنظیم هیجان نقش کلیدی در سلامت روانی کودکان داشته و می تواند در موفقیت های آینده آنها تأثیرگذار باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر هنردرمانگری بیانگر بر تنظیم هیجان دانش آموزان مقطع دبستان شهر اصفهان بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی در چهارچوب طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. نمونه مورد مطالعه شامل 32 نفر از دانش آموزان پسر 9- 8 سال مقطع دوم دبستان شهر اصفهان در سال 1396 بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. سپس آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه گواه و آزمایش (هر گروه 16 دانش آموز) به تصادف جایدهی شدند. بسته هنردرمانگری بیانگر در 12 جلسه 90-60 دقیق ه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد؛ در حالی در طی این مدت، افراد گروه گواه هیچ برنامه مداخله ای دریافت نکردند. پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (2001) به عنوان ابزار مورد نظر جهت جمع آوری داده ها استفاده شد و در نهایت داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس، تحزیه و تحلیل شدند. یافته ها: براساس نتایج تحلیل داده ها، هنردرمانگری بیانگر بر تنظیم هیجان مثبت تأثیر داشته است؛ بدین معنا که بین نمرات تنظیم هیجان مراحل پیش آزمون و پس آزمون در گروه آزمایش با گروه گواه، تفاوت معناداری مشاهده شده است (4/72F=، 0/05>P). نتایج همچنین نشان داد که تأثیر هنردرمانگری بیانگر در زیرمقیاس های تنظیم هیجان مثبت بر مؤلفه پذیرش و تمرکز مجدد، مثبت معنادار بوده (8/39F=، 0/000≥P)، ولی تأثیر آن بر تنظیم هیجان منفی (0/10F=، 0/755≤P)، معنادار نبوده است. نتیجه گیری: هنردرمانگری بیانگر با استفاده از ویژگی های خودبیانگری، تخیل، مشارکت فعال، برقراری ارتباط بین ذهن و جسم، و همچنین با فعال و قوی کردن شبکه های قشری مغز، می تواند مهارت های تنظیم هیجان مثبت را افزایش دهد که همین توانایی در رویارویی کودکان با شرایط تنش آور و مدیریت رفتارشان، مفید است.
۴۴.

تأثیر درمان ذهن آگاهی بر تحمل ابهام و درآمیختگی فکر و عمل مبتلایان به اختلال وسواس بی اختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ذهن آگاهی تحمل ابهام درآمیختگی فکر و عمل اختلال وسواس فکری - عملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۰ تعداد دانلود : ۴۵۲
زمینه و هدف: وسواس بی اختیاری، اختلالی جدی است که دیگر فرایندهای روان شناختی، ارتباطی، اجتماعی، و هیجانی فرد را با آسیب مواجه می کند. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان ذهن آگاهی بر تحمل ابهام و درآمیختگی فکر و عمل مبتلایان به اختلال وسواس بی اختیاری انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری دو ماهه است. نمونه مورد مطالعه شامل 30 نفر از مبتلایان به اختلال وسواس بی اختیاری شهر اصفهان در سال تحصیلی 97-1396 بودند که به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه، جایدهی شدند. گروه آزمایش مداخله ذهن آگاهی را طی سه ماه در 10 جلسه 75 دقیقه ای دریافت کردند. پرسشنامه های مورد استفاده شامل پرسشنامه وسواس مادزلی (هاجسون و راچمن، 1980)، پرسشنامه تحمل ابهام (مک لین، 1993) و پرسشنامه آمیختگی فکر و عمل (شفران و همکاران، 2004) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان ذهن آگاهی بر تحمل ابهام و درآمیختگی فکر و عمل مبتلایان به اختلال وسواس بی اختیاری تأثیر معناداری داشته است ( F= 13/11, F= 79/98, P<0/001 ) که این تأثیر در مرحله پیگیری نیز باقی مانده است ( P<0/001 ). میزان تاثیر آماری درمان ذهن آگاهی بر تحمل ابهام و درآمیختگی فکر و عمل به ترتیب 40 و 73 درصد بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که درمان ذهن آگاهی با ایجادآگاهی در مراجع نسبت به افکار و احساسات می تواند باعث افزایش تحمل ابهام و کاهش درآمیختگی فکر و عمل در مبتلایان به وسواس بی اختیاری شود.
۴۵.

رابطه ساختاری بین استرسور، استرس ادراک شده، منابع حمایتی و سازگاری مادران کودکان با ناتوانی هوشی: نقش واسطه ای سبک های مقابله ای بر اساس مدل Double ABCX(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ناتوانی هوشی سبک های مقابله ای مدل دوگانه ای بی سی ایکس سازگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۷ تعداد دانلود : ۲۸۲
پژوهش حاضر باهدف ارزیابی سازگاری مادران دارای کودک ناتوان هوشی بر اساس مدل Double ABCX انجام شده است. بر اساس این مدل چندوجهی، رابطه سازگاری مادران با مشکلات رفتاری کودکان، منابع حمایتی و استرس ادراک شده مادران با نقش واسطه ای سبک های مقابله ای موردمطالعه قرارگرفته است. جامعه آماری شامل مادران دارای کودک ناتوان هوشی بودند که تعداد ۲۶۰ نفر در این پژوهش مشارکت داشتند. داده ها از طریق پرسشنامه های مشکلات رفتاری راتر، استرس ادراک شده (PSS-14)، عزت نفس رزنبرگ، مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS)، منابع خانواده (FRS)، سبک های مقابله ای (WOCQ) و مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف گردآوری شد و با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری و از روش برآورد بیشینه درست نمایی به برآورد پارامترها و ضرایب مسیر پرداخته شد. یافته های پژوهش نشان داد که مدل استفاده شده، برازش خوبی با داده های تجربی دارد. همچنین بررسی ضرایب مسیر نشان می دهد که منابع خانواده تأثیر مستقیم و معنی داری بر استرس ادراک شده و بهزیستی روان شناختی مادران دارد و سبک های مقابله ای در رابطه بین استرسور، استرس ادراک شده و بهزیستی روان شناختی نقش واسطه ای دارد. نتایج این پژوهش ارزشمندی مدل دوگانه ی ای بی سی ایکس را به عنوان یک الگوی چندوجهی در تبیین سازگاری مادران کودکان ناتوان هوشی مشخص می کند. همچنین نتایج پژوهش رهنمودهای مفیدی برای مداخله فراهم کرده است.
۴۶.

اثربخشی درمان پاسخ محور بر تفکر آینده نگر و فرآیندهای پاس در کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: درمان پاسخ محور تفکر آینده نگر فرآیندهای پاس اختلال طیف اوتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۳ تعداد دانلود : ۳۷۴
زمینه و هدف: اختلال طیف اوتیسم یک اختلال عصبی رشدی است. پژوهش های اخیر درباره این گروه از افراد علاوه بر علائم تشخیصی بر نقایص شناختی همچون تفکر آینده نگر و فرآیندهای پاس (برنامه ریزی، توجه، پردازش هم زمان و متوالی) متمرکز شده اند. به نظر می رسد این نقایص می توانند نشانه های رفتاری این اختلال را تبیین کنند. در همین راستا مطالعه حاضر اثربخشی مداخلات پاسخ محور بر تفکر آینده نگر و فرآیندهای پاس در کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم را مورد هدف قرار داد. مواد و روش ها: طرح این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل کلیه کودکان 8-6 سال مبتلا به اختلال طیف اوتیسم با عملکرد بالای شهر اصفهان بود. نمونه مورد استفاده در این پژوهش شامل 20 دانش آموز مبتلا به اختلال طیف اوتیسم با عملکرد بالا بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به دو گروه (کنترل و آزمایش) تقسیم شدند. گروه آزمایش طی 20 جلسه در مداخله شرکت کردند. ابزارهای این پژوهش شامل سیستم ارزیابی شناختی- ویرایش دوم (Cognitive assessment system- Second edition)، پرسشنامه سنجش دامنه اوتیسم (Autism spectrum screening questionnaire) و تکلیف سفر (Trip task) بود. دو ماه پس از اتمام برنامه آموزشی، هر دو گروه با استفاده از سیستم ارزیابی شناختی و تکلیف سفر مورد پیگیری قرار گرفتند. یافته ها: در گروه آزمایش نمره تفکر آینده نگر و فرآیندهای شناختی (برنامه ریزی ) تأثیر پذیری بیشتری نسبت به گروه کنترل نشان داد و این تأثیر ازنظر آماری معنی دار بود (01/0>p). نتیجه گیری: این مطالعه نتایج امیدوارکننده ای را برای درمان پاسخ محور به عنوان یک مداخله برای بهبود مؤلفه های شناختی در کودکان اوتیسم ارائه داد و نشان می دهد که مؤلفه های شناختی نیز با درمان پاسخ محور قابل انعطاف هستند.
۴۷.

اثربخشی آموزش خودتعیین گری بر انگیزش و شیفتگی تحصیلی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودتعیین گری انگیزش تحصیلی شیفتگی تحصیلی دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۶ تعداد دانلود : ۶۷۵
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش خودتعیین گری بر انگیزش تحصیلی و شیفتگی تحصیلی دانشجویان است. بدین منظور یک طرح نیمه تجربی از نوع پیش آزمون_ پس آزمون پیگیری با گروه آزمایش و گواه، اجرا گردید. جامعه ی آماری پژوهش، کلیه ی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان بیرجند در سال 96 بودند. نمونه گیری به شیوه ی داوطلبانه انجام شد. 40 دانشجوی دختر و 40 دانشجوی پسر داوطلبانه ثبت نام و هر یک از گروه های دختر و پسر به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گواه (20 نفر) جایگزین شدند، گروه آزمایش 12 جلسه ی 90 دقیقه ای تحت آموزش خودتعیین گری قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه انگیزش تحصیلی والرند (1989) و شیفتگی تحصیلی مارتین و جکسون (2008) بود. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که آموزش خودتعیین گری بر انگیزش تحصیلی و شیفتگی تحصیلی اثر دارد (001/0P≤). این نتایج در دوره پیگیری نیز تداوم یافته بود (05/0P≤). با توجه به مؤثر بودن برنامه آموزشی خودتعیین گری بر انگیزش و شیفتگی تحصیلی، استفاده از این برنامه آموزشی برای افزایش انگیزش و شیفتگی در موقعیت های یاددهی- یادگیری پیشنهاد می شود.
۴۸.

مقایسه اثربخشی برنامه فرزند پروری مبتنی بر تجارب زیسته مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری خاص و برنامه فرزند پروری مثبت بر استرس فرزند پروری مادران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اختلال یادگیری خاص فرزند پروری تجارب زیسته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۳ تعداد دانلود : ۴۷۱
زمینه و هدف: اختلال یادگیری خاص تأثیرات مختلفی ازجمله استرس فرزند پروری را در والدین به دنبال دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه اثربخشی برنامه فرزند پروری مبتنی بر تجارب زیسته مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال یادگیری خاص و برنامه فرزند پروری مثبت بر استرس فرزند پروری مادران انجام گرفت. مواد و روش ها: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه پژوهش شامل ۴۵ مادر دارای فرزند مبتلا به اختلال یادگیری خاص بود که به روش در دسترس انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه تقسیم شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه استرس فرزند پروری بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره و نرم افزار SPSS نسخه ۲۳ تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که هر دو مداخله تأثیر معنی داری بر استرس فرزند پروری والدین داشته است. نتایج آزمون تعقیبی نشان داد بین دو مداخله فرزند پروری تجارب زیسته و فرزند پروری مثبت در متغیر استرس فرزند پروری در قلمرو کودک تفاوت معنی داری وجود دارد، اما این تفاوت معنی دار در متغیر استرس فرزند پروری در قلمرو والدین وجود نداشته است. نتیجه گیری: برنامه فرزند پروری مبتنی بر تجارب زیسته می تواند به عنوان برنامه ای مؤثر جهت کاهش استرس فرزند پروری مادران مورد استفاده قرار گیرد.
۴۹.

اثربخشی درمان مبتنی بر مدل ارتقاء کیفیت زندگی بر اضطراب درد زنان مبتلا به بیماری فیبرومیالژیا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب درد درمان مبتنی بر مدل ارتقاء کیفیت زندگی فیبرومیالژیا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۷ تعداد دانلود : ۳۰۱
مقدمه: هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر مدل ارتقاء کیفیت زندگی بر اضطراب درد زنان مبتلا به بیماری فیبرومیالژیا بود . روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به بیماری فیبرومیالژیا مراجعه کننده به مطب های خصوصی متخصصان روماتولوژی شهر شیراز بود که از میان آن ها 30 بیمار به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس اضطراب درد بود که شرکت کنندگان در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل نمودند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده گردید . یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر مدل ارتقاء کیفیت زندگی در کاهش اضطراب درد بیماران مؤثر بود . نتیجه گیری: به کارگیری درمان های روان شناختی می تواند به کاهش اضطراب درد بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا کمک کند.
۵۰.

مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر مدل دوگانه ای بی سی ایکس و فرزندپروری مبتنی بر مهرورزی بر رابطه مادر –کودک و مشکلات رفتاری کودکان با کم توانی های ذهنی و تحولی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: والدگری مدل دوگانه ای بی سی ایکس مهرورزی و کودکان با کم توانی های ذهنی و تحولی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۴ تعداد دانلود : ۵۲۲
کم توانی ذهنی و تحولی، اختلالی است که بر کارکرد انطباقی و هوشی فرد در حوزه های عملی، اجتماعی و مفهومی تأثیرگذار است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر برنامه مدل دوگانه ای بی سی ایکس و فرزندپروری مبتنی بر مهرورزی بر رابطه مادر –کودک و مشکلات رفتاری کودکان با کم توانی ذهنی و تحولی بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و پیگیری بود. نخست، آزمودنی ها بر اساس ملاک های ورود غربال شدند، سپس 45 مادر کودکان با کم توانی ذهنی و تحولی انتخاب شده و به طور تصادفی در گروه های آزمایشی و گواه جای گرفتند (15 نفر در هر گروه). مادران در گروه مبتنی بر برنامه مدل دوگانه ای بی سی ایکس، 10 جلسه و در گروه مبتنی بر مهرورزی 8 جلسه تحت مداخله قرار گرفتند و گروه گواه، مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه نقاط قوت و ضعف و پرسشنامه رابطه مادر-کودک در هر سه مرحله برای آزمودنی ها اجرا شدند.تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با تکرار سنجش نشان داد که آموزش فرزندپروری مبتنی بر برنامه مدل دوگانه ای بی سی ایکس در مقایسه با فرزندپروری مبتنی بر مهرورزی و گروه گواه بر رابطه مادر –کودک و مشکلات رفتاری کودکان با کم توانی ذهنی و تحولی تأثیرگذاری معناداری داشته است. بر اساس یافته ها، فرزندپروری مبتنی بر برنامه مدل دوگانه ای بی سی ایکس برنامه ای مؤثر برای فرزندپروری مادران کودکان با کم توانی ذهنی و تحولی می باشد.
۵۱.

بررسی تأثیر روش تصحیح نارساخوانی دیویس بر عملکرد قرآن خواندن دانش آموزان سال پنجم دبستان شهر اصفهان در سال تحصیلی 1395−1396(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روش دیویس عملکرد خواندن قرآن مقطع پنجم ابتدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۶ تعداد دانلود : ۴۵۵
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر روش تصحیح نارساخوانی دیویس بر عملکرد قرآن خواندن دانش آموزان سال پنجم دبستان شهر اصفهان در سال تحصیلی 95−96 بود. روش پژوهش آزمایشی و روش اجرای آن به صورت پیش آزمون−پس آزمون با گروه کنترل بود. برای انتخاب نمونه پژوهش، از طریق شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، نمونه ای به حجم 30 نفر انتخاب و سپس به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. ابزار پژوهش مقیاس هوشی وکسلر و مقیاس محقق ساخته عملکرد قرآن خواندن بود. جلسات آموزشی روش دیویس در هشت هفته (هر هفته دو جلسه) و در جلسات 45 دقیقه ای فقط برای گروه آزمایش اجرا شد. یافته های پژوهش نشان داد با در نظر گرفتن نمرات پیش آزمون به عنوان متغیرهای هم پراش، روش تصحیح نارساخوانی دیویس بر سرعت خواندن (001/0=P)، صحت خواندن (001/0=P)، درک خواندن (018/0=P) تأثیر معنی داری داشته است. با توجه به این نتایج، می توان نتیجه گرفت که روش تصحیح نارساخوانی دیویس موجب بهبود سرعت، صحت و درک خواندن قرآن دانش آموزان سال پنجم دبستان شهر اصفهان می شود. با توجه به این نتایج، می توان از این روش در مراکز آموزشی و درمانی بهره گرفت.
۵۲.

اثربخشی درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشانگان وسواس - ناخودداری و درآمیختگی فکر و عمل در دانش آموزان مبتلا به اختلال وسواس – ناخودداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال وسواس - ناخودداری درآمیختگی فکر و عمل درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۴ تعداد دانلود : ۴۱۵
زمینه: اختلال وسواس - ناخودداری، اختلالی جدی است که دیگر فرآیندهای روانشناختی، ارتباطی، اجتماعی و هیجانی نوجوانان را نیز با آسیب مواجه می سازد، اما آیا درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد به بهبود نشانگان در این دانش آموزان کمک می کند؟ هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشانگان وسواس - ناخودداری و درآمیختگی فکر و عمل دانش آموزان مبتلا به اختلال وسواس - ناخودداری انجام گرفت. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل دانش آموزان مبتلا به اختلال وسواس - ناخودداری شهر اصفهان در سال تحصیلی 97-1396 بود. در این پژوهش تعداد 30 دانش آموز دوره متوسطه اول مبتلا به اختلال وسواس - ناخودداری با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش تحت درمان پذیرش و تعهد غضنفری و همکاران (1394) قرار گرفت. در این پژوهش پرسشنامه وسواس - ناخودداری مادزلی (هاجسون و راچمن، 1980) و مقیاس آمیختگی فکر و عمل (شفران و همکاران، 2004) استفاده شد. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشانگان وسواس - ناخودداری و درآمیختگی فکر و عمل دانش آموزان مبتلا به اختلال وسواس - ناخودداری تأثیر معناداری داشت (0/001> p ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این تحقیق درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد با استفاده از تکنیک های ذهنی موجب بهبود نشانگان وسواس - ناخودداری و درآمیختگی فکر و عمل دانش آموزان می شود.
۵۳.

اثربخشی آموزش مهارتهای خودتعیین گری بر نیازهای روانشناختی بنیادی دانش آموزان با مشکلات رفتاری برونی سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش مهارتهای خودتعیین گری مشکلات رفتاری برونی سازی شده دانش آموزان نیازهای روانشناختی بنیادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲ تعداد دانلود : ۱۲۱
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای خودتعیین گری بر نیازهای روانشناختی بنیادی دانش آموزان با مشکلات رفتاری برونی سازی شده بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود و در اجرای آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جهت دستیابی به اهداف پژوهش ، 30 نفر از دانش آموزانی که نمره بالا را در فهرست رفتاری کودک (CBCL) بدست آورده بودند انتخاب شدند و به تصادف در دو گروه آزمایش(15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. دانش آموزان گروه آزمایش در 10 جلسه یک ساعت و نیمه ( 1 جلسه در هر هفته) در برنامه مداخله ای مهارتهای خودتعیین گری شرکت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. مقیاس نیازهای روانشناختی بنیادی قبل و بعد از مداخله برای شرکت کنندگان اجرا گردید. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغییری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش مهارتهای خودتعیین گری اثر مثبتی بر نیاز به خودمختاری، ارتباط و شایستگی دانش آموزان دارد. بطور کلی یافته های پژوهش از نظریه خودتعیین گری حمایت کردند و نشان دادند که آموزش مهارتهای خودتعیین گری اثر مثبتی بر برآورده شدن نیازهای روانشناختی بنیادی دانش آموزان دارند.
۵۴.

رابطه بین فرآیندهای شناختی پاس و تفکر آینده نگر در کودکان با اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرآیندهای شناختی پاس تفکر آینده نگر اختلال طیف اوتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۵ تعداد دانلود : ۲۵۹
مقدمه: نقایص فرآیندهای شناختی پاس ( PASS ) ویژگی معمول افراد با اختلال طیف اوتیسم است و به نظر می رسد هر نقصی در این توانایی ممکن است بر توانایی های دیگر از جمله تفکر آینده نگر در این گروه تأثیر بگذارد. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه فرآیندهای شناختی PASS و تفکر آینده نگر در کودکان با اختلال طیف اوتیسم در شهر اصفهان انجام گرفت. روش کار: طرح این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود . جامعه پژوهش شامل کلیه کودکان 8-6 سال مبتلا به اختلال طیف اوتیسم با عملکرد بالا در شهر اصفهان بود. نمونه مورد بررسی در این پژوهش، 15 دانش آموز مبتلا به اختلال طیف اوتیسم با عملکرد بالا بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری دادها از سیستم ارزیابی شناختی - ویرایش دوم، پرسشنامه سنجش دامنه اوتیسم و تکلیف سفر استفاده گردید. یافته ها: نتایج تحلیل آماری نشان داد که ضرایب همبستگی محاسبه شده بین فرآیندهای شناختی PASS با تفکر آینده نگر (برنامه ریزی، توجه و پردازش متوالی) همگی معنادار بودند (05/0 P≤ ). نتیجه گیری: یافته های این پژوهش شواهدی را در مورد مکانیسم های شناختی ارائه می دهد که ممکن است با نقایص تفکر آینده نگر در اختلال طیف اوتیسم رابطه داشته باشد. این نتایج می تواند پیامدهای مهمی را در سطح نظری و بالینی ارائه دهد.
۵۵.

رهیافت های روان شناختی انواع توجه در آموزش دینی و معنوی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توجه کودکان پیش دبستان دبستان تربیت معنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۲ تعداد دانلود : ۵۷۸
آموزش مفاهیم معنوی، به ویژگی های متربی از جمله ویژگی های روان شناختی نیاز دارد و توجه یا دقت یکی از توانایی های مهم شناختی است که بدون آن یادگیری و تربیت معنوی روی نخواهد داد. در این راستا، هدف این مقاله بررسی نقش و جایگاه روند تحول انواع توجه کودکان در میزان آموزش پذیری جنبه های معنوی بود. در این پژوهشِ توصیفی−استنادی، از منابع مختلف، برای رهیافت تربیت معنوی براساس انواع توجه استفاده شد. این بررسی نشان داد براساس الگوی تحولی توجه بینایی، شنوایی، انتقالی، پایدار، انعطاف پذیر، معطوف شده، انتخابی و تقسیم شده در تربیت معنوی کودکان نمی توان از یک شیوه یکسان آموزش استفاده کرد. همچنین، در این راستا جنسیت و سن کودکان نقشی مهم دارند و نکات مهمی برای مربیان معنوی دربردارند. تربیت معنوی ابعاد و پیچیدگی های مختلفی دارد که تحقق آن بدون ملاحظه تحول انواع توجه در گروه های مختلف سنی کودکان امکان پذیر نیست و به پژوهش های بیشتر در این باره نیاز است.
۵۶.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم شناختی هیجان و تحمل ابهام دانش آموزان مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال وسواس فکری - عملی تنظیم شناختی هیجان تحمل ابهام درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۱ تعداد دانلود : ۲۹۰
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم شناختی هیجان و تحمل ابهام دانش آموزان مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه  کنترل و مرحله پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل دانش آموزان مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی شهر اصفهان در سال تحصیلی 97-1396 بود. در این پژوهش تعداد 30 دانش آموز دوره متوسطه اول مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی با روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و  کنترل گمارده شدند (15 دانش آموز در گروه آزمایش و 15 دانش آموز در گروه  کنترل). گروه آزمایش مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را طی سه ماه در 10 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه وسواس هاجسون و راچمن (1980)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گروس و جان (2003) و پرسشنامه تحمل ابهام مک لین (1993) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم شناختی هیجان و تحمل ابهام دانش آموزان مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی تأثیر معناداری داشته است (P<0/05). بدین صورت که این درمان توانسته منجر به بهبود تنظیم شناختی هیجان و تحمل ابهام دانش آموزان مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی شود. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با بهره گیری از فنونی همانند کاربرد تکنیک های ذهنی، مشاهده خود به عنوان زمینه، تکنیک های گسلش شناختی، تصریح ارزش ها و عمل متعهدانه می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت بهبود تنظیم شناختی هیجان و تحمل ابهام دانش آموزان مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی مورد استفاده گیرد.
۵۷.

اثربخشی آموزش قدردانی Emmons بر کیفیت زندگی و سلامت روان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: قدردانی سلامت روان کیفیت زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۳ تعداد دانلود : ۵۳۱
زمینه و هدف : قدردانی از ویژگی های شخصیتی مثبت می باشد که در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از روان شناسان قرار گرفته است. بهبود قدردانی می تواند کیفیت زندگی و سلامت روان را در افراد بهبود بخشد. تحقیق حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش قدردانی بر کیفیت زندگی و سلامت روانی انجام شد. مواد و روش ها: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، همراه با گروه شاهد بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 20 زوج شهر نیشابور انتخاب شدند. گروه آزمایش به مدت 9 جلسه تحت آموزش قدردانی روش Emmons قرار گرفتند، اما گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت نکرد. پیگیری نیز بعد از یک ماه صورت گرفت. داده ها با استفاده از آزمون کواریانس در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات کیفیت زندگی و سلامت روان افراد بر حسب گروه (شاهد و آزمایش) پس از تعدیل پیش آزمون وجود داشت (050/0 > P) و گروه آزمایش پس از دریافت آموزش قدردانی، سلامت روان و کیفیت زندگی بالاتری را نشان دادند. نتیجه گیری: می توان بیان داشت که آموزش قدردانی با افزایش ویژگی های مثبت در زوجین، جهت گیری کلی مثبت، فرایندهای شناختی مثبت و کارکرد عاطفی مثبت را در زوجین افزایش می دهد و کیفیت زندگی و سلامت روان را بهبود می بخشد.
۵۸.

تدوین برنامه فرزندپروری مبتنی بر تجارب زیسته مادران کودکان با ناتوان هوشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مادران ناتوانی هوشی تجارب زیسته برنامه فرزندپروری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۳ تعداد دانلود : ۵۱۷
ناتوانی هوشی یک اختلال عصبی رشدی محسوب می شود که تاثیر بسیار زیادی بر خانواده به خصوص مادران می گذارد. لذا هدف از این پژوهش تدوین برنامه فرزندپروری مبتنی برتجارب زیسته مادران کودکان ناتوان هوشی بود. برای تدوین برنامه به شیوه کیفی به کاوش تجارب زیسته مادران با استفاده از مصاحبه ژرف نگر با 12مادر، که دارای کودک ناتوانی هوشی بودند پرداخته شد و مضامین اصلی تجربه ها از طریق روش Colaizzi کشف شد. سپس بر اساس مضامین اصلی کشف شده به مطالعه مروری کلیه روشهای فرزندپروری و برنامه های مربوطه( که در کتابها و مقالات مختلف مطرح شده بودند) پرداخته شد تا جلسات فرزندپروری طراحی شود. و در نهایت برنامه فرزندپروری طراحی شده با استفاده از روش گروه های کانونی بین مشاوران تخصصی مدارس استثنایی استان یزد مورد بررسی قرار گرفت و ضریب CVR مربوط به هرجلسه محاسبه و در مورد برنامه به اجماع رسیده شد و روایی محتوایی و صوری آن مورد تایید قرار گرفت. یافته های حاصل از تجربیات مادران در زندگی با کودک مبتلا به ناتوانی هوشی در 7 مضمون اصلی ( تجربه سرزنش، نگرانی از آینده، مشکلات رفتاری کودک ، اختلال در تعامل، داغ و انزوای اجتماعی، افکار و احساسات منفی و دستاوردهای مثبت ) و 16 مضمون فرعی که به صورت زیرگروه های مضامین اصلی کدبندی شده اند، خلاصه گردید. سپس برنامه فرزندپروری مبتنی بر تجارب زیسته مادران دارای کودک ناتوان هوشی با استفاده از مولفه های اساسی درمان مبتنی بر شفقت و روش فرزندپروری مثبت در 9جلسه آموزشی تدوین شد. از آنجایی که برای طراحی این برنامه از تجارب مادران به عنوان مخاطبان اصلی و همچنین مطالعه ی مروری گسترده منبع علمی برای پاسخگویی به نیازهای آنان استفاده شده است و کلیه جلسات آموزشی مورد بررسی و تایید متخصصان مربوطه قرار گرفته است، به این نتیجه می رسیم که برنامه طراحی شده از روایی محتوایی و صوری قابل قبولی برخوردار می باشد و می تواند در جهت پیشرفت کودکان ناتوان هوشی و خانواده های آنها موثر و مفید باشد.
۵۹.

افق زمان: بررسی مبانی نظری تا تدوین برنامه برای آموزش والدین کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افق زمان سازه روان شناختی کم توانی دهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۵ تعداد دانلود : ۴۴۹
زمینه و هدف: افق زمانی یک سازه روان شناختی است که بیانگر ارتباط فرد با زمان است. کم توانی ذهنی نیز با محدودیت های اساسی در کارکرد هوشی و رفتار سازشی در دوره رشد مشخص می شود. تولد و حضور کودک کم توان ذهنی، خانواده را با مشکلات زیادی مواجه می سازد و در افق زمان بر کمیت و کیفیت روابط والدین و اعضای خانواده تاثیر می گذارد. افق زمانی نیز برخاسته از فرایندی شناختی است که تجربه انسان را به ساختارهای زمانی گذشته، حال و آینده نسبت می دهد. نظریه افق زمانی دارای پنج عامل به نام های گذشته مثبت، گذشته منفی، حال لذت گرایانه، حال قضا و قدری و آینده است. نتیجه گیری: در نظریه افق زمانی، فرض بر این است که ادراک شخص از زمان بر تصمیم گیری وی موثر است و اثرات روان شناختی تحت تاثیر ساختارهای زمانی گذشته، حال یا آینده قرار می گیرد. اگرچه صفات مختلف افراد نسبتاً ثابت هستند ولی پژوهش های مقدماتی نشان داده اند که می توان آنها را از طریق فرایند درمان تغییر داد. تفاوت های فردی در نظریه افق زمانی با پیامدهای عاطفی، شناختی و رفتاری همخوانی دارد. پژوهش ها نشان داده اند که افق زمانی به بهزیستی فردی و تجربه های عاطفی شخصی وابسته است و بر فرایندهای شناختی و همچنین روابط اجتماعی تاثیر می گذارد. در این مقاله، مبانی نظری رویکرد افق زمانی بررسی و برنامه ای برای والدین کودکان کم توان ذهنی تدوین شد.
۶۰.

تأثیر برنامه آموزش هیجانات مثبت فردریکسون بر تنظیم هیجانات دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه آموزش هیجانات مثبت تنظیم هیجانات نارساخوانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۱ تعداد دانلود : ۵۰۴
زمینه و هدف: مشکل در تنظیم هیجان از جمله مسائلی است که دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی با آن روبه رو هستند. پژوهش حاضر با هدف تأثیر برنامه آموزش هیجانات مثبت فردریکسون بر تنظیم هیجانات دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی انجام شد. روش: این مطالعه به روش آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه انجام شد. نمونه مورد مطالعه شامل 30 نفر از دانش آموزان دختر نارسا خوان مقطع ابتدایی با دامنه سنی12-9 سال از مدارس آموزش عمومی شهر اصفهان در سال تحصیلی 95-1394 بود که به شیوه نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و بر حسب تصادف در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر)، جایدهی شده اند. مداخله شامل 12جلسه 45 دقیقه ای بود که در گروه آزمایش اجرا شد. در این مطالعه از پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (گرانفسکی و همکاران، 2002)، آزمون هوش وکسلر ویرایش چهارم (وکسلر، 2003)، و آزمون خواندن و نارساخوانی (کرمی نوری و مرادی، 1387) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که برنامه آموزش هیجانات مثبت بر تنظیم هیجان دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی تأثیر معنادار دارد (0/0001> P ). نتیجه گیری : برنامه آموزش هیجانات مثبت فردریکسون می تواند بر تنظیم و مهار هیجانات دانش آموزان نارساخوان تأثیر گذارد و درمان گران می توانند از آن در کنار سایر روش های آموزشی-درمانی استفاده کنند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان