علی سلیمی

علی سلیمی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه جامعه شناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۸۸ مورد.
۱.

مقایسه تطبیقی بهره گیری از بن مایه سفر در منظومه مسافر سهراب سپهری و قصیده البحّار و الدّرویش خلیل الحاوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: موتیف سفر البحار و الدرویش منظومه مسافر سهراب سپهری خلیل حاوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 500 تعداد دانلود : 610
در ادب و شعر معاصر، انبوهی از انتزاعات فلسفی و اندیشه های تجریدی، در آئینه سفری روایت گونه، تجلّی و انعکاس یافته اند. سهراب سپهری و خلیل حاوی، ازجمله سرایندگان زبان فارسی و عربی هستند که سروده هایشان، متأثّر از باورهای فلسفی آن هاست. آن ها در برخی از اشعار خود، این درون مایه شعری را، برای تعبیر دنیای ذهنی خویش برگزیده اند. مسافر، یکی از شاهکارهای شعری سهراب است که تصویری باور مند و وام دار از عرفان کهن شرقی در آن، پدیدار است. از منظرگاهی دیگر، قصیده البحّار و الدّرویش، حاوی چکامه ای است ملهم از نگرش های فلسفه غربی که در تصویری کلّی؛ نمایش تضادّ و تعارضی است میان دو نیم رخ از یک جهان و دو هستی دور از دسترس از دنیای اکنون که فقط در مقام مقایسه همدیگر را برمی تابند. این پژوهش به شیوه ای توصیفی– تحلیلی، به بررسی مضامین این دو قصیده پرداخته است تا این تحلیل، مبنایی برای فهم نگاه این دو شاعر به دنیای پیرامون باشد. رهاورد پایانی این جستار، بیانگر این نکته است که سپهری، برای خلق جهانی پویا و توأم با هم گرایی و خلیل حاوی جهت ارائه تعبیری نفی اندیشانه و ترسیم حاکمیّت تناقض در دنیای امروزی، از این بن مایه شعری بهره گرفته اند. همچنین دلالت های واژگانی و معنایی در اشعار منتخب در این پژوهش، تصویری از تأثیر تصورات و باورهای دو شاعر را بازنمود کرده اند، واژگان شعر مسافر، تصویری از باورهای مسالمت آمیز اندیشه سپهری را نمایش می دهند درحالی که بن مایه سفر در شعر حاوی و معانی درونی قصیده البحّار و الدّرویش برای بیان تقابل دو سوی جهان کاربست شده اند.
۳.

سایه روشن جدال زن سنتی و مدرن در ایران و سوریه (مورد پژوهانه: رمان «الدوامه» و «چراغ ها را من خاموش می کنم»)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 480 تعداد دانلود : 29
یکی از مهم ترین ابزارهای درک جایگاه زنان در جامعه، آثار ادبی هستند. در دهه اخیر، به دلیل تحوّل در ساختار اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جوامع و بالا رفتن سطح آگاهی زنان، نویسندگان زن با دیدگاه انتقادی به بیان جایگاه و نقش اجتماعی زنان پرداختند و خواستار تغییر بنیادین در نگرش مردم و بازنگری در تفاسیر مردسالارنه از متون ادبی شده اند. زویا پیرزاد و قمر کیلانی از نویسندگانی هستند که با شناختی که از وضعیت زنان جامعه عصر خود دارند به نوشتن داستان هایی با محوریت زنان اقدام کرده اند. مقاله پیش رو با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی به تحلیل و مقایسه شخصیت زنان سنتی و مدرن در رمان های «الدوامه» اثر قمر کیلانی نویسنده معاصر سوری و «چراغ ها را من خاموش می کنم» اثر زویا پیرزاد می پردازد. آثار این دو نویسنده معاصر، تجلیگر رئالیسم و واقعگرایی آنان می باشد که بیانگر بسیاری از حوادث اجتماعی در دو جامعه سوری و ایرانی است. این دو نویسنده، شخصیت زنان سنتی را با ویژگی هایی چون خانه داری، انجام نقش های جنسیتی، انفعال در برابر نظام مردسالار و تابعیت از سنن مرسوم، ترسیم می کنند و در مقابل چهره زنان مدرن آثارشان با اموری چون اشتغال، اثبات هویت زنانه و مبارزه با مردسالاری و زیر پا نهادن سنن و عرف مرسوم توصیف شده است.
۴.

بینامتنی قرآنی در اسلوب، واژگان و موسیقی کتاب «الایام» طه حسین

تعداد بازدید : 487 تعداد دانلود : 597
طه حسین نویسنده معاصر مصری، در احیای نثر عربی قدیم و پیوند دادن آن با ادب معاصر عربی نقشی برجسته ایفا نموده است. آگاهی گسترده او از میراث قدیم و به ویژه حفظ قرآن کریم در دوران کودکی توسط وی، نقش به سزایی در شکل گیری شیوه ادبی او داشته است. این مقاله، با روش توصیفی– تحلیلی، بینامتنی قرآنی در اسلوب، ترکیب ها، واژگان و موسیقی کتاب «آن روزها» (الایام) او را واکاوی نموده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که قرآن کریم با تمام شیوه های بیانی متنوع آن، بر سبک ادبی وی سایه افکنده است. تاثیرپذیری او از اسلوب و قالب های قرآنی، ابعاد گسترده ای دارد: استفاده از ساختارهای ترکیبی قرآن، آمیختن چندین اسلوب قرآنی در عبارات، به کارگیری واژگان و اصطلاحات و تاثیرپذیری از فواصل موسیقایی آیات در پایان جملات، از جمله آنهاست. هنر او در این است با ذهن سرشار از محفوظات قرآنی خود، شیوه ای نو و سهل و ممتنع در نگارش نثر معاصر عربی پدید آورده است. او توانست برخی از ساختارهای نحوی-زبانی را احیا نماید که در میان نویسندگان معاصر عربی به کلی به دست فراموشی سپرده شده بود.
۵.

روابط عاطفی در دو رمان «أنا أحیا» و «عادت می کنیم» بر اساس نظریه ی هرم عشق استرنبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 294 تعداد دانلود : 650
الگوهای رایج و مشترک روابط عاطفی و دلبستگی میان انسان ها در داستان های واقع گرایانه انعکاس یافته است و مهارت نویسندگان در ارائه ی این الگوها موجب جذابیت و باورپذیری هر چه بیشتر نوشته هایشان شده است. لیلی بعلبکی و زویا پیرزاد از نویسندگان واقع گرای معاصر ادبیات لبنان و ایران هستند که پرداختن به مسائل و ارتباطات عاطفی (زنان) از شاخصه های بارز فکری آن دو به شمار می رود. روان شناسان متعددی کوشیده اند عشق و روابط عاطفی را توضیح دهند. رابرت استرنبرگ یکی از این روان شناسان است که به تبیین علل دوام یا گسستگی روابط بین زن و مرد در قالب نظریه ی مثلث عشق پرداخته است. او عشق را همچون هرمی می داند که دارای سه رکن «صمیمیت»، «شهوت» و «تعهد» است. از ترکیب این سه رکن انواع متفاوتی از عشق شکل می گیرد. نگارندگان این نوشتار سعی دارند مقوله ی عشق و روابط عاطفی میان زن و مرد را به روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر نظریه ی مثلث عشق استرنبرگ در دو رمان «أنا أحیا» و «عادت می کنیم» از این دو نویسنده بررسی کنند. برآیند این نوشتار حاکی از آن است که ساختار علی و معلولی در ارتباطات عاطفی این داستان ها با نظریه ی هرم عشق استرنبرگ هماهنگی دارد و وجود ارکان سه گانه ی عشق باعث بروز عشق های متفاوتی در این دو رمان شده است. بعلبکی با توجه به شرایط اجتماعی که در آن زندگی کرده است نتوانسته تعادل و توازنی بین ارکان عشق ایجاد کند؛ او ارتباطات عاشقانه ی محدودتری توصیف کرده است و فقدان نمونه ای از عشق آرمانی نشانگر دیدگاه منفی او به روابط مرد و زن و مردسالاری شدید حاکم بر جامعه ی اوست. اما پیرزاد دیدگاه مثبتی به موضوع عشق دارد و عشق آرمانی در داستانش بسامد بالایی نسبت به دیگر عشق ها دارد.
۶.

دراسه الأنظمه الاستعاریه فی شعر خلیل مطران وجولشین جیلانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 270 تعداد دانلود : 896
إنّ الأنظمه الاستعاریه هی عباره عن مجموعات من النظم التی تتشکل من الاستعارات المفهومیه والفئویه والکونیه والمعرفیه والهیکلیه، وهی استعارات تعتمد علی التجارب الحسیه للإنسان فی تعامله مع بیئته وما یحیط به من أحداث ووقائع. لقد دخل مصطلح الاستعاره المفهومیه عالم الأدب علی ید جورج لیکاف ومارک جنسون، وذلک علی أساس نماذج العلوم المعرفیه وفی اتجاهات علم المعانی. وفی محاوله معرفه ما إذا کانت الاستعارات المفهومیه منفصله عن بعضها البعض أو متصله فیما بینها طُرح موضوع آخر بعنوان "الأنظمه الاستعاریه"، التی تشمل "التسلسل الکبیر للوجود"، و"استعاره هیکل الحدث". یهدف البحث الراهن إلی دراسه أنواع الأنظمه الاستعاریه فی أشعار خلیل مطران وجولشین جیلانی لمعرفه ماهیه الأنظمه الاستعاریه التی وظفها الشاعران فی شعرهما . وما هی الخصائص التی أضافتها هذه الأنواع من الاستعاره علی شعری مطران وجیلانی؟ أظهرت النتائج أن شعر خلیل مطران یری المجتمع باعتباره ظاهره ونظاما انتزاعیا معقدا وذلک بالاعتماد علی "استعاره التسلسل الکبیر للوجود"، کما یعرف الخصائص والنتائج المترتبه علیها والتی تتحکم فی أفراد المجتمع باعتبارها حدثا وذلک علی ضوء "استعاره هیکل الحدث". کما أن جولشین جیلانی وفی ظل "استعاره التسلسل الکبیر للوجود" ینظر إلی الإنسان والحرب والموت باعتبارها ظواهر، ویعرف اللحظات العابره للحیاه والسعاده والرحمه من خلال الاعتماد علی الاستعارات من نوع "هیکل الحدث".
۷.

التحلیل البنیوی للشخصیات فی روایه «زرایب العبید» على ضوء نظریه کلود برمون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: البنیویه الشخصیه نجوی بن شتوان زرایب العبید کلود برمون السردانیه العربیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 363 تعداد دانلود : 974
إنّ الدراسه البنیویه للروایه، کنوع أدبی ممتاز، من خلال تحلیل المکوّنات الداخلیه ووصف العلاقات بین هذه الاجزاء، تؤدی إلى توضیح مکنوناتها الخفیه. إنّ الروائی والمفکر الفرنسی الشهیر «کلود برمون» فتح باباً جدیداً فی هذ المجال، إنّه تأثر بأفکار البنیویین الأوائل وخاصهً بآراء «براب» بتصمیم نمط جدید للتحلیل البنیوی للسرد؛ نمط یمکن تکییفه مع أی لغه وأیّ أسلوب. وفقاً لهذه النظریه، إنّ السرد هو مجموعه متناغمه وذات صله من المتوالیات التی تشکل بنیه القصه. یؤدی تجمیع هذه المجموعات إلى تعزیز المخطّط العام للسرد. إنّ شخصیات القصه تلعب بما یتناسب مع وجودها وتأثیرها فی السرد دوراً فی تشکیل الحبکه وسلسله الأحداث. روایه «زرایب العبید» للمؤلفه اللیبیه «نجوی بن شتوان» عمل روائیّ ممتاز جدیر للاهتمام من ناحیه البنیه والمحتوی. یدور موضوعها المأساوی حول نظام العبودیه المسیطره علی المجتمع اللیبی خلال سنوات الاحتلال العثمانی والاستعمار الإیطالی. هذا المقال یدرس بمنهج وصفی-تحلیلی هذه الروایه وشخصیاتها، أفعالهم وردود أفعالهم، فی سیاق السرد وسیتم فحص مسار الأحداث علی اساس نظریه برمون. یحاول البحث، تحلیل میزات الشخصیات المرکزیه للروایه والمؤثرات فی تغییرها. النتائج التی حصلت علیها هذه الدراسه وفقاً لنموذج برمون، هی أنّ ترتیب الأحداث وتطورها وتسلسلها فی الروایه ذات انسجام واتساق فنیّ یعبّر عن المجتمع وظروفه المأساوی وأنّ الشخصیات فیها دینامیکیه ومتعدده الأدوار لدیهم قدره الاختیار ففی لحظات مختلفه یلعبون أدواراً متباینه فتؤدی أفعالهم أحیاناً إلى النجاح وأحیاناً الی الخیبه.
۸.

یأس و امید در شعر أمل دنقل و سیاوش کسرایی (تحلیل نشانه شناسی مؤلفه های: مکان-زمان و اسطوره ها)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: أمل دنقل سیاوش کسرایی یأس و امید نشانه شناسی اسطوره ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 592 تعداد دانلود : 858
در سال های اخیر دانش نشانه شناسی بابی تازه در تحلیل، فهم و نقد متون ادبی و کشف زوایای پنهان آن به وجود آورده است. أمل دنقل شاعر معاصر مصری و سیاوش کسرایی از جمله شاعران دغدغه مندی هستند که در زمانه ای متلاطم زیسته اند. نابسامانی های سیاسی و اجتماعی در محتوا و ساختار شعر این دو به شدت تأثیر گذاشته است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی، مضمون «یأس و امید» در مؤلفه های نشانه شناسی مکان-زمان و اسطوره ها، در سروده های این دو شاعر را بررسی و با هم مقایسه نموده است و درصدد پاسخ گویی به این پرسش است که این درون مایه چگونه در شعر دو شاعر متجلی شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش، گویای آن است که شعر دو شاعر با وجود شباهت های فراوان در درون مایه-هایی چون اعتراض به وضع موجود و دعوت به مبارزه، بسیار با هم متفاوت است. در شعرکسرایی همواره جلوه هایی از روشنایی و بالندگی دیده می شود. کاربست نشانه های مکان، زمان و اسطوره ها در شعر او، به منزله دمیدن روح امید در هموطنان است. شعر حماسی «آرش کمانگیر» نمونه ای آشکار از این نگاه سرشار از امیدواری است؛ اما شعر امل دنقل که سرشار از هنر شعری و هنجارگریزی های زبانی است، به شکلی عمیق متأثر از شکست های پی در پی جهان عرب و در گرداب یأسی سهمگین غوطه ور است؛ به گونه ای که کاربرد مکان، زمان و اسطوره ها در شعر وی، به شدت تیره است. شعر وی سویه تاریک حوادث را برجسته نموده است. سروده «البکاء بین یدی رزقاء الیمامه»، تصویری جامع از همه شعر اوست.
۹.

خوانشی معناشناختی از استعاره های مفهومی در اشعار خلیل مطران و گلچین گیلانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 972 تعداد دانلود : 899
برپایه الگوهای علوم شناختی و در رویکردهای معنی شناسی، استعاره های مفهومی پا به عرصه ادبیات گذاشتند. استعاره های مفهومی همان هایی بودند که نخستین بار جورج لیکاف و مارک جانسون مدّعی طرح آن شدند. انگاره هایی که ویژگی قلمرو مبدأ را تعیین می کنند و بر قلمرو مقصد نگاشته می شوند. تجربیاتی حسی که نتیجه تعامل ما با محیط پیرامونمان هستند. پژوهش حاضر استعاره های مفهومی (جهتی، ساختاری و هستی شناختی) را در اشعار خلیل مطران و گلچین گیلانی بررسی کرده تا ضمن واکاوی میزان استفاده دو شاعر از این الگو، جهت گیری و سمت و سوی دو شاعر را در استفاده از این تصاویر بشناسد. پس از بررسی اشعار این دو شاعر، به طور جداگانه مشخّص شد که هردو شاعر، به صورت کاملاً متعادل از این استعاره ها در اشعارشان بهره برده اند و با استفاده از تصاویر حاصل از استعاره های مفهومی، به شعرشان پویایی، پیوستگی، سرعت و شتاب بخشیده اند. با این تفاوت که خلیل مطران از این مفاهیم درراستای تصویرسازی در تمامی مواضع و جهت ها (عشق، سیاست، وطن، جهل، ستم و...) بهره برده است؛ اما گلچین گیلانی به جز در مواردی اندک، از این استعاره های مفهومی در تصویرسازی طبیعت و انتقال احساسات خود استفاده کرده است.
۱۰.

بررسی و بازتاب تطبیقی مؤلفه های سنت و مدرنیته در اشعار سیمین بهبهانی و بشری بستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 932 تعداد دانلود : 609
مدرنیته در معنای ابداع و ابتکار، نقطه مقابل سنت گرایی است، سیمین بهبهانی و بشری بستانی از جمله شاعران سرآمدند که در سروده های خود منعکس کننده جامعه سنتی و نوگرای ایران و عراق هستند. این دو علاوه بر گرایش به مدرنیته از سنت نیز رویگردان نبوده و توجه خاصی بدان دارند و می توان گرایش آنها را معتدل ارزیابی کرد؛ زیرا آنها از کنار سنت های ناپسند جامعه خویش عبور کرده و به نقد آن پرداخته اند. آنها علاوه بر رویارویی خلاقانه خود در گرایش به سنت و مدرنیته، توجه خاصی به اوضاع نابسامان زنان و گرایش های فمنیستی میانه رو دارند به طوری که در برابر جنس مرد، نه تنها موضع تندی نمی گیرند؛ بلکه هر دو را مایه کمال یکدیگر می دانند. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی بر پایه مکتب آمریکایی، بن مایه های سنت و مدرنیته را در آثار دو شاعر بررسی و تحلیل می کند. نتیجه این پژوهش، پرداختن به اوزان شعر سنتی، با گریز از وزن و قافیه است و از آنجا که ذهن هر دو شاعر به درگیر مضامین انسانی و اجتماعی است گاهی وزن شعر قربانی محتوا و مضمون شده است. ویژگی بارز دو شاعر، گرایش به مدرنیته و عدم رویگردانی از سنت بوده و در مجموع می توان رویکرد آنها در بهره گیری از معیارها و بن مایه های سنت و مدرنیته را یک موضع بی بدیل پنداشت. از آنجا که هر دوی آنها به نوعی شکست عاطفی در زندگی خود تجربه کرده اند بخش زیادی از شعر را به بیان مشکلات و مسائل زنان جامعه اختصاص داده اند.
۱۱.

تحلیل مقایسه ای «غزل سروده های» فدوی طوقان و فاطمه راکعی (تلطیف مضمون های شعر پایداری با زبان نرم غزل )(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 86 تعداد دانلود : 478
پیوند شعر، و به ویژه غزل، با همه زوایای زندگی، از پدیده های ادبیات دو قرن اخیر است. در ادبیات فارسی از دوران مشروطه خواهی به بعد و در ادبیات عربی نیز هم زمان با آن، غزل از دایره ی محدود عشق به محبوب و وصف حال وی، فراتر رفت و به موضوعات زمخت سیاسی و اجتماعی، لطافتی غزلی بخشید. این رویکرد جدید، مرز غزل و غیر غزل را در هم آمیخت. ظهور غزل سیاسی نمونه ای آشکار از این دگرگونی است. این پژوهش «غزل سروده های» دو شاعر زن «فدوی طوقان و فاطمه راکعی» را با روشی تحلیلی- مقایسه ای بررسی نموده است؛ برمبنای یافته های این بررسی می توان گفت که عشق توأم با پایداری درون مایه اصلی غزل گونه های سیاسی و اجتماعی دو شاعر است. این دو در غزل سروده های خود دایره عشق را به گستره ی زندگی وسعت بخشیده اند. سادگی، روانی، صمیمیت و احساس لطیف زنانه سرایی از ویژگی های مشترک زبان شعری دو شاعر است. این دو شاعر در دو قالب سنتی و نو شعر سروده اند. دو شاعر که از نزدیک شاهد حوادث مربوط به جنگ و روند دگرگونی های جامعه خویش بوده اند، سختی های زندگی را با نرمی غزل تلطیف نموده اند. تصاویری از وصف پایداری های مردمی در برابر بیگانگان، ستایش رهبران و شخصیت های مبارز، دعوت به بیداری و پایداری، ستایش شهادت و شهیدان و وطن دوستی در جای جای غزل گونه های این دو شاعر با زبان غزل و توأم با احساسی زنانه متجلی است.
۱۲.

بررسی تطبیقی کاربرد شناسی طبیعت گیاهی در شعر شوقی بزیع و منوچهر آتشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی کاربرد ادبی طبیعت گیاهی شوقی بزیع منوچهر آتشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 941 تعداد دانلود : 167
شوقی بزیع و منوچهر آتشی، دو شاعر نوگرایی هستند که طبیعت در شعرشان بازتاب وسیعی داشته است. آن ها عناصر طبیعت گیاهی را در اشعارشان با اغراض خاص ادبی به کار برده و گامی در جهت نوگرایی لفظی و معنایی در شعر برداشته اند. پژوهش حاضر بر آن است تا براساس چارچوب های ادبیات تطبیقی به بررسی کاربرد ادبی طبیعت گیاهی و بازتاب اسماء خاص گل ها، گیاهان، درختان و میوه ها در شعر این دو شاعر بپردازد. براساس یافته های پژوهش، بزیع و آتشی از طبیعت زیبای سرزمینشان، به ویژه طبیعت گیاهی، استفاده ادبی کرده و اسم گل ها، گیاهان، درختان و میوه ها را با هدف آشنایی زدایی، برجسته سازی معنا و مضمون شعری، بالا بردن ظرفیت معنایی واژگان شعر، غنا بخشیدن به گستره خیال و عاطفه شعر به کار برده اند. یکی از مهم ترین ویژگی های کاربرد این واژگان طبیعت گیاهی، به کارگیری آن ها در قالب آرایه های ادبی به ویژه استعاره و جان بخشی و تشبیه است که این کار باعث می شود آن ها شکل نمادینی به خود بگیرند. بار معنایی واژگان مربوط به عناصر طبیعت در شعر ایشان، متناسب با مضمون و فضای کلّی شعر به شکل مثبت و منفی تغییر می یابد.
۱۳.

تحلیل دیدگاه های ناقدان عصرعباسی پیرامون تأثیر عناصر فرازبانی در سرایش شعر(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 965 تعداد دانلود : 389
نقد و بررسی آثار ادبی و رابطه ی آن با محیط اجتماعی و روحیات شاعر، با عنوانهای «نقد اجتماعی» و «نقد روانشناسی» بحثی نو در مباحث نقد ادبی معاصر به شمار میرود. هر چند مبانی و معیارهای این روشهای نقدی در قرون اخیر به شکلی منسجم سامان یافته است، اما کند و کاش در نقد ادبی قدیم عربی، به خوبی نشان می دهد که این مباحث، از گذشتههای بسیار دور، بدون ذکر اصطلاحات امروزی، پیوسته در میان ادبشناسان مطرح بوده است. این پژوهش، با روش توصیفی-تحلیلی، دیدگاههای برخی از منتقدان برجستهی عصر عباسی (ابن سلام، جاحظ، ابنقُتَیبه، ابن طَباطَبا، الآمدی و قاضی الجرجانی) در این زمینه را بازخوانی و تحلیل نموده و کوشیده است به این پرسش پاسخ گوید که منتقدان عصر عباسی، تا چه حدی توجهشان به موضوع اثر محیط جغرافیایی، اجتماعی و حالتهای روحی شاعر در سرایش شعر معطوف بوده است؟ نتایج به دست آمده از این پژوهش گویای آن است که این منتقدان، با وجود اختلاف نظرهای بسیاری که در برخی از موضوعات نقدی همواره داشتهاند، اما همه آنها شعر را پدیدهای زبانی و به شدت متأثر از عناصر فرازبانی تلقی نمودهاند و همگی در جایجای مباحث نقدی خود از تأثیرات ژرف محیط جغرافیایی، اجتماعی و حالتهای روحی شاعر به منزله عناصری تأثیرگذار در سرایش شعر به تفصیل سخن گفتهاند. 
۱۴.

بررسی گفتمان اجتماعی زنان در رمان رائحه الورد و أنوف لا تشم و این خیابان سرعت گیر ندارد (واکاوی براساس گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گفتمان اجتماعی زنان الگوی نورمن فرکلاف احسان عبدالقدوس مریم جهانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 209 تعداد دانلود : 289
مبنای پژوهش حاضر، الگوی گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف است. کارکرد آن، بازبینیِ شرایط خاصی است که متن در آن آفریده شده است. بر این اساس رمان رائحه الورد اثر احسان عبدالقدوس و داستان این خیابان سرعت گیر ندارد نوشته مریم جهانی واکاوی شده اند. هدف پژوهش حاضر آن است در سایه الگوی انتقادی فرکلاف، پس زمینه اندیشه دو نویسنده بازشناسی شود. یکی براساس اندیشه های مردانه اش و دیگری ظرافت های زنانه اش، علیه الگوهای تحمیلی مردسالارانه در جامعه، تاخته اند. تلاش عبدالقدوس آن است با تکیه بر واژگانِ متن، جامعه ای را بازنمایی کند که دیدگاه آن، به طور کلّی نسبت به زنان و به ویژه نسبت به زنان مطلّقه، نگرشی نابسامان است. هدف نهایی عبدالقدوس پس از بازنشانی شرایط نامطلوب، القای خودآگاهی زنان نسبت به شرایط خود و سپس تشویق آنان برای مشارکت و یافتن راهی برای اصلاح وضع موجود و عبور از بحران اجتماعی است؛ از سوی دیگر داستان جهانی، تصویرآفرینی از جامعه ای است که مردسالاری در آن، موانعی را برای زنان در دست یابی به استقلال ایجاد می کند و درنهایت نسبت به انفعال زنان دربرابر اندیشه های مردسالاری، انتقاد می کند.
۱۵.

به هم پیوستگی متنی در دو سوره «الضحی» و «الشرح» تحلیلی مبتنی بر نظریه زبانشناختی نقش گرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قرآن کریم فرانقش های زبانی الضحی الشرح نظریه هلیدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 613 تعداد دانلود : 561
  این مقاله با بکارگیری مباحث زبانشناسی جدید که در سال های اخیر، زمینه درک و فهم نوینی در تحلیل متون ادبی فراهم ساخته است و اخیراً در تفسیر و فهم آیات قرآن کریم نیز کاربردی شایان یافته است، میزان پیوستگی دو سوره مبارکه «الضحی» و «الشرح» را تحلیل و بررسی نموده است. مقاله در صدد پاسخ گویی به این پرسش است که انسجام متنی دو سوره تا چه میزان است و این باور برخی از مفسران که دو سوره را یک سوره دانسته اند، تا چه حدی موجه و قابل دفاع است؟ روش مطالعه تحلیلی- توصیفی، با کاربست زبان شناسی نوین و مبتنی بر سه فرانقش زبانی اندیشگانى (تجربی) بینافردی و متنی در نظریه زبانشناسی نقش گرای هلیدی است. دستاورد این مطالعه گویای آن است که وحدت و یکپارچگی موجود در دو سوره که پی در پی و با بیانی دلجویانه به نعمت های مادی و معنوی و الطاف الهی نازل شده بر پیامبر اشاره دارد و ارجاع های برون متنی همگون به وضوح یکپارچه بودن متن هر دو سوره را ثابت می کند و مؤید نظر بسیاری از مفسران است که دو سوره «الضحی و الشرح» را یک سوره دانسته اند.    
۱۶.

واکاوی دیدگاه های نقدی یوسف حسین بکّار درباره ترجمه های عربی رباعیات خیام براساس نظریّه گرایش های ریخت شکنانه «آنتوان برمن»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقد ترجمه رباعیات خیام یوسف حسین بکار آنتوان برمن گرایش های ریخت شکنانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 855 تعداد دانلود : 739
یوسف حسین بکّار (1942- تاکنون) نویسنده، محقق و منتقد ادبی از جمله پژوهشگرانی است که به واسطه آگاهی از شیوه و فنون ترجمه، اقدام به نقد و بررسی ترجمه های عربی رباعیات خیام کرده است. در این راستا، پژوهش حاضر بر آن بوده است تا دیدگاه های نقدی وی پیرامون این ترجمه ها را براساس 7 مؤلّفه (عقلایی سازی، شفاف سازی، اطناب کلام، غنایی زدایی کیفی، غنایی زدایی کمی، تخریب اصطلاحات و تخریب سیستم زبانی) از دیدگاه ریخت شکنانه آنتوان برمن (1991-1942م) نظریه پرداز مبدأ گرای فرانسوی به شیوه توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار دهد. در این جستار، آرای نقدی بکّار در کتاب الترجمات العربیّه لرباعیات الخیام، مطالعه و سپس از میان دیدگاه های نقدی وی آنچه قابلیت انطباق و همسویی بیشتر را با مؤلفه های نظریه آنتوان برمن داشته، گزینش شد و تحت عنوان مربوط به خود مورد بحث و بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بکّار در نقد و بررسی های خود با بهره گیری از رویکرد زبان شناختی اغلب دیدگاه هایی ذوقی و به دور از استدلال و برهان ارائه داده است. اتخاذ رویکرد زبان شناختی از سوی بکّار دلیل مطابقت روش نقدی وی با مؤلّفه های نظریه آنتوان برمن در این مقاله بود؛ با این تفاوت که رویکرد زبان شناختی در روش بکّار، فاقد کاربست مباحث نظری بود و او دیدگاه های خود را در قالب و چارچوب نظری با ساختاری علمی، منسجم و استوار ارائه نداده است.
۱۷.

جامعه پذیری جنسیّت و جدال زیرساخت های زبانی مردانه و زنانه در شعر فارسی و عربی (بر اساس دیدگاه نقدی عبدالله غذامی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقد فرهنگی شعر فارسی و عربی زیرساخت های زبانی مذکر و مؤنث عبدالله غذامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 73 تعداد دانلود : 995
ادبیات از دیرباز مانند دیگر فعالیت های فکری و معنوی انسان هدف و منظوری اجتماعی و فرهنگی داشته است. لذا به موازات تحوّلات جامعه، دست خوش دگرگونی گشته و آینه تمام نمای جامعه خویش بوده است. با مروری بر ادبیات ملل، می توان نحوه تأثیرپذیری آن را از مقوله های جنسیت، زبان و فرهنگ مشاهده کرد. وجود تشابه و نقاط مشترک فراوان بین شعر فارسی و عربی، ضرورت تطبیق دیدگاه نقدیِ غذامی را بین دو ادبیات ایجاب کرده است. این پژوهش، که با روش توصیفی و تحلیلی صورت گرفته است، در تلاش است تا نقاط مشترک بین دو ادب را از زاویه دیگر بازگو کند. نتیجه اینکه، شعر عربی و فارسی از همان ابتدا عرصه جدال زیرساخت های زبانی مذکر و مؤنث بوده است. در دوره کلاسیک، زبان مذکر و نرینه محور حاکم است و اگر معدود زنانی پای در عرصه شعر و شاعری گذاشتند، به ناچار و به اجبار فرهنگ و گفتمان شعری رایج آن زمان، زبانی مردانه داشتند. در دوران معاصر و با ارتباط شرق با غرب، آشنایی با جنبش های آن و در نتیجه آزادی عمل بیشتر، بستر مناسب برای آگاهی زنان از وضع خویش فراهم آمد و در فعالیت های اجتماعی و فرهنگی نقش پررنگ تری داشتند. با ورود زنان به عرصه شعر، زبان شعری در هر دو ادب، آن فخامت و مردانگی دوران کلاسیک خود را از دست داد و با پذیرش ویژگی های زبانی زنانه، دچار نرمی، لطافت و انعطاف پذیری بیشتری شد. نازک الملائکه و فروغ فرخزاد، از پایه گذران زیرساخت های زبانی زنانه در شعر بودند و با آگاهی کامل به ابراز احساسات زنانه در شعر می پرداختند.  
۱۸.

از فقر تا فحشا؛ از ثروت تا قدرت (تحلیل گفتمان انتقادی داستان "مارتا البانیه" نوشته جبران خلیل جبران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی فرکلاف جبران داستان مارتا ثروت و فقر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 759 تعداد دانلود : 652
الگوی انتقادی نورمن فِرکلاف با تکیه بر مراحل سه گانه توصیف، تفسیر و تبیین، سازمان هر متنی را روشن می کند. مراحل سه گانه فوق، منجر به شناخت روساخت واژگان متن و تجزیه و تحلیل آن می شود. امتیاز این رویکرد نسبت به سایر مکاتب نقد آن است که متن را پس از تحلیل رها نکرده، بلکه پژوهش گر به ارزیابی و قضاوت متن با استناد به مرحله تبیین می پردازد. هدف از کاربرد الگوی فوق در داستان کوتاه مارتا البانیه، آن است که از طریق توصیف ِساختار نحوی، ایدئولوژیِ نویسنده افشا شود؛ سپس با تکیه بر مرحله تفسیر، متن داستان تحلیل و ارزیابی گردد. در نهایت روش فرکلاف، قدرت نهفته در ساختار جامعه؛ یعنی همان عامل مؤثّر در ایجاد ایدئولوژی را برملا ساخته و نشان می دهد چگونه ثروت در جامعه، قدرتی نوساخته ایجاد کرده است. از این رو می توان گفت که الگوهای زبانی مورد استفاده در داستان مذکور به گونه ای است که می توان، ساختار زبان شناسی آنرا به سه بخش تقسیم کرد که هر بخش، واگویه گر مطالب ویژه ای است. در نهایت این پژوهش بر آن است که نشان دهد؛ نویسنده چگونه با تکیه بر ساختار نحوی به دنبال افشای عناصر ایدئولوژی و قدرت برخاسته از آن است؟ پاسخ به این پرسش می تواند عواملی را که در بازنمایی و نیز شکل دهی به جهان بینی نویسنده در روند آفرینش داستان مؤثّر بوده اند؛ بازنشانی کند.
۱۹.

مرگ و زندگی در شعر بلند الحیدری و سیاوش کسرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی بلند الحیدری سیاوش کسرایی مرگ زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 555 تعداد دانلود : 874
بلند الحیدری، از معروف ترین شاعران نوگرای عراق و سیاوش کسرایی نیز از مشهورترین شاعران نیمایی معاصر ایران است که هردو در دوران پرآشوبی می زیستند؛ از یک سو فضای سنگین استبداد ایران که زیر سلطه حکومتی خودکامه اداره می شد، بر اندیشه سیاوش کسرایی و از سوی دیگر وقوع جنگ جهانی دوم و حاکمیت رژیم دیکتاتوری بعثی، بر جان بلند الحیدری تأثیر نهاد. این وقایع همراه با حوادث تلخ دیگر، زندگی شخصی و اجتماعی و به ویژه نگرش این دو شاعر به مفهوم مرگ و زندگی را تحت شعاع خود قرار داد. الحیدری در سروده های خود به زندگی نگرشی منفی دارد، به گونه ای که ناخشنودی او از زندگی و گرایش شدیدش به مرگ، در شعر او هویداست. این درحالی است که کسرایی، هنگام بیان نابسامانی های زندگی، در سروده های خود، به زیستن امیدوار است و به آن نگاهی مثبت دارد. هرچند گاهی اوقات، فشارها و مشکلات جامعه، او را نیز چون الحیدری به گلایه و تنفّر از آن وامی دارد، با این همه، کسرایی در سنجش با الحیدری، نگاهی امیدوارانه به زندگی دارد. هردو شاعر، زندگی را ناپایدار تلقّی کرده و مرگ را به مثابه سرنوشت حتمی همه انسان ها پنداشته اند و آسایش خود را در استقبال از آن یافته اند. هرچند گاه به گاهی تصویر ترسناکی از آن نیز ارائه داده اند. پژوهش پیش رو، کوشیده است تا نقاط مشترک و همچنین اختلاف اندیشه این دو شاعر معاصر درزمینه دو مفهوم پرکاربردِ مرگ و زندگی را با ذکر شواهد شعری آن ها بررسی کند.
۲۰.

بررسی تفسیری سازوکارهای درونی تأثیر نظارت خدای متعال در پیشگیری از کجروی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظارت اجتماعی نظارت خدا پیشگیری از کجروی نظارت عاطفی نظارت ارزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 671 تعداد دانلود : 335
تحقیق حاضر به دنبال کشف دیدگاه قرآن کریم درباره سازوکارهای درونی اثرگذاری نظارت خدای متعال بر رفتار انسان در پیشگیری از کجروی است. حاصل تحقیق ، شناسایی پنج سازوکار اثرگذاری نظارت خدا است: آثار درونی تقویت، حیا، خشیت، نظارت عاطفی و نظارت ارزشی. برخی از آیات قرآن کریم کارکرد این سازوکارها را ارتقا می بخشد که ازجمله می توان به تأکید بر قطعیت تشویق و تنبیه، تأکید بر وابستگی همه جانبه انسان به خدا، تقویت میزان دلبستگی به خدا، یادآوری نظارت و قدرت خدا و ویژگی های آن اشاره کرد. همچنین برخی از دستورالعمل های عبادی قرآن در ارتقای اثرگذاری این نظارت، مؤثر است؛ دستورالعمل هایی مانند امر به اقامه نماز، ذکر کثیر، قرائت قرآن، دعا و درخواست نیازها از خدای سبحان. روش به کاررفته در این پژوهش، تحلیل محتوای کیفی است که قابلیت دارد تا به فهمی از آیات برسد که در علوم اسلامی و اجتماعی از روایی برخوردار باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان