۱.
هنجار گریزی یکی از نظریه های ادبی و تأثیرگذارترین روش ها در برجسته سازی ادبی می باشد که در عرصه شعر بازخورد زیادی دارد. نظریه فرمالیست ها بر این باور است که انسان همواره با دو نوع زبان در ارتباط است. اولی زبان عادی که انتقال دهنده پیام های روزمره است و زبان ادبی که در قلمرو هنر و ادبیات استعمال می شود و ظرافت خاص خود را دارد. آشنایی زدایی همواره لذت های ادبی را برای مخاطب برقرار می سازد و قدرت حواس آدمی را بهبود می بخشد. پژوهش حاضر در نظر دارد با شیوه ای توصیفی - تحلیلی و تکیه بر اشعار ژاله اصفهانی و غاده السّمّان به مقوله هنجار گریزی معنایی و گونه های مختلف آن بپردازد و به این سؤال پاسخ دهد که هنجار گریزی معنایی چیست و حوزه های بسترساز این هنجار در اشعار ژاله اصفهانی و غاده السّمّان علیرغم وجوه اشتراک و افتراق چگونه به کار رفته است؟ یافته های پژوهش از راه جستجوی کتابخانه ای نشان می دهد که ژاله اصفهانی و غاده السّمّان هر دو از صور خیال و آرایه های معنوی بهره مند گردیده اند.
۲.
یکی از مسائل مهم در پژوهش های ادبیات تطبیقی، واکاوی بازتاب واژگان و ساختارهای زبانی در ادبیات ملّت های مختلف است. بدون شک روابط بین ملّت های مختلف در طول قرن های گذشته، موجب تبادلات فرهنگی گردید. چنین روابطی در میان سرزمین ایران از یک سو و کشورهای عربی و شبه قارّه هند از سوی دیگر موجب ورود کلمات فارسی به زبان عربی و هندی شد. یکی از مهمترین گروههای زبانی، هند و اروپایی است که همه زبان های شبه قارّه هند، ایران و نیز اروپایی را شامل می شود که تحت تأثیر عوامل گوناگونی مانند تسلط حاکمان مسلمان، مهاجرت ادیبان ایرانی، فتوحات، خویشاوندی دو زبان و فرهنگ و ... تبادل واژگانی میان آن ها صورت پذیرفته است. در این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای به واکاوی بازتاب برخی واژگان عربی و هندی در فرهنگ «بحر عجم» پرداخته شد و چنین استنتاج گشت که واژگان فارسی دخیل در زبان هندی عبارتند از: کلماتی که از عربی گرفته شده-اند و در زبان هندی یا دقیقاً به همان معنا به کار می روند، یا تلفّظ، معنا، مفهوم و یا ساختار آن ها تغییر یافته است.
۳.
مقایسه ادبای ایران و جهان عرب از جمله موضوعاتی است که مورد توجّه محقّقان عربی و فارسی قرارگرفته است. امروزه، مسائل مشترک اجتماعی، زمینه هایی را جهت مشترکات فکری فراهم کرده است. همچنین مضامین اجتماعی، از مضامین پرتکرار میان ادبای معاصر در سراسر جهان به شمار می رود و به سبب تقارب فرهنگی و اجتماعی که میان ادبیّات و ادبای ایران و جهان عرب وجود دارد، بررسی از این چشم انداز، دستاوردهای جدیدی به پژوهش خواهد داد. قاسم حدّاد و احمد شاملو دو شاعر بحرینی و ایرانی هستند که با توجّه به مسائل جامعه و مشکلات مردم، بخش عظیمی از اشعارشان را به بیان واقعیّت های جامعه اختصاص داده اند. در این پژوهش که به روش کتابخانه ای و توصیفی-تحلیلی تدوین شده است، مضامین اجتماعی در اشعار هر دو شاعر با نگاه تطبیقی بررسی شده است. در این بررسی پی می بریم علی رغم تفاوت های زبانی و مکانی، اشعار حدّاد و شاملو به دلیل شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر جوامع آن ها، دارای مشترکات فراوانی می باشد. مباحثی چون؛ وطن پرستی، آزادی، ظلم ستیزی و عدالت خواهی از موتیف های مشترک این دو شاعر است که با بافت روایتگرانه و داستان گونه، گزیدن واژگان مناسب و استفاده از موسیقی درونی مطرح شده اند.
۴.
حیوانات از هنگام شکل گیری جوامع بشری، نقش عمده ای را در زندگی اجتماعی انسان برعهده داشته اند. حیوانات مهمترین پروراننده، یاریگر و دشمن انسان ها بوده و بشر از گذشته تا کنون در فرهنگ، اسطوره، حماسه و تمام ژانرهای ادبی خود از آنان بهره گرفته است. مرغان اسطوره ای از مهمترین حیوانات اساطیری و ققنوس یکی از شاخص ترین پرندگان اساطیری است. مرغان اسطوره ای از مهمترین حیوانات اساطیری هستند که در شعر فارسی و عربی حضوریافته اند و ققنوس یکی از شاخص ترین پرندگان اساطیری است که به سبب صفات برجسته ای که در وجود این پرنده نهفته است، امکانات تأویلی بالقوه و متعددی را در اختیار ادبیات و شعر فارسی و عربی گذاشته است . نتایج تحقیق نشان می دهد که کارکردهای خاستگاه، خاکستر و زاده شدن، آوای ققنوس و میرایی از مهمترین کارکردهای اسطوره ققنوس در منطق الطیر عطار است. از مهمترین کارکردهای ققنوس در اشعار ادونیس نیز می توان به نگرش شخصی در ابتدای راه به این اسطوره، درآمیختن و دگردیسی اسطوره ققنوس و بخشیدن جنبه اجتماعی به آن است.
۵.
آندره ژید (۱۸۶۹-۱۹۵۱) و نادر ابراهیمی (۱۳۱۵-۱۳۸۷) از نویسندگان شاخص معاصرند که بنا بر انگیزه های معنوی و بیان احساسات انسانی خود، در در تنگ و چهل نامه کوتاه به همسرم به عنصر عشق پرداخته اند. عشق در نوشتار این دو نویسنده به عواطف و دلبستگی محدود نمی شود و به عنوان یک موتیف اساسی در بیان نظرات و اندیشه های آن ها مطرح شده و در حقیقت ملاک سنجش خوبی ها و بدی ها شده است. این دو نویسنده میان عشق و فداکاری پیوند برقرارکرده اند که این مهم در شخصیت آلیسا در در تنگ بارزتر است.ژید در شخصیت آلیسا عشق را نوعی وابستگی معنوی نشان داده که تداوم آن را یک شادمانی فکری می داند، در حالی که ابراهیمی اعتقاد دارد پایداری آن در پیوند میان تکریم و تقوای درونی شکل می گیرد. از این منظر، در نوشته ها و نامه های شان از عشق به ایثار، همسر و وفاداری سخن رانده اند که نگرش عرفانی و در عین حال، حکیمانه آن ها با زبان مهر و محبت تداعی کننده اهمیت عشق در مناسبات اجتماعی- خانوادگی است. در این مقاله، با بررسی مولفه های عشق در نوشتار ژید و ابراهیمی، از منظر مکتب آمریکایی (قرابت ها و تضاد ها )، نشان خواهیم داد که دو نویسنده با نگرش های متفاوت نسبت به عشق در تکاپوی کشف مفهومی تازه از آن هستند.
۶.
مدرنیته در معنای ابداع و ابتکار، نقطه مقابل سنت گرایی است، سیمین بهبهانی و بشری بستانی از جمله شاعران سرآمدند که در سروده های خود منعکس کننده جامعه سنتی و نوگرای ایران و عراق هستند. این دو علاوه بر گرایش به مدرنیته از سنت نیز رویگردان نبوده و توجه خاصی بدان دارند و می توان گرایش آنها را معتدل ارزیابی کرد؛ زیرا آنها از کنار سنت های ناپسند جامعه خویش عبور کرده و به نقد آن پرداخته اند. آنها علاوه بر رویارویی خلاقانه خود در گرایش به سنت و مدرنیته، توجه خاصی به اوضاع نابسامان زنان و گرایش های فمنیستی میانه رو دارند به طوری که در برابر جنس مرد، نه تنها موضع تندی نمی گیرند؛ بلکه هر دو را مایه کمال یکدیگر می دانند. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی بر پایه مکتب آمریکایی، بن مایه های سنت و مدرنیته را در آثار دو شاعر بررسی و تحلیل می کند. نتیجه این پژوهش، پرداختن به اوزان شعر سنتی، با گریز از وزن و قافیه است و از آنجا که ذهن هر دو شاعر به درگیر مضامین انسانی و اجتماعی است گاهی وزن شعر قربانی محتوا و مضمون شده است. ویژگی بارز دو شاعر، گرایش به مدرنیته و عدم رویگردانی از سنت بوده و در مجموع می توان رویکرد آنها در بهره گیری از معیارها و بن مایه های سنت و مدرنیته را یک موضع بی بدیل پنداشت. از آنجا که هر دوی آنها به نوعی شکست عاطفی در زندگی خود تجربه کرده اند بخش زیادی از شعر را به بیان مشکلات و مسائل زنان جامعه اختصاص داده اند.
۷.
دنیای اعداد در اساسیترین وجه خود دنیایی بسیار شگفت انگیز است. عدد اولین و مشخصترین نماد علم به شمار می رود، به جامه آمار درمیآید و به هر بحثی سندیت میبخشد. اَعمال چهارگانه را به خود میپذیرد و قلب کوچک ترین ذرات نوترونی را نشان میدهد. ساختن بزرگ ترین بناهای جهان همیشه از یک عدد کوچک و یک محاسبه ساده شروع میشود و همین عدد است که بالا و پایین شده، جذر و کسر میگیرد و مسیر رسیدن موشکی تا سطح کره ماه را مشخص میکند. ازطرفی همین عدد منطقی و منظم که پایه جهان فیزیکی ست به راحتی میتواند در دنیای اسطورهها بتازد، رنگ قصه به خود بگیرد و مفاهیم گسترده کهن الگویی را در خود جای دهد. در مبحث کهن الگویی برای اعداد قدرت و نشانه ای خاص قائل هستند که میتوان با آن بر زندگی بشر و کل کائنات تاثیر گذارْد. اعداد از پرکاربردترین انگاره های کهن الگویی هستند. در این مقاله به بررسی و تطبیق اعداد در سعادت نامه نظام الدین استرآبادی و ساقی نامه ظهوری ترشیزی می پردازیم. به نظر می رسد، استرآبادی و ترشیزی شناخت عمیق و دقیقی از کهن الگوی اعداد داشته و آنها را با استفاده از عنصرخیال در آثار خود به کار برده اند. نگاه هر دو در مفاهیم کاربردی اعداد به هم شبیه بوده و از آن در اشعار خود و به ویژه در ابیات مذهبی استفاده کرده اند. اعداد با معانی نمادین مشابه ولی با بسامد متفاوت در هر دو دیوان آمده است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و دیجیتالی انجام شده است.
۸.
بدون شک بعد از قرآن کریم، نهج البلاغه، مهم ترین کتاب دینی شیعیان است که تجلی گاه عشق، انسانیت، حکومت، عدالت، تربیت، عبادت و... است. تذکره الاولیاء نیز سرگذشت ها، کرامت ها و اندیشه های نودوشش تن از اولیا و مشایخ با ذکر مقامات و مناقب و مکارم اخلاقی و مواعظ و سخنان حکمت آمیز آنان است و تمام بخش های آن آکنده از حکمت و معرفت و یک اثر بی نظیر عرفانی است. این دو اثر گران قدر، همواره در طول تاریخ، منابع مهمی برای دریافت و درک معانی عرفانی مسلمانان هستند و بررسی مقایسه ای این دو اثر، بی شک زوایای مهمی از تفاوت ها و شباهت ها آن ها را برای پژوهشگران روشن می سازد. در این پژوهش، ابتدا نکات مهم عرفانی، دو اثر استخراج گردید و سپس با بررسی مضامین، موارد مشترک و متفاوت آن ها مشخص شد و بعدازآن با معیار قرار دادن بعضی از آیات قرآن و احادیث نبوی به تحلیل آن ها پرداخته شد. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیل مضمون انجام شده است و سعی شده است به پرسش اصلی پژوهش، یعنی موارد تشابه و تفاوت اندیشه های نهج البلاغه و تذکره الاولیاء پرداخته شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که هر دو اثر از منابع قرآن و سنّت سرچشمه گرفتند؛ ولی دلیل بعضی تفاوت ها، نوع نگرش و تفسیر آن هاست. پس از بررسی و تحلیل نمونه های مستخرج، مهم ترین نتایج به دست آمده عبارت اند از: برتری جنبه ادبی تذکره بر جنبه تعلیمی آن، نگاه دینی و مذهبی و تعلیمی نهج البلاغه، دیدگاه های افراطی بعضی اقوال تذکره، استفاده از آرایه های ادبی در تذکره، تناقض در اقوال و اغراق های داستانی و... باعث تفاوت هایی در این دو اثر گشته است.
۹.
حضور نمادین اسطوره و بازآفرینی آن در ادبیّات معاصر جهان، از جمله ادبیّات فارسی و عربی، سبب نوآوری و غنای ادبیّات گردیده است. بر اساس اهمیت و تاثیری که اسطوره ها در محتوا و اندیشه آثار ادبی دارند و لزوم بررسی تطبیقی این تاثیر در ادبیات ملل، در پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی، به تبیین علل و شیوه های کاربست نمادین اسطوره تموز در فرهنگ و ادبیات عربی و اسطوره حاجی فیروز در فرهنگ و ادبیات فارسی می پردازیم. نتایج این تحقیق بیانگر آن است اسطوره تموز در ادبیات عربی، به صورت نمادین به کار رفته و حاکی از رستاخیز، تجددخواهی،امید و حیات دوباره است و شاعرانی چون خلیل حاوی، بیاتی، سیاب و.. بنابر اوضاع سیاسی و اجتماع حاکم بر جوامع عربی به صورت نمادین از آن بهره گرفته اند. از سویی دیگر شخصیت اسطوره ای حاجی فیروز در اشعار شاعران معاصر فارسی به کار نرفته اما در تصنیف های عامیانه، به عنوان نمادی از نوروز، نوزایی، دگرگونی، شادی، مبارزه منفی، و بازگشت دوباره جلوه گر شده است. علی رغم برخی شباهتا میان اسطوره تموزی و حاجی فیروز، به نظر می رسد بازخوانی متن های مرتبط با دو موزی و شباهت های بین او و حاجی فیروز برای هم ریشه دانستن این دو کافی نیست و نمی توان تموز و حاجی فیروز را دارای ریشه ای مشترک دانست.
۱۰.
مسائل اجتماعی هر دوره ای در روند شکل گیری ادبیّات آن دوره تاثیر بسزایی دارد. از آنجا که شاعران هم-عصر، اتّفاقات و اوضاع اجتماعی مشترکی داشته و شرایط فکری و فرهنگی تقریبا یکسانی را تجربه می کنند؛ لذا طبیعی است که گرایشات و مضامین مشترک در آثار آنها دیده شود. در این رهگذر، شعر «صائب» و «فضولی» به عنوان دو شاعر دوره صفوی از جهت جامعه شناسی به روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است تا به این سوال پاسخ دهد که هر کدام از این دو شاعر به چه مضامین اجتماعی توجه داشتند و چه دغدغه های اجتماعی را در شعر خود بازتاب داده اند. نتایج حاصل نشان می دهد که اشعار هر دو شاعر از قابلیت چشمگیری برای مطالعات جامعه شناسی برخوردار است. بخش عمده ای از مباحث اجتماعی در اشعار هر دو شاعر مشترک بودند امّا بندرت به مضامینی برخورد شد که فقط در شعر یک شاعر نمود داشت از جمله: گرایش به مخدّرات، عید فطر و شکایت از فلک. موضوع غربت و قربت از وطن نیز از موضوعاتی بود که نگرش متفاوت دو شاعر را به همراه داشت.
۱۱.
اگزیستانسیالیست یکی از مکاتب فلسفی است، و به معنای اصالت وجود یا تقدم وجود بر ماهیت است، که تأثیر بسیاری بر جریان های ادبی پس از خود برجا گذاشت. مبانی اصلی این فلسفه، تقدم وجّود بر ماهیت، فردیت، آزادی، درون ماندگاری، گزاف بودن جهان، نا امیدی، یأس، وانهادگی، غم و دلهره، تنهایی و افسردگی می باشد. با توجّه به اوضاع سیاسی اجتماعی ایران در شهریور1320 و فضای نسبتاً باز جهت ایراد این اندیشه ها و رواج آثار ترجمه شده از این دوره، بسیاری از شاعران و نویسندگان معاصر ادبیات از این اندیشه تأثیر پذیرفتند.که سهراب سپهری و اخوان ثالث از جمله کسانی بودند، که در بخشی از دوران افرینش ادبی شان از این اندیشه تأثیر پذیرفتند. بنابراین این پژوهش برآن است، تا این اندیشه های فلسفی را در منظومه حجم سبز و دفتر زمستان اخوان ٍثالث مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. نگارنده در این پژوهش، بر اساس مطالعات کتابخانه ای و به شیوه تحلیلی- فلسفی به گردآوری مطالب و اثبات نظریات خود مبادرت ورزیده، و با بررسی اشعار این منظومه ها به این نتیجه رسیده، که درون مایه های فلسفه اگزیستانسیالیستی با شدّت و ضعف در دفتر حجم سبز سهراب سپهری و دفتر زمستان اخوان ثالث دیده می شود. کلمات کلیدی: مکاتب فکر ی - فلسفی، فلسفه اگزیستانسیالیسم، سهراب سپهری، اخوان ثالث.
۱۲.
دقت نظر به صدر اسلام و توجه به سیره پیامبر (ص) و امیرالمومنین (ع) و همچنین طریق سیر و سلوک اصحاب پیامبر و اصحاب خاص حضرت امیرالمومنین (ع) سبب گشت تا بسیاری از شخصیت ها در عصر حاضر نیز الگوی معرفتی خود را از میان اصحاب پیامبر (ع) و حضرت امیر (ع) انتخاب کنند. مالک اشتر نخعی یکی از این شخصیت هاست. مالک از سرداران رشید اسلام و از سرسپرده ترین یاران امیرالمومنین(ع) بود که ولایتمداری او شهره تاریخ است. مالک اشتر، از شخصیت هایى است که شایستگی سرمشق شدن و الگو بودن برای مؤمنان را دارد؛ چرا که وى، پس از مرتبه و مقام امامان معصوم(ع)، سرور و سرآمد زمان خود بود. ویژگی های فردی و اجتماعی مالک اشتر موجب شد که همیشه سرمشق و الگو باشند و همواره سبب ترس و اضطراب برای دشمنان بوده است. سردار شهید قاسم سلیمانی با الگو قرار دادن ایشان، یکی از سرداران برجسته تربیت شده در مکتب اسلام بود که همه ی عمر خویش را به جهاد در راه خدا گذرانید. در این نوشتار ضمن معرفی این دو سردار، به طور اختصاصی به مفهوم کلیدواژه ی «ولایت» می پردازیم. ماحصل این نوشتار آن شد که چند ویژگی مشترک در این دو فرمانده از بسامد بیشتری برخوردار است، از جمله: ولایتمداری، خدامحوری و معنویت، تکیه گاه و بازوی ولایت، شجاعت، خوش فکری و نبوغ و درایت.