مریم سیف نراقی

مریم سیف نراقی

سمت: دانشیار
مدرک تحصیلی: استاد گروه علوم تربیتی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۷۹ مورد از کل ۷۹ مورد.
۶۱.

تاثیر آموزش کارکردهای اجرایی بر عملکرد ریاضیات و خواندن دانش آموزان دبستانی با ناتوانیهای یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال خواندن کارکردهای اجرایی اختلال ریاضیات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۴۱
هدف: در پژوهش حاضر به بررسی تاثیر آموزش کارکردهای اجرایی در چهار عامل سازمان دهی، برنامه ریزی، حافظه فعال و بازداری پاسخ بر بهبود عملکرد خواندن و ریاضیات دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه پرداخته شده است. روش: با توجه به ماهیت موضوع از روش نیمه تجربی و طرحهای بلوکی تصادفی ساده با پیش آزمون - پس آزمون و مرحله پیگیری استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان دختر و پسر پایه چهارم دبستان با اختلال خواندن و اختلال ریاضیات شهر اصفهان به تعداد 209 نفر بوده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 90 دانش آموز به شکل تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به شکل تصادفی قرار گرفتند. در مرحله پیش آزمون از آزمونهای حافظه فعال کورنولدی و آزمون عصب شناختی کولیج برای اندازه گیری کارکردهای اجرایی و از آزمونهای ریاضیات کی - مت و آزمون تشخیص سطح خواندن به ترتیب برای اندازه گیری عملکرد ریاضیات و خواندن استفاده شد. آموزش کارکردهای اجرایی به شکل گروهی و برای هر کارکرد در هر بلوک ده ساعت آموزش اعمال شد. تمرکز اصلی آموزش بر فعالیتهایی بود که موجب تحریک و تقویت پیوندهای عصب شناختی کودک می شد. پس از آموزش، پس آزمون و بیست و پنج روز بعد مرحله پیگیری به اجرا درآمد. از روش تحلیل واریانس چندمتغیره آمیخته همراه با اندازه گیری مکرر برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که بین کارکردهای اجرایی در دو گروه دانش آموزان با اختلال خواندن و اختلال ریاضیات به تفکیک جنسیت تفاوت معنادار آماری وجود دارد . همچنین تاثیر آموزش کارکردهای اجرایی بر بهبود عملکرد خواندن و عملکرد ریاضیات به لحاظ آماری معنادار است (p<0.01). نتیجه گیری: آموزش و توجه به تقویت کارکردهای اجرایی به مثابه کارکردهایی با زیربنای عصب شناختی می تواند به صورت رویکردی نوین در درمان اختلالهای یادگیری ویژه، مطرح شود.
۶۲.

ارزشیابی برنامه درسی هنر دوره راهنمایی تحصیلی براساس رویکرد دیسیپلین محور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: دانشگاه آزاد اسلامی رهبران پژوهشی 5 جوسازمانی 6

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰۶ تعداد دانلود : ۳۱۱۹
هدف این پژوهش ارزشیابی برنامه درسی هنر دوره راهنمایی تحصیلی براساس رویکرد دیسیپلین محور بود. تحقیق حاضر، از نوع تحقیق های کاربردی محسوب می شود که در آن از روش شبه تجربی برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی دانش آموزان کلاس های دوره راهنمایی تحصیلی 1387 بود. از این رو، دو گروه دانش آموزان در دو کلاس دوره - شهرستان تنکابن در سال تحصیلی 1386 راهنمایی تحصیلی به شکل تصادفی خوشه ای انتخاب شدند، که یک گروه به عنوان گروه آزمایش و دیگری گروه کنترل در نظر گرفته شدند. جهت جمع آوری داده ها از آزمون محقق ساخته ای به نام "" تن تز"" به دو صورت پیش آزمون و پس آزمون برای هر دو گروه استفاده شد. آزمودنی ها با پاسخ دادن به 55 پرسش پنج گزینه ای در چهار مؤلفه تولید هنری، نقد هنری، تاریخ هنری، و زیبایی شناسی، در حقیقت میزان تربیت هنری را نمایان ساختند. جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی (فراوانی، (DBAE) در دیسیپلین های فرعی رویکرد 4 مستقل) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که حوزه تولید هنری، t درصد و میانگین) و آمار استنباطی (آزمون در برنامه درسی موجود آموزش هنر در دوره راهنمایی تحصیلی وجود دارد. در حالی که حوزه های نقد هنری، تاریخ هنری، و زیبایی شناسی، در برنامه درسی موجود آموزش هنر در دوره راهنمایی تحصیلی وجود ندارند.
۶۳.

میزان آگاهی معلمان دوره راهنمایی و متوسطه از مبانی برنامه ریزی درسی و اصول یادگیری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: مبانی برنامه ریزی اصول یادگیری معلمان دوره راهنمایی و متوسطه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰۵ تعداد دانلود : ۱۰۵۷
هدف این پژوهش بررسی میزان آگاهی معلمان دوره راهنمایی و متوسطه از مبانی برنامه ریزی درسی و اصول یادگیری است. روش انجام پژوهش زمینه ای است و جامعه ی آماری کلیه معلمان شاغل به تدریس در مدارس راهنمایی و متوسطه شهرستان بهشهر در سال تحصیلی 88 - 87 است، نمونه ی آماری 382 نفر از معلمان زن و مرد میباشند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در این تحقیق از ابزار آزمون محقق ساخته (حاوی 40 سؤال چهار گزینه ای) استفاده شده است. داده ها در دو سطح توصیفی (با استفاده از جداول توزیع فراوانی، در صد، میانگین) و استنباطی ( با استفاده از آزمون 2x و با نرم افزار Spss مورد توصیف و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. عمده ترین یافته های پژوهش این است که میزان آگاهی معلمان دوره راهنمایی و متوسطه از مبانی برنامه ریزی درسی و اصول یادگیری با کسب میانگین 83/10 (در مقیاس 20 نمره ای) در حد متوسط است. همچنین چون مقدار 2x به دست آمده در سطح اطمینان 95 درصد از مقدار 2x جدول بزرگ تر است بنابراین پراکندگی پاسخ ها واقعی است و بین فراوانی پاسخ های مشاهده شده و فراوانی مورد انتظار تفاوت معنیدار است. لذا میتوان گفت که آگاهی معلمان دوره راهنمایی و متوسطه از مبانی برنامه ریزی درسی و اصول یادگیری در حد متوسط است.
۶۵.

بررسی محتوای کتابهای علوم تجربی دوره ابتدائی بر اساس مبانی پرورش تفکر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: تفکر دامنه توجه تجزیه و تحلیل ترکیب و نوآوری قوه قضاوت صحیح استدلال تعمیم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۴ تعداد دانلود : ۳۲۸
پژوهش حاضر به ارزیابی محتوای کتابهای علوم تجربی دوره ابتدائی بر اساس مبانی پرورش تفکر از دیدگاه مؤلفان کارشناسان آموزش و معلمان ذیربط می پردازد. سؤالات پژوهشی که در این تحقیق در رابطه با مبانی تفکر بررسی گردیده است. شامل این سؤالات است که بکارگیری محتوای کتابهای علوم تجربی در دوره ابتدائی (متن ،تصاویر و پرسشها) تا چه زمینه دامنه توجه، توانایی های تجزیه و تحلیل، توانایی ترکیب و نوآوری، قوه قضاوت صحیح، توانایی استدلال و توانایی تعمیم را در دانش آموزان پرورش می دهد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و برای اجرای آن از روش تحقیق زمینهای استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه مؤلفان، کارشناسان آموزش و معلمان در کل کشور به استناد آمار رسمی وزارت آموزش و پرورش در سال تحصیلی 48-38 تشکیل داد که از بین آنها 1489 نفر معلم ،248 کارشناس و 18 نفر مؤلف به عنوان نمونه انتخاب شده در مورد معلمان و کارشناسان آموزش از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای و در مورد مؤلفان به علت تعداد محدود از روش نمونه گیری نمونه برابر جامعه استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و پرسشنامه محقق ساخته از نوع بسته پاسخ با طیف لیکرات مورد استفاده قرار گرفته است که پس از تعیین روائی و پایائی در اختیار نمونه های آماری قرار گرفته است. برای تحلیل اطلاعات و داده ها در بخش توصیفی از جداول توزیعی فراوانی و درصد فراوانی و میانگین و در بخش آمار استنباطی از آزمون کی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss صورت گرفته است. از جمله نتایج کلی این تحقیق اینکه پاسخ دهندگان به سؤالات تحقیق کاربردی محتوای کتابهای علوم تجربی دوره ابتدائی را بر توانایی تجزیه و تحلیل، قوه قضاوت صحیح و توانایی استدلال دانش آموزان را کمتر از حد انتظار دانسته و نهایت اینکه تا رسیدن به وضع مطلوب تألیف کتابهای درسی فاصله ای زیاد وجود دارد.
۶۶.

میزان آشنایی معلمان دوره متوسطه استان مازندران از مبانی برنامه ریزی درسی و اصول یادگیری

کلید واژه ها: تعلیم و تربیت اصول یادگیری مبانی برنامه ریزی درسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی برنامه ریزی درسی اصول و روشها
  2. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی برنامه ریزی درسی متوسطه
تعداد بازدید : ۲۳۹۲ تعداد دانلود : ۱۱۹۵
هدف این پژوهش بررسی میزان آشنایی معلمان دوره متوسطه با مبانی برنامه ریزی درسی و اصول یادگیری به منظور ارائه راهکارهای بهبود و ارتقای دانش و مهارت های آنان است. روش انجام پژوهش از نوع ارزشیابی و جامعه آماری کلیه معلمان شاغل به تدریس در مدارس متوسطه استان مازندران در سال تحصیلی 85 ـ84 است. نمونه آماری 360 نفر از معلمان است که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی ساده انتخاب شدند. در این تحقیق از دو ابزار محقق ساخته شامل پرسشنامه (حاوی 30 سؤال بسته پاسخ با طیف لیکرت) و آزمون محقق ساخته (حاوی 30 سؤال چهارگزینه ای) استفاده شده است. داده ها در دو سطح توصیفی (با استفاده از جدولهای توزیع فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (با استفاده از آزمون ، Z و F) تجزیه و تحلیل شدند. عمده ترین یافته های پژوهش این است که میزان شناخت معلمان دوره متوسطه از مبانی برنامه ریزی درسی و اصول یادگیری در حد پایین تر از متوسط بود. میانگین نمره آزمون سنجش میزان شناخت معلمان دوره متوسطه از مبانی برنامه ریزی درسی و اصول یادگیری 89/10 (در مقیاس 20 نمره ای) به دست آمده و بین میانگین نمره ها بر حسب متغیرهای جنسیت، مدرک تحصیلی، رشته تحصیلی و سابقه خدمت تفاوت معنادار وجود دارد. بیشترین میانگین نمره ها مربوط به معلمان گروه علوم تربیتی با مدرک فوق لیسانس و سابقه 10 تا 19 سال و کمترین آنها مربوط به معلمان گروه علوم پایه با مدرک لیسانس و سابقه بالای 20 تا 29 سال بود.
۶۸.

بررسی انواع غلطهای املایی بریل در دانش آموزان نابینای دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸۸ تعداد دانلود : ۹۲۳
هدف: پژوهش حاضر با هدف کلی «بررسی انواع غلطهای املایی بریل فارسی در بین دانش آموزان مقطع ابتدایی مشغول به تحصیل در مراکز ویژه آموزش نابینایان در شهرهای تهران و اصفهان» انجام شده است. اهداف ویژه تحقیق شامل طبقه بندی انواع غلطهای املایی بریل، تعیین شایع ترین انواع غلط در پایه های اول تا پنجم، مقایسه شیوع انواع غلط با توجه به پایه تحصیلی، جنس دانش آموزان و سطح عملکرد آنها در درس املاست. روش: جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان مبتلا به آسیبهای بینایی شاغل به تحصیل در مراکز ویژه آموزش نابینایان در شهرهای تهران و اصفهان است که از خط بریل استفاده می کنند. از طریق روش نمونه گیری قضاوتی 106 نفر از دانش آموزان انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق 5 متن املای محقق ساخته برگرفته از متن کتاب درسی فارسی در هر پایه بود. یافته ها: پس از اجرای آزمونها به صورت گروهی و استخراج انواع غلط، غلطها به ده طبقه تقسیم شدند و با استفاده از آزمون ناپارامتریک خی دو به بررسی اهداف پرداخته شد. نتایج نشان داد که در هر پنج پایه غلط نوع اول (اشکال در حروف هم صوت) دارای بیشترین فراوانی است؛ همچنین بین میزان شیوع انواع غلط در پایه های مختلف و نیز در دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنی دار به دست نیامد. اما بین میزان شیوع انواع غلط در بین دانش آموزان قوی و ضعیف تفاوت معنی داری به دست آمد. نتیجه گیری: اشکال در حروف هم صوت فراوان ترین اغلاط املایی خط بریل در هر پنج پایه است.
۶۹.

مقایسه ویژگیهای جسمانی کودکان میکروسفال، ماکروسفال و کودکان عقب مانده ذهنی (بدون علت مشخص) با کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۴۵
هدف: هدف از این تحقیق شناخت بیشتر ویژگیهای جسمانی کودکان میکروسفال، ماکروسفال و عقب ماندگی ذهنی با علل ناشناخته و مقایسه آن با دانش آموزان عادی در سنین 6 تا 12 سال است .روش: بدین منظور از هر گروه میکروسفال، ماکروسفال، عقب مانده ذهنی ناشناخته و عادی، 15 نفر از طریق نمونه گیری در دسترس از مجتمع های بهزیستی (شمال، جنوب، شرق و غرب) تهران انتخاب شدند. در سنجش ویژگی های انسان سنجی از ترازو، متر نواری و کولیس استفاده شده است. یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس و آزمون شفه نشان داد که تفاوت ها در شاخص های تن سنجی در سطح 0.05 معنادار است. نتایج همچنین نشان داد که تفاوتهایی در شاخصهای تن سنجی مانند وزن، قد نشسته، دور سر، عرض بینی، طول بینی، طول دست، مچ پا و طول پا در بین چند گروه از کودکان یاد شده وجود دارد. یعنی وزن کودکان عادی بیشتر از وزن کودکان عقب مانده ذهنی میکروسفال، ماکروسفال و علل ناشناخته است. میانگین قد نشسته کودکان عادی کوتاه تر از کودکان میکروسفال است. میانگین دور سر کودکان ماکروسفال بیشتر از کودکان عادی، میکروسفال و علل ناشناخته است. میانگین طول بینی کودکان ماکروسفال بلند تر از کودکان عقب مانده با علل ناشناخته است. میانگین عرض بینی کودکان ماکروسفال بزرگ تر از عرض بینی کودکان عادی است. میانگین طول دست کودکان میکروسفال و ماکروسفال بزرگ تر از کودکان عقب مانده با علل ناشناخته و کودکان عادی است، همچنین میانگین مچ پا و طول پای کودکان عادی بزرگتر از کودکان میکروسفال، ماکروسفال و علل ناشناخته است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش بر نقش سبب شناسی در بروز ویژگی های جسمانی و انسان سنجی کودکان عقب مانده ذهنی تاکید می کند.
۷۰.

مقایسه ویژگی های روان شناختی دانش آموزان نارسانویس و عادی پایه سوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات یادگیری
  2. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی ناتوانان یادگیری
تعداد بازدید : ۳۷۷۷ تعداد دانلود : ۳۲۰۶
هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه ویژگیهای روان شناختی دانش آموزان نارسانویس و عادی اجرا شد. روش: در این پژوهش 160 دانش آموز پای سوم ابتدایی (40 دانش آموز پسر نارسانویس، 40 دانش آموز دختر نارسانویس، 40 دانش آموز پسر عادی نویس و 40 دانش آموز دختر عادی) از شهرستان های شمال، مرکز و جنوب استان آذربایجان غربی (ماکو، ارومیه و اشنویه) شرکت داشتند. این پژوهش در دو مرحله اجرا شد: در مرحله اول، پس از انتخاب تصادفی شهرستانها و مدارس، دانش آموزان نارسانویس بر اساس نتایج آزمون هوشی اسلوسن، نمرات املا دانش آموزان و و میزان سلامت بینایی و شنوایی شناسایی شدند. در مرحله بعد، آزمونها و پرسشنامه های مرتبط با سنجش ویژگی های روان شناختی از قبیل آزمون تشخیص توای حافظه شنوایی – بینایی، آزمون توالی حافظه بینایی – ترسیمی، آزمون تشخیص شنوایی و پرسشنامه ارزیابی رفتاری راتر بر اساس دستورالعملهای مربوطه بر روی دانش آموزان نارسانویس و عادی اجرا شد. یافته ها: نتایج حاصل از آزمونهای آماری نشان داد که: (1 دانش آموزان گروه های نارسانویس و عادی در ویژگیهای روان شناختی اضطراب – افسردگی، ناسازگاری اجتماعی و کمبود توجه، تفاوت معنی داری دارند، اما در ویژگی هایی نظیر پرخاشگری – بیش فعالی و رفتارهای ضد اجتماعی تفاوت ها معنی دار نبود. (2 تفاوت بین گروه های نارسانویس و عادی در متغیرهای روان شناختی مربوط به حافظه دیداری، شنیداری و همچنین حساسیت شنیداری معنی دار بود. نتیجه گیری: در این مقاله نتایج، محدودیت ها و پیشنهادهایی برای پژوهش های بعدی مورد بحث قرار گرفته است.
۷۱.

مقایسه مهارتهای اجتماعی دانش آموزان مبتلا به نارساییهای ویژه یادگیری و دانش آموزان عادی 8 تا 12 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۴
هدف از این تحقیق بررسی و مقایسه مهارتهای اجتماعی در دانش آموزان عادی و دانش آموزان مبتلا به نارساییهای ویژه یادگیری است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان عادی پایه دوم ابتدایی تا دوم راهنمایی شهر تهران و دانش آموزان مبتلا به نارساییهای ویژه یادگیری 8 تا 12 ساله تشکیل می دهد که در سال تحصیلی 1381 به تحصیل اشتغال داشتند. برای بدست آوردن نمونه مورد نظر با استفاده از نمونه گیری در دسترس 30 دانش آموز دختر و پسر مبتلا به نارساییهای ویژه یادگیری که در مرکز اختلالات یادگیری یوسف آباد مورد تشخیص قرار گرفته بودند انتخاب شدند و برای انتخاب گروه مقایسه با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای 30 دانش آموز دختر و پسر انتخاب شدند و از نظر خصوصیاتی همچون سن، طبقه اقتصادی – اجتماعی همتا گردیدند. برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از روش آماری تحلیل واریانس دو راهه استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که بین اسناد نیت دانش آموزان عادی و دانش آموزان مبتلا به نارساییهای ویژه یادگیری تفاوت آماری معنادار وجود ندارد. (P>%5 ? (1.56) =0.212). در الگوهای حل مسایل اجتماعی (پرخاشگری، کناره گیری و مساله گشایی) تفاوتها از لحاظ آماری معنادار است.(? (1.56) = 7.45, P<%10). در الگوی پرخاشگرانه پسران مبتلا به نارساییهای ویژه یادگیری، در الگوی کناره گیری دختران مبتلا به نارساییهای ویژه یادگیری و در الگوی مساله گشایی پسران عادی بالاترین میانگین را بدست آوردند. از طرف دیگر بین رفتار اجتماعی دانش آموزان عادی و دانش آموزان مبتلا به نارساییهای ویژه یادگیری تفاوت آماری معنادار وجود دارد (? (1.56) = 4.78, P<%5). در خود کارآمدی تصوری در دستیابی به اهداف اجتماعی نیز تفاوتها از لحاظ آماری معنادار است.(? (1.56) = 4.78, P<%5).
۷۳.

مقایسه الگوهای انشا نویسی در دانش آموزان پسر نارسا خوان و نارسا نویس پایه های چهارم و پنجم ابتدایی، با دانش آموزان عادی شهر تهران در سال تحصیلی 80-81

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان